ساختار کندلاستیک چگونه است، راهنمای کامل کندل شناسی (Candlestick)
نمودار کندل استیک در حال حاضر پرکاربردترین نمودار در تحلیل بازارهای مالی به شمار میرود چرا که از منظر معاملهگران این نمودار اطلاعات حداکثری را به معاملهگران برای تحلیل میدهد. این نمودار از ژاپن وارد غرب شده و تاجران ژاپنی در قدیم برای تحلیل قیمت کالاهایی از قبیل برنج از این نمودار استفاده میکردند. ژاپنیها نمودارهای دیگری را به تدریج توسعه دادهاند از جمله نمودارهای «رنکو» و «هیکین آشی» که بسیاری از معاملهگران در جهان این نمودارها برای تحلیل استفاده میکنند.
بیشتر معاملهگران آشنا با تحلیل تکنیکال در حال حاضر برای تحلیلهای روند از نمودار شمعی ژاپنی استفاده و استراتژیهای معاملاتی خود را بر روی این نمودار پیاده میکنند. به همین دلیل ساده یادگیری الگوی کندلاستیک برای معاملهگران مبتدی اهمیت زیادی دارد. مهمترین جزء این نمودار همان شمع و یا «کندل» به زبان انگلیسی است که در اینجا قصد داریم ساختار یک کندل را توضیح دهیم تا درک بهتری از نمودار شمعی ارائه کنیم. با فهم ساختار کندلها میتوان الگوهای مختلف این نمودارها را به سرعت یاد گرفت.
ساختار کندل
هر کندل در واقع از دو قسمت کلی بدنه و سایه تشکیل شده است که چهار قیمت را میتوان بر روی آن شناسایی کرد. اجزای کندل به شرح زیر هستند:
بدنه کندل در واقع حد فاصل بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن است و دو قیمت بالاترین و پایینترین در یک بازه زمانی مشخص نیز روی سایه کندل یا همان «شدو» قرار میگیرند.
نکته: بعضی کندلها سایه ندارند و فقط از بدنه تشکیل شدهاند. در این حالت پایینترین و بالاترین قیمت که بر روی سایه کندل قرار میگیرد بر روی قیمتهای بازشدن و بسته شدن منطبق میگردد و با هم یکی میشوند. این اتفاق نشاندهنده یک الگوی مشخص در نمودار کندل استیک است که بعدا در نوشتههای دیگری به آن میپردازیم.
نکته: هر کندل یک تایمفریم مشخص را نشان میدهد؛ بدین معنا که مثلا در تایمفریم یک روزه هر کندل چهار نوع قیمت روز را نشان میدهد. یا به عنوان مثال در تایمفریم یک ساعته هر کندل چهار نوع قیمت مشخص در این تایمفریم را نشان میدهد. در بازارهای جهانی تایمفریمهای کوچکتر نیز مورد تحلیل قرار میگیرد از جمله تایمفریمهای پنج دقیقهای و یا حتی کوچکتر.
انواع کندل
کندل صعودی: اگر قیمت بسته شدن یک ورقه بهادار در یک تایمفریم مشخص بالاتر از قیمت بازشدن در ابتدای تایمفریم معاملاتی باشد نشاندهنده افزایش قیمت است. در این وضعیت کندل صعودی است و رنگ کندل در نمودار به حالت سفید (بازارهای جهانی) یا سبز (ایران) در میآید.
کندل نزولی: اگر قیمت بسته شدن یک ورقه بهادار در یک تایمفریم مشخص پایینتر از قیمت بازشدن در ابتدای تایمفریم مورد نظر قرار بگیرد نشاندهنده کاهش قیمت است. در این حالت کندل نزولی خواهد بود و رنگ کندل به صورت سیاه (بازارهای جهانی) و یا به رنگ قرمز (ایران) در میآید.
نکته: کندلها بسته به اختلاف بین قیمت بستهشدن و بازشدن و همچنین سایهها که نشان دهنده بالاترین و پایینترین قیمت هستند اشکال مختلفی به خود میگیرند که برای معاملهگران هر کدام از این تغییرات که گاهی الگوهای مشخصی را خلق میکند معناهای متفاوتی دارند. کوتاه یا بلند بودن بدنه یا سایههای کندلها نه تنها معناهای متفاوتی دارند بلکه حتی از دل این تفاوتها الگوهای متفاوتی استخراج میشود که در تحلیل آینده قیمت برای معاملهگران کاربرد دارد.
نکته: بزرگ بودن بدنه کندل حاکی از این است که قدرت خریداران یا فروشندگان در بازار زیاد است و البته کاهش یا افزایش قیمت در این حالت نیز معنادار است که در تحلیل نهایی نشاندهنده سود و یا زیان عمده خریداران یا فروشندگان در آن تایمفریم است.
نکته: وجود سایههای بلند یا کوتاه در تایم فریم مشخص نیز نشانه وجود هیجان زیاد یا کم در بین خریداران و فروشندگان است که این سایهها نیز فاکتورهای تحلیلی مهمی به شمار میروند. سایهها در استخراج الگوهای مختلف اهمیت ویژهای دارند.
آشنایی با کندل استیک های نمودار شمعی ژاپنی در بازار فارکس
کندل استیک ها اقدامات قیمت در بازار را مشخص می کنند ممکن است همیشه این قیمت ها ارزش واقعی سهام یا جفت ارز را نشان دهند اما نمودارخوان ها و تکنیمالیست ها می گویند چه قیمتی(تحلیل تکنیکال) مهم تر است از اینکه چرا این قیمت(تحلیل فاندامنتال) به وجود آمده است.
هر چند که برای استفاده صحیح از بازار هر دوی این ها به یک اندازه مهم هستند اما نمیتوان انکار کرد این شمع های کوچک ژاپنی چه اطلاعات مهمی را در اختیار ما میگذارند و آشنایی با آن ها چقدر در موفقیت در بازار فارکس تاثیرگذار هستند.
برای مشاهده تمامی جلسات روی عبارت آموزش فارکس کلیک کنید.
تاریخچه ابداع کندل استیک ها
ژاپنی ها از تجریه و تحلیل فنی نمودارها در قرن برای تجارت برنج استفاده می کردند و نسخه های متفاوتی از تجزیه و تحلیل فنی در ایالات متحده توسط چارلز داو در 1900 ابداع شد.هر چند این دو نوع تجزیه با هم متفاوت بوده اند اما نقاط اشتراک بسیاری باهم داشتند.
- چه قیمتی مهم تر از آن بود که چرا این قیمت به وجود آمده است.
- تمام اطلاعات بازار در قیمت ها نهفته است.
- بازارها نوسان قیمتی دارند.
- معامله گران بر اساس احساس ترس و طمع به قیمت ها نوسان میدهند.
- و در آخر قیمتی که در بازار مشاهده میکنید. ممکن است ارزش واقعی سهام را نشان ندهد.
به گفته استیو نیسون ، نمودار کندل استیک اولین بار پس از سال 1850 ظاهر شد. بیشترین اعتبار برای توسعه کندل ها و ترسیم آن به یک تاجر افسانه ای برنج به نام Homma از شهر ساکاتا اختصاص دارد. به احتمال زیاد ایده های اصلی او در طول سالهای طولانی معاملات اصلاح و اصلاح شده است و در نهایت منجر به سیستم نمودار شمعی ژاپنی شده است که امروزه از آن استفاده می کنیم.
آشنایی با کندل استیک ها
ابداع کندل استیک ها و اصلا آن کمک بزرگی به بازارهای مالی جهت مشاهده هرچه بهتر اطلاعات قیمت بود و امروزه همچنان محبوب ترین نمودار در بازار فارکس و بازارهای مالی دیگر است.برای دستیابی به نمودار شمعی ژاپنی باید تعداد زیادی از شمعدان ها کنار هم قرار بگیرند که هر شمعدان حاوی اصلاعات قیمتی است.
هر کندل در نمودار کندل استیک از دو بخش تشکیل شده است که یک قسمت تو خالی یا توپر که بدنه کندل را می سازد و خطوط باریک و بلند در طرفین بدنه که سایه کندل شناخته می شود و به نام های فیتله و دم نیز معروف است.مجموع بدنه و سایه کندل چهار اطلاعات قیمتی را در اختیار ما می گذارند.
- قیمت باز شدن کندل(بدنه)
- قیمت بسته شدن کندل(بدنه)
- بالاترین قیمت کندل(سایه)
- و پایین ترین قیمت کندل(سایه)
کندل ها را میتوان در دو نوع با بدنه خالی و بدنه توپر مشاهده کرد که پر و خالی بودن بدنه بستگی به قیمت بسته شدن کندل دازد.
- بدنه تو خالی:اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن قرارگیرد بدنه تو خالی می شود.در این حالت مرز پایین بدنه قیمت باز شدن و مرز بالا قیمت بسته شدن کندل را نشان می دهد.
- بدنه توپر:اگر قیمت بسته شدن کندل پایین تر از قیمت باز شدن قرارگیرد بدنه توپر می شود.در این حالت مرز بالای بدنه کندل قیمت باز شدن و مرز پایین قیمت بسته شدن کندل را نشان می دهد.
در مقایسه با نمودارهای میله ای و خطی و شمعدان ها از نظر بصری برای معامله گران مطلوب تر است زیرا تنها با یک نگاه میتوان به سادگی چهار اصلاعات معهم قیمت را مشاهده و بررسی کرد.رابطه بین قیمت باز شدن و بسته شدن کندل اطلاعات مهمی از برای تحلیل رفتار معامله گران را نشان میدهد.
اگر یک کندل تو خالی باشد و قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن قرار گیرد نشانه فشار خریدران در بازار است و بلعکس اگر کندل تو پر باشد و قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن قرارگیرد یعنی فشار فروشندگان در بازار بیشتر شده است.
تصویر زیر مقایسه ای از نمودار شمعدان ژاپنی و نمودار میله ای را نشان می دهد.میتوانید ببینید که شمعدان ها چگونه اطلاعات بیشتری را نسبت به میله های قیمتی نشان میدهند.
تفاوت بدنه بلند و بدنه کوتاه در نمودار کندل استیک
به طور کلی هرچه بدنه کندل بلندتر باشد یعنی فاصله قیمت بسته شدن تا باز شدن بیشتر است و نوسان قیمت بیشتر بوده است که نشانه قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان است.
کندل بلند و سفید:یک کندل با بدنه بلند و سفید(تو خالی)فشار شدید خریداران را نشان میدهد.در حالی که کندل های سفید صعودی هستند هر چه بدنه کندل بلند تر باشد یعنی پیشرفت قیمت از قیمت باز شدن تا قیمت بسته شدن بیشتر بوده است.بسته به موقعیت قرارگیری کندل ها در نمودار کندل های قوی هر کدام میتواند رفتار معامله گران را نشان دهد.پس از یک افت قیمت شدید شمعدان های بلند سفید می توانند نقطه عطف بالقوه یا سطح پشتیبانی را مشخص کنند. اگر خرید پس از مدت ها پیشروی، بیش از حد تهاجمی شود می تواند منجر به صعود بیش از حد شود.
کندل بلند سیاه:یک کندل با بدنه بلند و سایه(تو پر) فشار شدید فروشندگان را نشان می دهد.در حالی که کندل های سیاه نزولی هستند هر چه بدنه کندل بلندتر باشد یعنی افت قیمت از قیمت باز شدن تا بسته شدن بیشتر بوده است.بسته به موقعیت قرارگیری کندل ها در نمودار ،کندل های فوی هر کدام میتوانند رفتار معامله گران را نشان دهند.پس از یک پیشرفت قوی قیمت یک شمعدان سیاه بلند می تواند نقطه عطفی را نشان دهد یا سطح مقاومت آینده را مشخص کند. پس از یک افت طولانی ، یک شمعدان سیاه بلند می تواند نشان دهنده وحشت یا تسلیم شدن باشد.
تفاوت سایه بلند و کوتاه در نمودار کندل استیک
سایه ها میتوانند اطلاعات ارزشمندی در مورد معاملات در بازه زمانی کندل ها در اختیار ما قرار دهند.سایه بالایی اطلاعات معاملات خرید و سایه پایینی اطلاعات معالات فروش را نشان می دهند.یک سایه کوتاه استفاده از سایه کندل برای معاملات نشان میدهد که اکثر معاملات در محدوده قیمت باز شدن و بسته شدن کندل ها بوده است در حالی که یک سایه کوتاه نشان میدهد معاملات از قیمت باز و بسته شدن فاصله گرفته اند و در قیمت های بالاتر یا پایین تر خرید و فروش شده اند.
یک شمعدان با سایه بلند بالایی و سایه کوتاه پایینی نشان میدهد در طول جلسه معاملاتی خریداران قدرت را در دست گرفته اند و قیمت را بالا برده اند اما در انتها این فشار فروشندگان بوده است که شعمدان را با قیمت پایین تر بسته است.این تحلیل برای کندل هایی با سایه پایینی بلند و سایه بالایی کوتاه برعکس است.
آنچه در مواجه با کندل هایی با سایه های بلند کوتاه مهم است این است که بدانیم بسته شدن کندل در سمت سایه کوتاه تر نشان دهنده قدرت نیست بلکه در واقع این کندل ها دقیقا نشان دهنده سردرگمی و بی ثباتی بازار هستند و هر لجظه ممکن است قیمت ها به سمت طرف دیگر معاملات حرکت کنند.
کندل استیک چیست؟
کندل استیک (نمودار شمعی) یک نوع نمودار قیمت است که ابزاری عالی و کارآمد برای بررسی و تخمین وضعیت آینده بازار، در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. آموزش استفاده از کندل استیک، به عنوان یک روش تحلیلی کارآمد، یکی از مهمترین مباحثی است که در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود.
بطور کلی، در بازار سرمایه اظهار نظر و ارائه پیش بینی درباره هر سهم، نیازمند تحلیل و بررسی قیمت ها است و ارائه این تحلیل ها، تنها با استفاده از نمودارها ممکن می باشد. برای این منظور نمودارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام روش و عملکرد خاص خود را دارد.
نمودارهای قیمتی، دارای سه روش نمایش شناخته شده و مشهور، به نام های روش میله ای، روش خطی و روش شمعی هستند. برای آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک، ابتدا باید شیوه عملکرد دو روش دیگر را بدانید. در ادامه به بررسی و تشریح دو روش میله ای و خطی پرداخته و سپس به نمودار شمعی می پردازیم.
آنچه در این مطلب می خوانید:
روش نمایش میله ای در نمودار قیمت
این روش نمایش، دارای چهار قسمت است که در این قسمت ها، قیمت آغازین یا Open، بیشترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا High، کمترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا Low و قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود.
در این نمودار، اطلاعات روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه به شکل میله های جداگانه، نشان داده می شود و هر یک از میله ها، بیانگر معاملات همان روز، هفته یا ماه مربوط به سهام است. اطلاعات هر میله، شامل اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی می باشد، به نحوی که خط سمت راست میله، قیمت آغازین و خط سمت چپ، قیمت پایانی را نشان می دهد. بیشترین و کمترین قیمت ها نیز در بالا و پایین میله نمایش داده می شود. بدین ترتیب هر گاه که قیمت آغازین از قیمت پایانی کمتر باشد، نمودار صعودی و مثبت بوده و برعکس، هر گاه که قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار نزولی و منفی خواهد بود.
نمودارهای میله ای اگر چه می توانند صعود و نزول قیمت ها را ار ابتدا تا انتها نشان دهند، اما در ارائه الگوهای تغییر قیمت ها ناموفق بوده اند.
روش نمایش خطی در نمودار قیمت
در روش نمایش خطی، تنها قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود و سایر اطلاعات در آن کاربردی ندارد. به همین سبب این روش نمایش، نمی تواند دورنمای مطلوبی از اطلاعات مورد نیاز در بازه معاملاتی ارائه کند و تنها کاربرد مهم آن، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی برای تحلیلگران است.
نمودار شمعی
روش نمایش شمعی، نخستین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت و از آنجا که شکل نمودارها، شباهت بسیاری به شمع داشت، به آن کندل استیک یا نمودار شمعی گفته می شود. در نمودار شمعی یا کندل استیک، از همان اطلاعات روش میله ای استفاده می گردد، با این تفاوت که بخش دیگری به نام بدنه یا body نیز در آن وجود دارد. بدنه، به شکل یک مستطیل و در قسمتی حد فاصل میان قیمت ابتدایی و نهایی قرار دارد. در اینجا نیز کندل صعودی یا کندل نزولی، با استفاده از اختلاف قیمت آغازین و پایانی مشخص می شود.
ماهیت بصری کندل استیک، به نحوی است که به خوبی می تواند نقاط ضعف و کمبودهای نمودارهای خطی و میله ای را پر کرده و بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد. نمودارهای شمعی دارای آرایش ها و الگوهای مختلفی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد.
اجزای کندل استیک
کندل استیک یا نمودار شمعی، دارای اجزای مختلفی است که در ادامه به بررسی مختصر هریک خواهیم پرداخت. اما یادگیری تخصصی و کامل تجزیه و تحلیل این اجزا و بکارگیری آن ها در تحلیل های بورسی، قطعا مستلزم حضور در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال و دوره های جامع بورس، مانند دوره بورس مجتمع فنی نیاوران است.
رنگ بدنه نمودار شمعی
در نمودارهای شمعی، رنگ بدنه و همچنین سایه پایین و سایه بالا، اهمیت استفاده از سایه کندل برای معاملات بسیاری دارد و هر کدام از این موارد، بیانگر شرایط ویژه ای است؛ برای مثال هنگامی که یک نمودار شمعی سفید و توخالی، دارای سایه کوتاهی باشد، به معنی صعودی بودن نمودار و بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین است و هنگامی که نمودار شمعی، تو پر و یا به رنگ مشکی باشد، به معنای نزولی بودن نمودار و کوچک بودن قیمت پایانی است.
در واقع بدنه، ابزاری برای نشان دادن منفی یا مثبت بودن نمودار است. در نتیجه کندل استیک های صعودی، دارای بدنه تو خالی و کندل استیک های نزولی، دارای بدنه تو پر هستند. سایه نیز بیانگر حداقل و حداکثر قیمت در یک بازهی معاملاتی است.
اندازه بدنه نمودار شمعی
علاوه بر رنگ بدنه، اندازه بدنه نیز در کندل استیک ها دارای اهمیت است. هر چقدر که بدنه بزرگ تر باشد، نشانگر قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان در بازار بورس خواهد بود.
برای تشخیص این امر که این بدنه بزرگ، بیانگر قدرت بالای خریدار است یا فروشنده، باید مجددا به رنگ بدنه توجه کرد؛ رنگ سفید یا توخالی بدنه نمودار شمعی، نشان دهنده قدرت بالای خریداران می باشد و بر عکس، بدنه توپر یا تیره رنگ و بزرگ، قدرت بالای فروشندگان را نشان می دهد.
کندل سفید در محدوده حمایت و کندل تیره در محدوده مقاومت نیز به ترتیب بیانگر صعود قیمت و افت قیمت ها خواهد بود. بنابراین بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین و صعودی بودن نمودار، منجر به تیره شدن بدنه و قدرت فروشندگان خواهد شد. در مقابل، پایین تر بودن قیمت نهایی از قیمت ابتدایی، منجر به نزولی شدن نمودار و قدرت خریداران خواهد شد.
سایه نمودار شمعی
همانگونه که گفته شد، سایه ها بیانگر بیشترین و کمترین قیمت روز در بورس هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ابتدایی سهم و قیمت پایانی، با بیشترین و کمترین قیمت سهم برابر باشند، سایه ای در نمودار تشکیل نخواهد شد.
در کندل استیک، توجه به این نکته که سایه در بالای نمودار قرار دارد یا در پایین، بسیار حائز اهمیت است. سایه های بلند نیز نشان دهنده انجام معاملات سهم در خارج از قیمت ابتدایی و نهایی می باشند. با این اوصاف می توان گفت که اگر سایه بالایی در نمودار شمعی بلند باشد، بیانگر قدرت خریداران است؛ زیرا منجر به افزایش قیمت سهم شده است. با این حال، همچنان می تواند بیانگر فروشندگان خیلی قوی نیز باشد؛ چرا که منجر شده که سهم در محدوده قیمت پایانی بسته شود.
در مقابل، بلند بودن سایه پایینی نیز نشانگر قدرت بالای فروشندگان است؛ زیرا منجر به کاهش قیمت سهم می گردد و همچنان می تواند نشان دهنده خریداران خیلی قوی نیز باشد؛ زیرا قیمت در محدوده ابتدای بسته شده است.
9 الگوی کندل استیک
نمودارهای شمعی دارای دو الگوی کلی ادامه دهنده یا بازگشتی هستند که هر کدام از این دو نیز انواع مختلف دارند. الگوهای ادامه دهنده بیانگر ادامه مسیر بازار سرمایه هستند و تا زمانی که قیمت نهایی بالاتر یا پایین تر بماند، روندها صعودی یا نزولی باقی خواهد ماند.
اما الگوهای بازگشتی، نشان دهنده تغییر در روند بازار سرمایه اند. الگوهای بازگشتی کندل استیک نیز دو نوع استفاده از سایه کندل برای معاملات خرسی و گاوی دارند که نوع نخست، بیانگر بازگشت روند نزولی و نوع دوم، بیانگر بازگشت روند صعودی است. نمودارهای شمعی با توجه به شیوه آرایش و اندازه اجزای مختلف، دارای نام ها و عملکردهای متفاوتی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد:
1- الگوی کندل استیک مارابوزو
کندل مارابوزو یک الگوی دو شمعی است با بدنه ای بسیار بلند و بدون سایه که به شکل قاطعانه ای، قدرت عاملان صحنه سرمایه گذاری را نشان می دهد. هنگامی که هر دو نمودار شمعی کندل مارابوزو سفید و تو خالی باشند، به آن مارابوزو گاوی گفته می شود و بیانگر قدرت خریداران است. نمودارهای تیره و تو پر نیز بیانگر قدرت فروشندگان بوده و مارابوزو خرسی نام دارد.
2- الگوی کندل استیک دوجی
کندل دوجی دارای سایه های بسیار بلند و بدنه بسیار کوتاه است که نمایشگری برای حالت تعادل و موازنه میان خریداران و فروشندگان در بازار سرمایه می باشد. به عبارت دیگر، این کندل، حالاتی از بی تصمیمی و تردید را در بازار سهم ها نشان می دهد و معمولا در پایان روندها به وقوع می پیوندد.
کندل دوجی صلیب: نمودار دوجی با پایه بلند، نشانگر قدرت خریدار و فروشنده است و شکلی شبیه به یک صلیب دارد.
کندل دوجی سنجاقک: نمودار دوجی سنجاقک، فشار خرید در برابر عرضه سنگین را نشان می دهد و شکلی شبیه به حرف T دارد.
کندل دوجی سنگ قبر: دوجی سنگ قبر، با اشاره به فشار فروش سنگین در برابر تلاش خریداران، شکلی دقیقا بر عکس دوجی سنجاقک را نشان می دهد و به حالت T برعکس می باشد.
کندل دوجی چهار قیمت: دوجی چهار قیمت نیز با شکل یک خط افقی صاف، بیانگر صف خرید یا فروش است و در بازارهای دارای دامنه نوسانات بسیار، به وقوع می پیوندد.
3- الگوی کندل استیک فرفره
نمودار شمعی فرفره نیر مانند نمودار دوجی حکایت از بی تصمیمی در بازار سرمایه دارد، اما بر خلاف نمودار دوجی، دارای بدنه بلندتری است. نمودار فرفره ای، شکلی شبیه به صلیب، با خط افقی پهن تر دارد و رنگ قرمز یا سبز آن، بیانگر منفی یا مثبت بودن نمودار است.
4- الگوی کندل استیک هارامی
این کندل که از دو نمودار با رنگ های متضاد تشکیل میشود، در زبان ژاپنی به معنای باردار است. به همین سبب شمع اول را کندل مادر و شمع دوم را کندل بچه می نامند. از آنجا که مادر آنچه را که باردار باشد به دنیا خواهد آورد، در این الگو نیز شمع دوم (مادر) نشانگر روند پیش رو می باشد.
هارامی اگر چه یک الگوی برگشتی ۱۰۰ درصد نیست و بیشتر به معنای پایان روند حاکم است، اما نتیجه نهایی آن مشخص نبوده و بستگی به بازار سهام دارد. وجود نمودار هارامی در بازار، بیانگر آشفتگی است. در نمودار هارامی، عموما بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچک تر می باشد و به نوعی در دل شمع اول قرار می گیرد. در هارامی صعودی، شمع ها دارای رنگ متضاد اند، به نحوی که یکی تیره و دیگری روشن است.
5- الگوی کندل استیک هیکن آشی
این کندل در لغت به معنای کندل میانگین است و عموما برای پیش بینی روند، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین یک استراتژی میان مدت محسوب می شود. از آنجا که هیکن آشی قیمت میانگین را نشان می دهد، این قیمت عموما با قیمت مبادله در بازار متفاوت است.
در این نمودار، کندل های سبز و بدون سایه پایین، نشان از روند صعودی دارند و در مقابل، کندل های قرمز بدون سایه بالایی، روند نزولی را نشان می دهند.
6- الگوی کندل استیک پوشا مثبت و منفی
الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است که دو حالت مثبت و منفی دارد. الگوی پوشا مثبت در پایان روند نزولی واقع می شود و نشان دهنده تغییر روند به سمت صعودی است. در مقابل، الگوی پوشا منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و نشان از تغییر روند به سمت روند نزولی دارد. الگوهای پوشا معمولا به عنوان مکمل در کنار سایر الگوها برای تحلیل مورد استفاده قرار می گیرند.
7- الگوی کندل استیک مرد دارآویز
نام گذاری الگوی مرد دارآویز به دلیل شکل ظاهری آن که شبیه به فردی به دار آویخته شده است، انجام شده و یک بدنه مربعی کوچک و سایه بلند پایینی دارد. این الگو نشان دهنده اخطار اتمام روند در روندهای صعودی است. رنگ تیره یا قرمز این الگو، نشان از پایین بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت ابتدایی دارد.
8- الگوی کندل استیک چکش
الگوی چکش یکی از الگوهای تک شمعی است که در طی یک روند نزولی ایجاد می شود و یک محدوده حمایتی برای برگشت روند و پایان روند نزولی به وجود می آورد. ساختار این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویز، یک بدنه کوچک در بالا دارد.
9- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب
ستاره ثاقب یکی از الگوهای نزولی و از دسته الگوهای دوجی می باشد؛ در حالی که سایه بالایی بسیار بلندی در مقایسه با بدنه دارد. این الگو عموما برگشت را نشان می دهد و حاکی از آغاز ریزش قیمت است.
استراتژی کندل استیک
برای به کارگیری استراتژی کندل استیک در معاملات بورسی، باید بدانید که هر کدام از الگوهای ذکر شده را چگونه در معاملات مورد استفاده قرار دهید. در اینجا به نحوه معامله با هر یک از الگوهای ذکر شده اشاره خواهیم کرد.
چگونه از نمودار هیکین اشی استفاده کنیم؟
در درس قبلی آموزش فارکس نحوه ترسیم هیکن آشی را آموختید، حال بیایید در مورد نحوه استفاده و خوانش نمودار شمعی هیکین آشی صحبت کنیم.
فرض استفاده از نمودار هیکین اشی فیلتر شدن خطاهای (نویز های) بازار است.
و از آنجا که خطاها فیلتر می شوند ، شما اصولاً روند را بصورت لخت روی نمودار مشاهده می کنید.
بدلیل اینکه کندل های هیکین آشی بر اساس میانگین محاسبه می شوند ، این کندل ها سایه های کوچکتری (فتیله) نسبت به کندل شمعی ژاپنی دارند.
در هیکین آشی ، درست همچون کندل های شمعی ژاپنی ، هر چه سایه (یا فتیله) کوچکتر (یا کوتاه تر) باشد، روند قوی تر است.
کندل های سبز و بدون سایه تحتانی ، نشان از روند صعودی قوی دارند.
کندل های قرمز و بدون سایه فوقانی ، نشان از یک روند نزولی قوی دارند.
معامله گران تکنیکال از نمودارهای هایکین اشی برای شناسایی موارد زیر استفاده می کنند:
بنابراین اگر هدف شما حداکثرِ سواری گرفتن از روندها است ، در اینصورت باید نحوه استفاده از نمودار هایکین اشی را یاد بگیرید.
نحوه استفاده از هیکین اشی جهت شناسایی جهت روند
نمودار هیکین اشی با استفاده از کندل های رنگی خود جهت یک روند را نشان می دهد.
کندل سبز به شما می گوید که روند صعودی است. کندل قرمز به شما می گوید که روند نزولی است.
نحوه استفاده از هیکین آشی برای شناسایی قدرت روند
نمودار هیکین اشی با مشاهده سایه ها (یا فتیله ها) قدرت روند را به شما نشان می دهد.
خواهید دید که برای بسیاری از کندل های سبز ، سایه پایینی یا فتیله ای وجود ندارد.
برعکس این برای کندل های قرمز است. اکثر آنها هیچ سایه بالایی یا فتیله ندارند.
این کندل ها در جهت مخالف روند ، سایه ای نشان نمی دهند.
وقتی سایه ای وجود نداشته باشد ، بدان معناست که شما در یک روند قوی قرار دارید.
بنابراین اصلی ترین چیزی که باید در نمودار هیکین اشی برای تعیین قدرت روند بدنبال آن باشید ، کندل های بدون سایه یا بدون فتیله ای استفاده از سایه کندل برای معاملات است که بر خلاف روند هستند.
کندل هایی که در یک انتهای آنها سایه یا فتیله ای وجود ندارد “کندل صاف شده” می نامند.
بسته به اینکه کدام انتها فاقد سایه است ، برای هر نوع کندل صاف شده ، نامی وجود دارد.
اگر سایه / فتیله تحتانی وجود نداشته باشد ، که به آن “بی دم” نیز گفته می شود ، کندل را “باسن تراشیده” می نامند.
اگر سایه / فتیله بالایی وجود نداشته باشد ، از آن با نام “بی سر” یاد می شود ، شمع را “سر تراشیده” می نامند.
تا زمانی که یک کندل فاقد دم یا سر باشد ، از نظر تکنیکال ، رنگ شمع مهم نیست. اما برای اهداف هیکین آشی ، ما باید باسن های تراشیده یا صاف شده را استفاده از سایه کندل برای معاملات استفاده از سایه کندل برای معاملات به رنگ سبز و سرهای تراشیده یا صاف شده را به رنگ قرمز ببینیم زیرا دنبال قدرت روند می گردیم.
کندل چیست؟ + مهمترین انواع کندل ها
نمودارهای کندل استیک (شمعی – ژاپنی) یکی از پرکاربردترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند. کندلها (Candle) به عنوان اجزای اصلی این نمودارها حاوی تمام اطلاعات قیمتی موردنیاز در آن تایم فریم خاص میباشند. اهمیت کندل (معنی فارسی: شمع) در تحلیل تکنیکال زمانی مشخص میشود که شما صرفا با دیدن نمودارهای شمعی و یافتن الگوهای CandleStick روند قیمتی را پیشبینی میکنید. وجه تمایز کندلها در ارائه هیجانات و احساسات معاملهگران بصورت بصری است. بیشترین اطلاعات قیمتی در Candle گنجانده میشود به طوری که با تحلیل آنها میتوان رفتار آینده بازار را پیشبینی کرد. اگر گام صفر آموزش تحلیل تکنیکال را یادگیری مفهوم کندل و انواع آن بدانیم اغراق نکرده ایم!
سرفصل آموزشی
نمودار کندل استیک در تحلیل تکنیکال
طبق اولین اصل تحلیل تکنیکال “قیمت، همه چیز است!” در واقع تکنیکالیستها معتقدند تمامی عوامل موثر بر تغییرات قیمت در خود قیمت مستتر است. در واقع فقط کافی است با استفاده از تحلیل نمودار، روند قیمتی را پیشبینی کنیم. بنابراین “نمودارهای قیمتی” نقش مهمی دارند چرا که نمودار با اطلاعات کاملتر و بهتر، میتواند باعث بهبود کارایی تحلیل شود. سه نوع نمودار در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
- نمودار خطی: از اتصال نقاط قیمت پایانی بدست میآید. اطلاعات زیادی در این نمودار از بین میرود.
- نمودار میلهای: اطلاعات قیمت بصورت یک خط عمودی (میله) شامل 4 پارامتر اصلی قیمت یعنی قیمت پایانی، آغازین، بیشترین و کمترین قیمت است.
- نمودار کندل استیک (CandleStick Chart): مشکل نمودارهای میلهای، عدم فهم سریع اطلاعات هر میله است. این مشکل در نمودارهای کندل استیک با اضافه شدن بدنه حل شد. بنابراین مزیت نمودارهای شمعی – ژاپنی فهم راحتتر و سریعتر است. در این نمودارها، کندلها (Candle) به عنوان عنصر اصلی نمودار شناخته میشوند. استفاده از نمودارهای CandleStick در بین تحلیلگران پرایس اکشن کاربرد فراوانی دارد.
کندل چیست؟
کندل در لغت به معنای شمع است و جزء اصلی نمودارهای Candlestick است. 4 پارامتر اصلی قیمت (قیمت پایانی، آغازین، بیشترین و کمترین قیمت) در یک تایم فریم خاص را شامل میشود. کندلها از دو بخش اصلی تشکیل میشوند: بدنه (Real Body) و سایه (Shadow). بدنه کندل بیانگر قیمت بسته شدن (Close Price) و قیمت بازگشایی (Open Price) است. دو خطی که در ابتدا و انتهای بدنه قرار دارد به شادو یا همان سایه معروف است. سایه پایینی و بالایی به ترتیب معرف کمترین قیمت (Low Price) و بیشترین قیمت (High Price) هستند. در واقع طول سایهها بیانگر دامنه نوسان قیمت است.
با توجه به قیمت پایانی (Close) و آغازین (Open) دو نوع کندل داریم: صعودی یا نزولی. اگر قیمت پایانی بیشتر از آغازین باشد بیانگر کندل صعودی با بدنه توخالی و رنگ سفید است. همچنین اگر قیمت پایانی کمتر از قیمت بازگشایی باشد کندل نزولی خواهیم داشت که رنگ بدنه آن بصورت توپر و با رنگ سیاه خواهد بود. دقت بفرمایید که نمایش بدنه کندل صعودی و نزولی به ترتیب با رنگ سبز و قرمز رایجتر است. شکل زیر مفهوم کندل را با جزئیات تمام نشان میدهد.
مفاهیم کندل ها در یک نگاه
میتوان اولین کاربرد نمودار کندل استیک را فهم سریع و آسان نوسانات قیمت درنظر گرفت. در واقع به راحتی و صرفا با دیدن کندلها میتوانیم کل معاملات در یک تایمفریم را تحلیل کنیم. چرا که هر کندل منعکسکننده عکسالعمل و رفتار تمامی معاملهگران در یک تایمفریم خاص است. در ادامه چند تفسیر ابتدایی از کندلها را خدمتتان بیان میکنیم که صرفا با نیمنگاهی به نمودار شمعی میتوان این مفاهیم را برداشت کرد.
- بدنه مشکی و سفید به ترتیب بیانگر قدرت بالای فروشندگان و خریداران است. هر چه طول بدنه کندل بزرگتر باشد قدرت بیشتری از خرید یا فروش را نشان میدهد.
- شادو با توجه به رنگ بدنه میتواند مفاهیم مهمی را به معاملهگران گوشزد کند. برای مثال بلند بودن طول سایه بالایی در یک کندل نزولی بیانگر قدرت بالای فروشندگان و افزایش تقاضای عرضه است.
- بلند بودن طول سایه پایینی در یک کندل صعودی نیز نشان از قدرت بالای خریداران و افزایش تقاضای خرید دارد.
انواع کندل ها — مهمترین الگوهای شمعی (Candlestick)
با شناسایی واکنش بازار به قرارگیری خاص کندلها کنار یکدیگر، الگوهای کندل استیک (Candlestick Patterns) ساخته میشوند. 3 نوع کلی الگوی کندل استیک داریم. بیشتر این الگوهای برای پیشبینی بازگشت روند در سطوح حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار میگیرند. در واقع الگوهای کمی برای تایید و ادامهدار بودن روند فعلی وجود دارند. انواع کندلهای برگشتی به 2 دسته صعودی و نزولی تقسیم میشوند.
- برگشتی صعودی
- برگشتی نزولی
- ادامهدهنده
یک دستهبندی دیگر نیز با توجه به ترتیب قرارگیری چند کندل و بررسی طول بدنه و سایه آنها وجود دارد مثل الگوهای یک، دو و سه کندلی. در ادامه مهمترین این الگوها را به شما آموزش خواهیم داد.
1. کندل مارابوزو
به یک کندل صعودی بدون سایه (بدنه سفید یا سبز)، الگوی مارابوزو سفید یا Bullish Marubozu میگویند که یک روند صعودی و بازار گاوی را در پی خواهد داشت چرا که این الگو نشان از افزایش سطح تقاضا و فشار خرید معاملهگران دارد.
به یک کندل نزولی بدون سایه (بدنه سیاه یا قرمز)، الگوی ماروبوزو سیاه یا Bearish Marubozu میگویند که یک روند نزولی و بازار خرسی را در پی خواهد داشت چرا که این الگو نشان از افزایش سطح عرضه و فشار فروش معاملهگران دارد در شکل زیر این دو الگو نشان داده شده است. در این دو الگو، هر چه طول بدنه شمع بلندتر باشد قدرت بیشتری از خرید یا فروش را نشان میدهد.
2. الگوی کندل استیک دوجی (Doji)
الگوی دوجی نیز جزء الگوهای تک کندلی است بدین صورت که بدنه کندل بسیار کوتاه و عموما بصورت یک خط نازک میباشد و به معنی یکسان بودن قیمت بازگشایی و قیمت پایانی است. الگوی دوجی در تحلیل تکنیکال بیانگر تشویش و بیتصمیمی معاملهگران است. در حالت کلی 4 نوع کندل دوجی داریم: پایه بلند، سنگ قبر، سنجاقک و چهار قیمت!
الگوی دوجی پایه بلند: بدنه نازک، سایه بلند از هر دو طرف | برابر بودن فشار عرضه و تقاضا ← تشویش و دودلی معاملهگران |
الگوی دوجی سنگ قبر: بدنه نازک، سایه بالایی بلند | قدرت زیاد فروشندگان ← سیگنال فروش در انتهای روند صعودی |
الگوی دوجی سنجاقک: بدنه نازک، سایه پایینی بلند | قدرت زیاد خریداران ← سیگنال خرید در انتهای روند نزولی |
کندل دوجی چهار قیمت: بدنه و سایه کوتاه! | بیانگر صف خرید و فروش — برابری قیمت پایانی، آغازین، بیشترین و کمترین قیمت |
همراه شدن Doji با الگوی Marubozu نتایج جالبی در پی دارد:
- اگر الگوی دوجی همراه با ماروبوز سفید باشد نشان از تضعیف قدرت خریداران و احتمال افزایش فشار فروش دارد بنابراین کاهش قدرت روند صعودی را در پی دارد و باید با احتیاط بیشتری نسبت به خرید سهام اقدام کرد!
- اگر الگوی دوجی همراه با ماروبوز سیاه باشد نشان از تضعیف قدرت فروشندگان و احتمال افزایش فشار خرید دارد بنابراین کاهش قدرت روند نزولی را در پی دارد و احتمال توقف روند کاهشی قیمت وجود دارد!
3. الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)
ویژگی الگوی Hanging Man (مرد به دار آویخته یا مرد اعدامی) عدم وجود سایه بالایی کندل یا کوتاه بودن آن میباشد همچنین سایه پایینی باید حداقل 2 برابر بدنه باشد. این الگو در انتهای یک روند صعودی و در نقاط مقاومت رخ میدهد و به علت قدرت زیاد فروشندگان و افزایش سطح عرضه، بیانگر تغییر روند صعودی به نزولی است و اگر رنگ بدنه مشکی (قرمز) باشد قدرت الگوی مرد به دار آویخته بیشتر خواهد بود.
4. کندل چکش (Hammer) در تحلیل تکنیکال
در این الگو، سایه پایینی 2 تا 3 برابر بدنه کندل است و سایه بالایی نداریم یا خیلی کوتاه میباشد. این الگو در انتهای یک روند نزولی و در نقاط حمایت رخ میدهد و نشان از افزایش سطح تقاضا و شکلگیری روند صعودی دارد. رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما رنگ سفید (سبز) بدنه، بیانگر قدرت بیشتر الگو برای بازگشت و تغییر روند نزولی به صعودی خواهد بود. این الگو به پین بار صعودی نیز معروف است.
الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer) از نظر رفتاری مشابه کندل چکش است با این تفاوت که سایه بالایی 2 برابر بدنه است و سایه پایینی خیلی کوتاه میباشد. دقت بفرمایید که این الگو از اعتبار کمتری برای بازگشت و تغییر روند نزولی به صعودی برخوردار است.
5. الگوی ستاره دنباله دار (Shooting Star)
این الگو که به پین بار نزولی معروف است در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. سایه بالایی حداقل 2 برابر بدنه و کندل فاقد سایه پایینی (یا خیلی کوتاه) است. الگوی شوتینگ استار (ستاره ثاقب) بیانگر افزایش تقاضای فروش و در نتیجه تغییر روند صعودی به نزولی است و اگر رنگ بدنه سیاه باشد (نزولی – بدنه قرمز) قدرت بازگشت روند بیشتر خواهد بود. اگر بعد از تشکیل الگوی ستاره دنباله دار، یک کندل پایینتر از کف قیمتی شکل بگیرد میتوان آنرا سیگنال قوی فروش دانست.
6. الگوی ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
جز الگوهای دو کندلی و بازگشتی است که تغییر روند صعودی به نزولی را در پی دارد بدین صورت که در یک روند صعودی ابتدا یک شمع سفید با بدنه نسبتا بلند و سپس کندلی با رنگ سیاه تشکیل خواهد شد شمع قرمز باید حداقل 50% بدنه کندل سبز را شامل شود و سقف قیمتی آن باید بالاتر از سقف شمع سیاه باشد. تشکیل این الگو در نقطه مقاومت باعث قدرت بیشتر آن در تغییر روند خواهد بود.
7. الگوی اینگالف نزولی (Bearish Engulfing)
این الگو که به پوشای نزولی نیز معروف است در بازار خرسی و هنگام تغییر روند صعودی به نزولی تشکیل میشود بدین صورت که یک کندل قرمز، یک یا چند شمع قبلی خود را شامل میشود! و پوشش بیشتر کندلها باعث افزایش قدرت بازگشتی آن خواهد شد. کندل سیاه باید شمع سفید قبل خود را کامل پوشش دهد بدین صورت که قیمت آغازین و پایانی آن باید بیشتر از قیمت پایانی و آغازین کندل سبز قبلی باشد.
8. الگوی اینگالف صعودی (Bullish Engulfing)
این کندل صعودی در بازار گاوی و انتهای روند نزولی شکل میگیرد. بدینصورت که یک کندل سبز، یک یا چند شمع قبلی استفاده از سایه کندل برای معاملات خود را پوشش میدهد و هر چه کندلهای بیشتری را شامل شود قدرت بازگشت آن بیشتر خواهد بود. کندل سفید باید شمع سیاه قبل خود را کامل بپوشاند. شناسایی الگو اینگالف صعودی در نقاط حمایتی معتبر میتواند به عنوان سیگنال خرید تلقی شود. Engulfing به الگوی پوششی یا پوشا نیز معروف است.
9. الگوی ستاره صبحگاهی در تحلیل تکنیکال (Morning Star)
از الگوهای استفاده از سایه کندل برای معاملات سه کندلی و برگشتی صعودی است بدین صورت که در پایان یک روند نزولی، یک شمع سیاه بلند تشکیل میشود که روند نزولی فعلی را تایید میکند سپس شمع دوم با بدنهای کوچک و پایینتر از بدنه شمع اول شکل میگیرد. رنگ بدنه شمع دوم اهمیت ندارد! آخرین کندل در بالای بدنه شمع دوم و با رنگ سفید ظاهر میشود و باید حداقل 50% بدنه شمع اول را پوشش دهد. دقت بفرمایید که کوچک بودن بدنه شمع دوم و شباهت آن با ستاره! دلیل نامگذاری این الگو است و به شمع میانی، ستاره نیز میگویند.
10. الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)
نقطه مقابل الگوی قبلی است! یعنی در پایان یک روند صعودی شکل میگیرد و نشان از برگشت روند صعودی دارد و جزء الگوهای قوی برگشتی است. در این الگو شمع اول بصورت یک کندل بلند سفید، شمع دوم با بدنهای کوچک و بالاتر از شمع اول و نهایتا آخرین کندل در زیر بدنه ستاره و با رنگ سیاه ظاهر میشود که قیمت پایانی آن زیر خط میانی بدنه شمع اول است. ستاره عصرگاهی سیاره زهره است که قبل از تاریکی هوا ظاهر میشود! برخلاف ستاره صبحگاهی (سیاره عطارد) که نشانه طلوع آفتاب است!
11. الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
یکی از الگوهای پرقدرت تحلیل تکنیکال جهت تغییر روند صعودی به نزولی است سه کندل سیاه با اندازههای تقریبا یکسان، سیگنال کاهش قیمت را صادر میکنند! این الگو بیانگر فشار عرضه و فروشندگان قوی است. در مقابل این الگو، الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) قرار دارد که 3 استفاده از سایه کندل برای معاملات شمع سبز پشت سر هم نوید یک روند صعودی و افزایش قیمت را میدهند.
12. الگوی عشق: عشق بورزید، پرواز کنید!
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
دیدگاه شما