استراتژی سرمایه‌گذاری لایه‌ای


تحلیل و ارزشیابی خط‌ مشی فضای مجازی

راهنمای نوشتن بیزینس پلن برای استارتاپ‌ها

هر فردی ایده‌های زیادی در ذهن خود دارد اما تبدیل کردن این ایده‌ها به یک کسب‌وکار ارزشمند، کار هر کسی نیست. ممکن است احساس کنید اکنون زمان راه‌اندازی یک استارتاپ برای خودتان است. قبل از اینکه شروع به اجاره دفتر کار کنید یا به دنبال کارهای حقوقی برای راه‌اندازی یک شرکت با مسئولیت محدود باشید، باید افکار خود را روی برگه بیاورید.

نوشتن افکار و برنامه‌هایتان به شما کمک می‌کند کارهایتان سازماندهی شوند و تمرکز بیشتری داشته باشید. شما می‌توانید بیزینس پلن خود را با دیگران به اشتراک بگذارید و بازخوردهای ارزشمندی دریافت کنید. حتما قبل از راه‌اندازی یک کسب‌وکار، از افراد با‌تجربه مشورت بگیرید.

یکی دیگر از مزیت‌های نوشتن بیزینس پلن این است که درک بهتری از ایده و کسب‌وکار به شما می‌دهد. ممکن است فکر کنید دقیقا می‌دانید که چه ایده‌ای دارید و چه کاری باید انجام دهید، اما نباید معجزه نوشتن را دست کم بگیرید.

نتایج تحقیقات مجله کسب‌وکار هاروارد نشان می‌دهد که نوشتن بیزینس پلن تا ۱۶ درصد احتمال موفقیت شما را افزایش می‌دهد. همچنین نوشتن این طرح، شانس موفقیت شما برای جذب سرمایه را نیز افزایش می‌دهد. در واقع بدون داشتن بیزینس پلن، نمی‌توانید حتی یک ریال از صندوق‌های سرمایه‌گذاری دریافت کنید.

یک بیزینس پلن شامل بخش‌های زیر است:

۲- توصیف کسب‌وکار

۳- تحقیقات بازار

۴- توصیف محصول/ خدمات

۵- ساختار مدیریتی و عملیاتی

۶- استراتژی فروش و بازاریابی

در ادامه نحوه نوشتن هر یک از بخش‌های یک بیزینس پلن و نکات مهم را بررسی خواهیم کرد.

مطمئن شوید که کسب‌وکار شما هدف مشخصی دارد

توصیفی که از کسب‌وکار خود می‌نویسید، نباید مبهم باشد. به طور دقیق مشخص کنید که چه نوع محصولات و خدماتی را در چه صنعتی عرضه خواهید کرد. همچنین باید مشخص کنید که آیا کسب‌وکار شما یک فروشگاه فیزیکی خواهد داشت یا تمام عملیات‌های شما به صورت آنلاین انجام می‌شود. مشخص کنید که حوزه فعالیت کسب‌وکار شما چه‌قدر است و شما یک کسب‌وکار محلی، منطقه‌ای، ملی یا بین‌المللی هستید. بیانیه ماموریت کسب‌وکار شما نیز باید در این بخش نوشته شود.

نوشتن یک خلاصه کوتاه از کسب‌وکار، شما را مجبور به انتخاب اهداف مشخص برای کسب‌وکارتان می‌کند و این فرصت را برای شما فراهم می‌کند که کسب‌وکار خود را به‌طور کامل درک کنید. نوع شرکت شما و نحوه عملیات‌های آن باید برای هر کسی که این بیزینس پلن را مطالعه می‌کند شفاف شود.

دلایلی که برای راه‌اندازی این کسب‌وکار دارید را هم توضیح دهید. برای مثال اگر قصد راه‌اندازی یک رستوران دارید، بگویید به دلیل اینکه رستوران‌های منطقه، تخصصی در پخت غذاهای شما ندارند تصمیم به این کار گرفته‌اید.

همچنین می‌توانید به‌طور خلاصه، چشم‌انداز و آینده استارتاپ خود را شرح دهید اما دقت کنید که خیلی وارد جزئیات نشوید، زیرا چشم‌انداز را به طور مفصل در بخش‌های بعدی یادداشت خواهید کرد. به یاد داشته باشید که بخش خلاصه اجرایی نباید بیش از سه یا چهار پاراگراف شود.

بازار هدف خود را مشخص کنید

یکی از اولین گام‌های راه‌اندازی یک استارتاپ موفق، شناسایی بازار هدف است. قطعا همه آدم‌های دنیا مخاطبان کسب‌وکار شما نیستند و برای اینکه متوجه شوید جامعه مخاطبان هدف شما چه افرادی هستند، باید تحقیقات بازار انجام دهید.

قطعا اگر استارتاپ شما مخاطبی نداشته باشد، شکست خواهید خورد؛ پس این بخش را با دقت زیاد انجام دهید. برخی از کارآفرینان به دلیل عشق زیادی که به ایده خود دارند، از انجام دادن برخی از اقدامات اولیه مانند تحقیقات بازار خودداری می‌کنند و متاسفانه شکست می‌خورند. اگر مخاطبی برای استارتاپ شما وجود نداشته باشد، بهتر است هر چه سریع‌تر و قبل از اینکه هزینه‌ زیادی کنید، متوجه این موضوع شوید.

برای مشخص کردن بازار هدف خود، ابتدا محدوده گسترده‌ای را تصور و در مراحل بعد آن را کوچک‌تر کنید تا جامعه دقیق مخاطبان شما مشخص شود. بهترین روش بخش‌بندی بازار، دسته‌بندی به شکل‌های زیر است: جغرافیایی، جمعیتی، رفتاری و روانشناختی. همچنین می‌توانید از فاکتورهایی مانند سن، جنسیت، میزان درآمد، قومیت و محل زندگی کمک بگیرید.

بعد از اتمام مراحل تحقیقات بازار، بازار هدف شما تقریبا باید به این شکل باشد: مردهای ۲۶ تا ۴۰ سال که در شهر تهران زندگی می‌کنند و درآمد سالانه بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان دارند.

لازم به ذکر است که در این بخش باید از روند تحقیقات بازار که منجر به مشخص شدن بازار شما شده صحبت کنید و به داده‌های جمع‌آوری شده از نظرسنجی‌ها و مصاحبه‌های انجام‌شده، اشاره کنید.

رقبای خود را آنالیز کنید

علاوه بر تحقیق درباره بازار هدف، باید درباره رقبای خود نیز تحقیق کنید و یک تحلیل رقابتی آماده کنید. این تحلیل به شما کمک می‌کند یک مزیت رقابتی برای کسب‌وکار خود انتخاب کنید.

وقتی در حال نوشتن بیزینس پلن هستید، یعنی استارتاپ شما هنوز راه‌اندازی نشده و کسی آن را نمی‌شناسد. اگر می‌خواهید یک کسب‌وکار مشابه رقبای خود راه‌اندازی کنید، نباید انتظار موفقیت داشته باشید. اگر کسب‌وکار شما مشابه رقبا باشد، چرا مخاطبان باید شرکتی را که مدت‌هاست از آن خرید می‌کنند رها کنند و محصول یا خدمات مورد نظر خود را از کسب‌وکار شما تهیه کنند؟

استارتاپ خود را چگونه از شرکت‌های مشابه متمایز خواهید کرد؟ استراتژی تمایز کسب‌وکار شما می‌تواند کیفیت بهتر یا قیمت کمتر محصولات یا خدمات شما نسبت به رقبا باشد.

توجه داشته باشید که تحلیل رقابتی باید به‌ صورت همزمان با شناسایی بازار هدف انجام شود و در واقع زیر‌مجموعه فعالیت‌های تحقیقات بازار است. وقتی به دنبال شناسایی رقبای خود هستید، راحت‌تر متوجه می‌شوید که کسب‌وکار شما به چه شکل متفاوت از آن‌ها خواهد بود.

بودجه مورد نیاز خود را تعیین کنید

هنگام نوشتن بیزینس پلن باید تمام اعداد و ارقام مربوط به کسب‌وکار خود را با دقت مشخص کنید، به خصوص اگر قصد جذب سرمایه دارید. باید به صورت دقیق مشخص کنید که برای راه‌اندازی و سرپا نگه داشتن استارتاپ خود، چه میزان سرمایه نیاز دارید.

تمام شدن نقدینگی استارتاپ‌ها، یکی از رایج‌ترین دلایل شکست آن‌هاست. پس باید قبل از شروع هر کاری به شکل دقیق مشخص کنید که بودجه شما صرف چه اموری خواهد شد تا ریسک شکست شما کاهش یابد.

همه موارد را در نظر بگیرید و با هزینه‌های اولیه زیر شروع کنید:

  • هزینه تجهیزات
  • خرید یا اجاره املاک
  • هزینه‌های حقوقی
  • حقوق و دستمزد
  • بیمه
  • موجودی کالا

این اعداد باید دقیق باشند. اگر درباره برخی از آن‌ها شک دارید، بهتر است به مقدار بالاتری آن‌ها را تخمین بزنید، زیرا کارها همیشه طبق برنامه پیش نمی‌روند. برای مثال اگر کل هزینه راه‌اندازی استارتاپ خود را ۲.۸ میلیارد تومان تخمین زده‌اید، بهتر است در بیزینس پلن آن را ۴ یا ۵ میلیارد تومان یادداشت کنید. قطعا دوست ندارید که دلیل شکست‌تان، بودجه‌بندی ضعیف باشد.

اهداف و پیش‌بینی‌های مالی خود را مشخص کنید

قطعا تا زمانی که به طور کامل فعالیت خود را آغاز نکرده باشید، اظهارنامه درآمد، ترازنامه، گزارش جریان نقدی یا سایر اسناد حسابداری را نخواهید داشت. اما باز هم می‌توانید بر اساس جمعیت کل بازار هدفتان در منطقه و درصدی از بازار که فکر می‌کنید قادر به نفوذ در آن هستید، برخی از آن‌ها را پیش‌بینی کنید.

اگر در ذهن خود یک استراتژی توسعه کسب‌وکار پرورش می‌دهید، باید آن را در بخش پیش‌بینی‌های مالی خود شرح دهید.

پیش‌بینی‌های مالی باید مربوط به ۳ تا ۵ سال ابتدای راه‌اندازی استارتاپ شما باشند و بهتر است مطمئن باشید که معقول هستند. برای مثال نگویید در سال اول ۱ میلیارد تومان [Ma1] درآمد خواهید داشت، زیرا بسیاری از کسب‌وکارها در سال‌های اولیه خود سودآور نیستند. اگر با خودتان و سرمایه‌گذاران بالقوه‌تان صادق باشید، پیش‌بینی مالی شما درباره نقطه سربه‌سر کسب‌وکار شما خواهد بود.

گرچه منطقی است که انتظار داشته باشید درآمد فروش شما هر ساله افزایش یابد، اما شما باید تمام عوامل را در نظر بگیرید. به عنوان مثال اگر قصد دارید در سال چهارم، شعب خود را گسترش دهید یا فروشگاه آنلاین خود را راه‌اندازی کنید، پیش‌بینی‌های مالی شما باید متناسب با آن تنظیم شود. ممکن است تا سال سوم فعالیت خود سودآوری نداشته باشید و اگر در سال چهار اقدام جدید خود را انجام دهید، حتی ضرر خالص نیز داشته باشید. در صورتی که تمام این موارد را پیش‌بینی کنید و برای آن برنامه‌ای داشته باشید، مشکلی به وجود نخواهد آمد.

ساختار مدیریتی و عملیاتی استراتژی سرمایه‌گذاری لایه‌ای را به طور شفاف مشخص کنید

ساختار سازمانی استارتاپ شما نیز باید در بیزینس پلن نوشته شود. اگر استارتاپ شما کوچک باشد و یک تیم سه، چهار نفره باشید، این کار بسیار ساده می‌شود. البته بهتر است که ساختار سازمانی استارتاپ در زمانی که مقیاس خود را گسترش می‌دهید نیز مشخص کنید.

مشخص کردن سلسله مراتب سازمانی قبل از شروع کار مهم است زیرا با این کار، مسئولیت هر فرد و اینکه هر یک از اعضای تیم باید به چه کسی گزارش دهند، کاملا مشخص می‌شود.

بهتر است ساختار سازمانی خود را پیچیده نکنید. یعنی لایه‌های زیاد مدیران و سرپرستان نداشته باشید تا پیچیدگی کارها کمتر شود و احتمال اینکه دستورالعمل یا وظایفی در بین لایه‌ها گم شوند کاهش یابد. در این بخش شما این فرصت را دارید که مشخص کنید در تصمیم‌گیری‌های بزرگ برای کسب‌وکار چه کسی حرف آخر را می‌زند؟ اعضای هیات مدیره یا سرمایه‌گذاران؟

با وجود اینکه برای جذب سرمایه و آغاز کار خود باید بخشی از سهام کسب‌وکار را به سرمایه‌گذاران واگذار کنید، اما بهتر است قدرت را در دستان خود بگیرید.

برنامه بازاریابی خود را مطرح کنید

برنامه بازاریابی شما متکی به همه مواردی است که تاکنون درباره آن‌ها صحبت کردیم. بر اساس تحقیقات بازار و آنالیز رقابتی خود باید استراتژی سرمایه‌گذاری لایه‌ای تصمیم بگیرید که چگونه مخاطبان هدف خود را جذب خواهید کرد؟ این استراتژی باید با بودجه و پیش‌بینی‌های مالی شما مطابقت داشته باشد.

بهتر است استراتژی بازاریابی مقرون‌به‌صرفه و متعادلی را برای خود انتخاب کنید. جذب مشتری فرآیند هزینه‌بری است. بنابراین نباید تمام بودجه بازاریابی خود را صرف یک استراتژی کنید تا اگر از یک استراتژی جواب مطلوبی نگرفتید، بودجه کافی برای امتحان استراتژی‌های دیگر داشته باشید.

هنگام نوشتن برنامه بازاریابی، موارد زیر را در نظر بگیرید:

  • اهداف کسب‌وکار: استارتاپ شما به چه چیزی می‌خواهد برسد.
  • اولویت‌های بازاریابی: بخش‌هایی از بازار که قصد دارید رهبر آن‌ها شوید. (بیشترین سهم را در آن‌ها داشته باشید.)
  • اهداف بازاریابی: مواردی در برنامه بازاریابی که به اهداف کسب‌وکار کمک خواهند کرد.
  • استراتژی بازاریابی: روش رسیدن به اهداف بازاریابی
  • اقدامات کلیدی: چگونگی اجرای استراتژی بازاریابی

قبل از هر کاری بهتر است یک وب‌سایت برای خود ایجاد کنید، در شبکه‌های اجتماعی فعال باشید، شروع به ساختن لیستی از ایمیل مشترکین کنید، روی حفظ مشتریان تمرکز کنید و برنامه‌های وفاداری مشتری ارائه دهید.

هر چه‌قدر این اقدامات را سریع‌تر انجام دهید بهتر است. حتی قبل از راه‌اندازی کامل استارتاپ خود، می‌توانید سایت و شبکه‌های اجتماعی را فعال کنید. هیچ چیز بدتر از این نیست که مخاطبان با برند شما آشنا شوند اما نتوانند سایت یا اطلاعات شما را پیدا کنند یا بدتر از آن، با یک سایت ناتمام یا خراب مواجه شوند.

بیزینس پلن کوتاه و حرفه‌ای داشته باشید

در این مطلب درباره بسیاری از مولفه‌های بیزینس پلن صحبت کردیم. شاید تهیه یک بیزینس پلن کار سخت و طاقت‌فرسایی به نظر برسد، اما جای نگرانی نیست. بیزینس پلن نباید یک سند ۱۰۰ صفحه‌ای باشد. قطعا شما دوست دارید دقیق و با جزئیات باشد اما زیاده‌روی نکنید. تعداد صفحات دقیقی برای این سند وجود ندارد، اما بهتر است برای هر بخش حداقل یک صفحه بنویسید. بهتر است لحن نوشتن شما رسمی باشد و از اصطلاحات عامیانه استفاده نکنید. مراقب باشید که اشتباهات نگارشی و املایی نداشته باشید.

رایج ‌ترین اصطلاحات ترید ارز دیجیتال-قسمت دوم

رایج ‌ترین اصطلاحات ترید ارز دیجیتال-قسمت دوم

شکسته شدن قیمت یکی دیگر از اصطلاحات ترید ارز دیجیتال است که معمولاً زمانی که قیمت یک ارز دیجیتال در حال کاهش سریع است استفاده می‌شود.

Buy Wall/Sell Wall

Buy Wall یا صف خرید یعنی تعداد زیادی خریدار منتظر عرضه سهام یا یک ارز دیجیتال و به معنای پیشی گرفتن تقاضا بر عرضه است. این وضعیت ممکن است در خرید بیت کوین ، خرید اتریوم و سایر رمزارزها نیز پیش آید. Sell Wall یا صف فروش به معنای بیشتر شدن عرضه نسبت به تقاضا است.

Confluence

این اصطلاح نشان دهنده ریسک پایین سرمایه گذاری در آینده است و زمانی رخ می‌دهد که چندین اندیکاتور یک نتیجه را در آینده پیش بینی کنند.

رایج‌ترین اصطلاحات ترید ارز دیجیتال

Cryptocurrency Calculator / Converter

این اصطلاح یعنی ماشین حساب ارزهای دیجیتال که این امکان را برای شما فراهم می‌کند تا در لحظه قیمت ارزهای دیجیتال مختلف را نسبت به هم و نسبت به ارزهای رایج فیات بسنجید.

Daily Trading Limit

یعنی محدودیت و سقفی که بعضی از صرافی‌ها برای میزان معامله روزانه توسط یک تریدر تعیین می‌کنند.

Flipping

استراتژی فلیپینگ نوعی از سرمایه گذاری در سهام‌ها یا توکن های عرضه اولیه است. در این استراتژی توکن ها را قبل از اینکه وارد لیست صرافی‌ها شوند خریداری می‌کنند تا بعد از عرضه و افزایش قیمت، سود قابل توجهی به دست آورند.

Fundamental Analysis

یعنی تحلیل بنیادی که در سعی می‌شود تا ارزش ذاتی یک دارایی را با تحلیل اسناد، اخبار، اطلاعات و هر سندی که مرتبط به آن دارایی باشد تعیین کرد. در بازار ارزهای دیجیتال، معمولاً برای تعیین ارزش یک رمز ارز در طولانی مدت از این تحلیل استفاده می‌کنند.

Going Long

به معنای خرید یک ارز به امید افزایش قیمت در بازار است. در واقع شما انتظار دارید که قیمت یک ارز دیجیتال افزایش پیدا خواهد کرد. این اصطلاح به این معنی نیست که قرار است مدت طولانی منتظر بمانید. برای مثال Go Long برای یک تریدر روزانه ممکن است به معنای فروش ارز دیجیتال در بالاترین قیمت تنها یک ساعت بعد از خرید باشد.

رایج‌ترین اصطلاحات ترید ارز دیجیتال

Going Short

در مقابل اصطلاح Going Long، اصطلاح Going Short وجود دارد. یعنی انتظار دارید قیمت کاهش پیدا کند به همین دلیل اقدام به فروش ارز دیجیتال خود می‌کنید.

Gorilla Trades

یعنی قصد انجام معاملاتی با حجم بالا در بازار را دارید اما نمی‌خواهید باعث تغییر جهت بازار شوید. در این روش معامله گران حجم زیادی از معاملات را به بخش‌های کوچکتر تقسیم می‌کنند تا در لابه لای سایر معاملات به چشم نیاید. این استراتژی شباهت زیادی به Iceberg Order دارد.

زمانی که پروژه بلاکچین یا ارز دیجیتال جدیدی در حال راه اندازی است و White Paper آن منتشر می‌شود از Initial coin offering یا IOC برای جذب سرمایه و تأمین بودجه استفاده می‌شود. در این زمان مقداری سکه یا توکن به عنوان عرضه اولیه منتشر می‌شود که هدف آن تنها جذب سرمایه گذار و پیدا کردن افراد علاقه مند به پروژه، برای تأمین بودجه استارتاپ های ارزهای دیجیتال است.

Liquidity

معیاری است که نشان می‌دهد تبدیل یک دارایی دیجیتال به پول نقد بدون از دست دادن سود، چقدر است. هر چه این معیار بیشتر باشد، میزان نقدشوندگی آن ارز دیجیتال هم بیشتر است.

رایج‌ترین اصطلاحات ترید ارز دیجیتال

Market Cap

میزان پول‌های فیات (دلار، پوند، یورو، تومان و ..) سرمایه گذاری شده در یک ارز دیجیتال را نشان می‌دهد.

هر معامله‌ای که از طریق صرافی‌ها انجام نگیرید، یک معامله بدون نسخه یا Over The Counter است.

Pre-sale

یعنی پیش فروش‌ که معمولاً به صورت خصوصی و قبل از ICO یا عرضه اولیه عمومی ارزهای دیجیتال انجام می‌گیرند.

Pump & Dump

اصطلاحی برای توصیف وضعیتی که قیمت یک ارز دیجیتال بر اساس اخبار غلط بالا می‌رود و سپس کاهش پیدا می‌کند. به پمپ کردن اخبار غلط که باعث افزایش قیمت می‌شود Pump و به تخلیه بازار با استفاده از اخبار منفی Dump می گویند.

Rally

یعنی رقابت شدید برای خرید سریع ارز دیجیتالی که پیش بینی می‌شود قیمت آن افزایش پیدا خواهد کرد.

Resistance

یعنی مقاومت. به سقف قیمتی یک ارز دیجیتال که پیش بینی می‌شود احتمال عبور از آن کم باشد مقاومت می گویند. زمانی که قیمت از مقاومت عبور کند، سقف مقاومت جدیدی در سطح بالاتر ایجاد می‌شود.

Return on Investment (ROI)

این اصطلاح به معنی بازگشت سرمایه است که معمولاً با درصد نشان می‌دهند و نمایانگر میزان سودده بودن یک سرمایه گذاری است.

رایج‌ترین اصطلاحات ترید ارز دیجیتال

Risk On, Risk Off (RoRo)

RoRo یکی از استراتژی‌های پرکاربرد درترید ارز دیجیتال است. طبق این استراتژی هرگاه بازار دارای ریسک بالایی است، شما روی گزینه‌های کم ریسک تر سرمایه گذاری می‌کنید. به محض اینکه ریسک بازار کاهش پیدا کرد، شما ریسک سرمایه گذاری خود را بالا می‌برید و به سراغ سایر ارزهای دیجیتال می‌روید.

Shilling

استراتژی شیلینگ مانند استراتژی پامپ و دامپ است و به وضعیتی اشاره دارد که افراد سودجو با ارائه اخبار دروغ سعی در بزرگنمایی و جلب سرمایه برای یک ارز دیجیتال دارند.

Slippage

به وضعیتی اشاره می‌کند که قیمت ارز دیجیتال در هنگام معامله کمتر از قیمت مورد انتظار تریدر باشد. این اصطلاح‌ ترید ارز دیجیتال، نشان دهنده ضرر کردن تریدر است.

رئیس جدید اداره کل سرمایه گذاری و امور شرکت ها منصوب شد

رئیس جدید اداره کل سرمایه گذاری و امور شرکت ها منصوب شد

مدیرعامل بانک ملی ایران ضمن تشکر از زحمات و تلاش های علیرضا شریفی ، طی حکمی یکتا اشرفی را به سمت رئیس جدید اداره کل سرمایه گذاری و امور شرکت های بانک ملی ایران منصوب کرد.

مدیرعامل بانک ملی ایران ضمن تشکر از زحمات و تلاش های علیرضا شریفی ، طی حکمی یکتا اشرفی را به سمت رئیس جدید اداره کل سرمایه گذاری و امور شرکت های بانک ملی ایران منصوب کرد.

به گزارش رویداد خبر به نقل از روابط عمومی بانک ملی ایران، محمدرضا فرزین مدیر عامل بانک در این مراسم که با حضور مدیران ارشد بانک برگزار شد؛ گفت: ارتقاء سطح نظارت بانک در تمام لایه های شرکت ها باید به عنوان اصلی ترین استراتژی مد نظر قرار گیرد.
فرزین با اشاره به لزوم سیستمی بودن این نظارت تصریح کرد باید نظارت و توجه لازم به عملکرد شرکت های بانک تقویت گردد و در این مسیر لزوم تدوین برنامه های لازم در جهت نظارت بر عملکرد شرکت ها و توجه به انجام اقدامات لازم در جهت حذف بندهای حسابرسی شرکت ها وتهیه صورت های مالی قابل قبول باید مد نظر باشد.
وی همچنین لزوم شناسایی پتانسیل ها و توانمندی های شرکت های بانک و ایجاد هم افزایی در جهت اهداف بانک را دیگر موضوع قابل توجه در این زمینه بیان کرد.

مروری بر استراتژی های صنعت فناوری اطلاعات ایران

تحلیل و ارزشیابی خط‌ مشی فضای مجازی

image_pdfimage_print

امروزه وابستگی زندگی انسان معاصر به پلتفرم‌های فضای مجازی بر کسی پوشیده نیست، زیست انسانی در شهرها و به‌ویژه کلان‌شهرها دیگر بدون خدمات فضای مجازی محال می‌نماید و توسعه زیرساخت‌های فناوری ارتباطات و اطلاعات لازمه تنفس و شرط حیات در چنین جامعه‌ای است تا جایی که زیرساخت‌های فاوا در قلمرو زیرساخت‌های حیاتی قرار گرفته است.

اکنون که در روزهای آغازین دولت سیزدهم قرار داریم، ضروری است تا مروری بر استراتژی‌های صنعت فناوری اطلاعات ایران داشته باشیم و ضمن درس‌آموزی از مسیری که در دولت ۱۱ و ۱۲ پیموده‌ایم، پیشنهادهای سیاستی خویش را پیش روی دولت سیزدهم و وزیر جدید ارتباطات و فناوری اطلاعات و معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری قرار دهیم تا مبادا در پایان ۴ سال پیش رو نیز دوباره در حسرت فرصت سوزی‌ها و خسارت‌ها بمانیم.

آنچه در ادامه خواهد آمد، بازنشر مصاحبه اخیری است که با خبرگزاری آنا داشته‌ام.

۱. باتوجه به فعالیت‌های انجام شده سوی دولت(وزارت ارتباطات) در توسعه زیرساخت‌های ارتباطی جایگاه کنونی صنعت فناوری اطلاعات ایران در منطقه غرب آسیا و جهان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ابتدا باید تعریفمان از صنعت را روشن کنیم؛ معمولاً در رشته‌های اقتصاد و بازرگانی میان صنعت و بازار تفکیک قائل می‌شوند و سویه عرضه و تولید را «صنعت» و سویه تقاضا و مصرف را «بازار» می‌نامند.

دهه ۱۳۹۰ و با بروز و فراگیری نسل سوم و چهارم ارتباطات همراه در کشور، سویه بازار به‌شدت تحریک‌شده و توسعه‌ای تحولی داشتیم به حدی که بازارهای متعددی ذیل بحث اقتصاد دیجیتال در کشور شکل گرفت، اما متأسفانه از سویه «صنعت» غفلت شد و این غفلت یک خطای راهبردی بود که صدمات و لطمات زیادی را بر کشور وارد کرده است. شاخص‌هایی هم که معمولاً برای گزارش عملکرد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات استفاده می‌شود عموماً همگی سمت بازار و نه صنعت را نشان می‌دهند، شاخص‌هایی مانند کاهش شکاف دیجیتال، ضریب نفوذ اینترنت و گوشی‌های هوشمند همگی شاخص‌های سمت بازار و به‌ویژه لایه دسترسی شبکه هستند و شاخص‌هایی که سمت عرضه و صنعت را گزارش می‌کنند، به‌شدت مغفول مانده‌اند.

به عقیده بنده زمانی که صحبت از سویه صنعت می‌کنیم، بایستی پیش از اینکه انگشت اتهام را به سمت وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نشانه برویم، به عملکرد معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری بپردازیم؛ اتفاقاً به نسبت سایر بازیگران، وزارت ارتباطات در بخش زیرساخت (بویژه دسترسی) اقدامات خوبی را انجام داده است و نشانه آن را هم ما در زمان قطعی اینترنت در حوادث آبان ماه سال ۱۳۹۸ دیدیم اما آنچه محل اشکال است، عقب ماندن جریان علم و فناوری و به‌تبع آن صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور است که وظیفه اصلی معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری نیز بود اما به‌جای پرداختن به این وظیفه اصلی بر تجاری‌سازی خدمات متمرکز شد و شرایط تحریم و تنگناهای اقتصادی، منابع زیادی از کشور را هدر داد.

اگر بخواهیم این موضوع را دقیق‌تر شرح دهیم بایستی به عقبه سیاستی اقتصاد دانش‌بنیان توجه کنیم. در جریان سیاستی اوایل دهه ۱۳۹۰ مسائلی نظیر اقتصاد نفتی، دولت ناکارآمد و بیکاری فزاینده ازجمله مواردی بود که کشور را به سمت سیاست کلی حمایت از اقتصاد دانش‌بنیان رساند. ایده اصلی این بود که به‌جای آنکه منابع خام و سرمایه، ایجادکننده ارزش‌افزوده باشند؛ دانش و سرمایه انسانی دارای دانش آن را ایجاد نمایند. آنچه در عمل رخ داد، ابتدا اکتفا کردن به صنایع با فناوری‌های پیشرفته و سپس تأکید بر فناوری اطلاعات و ارتباطات، از میان حوزه‌های مختلف دانشی بود؛ اما این، همه‌ی فروکاهش در اقتصاد دانش‌بنیان نبود، گام بعدی، عقب‌نشینی از حوزه‌های تولیدی فناوری اطلاعات و ارتباطات بود. به‌عبارتی‌دیگر، در شرایطی که انتظار می‌رفت سرمایه‌گذاری خوبی برای کاهش وابستگی کشور در صنعت فاوا و لایه‌های مختلف شبکه صورت پذیرد اما عمده جوانان نوآور و فارغ‌التحصیلان مستعد، لایه خدمات اقتصاد دیجیتال را برگزیدند و سهولت کسب‌وکار در این حوزه همراه با تأکیدهای فراوان دولت به‌ویژه در معاونت علمی مزید بر علت شده و فروکاهش بعدی در اقتصاد دانش‌بنیان شکل گرفت که به‌جای تأکید بر شرکت‌های دانش‌بنیان تولیدی در حوزه فاوا، شرکت‌هایی که از فاوا برای خدمات خود استفاده می‌کنند (تجارت الکترونیک) ارج یافتند و توسعه شتابانی گرفتند. اگر زنجیره علم و فناوری را، از علوم بنیادی تا علوم کاربردی و سپس فناوری و تجارت در نظر بگیریم، معاونت علمی ریاست جمهوری در دولت ۱۱ و ۱۲ جریان علم و فناوری را به انتهای زنجیره، یعنی بخش «تجارت» آن فروکاست؛ که متأسفانه در بخش تجارت هم تمرکز بر عرصه خدمات بوده است که جز مصرف‌گرایی آورده‌ای برای کشور نداشته است.

شکل شماره (۱): فروکاهش در اقتصاد دانش‌بنیان

۲. برنامه‌های دولت جدید و تمرکز بر توسعه و تکمیل شبکه ملی اطلاعات را بر ارتقای جایگاه بین‌المللی صنعت فناوری اطلاعات و کسب‌وکارهای نوپا تا چه میزان مؤثر می‌دانید؟

اگر دولت جدید شبکه ملی اطلاعات را آن‌گونه که در اسناد بالادستی و مصوب شورای عالی فضای مجازی طراحی‌شده است دنبال نماید، می‌توانیم امید بسیاری در ارتقای جایگاه بین‌المللی صنعت فاوای کشور داشته باشیم.

بنده بر اساس کار پژوهشی در خصوص شبکه‌های ملی اطلاعات در کشورهای مختلف غربی و شرقی به شما عرض می‌کنم که آخرین سند مصوب شورای عالی فضای مجازی در خصوص شبکه ملی اطلاعات که مصوب آذرماه ۱۳۹۹ است و با عنوان طرح کلان و معماری شبکه ملی اطلاعات منتشر شده است، در مقایسه با شبکه‌های ملی سایر کشورها پیشرفتگی و قوت قابل‌توجهی دارد و حتی در برخی طراحی‌ها بی‌نظیر است. همچنین با توجه به اینکه در معماری شبکه ملی اطلاعات، فراتر از زیرساخت تاریک و روشن شبکه به لایه‌های بالاتر نیز توجه شده است، می‌توان امیدوار بود که عموم استارت‌آپ‌های حوزه فضای مجازی چه در لایه زیرساخت و چه لایه‌های خدمات و محتوا امکان رشد و توسعه را خواهند داشت. البته ذکر این نکته ضروری است که رشد شرکت‌های نوپا در لایه محتوا به‌ویژه در سطح بین‌الملل قطعاً شتاب بیشتری خواهد داشت، علت آن‌هم روشن است، به دلیل اینکه کسب‌وکار این شرکت‌ها محدودیت‌های جغرافیایی و لجستیکی بخش خدمات و تجارت الکترونیک را برای فعالیت‌های فرامرزی نخواهد داشت و همچنین نقاط قوت اصلی جمهوری اسلامی ایران نیز در بخش محتوا و ارزش‌های ایرانی و اسلامی است که قدرت و مزیت رقابتی را برای این کسب‌وکارها فراهم می‌کند.

۳.در مسیر توسعه اقتصاد دیجیتال استفاده از ابزارهای دیپلماسی و ارتباط با کشورهای صاحب‌نام در حوزه فناوری تا چه میزان می‌تواند باعث افزایش بازدهی صنعت فناوری اطلاعات ایران شود؟

باز احساس می‌کنم شما واژه‌هایی مانند، اقتصاد، صنعت و فناوری را دقیق به کار نمی‌گیرید به‌هرحال اگر زنجیره علم و فناوری را، از علوم بنیادی تا علوم کاربردی و سپس فناوری و تجارت در نظر بگیریم لزوماً شکل‌گیری اقتصاد دیجیتال به معنای شکل‌گیری صنعت آن در کشور نیست و به فرض شما می‌توانید یک شبکه پیشرفته‌ای از ارتباطات و دیتا داخل کشور داشته باشید، زنجیره اقتصادی آن‌هم در سویه‌های عرضه و تقاضا کامل باشد اما صنعت نشده باشد. صنعت زمانی خواهد بود که شما عنصر درون‌زایی در تولید فناوری را داشته باشید و بتوانید با تکیه‌بر توان داخلی این اقتصاد را شکل دهید. با این مقدمه بایستی اشاره کنیم که یکی از سریع‌ترین و کوتاه‌ترین راهکارهای ایجاد صنعت فناوری اطلاعات در ایران، انتقال فناوری (نه کاربست فناوری) به کشور و بومی‌سازی آن است و اگر بخواهیم به‌قاعده زنجیره علم و فناوری عمل کنیم و از علوم پایه و بنیادی شروع کنیم تا به فناوری و صنعت برسیم قطعاً در کوتاه‌مدت به نتیجه نخواهیم رسید اما می‌توانیم در قالب انواع قراردادهای همکاری، مشارکت و … پروژه‌های بزرگی را با شرکت‌های بنام و صاحب صنعت در حوزه فناوری اطلاعات منعقد نماییم و دست‌یابی به صنعت را از مسیر انتقال فنّاوری دنبال نماییم که در این صورت ابزار دیپلماسی نقش اصلی را خواهد داشت.

البته تصور ناقصی که از دیپلماسی سایبری در کشور وجود دارد، این ابزار مهم را محدود به توسعه بازار برای شرکت‌های تجارت الکترونیک و حضور در بازارهای فراملی می‌کند اما اگر شما حقیقتاً دنبال صنعت فناوری اطلاعات باشید باید توجه متوازنی به بازار و فناوری داشته باشید که در این صورت دیپلماسی شما صرفاً صرف قراردادهای ارائه خدمات فرامرزی نمی‌شود بلکه به انتقال تکنولوژی می‌انجامد.

۴. طبق سند معماری شبکه ملی اطلاعات تا سال ۱۴۰۴ ایران باید به هاب ارتباطی در منطقه تبدیل شود آیا دستیابی به چنین هدفی صرفا با افزایش استراتژی سرمایه‌گذاری لایه‌ای کمی و کیفی فناوری‌های بومی امکان‌پذیر است؟

هاب ارتباطی منطقه هدف‌گذاری خوبی است اما اگر شما راهبرد خود را صرفاً در لایه ارتباطات و دسترسی طراحی کنید به‌شدت آسیب‌پذیر خواهید بود و دشمن می‌تواند به‌راحتی شما را از صحنه حذف کند کما اینکه الآن هم آمریکا و شرکت‌های وابسته به آن مراکز تبادل ترافیک بزرگی را در اطراف ایران ایجاد کرده‌اند تا مزیت‌های ارتباطی ایران در منطقه را سلب نمایند و به‌صورت حداکثری قدرت بازدارندگی ایران را که از ترانزیت ترافیک ایجاد می‌شود به صفر برسانند. بنابراین سؤال این‌طور می‌شود که چگونه هاب منطقه شدن را تأمین نماییم؛ در پاسخ بایستی گفت زمانی ما می‌توانیم از مزیت‌های این ایده استفاده نماییم که بتوانیم گرانش ترافیکی خود را بر اساس گرانش محتوایی و حتی در آینده گرانش خدماتی ایجاد نماییم. به‌عبارت‌دیگر اگر هاب منطقه شدن را صرفاً در مزیت‌های زیرساختی دنبال نماییم، برای دشمنان و حتی رقبای ما، امکان جایگزینی به‌راحتی فراهم است و به دلیل قدرت بازدارندگی که ایده هاب شدن دارد قطعاً مواجهه خواهند کرد و کرده‌اند، اما اگر هاب منطقه شدن را در لایه‌های بالاتر از زیرساختی یعنی در لایه محتوا و خدمات دنبال نماییم در این صورت به‌راحتی قابل‌حذف و خنثی کردن اثر ایران نخواهند بود و در این صورت فناوری‌های بومی ما اعم از فناوری‌های سخت و نرم رشد و توسعه خواهند داشت.

هشدار: قابلیت پیش‌بینی متن کیبورد موبایل، عبارت 12 کلمه‌ای کیف پول‌ها را حدس می‌زند

کاربر شبکه اجتماعی ردیت، آندره Andre) ) بر سهولت استفاده هکرها از قابلیت پیش‌بینی متن (text prediction) کیبورد تلفن‌های همراه تنها با تایپ اولین کلمه از لیست BIP 39، به منظور تخلیه رمزارزهای کاربران، تأکید کرد.

عبارت سید 12 کلمه‌ای Seed phrase))، که یک ترکیب تصادفی از لیست 2048 کلمه‌ای BIP 39 بیت‌کوین است، به عنوان یکی از اولین لایه‌های امنیتی در برابر دسترسی غیرمجاز به رمزارزهای کاربران عمل می‌کند. اما، وقتی دفعه بعد که می‌خواهید به کیف پول دیجیتال خود دسترسی پیدا کنید قابلیت predictive typing کیبورد شما کلمات را به خاطر بیاورد و پیشنهاد کند چه اتفاقی می‌افتد؟

یک کارشناس آیتی 33 ساله از آلمان به نام آندره، اخیراً پس از کشف قابلیت تلفن همراه خود در پیش‌بینی کل عبارت 12 کلمه‌ای به محض تایپ کردن اولین کلمه، در شبکه ردیت پست گذاشت.

آندره به منظور هشدار به کاربران شبکه ردیت و علاقه‌مندان به ارزهای دیجیتال، بر سهولت استفاده هکرها از این قابلیت برای تخلیه وجوه کاربران تنها با تایپ اولین کلمه از لیست BIP 39 تأکید کرد:

«این قابلیت کار هکر را آسان می‌کند، او گوشی را در دست می‌گیرد، یک اپلیکیشن چت باز می‌کند و یک کلمه از لیست BIP39 را تایپ می‌کند، حال ببینید که کیبورد تلفن چه چیزی را پیشنهاد می‌کند. »

آندره که در شبکه ردیت با نام u/Divinux شناخته می‌شود، در گفت‌وگو با کوین تلگراف، تجربه خود از اولین باری که کیبورد موبایل او واقعاً عبارت 12-24 کلمه‌ای او را حدس زد، را به اشتراک گذاشت. «اولش، مات و مبهوت بودم. دو سه کلمه اول ممکن است تصادفی باشد، درست است؟

قابل به ذکر است که این سرمایه‌گذار آلمانی ارز دیجیتال به‌عنوان یک متخصص فن‌آوری، توانست سناریویی را که در استراتژی سرمایه‌گذاری لایه‌ای آن تلفن همراه او ‌توانست عبارات سید را به دقت پیش‌بینی کند، مجدداً اجرا کند. پس از پی بردن به پیامدهای احتمالی این موضوع، «فکر کردم که باید در مورد آن به مردم اطلاع رسانی کنم. مطمئنم افراد دیگری هم هستند که عبارات سید خود را در گوشی خود تایپ کرده‌اند.»

آزمایش‌های آندره ثابت کرد که کیبورد GBoard گوگل کمترین آسیب‌پذیری را دارد زیرا این نرم‌افزار همه کلمات را به ترتیب درست پیش‌بینی نمی‌کند. با این حال، کیبورد Swiftkey مایکروسافت قادر به پیش‌بینی عبارت اولیه است. کیبورد سامسونگ نیز در صورتی که گزینه «Auto replace» و «Suggest text corrections» روشن باشد، می‌تواند کلمات را پیش‌بینی کند.

اولین فعالیت آندره در حوزه ارزهای دیجیتال به سال 2015 برمی‌گردد، زمانی که او متوجه شد می‌تواند با استفاده از بیت‌کوین (BTC) و سایر ارزهای دیجیتال، کالا و خدمات خریداری کند. استراتژی سرمایه‌گذاری او خرید و استیک کردن بیت‌کوین و آلت‌کوین‌هایی مانند ترا (LUNA)، آلگوراند (ALGO) و تزوس (XTZ) و «سپس میانگین‌‌ کم کردن BTC هنگام صعود آن است». این متخصص IT همچنین برای سرگرمی کوین‌ها و توکن‌های خود را توسعه می‌دهد.

به گفته آندره، یک اقدام امنیتی در برابر حملات هکری احتمالی، ذخیره دارایی‌های بزرگ و بلند مدت در یک کیف پول سخت افزاری است. او به کاربران ردیت در سراسر جهان توصیه کرد: «مراقب کلیدهای خود باشید، تحقیق خودتان را بکنید، فومو (FOMO) نکنید، هرگز بیشتر از چیزی که می‌توانید از دست بدهید سرمایه‌گذاری نکنید، همیشه آدرسی را که به آن رمزارز ارسال می‌کنید دوبار چک کنید، همیشه اول یک مقدار اندک (رمزارز) ارسال کنید. و قابلیت پیشینی متن را در تنظیمات غیرفعال کنید،»

«با پاک کردن حافظه کشِ کیبورد و predictive type از این اتفاق جلوگیری کنید.»

شرکت امنیت بلاکچین PeckShield در مورد شمار زیادی از وب‌سایت‌های فیشینگ که کاربران اپلیکیشن لایف استایل STEPN را هدف قرار می‌دهند، به کامیونیتی کریپتو هشدار داد.

همان‌طور که اخیراً کوین تلگراف گزارش داد، بر اساس یافته‌های PechShield، هکرها یک پلاگین جعلی برای مرورگر کیف پول متامسک MetaMask)) ساخته اند که از طریق آن می‌توانند عبارات اولیه کاربران STEPN را سرقت کنند.

دسترسی به عبارت سید به معنای کنترل کامل بر دارایی‌های کاربر از طریق اپلیکیشن STEPN است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.