ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت


ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت

پیشینه تحقیق فرایند ارزش گذاری و کاربردها و انتخاب مدل ارزش گذاری و اقسام و معرفی ارزش گذاری به روش ضرایب قیمت دارای ۵۱ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

۲-۱ مقدمه ۵
۲-۲ فرایند ارزش گذاری ۷
۲-۳ کاربردهای ارزش گذاری سهام ۷
۲-۳-۱ مفهوم نظری مدل تجزیه و تحلیل بنیادی ۸
۲-۴پیش بینی عملکرد آتی شرکت ۹
۲-۴-۱ پیش بینی اقتصادی ۹
۲-۴-۲ پیش بینی مالی ۹
۲-۵ انتخاب مدل ارزش گذاری ۱۰
۲-۵-۱ مدل های ارزش گذاری مطلق ۱۰
۲-۵-۲ مدل های نسبی ارزش گذاری ۱۰
۲-۶ انتخاب مدل ۱۰
۲-۷ نقش تحلیلگر مالی ۱۱
۲-۸ ارزش گذاری به روش ضرایب قیمت ۱۱
۲-۸-۱ محاسبه روشهای ضریب قیمت توجیه شده ۱۲
۲-۸-۲ ضرایب دنباله رو و پیشرو ۱۳
۲-۸-۳ نقاط ضعف و قوت روش ضرایب قیمت ۱۳
۲-۹ ضریب قیمت به سود (P/E) ۱۴
۲-۹-۱روش های محاسبه ضریب P/E توجیه شده ۱۶
۲-۹-۲-۱ مدل بنیادی تنزیل جریان های نقدی ۱۷
۲-۹-۲-۲ روش شرکتهای قابل مقایسه ۱۹
۲-۹-۲-۲-۱ مشکلات روش شرکتهای قابل مقایسه ۱۹
۲-۹-۲-۳ برآورد ضریب P/E با استفاده از روش رگرسیون ۲۰
۲-۹-۲-۳-۱ مشکلات روش رگرسیون ۲۱
۲-۱۰ ضریب قیمت بر ارزش دفتری هر سهم (P/B) ۲۱
۲-۱۰-۱ روشش های محاسبه ضریب P/B توجیه شده ۲۴
۲-۱۰-۱-۱ ارزش گذاری بر اساس مقادیر بنیادی مورد انتظار ۲۴
۲-۱۰-۱-۲ ارزش گذاری به روش مقایسه ای ۲۵
۲-۱۱ ضریب قیمت به فروش (P/S) ۲۵
۲-۱۱-۱ محاسبه فروش ۲۶
۲-۱۱-۲ روش های محاسبه ضریب P/S توجیه شده ۲۷
۲-۱۱-۲-۱ ارزش گذاری بر اساس مقادیر بنیادی مورد انتظار ۲۷
۲-۱۱-۲-۲ ارزش گذاری به روش مقایسه ای ۲۸
۲-۱۲ ضریب قیمت به جریان نقدی عملیاتی (PC/CFO) 1 ۲۸
۲-۱۲-۱ روش های محاسبه ضریب P/CFO توجیه شده ۳۰
۲-۱۲-۱-۱ ارزش گذاری بر اساس مقادیر بنیادی مورد انتظار ۳۰
۲-۱۲-۱-۲ ارزش گذاری به روش مقایسه ای ۳۱
۲-۱۳ ضریب ارزش تشکیلات به سود قبل از بهره، مالیات، استهلاک ) (EV/EBITDA ۳۱
۲-۱۳-۱ روش های محاسبه ضریب EV/ EBITDA توجیه شده ۳۳
۲-۱۳-۱-۱ ارزش گذاری به روش مقایسه ای ۳۳
۲-۱۳-۱-۲ روش ارزش گذاری بر اساس مقایدر بنیادی مورد انتظار ۳۳
۲-۱۴ بازده سهام ۳۴
۲-۱۴-۱ تفاوت قیمت: ۳۵
۲-۱۴-۲ سود نقدی هر سهم ۳۵
۲-۱۴-۳ مزایای ناشی از حق تقدم ۳۵
۲-۱۴-۴ مزایای ناشی از پرداخت سود سهمی(سهام جایزه): ۳۶
۲-۱۵ مروری بر تحقیقات انجام شده( داخلی وخارجی) درباره ضرایب قیمت: ۳۶
۲-۱۵-۱ تحقیقات داخلی: ۳۶
۲-۱۵-۲ تحقیقات خارجی: ۴۳
منابع وماخذ: ۴۸

منابع وماخذ:

دوانی، غلامحسین، بورس سهام و نحوه قیمت گذاری سهام ۱۳۸۷، تهران، انتشارات نخستین

عباسی، سعید، بررسی رابطه نسبت های نقدینگی وارزشیابی با بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران ۱۳۸۸، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران

رابرت هاوگن، تئوری نوین سرمایه گذاری، ۱۳۸۵، مترجک پارسائیان علی، خدارحمی بهروز، انتشارات ترمه

سینایی، محمود، بررسی تاثیر خبر تجزیه سهام به سهام جایزه بر بازده سهام در بورس اوراق بهادار، بهار ۱۳۸۴، فصلنامه بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره ۳۹، سال دوازدهم

ایمانی ، حمیدرضا، بررسی قیمت گذاری سهام شرکتها در اولین عرضه سهام آنهابه بورس اوراق بهادار تهران، ۱۳۸۴، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران

بخشیانی، عباس ، راعی، رضا، ارزش گذاری سهام وتحلیل بازار، ۱۳۸۷، چاپ اول، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی

قائمی، محمد حسین، معینی محمدعلی، بررسی رابطه ضریب P/E و متغیرهای کلان اقصادی ، بهار ۱۳۸۶، فصلنامه بررسی های حسابداری ، شماره ۴۷، سال چهاردهم.

فلاح، رضا ، بررسی مقایسه ای رابطه بین سود هر سهم (EPS) و نسبت قیمت به سود هر سهم(P/E) با بازده سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران ۱۳۸۵، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات

ساده، مهدی، روشهای تحقیق با جنبه کاربردی ۱۳۷۵، تهران

تهرانی، رضا و رهنمای فلاروجانی، روح اله( ۱۳۸۸) معیارهای ارزیابی P/B,P/E و عملکرد ترکیبی آنها با استفاده از مدل سود باقیمانده در بورس اوراق بهادار تهران

Penman, H. Financial Statement Analysis and Security Valuation, 2nd edition.McGraw-Hill, New York, NY, 2004.

Penman, ” The Articulation of Price- Earnanas Ratios Market -to- Book Ratios and The Evaluation of Groth”, Journal of Accounting Research, vol34, no2 Autumn 1996.

S.l-1. Handling Valuation Models. Journal of Applied Corporate, 2006

Bhojraj, S., Lee, C.M.C. Who Is My Peer? A Valuation Based Approach to the Selection of Comcarable Firms. Journal of Accounting Research 407-439,2002.

Damodaran “investment valuation: tools and techniques for determining the value of any asset ” , john wiley S: sons inc, A.(1996).

Schreiner, Equity Valuation Using Multiples.An Empirical Investigation, Deutscher Universitats-Verlag, Wiesbaden 2007.

Kisser, M., Jr, andl S White Beck, ” A new Tool in Investment Decision-Making ” Financial Analysis Journal, Vol 19PP.

۱-۲ مقدمه

تعیین ارزش ذاتی سهام شرکت ها و مقایسه آن با قیمت معاملاتی سهام یکی از موضوعات مهم و مورد علاقه سرمایه گذاران در بازار سرمایه است. سرمایه گذاران در بازار سرمایه از مدل های مختلفی برای ارزش گذاری سهام استفاده می کنند. کاربرد این مدل ها به تناسب صنعت و رشته فعالیت شرکت ها با یکدیگر تفاوت دارد. دسته ای از روش های ارزش گذاری به روش های نسبی معروف هستند که بر اساس آنها ارزش هر شرکت نسبت به ارزش سایر شرکتهای هم گروه تعیین می گردد (رضایی، ۲۰۰۱).

مدلهای ارزش گذاری نسبی معمولاً بر اساس ضرایب قیمت نشان داده می شود (بخشیانی وراعی، ۱۳۸۷). برای استفاده ضرایب در ارزشیابی یک شرکت، ما باید مقیاس ارزش (قیمت بازار و محرک ارزش) را تعیین کنیم بطور سنتی ضرایب ارزش حقوق صاحبان سهام مورد استفاده قرار می گیرد زیرا بازار سرمایه برای استفاده ضرایب ارزش حقوق صاحبان سهام مستلزم تعدیلات بیشتر در مورد خالص بدهی نمی باشد (پنمن[۱]، ۲۰۰۴)

منظور از ضریب قیمت، نسبت قیمت سهام، به یکی دیگر از مقیاس های ارزش مانند: سود و یا ارزش دفتری است (بخشیانی وراعی،۸۷). این تعریف آزاد از ضرایب قیمت بطور نظری باعث میشود که ضرایب قیمت متفاوت برای شرکت محاسبه گردد، اما تحلیلگران هر گونه ضریب قیمت ممکن را محاسبه نمی کنند (بوکمن[۲]،۲۰۰۵)

ارزش گذاری بر اساس ضرایب قیمت P/E،P/B،P/S،P/CFO وEV/EBITDA از جمله متداولترین مدل های ارزش گذاری در بازار سرمایه است. نسبت قیمت معاملاتی هر سهم به سود هر سهم تابعی از سه متغیر می باشد؛ نرخ رشد سود مورد انتظار، نسبت سود تقسیمی برای هر سهم و بازده مورد انتظار(هزینه سهام). همانند سایر بنگاهها، موسساتی که نرخ رشد سود مورد انتظار بالایی دارند، نسبت سود تقسیمی پایین و نرخ مورد انتظار سهامداران نیز بالاست. لذا انتظار بر این است تا نسبت قیمت به سود آوری برای آنها بالاتر باشد.

نسبت قیمت بر ارزش دفتری هر سهم، از خارج قسمت ارزش بازار هر سهم بر ارزش دفتری هر سهم به دست می آید. این نسبت به دنبال ارئه ارزش شرکت به وسیله مقایسه ارزش دفتری و ارزش بازار آن می باشد. هر چه نسبت P/B کمتر باشد حاکی ازرپتانسیل بیشتر و ریسک کمتر می باشد. متغیرهای نرخ رشد در سود آوری، نسبت سود تقسیمی، هزینه سهام و بازده حقوق صاحبان سهام مشخص کننده نسبت قیمت معاملاتی هر سهم به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام به ازای هر سهم می باشند.

برای مثال نرخ رشد بالاتر در سودآوری، نسبت های سود تقسیمی بالاتر، هزینه سهام پایین تر و بازده حقوق صاحبان سهام بالاتر باید همه در نسبت قیمت به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بالاتر خود را نشان دهند. از این چهار متغیر، بازده حقوق صاحبان سهام بیشترین تاثیر را روی نسبت قیمت به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام دارد و از این رو یکی از متغیرهای تعیین کننده نسبت فوق می باشد. نسبت قیمت معاملاتی هر سهم به فروش به ازای هر سهم با حاشیه سود و نرخ رشد رابطه مستقیم و با بازده مورد انتظار (هزینه سهام ) رابطه معکوس دارد.

۲-۲ فرایند ارزش گذاری

ارزش گذاری، عبارت است از تخمین ارزش یک دارایی، بر اساس مقایسه آن دارایی با دارایی های مشابه و یا بر اساس ارزش فعلی متغیرهایی که بازده آتی دارایی به آن ها بستگی دارد.

فرایند ارزش گذاری، شامل این مراحل است:

-شناخت شرکت: این مورد شامل ارزیابی صنعت،موقعیت رقابتی شرکت در صنعت و استراتژی شرکت است. تحلیلگر مالی، از این اطلاعات به همراه گزارش های مالی شرکت، برای پیش بینی عملکرد آتی شرکت استفاده می کند. منظور از شناخت شرکت، شناخت استراتژی شرکت و نیز اقتصاد کلان و صنعتی است که زمینه ساز فعالیت شرکت هستند. از انجا که بنگاه های فعال در یک صنعت خاص تحت تاثیر عوامل اقتصادی و تکنولوژیکی مشابهی می باشند، شناخت صنعت، اساس شناخت شرکت است.

-پیش بینی عملکرد آتی شرکت: فروش، سود و موقعیت مالی آتی شرکت، متغیرهای ورودی مدل ارزش گذاری می باشند.

-انتخاب مدل ارزش گذاری: که شامل مدلهای مطلق و نسبی ارزشگذاری می شود.

-محاسبه ارزش شرکت :که ارزش شرکت بر اساس هر یک از مدلهای ارزش گذاری محاسبه می شود (بخشیانی وراعی ۱۳۸۷)

۲-۳ کاربردهای ارزش گذاری سهام

تحلیلگران مالی از مفاهیم و مدل های ارزش گذاری، در موارد زیر استفاده می کنند:

-انتخاب سهام: از مهمترین وظایف تحلیلگر مالی، توصیه خرید یا فروش سهام یک شرکت، بر اساس تفاوت میان قیمت و ارزش ان سهام است. (بخشیانی وراعی،۱۳۸۷)

بطور کلی تئوریهای قیمت گذاری بر اساس دو رویکرد ارزش شرکتها را برآورده میکنند اول مدل تجزیه و تحلیل بنیادی که در این روش ارزش شرکت مستقیما از پرداختهای مورد انتظار آتی بدون رجوع به ارزش بازار سایر شرکتها برآورده میشود.

دوم، مدل ارزشیابی بر مبنای بازار که ارزش برآوری بوسیله بررسی ارزش بازار شرکتهای مشابه بدست می آید در این رویکرد ضریب شرکتهای مشابه (P/E) با محرک ارزش (سودآوری) شرکت مورد بررسی تطبیق میکند (بهوجراج ولی[۱]، ۲۰۰۲)

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.

ارزش گذاری سهام در بورس چیست؟

ارزش گذاری (Valuation) به فرایند تعیین ارزش فعلی (Present value) یک دارایی، شرکت یا کسب و کار گفته می‌شود. ارزش فعلی دارایی یا شرکت می‌تواند بر اساس روش به کار گرفته شده، برابر با ارزش ذاتی (Intrinsic value) یا ارزش اقتصادی (Economic value) آن باشد.

برای ارزشگذاری دارایی‌ها باید پتانسیل کسب درآمد، هزینه‌ی صرف شده، ارزش بازار و موارد مشابه دیگر مربوط به آن دارایی را بررسی کرد. ارزش گذاری شرکت‌ها نیز معمولاً بر اساس معیارهایی مانند پتانسیل رشد و گسترش، مدت زمان فعالیت، توانمندی تیم مدیریت، میزان درآمد فعلی و آتی و … انجام می‌شود.

هدف از ارزش گذاری سهام، ارزیابی صحیح از ارزش یک سهم که برمبنای نرخ بازدهی مورد انتظار ما از یک سرمایه گذاری تعدیل شده به ریسک های آتی آن بدست می آید.

به عنوان مثال با فرض ثبات اقتصادی حاکم (عدم وجود رفتار های هیجانی )و فرض عقلانی بودن تصمیم گیری ها سرمایه گذاری، همواره بازدهی مورد انتظار ما از سرمایه گذاری در یک شرکت با ساختار مطمئن سود آوری مانند فولادمبارکه نسبت به یک شرکت با ساختار نامطمئن سودآوری مانند فاهواز چون ریسک شرکت فولاد مبارکه پایین می باشدکمتر می باشد.(با بیان ساده هر چقدر یک شرکت ریسک بیشتری داشته باشد. بازدهی مورد انتظار ما بالاتر می باشد. مثلا ما انتظار بازدهی بالاتری از سرمایه گذاری در بورس نسبت به سرمایه گذاری در بانک داریم. چون ریسک بازار سهام بالاتر از بانک می باشد)

با توجه به شرایط اقتصادی حاکم، وضعیت، ماهیت شرکت و هدف ما روش ارزش گذاری متفاوت می باشد، به عنوان مثال اغلب شرکت های سرمایه گذاری را برمبنای ارزش دارایی ها، ارزش دفتری شرکت (رویکرد ترازنامه ای) آن محاسبه می کنیم مانند محاسبه NAV شرکت های سرمایه گذاری

در شرایط عدم ثبات اقتصادی بیشتر از ارزش گذاری نسبی مانند (P/S,P/E )نسبت به روش ارزش گذاری مطلق مانند ( DDM) استفاده می شود – زیرا نسبت به نرخ رشد آتی سودهای تقسیمی و ریسک های آتی شرکت اطمینانی (پارامترهای مورد نیاز برای ارزش گذاری مطلق) وجود ندارد.

ارزیابی بر اساس دارایی‌ها شرکت

ارزیابی سهام یا ارزش‌گذاری و تعیین ارزش واقعی سهام یا به‌اصطلاح قیمت‌گذاری سهم از موضوعات بسیار مهمی است که در بررسی و محاسبه ارزش دارائی و سهام شرکت‌ها و همچنین تصمیمات سرمایه‌گذاری حائز اهمیت است در این مقاله سعی بر این است اهداف ارزیابی سهام و دیدگاه کلی در ارزش‌گذاری و قیمت سهام موردبررسی قرار گیرد.

یکی از مطمئن‌ترین روش‌های سرمایه‌گذاری پرسود، خریدوفروش اوراق بهادار می‌باشد بهترین روش سرمایه‌گذاری داشتن سبد متنوعی از اوراق بهادار است ازآنجاکه این نوع سرمایه‌گذاری نیاز به دانش تخصصی و وجوه نقدی تقریباً زیاد دارد کمک گرفتن از شرکت‌های سرمایه‌گذاری که از نهادها و واسط‌های مالی فعال در اوراق بهادار است بسیار حائز اهمیت است.

ارزیابی بر اساس هزینه تاسیس مجدد دارایی‌ها

تجدید ارزیابی به بیان ساده به معنای به‌روز کردن ارزش دارایی‌های شرکت‌ است. درواقع افزایش مبلغ دفتری یک دارایی درنتیجه تجدید ارزیابی آن مستقیماً تحت عنوان مازاد تجدید ارزیابی ثبت و در ترازنامه به‌عنوان بخشی از حقوق صاحبان نمایش داده می‌شود.

تجدید ارزیابی روشی است که برای ارزش ثبت شده دارایی انجام می شود تا دقیقا ارزش آن در بازار فعلی را منعکس کند به این منظور باید نسبت به این که تجدید ارزیابی چیست و چه منفعتی دارد، آگاهی کسب کرد. با استفاده از نرم افزار صورتحساب، پیگیری ارزش دارایی های شما راحت تر از همیشه است به هر حال باید درباره مدیریت دارایی شرکت اطلاعات بیشتری کسب کنید.

كاهش قدرت خريد پول كشورها در طول زمان يا به عبارت ديگر، تورم و همچنين، تغييرات عمده در قيمت هاي نسبي كالاها و خدمات بويژه در دوره هايي كه سيستم چند نرخي ارز به كار مي رود موجب مي‌شود كه اطلاعات مربوط به ارزش‌هاي تاريخي (يا قيمت تمام شده) دارايي هاي ثابت و سرمايه گذاري‌هاي بلندمدت كه در صورت‌هاي مالي متعارف منعكس مي شوند از ارزش‌هاي جاري كه بيان كننده واقعيت هاي اقتصادي هستند به شدت فاصله بگيرد و در نتيجه، اطلاعات مزبور براي تصميم گيري هاي اقتصادي، نامربوط، نارسا و غيرقابل استفاده شوند.

ارزیابی بر اساس دیدگاه سودآوری شرکت

ارزش گذاری سهام بورس یا ارزشیابی سهام بورس مهمترین وظیفه هر سرمایه گذار در بازار بورس می‌باشد.اگر سرمایه گذار بخواهد در بازار بورس موفق شده و ماندگار شود، باید خود قادر باشد تا ارزش واقعی سهام را پیدا کند.

بررسی رابطه بین قیمت با سود نقدی، سود هر سهم و رشد سود سهام برای صنایع مختلف اولین بار توسط رابرت گوردون(۱۹۶۲، ۱۹۵۹) با استفاده از مدل رگرسیون خطی انجام گرفت. این مدل به عنوان یک تحلیل تجربی موفق مبتنی بر یک مدل نظری معتبر، به مدل ارزش گذاری گوردون معروف شد .

بررسی رابطه بین قیمت با سود نقدی، سود هر سهم و رشد سود سهام برای صنایع مختلف اولین بار توسط رابرت گوردون(۱۹۶۲، ۱۹۵۹) با استفاده از مدل رگرسیون خطی انجام گرفت. این مدل به عنوان یک تحلیل تجربی موفق مبتنی بر یک مدل نظری معتبر، به مدل ارزش گذاری گوردون معروف شد و به سرعت به جایگاه قابل توجهی دست یافت.

ارزش گذاری سهام بورس و شرکتهای بورسی بر اساس ۵ دیدگاه زیر انجام می‌شود:

  1. ارزیابی بر اساس دارایی‌ها شرکت
  2. ارزیابی بر اساس هزینه تاسیس مجدد دارایی‌ها
  3. ارزیابی بر اساس دیدگاه سودآوری شرکت
  4. ارزیابی بر اساس تنزیل جریان‌های نقدی شرکت
  5. ارزیابی بر اساس معیارهای مقایسه‌ای شرکتها

در رویکرد دارایی محور، بیشتر در پی محاسبه ارزش دارایی‌های شرکت به ازای هر سهم هستیم.

در رویکرد دوم تلاش می‌کنیم هزینه تاسیس مجدد یک شرکت با امکاناتی مشابه را، مبنای ارزشیابی قرار دهیم.

در ارزش گذاری سهام بورس، ارزیابی بر اساس سودآوری شرکت‌ها، متمرکز بر تخمین سود سال‌های آتی شرکت می‌باشد.

رویکرد چهارم به دنبال محاسبه آثار درآمدی احتمالی منابع پولی و نقدی شرکت در آینده است.

معیارهای مقایسه‌ای هم پی‌گیر مقایسه چند شرکت مشابه بر اساس معیاری خاص مثل نسبت P/E هستند.

ارزیابی بر اساس تنزیل جریان‌های نقدی شرکت

جریانات نقدی تنزیل شده (Discounted Cash Flows) یک روش ارزیابی است که برای تعیین جذابیت یک فرصت سرمایه گذاری به کار می‌رود. تحلیل جریانات نقدی تنزیل یافته از تخمین‌های جریان نقدی آزاد آتی و تنزیل آن‌ها استفاده می‌کند تا به تخمین ارزش فعلی برسد که برای ارزیابی پتانسیل یک سرمایه گذاری مورداستفاده قرار می‌گیرد. اگر ارزش به‌دست‌آمده از طریق تحلیل جریان نقدی تنزیل یافته بیشتر از هزینه فعلی سرمایه گذاری ها باشد، این فرصت ممکن است فرصت خوبی به شمار بیاید.

یکی از روش های متفاوت در قیمت گذاری سهام استفاده از تنزیل جریان نقدی شرکت در قیمت گذاری سهام شرکت بورسی است. قیمت گذاری سهام به روش تنزیل جریان نقدی مبتنی بر ارزش فعلی تمام جریان های نقدی آتی شرکت است که بر اساس آن قیمت سهم تعیین خواهد شد. در ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت اولین مرحله قیمت گذاری به روش تنزیل وجوه نقد باید جریان های نقدی آتی شرکت برآورد شده و ارزش امروز آن مورد محاسبه قرار گیرد زیرا در نظر گرفتن تورم بر روی جریان نقدی آینده و کاهش ارزش پول تاثیر زیادی درقیمت گذاری سهام دارد. هر تنزیل جریان وجوه نقدی هزینه سرمایه ای دارد که در واقع این هزینه سرمایه نرخی است که جهت تنزیل جریان‌های نقدی آتی به ارزش فعلی استفاده می شود. در صورتی که قیمت به ‌دست ‌آمده از روش تنزیل جریان نقدی بیش‌تر از هزینه سرمایه باشد، می توان فرصت سرمایه گذاری را مناسب دانست.

ارزیابی بر اساس معیارهای مقایسه‌ای شرکت‌ها

قیمت گذاری به روش معیارهای مقایسه ای از ضرایب برای ارزش گذاری سهام استفاده می کند. ضریب به دسته ای از شاخص ها گفته می شود که برای قیمت گذاری سهام مورد استفاده قرار می گیرند. ضرایبی که در قیمت گذاری به روش معیارهای مقایسه ای استفاده می شود به دو نوع قیمتی و بنگاهی تقسیم می شود.

ضریب قیمتی از تقسیم ارزش بازار سهام بر کمیت بنیادی ارزش شرکت بدست می آید. در این روش قیمت سهام ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت بر اساس میزان سودخالص، دارایی خالص و جریان نقدی شرکت و… تعیین می شود.

ضریب بنگاهی از تقسیم ارزش بازار بنگاه بر معیاری بنیادین از ارزش شرکت بدست می آید و تمرکز قیمت گذاری بر روی سود عملیاتی، فروش، جریان نقد عملیاتی و… است.

در روش‌ قیمت گذاری به روش معیارهای مقایسه‌ای معمولا از ضرایب صنعتی که شرکت در آن حوزه فعالیت دارد (و نه فقط یک شرکت) استفاده می کنند.

اگر بخواهیم ضریب یا نسبت را تعریف کنیم، می‌توانیم چنین بگوییم که این عوامل، شاخص‌هایی هستند که در ارزش‌گذاری بر روی سهام مورد استفاده قرار می‌گیرند.

ضرایب قیمتی را از طریق تقسیم کردن ارزش بازار سهام بر یک کمیت بنیادی از ارزش شرکت به دست می‌آورند. هم‌چنین ضرایب ارزش بنگاه نیز نشان‌دهنده ارزش بازار بنگاه (و نه تنها حقوق صاحبان سهام) بر مبنای یک معیار بنیادی از ارزش شرکت است.

ایده اساسی و اصلی به‌کارگیری ضرایب قیمتی و تعیین ارزش سهام، تعیین سود خالص دارایی است. یعنی سرمایه‌گذاران می‌خواهند بدانند که میزان دارایی خالص چقدر است و جریان‌های نقدی آن به چه میزان است. ضرایب ارزش بنگاه نیز بر همین اساس چنین نقشی را ایفا می‌کند. یعنی استفاده از این ضرایب برای سنجش و به دست آوردن ارزش بازار کل بنگاه، بر مبنای سود عملیاتی، فروش، جریان نقد عملیاتی و دیگر معیارهاست.

بهترین مدل های ارزش گذاری سهام کدام است؟

ارزش گذاری یکی از مهم ترین مفاهیم مالی و بورس است که یکی از چالش برانگیزترین مراحل تحلیل بنیادی شرکتی است. افرادی که در زمینه معاملات در بازار بورس اوراق بهادار فعال هستند به دنبال یافتن دارایی ارزان هستند. دارایی ارزان بدین معنی است که دارایی مورد نظر (که در اینجا سهام شرکتها است) در بازار، ارزشی کمتر از ارزش واقعی اش داشته باشد و به اصطلاح ارزنده باشد. در ادامه به مدل های مرسوم ارزش گذاری سهام شرکتی اشاره می شود.

ارزش گذاری سهام چیست؟

ارزش‌گذاری سهام به معنای تخمین تقریبی ارزش شرکت از طریق بررسی پارامترهای مختلف است. مدل های ارزش گذاری سهام نیز بسیار متنوع هستند. استفاده از واژه تخمین تقریبی در این تعریف به این خاطر است که محاسبه دقیق ارزش واقعی یک شرکت تقریبا نشدنی است. سرمایه‌گذاران برای آگاهی از ارزش شرکت یا اوراق بهادار مورد نظر برای سرمایه‌گذاری و صاحبان کسب‌و‌کار با هدف آگاهی از ارزش فروش بنگاه‌شان، ناگزیر به ارزش‌گذاری هستند.

اهداف و کاربردهای ارزش‌گذاری

تحلیلگران سهام، در شرکت‌ها و مؤسسات مختلفی فعالیت دارند و با توجه به حوزه کاری خود، هر کدام هدف خاصی را از ارزش‌گذاری دنبال می‌کنند که برخی از این اهداف عبارت‌اند از:

انتخاب سهام

یکی از اصلی‌ترین اهداف ارزش‌گذاری، شناسایی سهام مناسب است. تحلیلگران همواره در پی یافتن ارزش ذاتی یک سهم و مقایسه آن با قیمت بازار آن هستند تا بتوانند از این طریق سهام کم ارزشیابی شده (Undervalued) و بیش ارزشیابی شده (Overvalued) را شناسایی کنند. از جمله ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت مهم‌ترین وظایف تحلیلگران مالی، توصیه به خرید، فروش یا نگهداری سهام بر‌اساس ارزش‌گذاری است.

ارزیابی رویدادهای شرکتی

منظور از رویدادهای شرکتی مواردی مانند ادغام و تملیک، واگذاری، تجزیه سهام یا تغییر در ساختار سرمایه شرکت است. این موارد با تغییر در ساختار جریانات نقدی شرکت، ارزش سهم آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در چنین مواردی، تعیین ارزش یک شرکت الزامی است.

ارزیابی شرکت‌های غیر بورسی

با توجه به اینکه امکان کشف قیمت سهام برای شرکت‌های غیر بورسی وجود ندارد، ارزش‌گذاری به تعیین ارزش سهام این شرکت‌ها کمک می‌کند. این فرآیند به‌خصوص در عرضه‌های اولیه (یا IPO) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از این جهت ارزش‌گذاری نقش مهمی در توسعه فرآیند خصوصی‌سازی و عرضه سهام از طریق بازارهای مالی کشور ازجمله بورس و فرابورس ایفا خواهد کرد.

ارائه شاخص ارزیابی عملکرد

یکی از اهداف ارزش‌گذاری شرکت، کسب اطلاعاتی در خصوص فعالیت موسسات اقتصادی و عملکرد مدیران است. تجزیه و تحلیل نسبت‌های مالی به‌عنوان بخشی از فرآیند ارزش‌گذاری می‌تواند آگاهی سرمایه‌گذاران را در این زمینه افزایش دهد.

ارزش‌گذاری کسب‌و‌کارهای نوپا (استارت‌آپ‌ها)

مؤسسان یک استارتاپ برای جذب سرمایه و توافق با سرمایه‌گذاران نیازمند ارزش‌گذاری کسب و کار خود هستند تا معیاری برای مذاکره بین سرمایه‌گذاران و مؤسسان استارتاپ ها وجود داشته باشد.

پرداخت با استفاده از سهام

در برخی از موارد، شرکت‌ها بخشی از حقوق و مزایای مدیران خود را از طریق تخصیص سهام شرکت به آن‌ها، پرداخت می‌کنند که در این شرایط برای تعیین تعداد سهامی که باید به هر شخص تخصیص پیدا کند، ارزش‌گذاری سهام شرکت ضروری است.

چگونه سهام یک شرکت را ارزش‌گذاری کنیم؟

ارزش‌گذاری سهام که در یک جمله تخمین ارزش ذاتی سهام تعریف می‌شود، فرآیندی پیچیده است و به‌طورکلی می‌توان آن را ترکیبی از علم و هنر دانست که لازم است تحلیلگر پنج اقدام اساسی را در این فرآیند انجام دهد.

  1. فهم کامل کسب و کار شرکت:اولین و مهم‌ترین قدم در فرآیند ارزش‌گذاری، درک کامل و همه‌جانبه از فضای اقتصاد کلان داخلی و خارجی، صنعت و جایگاه شرکت از نظر رقابت‌پذیری در آن صنعت است.
  2. پیش‌بینی عملکرد آتی شرکت:در این مرحله لازم است تحلیلگر عملکرد آتی شرکت را از نظر فروش، سودآوری و سود نقدی ربه منظور استفاده در مدل‌های ارزش‌گذاری پیش‌بینی کند.
  3. انتخاب روش ارزش‌گذاری مناسب:با توجه به ویژگی‌های شرکت و هدف از ارزش‌گذاری باید روش مناسب ارزش‌گذاری را انتخاب کرد.
  4. تبدیل پیش‌بینی به ارزش‌گذاری:براساس پیش‌بینی انجام‌ شده برای عملکرد آتی شرکت و روش ارزش‌گذاری انتخابی، ارزش شرکت محاسبه می‌شود.
  5. به‌کارگیری نتایج فرآیند ارزش‌گذاری:در مرحله پایانی ارزش‌گذاری، نتایج به‌دست‌آمده به‌منظور تصمیم‌گیری نهایی مانند توصیه یا عدم توصیه به سرمایه‌گذاری در سهام شرکت به کار گرفته خواهد شد.

انواع روش‌های ارزش‌گذاری سهام

روش‌های متعددی برای ارزش‌گذاری سهام وجود دارد که با توجه به نوع فعالیت، ساختار مالی و حوزه فعالیت شرکت می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد، اما به‌طورکلی می‌توان این روش‌ها را در دو دسته کلی طبقه‌بندی کرد:

روش مطلق‌ (مستقل)

در این روش، ارزش‌گذاری سهام به عوامل و فاکتورهای بنیادی شرکت وابسته است و به‌طورکلی شامل تجزیه و تحلیل اطلاعات مختلفی است که از صورت‌های مالی شرکت استخراج می‌شود. بسیاری از روش‌های ارزیابی مطلق سهام بر عوامل بنیادی شرکت مانند جریان‌های نقدی، سود سهام، نرخ رشد و ارزش دارایی‌های مشهود تأکید دارند و مدل‌هایی مانند تنزیل سود نقدی (DDM) ، تنزیل جریانات نقدی (DCF) و خالص ارزش دارایی ها (NAV) در این طبقه قرار می‌گیرند.

روش نسبی (قیاسی)

برخلاف روش ارزش‌گذاری مستقل، روش نسبی به مقایسه وضعیت یک شرکت با وضعیت سایر شرکت‌های وابسته می‌پردازد.

در این روش، معیار ارزش‌گذاری سهام یک شرکت تنها ارزش ذاتی و واقعی آن شرکت نخواهد بود بلکه وضعیت شرکت با استفاده از برخی نسبت‌ها و ضرایب با وضعیت سایر شرکت‌های مشابه قیاس می‌شود. نسبت پرکاربرد مورد استفاده در این روش نسبت قیمت به سود محقق شده (P/E) است.

روش‌های موجود در این دسته به دلیل سهولت در محاسبات و مفاهیم مورد استفاده در آن‌ها، نسبت به روش مطلق (مستقل) بیشتر مورد استقبال فعالان بازارهای مالی قرار می‌گیرند اما ممکن است در تفسیر این نسبت‌ها نکات مهم و حساسی نادیده گرفته شود.

ارزش گذاری بر اساس ارزش فعلی جریان‌های نقدی آتی

این نوع از ارزش گذاری که نمونه ای از ارزش گذاری مطلق سهام است بر پایه ارزش فعلی جریان‌های نقدی آتی بر این مبنا تعریف می‌شود که مالک هر سهم، در حقیقت مالک بخشی از جریانات نقدی است که قرار است در آینده توسط شرکت کسب شود. این روش که مبنای مدل‌های تنزیل شده جریانات نقدی یا (DCF) Discounted Cash Flow است، براساس نوع جریان نقد به چند نوع طبقه بندی میشوند.

ارزش گذاری بر مبنای مدل تنزیل سود تقسیمی ( مدل DDM)

یکی از رایج‌ترین مدل های ارزش گذاری سهام، مدل تنزیل سود تقسیمی یا (DDM) Dividend Discount Model است که جریان نقدی را برابر سود تقسیمی شرکت تعریف می‌کند. در واقع این مدل می‌کوشد تا ارزش فعلی شرکت را از طریق محاسبه ارزش فعلی سودهای نقدی که شرکت در آینده تقسیم خواهد کرد، به دست آورد. معمولا زمانی از این مدل برای محاسبه ارزش سهام یک شرکت استفاده می‌شود که:

  • شرکت سودده باشد و سود نقدی پرداخت کند.
  • سیاست تقسیم سود، منطقی و متناسب با سودآوری شرکت است.
  • سرمایه‌گذار قادر نیست سیاست تقسیم سود شرکت را تغییر دهد.

بنابراین با فرض آنکه یک شرکت شرایط گفته شده را دارد به پیش بینی صورت سود و زیان و سپس سود تقسیمی آن با استفاده از ضریب تقسیم سود شرکت میکنیم و سود تقسیمی دوره های مختلف را در صورت فرمول زیر قرار داده و پس از اینکه نرخ تنزیل (نرخ بازدهی مورد انتظار از سرمایه گذاری) را در مخرج فرمول گذاشته و در نهایت ارزش فعلی سودهای تقسیمی دوره های آتی بدست می آید.

به طور مثال یک تحلیل گر سود تقسیمی شرکت الف را برای 4 دوره آتی به ترتیب به مقدار 100، 95، 110 و 115 تومان پیش بینی میکند. قیمت سهم با فرض نرخ بازدهی مورد انتظار (K) در سالهای آتی یکسان و به میزان 25 درصد است. جایگذاری موارد فوق در فرمول مانند شکل زیر است.

بنابراین ارزش فعلی سودهای نقدی پیش بینی شده برای 4 دوره بعد 244 تومان است اما نکته مهم این است که در انتهای دوره چهارم باز هم سود تقسیمی وجود دارد و میبایست ارزش آن را حساب کرد. در اینجا به دلیل اینکه مسئله به سادگی بیان شود و موجب سردرگمی نشود از ذکر آن خود داری شده است. برای اینکه از محاسبات ریاضیات مالی و ارزش زمانی پول مطلع شوید پیشنهاد می شود مقاله زیر را مطالعه کنید.

ارزش گذاری بر مبنای مدل جریان نقدی آزاد (FCF)

یکی دیگر از مدل های ارزش گذاری سهام، مدل جریان نقدی آزاد یا (FCF) Free Cash Flow است. معمولا زمانی از این مدل برای محاسبه ارزش سهام یک شرکت استفاده می‌شود که:

  • شرکت سود نقدی سهام پرداخت نمی‌کند یا سود پرداختی، متناسب با سودآوری شرکت نیست.
  • جریان نقدی آزاد، شاخص مناسبی برای محاسبه سوددهی شرکت است.
  • ارزش‌گذاری از نگاه سهامدار عمده در حال انجام است.
  • سرمایه‌گذار مالکیت کنترلی در شرکت دارد و در سیاست‌های شرکت ازجمله تقسیم سود تأثیرگذار است.

فرمول گفته شده در بخش قبل نیز برای این روش به کار برده میشود با این تفاوت که به جای سود تقسیمی که در صورت قرار میگیرد، جریان نقدی آزاد (FCF) قرار داده میشود.

جریان نقدی آزاد خود به دو مورد تقسیم می‌شود:

جریان نقدی آزاد شرکت یا (FCFF) Free Cash Flow to the Firm

جریان نقدی آزاد شرکت، جریان نقدی باقیمانده قابل‌توزیع پس از پرداخت هزینه‌های عملیاتی و سرمایه‌ای شرکت، برای همه سرمایه‌گذاران یک شرکت اعم از وام‌دهندگان و سهام‌داران است.

از آنجا که پرداخت‌های بهره و اثرات اهرمی در محاسبه FCFF مورد توجه قرار نمی‌گیرند، از FCFF به عنوان جریان نقدی غیر اهرمی نیز یاد می‌شود.

جریان نقدی آزاد صاحبان سهام یا (FCFE) Free Cash Flow to Equity

در واقع همان جریان نقدی آزاد شرکت است که مخارج بدهی شامل پرداخت‌های مربوط به بهره و اصل بدهی از آن کسر شده، به همین دلیل به آن جریان نقدی آزاد اهرمی نیز گفته می‌شود.

این روش بیانگر این است که در نهایت چه میزان وجه نقد برای سهام‌داران شرکت در دسترس است. در تنزیل جریانات نقدی صاحبان سهام باید از بازده مورد نظر سهام استفاده کرد. جریان نقدی آزاد سهامداران طبق رابطه زیر محاسبه می‌شود:

نکته قابل‌توجه این است که اگر شرکت دارای سهام عادی به‌عنوان تنها منبع سرمایه باشد، FCFF و FCFE آن شرکت برابر خواهد بود.

استفاده از جریان نقدی آزاد یا FCF برای محاسبه ارزش ذاتی سهام برای حالت‌های زیر مناسب است:

  • شرکت سود تقسیمی نداشته باشد.
  • سود تقسیمی شرکت صفر نیست، اما بسیار کم یا بیشتر از جریان نقدی آزاد صاحبان سهام است.
  • سرمایه‌گذار مالکیت کنترلی در شرکت دارد و در سیاست‌های شرکت ازجمله تقسیم سود تأثیرگذار است.

ارزش گذاری نسبی

روش ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت، رایج‌ترین مدل های ارزش گذاری سهام شرکت‌هاست. در ارزش گذاری نسبي، ارزش یک دارایی با توجه به قیمت‌گذاری دارایی‌های مشابه انجام می‌شود.

متدوال‌ترین مدل های ارزش گذاری نسبی که برای این کار مورد استفاده قرار می‌گیرند عبارتند از:

  • نسبت قیمت به سود هر سهم یا P/E
  • نسبت قیمت به ارزش دفتری یا P/BV
  • نسبت قیمت به فروش یا P/S

به عنوان مثال، اگر نرخ بهره بدون ریسک (نرخ بهره بانکی) را معادل سالیانه ۲۵ درصد در نظر بگیریم، در این صورت دوره بازگشت سرمایه ۴ سال خواهد بود و بدین معناست که سرمایه‌گذار پس از گذشت ۴ سال سودی معادل اصل سرمایه خود را دریافت کرده است. نسبت P/E هم مفهومی مشابه با همین توضیحات دارد و می‌توان در این شرایط P/E مورد انتظار بازار را ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت ۴ در نظر گرفت.

حال فرض کنید بخواهیم با استفاده از روش P/E ارزش فعلی سهام یک شرکت را محاسبه کنیم. اگر سود هر سهم شرکت ۲۵۰ تومان اعلام شده باشد، خواهیم داشت:

یعنی با توجه به شرایط، قیمت تعادلی این سهم ۱۰۰۰ تومان ارزش گذاری می‌شود.

نسبت P/E انواع مختلفی دارد که میتوان به P/E ttm یا گذشته نگر و P/E forward اشاره کرد. شما میتوانید نسبت P/E گذشته نگر را در سایت TSETMC برای هر شرکت مشاهده کنید.

نسبت P/BV هم نسبت قیمت به ارزش دفتری سهام است. برای محاسبه ارزش دفتری سهام از ترازنامه شرکت استفاده میکنیم و حقوق صاحبان سهام شرکت را بر تعداد برگه های سهم تقسیم کرده و ارزش دفتری را محاسبه میکنیم. سپس نسبت قیمت به ارزش دفتری را برای این سهام محاسبه میکنیم.

نسبت P/S نیز همان نسبت قیمت به فروش است که در صفحه TSETMC در باکس وسط نیز قابل مشاهده است. برای محاسبه این نسبت کافی است که مقدار کل فروش شرکت را بر تعداد سهام تقسیم کرده و در نهایت قیمت را بر این مقدار تقسیم کنید.

نحوه ارزش گذاری شرکت ها و دارایی ها

همه ما دوست داریم یا در مواقعی حتی مجبور هستیم ارزش دارایی‌های خود را بدانیم. ارزش گذاری یا تعیین ارزش دارایی‌ ها فرایندی است که طبق آن ارزش مالی یک دارایی اعم از شرکت یا کسب و کار، املاک و مستغلات، ماشین‌آلات و تجهیزات، سهام، اوراق قرضه و نیز اختیار معامله محاسبه می‌شود. اصولا ارزش گذاری زمانی انجام می‌شود که قرار است یک شرکت یا یک دارایی خرید و فروش، بیمه یا مصادره شود. در این مطلب با نحوه ارزش گذاری شرکت ها و دارایی ها آشنا می‌شویم.

ارزش گذاری شرکت ها

فهرست مطالب

دارایی ها را می‌توان به دارایی های مشهود و نامشهود تقسیم بندی کرد. همچنین ارزش گذاری می‌تواند هم بر دارایی ها و هم دیونی مثل اوراق قرضه‌ای که یک شرکت صادر می‌کند انجام شود.

ارزش دارایی های مشهود

منظور از دارایی های مشهود دارایی های فیزیکی است که توسط یک سازمان یا شرکت خریداری شده تا کالاها یا محصولات خود را تولید کند یا خدمات مدنظر را ارائه نماید. دارایی های مشهود را می‌توان هم به دارایی های ثابت، مثل سازه، زمین و ماشین آلات، و هم به دارایی های ارزی، مثل پول نقد تقسیم بندی کرد.

نمونه‌های دیگری از دارایی‌های یک شرکت عبارتند از وسایط نقلیه، تجهیزات رایانه‌ای و فناوری اطلاعات، سرمایه گذاری‌ها، مبالغ پرداختی، سهام موجود و غیره.

  • آن شرکت باید به ترازنامه خود مراجعه نموده و دارایی های مشهود و نامشهود را شناسایی کند.
  • از دارایی کل، ارزش کل دارایی های نامشهود را کسر کند.
  • از آنچه باقی مانده، ارزش کل بدهی ها را کم کند. مقدار به دست آمده دارایی مشهود خالص یا ارزش خالص دارایی های مشهود می‌باشد.

به این مثال ساده دقت کنید:

ترازنامه دارایی های کل: 5 میلیارد تومان

کل داریی های نامشهود: 1.5 میلیارد تومان

کل بدهی‌ها: 1 میلیارد تومان

کل دارایی های مشهود: 2.5 میلیارد تومان

در مثال بالا، کل دارایی های شرکت الف 5 میلیارد تومان است. وقتی کل دارایی های نامشهود آن به ارزش 1.5 میلیارد از کل دارایی کم شود 3.5 میلیارد تومان باقی می‌ماند. وقتی کل بدهی ها که 1 میلیارد تومان است نیز کسر شود 2.5 میلیارد تومان می‌ماند که ارزش دارایی های مشهود خالص شرکت است.

  • اموال یا سایر دارایی های ثابت که ارزش آن‌ها تغییر کرده است
  • دارایی یا سهام قدیمی که باید با تخفیف فروخته شود
  • بدهی های بد به کسب و کار (بدهی بد به وام‌ها یا مانده‌های معوقی اطلاق می‌شود که دیگر قابل وصول نیستند و باید حذف شوند.)

ارزش دارایی های نامشهود

دارایی های نامشهود دارایی هایی هستند که شکل فیزیکی ندارند اما باز هم برای شرکت سود به همراه می‌آورند. این نوع دارایی‌ها شامل حق و امتیازات انحصاری، ثبت اختراع، لوگوها، علائم تجاری و نام تجاری هستند.

برای نمونه، یک شرکت چندملیتی را در نظر بگیرید که با دارایی هایی به ارزش 500 میلیارد تومان ورشکسته شده و چیزی از دارایی های مشهود آن باقی نمانده است. این شرکت باز هم می‌تواند به خاطر دارایی های نامشهود مثل نام برند و امتیازات انحصاری خود ارزش داشته باشد چرا که سرمایه گذاران و شرکت‌های زیادی هستند که حاضرند دارایی های نامشهود این شرکت را مال خود کنند.

  • رویکرد بازار: در این روش بر اساس شواهد بازار مبنی بر آنچه اشخاص ثالث برای دارایی های نامشهود قابل مقایسه پرداخت کرده‌اند می‌توان ارزش دارایی‌های نامشهود را به دست آورد (در عمل، اعمال این روش ممکن است بسیار دشوار باشد).
  • رویکرد درآمد: در این رویکرد فرض می‌شود که ارزش یک دارایی، ارزش فعلی درآمدهای حاصل از آن در آینده است.
  • رویکرد بهای تمام شده: در این روش بر اساس برآورد هزینه های ساخت یا حصول یک دارایی نامشهود جدید که کم و بیش کاربرد همان دارایی موجود را دارد ارزش دارایی مشخص می‌شود.

در این روش‌ها مواردی مانند معاملات قابل مقایسه، درآمدهای مازاد، رهایی از حق انحصار، هزینه‌های جایگزین یا بازتولید و تحلیل شبیه‌سازی مدنظر قرار می‌گیرند. به طور کلی، می‌توانی ارزش سرقفلی را بر اساس محاسبه ارزش ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت باقیمانده، با کم کردن ارزش خالص دارایی‌ها از ارزش حقوق صاحبان سهام، تعیین کرد.

برخلاف دارایی‌های مشهود که در طول زمان مستهلک می‌شوند، دارایی‌های نامشهود (و به ویژه مالکیت معنوی) اغلب با گذشت زمان ارزش بیشتری می‌یابند. با این حال، قوانین حسابداری اجازه نمی‌دهد که این افزایش در ارزش در ترازنامه قید شود. هنگام ارزیابی دارایی‌های نامشهود، بهتر است به دنبال مشاوره حرفه‌ای باشید یا با یک حسابدار مشورت کنید.

ارزش گذاری شرکت ها یا کسب و کارها

ارزش گذاری شرکت ها یا کسب و کارها

ارزش گذاری شرکت ها یا کسب و کارها فرایندی است که در آن ارزش اقتصادی یک واحد کاری یا شرکت تعین می‌شود. از ارزش گذاری کسب و کار می‌توان برای تعیین ارزش منصفانه یک شرکت به دلایل مختلفی از جمله ارزش فروش، ایجاد مالکیت مشارکتی، امور مالیاتی و غیره استفاده کرد. معمولا صاحبان کسب و کارها و شرکت‌ها برای تخمین عینی ارزش کسب و کار خود به ارزیابان حرفه ای مراجعه می‌کنند.

مبانی ارزش گذاری کسب و کارها

مقوله ارزش گذاری مشاغل اغلب در امور مالی شرکت‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد. معمولا ارزش گذاری شرکت ها و کسب و کارها زمانی اهمیت پیدا می‌کند که یک شرکت بخواهد بخشی یا تمام شرکت خود را بفروشد یا شرکت دیگری را بخرد یا با آن ادغام شود. برای ارزش گذاری یک شرکت ارزش فعلی آن با استفاده از معیارهای عینی تعیین و تمامی جنبه‌های آن شرکت سنجیده می‌شود.

در تعیین ارزش یک کسب و کار عواملی مثل تحلیل مدیریت شرکت، ساختار سرمایه، چشم انداز سودآوری آتی یا ارزش بازار دارایی‌های آن شرکت لحاظ می‌شوند. ابزار ارزش گذاری ممکن است در بین ارزیابان، کسب و کارها و صنایع مختلف متفاوت باشد. به طور معمول ارزش گذاری شرکت ها شامل بازبینی صورت های مالی، الگوهای جریان نقدی تنزیل شده و مقایسه با کسب و کارهای مشابه می‌باشد.

ارزش گذاری شرکت ها برای گزارشات مالیاتی نیز اهمیت دارد. برخی از رویدادهای مرتبط با مالیات، مثل خرید، فروش یا اعطای سهام یک شرکت بنابر ارزش آن شرکت مشمول مالیات می‌شوند.

نسبت قیمت به درآمد یا P/B چیست؟

نسب قیمت به درآمد یا P/B عبارت است از ارزش یک کسب و کار تقسیم بر سود آن بعد از کسر مالیات. برای مثال، شرکتی که هر سهم آن 40 تومان باشد و سود حاصل از هر سهم بعد از مالیات 8 تومان شود، نسبت P/B آن برابر با 5 می‌شود.

برای ارزش گذاری یک کسب و کار می‌توانید از این معادله استفاده کنید:

ارزش کسب و کار = سود خالص (سود بعد از کسر مالیات) x نسبت P/B

بعد از اینکه نسبت P/B را به دست آوردید آن را در آخرین میزان سود شرکت بعد از کسر مالیات ضرب می‌کنید تا ارزش شرکت مشخص شود. برای مثال، اگر نسبت P/B یک شرکت عدد 6 باشد و سود شرکت بعد از مالیات معادل 100.000.000 تومان شود، ارزش این شرکت 600.000.000 تومان می‌باشد.

شیوه های مختلف ارزش گذاری شرکت ها

شیوه های مختلف ارزش گذاری شرکت ها

راه‌های مختلفی برای تعیین ارزش یک شرکت وجود دارد. در ادامه با برخی از این روش‌ها آشنا می‌شوید.

ارزش بازار (Market Capitalization)

ارزش بازار یا Market Capitalization (به اختصار: Market Cap) ساده‌ترین شیوه برای ارزش گذاری شرکت ها محسوب می‌شود. در این روش قیمت سهام شرکت در تعداد کل سهام شرکت ضرب می‌شود. برای مثال، در سال 2018 سهام شرکت مایکروسافت به قیمت 86.35 دلار معامله می‌شد و تعداد کل سهام آن 7.715 میلیارد بود. بنابراین ارزش شرکت مایکروسافت در ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت سال 2018 برابر می‌شد با: 86.35×7.715m = 666.19 میلیارد دلار.

شیوه درآمد زمان

در روش درآمد زمان، جریان درآمدهای حاصله در یک بازه زمانی مشخص ضربدر مقداری می‌شود که بنابر نوع صنعت و محیط اقتصادی ممکن است متفاوت باشد. به عنوان مثال، ارزش یک شرکت فناوری ممکن است 3 برابر درآمد شود، در حالی که یک شرکت خدماتی 0.5 برابر ‌شود.

ضریب سود

در مقایسه با شیوه درآمد زمان، ضریب سود می‌تواند تصویر دقیق‌تری از ارزش واقعی یک شرکت ارائه نماید چرا که در قیاس با درآمد فروش، سود یک شرکت شاخص موثرتری برای موفقیت مالی محسوب می‌شود. ضریب سود، سودهای آینده را در برابر جریان نقدی که می‌تواند با نرخ بهره فعلی در مدت زمان مشابه سرمایه‌گذاری شود تعدیل می کند. به عبارت دیگر، نسبت فعلی P/E را با توجه به نرخ بهره فعلی تنظیم می‌کند.

شیوه جریان نقدی تنزیل شده

شیوه جریان نقدی تنزیل شده یا روش DCF شبیه ضریب سود است. این روش بر اساس پیش بینی جریانات نقدی آینده است که برای بدست آوردن ارزش بازار فعلی شرکت تنظیم می‌شود. تفاوت اصلی بین روش جریان نقدی تنزیل شده و روش ضریب سود این است که برای محاسبه ارزش فعلی، تورم مدنظر قرار می‌گیرد.

ارزش دفتری

این روش همان ارزش سهام سهامداران است که در ترازنامه شرکت نمود می‌یابد. ارزش دفتری یک کسب و کار از کم کردن کل بدهی‌ها از کل دارایی‌های شرکت به دست می‌آید.

ارزش تصفیه

ارزش تصفیه عبارت است از خالص نقدینگی که یک شرکت در صورت نقد شدن دارایی‌های خود و پرداخت بدهی‌‌ها دریافت خواهد کرد. معمولا از این روش برای ارزش گذاری شرکت های ورشکسته استفاده می‌شود.

روش‌های بسیار دیگری مثل ارزش جایگزین، ارزش انحلال، ارزش گذاری مبتنی بر دارایی، شیوه سهام پایه، شیوه بهای استاندارد و غیره وجود دارند که از آن‌ها می‌توان برای تعیین ارزش یک کسب و کار و دارایی‌های آن استفاده کرد.

ارزش گذاری دارایی ها چه اهمیتی دارد؟

ارزش گذاری دارایی ها چه اهمیتی دارد؟

ارزش گذاری دارایی ها یکی از مهم‌ترین چیزهایی است که هر شرکت یا سازمانی باید انجام دهد. دلایل زیادی برای اهمیت ارزش گذاری دارایی‌ها می‌توان ذکر کرد. از جمله:

قیمت واقعی

ارزش گذاری دارایی‌ها کمک می‌کند تا قیمت واقعی یک دارایی قابل محاسبه باشد، به خصوص زمانی که قرار است این دارایی خریداری شود یا به فروش برسد. تعیین قیمت واقعی یک دارایی هم به نفع خریدار است و هم به نفع فروشنده، چرا که خریدار به اشتباه بیشتر از ارزش واقعی دارایی هزینه نمی‌کند و فروشنده نیز زیر قیمت واقعی دارایی خود را حراج نمی‌کند.

ادغام شرکت‌ها

در صورت ادغام دو شرکت یا تصاحب یک شرکت، ارزش گذاری دارایی ها مهم است زیرا به هر دو طرف کمک می‌کند ارزش واقعی کسب و کار را تعیین کنند.

درخواست وام

هنگامی که شرکتی برای دریافت وام اقدام می‌کند، بانک یا موسسه مالی ممکن است برای محافظت در برابر عدم پرداخت بدهی احتمالی وثیقه بخواهد. در اینجا لازم است که وام‌دهنده ارزش دارایی‌هایی را که به عنوان وثیقه قرار داده شده تعیین کند تا ببیند مقدار وام درخواستی را پوشش می‌دهد یا خیر.

حسابرسی

طبق قانون و به منظور ایجاد شفافیت، تمامی شرکت‌های دولتی باید صورت‌های مالی حسابرسی شده ارائه نمایند. بخشی از فرایند حسابرسی شامل تایید ارزش دارایی‌ها است.

ارزش گذاری دارایی ها و سهام شرکت های بورسی

ارزش گذاری سهام شرکت های بورسی

سرمایه گذاران و تریدرهایی که در بازار بورس فعالیت می‌کنند باید از مهارت ارزش گذاری سهام بهره ببرند. اساسا، ارزش گذاری سهام روشی است که طبق آن ارزش ذاتی (یا ارزش نظری) یک سهم مشخص می‌شود. اهمیت ارزش گذاری سهام از این واقعیت نشات می‌گیرد که ارزش ذاتی یک سهم در قیمت فعلی آن نمود پیدا نمی‌کند. سهامداران و سرمایه گذاران با اطلاع از ارزش ذاتی یک سهم می‌توانند تشخیص دهند که آیا یک سهم ارزش خرید یا فروش در قیمت فعلی را دارد یا نه.

نحوه ارزش گذاری سهام

تعیین ارزش سهام فرایندی بسیار پیچیده است و می‌توان آن را ترکیبی از هنر و علم دانست. بعضا ممکن است سهامداران، سرمایه گذاران و فعالان بورس و بازار سرمایه از حجم زیاد داده‌ها و اطلاعاتی که پیرامون ارزش سهام یک شرکت در دسترس هستند گیج و سردرگم شوند. ضمن اینکه، گاهی شایعاتی نیز صرفا برای بازارگرمی یا از سوی افراد ناآگاه پخش می‌شود.

بنابراین، سهامداران و سرمایه گذاران باید بتوانند اطلاعات درست و موردنیاز را از اطلاعات نامربوط و غیرضروری جدا کنند. همچنین باید با شیوه‌های اصلی ارزش گذاری سهام آشنا باشند و بدانند کجا باید از این شیوه‌ها استفاده کنند.

انواع ارزش گذاری سهام

به طور کلی، شیوه‌های ارزش گذاری سهام به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: مطلق و نسبی.

شیوه ارزش گذاری مطلق سهام بر مبنای اطلاعات بنیادی شرکت‌ها استوار است. اساسا این روش با تحلیل داده‌های مالی مختلف سروکار دارد؛ داده‌هایی که از صورت‌های مالی شرکت‌ها اخذ یا در آن‌ها یافت می‌شوند. بسیاری از تکنیک‌های ارزش گذاری مطلق سهام در درجه اول جریان‌های نقدی، سود سهام و نرخ رشد شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهند. ارزش گذاری مطلق سهام شامل شیوه‌های شاخص‌تری مثل مدل تخفیف سود سهام (DDM) و مدل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) می‌شود.

شیوه ارزش گذاری نسبی سهام به مقایسه سرمایه گذاری در شرکت‌های مشابه می‌پردازد. روش ارزش گذاری نسبی سهام با محاسبه نسبت های مالی کلیدی شرکت‌های مشابه و استنتاج نسبت یکسان برای شرکت هدف سروکار دارد. بهترین مثال برای ارزش گذاری نسبی سهام، تجزیه و تحلیل مقایسه ای شرکت‌های مشابه است.

آشنایی با شیوه های متداول ارزش گذاری سهام

در ادامه، به طور خلاصه، رایج‌ترین شیوه‌های ارزش گذاری سهام را مرور می‌کنیم:

مدل تخفیف سود سهام (DDM)

مدل تخفیف سود سهام یا DDM یکی از تکنیک‌های پایه‌ای ارزش گذاری مطلق سهام محسوب می‌شود. DDM بر این فرض استوار است که سود سهام شرکت جریان نقدینگی آن شرکت را به سهامداران نشان می‌دهد. اساساً، این مدل بیانگر این است که ارزش ذاتی قیمت سهام یک شرکت برابر با ارزش فعلی سود سهام آتی آن شرکت است. توجه داشته باشید که مدل تخفیف سود سهام تنها در صورتی قابل استفاده است که یک شرکت به طور منظم سود تقسیم کند و توزیع آن ثابت باشد.

مدل جریان نقدی تنزیل شده (DCF)

مدل جریان نقدی تنزیل شده یا DCF یکی دیگر از روش‌های محبوب ارزش گذاری مطلق سهام است. طبق رویکرد DCF، ارزش ذاتی یک سهم با تنزیل جریانات آزاد نقدینگی یک شرکت به ارزش فعلی آن محاسبه می‌شود. مزیت اصلی مدل DCF این است که به هیچ گونه مفروضاتی در خصوص تقسیم سود نیاز ندارد. بنابراین، برای شرکت‌هایی با تقسیم سود نامعلوم یا غیرقابل پیش بینی مناسب است. با این حال، مدل DCF از نظر فنی پیچیده است.

تحلیل مقایسه ای شرکت ها

تجزیه و تحلیل مقایسه ای نمونه‌ای از ارزش گذاری نسبی سهام است. در این روش به جای تعیین ارزش ذاتی سهام با استفاده از اطلاعات بنیادی شرکت، قیمت نظری یک سهم را با استفاده از قیمت چندگانه شرکت های مشابه بدست می‌آورند.

متداول‌ترین ضریب‌هایی که در این روش مورد استفاده قرار می‌گیرند عبارتند از نسبت قیمت به درآمد (P/E)، نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B) و EV/EBITD. از نظر فنی، روش تحلیل مقایسه ای شرکت‌ها یکی از ساده‌ترین روش‌های موجود است. با این حال، چالش برانگیزترین بخش، تعیین و تشخیص شرکت‌هایی است که واقعاً قابل مقایسه هستند.

ارزش گذاری سهام چیست و به چه روش هایی انجام می شود؟

ارزش گذاری سهام

ارزیابی سهام یا ارزش گذاری سهام و تعیین ارزش واقعی سهام یا به‌اصطلاح قیمت گذاری سهم از موضوعات بسیار مهمی است که در بررسی و محاسبه ارزش دارایی و سهام شرکت‌ها و همچنین تصمیمات سرمایه‌گذاری حائز اهمیت است. به همین دلیل در این مقاله به مفهوم ارزش گذاری سهام و روش‌های آن می‌پردازیم. ارزش گذاری دارایی‌ها از جمله اوراق بهادار یکی از ارکان اصلی مؤثر بر تصمیمات سرمایه‌گذاری است. ارزش گذاری اصولی و صحیح دارایی‌ها باعث تخصیص بهینه منابع سرمایه‌ای می‌شود. اتخاذ تصمیمات اصولی سرمایه‌گذاری و تخصیص بهینه منابع سرمایه‌ای مستلزم ارزش گذاری سهام با استفاده از روش‌های معتبر علمی است، زیرا به قیمت‌های بازار نمی‌توان چندان اطمینان کرد یا حداقل این‌که پدیده کشف قیمت در کوتاه‌مدت به علت نوسانات شدید و غیر واقعی در بازار محقق نمی‌شود.

روش های ارزش گذاری شرکت ها

جهت ارزش گذاری شرکت‌ها و دارایی‌ها، می‌توان از مدل‌های ارزش گذاری زیر استفاده کرد:

  1. ارزیابی براساس دارایی های شرکت
  2. ارزیابی براساس دیدگاه سودآوری شرکت
  3. ارزیابی براساس جریان های نقدی تنزیلی
  4. ارزیابی براساس معیارهای مقایسه‌ای

ارزیابی بر اساس دارایی های شرکت

ارزش گذاری براساس دارایی های شرکت به ۶ روش زیر انجام می‌شود:

۱- ارزش اسمی سهام

ارزشی است که در زمان تأسیس شرکت برای اوراق سهام منتشر شده تعیین می‌شود. این ارزش، ارزش واقعی نبوده و قیمتی است که در اساسنامه شرکت نیز درج می‌شود. در حال حاضر، ارزش اسمی هر برگه سهم عادی در ایران برابر با ۱۰۰۰ ریال یا ۱۰۰ تومان است. ضمنأ ارزش اسمی هر سهم شرکت از تقسیم سرمایه آن شرکت بر تعداد سهام به دست می‌‌آید. در رابطه با ارزش اسمی توجه به نکات زیر خالی از لطف نیست:

  1. ارزش اسمی سهام با ارزش بازار متفاوت است و هیچ ارتباطی به ‌هم ندارد. زیرا ممکن است سهام یک شرکت چندین برابر ارزش اسمی خود، در بازار بورس یا فرابورس معامله شود.
  2. برای آن دسته از شرکت‌ها که قصد افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده دارند، لازم است قیمت هر سهم عادی آن‌ها بالاتر از ارزش اسمی قرار بگیرد.
  3. بینارزش اسمی در اوراق مشارکت و اوراق قرضه با ارزش اسمی سهام عادی تفاوت وجود دارد.

۲- ارزش دفتری سهام

برای هر دارایی شرکت سهامی در ترازنامه شرکت، عددی به عنوان ارزش آن دارایی ثبت شده ‌است. این عدد همان ارزش دفتری دارایی است. اساس تعیین ارزش دفتری سهام یک شرکت، ارزش دفتری دارایی‌های آن شرکت پس از کسر بدهی‌هایش است. به بیان دیگر بدهی‌های شرکت را از دارایی‌های آن کم می‌کنیم سپس تعداد سهام ممتاز را از این عدد کم می‌کنیم و بر تعداد سهام عادی منتشر شده از سوی شرکت، تقسیم می‌کنیم.

  • در رابطه با ارزش دفتری توجه به نکات زیر خالی از لطف نیست:
  1. ارزش دفتری سهم بر پایه ارزش دارایی‌های ثبتی در ترازنامه است، ولی ارزش بازار سهم بر اساس ارزیابی سرمایه‌گذاران (خریداران و فروشندگان) از نحوه عملیات شرکت و ارزش عرفی دارایی‌های آن است. بنابراین به طور معمول ارزش دفتری سهام و ارزش بازار با هم برابر نیست.
  2. با توجه به این که دارایی‌ها هر سال مستهلک می‌شوند، ارزش دفتری نیز هر سال کاهش می‌یابد.
  3. در صورتی که شرکت منحل و یا ورشکست شود، ارزش دفتری بروزرسانی شده سهام، آن چیزی است که پس از تسویه به سهامداران خواهد رسید.

۳- ارزش بازار سهام

به قیمتی که از طریق مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار حاصل می‌شود، ارزش بازار سهام می‌گویند.

۴- ارزش جایگزینی سهام

به ارزش یک ورقه ‌بهادار شرکت با این فرض که قصد ایجاد شرکت موردنظر را در تاریخ محاسبه داشته باشیم، ارزش جایگزینی می‌گویند. به عبارت دیگر، این ارزش بیان‌گر مخارجی است که باید برای خرید یا ساخت یک ‌قلم موجودی کاملاً مشابه با دارایی فعلی، متحمل شویم. در واقع این مبلغ هزینه‌ای است که برای کسب همان دارایی پرداخت می‌شود. این ارزش، بهای هر برگه سهم شرکت با قصد راه‌اندازی شرکتی دیگر با خصوصیات مشابه و در وضعیت فعلی است.

۵- ارزش سهام بر مبنای خالص ارزش دارایی ها

NAV عبارت است از ارزش خالص دارایی‌های یک شرکت و به عبارت دیگر، ارزش کل دارایی‌های شرکت پس از کسر بدهی‌ها است. در این نوع ارزش گذاری سهم، ارزش روز دارایی‌ها را از بدهی‌ها کسر و از عدد حاصل، سهام ممتاز را نیز کم می‌کنیم. حال عدد بدست آمده را بر تعداد سهام منتشر شده تقسیم می‌کنیم.

۶- ارزش تصفیه ای

مبنای ارزش گذاری براساس ارزش تصفیه، موازنه حساب‌های شرکت و پرداخت حقوق صاحبان سهام است. به بیان دیگر حساب‌ها و بدهی‌های شرکت پس از فروش دارایی‌ها پرداخت‌شده و سپس ارزش هر سهم تعیین می‌گردد. در این شیوه از ارزش گذاری می‌خواهیم بدانیم اگر شرکت منحل شود و دارایی‌های آن به وجه نقد تبدیل شود، چه مقدار ارزش برای شرکت ایجاد خواهد شد. مبلغ حاصل از ارزش تصفیه، قابل تقسیم بین سهام‌داران و مالکان شرکت است. اگر بدهی‌های شرکت مساوی یا بیشتر از وجوه نقدی باشد که شرکت دریافت می‌کند، ارزش انحلال یا تسویه برابر با صفر شده یا مقادیر منفی می‌گیرد و به دنبال آن هیچ مبلغی به سهام‌داران پرداخت نخواهد شد. همان‌طور که گفته شد، در این روش فرض بر این است که شرکت رو به انحلال بوده و پس از فروش دارایی‌های شرکت، ابتدا سهم بستانکاران پرداخته شده و در انتها باقی‌مانده آن بین سهام‌داران تقسیم خواهد شد. بنابراین مبنای این روش، انحلال شرکت است.

ارزیابی بر اساس دیدگاه سودآوری شرکت

ارزش گذاری براساس سودآوری شرکت به ۲ روش زیر انجام می‌شود:

۱- ارزش ذاتی سهام

در این روش، قیمت عوامل اصلی و مؤثر بر ارزش سهام در نظر گرفته می‌شود و آن را از قیمت جاری بازار متمایز می‌کنند. در واقع هدف از تحلیل ارزش ذاتی سهام مقایسه آن با قیمت بازار است.

ارزش ذاتی سهام، ارزش واقعی یک شرکت یا یک دارایی است که بر پایه بررسی تمام ابعاد کسب و کار مورد نظر مانند صورت‌های مالی، پتانسیل رشد شرکت و لحاظ کردن دارایی‌های مشهود و نامهشود انجام گرفته است. ارزش فعلی جریانات نقدی که سهام یک شرکت در آینده برای سرمایه‌گذاران ایجاد می‌کند، تعیین کننده ارزش ذاتی سهام است. در نتیجه سود مورد انتظار آینده شرکت یکی از مهم‌ترین عوامل در تعیین قیمت است. بنابراین ارزش ذاتی سهام با توجه به نرخ رشد آینده شرکت مشخص می‎شود. در واقع ارزش ذاتی سهام بر مبنای هر گونه منافعی است که درآینده حاصل از منافع شرکت تعیین می‌شود. برای محاسبه ارش ذاتی سهام روش‌های مختلفی وجود دارد که یکی از رایج‌ترین آنها جریانات نقدی آتی سهام است.

۲- ارزش گذاری به روش محاسبه P/E

یکی از روش‌های متداول برای ارزش گذاری سهام شرکت‌ها، روش P/E است. این نسبت بیان کننده نسبت قیمت یک سهم به پیش‌بینی سود سهام آن است که با سودی معادل حداقل ریسک (شامل سود بانکی و سود اوراق مشارکت) قابل قیاس است.

ارزیابی براساس جریان‌های نقدی تنزیلی

جریانات نقدی تنزیل شده یک روش ارزیابی است که برای تعیین جذابیت یک فرصت سرمایه‌گذاری به کار می‌رود. تحلیل جریانات نقدی تنزیل یافته از تخمین‌های جریان نقدی آزاد آتی و تنزیل آن‌ها استفاده می‌کند تا به تخمین ارزش فعلی برسد که برای ارزیابی پتانسیل یک سرمایه‌گذاری مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر ارزش به ‌دست ‌آمده از طریق تحلیل جریان نقدی تنزیل یافته بیش‌تر از هزینه فعلی سرمایه‌گذاری‌ها باشد، این فرصت ممکن است فرصت خوبی به شمار بیاید. این روش، شامل ۱۰ روش ارزش‍گذاری است که عبارتند از:

  1. تنزیل جریان‌های نقدی آزاد با استفاده از میانگین موزون هزینه سرمایه
  2. جریان‌های نقدی حقوق صاحبان سهام که با استفاده از نرخ بازده مورد انتظار سهام داران تنزیل می شود.
  3. جریان‌های نقدی سرمایه که با استفاده از میانگین موزون هزینه سرمایه قبل از مالیات تنزیل می شود.
  4. ارزش فعلی تعدیل شده
  5. جریان‌های نقدی آزاد شرکت که توسط ریسک تعدیل شده است و با استفاده از نرخ بازدهی مورد انتظار دارایی‌ها تنزیل می شود.
  6. جریان‌های نقدی حقوق صاحبان سهام شرکت که توسط ریسک تعدیل شده است و با استفاده از نرخ بازدهی مورد انتظار دارایی‌ها تنزیل می‌شود.
  7. سود اقتصادی که با استفاده از نرخ بازده مورد انتظار سهامداران تنزیل می‌شود.
  8. ارزش افزوده اقتصادی که براساس میانگین موزون هزینه سرمایه تنزیل می‌شود.
  9. جریان‌های نقدی آزاد که توسط نرخ بهره بدون ریسک تعدیل شده است و با استفاده از نرخ بهره بدون ریسک تنزیل می‌شود.
  10. جریان‌های نقدی حقوق صاحبان سهام که توسط نرخ بهره بدون ریسک تعدیل شده و با استفاده از نرخ بهره بدون ریسک تنزیل شده است.

ارزیابی براساس معیارهای مقایسه‌ای

در روش‌های مقایسه‌ای از ضرایب (قیمتی و بنگاه) استفاده می‌شود و به همین دلیل آن‌ها را روش‌های تحلیل ضرایب و ضرایب ارزش گذاری نیز می‌نامند. این روش‌ها زمانی استفاده می‌شوند که استفاده از دیگر روش‌ها مشکل باشد. به طور کلی، ضریب یا نسبت به دسته‌ای از شاخص‌ها اتلاق می‌شود که برای ارزش گذاری سهام به‌کار می‌روند. ضرایب قیمتی از تقسیم ارزش بازار سهام بر کمیتی بنیادی از ارزش شرکت بدست می‌آیند. در مقابل، ضرایب ارزش بنگاه نیز ارزش بازار بنگاه (و نه فقط حقوق صاحبان سهام آن) را بر حسب معیاری بنیادین از ارزش شرکت بیان می‌کنند. ایده اساسی در استفاده از ضرایب قیمتی این است که سرمایه‌گذاران قیمت یک سهم را بر این اساس تعیین می‌کنند که آن سهم چقدر سود خالص دارد، چه میزان دارایی خالص دارد، جریان نقدی آن چقدر است و … .

به همین ترتیب، در ضرایب ارزش بنگاه نیز فرض می‌شود که سرمایه‌گذاران ارزش بازار کل بنگاه را برحسب سود عملیاتی، فروش، جریان نقد عملیاتی و یا معیارهای دیگری می‌سنجند. بدین ترتیب، تحلیل‌گر فرض می‌کند که یک نسبت می‌تواند به صورت معقولی به شرکت‌های مختلف فعال در یک صنعت و یا یک کسب‌و‌کار تعمیم داده شود؛ یعنی وقتی شرکت‌ها مشابه هستند، می‌توان از ارزش یک شرکت به ارزش دیگری رسید. رویکرد ارزش گذاری مقایسه‌ای بسیاری از ویژگی‌های عملیاتی و مالی شرکت را در یک عدد خلاصه می‌کند؛ کمیتی که می‌تواند با ضرب شدن در شاخص‌های مالی شرکت مورد بررسی ارزش شرکت یا ارزش سهام آن را به دست دهد. در روش‌های ارزش گذاری مقایسه‌ای معمولاً از ضرایب صنعت مورد فعالیت شرکت (و نه فقط یک شرکت) برای استفاده می‌شود.

بنابراین، ابتدا شرکت‌های مشابه با شرکت مورد بررسی شناسایی و ارزش‌ بازار هرکدام محاسبه می‌شود. سپس، ضرایب موردنظر هرکدام محاسبه و با استفاده از یک شاخص کلیدی نظیر میانگین یا میانه استاندارد می‌شود. این مقدار استاندارد در کمیت مورد بررسی در شرکت موردنظر (ارزش سهام یا بنگاه) ضرب و ارزش موردنظر تعیین می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.