چگونه به یکی از بورس بازان حرفه ای تبدیل شویم.
نمودار شمعی Candlestick Chart
بیش از دویست سال است که ژاپنی ها نمودارهای شمعی را می شناسند، اما پس از گسترش بازارهای مالی، محبوبیت آن در سراسر جهان افزایش یافت. در ابتدا ژاپنی ها نمودارهای شمعی را برای بررسی میزان تغییرات قیمت کالاها به ویژه برنج به کار می بردند.
هر معامله گری در زمان کوتاهی می تواند روش تحلیل و کاربرد این نوع نمودار را فراگیرد و چون تفسیرهای آن به آسانی در ذهن نقش می بندد، بررسی نمودارهای شمعی جذابیت بسیاری پیدا کرده است.
به مانند نمودارهای میله ای، بالاترین و پایین ترین قیمت به ترتیب در سر و ته هر شمع نشان داده می شود. هر نمودار شمعی دارای یک بدنه است که قیمت های باز و پایانی به وسیله ان مشخص می گردد ( رنگ بدنه ) در واقع هر شمع از دو بخش بدنه و سایه ساخته شده است.دامنه نوسانات قیمت برای هر دوره زمانی مشخص، به وسیله سایه ها قابل تشخیص است و بدنه شمع فاصله بین قیمت باز و پایانی را روشن می کند.
ژاپنی ها به بدنه اصلی “جیتای” و سایه بالا “اوواکاکه” و به سایه پایینی “شیتاکاگه” میگویند
اگر قیمت پایانی از قیمت باز کمتر باشد (شمع کاهشی)، بدنه شمع معمولا توپر یا سیاه نمایش داده می شود، اما اگر قیمت پایانی از قیمت باز بیشتر باشد ( شمع افزایشی)، بدنه شمع معمولاً سفید رنگ یا توخالی دیده می شود.
بدنه شمع نقش مهمی در برداشت معامله گران از وضعیت بازار دارد زیرا هرچه بدنه شمع نسبت به سایه ها بلندتر باشد، فشار خرید یا فروش را نشان میدهد، اندازه سایه و بدنه معیار مهمی برای تعیین انتظارات و قدرت یا ضعف بازار است.
به طور مثال اگر شمع بدنه بلند و توخالی و به طور نسبی سایه های کوتاه تری داشته باشد، بیانگر شدت تقاضای بازار است.
آموزش | دوشنبه 9 مهر 1397 | 1635 بازید
10 قانون تحلیل تکنیکال جان مورفی
1 – نمودار بلندمدت را بررسی کنید تحلیل نمودار قیمت را با نمودارهای چندساله در تایم فریم هفتگی یا ماهانه آغاز کنید. نمودار بلندمدت بازار مانند یک نقشه بزرگ از بازار است که با بررسی آن میتوان نگاه بلندمدت بهتری روی بازار داشت. پس از اینکه نمودار بلندمدت را بررسی کردید، نمودار را در تایم فریم روزانه و یا چند ساعتی مشاهده کنید. صرفا نگاه کردن به نمودار کوتاهمدت قیمت، میتواند فریبدهنده باشد و حتی اگر شما قصد دارید معامله کوتاهمدتی انجام دهید، اگر روند بلندمدت یا میانمدت را نیز در قرار بگیرید، عملکرد بهتری خواهید داشت. 2 – روند را تشخیص دهید و با آن به پیش بروید روندهای بازار در اندازههای مختلف وجود دارند، بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت. شما باید بدانید که در چه بازهای قصد معامله دارید تا نمودار مناسب را انتخاب کنید و اطمینان حاصل کنید که در مسیر روند معامله میکنید. در روند صعودی، در کفها بخرید و اگر روند نزولی است، در هنگام رشد قیمت، دارایی را بفروشید. اگر در بازه میانمدت معامله میکنید، از نمودار روزانه یا هفتگی استفاده کنید. اگر معاملات روزانه انجام میدهید، از نمودارها در تایم فریم زیر 1 روز استفاده کنید (1 ساعته، 4 ساعته 6 ساعته و…). در هر شرایطی، روند را از نمودار بلندمدت تشخیص دهید و سپس از بازه زمانی کوتاهمدتتر برای تشخیص نقطه مناسب ورود استفاده کنید. 3 – نقاط کف و سقف را بیابید سطوح حمایت و مقاومت را بیابید. بهترین محدوده برای خرید در بازار، نقطه حمایت و بهترین نقطه برای فروش، محدوده مقاومت است. محدوده حمایت، معمولا محدودهی کف قبلی است که قیمت به آن واکنش نشان داده است. محدوده مقاومت نیز، معمولا محدوده سقف قبلی است و معمولا وقتی این محدوده شکسته میشود، یک پولبک به این محدوده اتفاق میافتد (یعنی قیمت یکبار دیگر به محدوده شکست مقاومت باز میگردد ولی مجدد به رشد ادامه میدهد). مطلب مرتبط را بخوانید: حمایت و مقاومت چیست؟ (همراه با تصویر) پس از شکست مقاومت، این محدوده شکسته شده به یک سطح حمایت تبدیل میشود (سقف قبلی به کف جدید تبدیل میشود). این موضوع در هنگام شکست حمایت نیز صادق است و حمایت شکسته شده به عنوان یک محدوده مقاومت تلقی میشود. 4 – میزان اصلاح قیمتها را شناسایی کنید اصلاح قیمت در بازار، چه در روند نزولی و چه در روند صعودی معمولا باعث میشود میزان قابلتوجهی از روند طی شده بازپس گرفته شود. شما میتوانید اصلاح قیمتها را بصورت درصد محاسبه کنید، به طور مثال یک اصلاح قیمت 50 درصدی معمولا یک اتفاق رایج در بازار است. حداقل اصلاح قیمت را یک سوم از روند طی شده و حداکثر اصلاح را دو سوم از آن میدانند. درصدهای فیبوناچی ریتریسمنت (Fibonacci Retracements) شامل 38 درصد، 62 درصد نیز ارزش زیر نظر گرفتن دارند. در هنگام پولبک در روند صعودی، نقطه خرید اولیه در محدوده 33 تا 38 درصد اصلاحی است. 5 – خطوط روند را بکشید خطوط روند یکی از سادهترین و کارآمدترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است. تنها چیزی که نیاز دارید کشیدن یک خط مستقیم از دو نقطه کف یا سقف در نمودار است. خطوط روند صعودی، با وصل کردن دو کف قیمت و خطوط روند نزولی با وصل کردن دو سقف شکل میگیرد. شکسته شدن خط روند معمولا باعث تغییر روند میشود و اغلب اوقات پس از اینکه یک روند تغییر کرد، یک پولبک به خط روند انجام میشود. در یک خط روند معتبر حداقل شاهد برخورد قیمت با سه نقطه از خط روند هستیم. هر چقدر طول خط روند طولانیتر باشد و هرچقدر برخوردهای قیمت با خط روند (بدون شکسته شدن خط) بیشتر باشد، این روند مهمتر خواهد بود. 6 – میانگین متحرک را دنبال کنید میانگینهای متحرک (moving averages)، سیگنالهای خرید و فروش بیطرفانهای صادر میکنند. این ابزار به شما میگوید که آیا روند هنوز معتبر و برقرار است یا خیر و به شما کمک میکند تغییرات روند را بهتر تشخیص دهید. البته میانگینهای متحرک آینده را به شما نمیگویند که آیا تغییر روند نزدیک است یا خیر. ترکیب دو میانگین متحرک، معمولا یک روش پرطرفدار برای یافتن سیگنالهای خرید و فروش است. برخی ترکیبات پرطرفدار شامل میانگین متحرک 4 و 9 روزه یا 9 و 18 روزه یا 5 و 20 روزه هستند. (تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک البته در بازارهای مختلف، میانگینهای متحرک با تنظیمات مناسب باید به کار برده شود). سیگنالها زمانی صادر میشوند که میانگین متحرک کوتاهمدتتر، میانگین متحرک بلندمدتتر را میشکند. همچنین عبور قیمت از میانگین متحرک 40 روزه به سمت بالا یا پایین خط، میتواند سیگنالهای خوبی ارائه دهد. از آنجایی که میانگینهای متحرک، اندیکاتورهای دنبالکننده روند هستند، بهترین زمان استفاده از آنها در هنگام وجود یک روند در بازار است. 7 – استفاده از اسیلاتورها را بیاموزید اسیلاتورها (Oscillators) به شما کمک میکنند نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص دهید. همانطور که میانگینهای متحرک برای تایید تغییر روند در بازار به کار میرود، اسیلاتورها کمک میکنند تا بدانیم که آیا بازار به زودی تغییر خواهد کرد یا نه. دو اسیلاتور پرطرفدار RSI یا Relative Strength Index و همینطور اسیلاتور استوکاستیک (Stochastics) است. هر دوی این اسیلاتورها مقیاس 0 تا 100 دارند و در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال، در پایین نمودارهای قیمت بصورت یک خط دارای نوسان میتوان اضافه کرد. زمانی که RSI به بیش از 70 میرسد، اشباع خرید و زمانی که به کمتر از 30 میرسد، اشباع فروش وجود دارد. اما در استوکاستیک، اشباع خرید بالای 80 و اشباع فروش زیر 20 است. (منظور از اشباع، ازدیاد و وجود خرید یا فروش بیش از اندازه است) بیشتر معاملهگران از بازه 14 روزه یا 14 هفتهای برای استوکاستیک و از بازه 9 روزه یا 9 هفتهای برای آر اس آی استفاده میکنند. واگرایی اسیلاتورها معمولا نشانهای از چرخش بازار و تغییر روند است. اسیلاتورها در زمان عدم وجود یک روند (اصطلاحا محدوده رنج – range) مناسب هستند. از سیگنالهای هفتگی میتوان برای فیلترکردن سیگنالهای روزانه و همینطور از سیگنالهای روزانه میتوان فیلترکردن سیگنالهای داخل روز (intra-day) بهره گرفت. 8 – اخطارها را بشناسید از اندیکاتور MACD استفاده کنید. اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) که در بین تریدرهای ایرانی با نام مکدی شناخته میشود، شامل میانگین متحرک و یک اسیلاتور برای تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش است. یک سیگنال خرید زمانی صادر میشود که خط سریعتر، به بالای خط کندتر برسد و هر دو خط زیر عدد 0 باشند. سیگنالهای هفتگی بر سیگنالهای روزانه ارجحیت دارند. هسیتوگرام مکدی، تفاوت بین دو خط را نشان میدهد و از پیش، اخطارهایی زودهنگام نسبت به تغییر روند صادر میکند. دلیل نامگذاری هیستوگرام این است که از میلههای عمودی برای نشان دادن تفاوت بین دو خط روند استفاده میشود. 9 – روندهای نامعتبر را تشخیص دهید از اندیکاتور ADX برای این منظور استفاده کنید. اندیکاتور Average Directional Movement Index یا به اختصار ADX با سنجش درجه روند به شما کمک میکند تا بدانید که آیا یک روند در بازار وجود دارد یا نه. رشد خط ADX نشاندهنده یک روند پرقدرت احتمالی و خط نزولی ADX اغلب اوقات نمایانگر نبود روند است. با وجود خط صعودی ADX باید از میانگینهای متحرک استفاده کرد و اگر خط ADX نزولی بود، باید از اسیلاتورها بهره گرفت. بنابراین با رسم خط ADX و تشخیص مسیر آن، معاملهگر میتواند سبک معامله مناسب در شرایط فعلی بازار را تشخیص دهد. 10 – حجم معاملات را نادیده نگیرید حجم معاملات یکی از مهمترین فاکتورها برای تایید یک رویداد است. حجم، زودتر از قیمت، چیزهای را به ما نشان میدهد و مهم است که در هنگام وجود روندها، شاهد حجم معاملات بیشتر در جهت حرکت روند باشیم. به عبارتی در یک روند صعودی، در هنگام صعود قیمت باید شاهد رشد حجم باشید. این افزایش حجم، نشاندهنده این است که سرمایه جدید وارد بازار شده و روند را پشتیبانی میکند. پس کاهش حجم در یک روند صعودی نشاندهنده ضعف روند و احتمال تغییر روند است.
تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / پولبک چیست؟ انواع پولبک و تفاوت آن با اصلاح قیمت در بازار بورس
پولبک چیست؟ انواع پولبک و تفاوت آن با اصلاح قیمت در بازار بورس
پولبک (pull back) اصطلاحی است که بسیاری از سهامداران آن را شنیده اند اما مفهوم و معنای دقیق آن را نمی دانند و در بسیاری از متون بورسی نیز تعریف دقیقی برای آن وجود ندارد. اگر برای شما هم این سوال پیش آمده که پولبک در بورس چیست؟ در ادامه به تعریف پولبک و انواع آن و تفاوتش با اصلاح قیمت می پردازیم با ما همراه باشید.
اصطلاح پولبک در بورس به چه معناست؟
پولبک در واقع به حالتی گفته می شود که قیمت یک سهم خط روند را شکسته و دوباره به خط روند باز می گردد اما قادر به شکست آن نیست.
به پولبک اصطلاحاً بوسه آخر نیز گفته می شود چرا که برخلاف تصور عموم سهامداران که معتقدند بازار به یکباره آنها را غافلگیر کرده و فرصت ورود یا خروج نداده است، پس از اینکه خط روند نزولی یا صعودی سهمی شکسته می شود، بار دیگر به مقاومت یا حمایت شکسته شده باز می گردد و اصطلاحاً با آن خداحافظی می کند و به روند جدید خود ادامه می دهد. در ادامه مفهوم پولبک در بورس را بیشتر توضیح خواهیم داد.
به طور معمول پس از شکست خط روند، در ۶۰ درصد موارد سهم تمایل به بازگشت به نقطه حمایتی یا مقاومتی که اخیراً شکسته دارد و در ۷۰ تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک درصد موارد نیز شکست مقاومت یا حمایت با حجم بسیار بالا نسبت به میانگین ۳۰ روزه انجام می شود اما این تفکر که بعد از شکست هر مقاومت یا حمایتی، سهمی الزاماً پولبک می زند درست نیست و بعضاً با اصلاح قیمتی اشتباه گرفته می شود.
نکته مهم این است که پولبک حتماً نباید به سطح شکسته شده باشد و نفوذ موقت به سطح شکسته شده نیز کفایت می کند.
اصلاح قیمت چیست؟
پس از آشنایی با مفهوم پولبک قصد داریم به تعریف دقیق مفهوم اصلاح قیمت و تفاوت آن با پولبک بپردازیم. سهام شرکت های مختلف در بازار بورس به طور کلی و از دید نموداری و تکنیکالی در روند صعودی یا نزولی هستند اما نکته مهم این است که سهم همیشه نزول یا صعود نمی کند و بصورت خط راست با زاویه ۴۵ درجه به سمت بالا در روند صعودی یا خط راست با زاویه ۴۵ درجه به سمت پایین در روند نزولی حرکت نمی کند بلکه بین راه اصلاحاتی نیز انجام می دهد و بصورت پلکانی حرکت می کند.
به خاطر داشته باشید که هیچ سهمی در بازار بورس برای همیشه صعود یا نزول نمی کند و پس از طی مدتی روند نزولی یا صعودی، تغییر روند داده و اصطلاحاً اصلاح می کند.
به عنوان نمونه سهم از قیمت ۲۰۰ تومان به ۱۵۰ تومان رسیده و بعد یک موج مثبت در نمودار آن شکل میگیرد و تا ۱۷۰ رشد میکند، سپس دوباره نزوبا افت قیمت مواجه می شود و افت سهم از ۱۷۰ به ۱۵۰ اصلاح سهم در روند نزولی نام دارد.
یا در نمونه ای دیگر سهمی در حال رشد است، مثلا از ۲۰۰ تومان به ۳۰۰ تومان رسیده و به خاطر جو روانی بازار و مقاومتها و اینکه معمولا هیچ موقع صعودها شارپی نخواهند بود، استراحتی میکند و مثلا تا قیمت ۲۵۰ تومان پایین میآید که به این حالت اصلاح در صعود گفته میشود.
در حالت کلی سهم به صورت حرکت شارپی صعود و یا نزول نمیکند و معمولا بصورت پلکانی بالا یا پایین میرود.
تفاوت پولبک و اصلاح قیمت
پولبک و اصلاح قیمت سهم هر دو به معنای تغییر روند یک سهم هستند اما با این تفاوت که پولبک ها موقت و کوتاه مدت اما اصلاح قیمت ها بلند مدت می باشند.
پولبک ها نشانه ای از تغییر روند و تبدیل مقاومت های شکسته شده به حمایت و حمایت های شکسته شده به مقاومت هستند و اصلاح قیمت نشانه ی ادامه روند صعودی و یا نزولی در جهت ایجاد الگوهای پلکانی قیمت هستند.
چگونه به یکی از بورس بازان حرفه ای تبدیل شویم.
انواع پولبک در بازار سرمایه
۱- پولبک نرمال یا Normal Pullback: این نوع از پولبک را در بیشتر مواقع در بورس مشاهده می کنید، همان طور که در تصویر زیر می بینید، به همان سطحی که شکسته شده واکنش نشان داده و دوباره در جهت حرکت اصلی خود ادامه می دهد.
۲- پولبک خارجی یا Outside Pullbak: همان طور که در تصویر مشاهده می کنید، در این حالت قبل از رسیدن به سطح حمایت قیمت سهم مسیر اصلی خود را در پیش می گیرد و به حرکت اصلی ادامه می دهد. در این نوع از پولبک احتمال صعود قیمت بالا بسیار خواهد بود زیرا تقاضا برای این سهم ها در حالت های صعودی و نزولی بسیار زیاد است.
۳- پولبک داخلی یا Inside Pullback: می توان گفت خطرناک ترین پولبک، این نوع است زیرا نشان دهنده سردرگمی معاملات گران می باشد. همان طور که در تصویر مشاهده می کنید قیمت مقاومت را رد کرده و به سمت پایین آمده و سپس طی حرکتی دوباره رشد کرده است. به طور کلی می توان گفت، اگر تصمیم خریداران قاطعانه تر بود چنین اتفاقی نمی افتاد و از آن موقعیت به خوبی استفاده کرد و قیمت سهام بعد از برخورد به سطح مقاومت، به رشد خود ادامه می داد.
وقتی پولبک اتفاق نمی افتد چه کنیم؟
زمانی که پولبک واقعی صورت نگیرد، اقدامی در “روند گریخته” بایستی انجام داد. بسیاری از معاملات بزرگ در زمان پولبک رخ می دهد، در چنین مواقعی “قانون طلایی” همچنان حکم فرمایی می کند. بازار بورس با پیشرفت صعودی در حال حرکت است و بیشتر از آن چه که سرمایه گذاران فکر میکنند به حرکات گسترده خود ادامه می دهند.
سهامداران توجه کنند که همیشه پولبک وجود ندارد و ممکن است سهم مسیر خود را با شتاب بیشتری به سمت بالا یا پائین طی کند پس در هر روندی، الزاماً نباید منتظر پولبک برای ورود در نقطه خرید مناسب بمانند.
سهامداران بزرگ قصد دارند در چنین معاملات بزرگی از روند رو به گستردگی استفاده کنند که سرمایه گذاران فکر کنند سهام رو به رشد است و هر کدام از آن ها که احساس ترس کند و از ادامه معامله منصرف شود، سود بسیاری را به دست آورند.
اگر سرمایه گذاران فقط به دلیل وجود پولبک وارد بازار شوند ممکن است بعضی از معاملات را از دست بدهند، زیرا همیشه پولبک وجود ندارد. اگر در بازار بورس پولبک صورت نگیرد، سرمایه گذار یک معامله را از دست می دهد اما بهتر است بداند که اگر وارد معاملات نشود، ۵۰% از زمان خود بیشتر ضرر خواهد کرد.
در چنین مواقعی راهکار اصلی این است که سرمایه گذار روزانه سیگنال های تکنیکالی را مطالعه کند و در صورت فرصت های ایجاد شده در بازار معاملات خود را انجام دهد. در صورت نبود پولبک هم اطلاعاتی برای احتمال شکست یا صعود بازار را متوجه خواهند شد.
یک سرمایه گذار موفق باید بداند در قبل و بعد از معاملاتش چه اتفاقاتی رخ داده است و این اطلاعات چه کمکی به معاملات خود می کند.
کلام آخر
معامله با پولبک به سهامداران کمک می کند تا با کاهش ریسک به معاملات خود بپردازند و بیشترین سود را به دست آورند. معامله با پولبک به سرمایه گذاران عادت های بزرگ را آموزش می دهد. سرمایه گذار اگر می خواهد معاملاتش را براساس پولبک انجام دهد باید بسیار منظم و صبور باشد، زیرا معامله با پولبک این گونه نیست که سرمایه گذار هر زمان که خواست از سهام وارد یا خارج شود.
بهتر است بدانید که شما قادر به شناسایی راحت پولبک نیستید و برای رسیدن به این دانش نیاز به تمرین و رصد نمادهای مختلف بورسی دارید.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
الگوی سر و شانه و اهداف قیمتی آن
الگوی سر و شانه شاید یکی از شناخته شده ترین الگوهای قیمتی در بین تحلیلگران تکنیکال باشد. این الگو یک الگوی بازگشتی است و علامتی از تغییر روند می باشد.
الگوی سر و شانه از سه بخش تشکیل شده است. حجم معاملات یک مشخصه مهم در تفسیر این الگو می باشد. از آنجا که سر و شانه، بازگشت روند را نشان می دهد یک روند مشخص قبل از تشکیل الگو نیاز است تا بتوان از الگو بعنوان ابزاری جهت پیشبینی آینده قیمت استفاده کرد.
برای یک الگوی سر و شانه، روند قبلی بایستی یک روند صعودی باشد.
ساختار الگوی سر و شانه
در نمودار زیر، قیمت سهام یک شرکت در سال 2006 را می بینیم که الگوی سر و شانه در آن شکل گرفته است. سه بخش مختلف الگوی قیمتی سر و شانه به شرح زیر می باشد.
- شانه چپ: این بخش یک رالی قوی را نشان می دهد که که شیب آن از شیب روند صعودی قبل از آن بیشتر است. همچنین این بخش با حجم معاملات بالا شکل می گیرد. سپس قیمت با حجم کمتری نزول می کند و به نقطه اول خود می رسد.
- سر: بخش سر یک ورژن بزرگتر و قابل تشخیص تر از شانه چپ می باشد. رالی قیمتی که بعد از شانه چپ ایجاد می شود قله ای ایجاد می کند که بسیار بلندتر از قله شانه چپ می باشد و براحتی این موضوع در نمودار قابل تشخیص است. معمولا حجم معاملات در رالی صعودی قسمت سر از حجم معاملات رالی صعودی شانه چپ کمتر است. سپس قیمت نزول می کند و به جایی می رسد که شانه چپ شروع شده و خاتمه یافته است. به این محدوه قیمت خط گردن گفته می شود. این محدوه قیمت همان جایی است که قیمتها در بخش های سر و شانه ها شروع می شوند و پایان می یابند. الگوی سر، سیگنال اولی است که اعلام می کند روند صعودی به پایان رسیده و ممکن است بزودی نمودار قیمت باز گردد.
- شانه راست: شانه راست را می توان گفت تقریبا آیینه ای از شانه چپ است با این تفاوت که حجم معاملات کمتر می باشد و این نشانه ای از رغبت کمتر معامله گران به خرید است. شانه راست تقریبا قله ای مشابه قله شانه چپ را ایجاد می کند اما هیچگاه به قله سر نمی رسد.
به ندرت اتفاق می افتد که یک تحلیلگر الگوی سر و شانه با این وضوح بیاید. با این حال بایستی قسمت سر از شانه ها بالاتر باشد و دو شانه تا حدودی متقارن باشند. اما در مورد خط گردن، رالی صعودی و بازگشت آن در شانه چپ و قسمت سر بایستی تقریبا در یک محدوده قرار بگیرند. خط گردن همیشه بصورت خط کاملا افقی شکل نمی گیرد و این تغییرات، کار مدل سازی را دشوار می کند. اما ذهن انسان می تواند الگوهایی که به طور ناقص شکل می گیرند را نیز تشخیص دهد.
حجم معاملات در تحلیل الگوی سر و شانه اهمیت فراوانی دارد. یک قله جدید در سر الگو، با حجم معاملات پایین تر نشان از مشارکت کمتر خریداران است. در شانه راست، حجم معاملات ممکن است حتی پایین تر باشد که سرکوب شدن تقاضا توسط عرضه کنندگان و در نتیجه، نزول قیمت را نشان می دهد.
زمانیکه الگوی سر و شانه تشکیل شد انتظار بر این است که قیمتها از خط گردن شروع به نزول کنند. تکنیکالیست ها از قوانینی پیروی می کنند تا اطمینان یابند که قیمت، خط گردن را شکسته است. این قوانین ممکن است انتظار برای افت قیمت تا سطح مشخصی (معمولا 3 تا 5 درصد) پایین تر از خط گردن باشد و یا باقی ماندن قیمت برای دوره زمانی خاصی زیر خط گردن است. این دوره زمانی در تایم فریم روزانه بین چند روز تا یک هفته خواهد بود.
معمولا قیمتها بعد از شکسته شدن خط گردن دوباره برمی گردند و آنرا لمس می کنند(پولبک). حتی بعد از اینکه دوره زمانی و قیمتی تکنیکالیست ها پایان یافته است ممکن است پولبک اتفاق بیفتد. معمولا قیمت در محدوده خط گردن می ایستد. زیرا خط گردن یک خط حمایت است و پس از شکسته شدن به خط مقاومت تبدیل می شود.
الگوی سر و شانه معکوس
الگوی سر و شانه معکوس مانند الگوی سر و شانه، یک الگوی بازگشتی ست. اما این الگو در روندهای نزولی تشکیل می شود و شکل برعکس الگوی سر و شانه معمولی است. سه بخش الگوی سر و شانه معکوس به شرح زیر است.
- شانه چپ: شانه چپ با یک کاهش قوی بهمراه شیب و حجم بیشتر از روند نزولی قبل خود، شروع می شود. سپس قیمت با حجم کمتری تا نقطه اولیه نزول خود، بالا می رود و شکلی مانند حرف V را شکیل می دهد.
- سر: بخش سر، یک ورژن واضح تر از شانه چپ است. اما حجم معاملات در قسمت نزولی سر از حجم معاملات قسمت نزولی شانه چپ کمتر است. این کاهش قیمت کف جدیدی ایجاد می کند بطوری که در نمودار به وضوح مشخص است. سپس این کاهش دوباره قیمت نیز بر می گردد و تا سطح قیمتی که شانه چپ شروع شده و پایان یافته رشد می کند. بنابراین خط گردن در آن محدوده شکل می گیرد. تشکیل الگوی سر، سیگنال اولیه پایان روند نزولی می باشد و علامتی است که بزودی قیمتها صعود خواهند کرد.
- شانه راست: شانه راست تقریبا متقارن با شانه چپ است اما با حجم پایین تر که نشان دهنده تمایل کمتر افراد به فروش است. اندازه شانه راست تقریبا برابر با شانه چپ است اما نمی تواند تا قسمت سر نزول کند.
هدف قیمتی در الگوی سر و شانه
مانند سایر الگوهای قیمتی، الگوی سر و شانه نیز بایستی در روند بلند مدت تر تحلیل شود. روند قبل از تشکیل الگو باید به اندازه کافی طولانی باشد تا امکان بازگشت و معکوس شدن را داشته باشد. هر چه روند قبل از الگو قوی تر باشد الگو و بازگشت آن واضح تر و قوی تر خواهد بود.
زمانیکه خط گردن شکسته شد انتظار می رود قیمت به اندازه فاصله خط گردن تا قله سر نزول کند. مقدار این نزول از خط گردن محاسبه می شود. از آنجا که الگوی سر و شانه نشانه نزول است ممکن است یک تحلیلگر تکنیکال بدنبال کسب سود از طریق فروش استقراضی سهم مورد نظر باشد. زمانی که تکنیکالیست تلاش می کند از الگوی سر و شانه کسب سود کند، اختلاف قیمت بین خط گردن و قله سر را جهت تعیین هدف قیمتی و نقطه پایان سرمایه گذاری خود محاسبه می کند. هدف قیمتی الگوی سر و شانه به شرح زیر محاسبه می شود:
(خط گردن – بالاترین قیمت سر) – خط گردن = هدف قیمت
برای مثال، بالاترین قیمت سر در نمودار زیر حدودا 37 دلار است و خط گردن در محدوده 27 دلار شکل گرفته است. اختلاف این دو در حدود 10 دلار می باشد. بنابراین تحلیلگر انتظار کاهش قیمت تا محدوده 17 دلار را دارد.
17 = (27 – 37) – 27= هدف قیمت
هدف قیمتی در الگوی سر و شانه معکوس
محاسبه هدف قیمتی برای الگوی سر و شانه معکوس همانند الگوی سر و شانه می باشد با این تفاوت که الگوی سرو شانه معکوس نشان از صعود قیمت دارد. بنابراین انتظار می رود قیمت از خط گردن به اندازه اختلاف کمترین قیمت سر تا خط گردن صعود کند. در زیر مثالی بصورت شکل آورده شده است.
فرمول هدف قیمتی برای الگوی سر و شانه معکوس به شرح زیر است:
(پایین ترین قیمت سر – خط گردن) + خط گردن = هدف قیمت
همانگونه که در شکل دیده می شود کف قیمت سر در حدود 7197 دلار و خط گردن در محدوده 9050 می باشد. بنابراین هدف قیمتی برابر با 10،903 =(7197 – 9050) + 9050 می باشد. در این مثال، تحلیلگر یک موقعیت خرید در تابستان 2003 اتخاذ می کند و امیدوار است که بتواند در قیمت 10،903 دلار با سود از موقعیت خارج شود.
دانلود اندیکاتور سر و شانه
اندیکاتور سر و شانه، نمودارها را بصورت خودکار رصد می کند و این الگوی قیمتی را در تایم فریم های مختلف می یابد.
این اندیکاتور قابل نصب بر روی پلتفرم معاملاتی متاتریدر 4 می باشد. در زیر، لینک دانلود و لینک آموزش نصب اندیکاتور را برای شما دوستان قرار داده ایم.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 5 / 5. تعداد آرا 5
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
بونس (Bonus) و انواع آن در معاملات فارکس
شبکه لایتنینگ (Lightening Network) در پروتکل بیت کوین چیست؟
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
نمودار شمعی یا کندل استیک
در گذشته های دور ژاپنیها برای معاملات برنج خود و برای آنکه بتوانند تحلیلی درست و دقیق از داد و ستد خود داشته باشند، نسخهای از نمودار را به نام «برنجی» ابداع کردندکه بعدها وارد دنیا رمز ارزها و بازار های معاملاتی شد. تیم توکن باز در مقالات قبلی به توضیح مباحث جفت ارز، ترید ارز دیجیتال و تحلیل ها پرداخته است و قصد دارد در این مقاله به بررسی این نمودار بپردازد.
مفاهیم کلی :
نمودار شمعی(candlestick chart) چیست؟
نمودار شمعی یا کندل استیک، به نموداری گفته می شود که شکل و شمایل آن مانند شمع است. تریدرها از این نمودار برای درک رفتار price action بهره جویی می کنند.
در این نمودار هر شمع نشان دهنده باز شدن قیمت، بسته شدن، نقطه های پستی و بلندی قیمت در دوره ای معین به شخص تریدر خواهد بود.
رفتار قیمت یا پرایس اکشن به تریدرها در تمامی بازار ها کمک خواهد کرد که بتوانند، به فهم بهتر روند ها و چرخش های نمودار ها دست پیدا کنند.
به طور مثال: در ترید های بازار فارکس گاهاً دسته ای از شمع ها ممکن است تداعی کننده ی الگوی بخصوصی باشند. الگویی که بیانگر چرخش یا تغییر روند قیمت باشد.
البته باید بدانیم که گاهاً امکان دارد، شمع ها به صورت تکی و تنهایی الگوهایی را به وجود آورند که بتوان از آن ها برای دست یابی به نقاط ورود در معامله ها و تریدها (خرید و فروش یک دارایی یا جفت ارز در بازار فارکس) بهره جویی کرد.
باید بدانیم هر دوره ای که یک کندل استیک نشان می دهد، بسته به بازه ی زمانی (time frame) تایم فریم دارد. این بازه ها دارای تایم فریم های متفاوتی اعم از: دقیقه ای، ساعتی، 4ساعتی، روزانه، هفتگی و غیره هستند.
نمودار شمعی یا کندل استیک
تفسیر شمع ها در نمودار شمعی
باید بدانیم یک نمودار شمعی معمولی، از سه نقطه ی مشخص (باز شدن، بستن، و فتیله) تشکیل شده که در کنار یکدیگر، یک شمع را به وجود می آورد. در ابتدا توجه ما، به نقاط «باز» و «بسته» شدن است. این نقاط، نشانگر این هستند که نمودار شمعی ما، در معاملات با چه قیمتی باز شده و با چه قیمتی بسته شده است. در ذیل به تفسیر هر یک از قیمت ها پرداخته و آنها را شرح می دهیم.
open price
برای شروع و ترسیم یک شمع نیازمند باز شدن قیمت یا پرایس آن هستیم. باید بدانیم اگر پرایس یا قیمت میل به بالا رفتن کند، شمع یا کندل به رنگ سبز یا آبی نشان داده خواهد شد. (البته این امر به طور پیش فرض است و تم نمودار ها قابلیت تغییر دارند.) اما اگر قیمت میل به نزول و افت کند، رنگ کندل ها به رنگ قرمز نشان داده خواهد شد.
high price
اگر در کندل ها به نوک های فتیله ها دقت کرده باشین، نوک بالایی نشانگر، بالاترین قیمت در طول دوره و بازه ی زمانی کندل است. حال اگر شمع فتیله ی بالا را دارا نباشد، دلیل آن است که در در طول دوره ی مد نظر، قیمت باز شدن یا بسته شدن معاملات، برابر با high price بوده است.
low price
اگر به نوک فتیله ی پایینی کندل دقت کنید، پایین ترین قیمت در بازه زمانی کندل را می توانید رویت کنید که به آن قیمت پست می گویند. اما اگر همچین فتیله ای رویت نشود low price همان قیمت بسته شدن خواهد بود.
close price
قیمت بسته شدن یک کندل آخرین طول دوره و یا بازه زمانی مشخص شده ی کندل است. اگر close price پایین تر از قیمت باز شدن کندل باشد، کندل به رنگ قرمز در خواهد آمد و در عکس این موضوع هم، اگر قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت باز شدن باشد، در این صورت کندل به رنگ سبز یا آبی در خواهد آمد.
Wick
از دیگر اجزای مهم هر کندل، فتیله می باشد. که البته به آن shadow یا سایه هم گفته می شود. این بخش از این نظر دارای اهمیت است که نشانگر بالاترین یا پایین ترین سطح قیمت در طول دوره و بازه زمانی چه بوده است. تشخیص فتیله یا سایه ها بسیار آسان است و آنها را می توان با خط های نازک بالا یا پایین کندل شناخت و تشخیص داد.
علت مفید بودن نمودارهای شمعی آن است که به جای نشان دادن نقاط بیشترین و کمترین قیمت، روی روند بازار و مومنتوم می توان تمرکز کرد.
range
باید بدانیم که به اختلاف مابین بالاترین و پایین ترین قیمتی که کندل از خود به نمایش می گذارد، بازه گفته می شود.
بازه را می توان با کم کردن قیمتی که نوک فتیله بالا نمایش می دهد، از قیمتی که نوک فتیله پایین نشان می دهد به دست آورد.
پایینترین نقطه – بالاترین نقطه = بازه زمانی
Direction
جهت قیمت را در هر کندل می توان بر حسب رنگ آن متوجه شد. اگر قیمت بالاتر از زمان باز شدن باشد، پس قیمت افزایش پیدا کرده و کندل سبز خواهد بود عکس این موضوع نیز برقرار است.
اگر قیمت، پایین تر از زمان باز شدن باشد یعنی تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک قیمت دچار افت و نزول شده و کندل به رنگ قرمز ترسیم می شود.( تم رنگ کندل ها قابل تغییر است و این رنگ ها به صورت پیش فرض در نظر گرفته شده است.)
نمودار شمعی یا کندل استیک
مقایسه نمودار ستونی با شمعی
باید دانست که نمودار کندل استیک یا شمعی، یک امتیاز خاص نسبت به نمودار ستونی دارد. نمودارهای ستونی، اطلاعات بصری و دیداری کمتری نسبت نمودار شمعی ارائه می کنند و عاری از الگوهای شمعی یا قیمتی می باشند. ضمن آن که تشخیص جهت قیمت توسط نمودارهای ستونی بسیار مشکل و دشوار است.
روش نمودار کندل استیک
برای تجزیه و تحلیل نمودارهاٌ، باید بدانیم روش های گوناگونی وجود دارد که در این بخش به طور مختصر به آن ها اشاره می کند.
روش میله ای :
این روش، متشکل از چهار قسمت بالاترین قیمت (high price)، قیمت باز شدن (open price) ،پایین ترین قیمت (Low price) و قیمت بسته شدن یا (close price) است. در این روش، نوع نمایش اطلاعات معاملات اعم از روزانه، هفتگی، ساعتی و … به صورت میله ای نمایش داده می شود.
هر میله، نمایانگر دانسته های خرید و فروش بازه زمانی معاملات است. این گونه که خط سمت راست میله، بیانگر قیمت باز شدن (open price) و خط سمت چپ نشانگر (close price) است. بیشترین قیمت معامله شده در بالای میله و کمترین قیمت آن در پایین میله قرار خواهد گرفت.
روش نمایش خطی:
این روش تنها به قیمت های بسته شدن یا پایانی در هر بازه ی زمانی معاملاتی کار دارد. بگونه ای که دیگر اطلاعات بازده های معاملاتی در این سیستم کاربردی نخواهد داشت. باید اذعان داشت که کاربرد مهم این سیستم مشخص کردن شکست سطح های مقاومتی و حمایتی است.
روش نمایش کندل استیک:
این روش اولین بار توسط کشاورزان ژاپنی ابداع و مورد استفاده قرار گرفت. به دلیل اینکه مانند شمع بود، candle نام گرفت.
این روش به طور دقیق از همان دانسته های روش میله ای بهره جویی می کند البته با یک تفاوت. در سیستم شمعی برعکس سیستم میله ای ویژگی دیگری افزوده شده که به آن body گفته می شود. بادی (body) به حد فاصل میان قیمت شروع و پایان گفته می شود که به صورت یک مستطیل در طول دوره قابل مشاهده است.
انواع کندل استیک یا نمودار شمعی
باید بدانیم کندل های بسیار زیادی وجود دارند که در 3 دسته ی مختلف صعودی، نزولی، خنثی قرار می گیرند. در ذیل هر کدام را شرح و کندل های این زیر مجموعه ها را نام می بریم.
1- الگوهای کندل صعودی
کندل های صعودی به صورت انفرادی بر روی نمودار نشانگر فشار خرید محسوب می شوند که قیمتها را افزایش می دهند. یک کندل صعودی نشانگر آن است که خریداران قادرند قیمت ها را تا زمان بسته شدن کندل بالا نگه دارند. تمایز این کندل های صعودی در price action است که مابین باز و بسته شدن کندل رخ می دهد.
نمودار شمعی یا کندل استیک
کندل های صعودی عبارتند از:
- خطوط تفکیک شده (Separating Lines)
- شکاف تاسوکی (Upside Tasuki Gap)
- سه گانه (Rising Three Method)
- 3 گانه داخلی (Three Inside Up)
- سه گانه خارجی (Three Outside Up)
- صعودی (Hikkake)
- 3خط حمله (Bullish Three-line Strike)
- الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
- بچه رها شده (Bullish Abandoned Baby)
- ستاره صبحگاهی (Morning Star)
- قیچی پایینی (Tweezer bottom)
- نفوذگر خطی (Piercing Line)
- هارامی (Bullish Harami)
- پوشاننده (Bullish Engulfing)
- کیکر (Bullish Kicker)
- اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
- چکش معکوس(Role Reverse hammer)
- هامر یا چکش (Hammer)
2- الگوهای کندل نزولی
الگوهای کندل نزولی نشانگر فشار فروش تلقی می شوند. این الگوها ممکن است بازگشت قیمت طی روند افزایش (صعودی) یا ادامه یک روند کاهش (نزولی) را نمایش می دهد. الگوهای کندل نزولی تشکیل شده از چند کندل هستند.
نمودار شمعی یا کندل استیک
کندل های نزولی عبارتند از:
- مرد به دار آویخته (Hanging Man)
- ستاره دنبالهدار (Shooting Star)
- دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)
- اسپینینگ تاپ نزولی (Bearish Spinning Top)
- کیکر نزولی (Bearish Kiker)
- پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
- هارامی نزولی (Bearish Harami)
- ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
- قیچی بالایی (Tweezer Top)
- بچه رها شده نزولی (Bearish Abandoned Baby)
- سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
- ستاره شب دوجی (Evening Doji Star)
- 3خط حمله نزولی (Bearish Three-Line Strike)
- سه خط حمله نزولی (Bearish Three-Line Strike)
- الگوی سه گانه نزولی (Falling three methods)
- دو شکاف سیاه (Two Black Gapping)
- خطوط تفکیک شده نزولی (Bearish Separating Lines)
- الگوی On Neck Line
- الگوی خط گردن In Neck Line
3- الگوهای کندل خنثی
کندل های دوجی یک سیگنال خنثی محسوب می شوند و زمانی به وجود می آید که قیمت باز و بسته شدن یک کندل نزدیک و هم سطح با یکدیگر بوده و یک بدنه کوچک داشته باشد. در زبان ژاپنی، دوجی به معنای اشتباه می باشد، بدین معنی که خریدارها و فروشنده ها در ارتباط با قیمت اشتباه کردهاند.
نمودار شمعی یا کندل استیک
پولبک به خطوط حمایت و مقاومت
پولبک در تحلیل تکنیکال، بوسه خداحافظی یا آخرین بوسه نیز نامیده می شود. ولی ما در این آموزش به آن پولبک خواهیم گفت. به طور کلی، پولبک یعنی بازگشت قیمت به سطوح حمایت و مقاومتی قبلی؛ این خطوط حمایت و مقاومت می توانند خطوطی باشند که بر اساس پیوت ها رسم شده اند، یا می توانند بازگشت قیمت به سمت خطوط کشی های الگوهای تکنیکال یا ریزفراکتال ها باشد.
در این ویدیو، ما درباره پولبک به خطوط حمایت و مقاومت بحث خواهیم کرد. در این آموزش، پولبک در خطوط کشی الگوها، خطوط روند و ریزپراکتال ها بررسی نخواهد شد. در آموزش های بعدی به این مطالب خواهیم پرداخت و سایر پولبک ها به شما آموخته خواهد شد.
پولبک در نمودار فرضی
در تصویر زیر نموداری فرضی را مشاهده می کنید. در این تصویر، نمودار خط مقاومت را شکسته و پس از آن خط مقاومت به خط حمایت تبدیل شده است. در این نمودار در یک نقطه پولبک رخ داده است. این نقطه با رنگ قرمز مشخص شده است.
در تصویر زیر نمودار فرضی دیگری را مشاهده می کنید. در این نمودار، خط حمایت شکسته شده و پس از آن، خط حمایت به خط مقاومت تغییر نقش داده است. در این نمودار هم نقطه پولبک با رنگ قرمز مشخص شده است.
شما در هنگام مشاهده پولبک در یک نمودار می توانید اقدام به معامله کنید. این سیستم، سیستم بریک اوت نام دارد. در آموزش های بعدی به توضیح این سیستم خواهیم پرداخت.
پولبک در نمودار واقعی
در تصویر زیر، نمودار یورو به دلار در تایم فریم ماهانه را مشاهده می کنید. در این تصویر، ما خطوط مقاومت را بر اساس پیوت مشخص شده با رنگ قرمز رسم کرده ایم.
در تصویر زیر می بینید که خط مقاومت رسم شده در مرحله قبل، توسط نمودار شکسته شده است. ناحیه شکست خط مقاومت در تصویر زیر با رنگ قرمز مشخص شده است.
شکست خط مقاومت توسط نمودار باعث شده است که خط مقاومت، تغییر نقش داده و به خط حمایت تبدیل شود. در تصویر زیر، ناحیه ای که در آن می توان از خط مقاومت رسم شده در مراحل قبل به عنوان خط حمایت استفاده کرد، با رنگ قرمز مشخص شده است.
در تصویر زیر نقطه ای را مشاهده می کنید که در آن پولبک رخ داده است. این نقطه با رنگ قرمز مشخص شده است.
ویژگی های پولبک
یک پولبک می تواند به صورت موج باشد؛ یعنی می تواند به صورت چند کندل به دنبال هم باشند. گاه پولبک به صورت چند کندل کوچک یا حتی سایه یک کندل نیز ممکن است اتفاق بیفتد.
در تصویر زیر، پولبک به صورت موج را در نمودار یورو به دلار را مشاهده می کنید.
شکل و ابعاد موج پولبک، بسته به ابعاد پیوت قبل از آن ممکن است متفاوت باشد. منظور از ابعاد، عمق پیوت کف قبلی است. در تصویر زیر ابعاد پیوت قبل از پولبک با رنگ قرمز و ابعاد موج پولبک، با رنگ زرد مشخص شده اند. شما می توانید این مطلب را در الیوت راحت تر تشخیص دهید.
نکات دیگر
- پولبک ها در ترندها صورت می گیرند؛ در حرکت های قیمتی که روند صعودی یا نزولی دارند.
- در تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت، اولین بازگشت از سایر بازگشت ها اهمیت بیشتری دارد.
- مهم ترین نکته ای که باید از این آموزش یاد بگیرید، تشخیص پولبک است. در نمودار سهم های مختلف، تعداد زیادی پولبک وجود دارند که با کمی تمرین، به راحتی می توانید آنها را تشخیص داده و از آنها استفاده کنید.
در تصویر زیر، چند مثال از پولبک ها در نمودار یورو به دلار را مشاهده می کنید. - افراد ماهر در این زمینه، به راحتی می توانند پولبک ها و ریز موج ها را تشخیص دهند. شما نیز با تمرین می توانید به این سطح از مهارت دست یابید و پولبک های نمودار را به راحتی تشخیص دهید.
- استفاده از پولبک ها برای معامله، یک سیستم معاملاتی دارای جزئیات است؛ در جمع بندی بخش مقدماتی، به بررسی و آموزش این جزئیات خواهیم پرداخت.
دیدگاه شما