SR-blogger
آموزش محاسبه لات و لوریج در فارکس به همراه مثال
فارکس معمولاً در مقادیر مشخصی به نام “لات” معامله می شود. در واقع واحد اندازی گیری حجم معاملات در فارکس لات است. اندازه استاندارد برای یک لات 100،000 واحد از ارز پایه است و در حال حاضر ، اندازه های مینی ، میکرو و نانو نیز وجود دارند که به ترتیب بصورت واحدهای 10،000 ، 1000 و 100 تایی هستند. برخی از بروکرهای فارکس مقدار و کمیت را به “لات” نشان می دهند و برخی دیگر از کارگزاران، خودِ واحدهای ارزی را نشان می دهند.
میدانید که تغییرات ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر با “پیپ” اندازه گیری می شود ، که درصد بسیار بسیار کمی از ارزش یک واحد از آن ارز است. برای سود بردن از این تغییر کوچک در ارزش ، باید مقادیر زیادی از یک ارز خاص را معامله کرد تا سود یا زیان قابل قبول شود. چون به طور معمول نوسانات در بازار ارزهای خارجی بسیار کم است و انجام معامله با حجم کم توجیه ندارد.
فرض کنید قصد معامله بر روی EUR/USD را داریم:
- اگر با یک لات استاندارد (100،000) معامله کنیم، هر پیپ تغییر 10 دلار سود یا زیان در پی دارد.
- اگر با یک مینی لات (10،000) معامله کنیم, هر پیپ تغییر 1 دلار سود یا زیان دارد.
- اگر یک میکرولات (1،000) معامله کنیم, هر پیپ 0.10 سود یا زیان درپی دارد.
- و اگر یک نانو لات (100) معامله کنیم, هر پیپ نوسان تنها 0.01 دلار سود یا زیان دارد.
با حرکت بازار و قیمت ها، ارزش پیپ نیز بسته به نوع ارزی که معامله می کنید ممکن است تغییر کند.
لوریج در فارکس (اهرم) چیست؟
مبلغ 100،000 دلار و پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ یا حتی 10،000 دلار برای خیلی ها مبلغ سنگینی است. شاید می پرسید چگونه یک سرمایه گذار کوچک همچون شما می تواند چنین مقدار زیادی از پول را معامله کند. بروکر خود را همچون بانکی در نظر بگیرید که 100،000 دلار برای خرید ارز در اختیار شما می گذارد. تنها چیزی که بانک از شما می خواهد این است که شما 1000 دلار به عنوان سپرده حسن نیت بدهید. این مبلغ برای شما نگهداری می شود اما لزوماً حفظ نمی شود. با سود و زیان شما در معاملات این مبلغ کم یا زیاد می شود. زیادی خوب به نظر میرسد؟ معامله کردن در فارکس با استفاده از اهرم (لوریج) دقیقا به همین ترتیب است.
یک سوال اساسی: بروکرها چقدر آدمهای خوبی هستند. این مقدار سنگین را قرض می دهند بدون اینکه بهره ای بگیرند؟! جواب ساده است! بروکرها از معاملات شما کمیسیون (اسپرد) دریافت می کنند و هر چه حجم معاملات شما بیشتر باشد کمیسیون بیشتری خواهند گرفت، پس وقتی به شما قرض می دهند شما حجم معامله بالاتری خواهید داشت و در نتیجه سود بروکر بیشتر خواهد شد. به همین راحتی!
مقدار لوریجی که استفاده می کنید بستگی به کارگزار و راحتی خودتان دارد. زیادی خوب به نظر میرسد؟ معامله کردن در فارکس با استفاده از اهرم (لوریج) دقیقا به همین ترتیب است.
به طور معمول بروکر فارکس سپرده ای از شما می خواهد که به آن “مارجین” می گویند.
نحوه استفاده از لوریج در متاتریدر
بمحض اینکه پول خود را واریز کردید، می توانید معامله کردن را شروع کنید. کارگزار همچنین تعیین می کند که برای هر موقعیت معامله شده (بر حسب لات) چه مقدار مارجین نیاز است. به عنوان مثال، فرض کنید لوریج مجاز 100 است (یا 1٪ معامله لازم است) و شما می خواهید معامله ای به ارزش 100،000 دلار بگیرید، در حالیکه فقط 5000 دلار در حساب خود دارید.
مشکلی نیست زیرا کارگزار شما 1000 دلار به عنوان سپرده کنار می گذارد و به شما اجازه می دهد مابقی را “قرض” بگیرید. قطعا هرگونه سود، به مانده پول نقد موجود در حساب شما اضافه یا در صورت ضرر از آن کسر می شود. حداقل مارجین مورد نیاز برای هر لات در هر کارگزاری متفاوت است. لوریجی که شما انتخاب می کنید نیز تاثیر مستقیم در مارجین مورد نیاز دارد.
در مثال بالا ، کارگزار به 1٪ مارجین نیاز داشت. این بدان معناست که به ازای هر 100،000 دلار معامله ، کارگزار 1000 دلار به عنوان سپرده برای هر معامله طلب می کند. فرض کنید شما می خواهید 1 لات استاندارد (100،000) USD / JPY بخرید. اگر حساب شما لوریج (اهرم) 100 داشته باشد ، باید 1000 دلار به عنوان مارجین در نظر بگیرید. توجه داشته باشید که 1،000 دلار هزینه نیست، بلکه سپرده است.
بنابراین وقتی معامله خود را ببندید آن را به شما پس می دهند. دلیل این که کارگزار از شما سپرده می خواهد این است که تا زمانی که معامله باز است، این ریسک وجود دارد که در طول باز بودن این معامله شما ضرر کنید! کارگزار این سپرده را برای جبران ضرر احتمالی شما نگه می دارد.
با فرض اینکه این معامله ی USD / JPY تنها معامله بازی است که در حساب خود دارید، تا زمانی که این معامله باز است باید 1000 دلار در حساب شما موجود باشد و اجازه برداشت آن را ندارید. اگر USD / JPY ریزش کند و ضررهای معاملاتی شما باعث شود موجودی حساب شما به زیر 1000 دلار سقوط کند، سیستم کارگزاری معامله شما را به طور خودکار قبل از اینکه ضررهای شما به 1000 دلار برسد می بندد تا از ضررهای بیشتر جلوگیری پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ شود.
این یک سازوکار ایمن برای جلوگیری از منفی شدن مانده حساب شما است. درک صحیح نحوه معامله کردن با مارجین بسیار مهم بوده و بعداً در بخش کاملی به آن خواهیم پرداخت. تا اینجا با مفهوم لات و لوریج در فارکس آشنا شدید.
چگونه سود و زیان را محاسبه می کنیم؟
حال که می دانید چگونه ارزش پیپ و لوریج را محاسبه کنید، بهتر است با نحوه محاسبه سود یا زیان آشنا شوید.
به طور کلی، تعداد پیپ نوسان * ارزش هر پیپ = سود یا زیان شما
فارکس یار
اینجا جایی است که باید کمی ریاضی انجام بدهیم. احتمالا اصطلاحات "پیپ"، "پیپت" و "لات" را شنیده اید. اکنون تعریف آنها و نحوه محاسبه شان را نشان می دهیم.
برای این اطلاعات وقت بگذارید زیرا این دانش برای همه معامله گران بازار فارکس ضروری است. تا زمانی که مفهوم ارزش پیپ و محاسبه سود و زاین برا بخوبی یاد نگرفته اید اصلا به معامله فکر نکنید.
پیپ چیست؟ پیپت چیست؟
به واحد اندازه گیری برای بیان تغییر در ارزش بین دو ارز "پیپ" گفته می شود. اگر EURUSD از 1.2250 به 1.2251 حرکت کند، به 0.0001 افزایش در ارزش USD یک پیپ گفته می شود. پیپ معمولا آخرین رقم اعشار از مظنه است. اکثر جفت ارزها تا 4 رقم اعشار دارند، اما استثنا هم وجود دارد، مانند جفت ارز "یـــن" ژاپن (دو رقم اعشار دارد).
بسیار مهــــم: برخی کارگزاران جفت ارزهای فراتر از "4 و 2" رقم را اعشار استاندارد و با "5 و 3" رقم، اعشــار اعلام می کنند. آنها پیپ های کسری یا "پیپت ها" را اعلام می کنند. برای مثال، اگر GBPUSD از 1.51542 به 1.51543 حرکت کند، به 0.00001 افزایش در ارزش USD یک پیپت گفته می شود.
از آنجا که هر ارز دارای ارزش نسبی خاص خود است، محاسبه ارزش یک پیپ برای آن جفت ارز خاص لازم است. در مثال زیر، از مظنه با 4 رقم اعشار استفاده می کنیم. به منظور انجام بهتر محسابات، نرخهای تبادل با نسبت بیان می شوند.
(یعنی EURUSD در 1.2500 به صورت 1EUR/1.2500USD نوشته می شود.)
نسبت نرخ تبادل مثلا 1.0200=USDCAD به این صورت خوانده می شود: 1USD_to _ 1.0200 _ CAD یا 1USD _ / _ 1.0200 _ CAD
(تغییر ارزش در ارز متقابل) ضربدر نسبت نرخ تبادل - ارزش پیپ (برحسب ارز پایه)
[.0001 CAD] x [1 USD/1.0200 CAD]
[(0.0001 CAD ) / (1.0200 CAD )] x 1 USD = 0.00009804 USD برای هر واحد معامله شده
با استفاده از این مثال، اگر 10000 واحد USDCAD را معامله کنیم، آنگاه تغییر یک پیپ در نرخ تبادل تقریبا تغییر 0.98 USD در ارزش موقعیت یا پوزیشن خواهد بود:
(10000 واحد x 0.0000984 USD/ واحد)
از "واحد" استفاده کردیم چرا که با تغییر نرخ تبادل، ارزش هر پیپ تغییر می کند
در اینجا مثال دیگری با استفاده از جفت ارز با ین ژاپن بعنوان ارز مقابل ارائه می شود:
GBPJPY در 123.00
توجه کنید که این جفت ارز تنها با دو رقم اعشار برای اندازه گیری تغییر ارزش 1 پیپ دارند (بسیاری از ارزهای دیگر چهار رقم اعشار دارند). در این مورد، یک پیپ تغییر JPY م 0.01 خواهد بود.
(تغییر ارزش در ارز مقابل) ضربدر نسبت نرخ ارز - ارزش پیپ (بر حسب ارز پایه)
[.01 JPY] x [1 GBP / 123.00 JPY]
[(.01 JPY ) / (123.00 JPY )] x 1 GBP = 0.0000813 GBP
بنابراین، هنگام داد و ستد 10000 واحد GBPJPY هر تغییر پیپ در ارزش تقریبا معادل ارزش حدود 0.813 GBP است.
پیدا کردن ارزش پیپ بر حسب ارز حساب
حالا، سئوال نهایی برای پیدا کردن ارزش پیپ موقعیت شما این است، "ارزش پیپ بر حسب ارزی که حساب با آن باز شده چقدر است؟" هر چه باشد، این بازار جهانی است و همه حساب خود را با یک ارز نام می برند. این بدان معنی است که ارزش پیپ باید تبدیل به همان ارزی شود که حساب ما ممکن است با آن معامله کند.
این محاسبه پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ احتمالا از همه ساده تر است؛ فقط کافی است "ارزش پیپ به دست آمده" را در نرخ ارز حساب تان و ارز مورد نظر ضرب/تقسیم کنید.
اگر ارز "ارزش پیپ به دست آمده" همان ارز پایه در اعلان نرخ ارز باشد:
با استفاده از مثال GBPJPY در بالا، اجازه دهید با استفاده از 1.5590 بعنوان نسبت نرخ تبادل، ارزش پیپ به دست آمده برابر با 0.813 GBP را به ارزش پیپ بر حسب USD تبدیل کنیم. اگر ارز مورد نظر برای تبدیل همان ارز مقابل نرخ تبادل است، فقط کافی است "ارزش پیپ به دست آمده" را تقسیم بر نسبت نرخ ارز متناظر کنید:
0.813 GBP per pip / (1 GBP / 1.5590 USD)
[(0.813 GBP ) / (1 GBP )] x (1.5590 USD) = 1.2674 USD per pip برای هر حرکت پیپ
بنابراین، برای هر 0.01 حرکت پیپ در GBPJPY ارزش موقعیت 10000 واحدی تقریبا 1.27 USD تغییر می کند.
اگر ارز مورد نظر برای تبدیل ارز پایه ی نسبت نرخ ارز تبدیل است، آنگه "ارزش پیپ به دست آمده" را ضربدر "نسبت نرخ ارز تبدیل" کنید. با استفاده از مثال USDCAD در بالا، می خواهیم ارزش پیپ 0.98 USD را با دلار نیوزلند به دست آوریم. از 0.7900 بعنوان نسبت نرخ ارز تبدیل استفاده می کنید:
0.98 USD per pip x (1 NZD / 0.7900 USD)
[(0.98 USD ) / (0.7900 USD )] x (1 NZD) = 1.2405 NZD per pip برای هر حرکت پیپ
برای هر 0.0001 حرکت پیپ در USDCAD از مثال بالا، ارزش موقعیت 10000 واحدی شما تقرییا 1.24 NZD تغییر می کند.
حتی اگر نابغه ریاضی باشید (حداقل برای ارزش پیپ) احتمالا چشم خود را به عقب می برید و فکر می کنید، "آیا واقعا نیاز به کار با همه اینها دارم؟" خب، پاسخ خیر است!. تقریبا تمام کارگزاران فارکس همه این کارها را به صورت خودکار برای شما انجام می دهند. اما همیشه خوب است طرز آنها را بدانید.
معرفی شاخص S&P 500
شاخص S&P 500، یک شاخص وزن شده بر اساس ارزش بازار از 500 شرکت پیشرو در معاملات عمومی در ایالات متحده است. این فهرست دقیقی از 500 شرکت برتر ایالات متحده بر اساس ارزش بازار نیست، زیرا معیارهای دیگری وجود دارد که باید در این شاخص گنجانده شوند. این شاخص به عنوان یکی از بهترین معیارهای سنجش سهام ایالات متحده با سرمایه بزرگ در نظر گرفته می شود.
فرمول وزن و محاسبه برای S&P 500
شاخص S&P 500 از روش وزن دهی ارزش بازار استفاده می کند که درصد بیشتری را به شرکت هایی با بیشترین ارزش بازار اختصاص می دهد. بنابراین در ابتدا باید ارزش بازار کلیه ی شرکت های موجود در S&P 500 با یکدیگر جمع شود تا ارزش بازار کل به دست بیاید و سپس تاثیر نسبی هر شرکت روی این شاخص با تقسیم ارزش بازار آن بر ارزش بازار کل به دست می آید.
تاثیر شرکت در شاخص = ارزش بازار شرکت/کل ارزش بازار
برای یادآوری، ارزش بازار یک شرکت با ضرب قیمت فعلی سهام و در تعداد سهام موجود شرکت محاسبه می شود. خوشبختانه، برای کسانی که در پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ این بازار فعالیت می کنند، کل ارزش بازار S&P 500 و همچنین ارزش بازار شرکتهای منفرد، اغلب در وبسایتهای مالی منتشر میشود و سرمایهگذاران را از نیاز به محاسبه آنها نجات میدهد.
ساختار شاخص S&P 500
S&P هنگام محاسبه ارزش بازار فقط از سهام شناور آزاد استفاده می کند، یعنی سهامی که عموم می توانند معامله کنند. S&P ارزش بازار هر شرکت را برای جبران مسائلی مثل انتشار سهام جدید یا ادغام شرکت ها تعدیل می کند. ارزش این شاخص از مجموع ارزش بازار تعدیل شده هر شرکت و تقسیم نتیجه بر یک مقدار مشخص محاسبه می شود. متأسفانه، این مقدار مشخص اطلاعات اختصاصی S&P است و برای عموم منتشر نمی شود.
با این حال، علاقه مندان می توانند وزن یک شرکت را در شاخص محاسبه کنند که می تواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیارشان قرار دهد. اگر یک سهم افزایش یا کاهش یابد، میتوانیم متوجه شویم که آیا ممکن است بر شاخص کل تأثیر به سزایی بگذارد یا خیر. به عنوان مثال، شرکتی با وزن 10 درصد نسبت به شرکتی با وزن 2 درصد تأثیر بیشتری بر مقدار شاخص خواهد داشت.
شاخص S&P 500 یکی از پر استفاده ترین شاخصهای آمریکایی است زیرا نشاندهنده بزرگترین شرکتهای سهامی عام در ایالات متحده است. S&P 500 بر بخش بزرگ بازار ایالات متحده متمرکز است و همچنین یک شاخص وزنی شناور است، به این معنی که ارزش بازار شرکت با تعداد سهام موجود برای خرید و فروش عموم مردم تنظیم می شود.
مقایسه S&P 500 و DJIA
S&P 500 با توجه به عمق و وسعت آن، اغلب شاخص ترجیحی سرمایه گذاران نهادی است، در حالی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) از لحاظ تاریخی با معیار سرمایه گذاران خرد در بازار سهام ایالات متحده مرتبط بوده است. سرمایه گذاران نهادی، S&P 500 را نماینده بزرگتری از بازار های سهام ایالات متحده می دانند زیرا شامل سهام بیشتری در همه بخش ها می شود.
علاوه بر این، S&P 500 از روش وزن دهی ارزش بازار استفاده می کند که درصد بیشتری را به شرکت هایی با بیشترین ارزش بازار اختصاص می دهد، در حالی که DJIA یک شاخص وزنی قیمت است که به شرکت هایی با قیمت سهام بالاتر وزن شاخص بیشتری می دهد. ساختار وزندهی شده به ارزش بازار، نسبت به ساختار وزن دهی پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ شده به قیمت، در ایالات متحده رایجتر می باشد.
مقایسه S%P 500 و نزدک
نزدک یک بازار الکترونیک جهانی برای معاملات اوراق بهادار است. چندین شاخص بازار سهام وجود دارد که شامل سهام معامله شده در نزدک می شود. توجه داشته باشید که یک سهم موجود در شاخص S&P 500 ممکن است در یک یا چند شاخص مختلف نزدک نیز باشد.
شاخصهای سهام نزدک که بیشترین بازدید را دارند عبارتند از: شاخص نزدک 100 که شامل 100 مورد از بزرگترین و فعالترین سهام عادی فهرست شده در نزدک است؛ شاخص ترکیبی نزدک که اغلب در رسانه ها به سادگی «نزدک» نامیده می شود و شامل بیش از 2500 سهام عادی است که در نزدک معامله می شوند؛ شاخص ترکیبی بازار جهانی نزدک که شامل سهام بین المللی می شود.
محدودیت های شاخص S&P 500
یکی از محدودیتهای S&P و سایر شاخصهای وزن شده بر اساس ارزش بازار زمانی به وجود میآید که قیمت سهام در این شاخص به مقداری زیاد و بسیار بیشتر از ارزش ذاتی خود افزایش یابند. اگر یک سهم وزن زیادی در شاخص داشته باشد و در عین حال قیمت آن بسیار بالا رفته باشد، این سهم به تنهایی می تواند ارزش یا مقدار کلی شاخص را به مقدار نسبتا زیادی افزایش دهد. در این گونه مواقع شاخص نمی تواند نمایانگر خوبی از وضعیت کل بازار باشد. در نتیجه، شاخص پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ های هم وزن به طور فزاینده ای محبوب شده اند که به موجب آن حرکات قیمت سهام هر شرکت تأثیر یکسانی بر شاخص دارد.
ذکر یک مثال
برای درک اینکه چگونه سهام موجود در شاخص S&P 500 بر آن تأثیر میگذارند، باید وزنهای هر سهم به طور تکی محاسبه شود که با تقسیم ارزش بازار هر شرکت بر ارزش کل بازار شاخص انجام میشود. در زیر نمونه ای از این محاسبه را برای اپل مشاهده می کنید:
- شرکت اپل گزارش داد که تا 15 جولای 2021، تعداد 16،530،166،000 سهام عادی منتشر شده دارد و در 13 اکتبر 2021 قیمت سهام آن 141 دلار بوده است.
- بنابراین ارزش بازار اپل 2.33 تریلیون دلار (یا 16.53 میلیارد در 141 دلار) بوده است.
- در این زمان ارزش کل بازار S&P 500 تقریباً 38.41 تریلیون دلار بود که مجموع ارزش بازار برای همه سهام این شاخص است.
- پس در این زمان وزن اپل در این شاخص 6.1 درصد یا 2.33 تریلیون دلار / 38.41 تریلیون دلار بوده است.
جمع بندی
در این مطلب با شاخص S&P 500 که یکی از معروف ترین شاخص ها در سراسر جهان و ایالات متحده می باشد، آشنا شدیم. تغییرات این شاخص بر اساس تغییرات ارزش بازار شرکت های موجود در این شاخص انجام می شود و بنابراین هر چه ارزش بازار یک شرکت بیشتر باشد، تغییرات آن در شاخص اثر بیشتری می گذارد که این موضوع یکی از دلایلی است که برخی منتقدان به شاخص های محاسبه شده بر اساس ارزش بازار وارد می کنند و بر این اساس شاخص های هم وزن از محبوبیت بیشتری نزد این عده برخوردارند.
اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟
یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایهگذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این داراییهای نوظهور و دوستداشتنی بهطور لحظهای تغییر میکند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتنابناپذیر است. چنین نوسان پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ قیمتی میتواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدتزمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال میشنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایهها کمتر پوشش داده میشود. به همین دلیل، برخی ممکن است بیگدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بیاحتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگیهای اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بیاحتیاطی، خیر.
در این مقاله که به کمک مطلبی از وبسایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز میکنیم و به شما آموزش میدهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) بهبیان ساده میزان سرمایهای است که یک معاملهگر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.
معاملهگران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمیکنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله میشوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخشهای مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم بهبیان ساده برای همه معاملهگران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.
اولین گام، مدیریت احساسات است
شاید این بخش بهاندازه بخشهای پیش رو فنی نباشد، اما بهاندازه همان بخشهای فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسکها، احساسات فریبندهای را در شما برانگیزد. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جملههای انگیزشی مانند «انرژی هیچوقت دروغ نمیگوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.
شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحتتأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. بهبیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.
سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمکتان میآید و شما را از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بازمیدارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:
۱. ریسک معاملات شما را مدیریت میکند.
۲. به شما کمک میکند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.
تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کداماند؟ هنگام تنظیم این سیستم چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابلاعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.
موارد زیادی از جمله افق سرمایهگذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که دراینباره به ما کمک میکنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث میشود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.
برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارتاند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت میرسد.
تعیین اندازه موجودی معاملاتی
موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوانکردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایهای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.
بهعنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سختافزاری دارید و قصد دارید از آن بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمیرود.
منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایهتان را تقسیمبندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را بهعنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.
تعیین ریسک موجودی معاملاتی
اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود میگذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ بازی کنید؟
مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.
در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش تعیینشدهای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان میکند معاملهگران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.
البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به کار میرود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگیهایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز میکند. به همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.
قانون ۱ درصد
دو دلیل وجود دارد که ثابت میکند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایهگذاریهای نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاهمدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب داراییهایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما میدانیم که ارزهای دیجیتال داراییهای پرنوسانی هستند.
بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعالتری انجام دهید و یا اگر تازهوارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانهتر را به شما پیشنهاد میکنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.
قانون ۱ درصد حکم میکند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. بهعبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کردهاید.
برای تکمیلکردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح میکنیم:
- پیشنهاد میکنیم درصد ریسک ثابتی را برای حسابهای معاملاتی خود منظور کنید. پیشتر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد میکنیم هر درصدی را که انتخاب میکنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
- شما این امکان را دارید که از معادلهای ریالی بهجای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچوقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.
تعیین ریسک معامله
تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیشنیاز کلیدی دارد: مشخصکردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط میشود.
فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جداییناپذیر معاملات (بهخصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معاملهگران هم همیشه درست پیشبینی نمیکنند. نکته جالب این است که معاملهگرانی وجود دارند که پیشبینیهای اشتباهشان بیشتر از پیشبینیهای درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود میکنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها بهدلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.
هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که میگوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.
تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیلهایی که انجام میدهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیشبینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حسابتان بیشتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژیهای معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده میکنید.
حد ضرر را میتوان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین میتوان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین آن استفاده کرد.
برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیتها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.
محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی
حالا با همه پیشنیازهای لازم آشنا شدهاید و میتوانیم بهسراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.
برای توضیح بهتر این مسئله، میتوانیم از مثالهای عددی کمک بگیریم. فرض میکنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.
فرض کنید بر اساس تحلیلها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کردهایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیشبینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر میکنیم. بهعبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حسابمان برابر میشود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:
برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:
نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت
حال میتوانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوانشده محاسبه کنیم.
۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.
با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، میتوانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگتر مصون بمانید. البته پیشنهاد میکنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علیالخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایینتر را دارید [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته میشود که از زمان فعالشدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق میافتد].
بهعنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.
۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دستکم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.
همچنین میتوانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد میکنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیشبینی کنید که با نصفکردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگتر میشود یا کوچکتر؟)
۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )
منطقی است که با کمکردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچکتر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که میبینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.
سخن پایانی
برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دلبخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.
همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. بهعبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.
در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد میکنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزههای این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.
لات در فارکس چیست؟ آشنایی مفهوم لات در فارکس
لات یعنی چه؟ لات چیست؟ معنی لات در فارکس یک مفهوم اندازهگیری ساده محسوب میشود که میتوان به سادگی در آن سرمایه خودمان را مدیریت کنیم. در واقع لات در فارکس یک ظرف است و یا اگر بخواهیم بهتر مفهوم لات lot را بیان کنیم، این مفهوم بیانگر یک مبدل میان سرمایه و سود شما محسوب میشود.
لات در فارکس چندین کاربرد مختلف دارد که باعث شده است استفاده از آن بسیار متداول شود و به نوعی طی آن شما میتوانید سرمایه و سود و ضرر خودتان را مدیریت کنید. مفهوم لات lot یک نوع مفهوم مدیریتی است که باعث میشود شما از نظر زمانی نیز در بیان سود و ضرر خود صرفهجویی داشته باشید.
بیایید با یکدیگر نگاهی دقیقتر و درستتر به مفهوم لات در فارکس داشته باشیم و آن را به شکل کاربردی یاد بگیرم. برای این موضوع نگاهی به جدول زیر بیندازید.
همانطور که مشاهده میکنید لات در فارکس در فارکس مفهومی رابط میان پیپ و سرمایه شما میباشد. با این حال در ادامه بیشتر از این مفهوم توضیح میدهیم.
لات چیست – لات در جدول
کارکرد لات در فارکس
به طور کلی میتوانیم بگوییم که لات در فارکس از اولین مفاهیم در بورس اروپا و آمریکا محسوب میشود. در گذشته تنها یک لات در بازار بورس وجود داشت که به همان لات استاندار معروف است. شما برای این که بتوانید در بازار حضور داشته باشید باید حداقل یک لات استفاده میکردید، یعنی حداقل سرمایه شما در بازار باید ۱۰۰ هزار دلار میبود.
از این رو تنها ثروتمندان امکان حضور در بازار را داشتند؛ اما رفتهرفته لات در فارکس یا سایر بازارها مفهوم عامتری پیدا کرد و بازار نیاز به حضور اقشار مختلف مردم داشت. از این رو کمکم لاتهای کوچکتر وارد بازار شدند که کوچکترین لات امروزه ۱۰۰ دلار است.پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ
میدانید لات در فارکس چهکاری انجام میدهد؟ لات شبیه به یک واحد متریک است. شما در بازار بر اساس لات و پیپ معامله میکنید. شما وقتی میخواهید وارد یک معامله شوید با لاتهای خودتان وارد میشوید و پیپهایی که بهعنوان سود یا ضرر نصیب شما میشود بر اساس نوع لات شما تبدیل به سود ارزی میشود.
اگر بخواهیم مثالی روشن بزنیم تا شما مفهوم لات در فارکس را درک کنید. بهتر است میز پوکر را به خاطر بیاورید. در پوکر شما مستقیماً دارایی ارزی خودتان را وارد بازی نمیکنید بلکه از سکهها و کوینهایی به عنوان نمادی از آن داریی ها استفاده میکنید. هر کدام از این سکهها نشانه مقدار مشخصی سرمایهگذاری است؛ بنابراین شما در نهایت به تعداد سکههایی که در اختیار دارید سود خود را به ارز تبدیل کرده و دریافت میکنید.
بنابراین لات یک نوع کوین و سکه در بازار فارکس محسوب میشود که این کار باعث شده است اعداد هنگام معاملات سریعتر و راحتتر باشد و شما در محاسبه درگیری کمتری داشته باشید؛ زیرا تعداد لات در فارکس عدد صحیحی است و هر لات نشان از سرمایهای با عدد صحیح است از این رو با یکضرب ساده میزان سرمایه شما به خوبی مشخص میشود. این از بزرگترین فایدههای لات در فارکس است.
لات در فارکس به چه معناست – لات در جدول
سود بر اساس سرمایه با لات در فارکس
یکی از مزایای عجیب و جالب فارکس این است که سودها به یک شکل نمیباشد؛ یعنی این که فردی که با ۱۰۰ هزار دلار وارد بازار شده است با کسی که با ۱۰۰ دلار وارد بازار شده است، اندازه سودها متفاوت میشود؛ یعنی درصد سود یکسانی نمیبرند.
علت این داستان نیز این است که فردی که با ۱۰۰ هزار دلار وارد بازار شده است ریسک بیشتری را به جان خریده از این رو او لایق سود بیشتر مالی نسبت به کسی است که تنها با ۱۰۰ دلار وارد بازار شده است. اگر فرض کنیم هر دو این سرمایهگذاران سود ۱۰۰ پیپ را تجربه کنند.(در ادامه مقاله بازار دو طرفه ارز دیجیتال و چگونه ارزهای دیجیتال را بخریم یا بفروشیم؟ را هم بخوانید)
فردی که با ۱۰۰ دلار وارد بازار شده است تنها ۱ دلار سود میکند ولی فردی که با ۱۰۰ هزار دلار وارد شده است به اندازه هزار دلار سود میکند. با وجود این که با وجود اینکه هر دو این افراد به نظر ۰٫۰۱ درصد سود کردهاند؛ اما از نظر مالی آن کسی که سرمایه بیشتری وارد بازار کرده است سود مالی بیشتری برده است و عملاً هزار برابر فرد دوم سود کرده است. از این رو لات در فارکس باعث شده است مفهوم سودآوری بهتر مشخص شود.
به طور کلی میتوان گفت که لات در فارکس توانسته نظم خوبی از نظر اندازه سرمایه و میزان سودی که به دست میآید ایجاد کند. از طرفی محاسبه سود را نیز بسیار سادهتر از قبل کرده است. شما تنها کافی است که میزان اندازه پیپ را ضرب در واحد مشخص شده کنید.(در ادامه مقاله منظور از جفت ارز چیست را هم مطالعه کنید)
یکی از مزیتهای دیگر استفاده از لات در فارکس این است که شما میتوانید به راحتی میزان ریسک به سود خود را محاسبه کنید؛ یعنی در یک معامله میدانید که احتمال ضرر شما زیاد است. از این رو به نظر میرسد که از لات در فارکس کوچکتری باید استفاده کنید و در یک معامله میخواهید ریسک بیشتری داشته باشید تا سود بزرگتری نصیب شما شود. از این رو لات در فارکس بزرگتری را به کار میبندید.
لات در فارکس چیست – لات چیست در فارکس
انواع لات در فارکس چیست؟
اما حالا نوبت این است که انواع لات در فارکس را به صورت اختصاصیتر مورد بررسی قرار دهیم. از این رو:
۱- لات استاندارد: این لات به اندازه ۱۰۰ هزار واحد دلار آمریکا است. همچنین یک پیپ در این لات در فارکس به اندازه ۱۰ دلار است؛ یعنی شما به ازای تغییر یک پیپی قیمت به اندازه ۱۰ دلار سود یا ضرر میکنید. از این نوع لات در فارکس معمولاً در حسابهای تجاری و حسابهای بانکی استفاده میشود. برای شروع تجارت در این لات در فارکس شما حداقل باید ۲۵ هزار دلار در حساب خود داشته باشید.
۲- مینی لات: یک مینی لات متشکل از ۱۰ هزار واحد مالی که معادل ۱۰ هزار دلار است. در این لات هر پیپ به اندازه ۱ دلار تغییر قیمت دارد. از این رو شما با تغییر هر یک پیپ قیمت، یک دلار سود یا ضرر میکنید. مینی لات یکی از محبوبترین لات در فارکس پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ برای معامله گران، مخصوصاً تریدرهای تازه کار میباشد؛ زیرا سود و سرمایه متناسب یکدیگر دارد. از طرفی دیگر این لات به علت این که حجم نسبتاً سنگینی دارد کمتر تحت تأثیر نوسان قرار میگیرد. از این رو اعتماد خوبی میتوان به آن داشت. این لات برای شروع نیاز به حداقل ۱۰۰ دلار دارد.
۳- میکرو لات: یک میکرو لات کوچکترین واحد تجاری شده است که در فارکس مورد استفاده قرار میگیرد. در این لات هر واحد ۱ هزار دلار است و هر پیپ به اندازه ۱۰ سنت مورد معامله میباشد. میکرو لاتها عموماً مورد استفاده کسانی قرار میگیرند که دوست ندارند سرمایه زیادی در این بازار داشته باشند یا سرمایهشان به اندازه مینی لات نمیشود.
۴- نانولات بسیار لات کوچکی محسوب میشود.هر لات چند دلار است؟ اندازه هر لات ۱۰۰ دلار است پیپ آن بهاندازهای کم است که بهتر است اصلاً از آن صحبت نکنیم!
همانطور که مشاهده میکنید به نظر میآید بیشترین لات که در فارکس استفاده میشود مینی لات و لات استاندار باشد؛ اما با این حال لاتهای دیگر نیز کم و بیش مورد استفاده قرار میگیرند. توجه کنید که برای استفاده از میکرو لات میتوانید با هر سرمایه خود وارد شوید و هیچ مورد محدود کنندهای در این بین وجود ندارد.
یک لات چقدر است-یک لات چند دلار است – لات فارکس
پایان سخن از لات در فارکس
به طور کلی میتوانیم بگوییم که لات در فارکس یک نوع مفهوم مدیریتی دارد، یعنی این که شما به واسطه لات در فارکس میتوانید سرمایه و سود و ریسک خود را در کنار هم مدیریت کنید. اگر خوب به بازار بورس ایران و فرق آن نسبت به بازار بورس آمریکا و فارکس نگاه کنید متوجه خواهید شد که لات در فارکس چه تأثیری در مدیریتها میتواند داشته باشد.
در این مقاله سعی شد که لات در فارکس را از جنبههای مختلفی مورد بررسی قرار دهیم اما به طور کلی باید گفت که این مسئله تنها یک مسئله مدیریتی است و میتواند بر اساس استراتژی معاملاتی شما تعیین شود. در نهایت باید گفت که شما باید بر اساس دو فاکتور اقدام به انتخاب لات در فارکس مورد نظر خود کنید. اولین فاکتور این است که شما باید سرمایه خود را در نظر داشته باشید.(در ادامه مقاله نمادهای بازار دو طرفه و آموزش حرفه ای اسکالپ فارکس را هم بخوانید)
هر لات در فارکس سرمایهای حداقلی برای حضور در بازار نیاز دارد. به جز این شما باید استراتژی خود و نسبت آن به سود و ضرر خود را نیز در نظر داشته باشید این اتفاق در کنار هم میتواند در انتخاب لات در فارکس مورد نظر به شما کمک کند. در ضمن در نظر داشته باشید که هنگام ورود به بازار باید یک لات برای معامله خود انتخاب کنید که اگر سرمایه شما میرسد، لات در فارکس مینی را استفاده کنید که میتواند سود خوبی هم به شما برساند.
اگر میخواهید سایت استخراج اتریوم را پیدا کنید و بدانید اسپرد چیست به این مقالات مراجعه کنید ما همه موارد را به شما توضیح داده ایم. 🙂
معنی لات چیست و چه رابطه ای با لوریج دارد؟
تا به اینجای کار سعی کردیم به شما نشان بدهیم که معنی لات چیست و بیان کردیم که هر لات چند دلار است. اگر بخواهیم به طور خلاصه نگاهی به آموزش لات در فارکس بیندازیم و دوباره لات را تعریف کنیم می توانیم اینگونه بیان کنیم که لات یک ظرف برای انجام معاملات است.
شما زمانی می توانید در فارکس اقدام به معامله کنید که ظرفی مناسب برای خود انتخاب کرده باشید. به عبارت ساده تر شما با سرمایه خودتان لات های مشخصی را از صرافی خود تهیه می کنید. این لات هاست که مشخص می کند شما چقدر سود یا ضرر خواهید داشت. از طرف دیگر کار اصلی صرافی ها هم ارائه همین لات ها به مشتریان است. یک بار دیگر به مثال میز پوکر نگاه کنید.
صاحب کازینو در واقع تنها لات ها یا کوین ها مورد نیاز شما را می فروشد و در انتها آن ها را دوباره از شما می خرد. کارمزد بین این خرید و فروش که به اسپرد معروف است برای صرافی ها سود اصلی محسوب می شود. مسلما هر چه لات ها بزرگ تر باشد، این اسپرد بیشتر می شود و صرافی ها سود بالاتری می برند.
اما همانطور که در بالاتر بیان کردیم و مشخص نمودیم هر لات چند دلار است، عملا می توان گفت که به صورت عادی کمتر کسی توانایی دارد با هزار دلار سرمایه در لات استاندارد وارد معامله شود و این چیزی نیست پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ که صرافی ها دوست داشته باشند.
از این رو این صرافی ها با در اختیار گذاشتن اهرم های مالی و به نوعی وام های بدون سود و بهره به کاربران این امکان را در اختیار آن ها می گذارند تا سرمایه گذاران بتوانند در لات های بزرگ تر معاملات خودشان را انجام دهند.
آموزش لات در فارکس – لات در جدول
آموزش لات در فارکس و مفهوم اهرم های مالی
بنابراین همانطور که گفته شد صرافی ها به دنبال این هستند که کاری کنند تا شما در لات های بزرگ تر وارد معامله شوید. زیرا لات بزرگ اسپرد بیشتری هم دارد و این یعنی سود تضمین شده برای صرافی ها. از طرف دیگر این اهرم های مالی بعد از بسته شدن معامله دوباره به صرافی بر می گردد و هیچ تغییری در آن رخ نمی دهد. بنابراین این کار صرافی ها مصداق بارز مثال ” پول، پول می آورد ” است.
بگذارید با یک مثال ساده این مسئله را توضیح دهیم. فرض کنیم که شما ۱۰۰ دلار در اختیار دارید. با این صد دلار شما تنها می توانید به واسطه نانو لات شروع به سرمایه گذاری کنید. این حجم مسلما نه برای صرافی و نه برای خود شما سودآوری خواهد داشت. از این رو صرافی به شما اهرم های جذابی را پیشنهاد می دهد تا به واسطه آن بتوانید در لات های بزرگ تر وارد معامله شود. فرض کنید که شما از اهرم ۱:۱۰۰ استفاده کنید. یعنی سرمایه شما ۱۰۰ برابر شود. بنابراین شما در اینجا ۱۰۰۰۰ دلار ( ده هزار دلار ) خواهید داشت. با این سرمایه شما می توانید در مینی لات شروع به سرمایه گذاری کنید.
این بدین معنی است که سود، ضرر یا پرداخت اسپرد توسط شما همه و همه بر اساس مینی لات خواهد بود. بعد از اتمام معامله شما سود و اصل سرمایه خودتان ( ۱۰۰ دلار ) را بر می دارید و صرافی اهرم داده شده به شما را پس می گیرد. این یک معامله دو سر برد محسوب می شود. اما این تمام داستان نیست. بهتر است مقالات مربوط به لوریج و اهرم ها را بخوانید تا با این مفهوم بیشتر آشنا شوید.
این نوشته در بازارهای جهانی و رمز ارز ها، فارکس و بازارهای جهانی، مقالات ارسال شده است. این لینک مستقیم به این نوشته است.
دیدگاه شما