مفهوم شاخص میانگین جهتدار
بازدید: 36266 بروزرسانی: 12-02-1401
Mohsen Ahadnejad Reveshty
Exploratory analysis of the spatial distribution pattern of capability poverty in Nourabad Mamasani city
چکيده
با توجه به اینکه فقر قابلیتی سهم قابل توجهی در شکل گیری مفهوم نهایی فقر دارد، آگاهی از الگوی توزیع فضایی پهنه های آن اولین گام در برنامه ریزی و اجرای سیاست های محرومیت زدایی در مناطق شهری به شمار می رود. هدف از این پژوهش پهنه بندی نماگرهای فقر قابلیتی در سطح بلوکهای آماری شهر نورآباد ممسنی میباشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. مبانی نظری تحقیق به شیوه کتابخانهای و اسنادی تهیه شده و دادههای خام پژوهش از بلوک های آماری شهر نورآباد ممسنی در سال 1390 استخراج شده است. ابتدا 9 شاخص فقر قابلیتی با روش فازی در محیط نرم افزار Excel بی مقیاس شده است. سپس با تلفیق شاخص ها، شاخص تلفیقی فقر قابلیتی به دست آمد. شاخص تلفیقی فقر قابلیتی با روش عارضه مرکزی، میانگین مرکزی، توزیع جهت دار، فاصله استاندارد، خودهمبستگی فضایی موران و لکه های داغ در محیط نرم افزار Arc GIS تحلیل فضایی می شود. بر اساس نتایج روش لکه های داغ در قسمت های شمالی شهر نورآباد ممسنی لکه های داغ بیشتری دیده می شود که مقادیر بالاتری از شاخص تلفیقی فقر قابلیتی را دارند. در قسمت های جنوبی شهر نورآباد ممسنی نیز لکه های سرد بیشتری دیده می شود که مقادیر پایین تری از شاخص تلفیقی فقر قابلیتی را دارند. همچنین بر اساس پهنه بندی شاخص تلفیقی فقر قابلیتی، 50/2 درصد جمعیت شهر نورآباد ممسنی فقیر و خیلی فقیر هستند.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit. Etiam pharetra, tellus sit amet congue vulputate, nisi erat iaculis nibh, vitae feugiat sapien ante eget mauris. Cras elit nisl, rhoncus nec iaculis ultricies, feugiat eget sapien. Pellentesque ac felis tellus. Aenean sollicitudin imperdiet arcu, vitae dignissim est posuere id. Duis placerat justo eu nunc interdum ultrices. Phasellus elit dolor, porttitor id consectetur sit amet, posuere id magna. Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit.
Suspendisse pharetra auctor pharetra. Nunc a sollicitudin est. Curabitur ullamcorper gravida felis, sit amet scelerisque lorem iaculis sed. Donec vel neque in neque porta venenatis sed sit amet lectus. Fusce ornare elit nisl, feugiat bibendum lorem. Vivamus pretium dictum sem vel laoreet. In fringilla pharetra purus, semper vulputate ligula cursus in. Donec at nunc nec dui laoreet porta eu eu ipsum. Sed eget lacus sit amet risus elementum dictum.
پرکاربردترین ابزار تحلیل تکنیکال
در دنیای بورس و اقتصاد از مهمترین ابزارهای تحلیلگران و معاملهگران میتوان به تحلیل تکنیکال اشاره نمود. منظور از این نوع تحلیل در بازارهای مالی پیشبینی قیمتها با توجه به وضعیت گذشته بازار است و معاملهگر به کمک آن میتواند به پیشبینی قیمتها در آینده بپردازد. در تحلیل تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میشود که در کنار یکدیگر میتوانند بهترین نتایج را به دنبال داشته باشند. اگر میخواهید با پرکاربردترین ابزار تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شوید تا پایان با ما همراه باشید.
منظور از تحلیل تکنیکال چیست؟
پیش از آنکه به معرفی بهترین ابزار تحلیل تکنیکال بپردازیم بهتر است که تعریفی از این تحلیل داشته باشیم. تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی دانشی تجاری است که بهمنظور ارزیابی سرمایهگذاریها و کشف فرصتهای معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری فعالیتهای تجاری مورد استفاده قرار میگیرد. این آمار در برگیرنده اطلاعات قیمت، تغییرات قیمت، حجم معاملات و … میباشد. تحلیل فنی معمولاً در بازارهای ارز خارجی، بازار مسکن، بازار بورس و اوراق بهادار، بازار طلا و فلزات گرانبها و سایر بازارهایی که بر اساس عرضه و تقاضا مشغول به فعالیت هستند مورد استفاده قرار میگیرند.
تحلیلگر تکنیکال فردی است که سرمایهگذاریها را با توجه به قیمتهای گذشته بازار و شاخصهای تکنیکال تجزیه و تحلیل میکند. این تحلیلگران معتقد هستند که تغییرات کوتاهمدت قیمت حاصل عرضه و تقاضای بازار است، ازاینرو سعی دارند که باتوجهبه تفسیر دقیق الگوهای معاملاتی گذشته به پیشبینی رفتار آینده قیمتها در بازار بپردازند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مفهوم اساسی و مهم در بازار سرمایه هستند که بهمنظور تحقیق و پیشبینی روند آینده قیمت سهام مورد استفاده قرار میگیرند. هر یک از این دو مفهوم همانند هر فلسفه سرمایهگذاری دیگری دارای طرفداران و مخالفان خاصی هستند.
تحلیل بنیادی برای ارزیابی اوراق بهادار از طریق اندازهگیری ارزش ذاتی سهام تلاش میکند. تحلیلگرانی که از این روش استفاده میکنند به بررسی همه چیز میپردازند. به این معنی که اقتصاد، شرایط صنعت، وضعیت مالی و مدیریت شرکتها، هزینهها، داراییها، درآمدها و بدهی را به طور کامل ارزیابی میکنند. اما تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی متفاوت است و در این نوع تحلیل قیمت و حجم سهام تنها مقادیر ورودی هستند و تمام اصول شناخته شده در آن در قیمت تعیین میگردد. ازاینرو به موارد ذکر شده در تحلیل بنیادی توجه زیادی نمیشود. در واقع تحلیل گران تلاشی برای اندازهگیری ارزش ذاتی اوراق بهادار ندارند و تمرکز خود را بر روی نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندها قرار میدهند که ببینند سهام در آینده چه رفتاری خواهد داشت.
ابزارهای تحلیل تکنیکال
ابزارهای بسیاری برای تحلیل تکنیکال وجود دارد و تریدرها میتوانند با توجه به روند تحلیل و سرمایهگذاری خود از یک یا چند ابزار در کنار یکدیگر استفاده کنند. در میان تمامی ابزارهای تحلیل تکنیکال برخی از آنها مهمتر و پرکاربردتر هستند که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم.
شاخص میانگین جهتدار یا به اختصار ADX یک شاخص روند است که بهمنظور اندازهگیری قدرت و حرکت یک روند مورد استفاده قرار میگیرد. در مواقعی که میزان این شاخص بیش از 40 باشد روند بر اساس جهت حرکت قیمت است و به عبارتی شاهد یک روند قوی خواهیم بود. اما در شرایطی که مقدار ADX کمتر از 20 باشد یک روند ضعیف خواهیم داشت.
در واقع ADX خط اصلی روی اندیکاتور میباشد و به همراه آن دو خط +ID و –ID وجود دارد که با یکدیگر تعیینکننده جهت و حرکت روند هستند. به بیانی دیگر میتوان گفت:
- زمانی که ADX بیش از 20 و +ID بالای _ID باشد روندی صعودی خواهیم داشت.
- زمانی که ADX بیش از 20 و _ID بالای +ID باشد شاهد روندی نزولی خواهیم بود.
- در شرایطی ADX زیر 20 روندی ضعیف باشد موجب تلاقی سریع –ID و +ID خواهد شد.
ابزار تحلیل تکنیکال OBV یکی از کاربردیترین ابزارها در این حوزه است که از آن برای مشاهده کاهش یا افزایش حجم در اوراق بهادار در بازه زمانی طولانی مدت استفاده میشود. این اندیکاتور حجم روزهای افزایش را از روزهای کاهش کسر میکند. منظور از حجم روزهای افزایش روزهایی است که قیمت روندی افزایشی را طی نموده است. حجم روزهای کاهش نیز به معنی روزهایی است که شاهد کاهش قیمتها هستیم.
هنگامی که OBV در حال افزایش باشد نشاندهنده تمایل خریداران برای ورود به معاملات و بالابردن قیمت است. اما OBV کاهشی بیانگر این مسئله است که حجم فروش از حجم خرید بیشتر است و قیمتها پایینتر هستند؛ بنابراین میتوان گفت عملکردی همانند یک ابزار تأیید روند دارد. در صورتی که قیمت و OBV افزایشی باشند روند ادامهدار خواهد بود.
مکدی در واقع شاخص میانگین متحرک همگرا و واگرا است که تریدرها با استفاده ازآنجهت روند و حرکت روند را ارزیابی میکنند. این شاخص بیانگر سیگنالهای معاملاتی در نقاط چرخش قیمت نیز میباشد. در مواقعی که مکدی مقداری بالای صفر داشته باشد قیمت فازی صعودی را طی میکند، اما اگر مقدار این شاخص زیر صفر باشد قیمت وارد فاز نزولی شده است.
اندیکاتور مکدی MACD دارای دو خط MACD line و signal line است و در مواقعی که MACD line خط signal line را از پایین قطع نماید قیمت روندی افزایشی خواهد داشت. اما اگر این اتفاق از بالا به پایین رخ دهد قیمت روند کاهشی را طی میکند. با توجه به موقعیت اندیکاتور و قرارگرفتن آن در بالا یا پایین صفر میتوان به تعیین سیگنالها پرداخت و آنها مفهوم شاخص میانگین جهتدار را دنبال نمود. مثلاً اگر اندیکاتور بالای صفر باشد و MACD line از بالای signal line بهطرف پایین حرکت کند میتوان برای فروش اقدام نمود.
استوکاستیک نیز یک ابزار تحلیل تکنیکال است که قیمت فعلی را نسبت به محدوده قیمت در چند دوره مورد ارزیابی قرار داده و اندازهگیری میکند. میانگین این شاخص میان صفر تا صد در نوسان است. در استوکاستیک هنگامی که روند صعودی است قیمت باید بتواند سقفهای بالاتر را ایجاد نماید. اما در هنگامی که روند نزولی است قیمت کفهای پایینتر را ایجاد میکند.
این شاخص با نوسانات زیادی همراه است، زیرا خیلی کم اتفاق میافتد که قیمت مرتباً قلههای بالاتر تشکیل دهد و استوکاستیک را در بالاترین حد نگه دارد. از طرفی نمیتوان مداوم کفهای پایینتر بهصورت مداوم تشکیل داد و استوکاستیک را نزدیک به صفر نگه داشت. به همین دلیل از این شاخص معمولاً بهعنوان شاخص خرید و فروش یاد میکنند و در نواحی اشباع مورد استفاده قرار میگیرد. بدین ترتیب اشباعهای بالای 80 اشباع خرید محسوب میشوند و اشباعهای زیر 20 اشباع فروش هستند. توجه داشته باشید که در هنگام استفاده از استوکاستیک باید حتماً مفهوم شاخص میانگین جهتدار به روند کلی قیمت توجه داشته باشید.
Relative Strength Index (RSI) اندیکاتوری در تحلیل تکنیکال است که دارای حرکتی بین 0 تا 100 است و به ترسیم میانگین بالاترین قیمت آخر نسبت به پایینترین قیمت آخر میپردازد. از اینرو میتواند در اندازهگیری حرکت و قدرت روند مؤثر باشد. از اندیکاتور RSI عمدتاً بهعنوان شاخص خرید و فروش بیش از حد استفاده میکنند و درصورتیکه مقدار آن به بیش از 70 برسد نشاندهنده ناحیه اشباع خرید است. اما مقادیر زیر 30 ناحیه اشباع فروش را نشان میدهد.
این ابزار همچنین در تعیین واگرایی نیز کاربرد دارد. اگر اندیکاتور در خلاف جهت قیمت در حرکت باشد ضعف روند را نشان میدهد و اخطاری برای تغییر روند میباشد. تعیین سطوح حمایت و مقاومت نیز از طریق RSI امکانپذیر است. در روندهای صعودی معمولاً سهام در بالای سطح 30 ماندگار است و اغلب به 70 یا بالاتر میرسد. اما در روندهای نزولی RSI زیر 70 است و اغلب به 30 و یا کمتر از آن میرسد.
کدام ابزار برای تحلیل تکنیکال بهترین است؟
خیلی از افراد بهویژه افرادی که بهتازگی وارد بازارهای مالی شدهاند در جستجوی بهترین ابزار تحلیل تکنیکال هستند. این افراد این تصور را دارند که با استفاده از یک ابزار خاص و تحلیل تکنیکال میتوانند در بازار مالی مدنظر خود موفق شوند و راز کسب درآمد همین ابزار است. اما باید گفت که در حقیقت چنین ابزار خاصی که بتوان از آن بهعنوان بهترین ابزار تحلیل تکنیکال یاد کرد وجود ندارد و تنها در میان تعداد زیاد ابزارهای تحلیل تکنیکال برخی از آنها پرکاربردتر هستند.
ازاینرو نیاز است که سرمایهگذاران برای موفقیت در بازارهای مالی موردنظر خود ابزار مناسب و استراتژی معاملاتی خود را انتخاب نمایند تا بتوانند به اهداف مالی خود و موفقیت در سرمایهگذاری دست یابند. لازم به ذکر است که اشاره کنیم تریدرها و تحلیلگران حرفهای معمولاً برای تحلیل دقیق بازار و تشخیص بهترین شرایط بازار برای خریدوفروش از چندین ابزار تحلیل در کنار یکدیگر بهصورت همزمان استفاده میکنند.
بهطورکلی برای موفقیت در بازارهای مالی بهتر است که به دنبال بهترین ابزارها و نرمافزارهای تحلیل بازار نباشید و بهجای اینکه ذهن خود را درگیر این موضوع نمایید بهتر است که اصول کار را بهدرستی و بهصورت کامل بیاموزید تا بتوانید به شکل حرفهای وارد بازار معاملات شوید.
تفاوت ابزار و تکنیک در تحلیل تکنیکال
برای سرمایهگذاری در بازارهای مالی و موفقیت در آنها نیاز است که بر ابزارهای تحلیل تکنیکال بهخوبی مسلط شوید. اما این نکته را به یاد داشته باشید که تنها ابزارهای تحلیل تضمینکننده موفقیت شما در سرمایهگذاری و معاملات نخواهند بود. در واقع باید در کنار این ابزارها یک تکنیک مختص به خودتان داشته باشید تا بتوانید به کسب سود در معاملات خرید و فروش بپردازید؛ بنابراین اگر میخواهید در بازارهای مالی داخلی و یا خارجی درآمد شگفتانگیزی را کسب کنید باید بهتمامی موارد گفته شده توجه کنید و رعایت نمایید تا بتوانید به نتایج مطلوب و مورد نظر دست یابید.
برای تحلیل تکنیکال چه نکاتی باید رعایت شود؟
دنیای تجارت با چالشها و ریسکهای زیادی همراه است، از اینرو نیاز است که پیش از ورود رسمی به این بازارهای مالی تمرین کافی داشته باشید. از جمله نکاتی که در تحلیل فنی باید به آنها توجه نمایید میتوان به موارد زیر اشاره نمود.
- منطق اصولی و پایه تحلیل تکنیکال را بهخوبی درک نمایید.
- چندین بار استراتژیهای معاملاتی را بررسی و آزمایش کنید تا بتوانید عملکرد گذشته آنها را ارزیابی کنید.
- حتماً پیش از سرمایهگذاری واقعی در یک حساب آزمایشی تمرین داشته باشید.
- اطلاعات خوبی از محدودیتهای تحلیل تکنیکال به دست آورید تا از ورشکستگی و ضرر خود جلوگیری کنید.
- سعی کنید ویژگیهای حساب معاملاتی را با درخواست استفاده آزمایشی رایگان مورد ارزیابی قرار دهید.
- با سرمایه کم معاملات خود را شروع کنید و پس از کسب تجربه و مهارت لازم به افزایش آن بپردازید.
تحلیل تکنیکال برای چه افرادی مناسب است؟
بهطورکلی تمامی افرادی که قصد دارند وارد بازارهای مالی از جمله بورس شوند و خرید و فروش داشته باشند تحلیل تکنیکال و ابزارهای متنوع آن میتواند بسیار مفید و کاربردی باشد. تحلیل تکنیکال برای مشاوران و نمایندگان سرمایهگذاری کاملاً مفهوم شاخص میانگین جهتدار واجب و ضروری است تا بتوانند به سایرین بهترین مشاورههای لازم را ارائه دهند. این نوع تحلیل همچنین برای سرمایهگذاران خود محور نیز که باید مهارتهای خود را برای موفقیت در بازار تقویت کنند ضروری است. بهطورکلی تمامی سرمایهگذاران و افرادی که قصد دارند در نقشهای تجاری خود پیشرفت قابل توجهی داشته باشد میتوانید بسیار مؤثر و کاربردی باشد و با استفاده از تحلیل تکنیکال میتوانند بهخوبی بازار را ارزیابی کنند و به خرید و فروش بپردازند.
سخن پایانی
همانطور که اشاره شد برای موفقیت در بازارهای مالی و تحلیل و ارزیابی بازار سرمایهگذاران و تحلیل گران به ابزارهای تحلیل تکنیکال و تسلط بر آنها نیازمند هستند. هر یک از این ابزارها میتوانند به نوبه خود در پیشبینی وضعیت بازار و روند قیمتها نقشی مهم و تعیینکننده داشته باشند. از اینرو بهترین است که سرمایهگذاران از چند مورد از بهترین ابزارها در کنار یکدیگر استفاده کنند تا بتوانند با تحلیل و ارزیابی بازار بهترین تصمیمات ممکن را بگیرند و به موفقیت در آن بازار دست یابند. معامله گران و سرمایهگذاران میتوانند از منابع مد نظر خود برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنند و با آمادگی کامل وارد بازار شوند و آینده ای رویایی و پر از موفقیت برای خود رقم بزنند.
تحلیل تکنیکی در معاملات فارکس
تحلیل تکنیکی شکلی از تحلیل بازار است که برای پیش بینی جهت قیمت آینده بر اساس تاریخچۀ قیمت گذشتۀ بازار مورد استفاده قرار می گیرد.
مطالعات تحلیل تکنیکی اساساً بر مبنای داده های حجم و قیمت هستند. این شکل از تحلیل با نمایش فعالیت بازار بطور تاریخی کمک می کند تا دربارۀ عملکرد بازار در آینده استنتاج هایی به دست آورد.
سه ایدۀ اصلی تحلیل تکنیکی عبارتند از:
- بازار بر هر چیز ارجحیت دارد - قیمت بازار بازتاب دهندۀ تمام اطلاعات است.
- روندهای تاریخچه خودشان را تکرار می کنند.
- قیمت درون روندها حرکت می کند.
تحلیل تکنیکی تکرار منظم وضعیت های بازار را با دو روش متداول آشکار می کند: تحلیل نمودار (که تحلیل نموداری نیز نامیده می شود) و روش آماری. در تحلیل نمودار، تحلیل گران تکنیکی بر تشخیص الگوهای قیمتی که متناوباً تکرار می شوند و بر پیدا کردن روندهای بازار تمرکز می کنند. تحلیل گران در "روش آماری" از انواع مختلف اندیکاتورهای تحلیل تکنیکی استفاده می کنند تا بتوانند روند احتمالی آینده را پیش بینی کنند.
این روش پیش بینی آگاهی سرمایه گذاران از خطر بازار را افزایش می دهد. درک روش های این تحلیل مجموعه ای از مهارت ها را در اختیار معامله گران قرار می دهد تا بتوانند بهترین تصمیم های سرمایه گذاری شان اتخاذ نمایند.
تحلیل تکنیکی طیف وسیعی از مطالعات را در بر می گیرد و شما در این بخش می توانید جزئیات مربوط به مفاهیم مختلف و ابزارهای که سرمایه گذاران حرفه ای مدرن از آنها برای پیش بینی حرکات بازار استفاده می کنند را پیدا کنید.
مفهوم مبنایی تحلیل تکنیکی
معامله گران برای انجام تحلیل تکنیکی در بازار فارکس باید با تعاریف روند، کانال، سطوح حمایت و مقاومت آشنا باشند. با استفاده از اطلاعاتی که نمودارها ارائه می دهند می توان بهترین زمان ها برای ورود به بازار و خروج از آن را پیدا کرد و پی برد و پیش بینی کرد که تغییر یا ادامۀ روند چه زمانی خواهد بود.
نظریه داو - تئوری داو جونز
آقای "داو" فقط قیمت ها در زمان بسته شدن معاملات را در نظر می گرفت. شاخص های میانگین وقتی مورد توجه قرار می گیرند که بالای نقطه اوجی قبلی و یا پایین تر از آن بسته شوند. افت و خیز روزانه اهمیت نداشتند.
الگوهای نمودار
الگوهای نمودار یکی از روش های تحلیل تکنیکی هستند که چرخش ها و روندهای بازار را تعریف می کنند. الگوی های نمودار به تشخیص محل های آغاز تغییر روند بازار کمک می کنند. با کمک الگوهای نمودار به عنوان ساختارهای گرافیکی می توان تشخیص داد که آیا قیمت به جهت کنونی اش ادامه خواهد داد یا باز خواهد گشت. معامله گران به پشتوانۀ این پدیده فرصت پیدا می کنند که روش های معاملاتی موثری را برای الگوهای نمودار توسعه دهند.
اندیکاتورهای تکنیکی
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکی، بخش جداناپذیر تحلیل های تکنیکی هستند. با استفاده از این اندیکاتورها می توان آیندۀ حرکات بازار را پیش بینی کرد. این اندیکاتورها به معامله گر کمک می کنند که در بازار، جهت دار باشد. گسترۀ بسیار وسیعی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکی وجود دارند که می توانند توسط معامله گران برای پیش بینی بازار مورد استفاده قرار گیرند. برخی از افراد ترجیح می دهند از اندیکاتوری استفاده کنند که در گذشته امتحان خود را پس داده است؛ برخی دیگر از افراد ترجیح می دهند که برای رسیدن به موفقیت از اندیکاتور جدید استفاده کنند. برخی از این اندیکاتورها عبارتند از اندیکاتورهای تجاری بیل ویلیامز (Bill Williams)، نوسانگرها (Oscillators)، اندیکاتورهای روند و حجم.
اندیکاتور rsi چیست ؛ آموزش اسیلاتور RSI (قدرت نسبی)
اندیکاتور rsi چیست ؛ آموزش اسیلاتور RSI (قدرت نسبی) ؛ جی ولز وایلدر (J. Welles Wilder) در سال 1978 در کتاب معروف خود با نام “مفاهیم جدید در تحلیل تکنیکال” با معرفی اسیلاتور RSI یا همان اسیلاتور قدرت نسبی، تفکر جدیدی را در سیستمهای خرید و فروش با استفاده از تحلیل تکنیکال معرفی کرد. اسیلاتورها به طور کلی به دو دسته با دامنه نوسان نامحدود و دامنه نوسان محدود تقسیم میشوند که به اسیلاتورهای با دامنه نوسان محدود، اسیلاتور (Oscillator) نیز گفته میشود.
شاخص مقاومت نسبی – RSI چیست؟
شاخص مقاومت نسبی شاخصی است که به معامله گران کمک می کند تا با اندازه گیری اندازه نوسانات قیمت حرکت بازار را به دست آورند. معامله گران از شاخص قدرت نسبی برای شناسایی بازارهای بیش از حد فروخته شده و خرید بیش از حد و تعیین زمان باز کردن موقعیت استفاده می کنند.
علاوه بر تعریف RSI ، یک معامله گر همچنین باید بداند چگونه آن را روی نمودار بخواند تا بتواند آن را با موفقیت اعمال کند. RSI به شکل یک خط بین دو حد می تواند مقداری بین 0 تا 100 داشته باشد.
این شاخص توسط معامله گران فنی که در تجارت طیف گسترده ای از طبقات دارایی از جمله سهام ، ارزهای خارجی ، معاملات آتی و غیره تخصص دارند ، اعمال می شود.
واقعیت جالب در مورد ویلیس وایلدر جونیور این است که وی هیچ تجربه مالی قبلی نداشته است. او مهندس مکانیک آمریکایی است و بعداً به املاک و مستغلات توجه می کند. این مانع از این نشد که او به تجزیه و تحلیل فنی روی آورد و به یکی از برجسته ترین چهره ها در این زمینه تبدیل شود.
“بزرگترین دلیل شکست زمانی است که احساسات شما بر برنامه یا سیستم شما غلبه کند.”
ویلیس وایلدر جونیور در کتاب معروف خود “مفاهیم جدید در سیستم های معاملات فنی” در مورد شاخص RSI صحبت کرده است. همچنین مسئول توسعه برخی از مشهورترین شاخص های فنی است که امروزه مورد استفاده قرار می گیرد. مانند شاخص انتخاب کالا (CSI) ، شاخص حرکت جهت دار (DMI) ، سهموی (SAR) ، نشانگر نوسان و موارد دیگر.
اندیکاتور RSI در معاملات سهام چیست؟
شاخص مقاومت نسبی در فرم اولیه خود برای معاملات سهام طراحی شد. اما هنگامی که اثبات اثربخشی آن آغاز شد ، بازرگانان شروع به استفاده از آن در دارایی های دیگر نیز کردند.
با گذشت زمان ، تحلیلگران ارزیابی سهام را با توجه به معیارهای مختلف ، از جمله نسبت P / E ، نسبت P / B ، مقیاس ارزیابی ، تجزیه و تحلیل ترازنامه و غیره آغاز کردند. شاخص مقاومت نسبی در مقایسه با این اقدامات و سایر اقدامات فنی و بنیادی در حال گسترش است.
در واقع ، RSI یک روش عالی برای یک معامله گر برای بدست آوردن تخمین منصفانه از احتمال سهام خاص است. برای انجام این کار ، یک معامله گر باید با مفهوم شاخص قدرت نسبی در معاملات سهام و نحوه عملکرد آن آشنا باشد.
RSI در مقیاس 0 تا 100 برآورد می شود. تفسیر سنتی RSI فرض می کند که هر چیزی بالاتر از ارزش 70 نشان دهنده ارزش بیش از حد یک سهام خاص و خرید بیش از حد بازار است. برعکس – سهام با RSI کمتر از 30 زیر ارزش بازار است – بیش از حد فروخته می شود. اگر RSI مقداری را بین 50٪ – 70٪ نشان دهد ، قیمت به طور کلی بالا در نظر گرفته می شود. از طرف دیگر ، مقادیر بین 30 تا 50 درصد به طور کلی قیمت پایین تری را نشان می دهد.
چگونه سیگنالهای خرید و فروش بیش از حد را هنگام معامله سهام تفسیر کنیم؟
برای اینکه بتوانیم مفهوم RSI را در معاملات سهام بطور کامل درک کنیم ، باید بدانیم که چگونه سیگنالهای خرید بیش از حد و فروش بیش از حد را به اقدامات معنی دار تبدیل کنیم.
هنگامی که از شاخص مقاومت نسبی (RSI) برای شناسایی فروش بیش از حد یا خرید بیش از حد استفاده کردیم ، می توان انتظار تغییر جهت یا تعدیل روند را داشت و از آن بهره برد.
سیگنال های گران فروشی نشان می دهد که فشار فروش در برخی سهام کاهش می یابد و معامله گران باید برای رالی آینده آماده شوند.
برعکس ، سیگنال های خرید بیش از حد زمانی به معنای حرکت سهام است که سهام به سطح شدید قیمت خود می رسد و به زودی شاهد تجدید نظر در بازار خواهد بود.
معامله گرانی که از نقش RSI در معاملات سهام کاملاً آگاه هستند و نحوه بکارگیری صحیح آن را می آموزند قادر به تعیین زمان مناسب برای باز یا بستن موقعیت ، حفاظت از سرمایه گذاری های خود یا انتقال سرمایه خود به دارایی های دیگر هستند. همچنین برای پیمایش موقعیت هایی که سهام به صورت افقی معامله می کند ، نه در یک جهت خاص به وضوح قابل مشاهده ، مفید است. در برخی موارد ، قیمت ممکن است در محدوده محدودی حرکت کند. این پیش بینی زمان ایجاد روند و مسئولیت گاوها یا خرس ها را دشوار می کند. شاخص مقاومت نسبی (RSI) کمک می کند تا اقدام قیمت را در چشم انداز و درک بهتر تصویر کامل قرار دهیم.
یک نکته اساسی که باید به آن توجه شود ، اجتناب از استفاده از RSI جدا از سایر شاخص ها است. مانند هر شاخص فنی دیگر ، نقاط ضعف خود را دارد. به همین دلیل است که شما نباید تصمیمات تجاری خود را فقط براساس RSI قرار دهید. آن را با سایر شاخص ها ، فنی یا مفهوم شاخص میانگین جهتدار مفهوم شاخص میانگین جهتدار بنیادی ترکیب کنید (به عنوان مثال نوسانگرهای میانگین متحرک). شاخص RSI می تواند شما را گول بزند و ممکن است در معاملات ضرر کنید.
همچنین ، شما همیشه باید به جای تمرکز روی یک دوره کوتاه مدت ، به یک بازه زمانی گسترده تری نگاه کنید. به عنوان مثال RSI را برای مدت محدودی مانند روز معاملاتی اعمال نکنید. از آنجا که این می تواند تحلیل شما را منحرف کند ، که به نوبه خود منجر به از دست دادن تصمیمات تجاری می شود. معامله گران معمولاً RSI را برای جدول زمانی 14 دوره اعمال می کنند (برخی از RSI را برای 2 تا 25 دوره استفاده می کنند). بخاطر داشته باشید که اگرچه یک بازه زمانی طولانی تأثیر منفی روی تحلیل شما نخواهد گذاشت ، اما یک فریم کوتاهتر روی آن تأثیر می گذارد.
نکته آخر اینکه مهم نیست که مدت زمانی که ساز می تواند در منطقه بیش از حد خریداری شده یا بیش از حد فروخته شود فریب خورده باشید. RSI می تواند نشانه هایی از خرید بیش از حد یا طولانی مدت فروش بیش از حد در صورت تقویت روند باشد.
نحوه محاسبه اندیکاتور RSI
برای به دست آوردن میانگین سود در 14 روز گذشته، روزهای مثبت قیمت را با هم جمع میکنیم (منظور از روزهای مثبت، روزهایی میباشد که قیمت آخرین معامله یا قیمت بسته سهم نسبت به روز قبل رشد داشته است) و حاصل را بر 14 تقسیم میکنیم و برای محاسبه میانگین ضرر در 14 روز گذشته، روزهای منفی را با هم جمع میکنیم و حاصل را دوباره بر عدد 14 تقسیم میکنیم.
استفاده از میانگین 14 روزه استفاده نمود. استفاده از زمان کوتاه مدت تر باعث حساستر شدن اسیلاتور و بیشتر شدن دامنه نوسان آن میشود. بهترین کارایی اسیلاتور RSI زمانی است که به باندهای بالا و پایین میرسد.
سرمایه گذارانی که تمایل به انجام معاملات کوتاه مدت دارند و میخواهند اسیلاتور RSI نوسانات کوتاه مدت بازار را نیز به طور مشخص به آنها نشان دهد، میتوانند از بازه زمانی کمتری برای اسیلاتور قدرت نسبی استفاده کنند. استفاده کردن از زمان بلند مدت تر، باعث پیوستهتر شدن نمودار خروجی و باریک شدن دامنه نوسان آن میشود. بنابراین میزان نوسانها در حالت 9 روزه بیشتر از میزان نوسانها در حالت 14 روزه میباشد. حالتهای 9 و 14 روزه در حال حاضر بین کاربران این اسیلاتور محبوبیت بیشتری دارند ولی تحلیل گران بنابر تجربه شخصی خود میتوانند از هر مدت زمان دیگری نیز استفاده کنند. برخی افراد از تعداد روزهای کمتر مانند 7 و 5 استفاده میکنند و برخی دیگر برای صافتر شدن نمودار خروجی و فیلتر کردن نوسانات زائد از اعداد 21 و 28 استفاده میکنند.
تفسیر اندیکاتور RSI
در محاسبات روزانه از میانگینهای 14 روزه و در محاسبات هفتگی از میانگینهای 14 هفتهای استفاده میشود. اسیلاتور RSI بین اعداد 0 تا 100 نوسان میکند و حرکت خط RSI به سمت اعداد بالاتر از 70 نشان دهنده حرکت بازار به سمت خریدهای هیجانی میباشد و حرکت این شاخص به سمت اعداد کمتر از 30، نشان دهنده حرکت بازار به سمت فروشهای هیجانی میباشد.
“واگرایی” نامی است که وایلدر برای پدیدهای که در RSI بالای 70 و یا پایینتر از 30 رخ میدهد، لحاظ نموده است. نوسان غلط سقف یا واگرایی منفی، زمانی رخ میدهد که در یک روند صعودی، اسیلاتور RSI نتواند به قله قبلی خود دست پیدا کند و عدد مفهوم شاخص میانگین جهتدار کمتری را نسبت به آن اختیار کند که این حالت نشان دهنده نزول آتی قیمت سهم میباشد. نوسان غلط کف یا واگرایی مثبت در حالتی رخ میدهد که RSI در یک روند نزولی عدد بالاتری را نسبت به کف قبلی خود اختیار کند که این حالت نشان دهنده صعود آتی قیمت میباشد.
نکته مهم به هنگام استفاده از اندیکاتور RSI
جان مورفی در تجربه شخصی خود در استفاده از اسیلاتور قدرت نسبی متوجه میشود که نکات ارزشمند زیادی در واگراییها و زمانی که RSI از 70 بالاتر و یا از 30 پایینتر میرود، وجود دارد. در بازار فارکس کار با اسیلاتور RSI نکته مهمی وجود دارد که حتماً باید مد نظر قرار گیرد. هنگامی که بازار به سمت خرید هیجانی پیش میرود، هر اخطار زود هنگامی توسط این اسیلاتور میتواند موجب خروج بی موقع از سهم و از دست رفتن بخشی از سود یک روند سودآور شود. در روندهای صعودی قدرتمند بازار، وضعیت خرید هیجانی میتواند برای مدتی ادامه داشته باشد. اخطار اسیلاتور RSI مبنی بر ورود بازار به وضعیت خرید هیجانی برای اقدام به فروش کفایت نمیکند. این نکته در رابطه با زمانی که RSI کمتر از 30 میشود و اخطاری مبنی بر فروش هیجانی توسط این اسیلاتور صادر میشود نیز صادق است. به این صورت که شخص سرمایه گذار صرفاً با ورود قیمت سهم به وضعیت فروش هیجانی نباید نسبت به خرید سهم اقدام کند چرا که وضعیت فروش هیجانی برای اقدام به خرید کفایت نمیکند!
اولین ورود به ناحیه خرید یا فروش هیجانی تنها یک اخطار محسوب میشود. این اخطار به ما میگوید که اسیلاتور قدرت نسبی به منطقه خطر نزدیک شده و نیاز به توجه بیشتری به حرکت دوم آن میباشد. اگر حرکت دوم نتواند به میزان قبلی خود در قله و یا کف برسد، احتمال وقوع واگرایی وجود دارد که میتواند اخطار قابل اعتمادی برای خرید و یا فروش سهم باشد.
سطح 50، خط میانی برای اسیلاتور قدرت نسبی میباشد و اغلب به عنوان خط حمایت برای روندهای رو به پایین و خط مقاومت برای روندهای رو به بالا عمل میکند. برخی از معامله گران تمایل دارند تا تقاطع RSI با خط 50 را به عنوان مرجع انتخاب کنند و رد شدن از این خط را اخطارهای خرید و فروش مفهوم شاخص میانگین جهتدار ارزیابی کنند.
استفاده از سطوح 30 و 70 به عنوان اخطارهای عمومی
معامله گران فارکس اغلب از RSI برابر 30 و 70 به عنوان اخطارهای خرید و فروش استفاده میکنند. پیش از این متوجه شدیم که حرکت RSI به زیر عدد 30 یک اخطار جدی برای ورود بازار به منطقه فروشهای افراطی میباشد. در چنین زمانهایی معامله گران منتظر وقوع کف میباشند مفهوم شاخص میانگین جهتدار و روند قیمت را برای مشاهده اخطار خرید تعقیب میکنند. آنها زمانی که اسیلاتور قدرت نسبی عدد زیر 30 را نشان میدهد با دقت بیشتری عمل میکنند. خیلی از حالتهای واگرایی و یا کف های دو قلو ممکن است در حالتی که اسیلاتور RSI حالت فروش هیجانی را نشان میدهد رخ بدهد. تقاطع RSI با عدد 30 نقطهای است که برای خیلی از معامله گران اثبات چرخش بازار است و انتظار شروع روند صعودی را دارند. در مقابل در حالت خریدهای افراطی تقاطع با خط 70 را میتوان به عنوان اخطار فروش تلقی نمود.
آموزش اندیکاتور ATR
اندیکاتور Average True Range که بصورت مخفف در بازار فارکس و بازار رمز ارزها از آن با نام اندیکاتور ATR نام میبریم یکی از کاربردی ترین اندیکاتور های فارکس میباشد.
این اندیکاتور فارکس در استراتژی های عمومی بازار فارکس کاربرد فراوانی دارد.
حتما این جلسه آموزش فارکس را به خوبی فرابگیرید چرا که به توضیح و آموزش کامل این اندیکاتور پرداخته ایم.
Average True Range (ATR) توسط J. Welles Wilder طراحی شده و سپس توسعه یافته و اندیکاتوری است که نوسانات را اندازه گیری می کند.
وایلدر همانند بیشتر اندیکاتور های خود ، ATR را با توجه به جفتهای ارزی و کالاها و قیمت های روز طراحی کرد. هرچند امروزه از این اندیکاتور بر روی هر آنچه در بازار های مالی خرید و فروش میشود استفاده میشود.
کالاها اغلب بی ثبات تر از سهام یا جفتهای ارزی هستند. آنها اغلب در معرض کپ یا همان شکاف و حرکات محدود هستند ، که وقتی کالایی حداکثر حرکت مجاز خود را برای یک دوره انجام میدهد یا به پایین می رساند اتفاق می افتد.
وایلدر Average True Range را ایجاد کرد تا این نوسانات “از دست رفته” را به دست آورد.
لازم به یادآوری است که ATR نشانه ای از جهت قیمت است پس فقط نوسانات را ارائه نمی دهد.
وایلدر ATR را در کتاب 1978 خود با عنوان “مفاهیم جدید در سیستم های معاملات تکنیکال”این اندیکاتور فارکس را ارائه می دهد.
این کتاب همچنین شامل Parabolic SAR ، RSI و مفهوم حرکت جهت دار (ADX) است.
علیرغم اینکه قبل از عصر کامپیوتر این اندیکاتور طراحی و توسعه داده شده بود ، شاخص های وایلدر امتحان خود را در گذر زمان را پشت سر گذاشته اند و همچنان بسیار محبوب هستند.
دامنه واقعی حرکت یا True Range
وایلدر با مفهومی به نام True Range (TR) شروع به کار کرد که به عنوان بزرگترین کاربرد ها در موارد زیر تعریف می شود:
- اختلاف میان قیمت بسته شدن و بالاترین قیمت جاری
- اختلاف میان قیمت بسته شدن و پایین ترین قیمت جاری
- اختلاف میان بالاترین قیمت جاری و پایین ترین قیمت جاری
از مقادیر مطلق برای اطمینان از اعداد مثبت استفاده می شود.
از این گذشته ، وایلدر علاقه داشت که فاصله بین دو نقطه را اندازه گیری کند ، نه جهت حرکت را.
اگر بالاترین قیمت از قیمت فعلی بالاتر از قیمت قبلی باشد و پایین ترین سطح آن پایین تر از قیمت در دوره قبلی باشد ، در این صورت محدوده کم پایین دوره فعلی به عنوان دامنه واقعی استفاده می شود.
جمله کمی سنگین هست اگر نیاز دارید بارها بخوانید تا دقیقا متوجه منظور وایلدر شوید هرچند سعی میکنیم با مثال کمی درک این موضوع را آسان کنیم.
به عبارتی دیگر محدوده واقعی یا ATR برای یک دوره زمانی که معامله گر مشخص می کند، از بالاترین مقدار بدست آمده از سه متد گفته شده در بالا، به دست خواهد آمد.
از آنجا که مقدار کامل مدنظر قرار میگیرد، اهمیتی ندارد که این مقدار مثبت باشد یا منفی. مقدار میانگین از مقادیر موجود برای هر دوره زمانی استخراج میشود، که به طور پیش فرض، 14 روز هستند.
وایلدر با استفاده از مقدار ATR پیشین و به روش زیر، مقدار تولید شده برای یک ATR با دوره 14 روزه را محاسبه کرده است:
ATR = [(Previous ATR x 13) + Current TR] / 14
برای دوره های زمانی به غیر از دوره های پیشنهادی 14روزه، فرمول شاخص میانگین محدوده واقعی یا ATR به صورت زیر خواهد بود:
ATR = (Previous ATR * (n مفهوم شاخص میانگین جهتدار – 1) + TR) / n
توجه داشته باشید که بسته به استراتژی هر تحلیل گر در بازار مالی که فعالیت میکند مثلا در بازار فارکس، میتوان تعداد دوره های زمانی ATR را تغییر دهید.
به طور کلی در تحلیل تکنیکال و آموزش کار با اندیکاتور ATR، توجه داشته باشید که هرچه بازه زمانی که انتخاب میکنید کوتاه تر و کوچکتر باشد سیگنال های بیشتری صادر خواهد شد.
در حالی که قرار دادن اندیکاتور در بازههای زمانی طولانیتر، سیگنال های کمتری را می تواند صادر نماید.
البته بازهم لازم به ذکر است که هرچه بازه انتخاب شده از سمت شما کوتاه تر باشد یقینا اعتبار و ارزش آن سیگنال نیز کمتر خواهد بود.
و هرچه از بازه های زمانی بزرگتر استفاده کنید یقینا ارزش و اعتبار سیگنال های صادر شده بالاتر خواهد بود.
مثال A: یک دامنه کم و زیاد کم پس از فاصله ایجاد می شود. TR برابر است با مقدار مطلق تفاوت بین جریان زیاد و بسته شدن قبلی.
مثال B: یک دامنه کم و زیاد کوچک پس از فاصله ایجاد می شود. TR برابر است با مقدار مطلق تفاوت بین پایین ترین جریان و بسته شدن کندل قبلی.
مثال C: حتی اگر نزدیک بودن جریان در محدوده بالا / پایین قبلی باشد ، محدوده کم / زیاد جریان بسیار کوچک است.
در حقیقت ، این مقدار از مقدار مطلق تفاوت بین زیاد جریان فعلی و بسته شدن کندل قبلی که برای ارزش گذاری TR استفاده می شود ، کوچکتر است.
محاسبات اندیکاتور ATR
به طور معمول ، متوسط دامنه نوسان واقعی (ATR) بر اساس 14 دوره است و می تواند به صورت روزانه ، روزانه ، هفتگی یا ماهانه محاسبه شود.
برای این مثال ، ATR براساس داده های روزانه است.
از آنجا که باید یک آغاز وجود داشته باشد ، اولین مقدار TR به سادگی High منهای Low است و ATR 14 روزه اول میانگین مقادیر TR روزانه در 14 روز گذشته است.
پس از آن ، وایلدر سعی کرد داده ها را با درج مقدار ATR دوره قبل ، یکپارچه کند.
Current ATR = [(Prior ATR x 13) + Current TR] / 14
– Multiply the previous 14-day ATR by 13
– Add the most recent day’s TR value
– Divide the مفهوم شاخص میانگین جهتدار total by 14
در تصویر بالا ، اولین مقدار True Range (.91) برابر با High minus the Low (سلولهای زرد) است.
اولین مقدار 14 روزه ATR (56/5) با یافتن میانگین 14 مقدار اول دامنه واقعی (سلول آبی) محاسبه شد.
مقادیر ATR بعدی با استفاده از فرمول فوق مشخص شدند.
مقادیر با ناحیه زرد نمودار زیر مطابقت دارد. توجه داشته باشید که چگونه ATR در حالی که QQQ در ماه مه با کندل های شمعی طولانی سقوط کرد ، افزایش یافت.
در حقیقت با کندل های نزولی شاهد افزایش اندیکاتور ATR بودیم.
ATR مطلق یا همان Absolute ATR
ATR براساس True Range ساخته شده است که از تغییرات قیمت مطلق استفاده می کند.
به همین ترتیب ، ATR نوسانات را به عنوان یک سطح مطلق منعکس می کند.
به عبارت دیگر ، ATR به عنوان درصدی از جریان نزدیک نشان داده نمی شود. این بدان معناست که سهام با قیمت پایین ارزش ATR کمتری نسبت به سهام با قیمت بالا دارند.
به عنوان مثال ، یک معامله $ 20-30 دارای ارزش ATR بسیار کمتری نسبت به $ 200-300 است.
به همین دلیل ، مقادیر ATR قابل مقایسه نیستند. حتی تحرکات زیاد قیمت برای یک اوراق بهادار واحد ، مانند کاهش از 70 به 20 ، می تواند مقایسه طولانی مدت ATR را غیر عملی کند.
نمودار 4 ، Google با مقادیر دو رقمی ATR و نمودار 5 نشان دهنده مایکروسافت با مقادیر ATR زیر 1 است. علیرغم مقادیر مختلف ، خطوط ATR آنها اشکال مشابه دارند.
دیدگاه شما