منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟


خواهش میکنم

یادداشت های آقای حسابدار و خانم بانکدار

برای اینکه بفهمیم سود ناویژه و سود ویژه چه تفاوتی دارن اول تعریفشون میکنیم:

سود ناویژه یا سود ناخالص وقتی به دست میاد که قیمت تمام شده کالای فروش رفته رو از فروش کالا کم کنیم .

سود ویژه یا سود خالص وقتی به دست میاد که از سود ناوِیژه یا ناخالص ، هزینه های مختلف اداری و سایر هزینه های مالی رو ازش کسر کنیم .

سود ناویژه (سود ناخالص) = مبلغ حاصل از فروش کالا ــ قیمت تمام شده کالای فروش رفته


سود ویژه (سود خالص)= سود ناویژه (سود ناخالص) ـــ

تفاوت سود ویژه و ناویژه توی کم کردن هزینه هاست .

داریوش یکشنبه 22 دی 1398 ساعت 15:44

لطفا از این مطالب که ساده شده و عالی است
مثال و ویدئو هم بزارین
با تشکر

سمیه چهارشنبه 17 مهر 1398 ساعت 02:14

سلام
مرسی بابت مطلبتون

زیبا سه‌شنبه 31 اردیبهشت 1398 ساعت 13:20

امین چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت 14:29

ممنون خیلی خوب توضیح دادید

علی سه‌شنبه 2 بهمن 1397 ساعت 10:01

سلام.باعرض احترام وارادت.مطالب ونظرات فوق مفید واقع شدند.

احمدی دوشنبه 17 دی 1397 ساعت 16:55 http://www.nikatiss.com

ممنون استفاده کردم
یا علی

saeed شنبه 21 مرداد 1396 ساعت 19:49

از روی تراز نامه میشه فهمید شرکت سود اوره؟

بر میگردم به اون قستمی که صورت های مالی رو تجزیه و تحلیل میکردیم و نسبت کارکرد فعالیت اصلی شرکت رو با فعالیت های غیر اصلی شرکت می سنجیدیم . میگفتیم شرکتی که داراییش رو بفروشه و از فروش دارایی منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ سود به دست بیاره سودش عملیاتی نیست! یک ور همین حرف من دارایی هست دارایی کجاست ؟ تو ترازنامه ی شرکت نمایش داده میشه درسته ؟؟؟

یا اینکه بدهیش به مشتری هاش اگر زیاد باشه یا اینکه نسبت به سال قبل بدهی هاش کمتر باشه و درآمدش از حاصل کارکردش زیاد تر باشه یعنی انقدر شرکت خوب کار کرده که تونسته بدهی هاش رو بده و تازه درآمد عملیاتی خوبی داشته باشه ً! بدهی ها جاش ترازنامه است درسته ؟

تراز نامه یکی از صورت های مالی شرکت برای ارزیابی عملکرد شرکت هاست ، عملکرد شرکت ها هم سود یا زیان داره .
موفق باشید :)

طاهره آرشی یکشنبه 22 اسفند 1395 ساعت 15:42

متشکرم استفاده کردیم

ساناز دوشنبه 22 آذر 1395 ساعت 09:45

مرسی مفید واقع شد

رامین شنبه 15 آبان 1395 ساعت 19:07

ممنونم استفاده کردم قلب:

حمید یکشنبه 11 بهمن 1394 ساعت 19:01

تو مواردی که از سود ناویژه کم میکنیم تا به سود ویژه برسیم خرید تجهیزات هم محسوب میشه

تجهیزات جز دارایی شرکته نه هزینه ها!
چیزی که از سود ناویژه کم میشه هزینه هاست .

امیر سه‌شنبه 10 آذر 1394 ساعت 17:52 http://amirkh.blog.ir

ممنون خانم حسابدار، خیلی کار آمد بود، همیشه موفق و شاد و سربلند باشید.

موفق باشید

فاطمه دوشنبه 4 خرداد 1394 ساعت 16:27

مرسی خیلی خوب بود ولی تعریف سود ناویژه واسم گنگ بود

میثم یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 ساعت 16:17

سلام دم شما گرم

محمد چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 08:06

کل ارزش شرکت برای سرمایه‌گذاران از چه بخش‌هایی تشکیل شده است?تمایز بین آنها را به صورت خلاصه بیان نمایید.?

سلام
خوب من اینطوری می تونم جواب بدم . اگر میخواهید ببینید شرکتی برای سرمایه گذاری تو چه وضعیتی هست ، باید صورت ها ی مالی اون رو بررسی کنید . بررسی شرکت از دو بخش انجام میشه یکی مربوط به وضعیت کنونی شرکت ، و دومی مربوط به فعالیت آتی شرکت هست. که توی حسابداری بهش تحلیل افقی و عمودی هم میگن.
چیزهایی که در نظر گرفته میشه میزان دارایی ، فروش دارایی ، گردش وجه نقد ، میزان بدهی ، سرمایه گذاری در شرکت های دیگه هست .
نکته ای که بایستی بهش توجه کرد اینه که میزان درآمد و سود شرکت باید از راه فعالیت اصلی شرکت باشه نه از راه سرمایه گذاری ، افزایش وجه نقد از میزان فروش باشه نه از راه فروش دارایی و اینکه چقدر تونسته به تعهدات خودش عمل کنه . اینها معمولا از صورتهای سال آخر و ماقبل استخراج میشه .
تحلیل دیگه از راه نسبت های سود هست ، فرضا فروش و بهای تمام شده ، اگر بهای تمام شده بالا تر بره و فروش در یک سطح باشه مشخصا سود کم تره .

امیدوارم در حد توانم قابل فهم جواب داده باشم.
موفق باشید

محمدرضا دوشنبه 24 فروردین 1394 ساعت 23:46

با سلام و تشکر بابت مطلبتون .
یه سوال داشتم :
منظور از سود ناویژه فروش چیست ؟

سلام.
توضیح پست جواب سوال شماست .
به کلمه ی فروش در توضیح دقت کنید.

فاطمه سه‌شنبه 23 دی 1393 ساعت 23:16

سلام.ممنون ب دردم خورد

خواهش میکنم

حاشیه سود ناخالص چیست

حاشیه سود ناخالص چیست

توضیحات نوشته شده توسط: Super User دسته: بلاگ منتشر شده در 13 بهمن 1398 بازدید: 1658 حاشیه سود ناخالص چیست

حاشیه سود ناخالص چیست؟ ، حاشیه سود ناخالص یک معیار سودآوری است که نشان دهنده درصد درآمد است که بیش از هزینه کالاهای فروخته شده است.

این نشان می دهد که چگونه یک تیم مدیریت اجرایی شرکت موفق به تولید درآمد از هزینه هایی که در تولید محصولات و خدمات خود درگیر هستند. به طور خلاصه، این عدد بیشتر است، مدیریت کارآمد در تولید سود برای هر دلار از هزینه کار است. حاشیه سود ناخالص با استفاده از کل درآمد منحصرا هزینه کالا های فروخته شده ( COGS) محاسبه می شود و تفاوت را با درآمد کل تقسیم می کند.

حاشیه سود خالص در برابر سود ناخالص

مهم است که تفاوت بین شرایط نام تجاری سود و سود ناخالص رابدانید. حاشیه سود ناخالص به عنوان یک درصد نشان داده شده است، درحالی که سود خالص یک مقدار مطلق است. سود ناخالص، درآمد مطلق از درآمدی است که یک شرکت فراتر از هزینه های تولید مستقیم آن تولید می کند. بنابراین، ارائه یک جایگزین از معادله سود ناخالص، درآمد ناخالص به درآمد کل تقسیم می شود. شکل سود ناخالص از کاربرد کمی تحلیل است زیرا تعداد آن را در انزوا ارائه می دهد، نه به ارائه یک رقم محاسبه شده در رابطه با هزینه ها و درآمد. بنابراین، حاشیه سود ناخالص برای تحلیل گران بازار و سرمایه گذاران بیشتر است.

حاشیه سود خالص

نسبت سود خالص به درآمد برای یک شرکت یا بخش تجاری است. به عنوان یک درصد بیان می شود، حاشیه سود خالص نشان می دهد که هر دلار از یک شرکت به عنوان درآمد به سود حاصل می شود. سودآوری خالص یک تمایز مهم است زیرا افزایش درآمد لزوما به افزایش سود آوری نمی انجامد. سود خالص و سود ناخالص ( درآمد منهای هزینه کالاها ) منهای هزینه های عملیاتی و سایر هزینه های مانند عملیات و بهره پرداخت شده در بدهی است.

به طور کلی، حاشیه سود ناخالص یک معیار سودآوری است که نشان دهنده درصد درآمد است که منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ بیش از هزینه کالاهای فروخته شده است.

راهنمای حقوق خالص و ناخالص

محاسبه دستمزد و حقوق، ویژگی‌ها و بایدها و نبایدهای خاصی دارد که بیشتر شرکت‌ها از آنها برای پرداخت حقوق استفاده می‌کنند. یکی از مهم‌ترین کلمات در واژه‌نامه حقوق و دستمزد موضوع خالص و ناخالص بودن آن است که در این مقاله قصد داریم تا درباره این مفهوم در حسابداری و مالی صحبت کنیم. ابتدا درباره هر کدام از این مفاهیم به صورت مجزا صحبت کنیم و بعد به تفاوت‌های آنها خواهیم پرداخت.

cv- desk

cv- mobile

حقوق ناخالص چیست؟

حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان بعد از فیلترهایی به عدد خالصی می‌رسد که به آن حقوق نهایی گفته می‌شود. اصطلاح ناخالص به درآمدی گفته می‌شود که از آن هیچی کم نشود و بعد از گذر از چندین فیلتر به دست کارگر و کارمند می‌رسد.

به این معنا که شخص حقوق بگیر قبل از کسرهای قانونی مانند مالیات، بیمه و موارد دیگر حقوق ناخالص را دریافت می‌کند.

برای مثال فردی که در هر ساعت ۵۰۰۰ تومان درآمد دارد و ۳۰ ساعت کار می‌کند، پرداخت ناخالص او ۱۵۰ هزار تومان خواهد بود. کسورات قانونی که باعث کسر حقوق می‌شود شامل موارد زیر می‌شود:

  • کسر مالیات بر درآمد که این بخش برای حقوق بیش از ۳ میلیون تومان در ماه اعمال می‌شود (البته برخی شرکت‌ها حقوق وزارت کار را پرداخت می‌کنند و به همین دلیل مالیات را از روی حقوق کسر نمی‌‌کنند)
  • کسر حق بیمه ماهانه تامین اجتماعی
  • کسر حق بیمه تکمیلی کارمند برای خود و اعضای خانواده
  • کسر مبلغ استفاده از برخی از مزایا و امکانات رفاهی داخل شرکت
  • کسر جریمه تاخیر ورود خروج
  • کسر پرداختی وام یا مساعده
  • کسر مبلغی برای صندوق‌های کارکنان

حقوق خالص چیست؟

حقوق خالص،ِ آن مبلغی است که کارمند و کارگر بعد از کسر دریافت می‌کند و همان عددی است که در بخش مبلغ دریافتی کارمند و فیش حقوقی می‌آید. فیش حقوقی کارمندان معمولا شامل مواردی مشترک است که این موارد می‌تواند به شرح زیر باشد.

حقوق خالص

این رقم وجهی است که کارگر یا کارمند از کارفرما دریافت می‌کند و بعد از کسر مواردی از حقوق ناخالص به دست می‌آید و در فیش حقوقی معمولا یک بخش با این نام وجود دارد.

حقوق ناخالص

شامل حقوق مستمر برای هر ماه، پاداش‌ها و مزایای نقدی و غیر نقدی می‌شود که ممکن است هم به صورت مستمر و هم به صورت غیر مستمر به کارمند پرداخت شود. این مبلغ نیز به صورت واضح در فیش حقوقی کارمند آورده می‌شود.

حقوق مشمول مالیات

در این بخش از فیش حقوقی، مبلغی که بعد از محاسبه مالیات بر درآمد حقوق به دست می‌آید، گذاشته می‌شود.

این بخش کسور حقوق که شامل اقلامی مانند مالیات، اقساط وام بانکی، حق عضویت در صندوق‌ها و مواردی از این دست، انواع بیمه، جریمه دیرکرد و همچنین دیگر جریمه‌ها می‌شود. در فیش حقوقی چندین ستون برای قرار دادن این موارد گذاشته می‌شود.

حق بیمه کارفرما و کارمند

در این بخش از فیش حقوق سهم بیمه کارمند و همچنین کارفرما آورده می‌شود.

نحوه محاسبه آنلاین حقوق و دستمزد (حقوق خالص و ناخالص)

بسیاری از افراد در مورد میزان دریافتی و حقوق خالص و ناخالص سؤالات بسیاری دارند و همیشه به دنبال این هستند که بدانند ناخالص دریافتی آنها چه میزان بوده است. محاسبه آنلاین حقوق و دستمزد ایران سلری این کار را برای این افراد راحت کرده است و با چند کلیک می‌توانند به این اطلاعات دست پیدا کنند.

در این محاسبه‌گر می‌توانید هم حقوق خود را از خالص به ناخالص تبدیل کنید و هم آن را از ناخالص به خالص تبدیل کنید. در این محاسبه بیمه و مالیات حقوق شما را مشخص می‌کند و در ناخالص این موارد دیده نمی‌شود و در حقوق خالص بعد از کسر این موارد، مبلغ حقوق را مشاهده خواهید کرد. در نهایت نیز می‌توانید حقوق خود را با دیگر افراد مشابه خود مقایسه کنید و به دید خوبی از دریافتی‌ها دست پیدا کنید. مزیت استفاده از ایران سلری هم برای شرکت‌ها و هم برای کارمندان و افراد جویای کار می‌تواند شامل موارد زیر شود:

مقایسه درآمد (Revenue) و سود (Profit)

به کل درآمد حاصل از فروش کالا یا خدمات مربوط به عملکرد اصلی شرکت، درآمد (Revenue) گفته می شود. سود(Profit)، که معمولاً به آن سود خالص (net profit) یا درآمد خالص (bottom line) می گویند، به مقدار درآمدی گفته می شود که پس از محاسبه تمام هزینه ها، بدهی ها، جریان های درآمدی مازاد و هزینه های عملیاتی باقی می ماند.

مقایسه درآمد (Revenue) و سود (Profit)

بررسی مقایسه درآمد و سود

به کل درآمد حاصل از فروش کالا یا خدمات مربوط به عملکرد اصلی شرکت، درآمد (Revenue) گفته می شود. سود(Profit)، که معمولاً به آن سود خالص (net profit) یا درآمد خالص (bottom line) می گویند، به مقدار درآمدی گفته می شود که پس از محاسبه تمام هزینه ها، بدهی ها، جریان های درآمدی مازاد و هزینه های عملیاتی باقی می ماند.

تفاوت بین درآمد و سود چیست؟

نکات مهم

  • درآمد، عبارت است از کل درآمد حاصل از فروش کالا یا خدمات مربوط به عملکرد اصلی شرکت.
  • درآمد، که تحت عنوان «فروش» نیز شناخته می شود، هیچ گونه هزینه یا مخارج مربوط به فعالیت کسب و کار را کسر نمی کند.
  • سود، مقدار درآمدی است که پس از محاسبه تمام هزینه ها، بدهی ها، جریان های درآمد مازاد و هزینه های عملیاتی باقی می ماند.
  • درآمد و سود هر دو به پولی که یک شرکت به دست می آورد اشاره دارد، ولی ممکن است یک شرکت درآمد ایجاد کند اما زیان خالص داشته باشد.

درآمد

درآمد، اغلب به عنوان درآمد ناخالص (top line) شناخته می شود زیرا در صدر صورت سود و زیان قرار می گیرد. مقدار درآمد، درآمدی است که یک شرکت قبل از کسر هرگونه هزینه ایجاد می کند.

به عنوان مثال، پولی که یک فروشنده کفش از فروش کفش هایش قبل از محاسبه هر گونه هزینه به دست می آورد، درآمد آن است. در صورتی که شرکت از سرمایه گذاری یا شرکت فرعی خود نیز درآمد داشته باشد، درآمد به حساب نمی آید. زیرا این درآمد از فروش کفش به دست نمی آید. جریان های درآمدی مازاد و انواع مختلف هزینه ها به طور جداگانه محاسبه می شوند.

سود، به عنوان درآمد خالص در صورت سود و زیان شناخته می شود. اما اکثر مردم معمولاً آن را به عنوان سود خالص می شناسند. سود، در صورت سود و زیان نوسان هایی دارد که برای تحلیل عملکرد یک شرکت استفاده می شود.

اما حاشیه‌های سود (profit margins) دیگری بین درآمد ناخالص (درآمد) و درآمد خالص (سود خالص) وجود دارد. به عنوان مثال، اصطلاح سود ممکن است در بستر سود ناخالص (gross profit) و سود عملیاتی (operating profit) ظاهر شود. اینها مراحل رسیدن به سود خالص هستند.

سود ناخالص عبارت است از ، درآمد کسر شده از بهای تمام شده کالای فروخته شده (COGS). سود ناخالص هزینه های مستقیم ناشی از تولید کالاهای فروخته شده در یک شرکت است. این مبلغ شامل هزینه مواد مصرفی در ایجاد محصولات یک شرکت به همراه هزینه مستقیم نیروی کار برای تولید آنها می باشد.

سود عملیاتی عبارت است از، سود ناخالص منهای سایر هزینه های ثابت و متغیر مرتبط با عملیات کسب و کار، مانند اجاره، آب و برق و حقوق و دستمزد.

تفاوت های اصلی

وقتی بیشتر مردم به سود یک شرکت اشاره می کنند، منظورشان سود ناخالص یا سود عملیاتی نیست، بلکه منظور سود خالص است. سود خالص همان سودی است که تمام هزینه ها از آن کسر شده است. به خاطر داشته باشید که ممکن است یک شرکت درآمدزایی کند اما در عین حال، ضرر خالص داشته باشد.

حساب مالی سال 2017 شرکت جی سی پنی (J.C. Penney)، که در گزارش مالی سالانه 10-K این شرکت در 03 فوریه 2018 منتشر شد را در نظر داشته باشید. این شرکت علیرغم کسب درآمد 12.5 میلیارد دلاری، ضرر 116 میلیون دلاری را متحمل شد. زیان معمولاً زمانی اتفاق می‌افتد که بدهی‌ها یا هزینه‌ها از درآمد بیشتر باشد.

نمونه هایی از مقایسه درآمد و سود

در ادامه حساب و قسمتی از صورت سود زیان شرکت جی سی پنی را بررسی کرده ایم.

  • درآمد یا فروش خالص (Net Sales): 12.50میلیارد
  • سود ناخالص: 116 میلیون (منهای سایر هزینه های ثابت و متغیرِ مرتبط با کسب و کار، مانند اجاره، خدمات آب و برق و حقوق و دستمزد)
  • سود یا سود ناخالص: 116- میلیون (ضرر)

ملاحضات خاص

درآمد دریافتنی (Accrued revenue)، همان درآمد محقق نشده است. درآمد دریافتنی، به چک هایی که یک شرکت از مشتریان خود برای ارائه کالا یا خدمات دریافت می کند، گفته می شود.

در اینجا یک مثال فرضی برای نشان دادن درآمد دریافتنی آورده شده است. فرض کنید یک شرکت کالایی را به قیمت 5 دلار و با شرایط پرداخت 30 روزه، به همه مشتریانش می‌فروشد. این شرکت 10 کالا را در ماه آگوست می‌فروشد. از آنجایی که این شرکت برای مشتریان خود شرایط پرداخت 30 روزه در نظر می گیرد، مشتریان شرکت تا 30 روز بعد مجبور به پرداخت نخواهند بود. در نتیجه، درآمد ماه آگوست تا زمانی که شرکت پرداختی از مشتریان خود دریافت نکند، درآمد دریافتنی در نظر گرفته می شود.

از نظر حسابداری، شرکت 50 دلار درآمد در صورت سود و زیان و 50 دلار درآمد دریافتنی به عنوان دارایی در ترازنامه خود دارد. هنگامی که شرکت 50 دلار را جمع آوری می کند، حساب نقدی در صورت سود و زیان افزایش می یابد، حساب درآمد دریافتنی کاهش می یابد و 50 دلار در صورت سود و زیان بدون تغییر باقی می ماند.

نکته: درآمدهای دریافتنی با درآمدهای به دست نیامده یکی نیست. در واقع، آنها برعکس یکدیگر هستند.

درآمد تحقق نیافته (Unearned revenue) پولی است که توسط مشتری برای کالاها یا خدماتی که تحویل نگرفته اند، از پیش پرداخت می شود. اگر شرکتی برای کالاهای خود نیاز به پیش‌پرداخت داشته باشد، درآمد را دریافت‌نشده در نظر می گیرد و تا زمان کالا یا خدمات، درآمد را در صورت سود و زیان شناسایی نمی‌کند.

آیا سود می تواند بیشتر از درآمد باشد؟

درآمد در صدر صورت سود و زیان شرکت قرار می گیرد و آن را به درآمد ناخالص تبدیل می کند. از سوی دیگر، سود به عنوان درآمد خالص شناخته می شود. سود کمتر از درآمد است زیرا سود پس از کسر هزینه ها و بدهی ها محاسبه می شود.

آیا درآمد با فروش برابر است؟

درآمد معمولاً به عنوان فروش شناخته می شود. اما درآمد، مبلغی است که شرکت قبل از کسر هزینه‌ها بدست می اورد، در حالی که فروش همان چیزی است که شرکت از فروش کالاها و خدمات به دست می‌آورد.

چه چیزی مهمتر است، سود یا درآمد؟

در حالی که هر دو مهم هستند، سود تصویر دقیق تری از وضعیت مالی یک شرکت ارائه می دهد. به این دلیل که تمامی هزینه های یک شرکت در هنگام محاسبه سود، حساب شده است.

سود چقدر است؟

سود، مبلغی است که پس از محاسبه هزینه ها، بدهی ها، درآمد اضافی و هزینه های عملیاتی از درآمد، باقی می ماند.

مطلب آخر

درآمد و سود دو رقم بسیار مهمی هستند که در صورت سود و زیان شرکت نشان داده می شوند. در حالی که درآمد را درآمد ناخالص می نامند، سود یک شرکت را درآمد خالص می نامند. سرمایه گذاران باید به خاطر داشته باشند در حالی که این دو رقم برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری بسیار مهم است، درآمد، مبلغی است که یک شرکت بدون در نظر گرفتن هزینه ها به دست می آورد. اما هنگام تعیین سود، تمام هزینه‌های یک شرکت از جمله دستمزد، بدهی، مالیات و سایر هزینه‌ها را در نظر می‌گیرید.

تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی

در مقالات قبلی در مورد عوامل کلان موثر در تحلیل بنیادی صحبت کردیم. به طور کلی عوامل اقتصادی و سیاسی متعددی می‌توانند بر وضعیت اقتصادی یک کشور و به تبع آن بازار سرمایه آن کشور اثر بگذارند. هر چه قدر که این عوامل در راستای افزایش تولید و بهره‌‌وری باشند، وضعیت صنایع مختلف نیز بهتر بوده و سرمایه‌گذاری در بازار سهام با بازدهی بالاتری همراه خواهد بود. از آن جا که تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی به عنوان دو متغیر مهم در اقتصاد کشورها شناخته می‌شوند، در این مقاله قصد داریم که به معرفی این دو متغیر مهم و شباهت‌ها و تفاوت‌های بینشان بپردازیم.

تولید ناخالص به چه معناست؟!

“تولید ناخالص” در لغت به معنای مجموع ارزش محصولات و خدمات نهایی (بدون در نظر گرفتن استهلاک و مالیات‌) در یک واحد یا مجموعه اقتصادی است. در اقتصاد کلان تولید ناخالص به عنوان معیاری برای رشد اقتصادی کشورها در نظر گرفته می‌شود. در واقع به مجموع ارزش کالاهای تولید شده و همچنین خدمات ارائه شده در طی یک دوره معین (معمولا یک ساله) تولید ناخالص می‌گویند.

معمولا مفهوم تولید (درآمد) ناخالص در برابر تولید (درآمد) خالص قرار می‌گیرد. لذا تولید خالص را می‌توان با کسر کردن استهلاک کالاها و دارایی‌های سرمایه‌ای از تولید ناخالص به دست آورد.

استهلاک – تولید (درآمد ناخالص) = تولید (درآمد) خالص

به طور کلی تولید ناخالص را به دو شیوه بیان می‌کنند:

تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص ملی (GNP)

تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product)

در میان معیارهای اقتصادی، تولید ناخالص داخلی یا همان GDP، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این شاخص نه تنها برای مقایسه و بررسی عملکرد اقتصاد یک کشور، بلکه برای محاسبه و تجزیه و تحلیل سایر شاخصه‌های اقتصادی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. در یک تعریف کلی “به کل ارزش (ریالی) محصولات نهایی تولید شده توسط واحدهای اقتصادی مقیم کشور در یک بازه زمانی مشخص (معمولا یک ساله)، تولید ناخالص داخلی می‌گویند.”

در این تعریف لازم است به دو عبارت “مقیم کشور” و “محصولات نهایی” دقت کنید.

منظور از واحدهای اقتصادی مقیم کشور این است که در محاسبه GDP، تنها تولیدات واحدهایی که در داخل کشور فعالیت می‌کنند باید لحاظ شود. لذا تولیدات ناشی از سرمایه‌گذاری‌های خارجی و مشابه آن، در این تعریف نمی‌گنجد.

محاسبه تولید ناخالص داخلی با استفاده از روش تولید (Production Method)

در هنگام تولید یک کالا مثل نان، مراحل مختلفی اعم از کاشت گندم، تولید آرد و نهایتا تهیه نان انجام می‌شود. در محاسبه GDP تنها ارزش کالای نهایی (یعنی نان) در نظر گرفته شده، و ارزش کالاهای واسط مثل آرد و گندم در محاسبات لحاظ نمی‌شوند. در واقع از آن جا که ارزش کالاهای واسط مثل گندم و آرد در هنگام فرآیند تولید در قیمت نهایی نان لحاظ شده است، دیگر نیازی به محاسبه مجدد ارزش آن‌ها نبوده و تنها ارزش کالای نهایی مورد استفاده باید در نظر گرفته شود.

روش‌های محاسبه تولید ناخالص داخلی

محاسبات به روش قیمت ثابت

اگر قیمت هر نان را ۲۰۰۰ ریال فرض کنیم، و تعداد ۱۰۰۰ قرص نان در دوره یک ساله تولید شود، کل منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ تولید ناخالص داخلی برابر با ۲ میلیون ریال خواهد بود. حال در صورتی که در سال بعد قیمت قرص نان با ۵۰% افزایش به ۳۰۰۰ ریال برسد، عدد GDP نیز به ۳ میلیون ریال خواهد رسید. در واقع در این حالت عدد GDP به لحاظ ریالی افزایش یافته است، اما میزان واقعی تولید همچنان همان ۱۰۰۰ قرص نان ثابت باقی مانده!

در مثال بالا مشاهده کردیم که رشد GDP به دلیل افزایش مقدار تولید نبوده، بلکه به دلیل افزایش قیمت کالاها ایجاد شده است. اگر بخواهیم اثر افزایش قیمت را حذف کنیم، GDP ثابت خواهد بود. به فرآیند حذف اثر تغییرات قیمت، روش قیمت ثابت می‌گویند. آن چه که در اقتصاد کشورها نیز به عنوان یک معیار قابل اتکا شناخته می‌شود، بر اساس روش قیمت ثابت استوار است. بنابراین وقتی در اخبار و جراید گفته می‌شود که مثلا در برنامه پنجم توسعه رشد تولید ناخالص داخلی به میزان ۵% هدف‌گذاری شده است، منظور همان رشد بر اساس محاسبات به روش قیمت ثابت است.

روش‌های محاسبه تولید ناخالص داخلی

به طور کلی سه روش برای محاسبه GDP یک کشور استفاده می‌شود:

۱- روش تولید (Production Method) :

به روشی که تا این جا در مورد آن توضیح داده شد، یعنی مجموع ارزش نهایی محصولات و خدمات در یک دوره زمانی معین، روش تولید می‌گویند. در کشور ما از روش تولید به عنوان روش اصلی محاسبه GDP استفاده می‌شود.

۲- روش هرینه نهایی (Expenditure Mehod) :

در این روش با جمع هزینه‌های نهایی واحدهای اقتصادی، تولید ناخالص داخلی برآورد می‌شود. در واقع کل محصولات تولیدی در کشور یا به مصرف می‌رسند، یا سرمای‌گذاری می‌شوند و یا به سایر کشورها صادر می‌گردند. از کسر رقم واردات از مجموع این این سه پارامتر، می‌توان GDP را محاسبه کرد. رقم به دست آمده در روش هزینه نهایی باید تقریبا برابر با عدد محاسبه شده در روش تولید باشد.

واردات – صادرات + سرمایه‌گذاری‌ها + محصولات مصرفی بخش دولتی و خصوصی = تولید ناخالص داخلی

البته توجه کنید که تولید ناخالص داخلی محاسبه شده از این روش به قیمت بازار بوده و به اندازه مالیات بر تولید و واردات با روش اول تفاوت دارد. به عبارت دیگر:

مالیات بر تولید و واردات + تولید ناخالص داخلی به روش تولید (قیمت پایه) = تولید ناخالص داخلی به روش هزینه نهایی (قیمت بازار)
۳- روش سهم عوامل تولید (Factor Incomes Method) :

در این روش سهم یا در واقع درآمد هر یک از عوامل در فرآیند تولید لحاظ می‌شود. در واقع با جمع خدمات پرداختی به کارکنان و مازاد عملیات ناخالص شامل سود عملیاتی، خالص بهره پرداختی، اجاره منابع طبیعی و استهلاک تولید ناخالص داخلی با روش سهم عوامل تولید محاسبه خواهد شد. پس داریم:

خدمات پرداختی به کارکنان + سود عملیاتی + خالص بهره پرداختی + اجاره منابع طبیعی + استهلاک= تولید ناخالص داخلی با روش سهم عوامل تولید

تولید ناخالص ملی (Gross National Product)

در تعریف GDP گفتیم که تنها محصولات نهایی تولید شده در داخل کشور در آن گنجانده شده است. اما تولید ناخالص ملی (GNP) علاوه بر محصولات تولید شده در داخل کشور، خالص محصولات و خدمات تولید شده در خارج از کشور را نیز شامل می‌شود. برای مثال اگر یک شرکت ایرانی در کشورهای همسایه سرمایه‌گذاری کرده باشد، درآمد حاصل از این سرمایه‌گذاری‌ها در تولید ناخالص ملی لحاظ شده اما در تولید ناخالص داخلی لحاظ نخواهد شد.

پس طبق فرمول خواهیم داشت :

خالص درآمد عوامل خارج از کشور + تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار = تولید (درآمد) ناخالص ملی

سرانه تولید ناخالص داخلی کشورها در سال 2014

سرانه GDP کشورها در سال ۲۰۱۴

تولید ناخالص سرانه و تولید (درآمد) خالص سرانه

برای به دست آوردن تولید ناخالص سرانه و تولید (درآمد) خالص سرانه نیز کافیست رقم تولید ناخالص و درآمد خالص را بر جمعیت کشور تقسیم کنیم.

چکیده مطلب :

تولید ناخالصی داخلی از این جهت که پارامترهای اقتصادی دیگری نظیر تولید ناخالص سرانه، تولید ناخالص ملی، تولید (درآمد) خالص ملی و تولید (درآمد) خالص سرانه از طریق آن محاسبه می‌شود، بسیار حائز اهمیت است. در این مقاله علاوه بر آشنایی با مفاهیم کاربردی و مهمی نظیر تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه و… به روش‌های محاسبه آن‌ها نیز پرداختیم. آگاهی از این تعاریف قطعا می‌تواند برای رسیدن به درک بهتر از اقتصاد کلان و وضعیت کلی سرمایه‌گذاری در کشور ما کمک کند. همچنین لازم است بدانید که استفاده از عدد GDP به عنوان شاخص توسعه اقتصادی کشورها نسبت به GNP معمول‌تر است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.