تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات


محسن تقی نژاد- مدرس و تحلیلگر بازارهای مالی

حجم مبنا ، حداقل تعداد سهام یک شرکت است که باید در طول روز، معامله شود تا قیمت آن سهم، بتوانـد براساس سقف دامنه نوسان، افزایش یا کاهش یابد.

بنابراین، درصورتی که تعداد سهام معامله شده یک شرکت در طول روز، کمتر از حجم مبنا باشد، به همان نسبت درصد نوسان قیمت آن سهم نیز کاهش خواهد یافت. در حال حاضر، حجم مبنای شرکت های پذیرفته شده در بورس، با توجه به فاکتورهای چون تعداد کل سهام شرکت، میانگین حجم معاملات و . است .

به عنوان مثال اگر تعداد کل سهام یک شرکت پذیرفته شده در بورس 20 میلیون سهم و حجم مبنا با هم با محاسبه فرمول 0.08% به دست بیاید، تنها درصورتی قیمت سهام این شرکت در طول یک روز می تواند 5 درصد افزایش یا کاهش داشته باشد که حداقل 16 هزار سهم شرکت الف در طول روز، مورد داد و ستد قرار گیرد.

نکته: برای شرکت‏هایی که در فرابورس هستند این حجم مبنا برابر 1 می باشد؛ یعنی به ازای معامله حتی یک سهم قیمت سهام این شرکت در طول یک روز می تواند 5 درصد افزایش یا کاهش داشته باشد .

ارزش ریالی سهامی که در آن روز بین سهامداران جا‏به‏جا (خرید یا فروش) شده است، ارزش معاملات می‏‏گویند.

تعداد سهامی را که در آن روز بین سهامداران جا‏به‏جا (خرید یا فروش) شده است، حجم معاملات می‏‏گویند.

قیمت تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات پایانـی سهام یک شرکت، در واقع میانگین قیمت‌هایی است که آن سهم در طول روز، براساس آن قیمت‌ها مورد داد و ستد قرار گرفته است.

البته سامانه معاملاتی بورس پس از محاسبه میانگین قیمت سهم در طول روز، بصورت خودکار بررسی می‌کند که آیا میزان معاملات سهم نیز به اندازه حجم مبنا بوده است یا خیر؟ طبیعتا اگر تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات حجم معاملات سهم حداقل به اندازه حجم مبنا بوده باشد، میانگین محاسبه شده، به عنوان قیمت پایانی سهم در سامانه معاملات ثبت خواهد شد.

قیمت آخرین معامله

به قیمت آخرین معامله‏ای که تا قبل از ساعت پایان بازار (12:30) انجام شود قیمت آخرین معامله گویند

برای مشاهده کامل این مقاله و دانلود کامل پی دی اف به ادامه مطلب مراجعه کنید

اصطلاحات حقوقی املاک

اصطلاحات حقوقی املاک

در این مقاله ما سعی کردیم شما را با اصطلاحاتی در مورد املاک آشنا کنیم .امیدوارم این مطالب برای شما عزیزان مفید باشد. سعی ما بر این بوده که این مطالب را با بیانی شیوا وساده بیان کنیم.

اصطلاحات ملکی رایج

آنچه که دارای ارزش اقتصادی برای داد و ستد می باشد را مال می گویند.

مال منقول و غیرمنقول

اموال منقول، اموال مادی هستند که قابل جابجایی از مکانی به مکان دیگر می باشند بدون آنکه به خود آن ها یا محل استقرار آنها آسیبی وارد شود مانند خودرو. ولی در مقابل، مال غیر منقول مالی است که جابجایی آن غیر ممکن است و سبب آسیب به خود آن مال یا محل استقرار آن می گردد.

عین و منفعت

اموال را در یک تقسیم بندی می توان به عین و منفعت تقسیم نمود که منظور از عین، مالی است که ماهیت مستقل دارد و وجود آن وابسته به مال دیگری نیست مانند میز و صندلی ولی منفعت مالی است که به تدریج از عین مال دیگری به وجود می‌آید و وابسته به مال دیگری است و به عبارت دیگر از آن حاصل می گردد.برای مثال خانه عین است و سکونت در آن منفعت.

در اصطلاح حقوقی منظور از واژه ملک دسته ای از اموال است که به مالکیت اشخاص در آمده اند ولی در معاملات ملکی منظور از ملک همان خانه و زمین است که مورد معامله واقع می گردد.

عرصه و اعیان

کلمات عرصه و اعیان کلماتی هستند که خیلی مورد استفاده قرار می گیرند. منظور از عرصه، زمین است و منظور از اعیان همه آثار غیر منقولی است که انسان در روی زمین ایجاد می کند مثلاً خانه یا درخت.

منظور از مشترک زمینی است که در آن درخت وجود دارد در حقیقت مشجر هم معنی باغ می باشد.

اصطلاحات حقوقی املاک

اصطلاحات حقوقی املاک

ملک جاری

ملک جاری به ملکی گفته می شود که سابقه ثبت در دفتر املاک را ندارد.

ملک ثبت شده

ملک ثبت شده ملکی است که دارای سابقه ثبت در دفتر املاک می باشد.

ملک مجهول المالک

ملک مجهول المالک از نظر مقررات ثبتی به ملکی گفته می شود که ظرف مهلت مقرر یعنی ۶۰ روز از تاریخ انتشار آگهی ماده ۱۰ قانون ثبت که اصطلاحاً آگهی مقدماتی نامیده می شود به وسیله اظهارنامه درخواست ثبت آن صورت نگرفته و یا اظهارنامه مربوطه در مهلت قانونی به ثبت اعاده نگردیده باشد حتی اگر دارای مالک معلوم باشد ولی بر اساس قانون مدنی ملک مجهول المالک، ملکی است که قبلا در مالکیت شخص یا اشخاصی بوده و چشم پوشی و اعراض مالک از ملک خود مسلم نیست و یا عدم اعراض و چشم‌پوشی مالک محقق می باشد ولی به جهتی از جهات مالک آن شناخته نیست.

ملک موروثی

ملک موروثی ملکی است که مالک آن فوت نموده و آن ملک به ورثه منتقل شده باشد که در چنین صورتی وراث می توانند با ارائه تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات مدارکی از قبیل تقاضای صدور سند ملکی فرم گواهی حصر وراثت، فرم ۱۹ مالیاتی، اصل سند مالکیت مورث، از اداره ثبت محل درخواست کنند تا برای آنها سند مالکیت صادر شود.

اصطلاحات حقوقی املاک

اصطلاحات حقوقی املاک

ملک بازداشتی

ملکی که به دستور مراجع و محاکم قضایی و بنا بر دلایلی مثل بدهی توقیف شده باشد ملک بازداشتی نام دارد که در چنین حالتی تا زمان رفع بازداشت نمی‌توان آن را مورد خرید و فروش یا انتقال به غیر قرار داد.

اظهارنامه

یک متن مکتوب است که نویسنده آن تقاضای خود را بر اساس قانون ثبت می کند و پس از طی مراحل قانونی، نوشته مکتوب مورد نظر از جانب مامور قانون به طرف دیگر اعلام می گردد.

حق عینی

رابطه بین شخص و یک جسم خارجی است مثل حق مالکیت مثلاً من مالک این دفتر هستم یعنی یک حق مالی بین من و این جسم خارجی پدید آمده که همان مالکیت است.

اعراض

منظور از اعراض ساقط نمودن حق عینی می باشد مثلاً زمانی که من بر این دفتر دارای حق عینی هستم و آن را آتش بزنم در حقیقت از حقی که نسبت به این دفتر داشته ام اعراض نموده و روی برگردانده ام و حق خود را ساقط نموده ام. در اصطلاح حقوقی به چنین عملی اعراض گفته می شود.

عقد بیع املاک

منظور از این واژه قرارداد خرید ملک است که در آن خریدار در مقابل پرداخت مبلغی معین به عنوان بهای ملک، مالک آن می گردد.تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات

در اصطلاح حقوقی به مالی که فروخته میشود مبیع گفته می شود که در معاملات مربوط به املاک منظور از مبیع، ملک مورد معامله می باشد.

در قراردادهای املاک به فروشنده، بایع گفته می شود.

منظور از عوض، چیزی است که در مقابل مالک شدن ملک از طرف خریدار به فروشنده داده می شود.

به بها و قیمت ملک که خریدار به بایع می پردازد ثمن می گویند.

عقد اجاره املاک

منظور از عقد اجاره املاک، عقدی است که به واسطه آن منافع ملک در مقابل عوض و بهای معلوم به شخصی به نام مستاجر تملیک می گردد.

خیار به معنی اختیار فسخ معامله می باشد که در عقود لازم کاربرد دارد. عقود لازم بر خلاف عقود جایز عقودی هستند که هیچ یک از طرفین قرارداد حق فسخ یک جانبه آن را ندارد و صرفاً زمانی می‌تواند آن عقد را فسخ نماید که یا طرف مقابل نیز راضی به فسخ باشد و یا اینکه به موجب قانون او دارای حقی به نام خیار یا همان اختیار فسخ معامله باشد. خیارات پیش‌بینی شده در قانون مدنی انواع متفاوتی دارند که برای مثال می توان به خیار حیوان و یا خیار تاخیر ثمن و خیار غبن اشاره نمود. عقد بیع و عقد اجاره که نسبت به املاک منعقد می گردد از جمله عقود لازم هستند که هیچ یک از طرفین آن نمی تواند بدون رضایت طرف مقابل آن را به صورت یکجانبه فسخ نماید و صرفاً در صورتی که دارای حق خیار باشد می تواند آن معامله را بدون احتیاج به رضایت طرف مقابل فسخ کند.

اصطلاحات حقوقی املاک

اصطلاحات حقوقی املاک

ادعای غبن

همانطور که گفتیم در قانون مدنی مواردی به عنوان موارد خیار یا اختیار فسخ معاملات پیش‌بینی شده است که یکی از آن موارد خیار غبن است. خیار غبن زمانی ایجاد می گردد که یکی تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات از طرفین قرارداد به واسطه عدم تعادل در مورد معامله و بهای آن متضرر گردد که در این صورت به واسطه ضرری که متحمل شده است می تواند قرارداد را فسخ کرد. ادعای غبن ادعایی است که فرد اظهار می نماید که ارزش دو عوض قرارداد با هم یکسان نیست و او متضرر گردیده است.برای مثال در قرارداد فروش ملک فروشنده مدعی می شود که ملک را بسیار ارزان تر از قیمت معمول و عرف بازار فروخته است یا بالعکس خریدار مدعی شود ملک بسیار گران تر از عرف معمول خریده است.

اسقاط کافه خیارات

همونطور که گفتیم خیار، یک حق است و مانند سایر حقوق قابل اسقاط می باشد بنابراین طرفین می توانند در قرارداد خود شرکت کنند که تمامی خیاراتی که به موجب قانون برای فسخ معامله دارند ساقط گردد ولی باید دانست در برخی از موارد اثر ندارد برای مثال فروشنده براثر حیله و تقلب مالی را دارای معایبی است و مرغوب نیست رابه دیگری می فروشد که در اینجا با وجود اسقاط کافه خیارات خریدار می تواند به استناد خیار تدلیس قرار داد را فسخ کند.

اسقاط کافه خیارات ولو خیار غبن افحش

در صورتی که طرفین در قرارداد خود تمامی خیارات را از خود ساقط کنند خیار غبن نیز ساقط خواهد شد مگر اینکه میزان غبن به میزانی زیاد باشد که به آن غبن افحش (چند برابر قیمت واقعی) گفته شود که در این صورت شخص متضرر، حق فسخ معامله را خواهد داشت ولی اگر طرفین در قرارداد چنین حقی را نیز از خود ساقط کرده باشند چنین حقی از بین خواهد رفت و به عبارت دیگر با درج این عبارت هرگونه راه جهت انحلال عقد از بین خواهد رفت.

اقاله

به توافق طرفین یک عقد لازم برای منحل کردن قرارداد اقاله گفته می شود که به معنای تفاسخ هم است.

حق انتفاع

حق انتفاع به این معنی است که شخص حق استفاده از مالی را که متعلق به دیگری است و یا مالی که مالک خاص ندارد و در شمار مباحات است به دست آورد. حق انتفاع شبیه اجاره است و به طور مثال شخصی صرفاً اجازه استفاده از باغ را به شخصی منتقل می کند.

حق انتفاع دارای اقسام میباشد که عبارتند از:

  • عمری (شخص منتفع به مدت عمر مالک یا عمر خود و یا عمر شخص ثالث، حق انتفاع از ملک دیگری را خواهد داشت)
  • رقبی (منتفع برای مدت معینی می تواند از ملک منتفع گردد)،
  • حبس مطلق (منظور از حبس مطلق حق انتفاعی است که مدت در آن ذکر نشده و حق انتفاع به صورت مطلق و بدون قید مدت می باشد)،
  • حبس مؤبد (در این نوع از حق انتفاع مدت تعیین می شود ولی این مدت نامحدود و تا ابد است)

حق ارتفاق

حق ارتفاق حقی است که فقط نسبت به مال غیرمنقول برقرار می شود. اين حق، حقی است که در ملک دیگری به واسطه مجاورت دو ملک، برای شخص ایجاد می گردد.برای مثال دو باغ در مجاورت یکدیگر قرار دارند که چشمه ی آبی از این دو ملک عبور می کند و یکی از مالکین باغ ها نمی تواند مانع عبور آب به باغ دیگر شود.

اصطلاحات حقوقی املاک

اصطلاحات حقوقی املاک

ملک مشاع

ملک مشاع به ملکی گفته می‌شود که دارای چند مالک است و هر یک، سهمی مشخص از شش دانگ دارند البته این سهم از ملک مجزا از سهام سایرین نیست و همه شرکا به نسبت سهم خود در هر ذره از ملک شریک می باشند.

سرقفلی

زمانی که فرد در محلی به یک فعالیت خاص تجاری می‌پردازد پس از مدتی به میزانی از شهرت می رسد و برای آن حق ایجاد می گردد که می تواند حق خود را به سایرین منتقل کند نام این حق سرقفلی است. حق سرقفلی در حقیقت حقی است که به واسطه تقدم در اجاره محل ایجاد می گردد.

حق کسب و پیشه

حق کسب و پیشه با سرقفلی متفاوت است. این حق بیانگر این است که مستاجر به واسطه اقدامات و فعالیت هایی که در یک ملک تجاری انجام می دهد و باعث آبادانی و شهرت یک ملک می شود به جهت حفظ اقدامات انجام شده و ارج نهادن به اقدامات قانون موجر را مکلف به پرداخت آن به مستاجر می نماید که میزان آن را دادگاه مشخص خواهد کرد.

سند رسمی و سند عادی

شاید بتوان گفت مهمترین مفهوم در اصطلاحات حقوقی واژه سند رسمی است. منظور از سند رسمی به استناد ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی سندی است که در اداره ثبت اسناد و املاک و یا دفاتر اسناد رسمی یا نزد سایر مأموران رسمی در حدود صلاحیت آنها و بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشد هر سندی که ویژگی سند رسمی را نداشته باشد سند عادی قلمداد می‌شود. لازم به ذکر است که از نظر قانون ثبت سند رسمی سندی است که مطابق قوانین در دفاتر اسناد رسمی ثبت شده باشد.

سند مالکیت المثنی

زمانی که سند مالکیت ملکی بنابر دلیلی از بین برود و اثری از آن باقی نماند و مالک نتواند به آن دسترسی داشته باشد، او می تواند از اداره ثبت محل وقوع ملک تقاضای صدور سند مالکیت المثنی نماید.

تبدیل اسناد ملک مشاعی به یک جلد

اصطلاحات حقوقی املاک

اصطلاحات حقوقی املاک

چنین عبارتی را زمانی به کار می بریم که فردی نسبت به میزان معینی از یک ملک دارای اسناد مالکیت مشاعی متعدد باشد در چنین حالتی خریدار می تواند به اداره ثبت محل وقوع ملک مراجعه نموده و اسناد مالکیت مشاعی را به آن اداره ارائه دهد و درخواست صدور سند مالکیت در یک جلد به نام خود بنماید.

تقسیم مال مشاع

به معنی تمیز و تشخیص سهم هر یک از شرکا از مال مشاع و جداسازی سهم هر یک از سهم سایرین است. تقسیم ملک شامل افراز و تفکیک ملک است.

افراز

یکی از روش های تقسیم، افراز نام دارد که به آن تقسیم به معنی خاص نیز گفته می شود و منظور از آن تقسیم مادی مال مشاع بین شرکا است.

تفکیک املاک

واژه تفکیک املاک زمانی به کار می رود که ملکی به قطعات کوچکتر تقسیم شود در این حالت ملک مورد نظر ممکن است متعلق به یک نفر و یا متعلق به چند نفر باشد که تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات در صورت تعدد مالکین کلیه آنها باید با تفکیک موافقت نمایند. پس از تفکیک مالکیت مالکین مشاعی در هر یک از قطعات تفکیکی برابر با سهم وی در ملک اولیه می باشد.

تعریف تفکیک بسیار به تعریف افراز نزدیک می باشد ولی باید گفت که این دو واژه متفاوت از یکدیگر بوده و دارای تفاوت هایی با هم هستند.

این تفاوت ها عبارت است از:

  • در افراز الزاماً باید ملک، مشاع باشد ولی در تفکیک چنین الزامی وجود ندارد حتی ممکن است مالک مالی بخواهد مال خود را به اجزای مختلفی تفکیک نماید.
  • پس از تفکیک ملک حالت اشاعه از بین نمی رود و هر یک از شرکا در هر قطعه از ملک به نسبت سهم خود مالکیت دارند ولی در افراز، حالت اشاعه از بین خواهد رفت.
  • ملاک افراز، سهام هر یک از شرکا می باشد یعنی افراز ملک بر مبنای سهام شرکا تقسیم می گردد ولی در تفکیک میزان مالکیت شرکا تاثیری ندارد به این معنا که در افراز سهم هر شریک متقاضی افراز تعیین شده و سهم وی از سهم سایر شرکا جدا می گردد.
  • مرجع صالح برای افراز در صورتی که جریان ثبتی خاتمه یافته باشد اداره ثبت محل وقوع ملک است و تصمیم آن ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه عمومی است ولی اگر جریان ثبتی ملک خاتمه نیافته باشد مرجع رسیدگی به درخواست افراز دادگاه عمومی محل خواهد بود ولی مرجع صالح برای تفکیک املاک، همیشه اداره ثبت است.

تجمیع املاک

تجمیع درست نقطه مقابل تفکیک می باشد و زمانی رخ می دهد که یک مالک برای هر زمین مختلف خود دارای سند رسمی جداگانه باشد و تصمیم بگیرد که همه زمین های خود را به صورت واحد در آورده و برای آنها یک سند رسمی اخذ نماید.

ملک مفروز

ملک مفروز به ملک که گفته می شود که سهم هر یک از مالکین آن با توجه به دانگ مشخص وی و موقعیت محل از سهم سایرین افراز و جدا شده است.

حقوقی

سازش: تراضی (توافق) طرفین دعوی بر فیصله نزاع معین در دادگاه و با دخالت دادرس.

سبب: خویشاوندی است بین دو نفر که بر اثر رابطه زناشویی به وجود می آید.

سفیه: کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.

سقوط: تنزل و از بین رفتن حق را گویند.

سکنی: حق انتفاع هرگاه به صورت سکونت منتفع در مسکن متعلق به غیر باشد، آن را سکنی نامند.

سلطه: عبارت است از اختیار قانونی شخص بر اشیاء یا اموال یا اشخاص دیگر.

شخص حقوقی: عبارت است از گروهی از افراد انسان با منفعتی از منافع عمومی.

شخص حقیقی: به معنای شخص طبیعی است.

شخص طبیعی: اشخاص انسانی را گویند که موضوع حق و تکلیف هستند.

صغیر: کسی که به سن ۱۸ سال تمام نرسیده باشد.

صلح: عقدی است که در آن طرفین، توافق بر امری از امور کنند؛ بدون اینکه توافق آنها به عنوان یکی از عناوین معروف عقود باشد.

صیغه: در عقود و ایقاعات تشریفاتی الفاظ معین را گویند که عقد یا ایقاع بدون آن الفاظ صحیح نیست.

ضامن: متعهد در عقد ضمان را گویند.

ضمان: به معنی عقد ضمان است و عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است، به عهده بگیرد.

طلب: تعهدی که بر ذمه شخصی به نفع کسی وجود دارد.

عرف: چیزی که در ذهن شناخته شده و مأنوس و مقبول خردمندان است.

عطف قانون به ما سبق: یعنی حکومت قانون نسبت به وقایعی قبل از تاریخ وضع و نشر آن.

عقد: تعهد یک طرف بر قبول امری که مورد قبول طرف دیگر باشد.

علت: امری است که به محض وقوع آن چیز دیگری بدون اینکه تأخیری رخ دهد به دنبال آن واقع شود.

عوض: در معاملات معوض هر یک از دو موضوع مورد معامله را گویند.

عین: اشیاء مادی مستقل.

غش: از جرایم مربوط به تقلب در کسب است.

غصب: تصرف در مال غیر به نحو عدوان.

غیر منقول: مالی که از جایی به جایی قابل انتقال نباشد مانند زمین و معدن.

قرض: عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین عقد مقدار معینی از مال خود را به طرف دیگر تملیک می کند و طرف او مثل آن را از حیث مقدار، جنس و وصف رد کند.

شبه عقد: عبارت است از یک عمل ارادی که قانون آن را منع نکرده و بدون اینکه عقدی منعقد شود، ایجاد تعهد در مقابل غیر کند.

شرط: امری است محتمل الوقوع در آینده که طرفین عقد یا ایقاع کننده، حدوث اثر حقوقی عقد یا ایقاع را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع کنند.

قصد: مصمم شدن به انجام یک عمل حقوقی از قبیل اقرار، بیع و غیره.

قولنامه: نوشته ای غالباً عادی حاکی از توافق بر واقع ساختن عقدی درمورد معینی که ضمانت اجرای تخلف از آن، مشخص است.

قیم: نماینده قانونی محجور که از طرف مقامات صلاحیتدار قضایی در صورت نبودن ولی قهری و وصی او تعیین می شود.

گرو : مترادف رهن است. گرودهنده، راهن و گروگیر، مرتهن است و گروگان عین مرهونه را گویند.

مؤجل: تعهدی که انجام دادن آن، مشروط به رسیدن اجل معین باشد.

مأجور: به معنای عین مستأجره استعمال شده است.

ماترک: مالی که با فوت مالک آن و به حکم قانون به وارث تعلق گیرد.

مالک: صاحب ملک، صاحب مال غیرمنقول، صاحب اراضی و صاحب سرمایه در عقد مضاربه.

مالکیت: حق ا ستعمال، بهر ه برداری و انتقال یک چیز به هر صورت مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد.

مایملک: قسمت مثبت از دارایی شخص را گویند.

متصالح: قبول کننده را در عقد صلح گویند.

مثمن: معوض را در عقد بیع گویند.

مجنون: کسی که فاقد تشخیص نفع و ضرر و حسن و قبح است.

محجور : کسی که فاقد عقل یا رشد یا کبر باشد.

محل اقامت: محلی که شخص در آنجا سکونت داشته و مرکز مهم امور او نیز در آنجا باشد.

مدیون: کسی که بر ذمه او تعهدی به نفع غیر وجود دارد.

مستعیر: کسی که مال غیر را به عاریه می ستاند.

مستغلات: اموال غیرمنقولی که مورد بهره برداری توسط مالک آنهاست.

مستودع: مرادف ودیعه گیر.

مشتری: کسی که در عقد بیع، قبول عقد می کند و عوض می دهد.

مصالح: کسی که در عقد صلح، ایجاب از ناحیه او است.

مضاربه: عقدی است که به موجب آن یکی از متعاملین سرمایه می دهد، با قید اینکه طرف دیگر با آن تجارت کرده و در سود آن شریک باشند.

معافیت : عفو از حق به معنی چشم پوشی از حق خود به نفع طرف است.

معاوضه: عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی می دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می کند.

معوض: در عقد معوض مالی که از طرف ایجاب کننده داده می شود معوض نام دارد.

موسسه حساب جم برای کاهش قطعی مالیات و انجام امور حسابداری و حسابرسی همیشه در کنار شماست.

بارنامه دریایی و اصطلاحات رایج دریانوردی

در صنعت حمل و نقل دریایی اصطلاحات زیادی وجود دارد که بهتر است با رایج‌ترین آن‌ها آشنا باشید زیرا این اصطلاحات در بسیاری از بارنامه های دریایی به کار می روند و اگر با آن ها آشنایی نداشته باشید، قادر به درک، ارزیابی یا نوشتن یک بارنامه دریایی مناسب نخواهید بود. برخی از این اصطلاحات حمل و نقل دریایی به شرح زیر می‌باشد:

فعالیت فورواردی و وظایف فورواردر

فعالیت فورواردی به این معناست که تمام امور و هماهنگی‌ها برای جابجای کالا توسط شرکت حمل و نقل انجام می‌شود. وظایف این این شرکت‌ها که فورواردر نام دارند عبارتند از صدور بارنامه، صدور پروفرمای حمل، انبارداری، بیمه باربری، انجام تمامی تشریفات گمرکی در مبدا، بسته‌بندی بار، عقد قرارداد با موسسات مختلف و دریافت راه‌نامه یا بارنامه از آن‌ها، تحویل کالا به گمرک مقصد و دریافت تاییدیه، ارائه اطلاعات دقیق از قرارداد و جریان حمل به طرفین معامله، بررسی سلامت کالا در هنگام تحویل به هر کدام از گمرکات مبدا یا مقصد و اعلام ورود کالا به طرفین. درهنگام عقد قرارداد فورواردی تمام این بندها را به صورت واضح در قرارداد بیان کنید.

انواع بارنامه دریایی

بارنامه دریایی دارای تقسیم بندی‌ها و اشکال مختلفی است که هرکدام از منظری دسته بندی شده‌اند. در ادامه به انواع بارنامه های دریایی از منظرهای گوناگون می پردازیم.

به صورت کلی بنا بر نوع اجاره کشتی، بارنامه به دو مدل زیر تقسیم می‌شوند:

  • بارنامه برای حمل گذری (TRAMP) که طبق یک قرارداد اجاره (CHARTER) صادر می شود.

در این مدل بارنامه، کشتی معمولا یک یا قسمتی از یک محموله کامل را منتقل می‌کند. پس مالک کشتی تعهد می‌پذیرد که در قرارداد اجاره کشتی آمده و قید شده است. در نتیجه بارنامه ترامپ، بر حمل توسط یک کشتی که به صورت خط (LINER) عمل نمی کند ناظر است.

درحالت حمل توسط خط کشتیرانی، توافق اجاره یا ذخیره کردن جا در کشتی مد نظر بوده و تایید می کند که جای لازم برای کالای مورد نظر در کشتی پیش بینی شده است. به عبارت دیگر بارنامه خط کشتیرانی دارای مفاد و شرایطی است که به منزله تعهد ومسئولیت خط است. برای تقریب ذهن شما مخاطب عزیز با این دو مدل بارنامه می‌توان گفت، این دو نوع بارنامه مشابه تاکسی خطی و تاکسی دربستی است.

بارنامه مستقیم (Direct B/L)

این سند حاکی از آن است که در هنگام حمل کالا از مبدا تا مقصد وسیله حمل تغییر نکند. به عبارت دیگر، کالا به صورت مستقیم و تنها با کشتی به اسکله مقصد برسد. در حمل کالا بسته به شرایط برخی از کالاها در کشور ثالث مجددا بارگیری شده و از طریق زمینی یا هوایی به مقصد نهایی ارسال می‌شود. با امضای بارنامه مستقیم دیگر این اتفاق رخ نمی‌دهد.

بارنامه دریایی سراسری (Through B/L)

دقیقا برعکس بارنامه مستقیم در بارنامه سراسری شما این اجازه را به شرکت فورواردر می‌دهید که در صورت لزوم چندین مرتبه وسیله نقلیه را تغییر دهد. اما، وسیله اولیه حمل کشتی است.

بارنامه چارتر (Charter Party B/L)

این بارنامه تحت خدمت کشتی‌رانی ترامپ اجرا می‌شود. پس این سند دلالت بر حمل محموله با کشتی اجاره‌ای و دربست دارد. به این معنی که، تمام ظرفیت کشتی تنها متعلق به یک مشتری است و هیچ کالای متفرقه‌ای جز محموله مشتری نباید در آن قرار بگیرد. البته، این سند نزد بانک‌ها معتبر نیست. دلیل این موضوع هم در این نکته است، زمانی که سن کشتی ها از ۱۵ سال بگذرد به کشتی های اجاره ای دربست تبدیل می شوند.

بارنامه سرویس‌های منظم دریایی (Liner B/L)

این سند برای آن تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات دسته از کشتی‌هایی صادر می‌شود که از برنامه حرکتی مشخص تبعیت کرده و دارای قوانین مخصوص به خود هستند. نرخ و اصول این نوع از کشتی‌ها با سایر کشتی‌های باربری کاملا متفاوت است. البته، هزینه ارسال بار از این طریق کمی گران است.

بارنامه دریایی حمل مرکب فیاتا (F.B.L)

این سند برای مشخص کردن خدمه و عاملین شرکت حمل و نقل در نظر گرفته شده است. سند حمل مرکب جزو سندهای معامله‌ای بوده که مورد تایید اتاق بازرگانی بین المللی است. در این سند قید شده است که شرکت حمل کننده کالا مسئولیت تحویل کالا به مقصد و همچنین مسئولیت تمام خدمه کشتی را برعهده دارد. این سند جزو اسناد قابل معامله است مگر تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات اینکه خلاف آن در قرارداد ثبت شود.

دیسپاچ (Dispatch)

این اصطلاح درواقع شامل پاداش به شرکت‌هایی می‌شود که زودتر از موعد تحویل بارها را به مقصد برسانند. معمولا، طرفین قرارداد پس از این‌که یک زمان تقریبی برای تحویل کالا به مقصد تعیین کردند، می‌توانند در قرارداد خود به این موضوع اشاره کنند که در صورت تحویل سریع کالا، پاداشی به فورواردر تعلق گیرد.

دموراژ (Demmurage)

طرفین می‌توانند در بارنامه دریایی خود به این موضوع اشاره کنند که در صورت معطل شدن کشتی هنگام بارگیری، صاحب کالا موظف است خسارت دیرکرد در بارگیری را پرداخت کند. البته، توصیه می‌شود تا جایی که می‌توانید این بند را در بارنامه لحاظ نکنید. چراکه برخی از شرکت‌های فورواردی از عمد کالا را دیر بارگیری می‌کنند تا از شما خسارت دریافت کنند.

ظرفیت ناخالص کشتی (GRT)

این اصطلاح اشاره به تمام ظرفیت موجود در کشتی دارد. فضاهایی نظیر موتورخانه، عرشه، کابین مسافران، کابین خدمه، انبار و غیره که همگی به GRT شناخته می‌شوند.

ظرفیت بارگیری (DWT)

معمولا، در بارنامه دریایی به ظرفیت کشتی برای بارگیری اشاره می‌شود. هیچ شرکتی حق ندارد کالا را بیش از ظرفیت کشتی بارگیری کند. در غیر این صورت هر دوی طرفین قرارداد جریمه خواهند شد. این ظرفیت بر حسب تن است.

فاس (تحویل کنار کشتی)

فاس (FAS) به معنی تحویل محموله در کنار کشتی است؛ به گونه‌ای که پس از تحویل کالا توسط فروشنده به فورواردر تمامی مسئولیت‌ها و جبران خسارت‌های احتمالی از روی دوش او بر داشته می‌شود.

فوب (تحویل روی عرشه کشتی)

فوب (FOB) به این معناست که تمامی مسئولیت‌های فروشنده در قبال کالا زمانی به پایان می‌رسد که او محموله را بر روی عرشه کشتی در مبدا تعیین شده بارگیری کند. این موضوع در بارنامه دریایی حتما باید قید شود تا فورواردر در جریان تمام امور قرار بگیرد. در غیر این صورت شرکت تحویل گیرنده هیچ مسئولیتی در قبال این موضوع بر عهده نخواهد گرفت.

فوب (تحویل روی عرشه کشتی)

فوب (FOB) به این معناست که تمامی مسئولیت‌های فروشنده در قبال کالا زمانی به پایان می‌رسد که او محموله را بر روی عرشه کشتی در مبدا تعیین شده بارگیری کند. این موضوع در بارنامه دریایی حتما باید قید شود تا فورواردر در جریان تمام امور قرار بگیرد. در غیر این صورت شرکت تحویل گیرنده هیچ مسئولیتی در قبال این موضوع بر عهده نخواهد گرفت.

اصطلاحات دریانوردی

سایر بارنامه‌های دریایی

بارنامه‌های دریایی از نظر موقعیت، تعداد وسیله حمل، نوع خدمات و غیره دارای انواع مختلف دیگری نیز هستند که در ادامه به معرفی آن‌ها خواهیم پرداخت.

سایر بارنامه‌های دریایی

از نظر موقعیت کالا

این سند به دو گروه کالای بارگیری شده و کالای دریافت شده تقسیم می‌شود. بارنامه کالای بارگیری شده نشان‌دهنده این است که محموله توسط مسئول حمل دریافت شده و بر روی عرشه کشتی بارگیری شده است. بارنامه کالای دریافت شده نیز به این معنی است که مسئول حمل کالا را دریافت کرده، اما هنوز اقدامی به بارگیری آن بر روی عرشه کشتی نکرده است. معمولا، بانک‌ها از پذیرفتن این نوع بارنامه خودداری می‌کنند؛ مگر آن‌که بین طرفین معامله امضا شده باشد.

بارنامه تمیز یا غیر مخدوش (Clean Bill Of Lading)

بارنامه دریایی تمیز به این معناست که هنگام تحویل کالا توسط فورواردر هیچ بندی در سند که به معیوب بودن یا نبودن تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات آن اشاره کرده باشد، وجود ندارد. این سند به بارنامه تمیز یا بی قید و شرط معروف است. البته، تمام بارنامه‌ها باید این بند را در محتویات خود قید کنند، در غیر این صورت از ارزش قانونی ساقط می‌شوند.

بارنامه غیر تمیز یا غیر مخدوش (Claused Bill of Lading)

این سند نقطه مقابل سند مخدوش است؛ به گونه‌ای که صراحتا به معیوب بودن یا نبودن کالا اشاره شده است. این سند نزد تمام ارگان‌های حقوقی و بانک‌ها مورد تایید است. توجه داشته باشید که حتما در تمام بارنامه‌های که از شرکت‌های حمل و نقل دریافت می‌کنید، این بند را در سند قید کنید.

بارنامه دریایی ترانسشیپ (Transshipment Bill of Lading)

این بارنامه نیز از لحاظ محتویات تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات شبیه به بارنامه مستقیم است. یعنی کالاها صرفا از طریق دریا جابجا شده و از یک کشتی به کشتی دیگر منتقل می‌شود. همچنین، تمامی مقاصدی که کشتی در آنجا توقف خواهد کرد نیز در سند قید می‌شود.

آشنایی با اصطلاحات حقوقی پر کاربرد

348hfvbBfYw1fpQPeMAH7XgwazQ3mm663vgV1L6q

اگر حداقل یک بار هم درگیر مسائل حقوقی و دادگاه و دادسرا شده باشید، با موجی از کلمات و اصطلاحات خاص و گیج کننده روبرو گشته اید که شاید در گفتگو های روزمره خود هرگز آن ها را نشنیده اید.

غریب بودن این کلمات و ندانستن معنا و مفهوم این اصطلاحات، بخصوص در مواقعی که در مسائل و گرفتاری های حقوقی و دادگاه ها مطرح شود، موجب هراس و اضطراب در افراد می گردد.

POF1A4qkghCcdO63IPcvxL7rkvdYpGIagHgLwqLz

7erZYbeUCOuROqa4s9todm1caoj35YhLOjeKUHlZ

حال آنکه بسیاری از این اصطلاحات معانی و مفاهیم روانی دارند و بی شک دانستن آن ها به بهتر فهمیدن مسائل حقوقی کمک می کند. در ادامه برخی از کلمات و اصطلاحات پرکاربرد حقوقی همراه با معنی و مفهومشان ذکر شده اند.

دارایی متوفی که بدهی وواجبات مالی وثلث از آن خارج شده است.

تسبیت

ضرر زدن به مال غیر که منشاء ضرر بوسیله خود مرتکب به هدف هدایت نشده ولی بر اثر تقصیر یا بی مبادلاتی و غفلت و عدم احتیاط او ضرری متوجه دیگری می شود مانند آنکه گوسفندان بواسطه عدم مراقبت به مزرعه گندم دیگری رفته و چرای آنها موجب ضرر به کشاورز گردد. یا زنجیر سگ را محکم نبندند و سگ به عابرین حمله کند.

تسلیط

برابر این اصل هر کس حق هر گونه تصرف که مخالف شرع نباشد، دارد از این رو هر مالکی نسبت به مایملک خود حق هر گونه تصرف وانتفاعی دارد مگر آنکه قانون استثنا کرده باشد.

برای هر کس حق ساخت و ساز در ملک شخصی اش دارد ولی برابر مقررات شهرداری نمی تواند بیش از چند طبقه معین شده درضوابط وآ یین نامه های مربوط اقدام به ساخت آپارتمان نماید.

تسلیم

تسلیم در عقد بیع عبارت است ازاینکه فروشنده مال مورد معامله را به خریدار و خریدار بهای معامله را به فروشنده که منتقل کرده است به استیلا و تصرف او در آورد و دراختیارش قرار دهد.

تصدیق انحصار وراثت

گواهی است که به موجب آن ورثه متوفی از دادگاه در خواست صدور آن را می کنند تا وراث متوفی به عدد واشخاص معین ومعلوم شود به این گواهی، گواهی حصر وراثت نیز گفته می شود.

عبارت است از اینکه مالی در اختیار کسی باشد واو بتواند نسبت به آن مال تصمیم گیری کند.

تصرف عدوانی

تصرفی است که بدون رضایت مالک مال غیر منقول از طرف کسی صورت گرفته باشد.در معنی عام کلمه تصرف عدوانی عبارت است از خارج شدن مال از استیلا و تصرف مالک آن مال بدون رضایت اش.

تصرف مالکانه

اگر کسی متصرف مالی باشد فرض قانونی آن است که تصرف او مالکانه است مگر آنکه خلافش ثابت شود برای مثال ساعتی که در دست الف است یا فرشی که در خانه اوست فرض آن است که او مالک آن اشیاءاست این فرض تا زمانی اعتبار دارد که با دلیل دیگر خلافش به اثبات نرسیده باشد.

توجه داشته باشید که صرف دانستن معنی و مفهوم کلمات و اصطلاحات حقوقی باعث نمی شود که فردی حقوقدان باشد و پیگیری و حل مسائل حقوقی حتما باید تحت نظر وکیل و کارشناس حقوقی متخصص انجام شود.

تضمین

دادن وثیقه چه وجه نقد باشد یا غیر آن مانند خانه وچه سپردن ضامن مانند دادن یک فقره چک برای تضمین حسن انجام کار یا تخلیه.

تعزیر

مجازاتی است که نوع (شلاق، حبس،جزای نقدی و….)ومیزان آن(یکسال حبس، ده ضربه شلاق، ده میلیون ریال) در شرع نیامده وتوسط قاضی تعیین می شود.

در حال حاضر در کشور ما در قانون مجازات اسلامی انواع مجازات های تعزیری برای جرایم ارتکابی تعیین شده است؛ برای مثال مجازات خیانت در امانت ۶ ماه تا سه سال حبس تعزیری است.

مجازاتی است که نوع، میزان و نحوه انجام آن (کیفیت و کمیت آن) توسط شرع الهی مشخص شده است و مراجع قضائی و قضات از این اختیار برخوردار ‌نمی‌باشند که در مورد نوع، کیفیت، میزان و حدود شرعی تصمیم گیری نمایند و یا آن را تغییر دهند.

تجاوز از حدود اجازه یا متعارف نسبت به مال یا حق دیگری.

تعرفه

صورت قیمت ارقام کالا.

تعلیق مجازات

تحت شرایطی محکوم به مجازات می تواند از امتیازات این تاسیس حقوقی استفاده کند و مجازات مقرر در تعاریف اصطلاحات متداول در معاملات حکم در مورد او به اجرا در نیاید.چنانچه در مدت ایام تعلیق که از دو تا ۵ سال است، مرتکب جرم شود علاوه بر مجازات جرم ارتکابی مجازات جرم قبلی که به اجرا در نیامده نیز در مورد اجرا خواهد شد(به ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی رجوع شود).

تقصیر

از نظر حقوق به ترک عملی که شخص ملزم به انجام آن است یا ارتکاب عملی که شخص از انجام دادن آن منع شده گویند؛ برای مثال برابر قانون اشخاصی که دارای تخصص هستند وعلم ومهارت شان در کمک به مصدومین حادثه موثر است تکلیف دارند که به مصدومین کمک کنند ترک این عمل نوعی تفصیر است.(تعدی) ویا اینکه مستاجر نباید از ساختمان مسکونی برای راه اندازی کارگاه استفاده کند (تفرط).

ازبین رفتن مال بدون دخالت مستقیم یا غیر مستقیم مالک یا شخص دیگر.

تلف مبیع قبل از قبض

اگر مال مورد معامله قبل از تسلیم وبدون تقصیر و اهمال از سوی فروشنده، تلف شود معامله خود بخود فسخ می شود و بهای معامله باید به مشتری پس داده شود.

توقیف اجراء حکم

قطع موقت اجراء حکم یا قرار به دستور مقام صلاحیتدار پس از شروع به اجراء.

توقیف اجرایی

توقیف مال مدیون یا محکوم علیه از طریق اجرا ثبت یا اجرای احکام دادگستری این توقیف مانع از تصرف مالک در مال خود می باشد.

توقیف دادرسی

در دعاوی مدنی پس از شروع به محاکمه در مواردی که قانون تصریح می کند مرجع رسیدگی می تواند برای مدتی دادرسی را متوقف سازد مانند هنگامی که یکی از اصحاب دعوی فوت می کند.

تهاتر

یکی از اسباب سقوط تعهدات است به موجب تهاتر دو طرف که دارای تعهدی متقابل هستند وموضوع تعهدشان (اعم از اینکه وجه نقد یا اشیاءباشد مثل برنج،گندم و…)به تعداد مساوی با یکدیگرسلقط می شوند. این تهاتر می تواند با اراده طرفین یا به حکم قانون یا حکم دادگاه باشد.

همیشه به یاد داشته باشید که در پیگیری یک پرونده حقوقی علاوه بر داشتن دانش حقوقی، نیاز است که بر آیین دادرسی و رویه قضایی تسلط کافی داشت و در فن دفاع متخصص بود. لذا همیشه در مسائل حقوقی خود با وکیل و کارشناس حقوقی مشورت و همفکری داشته باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.