نظریه داو - تئوری داو جونز
تئوری داو (تئوری داوجونز) یک روش معاملاتی است که توسط "چارلز داو" توسعه داده شد. تئوری داو مبنای تحلیل تکنیکی بازارهای مالی است. ایدۀ پایه ای تئوری داو این است که عمل قیمت بازار بازتاب دهندۀ همۀ اطلاعات موجود است و حرکت قیمت بازار از سه روند اصلی تشکیل شده است.
به عمل تبدیل نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه کنید
مبانی تئوری داو
- بازار همه چیز را در نظر دارد.
هر چیزی که بر عرضه و تقاضا تأثیر می گذارد در قیمت بازار منعکس می شود. - سه نوع روند
طبق تئوری آقای "داو", صعود متوالی افت و خیزها - روند صعودی نام می برد ; روند نزولی برعکس - نزول متوالی افت و خیزها.
آقای "داو" مطمئن بود که اصول "عمل و عکس العمل" که در تمام هستی مشاهده می شود, در بازار نیز کاربرد دارد, یعنی - هر حرکتی، سرانجام جهت معکوس به خود می گیرد.
آقای "داو" روند بازار را به سه قسمت تقسیم کرد:- اولیه (همانند هنگام رخ دادن مد در ساحل دریا که آب تا جایی که بتواند بالا می آید).
- ثانویه (که شبیه امواجی می ماند که در حرکت اولیه ایجاد می شوند و هر موج یک سوم از مسیری که آمده و یا دوم سوم از آن را به عقب می گردد، البته در اغلب موارد نیمی از مسیری که آمده را برمی گردد.)
- ناچیز (موج دار) - نوسانات در حرکت فرعی.
- روندهای حرکتی اصلی از سه مرحله تشکیل می شود.
آقای "داو" به حرکت های اصلی توجه کرد و آنها را به سه مرحله تفکیک کرد:- مرحله تمرکز - سرمایه گذاران تیزبین با احساس تغییر حرکت بازار به عملیات خرید/فروش می پردازند.
- مرحله حضور همگانی - اکثر تریدران که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند وارد بازار می شوند.
- مرحله سهیم شدن - مسیر حرکتی جدید به خوبی خود را نشان می دهد. در این مرحله با انتشار اخبار اقتصادی روند حرکتی تائید می شود، معاملاتی ریسکی کوتاه مدت شکل می گیرند و حضور همگانی گسترده تر می گردد.
- شاخص های میانگین باید یک دیگر را تأیید کرد.
آقای "داو" اذعان داشت که تا حالی که نمودار های شاخص میانگین صنعتی و شاخص راه آهن (منظور وی شاخص "داو جانس" بود) سطح اوج قبلی را رد نکنند, تأیید شروع یا ادامه روند صعودی وجود ندارد. سیگنال ها الزاماً همزمان باهم رخ نمی دهند اما به سرعت به دنبال هم می آیند و قوی ترین سیگنال در حکم تائیدیه است. - حرکت بازار باید توسط حجم معاملات تآیید شود.
, بسته به این که قیمت در چه جهتی در طی یک روند، در حال حرکت است و یا این که در حال اصلاح حرکت خود باشد، حجم معاملات افزایش یا کاهش می یابد. از نظر "داو"، حجم یک شاخص ثانوی است. سیگنال های خرید و فروش برای وی در هنگام بسته شدن قیمت ها بودند. - تا زمانی که نشانگران بازگشت بوقوع نپیوستند, روند ادامه دارد.
ایده تحلیل تکنیکی بر این اساس طراحی شد, که روند بازار تا زمانی ادامه دارد که یک قدرت خارجی حرکت بازار را تغییر ندهد. یا این ترتیب تحلیلگران دائمأ در پی یافتن سیگنال های تغییر روند قرار هستند.
نوسان ناموفق.
در پی تلاش غیرفوق اوج "C" برای در کردن نقطه اوج "A", منجر به افت تا زیر کف "B" می گردد, که نشانگر فروش در نقطه "S" است.
نوسان موفق.
توجه داشته باشید که قبل از اینکه "D" زیر "B" افت کند, "C" از نقطه اوج "A" تجاوز می کند. بعضی از تریدران "S1" را به عنوان علامت فروش می دانند, در حالی دیگران قبل از اینکه در "S2" اقدامات فروش انجام دهند, منتظر ریزش نرخ تا "E" هستند.
آقای "داو" فقط قیمت ها در زمان بسته شدن معاملات را در نظر می گرفت. شاخص های میانگین وقتی مورد توجه قرار می گیرند که بالای نقطه اوجی قبلی و یا پایین تر از آن بسته شوند. افت و خیز روزانه اهمیت نداشتند.
نظریه داو
در سال 1882 چارلز داو به همراه شریک تجاریش ادوارد جونز کمپانی داو جونز را تاسیس کردند. در آن سالها او نظریاتش را در قالب مقالاتی برای مجلهی وال استریت ارایه می کرد و امروزه پس از گذشت حدود یک قرن اغلب تحلیلگران و محققان بازار سرمایه عقیده دارند، که پایه و اساس آنچه امروزه به عنوان تحلیل تکنیکال شناخته می شود؛ در واقع همان نظریههایی است که در آن سالها توسط داو ارایه شدهاند و به نظریه داو معروف است.
امروزه بیشتر تحلیلگران تکنیکی با مبانی نظریات داو آشنایی دارند. نظریات او حتی با وجود دخالت تکنولوژی پیچیدهی کامپیوتر و پیشرفتهایی که در علم تحلیل تکنیکال رخ داده است همچنان پایه و اساس مباحث تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد.
در سوم ژوئن 1884 نخستین (میانگین) شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی یازده شرکت بدست آمده بود توسط داو منتشر شد.
از این تعداد، نه شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت مربوط به کارخانجات تولیدی بودند.
داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکتها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد.
در سال 1898 داو این شاخص را به دو قسمت مساوی تقسیم کرد که یکی شاخص دوازده شرکت صنعتی و دیگری شاخص بیست شرکت مربوط به راه آهن بود. بیست و یک سال بعد، در 1928 تعداد شرکتهای موثر بر شاخص صنعت به 30 عدد رسید. در ادامهی مسیر وال استریت جورنال شاخصهای متعددی را ارایه کرد.
یکصد سال پس از انتشار نخستین نظریات داو انجمن تحلیلگران تکنیکی جام نقرهای به نام گورهام را به پاس تلاشها و خدمات چارلز داو در زمینهی تحلیل تکنیکال به کمپانی داو جونز تقدیم کرد.
شاخصی که او ارایه کرد امروزه به عنوان دماسنج وضعیت بازار سرمایه و نمایشگر تغییرات این بازار به کار می رود و با گذشت 80 سال از مرگ او این شاخص به عنوان یک ابزار ضروری توسط همهی تحلیلگران تکنیکی استفاده می شود. متاسفانه چارلز داو هرگز نظریاتش را در قالب کتاب ارایه نکرد و همهی آنچه از او باقی مانده مقالاتی است که یک قرن پیش برای بیان نظریاتش دربارهی رفتار بازار سرمایه برای مجله وال استریت نوشته است.
مقالات چاپ شده از نظریه داو
در اولین سالگرد درگذشت چارلز داو فردی به نام نلسون مقالات او را در قالب کتابی به نام The ABC of stock speculation جمع آوری و منتشر کرد.
در سال 1922 ویلیام پیتر همیلتون (شریک داو و قائم مقام مجلهی وال استریت) کتابی به نام “دما سنج بازار سرمایه” منتشر کرد و در آن نظریات داو را شرح داد.
ارایهی دیگری از این نظریات نیز توسط رابرت رئا در سال 1932 در قالب یک کتاب موجود است.
داو نظریاتش را در قالب میانگینهایی که برای بازار سرمایه تعریف کرده بود به کار برد. اکثر نظریات تحلیلی او در بازارهای مختلف به خوبی کاربرد دارد. در این مقاله نظریات داو به طور مختصر بیان شده است.
اصول مقدماتی
1- همه چیز در میانگینها (شاخصها) لحاظ می شود
حاصل جمع و گرایشات معاملات در بازار، مجموعه اطلاعات گذشته را در بازار وال استریت نشان می دهد و تاثیرشان را در میانگینها (شاخصها) به جا می گذارد.
هیچ نیازی نیست آن طور که برخی از آمارگران عادت دارند مجموعه ای از اطلاعات قیمت کالاها، نقل و انتقالات بانکها و نوسانات سهام و حجم معاملات خارجی و داخلی با زحمت زیاد گردآوری شود. بورس وال استریت خودش همه ی این موارد را مد نظر قرار می دهد!
آیا آشنا به نظر نمی رسد؟ اینکه بازار همهی فاکتورهای اطلاعاتی ممکن را منعکس می کند و ر ویهم رفته بر عرضه و تقاضا تاثیر می گذارد، یکی از فرضیات اولیه نظریه تکنیکال است که در مقالهی فلسفه و اصول تحلیل تکنیکال اشاره شد.
این فرضیه که برای میانگین های بازار به کار می رود حتی برای بازارهای اختصاصی نیز صحت دارد و حتی در توصیف بلایای طبیعی نیز استفاده می شود.
اگرچه بازارها نمی توانند حوادثی نظیر زلزله و سایر بلایای طبیعی را پیش بینی کنند اما از این رخدادها متاثر می شوند و تقریا همزمان در عملکرد قیمت نشان داده می شود.
2- بازار سه نوع دارد
پیش از بحث دربارهی چگونگی این روندها لازم است که نظریه داو را در این مورد بیان کنیم.
روند صعودی از نظر داو این طور تعریف می شود: هرگاه قیمت در یک رالی (موج) صعودی بالاتر از رالی (موج) صعودی پیش از آن قرار گیرد و یا قیمت در یک حفره (موج) نزولی بالاتر از حفره (موج) نزولی پییش از آن قرار گیرد یک روند صعودی خواهیم داشت.
به عبارت دیگر روند صعودی الگویی از نوسانات رو به بالاست و برعکس این حالت مجموعهای از نوسانات رو به پایین را روند نزولی می نامیم.
در یک روند مثبت قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند ولی در نهایت برآیند آن دارای شیب مثبت است.
این تعریف داو به نوعی اساس تحلیل روندها می باشد. داو متعقد بود که قوانین عمل و عکس العمل همانطوریکه در جهان مادی وجود دارد برای بازارهای سرمایه نیز صادق است.
داو نوشته است: در بسیاری از موارد در معاملات شاهد بودهایم که وقتی قیمت سهم تا حد زیادی صعود می کند آنگاه سهم قیمت خود را تعدیل کرده و سپس دوباره به محدودهی بالاترین قیمت خود باز می گردد و چنانچه در این حرکت نتواند به قیمت بالایی نزدیک شود محکوم به نزول بیشتر خواهد بود.
از نظر داو یک روند، خود مشتمل بر سه روند دیگر است:
1- روند اولیه، 2- روند ثانویه، 3- روند کوچک که می توان آنها را به: (الف) جریان، (ب) امواج، (ج) سطح ناهموار دریا تشبیه کرد.
روند اولیه نشان دهندهی جریان حاکم بر کل روند است و روند ثانویه در حقیقت امواجی است که جریان را تکمیل می کند و روندهای کوچک رفتاری مشابه سطح ناهموار دریا دارند.
تصمیم گیری در مورد سمت جریان می تواند بدون توجه به بالاترین نقطهای باشد که امواج در ساحل به آن می رسند.
اگر هر موج نسبت به موج قبلی نفوذ بیشتری در ساحل داشته باشد جریان حاکم می شود. هرگاه نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه بالاترین نقطهای که امواج متوالی در ساحل به آن می رسند کاهش داشته باشد جریان رو به بازگشت و نابودی می گذارد.
اما به عقیدهی داو جریانات می توانند حتی تا سالهای متوالی دوام داشته باشند.
روند ثانویه در حقیقت تصحیح در روند اولیه (جریان) است. قیمتها اغلب در یک سوم تا دو سوم روند قبلی تصحیح می شوند. روند ثانویه معمولا بین 3 هفته تا 3 ماه به طول می انجامد.
بر طبق نظریه داو روند کوچک نشان دهندهی نوساناتی است که در روند ثانویه رخ می دهند که معمولا کمتر از سه هفته به طول می انجامد.
3- روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند
چارلز داو بیشتر توجه خود را بر روی روند اولیه متمرکز کرد که این روند معمولا شامل سه مرحله است:
- مرحلهی تراکم یا تجمیع
- مرحلهی مشارکت عمومی
- مرحلهی توزیع
مرحلهی تراکم (یا تجمیع): سرمایه گذاران آگاه و زیرک در مرحلهی تجمیع اقدام به ورود به بازار می کنند. اگر روند پیش از آن نزولی بوده باشد این سرمایه گذاران زیرک در می یابند که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بودند رو به کاهش گذاشته است.
مرحلهی مشارکت عمومی: آغاز مرحلهی مشارکت عمومی (زمانی که اکثر تحلیلگران تکنیکی شروع به سرمایه گذاری می کنند) زمانی است که قیمت سریعا شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی رو به بهبود می گذارد.
مرحلهی توزیع: مرحلهی توزیع زمانی است که روزنامهها به صورت گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیلهای مثبت می کنند و اخبار اقتصادی در بهترین حالت است. در این هنگام است که حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش می یابد.
اینجاست که همان سرمایه گذاران آگاه و زیرک که در اواخر دوران نزولی شروع به خرید کرده بودند (زمانی که هیچ کس علاقهای به خرید نداشت!) پیش از اینکه خریداران اخیر آمادهی فروش بشوند شروع به عرضه می کنند.
علاقهمندان و فراگیران نظریه موجهای الیوت خواهند دید که بازارهای صعودی بزرگ به سه مرحله تقسیم می شوند. در حقیقت آر.ان الیوت دریافته نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه بود که بازارهای صعودی بزرگ سه مرحله ی صعودی بزرگ دارند.
4- شاخصها باید یکدیگر را تایید کنند
بر طرق آنچه که داو در بیان شاخصهای صنعت و راه آهن گفته است هر نشانه یا اخطار زمانی اهمیت دارد که هر دوی این شاخصها (صنعت و راه آهن) اخطار یا علامت مشابهی را نشان بدهند و بدین گونه همدیگر را تایید کنند.
او دریافت که شرط آغاز روند افزایشی این است که هر دو شاخص از موج (بالاترین رقم موج) دوم بالاتر قرار بگیرند.
هرچند به نظر او لزومی نداشت که دو اخطار یا علامت باید در یک زمان ایجاد شوند، اما هر چه فاصله میان آنها کمتر باشد تایید قویتری بر تشخیص روند به دست می دهد.
داو متوجه شد که هر گاه این دو شاخص، واگرایی ایجاد کنند (برخلاف هم حرکت کنند) روند قبلی همچنان پابرجا باقی می ماند. (نظریه موج های الیوت تنها به اخطار یکی از شاخصها احتیاج دارد).
5- حجم معاملات باید روند را تصدیق کند
به عقیدهی داو حجم معاملات یک عامل ثانویه ولی مهم در تایید اخطارهایی می باشد که از تحلیل قیمت به دست آمدهاند. به بیان سادهتر حجم معاملات می بایست همسو با جهت روند اصلی باشد و در روندهای بزرگ صعودی حجم معاملات باید همراه با افزایش قیمتها بالا برود.
در روندهای نزولی حجم معاملات در نوسانات مثبت کاهش و در نوسانات نزولی افزایش پیدا می کند. از نظر داو اخطارهای خرید و فروش مبتنی بر قیمت نهایی می باشد و حجم معالات یک عامل ثانویه به شمار می رود.
بدون شک حجم معاملات چه افزایش داشته باشند و چه کاهش عامل مهمی در تصمیمگیریها هستند.
معاملهگران آگاه اطلاعات مربوط به حجم معاملات را با تغییرات قیمت مقایسه می کنند تا دریابند که آیا یکدیگر را تایید می کنند یا خیر.
6- روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکنند به حرکت خود ادامه می دهند
این موضوع در مقاله فلسفه و اصول تحلیل تکنیکال نیز مطرح شده است.
ماهیت این اصل بیان می کند که هر چیز متحرکی تمایل به حفظ جهت حرکت خود دارد مگر اینکه یک نیروی خارجی سبب تغییر جهت حرکت آن بشود.
ابزارهای تکنیکی متعددی به عنوان اندیکاتور اخطار بازگشت توسط معاملهگران به کار برده می شود که بعضی از این اندیکاتورها می توانند اخطارهای سریعتری در مورد افت حرکت (چه صعودی یا نزولی) ارایه کنند. البته همهی آنها قابل اطمینان نیستند و گاهی اوقات ادامهی روند فعلی شانس بیشتری می یابد.
یکی از دشوارترین کارها برای کاربران نظریات داو و حتی تعقیب کنندگان روند، تشخیص تفاوت میان رخداد تصحیح قیمت در روند فعلی و رخداد شروع اولین دورهی روند مخالف است.
کاربران نظریات داو در اغلب موارد با اخطارهای اولیه بازگشت روند موافق نیستند.
در شکل زیر موج صعودي در نقطه C پائین تر از نقطه اوج قبلی یعنی نقطه A می باشد. سپس قیمت تا پائین تر از نقطه B شروع به کاهش می کند. وقوع این حالت و دو موج کاهشی اخطار فروش واضحی را در نقطه S که پائین تر از نقطه B قرار دارد ارائه می دهد. این الگوي برگشتی اغلب نوسان ناموفق خوانده می شود.
در شکل بعدي که در زیر نمایش داده شده است رالی صعودي که به نقطه C ختم شده است از رالی صعودي قبلی آن یعنی A فراتر رفته است. سپس شروع به کاهش به نقطه پائین تر از B کرده است. بعضی کاربران نظریه داو به شکسته شدن حمایت s۱ اکتفا نمی کنند و آن را اخطار فروش قطعی نمی دانند. این دسته ترجیح می دهند تا رالی صعودي که نقطه پیک آن از نقطه C کمتر است یعنی نقطه E را ببینند. سپس منتظر می مانند تا نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه نزول قیمت تا زیر نقطهD (یعنی شکست حمایت S۲) را نیز مشاهده کنند. براي آنها اخطار قطعی فروش در نقطه S۲ است که از دوبار شکست حمایت و یک بار ناتوانی در صعود به دست آمده است.
الگوي اول یعنی نوسان ناموفق نسبت به این الگو داراي اعتبار کمتري می باشد. دو شکل بعدي که در زیر نمایش داده شده اند همین رخدادها را در بازار نزولی نشان می دهند.
نوسان ناموفق: اخطار خرید هنگامی که قیمت از نقطه B۱ فراتر می رود مشاهده می شود.
در شکل زیر اخطار خرید در نقاط B1 و B2 ایجاد شده است.
استفاده از قیمتهای پایانی و خطوط
تاکید اصلی داو بر قیمتهای پایانی بوده و به عقیدهی او قیمتها باید بالاتر از پیک قبلی یا پایینتر از رالی نزولی قبلی قرار بگیرند تا معنادار باشند.
هرگاه معاملهگران دربارهی خطوط صحبت می کنند اشارهی آنها به الگوهای جانبی است که برخی اوقات در نمودارها قابل مشاهده هستند.
معمولا در این محدوده مرحلهی تصحیح رخ می دهد. در بحثهای مدرن تکنیکال این الگوهای جانبی “مستطیل” خوانده می شوند.
چند انتقاد به نظریه داو
هر چند نظریه داو در طی این سالها در تشخیص بازارهای افزایشی یا کاهشی بسیار موفق عمل کرده اما نظریات او جای انتقاد نیز دارد.
به طور متوسط 20 تا 25 درصد از تحرکات بازار پیش نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه از به وجود آمدن اخطار خرید و فروش توسط نظریه داو قابل مشاهده نیست. اخطار خرید را اغلب در مرحلهی دوم افزایشی یا رالی دوم صعود با استفاده از نظریه داو می توان دریافت کرد. یعنی زمانی که قیمت در رالی صعودی دوم بالاتر از رالی صعودی قبلی باشد.
این در حالی است که در این مرحله اکثر سیستمهای تکنیکال مبتنی بر اساس روندها شروع به شناسایی و شرکت در روند موجود می کنند.
باید یادآور شد که داو هرگز مدعی پیش بینی روندها نبود و صرفا ظهور بازارهای افزایشی یا کاهشی را جستجو می کرد و قصد داشت تا بخش بزرگ میانی از حرکت مهم بازار را به دست آورد.
بر طبق اسناد موجود نظریه داو این وظیفهی مهم را به خوبی انجام داده است. او در طی سالهای 1920 تا 1975 توانست شصت و هشت درصد از تغییرات قیمت شاخصهای صنعت و حمل و نقل و 67 درصد از تغییرات S & P 500 را پیش بینی کند.
کسانی که متعقدند نظریه او نمی تواند حرکات بازار را به دست آورد در حقیقت در درک مفاهیم ابتدایی روندها مشکل دارند.
بازار سرمایه به عنوان یک شاخص اقتصادی
آنچه به نظر می رسد این است که داو هرگز قصد استفاده از نظریهاش برای پیش بینی کردن جریان بازار را نداشت. برداشت او این بود که از این نظریات برای تعیین وضعیت عمومی سرمایهگذاری در کشور می توان استفاده کرد.
باید از هوش و دیدگاه چارلز داو ابراز شگفتی کرد. زیرا افزون بر اینکه نظریه او تغییرات قیمت را پیش بینی می کند او از زمرهی نخستین افرادی بود که ارزش استفاده از شاخصها را به عنوان یک نماد وضعیت اقتصادی کشف کرد.
سخن آخر
ما در این مقاله دربارهی:
صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که نظریه داو پایه و اساس همهی مباحث تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد. تعریف اصولی روند، دسته بندی روند بر سه مرحله، اصول همگرایی و واگرایی، تشریح حجم معاملات و استفاده از فیبوناچی و بازگشتها مباحثی هستند که از نظریه داو سرچشمه می گیرند.
همچنین ما به شما پیشنهاد می کنیم جهت آشنایی با نقاط قوت تحلیل تکنیکال به مقاله ای با همین عنوان در سایت مراجعه نمایید. برای مشاهده اینجــــــا کلیک نمایید.
نظریه داو چیست؟ بررسی تئوری Dow Theory به زبان ساده!
نظریه داو یا تئوری Dow Theory توسط چارلز هنری داو (Charles Henry Dow) ارائه شده و به زبان ساده پایه تحلیل تکنیکال است که در این مقاله قصد داریم به بررسی نظریه داو جونز بپردازیم، در ادامه همراه داتیس نتورک باشید.
نظریه داو چیست؟
نظریه داو یا تئوری Dow Theory توسط چارلز هنری داو (Charles Henry Dow) ارائه شده و به زبان ساده پایه تحلیل تکنیکال است و اعتقاد دارد که کل بازار های مالی از مجموعه قوانین و الگو هایی تکرار شونده پیروی می کنند.
در سال 1882 آقای Charles Henry Dow به همراه Edward Jones شرکت Dow Jones را تاسیس کردند. در آن سالها چارلز داو دیدگاه هایش را در قالب مقاله در جورنال وال استریت ارایه می کرد و امروزه پس از گذشت بیش از یک قرن اغلب تحلیلگران بازار سرمایه اعتقاد دارند که پایه آنچه امروزه به عنوان تحلیل تکنیکال شناخته می شود؛ در واقع همان تئوری هایی است که در آن سالها توسط آقای Dow ارایه شدهاند و به نظریه داو معروف است.
آقای Dow در دوران زندگی خود موفق به انتشار نظریه خود نشد و پس از مرگش، آقای ویلیام همیلتون راه او را ادامه داد. در نهایت در سال 1932 بود که شخصی به نام رابرت ریا (Robert Rhea) مقاله ها و نوشته های او را گردآوری و در قالب نظریه داو منتشر کرد.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، Dow Theory پایه روشی است که امروزه پس از سالها تغییر و توسعه، با نام تحلیل تکنیکال یا فنی میشناسیم.
تئوری داو 6 اصل دارد
اصل 1: مارکت از مجموعهی اخبار و عوامل بیرونی تاثیر می گیرد.
عوامل بیرونی (مثل اخبار اقتصادی، قیمت شاخص های مختلف، گزارش سود و ضرر شرکت های بزرگ و یا حتی احساسات سرمایه گذارها و معامله گران) روی قیمت سهام و ارز ها و دارایی های مختلف در همهی بازارها تاثیر می گذارند.
تحلیل تکنیکال در بازار بورس با استفاده از تئوری چارلز داو
معرفی کتاب تحلیل تکنیکال در بازار بورس با استفاده از تئوری چارلز داو
کتاب تحلیل تکنیکال در بازار بورس با استفاده از تئوری چارلز داو نوشته آیگین امیدی یکی از کتابهای تخصصی حوزه بورس و سرمایه نشر عطران است.
نشر عطران فعالیت خود را از سال ۱۳۹۵ با انتشار کتابهای حوزه مهندسی آب و فاضلاب آغاز کرد. اکنون در زمینههای گوناگون از جمله علمی، آموزشی و ادبیات فعالیت میکند. این نشر تاکنون جشنوارههای مختلف ادبی نیز برگزار کرده است.
در حال حاضر بخشی از کتابهای نشر عطران با هدف رفع نیازهای آموزشی قشر متخصص تامین میشوند و بخشی دیگر موضوعات ادبی و هنری دارند.
امروزه تحلیل تکنیکال بسیار رواج یافته و یکی از اصلیترین روش های تحلیل بازارهای مالی در عصر حاضر است. به طوری که معامله گران بازار فارکس با گردش مالی روزانه بیش از ۵ تریلیون دلار به شدت از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روند آتی قیمت ها استفاده میکنند. به عنوان یکی از اصلیترین روشهای تحلیل بازار بورس در کلاس های آموزش بورس اوراق بهادار به افراد آموزش داده میشود.
کتاب تحلیل تکنیکال در بازار بورس با استفاده از تئوری چارلز نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه داو اطلاعاتی علمی و کاربردی درباره تحلیل بازار بورس را در اختیار علاقهمندان و فعالان بازار بورس میگذارد.
خواندن کتاب تحلیل تکنیکال در بازار بورس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / آشنایی با نظریه داو در تحلیل تکنیکال و ۶ اصل اساسی آن
آشنایی با نظریه داو در تحلیل تکنیکال و 6 اصل اساسی آن
چالرز داو، بنیانگذار داوجونز و موسس وال استریت ژورنال می باشد. نظریه داو پس از مرگ وی با جمع آوری مقالاتش شکل گرفت نظریه داو دارای ۶ اصل اساسی می باشد که توسط همیلتون، نلسن، رها و رابرت جمع آوری شده است و ما در این مطلب به بررسی اصول مقدماتی این نظریه خواهیم پرداخت.
نظریه چارلز داو در تحلیل تکنیکال
ریشه علم تحلیل تکنیکال متعلق به صدها سال پیش می باشد و طبق بعضی از منابع تاریخی به نظر می رسد که علم تحلیل تکنیکال در قرن ۱۸ برای نخستین بار در ژاپن و توسط یک تاجر برنج به نام Homma Munehisa پدید امده است سپس در قرن ۱۹ در آمریکا “چارلز داو” در این زمینه شروع به فعالیت نمود و در حال حاضر او را پدر علم تحلیل تکنیکال نوین می دانند.
داو با ثبت متوسط بالا و پایین قیمتهای روزانه، هفتگی و ماهانه، الگوهای آنها و جریانات بازار را مرتبط ساخت و بعد از آن نوشتن مقالاتی در نشریه «وال استریت ژورنال» را آغاز نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه کرد و سپس توضیح داد که چگونه الگوهای خاصی در بازار به وقوع پیوسته است.
چالرز داو، بنیانگذار داوجونز و موسس وال استریت ژورنال می باشد. نظریه داو پس از مرگ وی با جمع آوری مقالاتش شکل گرفت.
۶ اصل اساسی نظریه داو
نظریه داو دارای ۶ اصل اساسی می باشد که توسط همیلتون، نلسن، رها و رابرت جمع آوری شده است و اصول مقدماتی این نظریه به شرح زیر می باشد:
۱- همه چیز در میانگین ها لحاظ می شود
جمله همه چیز در میانگین ها یا همان شاخص ها لحاظ می شود به این معنی می باشد که تمامی اتفاقات در میانگین تاثیر گذارند و دیگر نیازی به نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه بررسی تمامی فاکتورها نیست .
البته بازارها قادر به پیش بینی حوادثی مانند زلزله و سایر بلایای طبیعی نیستند اما از این وقایع متاثر می شوند و به طور تقریبی همزمان در عملکرد قیمت نشان داده خواهد شد.
۲- بازار ۳ نوع روند دارد
پیش از بحث درباره چگونگی این روندها لازم است که نظریه چارلز داو را در این مورد بیان کنیم. روند صعودی از نظر داو این طور تعریف می شود که هرگاه قیمت در یک رالی (موج) صعودی بالاتر از رالی(موج)صعودی قبل از آن قرار بگیرد و یا قیمت در یک حفره(موج) نزولی بالا تر از حفره(موج) نزولی پیش از آن قرار گیرد یک روند صعودی خواهیم داشت.
به بیان ساه تر روند صعودی الگویی از نوسان های رو به بالا و روند نزولی مجموعه ای از نوسان های رو به پایین می باشد.
به این موضوع توجه داشته باشید که در یک روند صعودی، امکان دارد قیمت بارها به سمت بالا و پایین در حال نوسان باشد اما در نهایت که به روند آن نگاه کنید مشخص میشود که برآیند آن دارای شیب مثبت است.
در واقع این تعریف داو همان اساس تحلیل روندها میباشد، داو معتقد بود که قوانین عمل و عکس العمل همانگونه که در جهان مادی موجودیت دارند برای بازارهای سرمایه هم صادق می باشد.
بر اساس نظریه داو ، یک روند شامل سه روند دیگر هم می باشد که این روندها به شرح زیر می باشد:
- روند اولیه
- روند ثانویه
- روند کوچک
بر اساس نظریه داو جریانات قادرند حتی تا سال های متوالی به حرکت خود ادامه دهند.
در واقع روند ثانویه، تصحیح در روند اولیه یا همان جریان می نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه باشد و اکثر اوقات قیمت ها در یک سوم تا دو سوم روند قبلی خود تصحیح خواهند شد همچنین مدت زمان روند ثانویه به طور معمول بین ۳ هفته تا ۳ ماه می باشد.
روند کوچک در نظریه داو نشان دهنده نوسان هایی می باشد که در روند ثانویه به وجود می آیند که مدت زمان آن به طور معمول کمتر از ۳ هفته می باشد.
۳- روندهای بزرگ دارای ۳ مرحله هستند
بیشترین توجه داو بر روی روند اولیه بود که روند اولیه شامل ۳ مرحله می باشد که این مراحل به شرح زیر است :
- مرحله تراکم یا تجمیع: سرمایه گذاران اگاه در این مرحله وارد می شوند
- مرحله مشارکت عمومی: اکثر تحلیل گران شروع به ورود می کنند
- مرحله توزیع: مرحله ای که رسانه ها به طور گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیل های مثبت می کنند
مرحله تراکم یا تجمیع
در مرحله تراکم یا تجمیع سرمایه گذاران آگاه و زیرک وارد بازار می شوند.در صورتی که نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه روند قبل از آن نزولی باشد سرمایه گذاران آگاه متوجه خواهند شد که موانع و اخبار بدی که قیمت سهم را کاهشی کرده بود رو به کاهش می باشد.
مرحله مشارکت عمومی
در مرحله مشارکت عمومی اکثر تحلیلگران تکنیکال اقدام به سرمایه گذاری می کنند. در این مرحله قیمت خیلی سریع شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی به صورت مثبت خواهد شد.
مرحله توزیع
در مرحله توزیع روزنامه ها بطور گسترده اخبار و تحلیل های مثبت را منتشر میکنند و در مرحله توزیع اخبار اقتصادی در بهترین حالت است و حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش می یابد.
در این مرحله سهامدارانی که در مرحله تراکم یا تجمیع در اواخر دوران نزولی شروع به خرید کرده بودند قبل از اینکه خریداران دیگر آماده فروش شوند شروع به عرضه خواهند کرد.
۴- شاخص ها باید یکدیگر را تایید کنند
داو نظریه ی خود را با تجزیه و تحلیل ۲ شاخص بازار یکی صنعت و دیگری راه اهن آغاز نمود و سپس متوجه شد زمانی که این ۲ شاخص واگرایی داشته باشند یعنی بر خلاف هم حرکت کنند روند قبلی ادامه خواهد داشت و بلعکس.
همچنین وی متوجه شد که شرط آغاز روند افزایشی این میباشد که هر دو شاخص از موج دوم که بالاترین رقم موج است بالاتر قرار بگیرند.
هر چند که طبق نظریه چارلز داو لزومی ندارد که هر دو اخطار یا علامت، در یک زمان ایجاد شوند اما هر چه فاصله میان آن ها کمتر باشد تایید قوی تری بر تشخیص روند به دست می دهد.
به تصویر فوق توجه کنید. تصویر بالا نمونه ای از تایید شاخص ها از یکدیگر در نظریه چارلز داو می باشد که– در ابتدای سال ۱۹۹۷ (نقطه یک) شاخص حمل و نقل شکست مقاومت در شاخص صنعت را تایید می کند و در ماه May همان سال (نقطه دو) شاخص صنعت شکست و مقاومت در شاخص حمل و نقل را تایید می کند.
۵- حجم معاملات باید روند را تصدیق کند
طبق نظریه داو حجم معاملاتی یک عامل ثانویه اما بسیار مهم می باشد که برای تایید اخطار ها هم بسیار مهم است.
در واقع حجم معاملات باید هم جهت با جهت روند اصلی باشد.
در روندهای بزرگ صعودی، حجم معاملات باید به همراه افزایش قیمت ها بالا رود
در روندهای نزولی حجم معاملات در نوسانات مثبت کاهش و در نوسانات نزولی افزایش پیدا می کند.
بر اساس تئوری داو جونز اخطارهای خرید و فروش مبتنی بر قیمت نهایی می باشد و حجم معاملات یک عامل ثانویه به حساب می آید. بدون تردید حجم معاملات چه افزایشی باشد و چه کاهش، عامل مهمی در تصمیم گیری هاست.
۶- روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکنند به حرکت خود ادامه می دهند
ماهیت اصل ۶ بیان کننده این موضوع است که هر چیز متحرکی تمایل دارد جهت حرکت خود را حفظ کند مگر اینکه یک نیروی خارجی باعث تغییر جهت آن شود.
کاربران نظریه چارلز داو در اکثر اوقات موافق با اخطارهای اولیه بازگشت روند نیستند که شکل ۱ و ۲، این مخالفت ها را نان می دهد.
در شکل ۱، موج صعودی در نقطه c پایین تر از نقطه اوج قبلی (نقطه A) است. سپس قیمت تا پایین تر از نقطه B کاهش می یابد.
وقوع این حالت و دو موج کاهشی اخطار فروش واضحی را در نقطه S که پایین تر از نقطه B است ارائه می دهد. اکثر اوقات این الگوی برگشتی نوسان ناموفق نامیده می شود.
شکل ۱- نوسان ناموفق: نقطه پیک c نتوانسته است بر نقطه اوج A غلبه کند و قیمت به پایین تر از نقطه B ادامه یافته و اخطار فروش در نقطه s مشاهده می شود.
در شکل ۲، موج صعودی که به نقطه C ختم شده است از موج صعودی قبل آن یعنی A بالاتر رفته است و سپس شروع به کاهش به نقطه پایین تر از B کرده است.
بعضی از تحلیل گرانی که از تئوری داو جونز استفاده می کنند، به شکسته شدن حمایت S1 اکتفا نمی کنند و آن را اخطار فروش قطعی نمی دانند. این دسته ترجیح می دهند تا موج صعودی که نقطه پیک آن از نقطه C کمتر است یعنی نقطه E را ببینند سپس منتظر می مانند تا نزول قیمت تا زیر نقطه D (یعنی شکست حمایت S2) را نیز مشاهده کنند.
برای آنها اخطار واقعی فروش در نقطه S2 است که از دو بار شکست حمایت و یک بار ناتوانی در صعود به دست آمده است.
شکل ۲- ملاحظه می کنید که نقطه c قبل از اینکه به پایین تر از نقطه B برسد از نقطه A فراتر رفته است. کاربران تئوری داو جونز ، اخطار فروش را در نقطه S1 مشاهده می کنند. ولی برخی از آنها قبل از نزول در نقطه S2 باید نقطه پیک پایین تری را در نقطه E ببینند.
الگوی نوسان ناموفق نسبت به این الگو اعتبار کمتری دارد. شکل های ۳ و ۴، همین رخدادها را در بازار نزولی نشان می دهد.
شکل ۳- نوسان ناموفق کف: اخطار خرید هنگامی که قیمت از نقطه B1 فراتر می رود مشاهده می شود.
شکل ۴- اخطار خرید در نقاط B1 و B2 ایجاد شده است.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
دیدگاه شما