حباب سکه و طلا به چه معناست و نحوه محاسبه آن چگونه است؟
اخیرا حباب های زیادی در بازارهای مالی دیده میشود که یکی از آن ها حباب سکه و طلا به شمار می رود. منظور از حباب در بازار طلا و سکه کشور، همان اختلاف بین قیمت طلای به کار رفته در سکه با قیمت معاملات و یا در واقع همان قیمت روز سکه است، به عنوان مثال قیمت طلای استفاده شده در سکه تمام ۱۰ میلیون است ولی قیمتی که طلا خرید و فروش می شود، ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است و این ۵۰۰ هزار تومان حباب سکه و طلا می باشد که اغلب بر اثر تقاضای بالای بازار سکه و طلا در قیمت طلا و سکه ایجاد می شود. در این مطلب آموزشی با زبان ساده خواهیم گفت که حباب سکه و طلا به چه معناست و نحوه محاسبه حباب سکه چگونه است و مهم تر این که چگونه در خرید و فروش و نوسانگیری در بازار سکه میتوان از حباب ایجاد شده در این بازار برای سودآوری خود، بهره برد.
حباب سکه و طلا
به منظور سرمایه گذاری اغلب چند بازار موازی در دسترس است و افراد بنا به دانش، توانایی و علم خود در این بازارها سرمایه خود را تزریق می کنند و برای کسب سود، فرآیند سرمایه گذاری خود را آغاز می کنند. همان طور که میدانید، یکی از این بازارهای سرمایه گذاری بازار طلا یا سکه به حساب می آید که در سال های اخیر از بازارهای پر رونقی بوده است. بعضا از فعالین بازار یا کانال های خبری این عنوان را شنیده ایم که قیمت طلا یا سکه حباب است و احتمال ترکیدن دارد! ما در این مطلب راهنما بنا داریم تا تعریف جامعی از اصطلاح حباب طلا و سکه داشته باشیم و حالت های مثبت و منفی این وضعیت و دلایل ایجاد حباب مثبت و منفی را در بازار طلا و سکه کشور بررسی کنیم.
منظور از اصطلاح حباب چیست؟
چنانچه اصطلاح حباب را از زبان سرمایه گذاران یا فعالین سرمایه گذاری شنیده باشید، احتمالا این سؤال برایتان پیش آمده است که چرا حباب؟ منظور از حباب چیست؟ در جواب باید گفت زمانی که محصول موردنظر برای سرمایه گذاری در قیمت فعلی ماندگار نخواهد بود و براثر برخی عوامل دستخوش تغییرات قیمتی خواهد شد، حباب قیمتی شکل خواهد گرفت. این امر دیر یا زود به انجام می رسد تا محصول موردنظر به قیمت حباب بورس چگونه شکل میگیرد؟ اصلی خود باز گردد و در اصطلاح حباب آن ترکیده شود.
پس تا اینجا متوجه شدیم که از ماهیت اصلی حباب که بسیار زودگذر است و ماندگار نیست و در حوزه سرمایه گذاری روی محصول خاص که قیمت کاذب دارد، مورد استفاده قرار می گیرد. به شکل کلی میتوان گفت که حباب زمانی معنی پیدا می کند که روزی قصد داشته باشد بترکد، اما در کشور ما اکثرا حباب ها با تورم پر خواهند شد و بعد از مدتی هم قیمت های نامتعارف جدید برای مردم جا خواهد افتاد.
حباب طلا و سکه چیست؟
به منظور تعیین قیمت واقعی یک محصول فرمول های ریاضی و عوامل زیادی دخیل هستند، لذا تشخیص حباب داشتن قیمت یک محصول خاص کار یا تخصص هر فردی نمی تواند باشد و تنها فعالین این عرصه راجع به این موضوع می توانند اظهارنظر نمایند. برعکس دیگر محصولات موجود در بازار که طبق توضیح ارائه شده دارای فرآیند سختی برای تعیین قیمت دارند، طلا و سکه دارای فرمول ساده برای تعیین قیمت هستند.
در نظر داشته باشید که به اختلاف قیمت طلا و سکه ای که در بازار مورد معامله قرار می گیرد با ارزش واقعی طلا و سکه، حباب طلا و سکه می گویند. جالب است بدانید که حباب طلا شامل دو حالت حباب مثبت و حباب منفی است. عوامل متعددی در ایجاد حباب مثبت و منفی موثرند که در ادامه به توضیح این عامل ها می پردازیم.
منظور از حباب مثبت و حباب منفی چیست؟
برای درک بهتر حباب مثبت و منفی بهتر است در ابتدا با برخی از تعاریف آشنا شویم :
- قیمت تقاضا : قیمتی که خریداران تمایل دارند تا محصول را در آن قیمت بخرند را قیمت تقاضا می گویند.
- قیمت عرضه : قیمتی که فروشندگان تمایل دارند تا محصول خود را در آن قیمت بفروشند را قیمت عرضه می گویند.
- قیمت و نقطه تعادل : وقتی که قیمت عرضه و تقاضا در بازار یکسان باشد، کالا از لحاظ قیمتی در نقطه تعادل قرار دارد.
نکته : چنانچه قیمت عرضه یک محصول از قیمت تقاضای آن بیشتر باشد، حباب قیمتی ایجاد شده از نوع مثبت است و چنانچه قیمت تقاضای یک محصول از قیمت عرضه آن بیشتر باشد با حباب قیمتی منفی روبرو هستیم که اغلب این نوع از حباب بسیار کم در بازار اتفاق می افتد.
حباب مثبت و منفی در قیمت طلا و سکه
چنانچه قیمت مثقالی که طلافروشان در تابلوی قیمت های خود نشان می دهند، از قیمت مثقال جهانی کمتر بود، قیمت طلا حباب منفی دارد. در این حالت یعنی قیمت طلا در ایران ارزش کم تری نسبت به نقاط دیگر دنیا دارد و این امکان وجود دارد که در آینده گران شود، در این شرایط بسیاری از افراد برای سرمایه گذاری در این حوزه اقدام می کنند.
ولی چنانچه قیمت هر مثقال طلای، طلافروشان از قیمت مثقال جهانی بیشتر باشد، در اصطلاح حباب طلا مثبت است و این امکان وجود دارد که در آینده قیمت طلا در ایران ارزان شود تا به ارزش واقعی خود برسد. طبیعی است که حباب منفی کم تر در ایران اتفاق می افتد و به صورت کلی هر اندازه حباب مثبت طلا کمتر و نزدیک تر به صفر باشد، سرمایه گذاری در طلا گزینه مناسب تری به حساب خواهد آمد.
حباب قیمتی در سکه نسبت به شمش طلا یا مصنوعات طلا بیشتر است، به خاطر این که سکه مسکوک است و سالانه به تعداد مشخصی تحت نظارت بانک مرکزی ضرب می شود، لذا بعضی اوقات در بازار کمیاب می شود و علت جذابیت سکه ریسک کم و سود خوب آن است.
حباب سکه هم مثل حباب طلا از اختلاف قیمت معاملاتی سکه با ارزش واقعی آن ایجاد می شود که بر اثر عرضه و تقاضا و عوامل روانی به وجود می آید. فرض کنید چنانچه ارزش واقعی سکه ۵ میلیون تومان باشد، ولی در بازار به قیمت ۷ میلیون تومان معامله شود، در این جا سکه حباب مثبت دارد و اگر بالعکس این اتفاق بیفتد، سکه حبابی منفی خواهد داشت.
این نکته را در خاطر داشته باشید که بهترین زمان برای خرید سکه زمانی است که حباب سکه وجود نداشته باشد یا بسیار کم باشد.
عوامل موثر در ایجاد حباب مثبت
- زیاد شدن سرمایه در بازار؛ این مورد همان افزایش بیش از اندازه نقدینگی است. دولت و بانک مرکزی با سیاست هایی که در دستور کار دارند، باعث این افزایش نقدینگی می شوند. این پول بدون پشتوانه، باعث افزایش تقاضای کالای مورد نظر خواهد شد و تعادل عرضه و تقاضا را بر هم خواهد زد و طبیعی است که شاهد افزایش قیمت ها باشیم.
- مورد دیگر کمبود طلا و سکه است که این کمبود به علت های گوناگون مثل سیاست های اشتباه، تحریم، خشکسالی، احتکار کردن، بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله است.
- امید داشتن مردم و سرمایه گزاران به افزایش قیمت آن کالا در آینده که در واقع همان انتظار تورمی است که مردم ایران با توجه به اجرای سیاست های اشتباه دولت، در حال حاضر زیاد دارند. این همان تئوری احمق بزرگ تر است. در این تئوری بسیاری افراد با اینکه می دانند قیمت فعلی بیش از حد واقعی نیست، به این خاطر که احتمال می دهند که فرد دیگری را پیدا خواهند کرد که او کالای مورد نظر را با قیمت بیشتر خریداری کند اقدام به سرمایه گذاری در آن زمینه خواهند کرد. در این تئوری حباب ها تا وقتی ادامه پیدا خواهند کرد که احمق هایی وجود داشته باشند که حاضر باشند کالای مورد نظر را با قیمت بیش از حد واقعی بخرند.
عوامل موثر در ایجاد حباب منفی
- رفتن سرمایه گذاران به سمت کالاهای دیگر، برای مثال سرمایه گذاران سرمایه خود را به هر دلیلی از دلار خارج می کنند و وارد بازار خودرو می کنند. درست هست بازار دلار با کاهش روبرو می شود، ولی بازار خودرو با افزایش تقاضا روبرو خواهد شد و حباب شکل خواهد گرفت.
- تولید و عرضه بیش از حد آن کالا حباب بورس چگونه شکل میگیرد؟ در بازار و همچنین واردات قاچاق آن کالا.
- امید مردم و سرمایه گزاران به کاهش قیمت آن کالا در آینده
عوامل ایجاد حباب قیمتی چیست؟
در حقیقت عامل های متفاوتی برای حباب قیمتی مثبت و منفی در بازار وجود دارد که در ادامه آن ها را عنوان خواهیم کرد :
عوامل ایجاد حباب قیمتی مثبت :
- وجود نقدینگی در بازار موجب فراوانی تقاضا و در آخر افزایش قیمت محصول خواهد شد
- کمیاب شدن یک محصول خاص در بازار
- اتکا به هیجانات بازار بر روی یک محصول خاص و دپو کردن آن محصول به امید افزایش قیمت در آینده (انتظار تورمی)
عوامل ایجاد حباب قیمتی منفی :
- تغییر جهت سرمایه گذاران به سمت سایر محصولات و کاهش تقاضا بر روی آن محصول
- تولید بیش از تقاضای یک محصول در بازار (اشباع خرید)
علت ایجاد حباب سکه چیست؟
برخی از سکه ها نسبت به دیگر سکه ها متقاضی بیشتری دارند، برای مثال تفاوت قیمتی بین سکه امامی با طرح قدیم به علت عرضه و تقاضای متفاوت آن ها است و به این خاطر که تقاضا برای سکه امامی نسبت به سکه طرح قدیم بیشتر است، حباب قیمتی سکه امامی هم بیشتر از سکه های طرح قدیم است. یا در رابطه با نیم سکه و ربع سکه هم همین موضوع صدق می کند.
به این خاطر که در بیشتر مراسمات به عنوان کادو یا پس انداز از نیم سکه و ربع سکه مورد استفاده و خریداری قرار می گیرد، در نتیجه تقاضا برای خرید آن ها بیشتر از سکه تمام بهار آزادی است و حباب قیمتی بیشتری نسبت به نصف تمام سکه یا ربع تمام سکه، دارند. جالب است بدانید که وزن نیم سکه دقیقا برابر نصف تمام سکه و وزن ربع سکه دقیقا یک چهارم تمام سکه است، ولی با این حال قیمت نیم سکه و ربع سکه در بازار بیشتر از نصف و ربع قیمت یک سکه تمام بهار آزادی است!
فرآیند حباب قیمتی مثبت و منفی در بازار طلا و سکه
تحت شرایطی که شما حباب بورس چگونه شکل میگیرد؟ برای خرید طلا به بازار طلافروشی بروید، قیمت هر مثقال طلا را در تابلوها نصب شده بر روی دیوار می نویسند و هر لحظه امکان دارد این قیمت در حال تغییر باشد، با این وجود چنانچه قیمت هر مثقالی که طلافروش اعلام می کند از قیمت مثقال جهانی به نوعی کمتر باشد، قیمت طلا دارای حباب منفی است که این حالت بسیار نادر است. این حالت بدین معنی است که ارزش طلا در ایران نسبت به نقاط دیگر در جهان پایین تر است و این پتانسیل را دارد که در آینده با افزایش قیمت روبرو شود.
اما در نقطه مقابل به این صورت است که چنانچه قیمت اعلام شده هر مثقال طلا از جانب طلافروش بیشتر از قیمت مثقال جهانی باشد، حباب قیمتی مثبت خواهد بود و امکان دارد که در روزهای آتی قیمت طلا در ایران با کاهش روبرو شود تا به ارزش واقعی خود نزدیک شود.
با توجه به موارد عنوان شده در این بخش به این اصل می رسیم که هر مقدار حباب مثبت طلا کمتر و به صفر نزدیک شود، فرآیند سرمایه گذاری در بازار طلا و سکه بهتر می شود. چنانچه در بازار طلا و سکه سرمایه گذاری کرده باشید یا اخبار مربوط به آن را دنبال کنید، متوجه می شوید که حباب قیمتی در سکه نسبت به شمش طلا بیشتر است و این امر به خاطر این است که سکه مسکوک است و در سال به اندازه مشخص و تعریف شده ای تحت نظارت بانک مرکزی ضرب می شود.
بنابراین با توجه به این توضیحات گاهی اوقات در بازار کمیاب می شود و همین موضوع سرمایه گذاری در بازار سکه را برای مردم جذاب تر می کند. حباب ایجاد شده در سکه هم مثل توضیحات قبلی از حباب طلا پیروی می کند که در نهایت این فرآیند در اثر میزان عرضه و تقاضا و هیجانات ایجاد می شود. برای مثال چنانچه ارزش واقعی سکه در بازار ۹ میلیون تومان باشد، ولی با قیمت ۱۱ میلیون تومان معامله شود، در اینجا سکه حباب مثبت دارد و اگر همین فرآیند بالعکس باشد سکه دچار حباب منفی می شود.
نحوه محاسبه حباب طلا و سکه
عیار تمام سکه های بهار آزادی که به وسیله بانک مرکزی ضرب می شوند، ۹۰۰ از ۱۰۰۰ یا همان ۲۲ عیار است. از لحاظ وزنی سکه های بهار آزادی ۸٫۱۳۳ گرم، نیم سکه ۴.۰۶۶ گرم و ربع سکه ۲.۰۳۳ است. به منظور محاسبه حباب سکه می توان از فرمول زیر بهره گرفت :
- عددی که حاصل می شود را باید در وزن سکه ضرب کنیم. در نظر داشته باشید که بانک مرکزی برای حق ضرب عددی حدود ۵ تا ۷ هزار تومان لحاظ کرده است، این رقم را نیز به عدد بدست آمده خواهیم افزود.
- عدد حاصل شده از مرحله قبلی را از قیمت اعلام شده از جانب فروشنده کم می کنیم و در نهایت عددی که به عنوان جواب حاصل می شود، همان حباب قیمتی سکه و طلا خواهد بود.
نتیجه گیری و کلام آخر
احتمالا این روزها بیشتر افراد حباب قیمتی را احساس کرده اند، لذا درک و تعریف حباب قیمتی کار بسیار ساده ایست. به زبان ساده، به اختلاف قیمت ذاتی یک کالا با قیمت عرضه آن کالا در بازار حباب قیمتی می گویند و در اینجا هم منظور از حباب سکه و طلا همان اختلاف قیمت طلای استفاده شده در سکه با قیمتی است که در حال معامله هستش و در اثر نوسانات بازارهای موازی، افزایش نقدینگی موجود، تنش های سیاسی، هیجانات، افزایش تقاضای بازار و بیشتر به دلیل دستکاری های قیمتی دیده می شود.
بهتر است پیش از اینکه قصد خرید طلا داشته باشید، حباب آن را حساب کنید و یا آن را در سایت های قیمت گذاری طلا و سکه مشاهده کنید و در نظر داشته باشید که هرچه حباب طلا و سکه کم و یا منفی باشد، خرید آن توصیه می شود.
به صورت کلی باید در نظر داشت که معنی واقعی حباب وقتی قابل درک خواهد بود که تورم بسیاز جزئی داشته باشیم یا با اصول به صورت منطقی افزایش قیمت ها را شاهد باشیم، در این صورت حباب احساس خواهد شد و در فرصت کمی از بین خواهد رفت، اما امروزه هیچ گونه سیاست بنیادی و مناسبی برای جلوگیری از افزایش قیمت ها اتخاذ نشده است و بلکه سیاست های دولت در جهت افزایش نقدینگی و تورم موجب شده است تا بر این افزایش نابهنجار قیمت ها دامن زده شود، پس میتوان گفت که با توجه به اقتصاد مریض ایران، قیمت حال حاضر سکه، طلا، خودرو و تمامی اجناس دیگر حبابی ندارد و هیچ فاکتور اقتصادی قوی نشان از منطقی نبودن قیمت ها با توجه به وضع موجود ندارد.
در این مقاله بیشتر تلاش داشتیم به مفهوم حباب قیمتی طلا و سکه بپردازیم و عامل های مختلف به وجود آورنده آن را شرح دادیم. پیشنهاد داریم برای شروع فرآیند سرمایه گذاری در این بازار، در گام اول شناخت اولیه ای از نوسانات بازار سکه و طلا به دست آورید و قیمت حبابی کالای مدنظر را محاسبه کنید و با تکیه بر مهارت و علم کافی، در این حوزه اقدام به سرمایه گذاری کنید تا کم ترین ضرر و بیشترین سود شامل حال سرمایه اولیه شما شود.
درباره سکه و طلا به این نکته توجه داشته باشید که اصولا حباب زمانی مصداق دارد که بر بستر اقتصاد سالم، وقایع و روندهای غیرعادی و غیرطبیعی رخ دهد. در اقتصادی که زیرساخت اصولی وجود ندارد حباب بی معناست. به تعبیر عامیانه، اقتصاد بیمار، خود حباب است؛ پس اقلام عرضه و تقاضا، حبابی بودن با نبودنشان مطرح نیست.
امیدوارم از این مطلب آموزشی نهایت استفاده رو برده باشید. هر سوال و یا ابهامی در خصوص حباب سکه و طلا در ایران داشتید، کافیست تا از بخش ارسال نظرات با ما در ارتباط باشید.
«ابرحباب اقتصادی» در کمین ایران/ نابسامانی اقتصاد آمریکا به ایران میرسد؟
وضعیت بورس ایران در نیمه دوم سال ۱۳۹۸ و نیمه نخست سال ۱۳۹۹، حالا حباب بورس چگونه شکل میگیرد؟ در بسیاری دیگر از بازارهای جهانی هم در حال تکرار است: رشد پیوسته قیمتها و نداهایِ هشدار مبنی بر اینکه حبابی تشکیل شده که به زودی خواهد ترکید.
به گزارش تجارتنیوز، با این همه، ظاهرا اینبار وضعیت تا حدی متفاوت است و صحبت از یک «ابرحباب» (superbubble) در میان است. منظور از این عبارت هم این است که وضعیت در چند بازار، به طور موازی و همزمان حبابی میشود و قیمتها در این بازارها، ناگهان و همزمان بالا میروند.
ماجرا از چه قرار است؟
«جرمی گرانتام» (Jeremy Grantham) یکی از مشهورترین سرمایهگذاران بریتانیایی و استراتژیست سرمایهگذاری در شرکت GMO، معتقد است که برای نخستینبار در آمریکا، تمامی بازارهای دارایی در این کشور دستخوش وضعیت حبابی شدهاند. («گرانتام» حباب اقتصادی سال ۲۰۰۸ را هم به درستی پیشبینی کرده بود.)
این استراتژیست سرمایهگذاری، معتقد است که اقتصاد آمریکا در یک قرن گذشته، تاکنون سه «ابرحباب» بزرگ را پشت سر گذاشته است: نخستین مورد، در سال ۱۹۲۹ میلادی رخ داد و به «رکود بزرگ» (Great Depression) منتهی شد؛ مورد دوم (حباب داتکام)، در حوالی سال ۲۰۰۰ میلادی به وقوع پیوست و مورد سوم هم حباب بازار مسکن بود که به بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی منتهی شد.
«جرمی گرانتام» (که بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ را پیشبینی کرده بود) از بروز چهارمین «ابرحباب» اقتصادی در ۱۰۰ سال اخیر خبر میدهد.
اما حالا چهارمین «ابرحباب» در راه است و شاید بتوان گفت که حتی شروع شده است. «ابرحبابِ» اخیر، بنا به تعریف، چندین بازار حباب بورس چگونه شکل میگیرد؟ را در بر خواهد گرفت. نخستین بخش، در بازار مسکن در آمریکا رخ داده و تنها در سال ۲۰۲۱ میلادی، موجب رشد متوسط ۲۰ درصدی قیمت مسکن در آمریکا شده است.
«گرانتام» معتقد است که نشانه دیگر بروز «ابرحبابِ» چهارم، رشد قیمت و همهگیریِ «رمزارزها» است. نشانه دیگر هم در بخشهایی قابل مشاهده است که سهام آنها در بازار سهام آمریکا رشدی نامعمول را تجربه کردهاند. یکی از این حوزهها، سهام شرکتهای تولیدکننده خودروهای الکتریکی است. (او البته به موارد دیگری هم اشاره میکند، اما ما وارد جزئیات نمیشویم.)
آیا «رمزارز» و «متاورس» حبابهای اقتصادی دوران مدرن هستند؟/ چرا سرمایهگذاری روی رمزارزها ترسناک است؟
سهام «بلوچیپ» و روندی که باید جدی گرفته میشد
در سرمایهگذاری روی داراییها، یک اصل اساسی وجود دارد: «چیزی که زمانی گران میشود، باید زمانی هم ارزان شود». اگر بخواهیم مثالی بزنیم که پیوندی هم با علم فیزیک داشته باشد، میتوانیم بگوییم «چیزی که زمانی داغ میشود، باید زمانی هم سرد شود». (در فیزیک، امکان ندارد دما تا بینهایت بالا برود.)
مثالها فراوان هستند. مثلا، امکان ندارد که قیمت طلا همینطور بالاتر و بالاتر برود، چرا که در این صورت، بسیاری از دارندگان طلا، فروشنده میشوند تا سودی به جیب بزنند و به این ترتیب، با سنگینتر شدنِ کفه عرضه، قیمتها متعادل میشوند. علاوه بر این، در قیمتهای بالا، بسیاری از خریداران بازار را ترک میکنند. بنابراین، «تعادل» حتمی است.
سهام «اپل» میتواند نمونهای از یک سهام «بلوچیپ» باشد.
سومین نشانه از بروز یک «ابرحباب» اقتصادی که «گرانتام» به آن اشاره میکند، چیزی شبیه به همین مورد است. کسانی که با بازار سرمایه آمریکا آشنایی دارند، احتمالا اصطلاح «بلوچیپ» (Blue chip) را شنیدهاند.
«بلوچیپ»، به آندسته از سهمهایی گفته میشود که آنقدر بزرگ و مشهورند که احتمال افت قیمت در آنها کم است و معمولا حتی در زمان نزولیشدن بازار هم بازدهی مثبت دارند. این سهمها، معمولا به بزرگترین، جاندار ترین و معروفترین برندها تعلق دارند.
اما اتفاقی که حالا افتاده و میتواند نشانهای از بروز حباب باشد، این است: بازار سرمایه آمریکا به دو بخش تقسیم شده، یک بخش سهمهای «بلوچیپ» که حرفهایها برای خرید آنها هجوم آوردهاند و بخش دیگر هم سهام پر ریسکی که عموم سرمایهگذاران روی آنها سرمایهگذاری کردهاند و قیمتشان به شکل حبابی بالا رفته است.
این روند در بحرانهای سال ۱۹۲۹ و ۲۰۰۰ میلادی هم مشاهده شده بود و به همین دلیل نتیجه را هم شاید بتوان حدس زد. قیمت سهام «بلوچیپ» بالا میرود و قیمت سهمهای پر ریسک میریزد. در قدم بعدی، حرفهایها شروع به فروش سهام «بلوچیپ» میکنند تا سودشان محفوظ بماند و قیمت این سهمها هم با یک تاخیر زمانی، میریزد. در نتیجه، کل بازار سهام با ریزش مواجه میشود.
شبیه چیزی که ایران تجربه کرد
برخی در آمریکا هشدار میدهند که این وضعیت ممکن است بازار داراییها را در اقتصاد آمریکا در هم بکوبد، اما جالب این است که ما در ایران، طی چند سال اخیر، چند بار این وضعیت را تجربه کردهایم.
البته «حبابهای اقتصادی» در ایران نترکیدند و علت هم این است که تورم مزمن و ساختاری (چیزی که در اقتصاد آمریکا وجود ندارد)، مسیری یکطرفه ایجاد میکند. در واقع، قیمت داراییها در ایران عموما بالاتر و بالاتر میرود و به غیر از مواردی معدود، پایین نمیآید، چرا که ارزش پول ملی به دلیل تورم ساختاری، دائما نزولی است.
بورس تهران در فاصله سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹، وارد وضعیت حبابی شد و در نهایت، این حباب ترکید.
با این همه، در یک دهه اخیر، اقتصاد ایران هم دستکم دو بار این وضعیت «ابرحبابی» را تجربه کرده است. نخستینبار، در فاصله سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ خورشیدی بود که قیمت دلار در بازار آزاد ایران، از حدود هزار تومان، ناگهان به حدود ۳ هزار تومان و ۴ هزار تومان جهش کرد.
جرقه «ابرحباب» دوم هم در اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۶ زده شد. بر این اساس، شاخص کل بورس تهران در فاصله اوایل سال ۱۳۹۶ تا نیمه سال ۱۳۹۹، نزدیک به ۴۴ برابر (بیش از ۴۴۰۰ درصد) رشد کرد و حباب بورس در ایران شکل گرفت.
چرا «ابرحباب»ها در اقتصاد ایران نترکیدند؟
بازدهیِ رویایی در بازار سرمایه، مردم ایران را برای ورود به بورس به صف کرد و با تاخیری چند ماهه، بازارهای موازی (همچون بازار مسکن و بازار خودرو) هم عقبماندگی خود در بازدهی را جبران کردند تا از بازار سرمایه عقب نمانند.
تفاوت تجربه ما و تجربهای که شاید آمریکاییها به زودی شاهدش باشند این است که حباب بورس ایران ترکید، اما حباب بازار مسکن و بازار خودرو، فقط و فقط منجمد شدند. شواهد بسیاری نشان میدهند که قیمتها در بازار مسکن در ایران اکنون حبابی هستند، اما از آنجا که خرید و فروش در این بازار به شدت کاهش پیدا کرده، حبابی هم نترکیده است.
شواهد متعددی نشان میدهند که بازار مسکن در ایران هم حبابی است.
اما حبابهای اقتصادی عموما تحت تاثیر یک عامل خارجی میترکند و این ممکن است در آینده میانمدت برای حبابهای قیمتی در ایران هم رخ بدهد. به عنوان نمونه، اگر مذاکرات هستهای به سرانجام برسند؛ اگر سرمایهگذاریهای میلیارد دلاریِ چین به ساحل اقتصاد ایران برسند و البته اگر دولت سیزدهم «اراده کند»، ممکن است در ماههای آینده یک ریزش سراسری در قیمتها را شاهد باشیم.
اما آیا ما هم باید نگران باشیم؟
اما اقتصاد آمریکا چه ربطی به اقتصاد ایران دارد؟ پاسخ به این پرسش کاملا واضح است: اقتصاد آمریکا به اقتصاد هر جایِ دیگری در جهان ربط دارد. دلیل هم این است که اقتصاد آمریکا به تنهایی نزدیک به ۲۵ درصد از حجم اقتصاد جهانی را تشکیل میدهد و اگر نقش دلار به عنوان ارز جهانی را هم وارد معادلات کنیم، این نقش دو چندان میشود.
به این ترتیب، ترکیدن هر «ابرحبابی» در اقتصاد آمریکا، دیر یا زود به اقتصاد ایران هم آسیب میزند. در این میان، ایران و کشورهایی مانند ونزوئلا، سوریه و کرهشمالی، که تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی در جهان هستند، ممکن است کمتر از مثلا ژاپن، چین، آلمان یا ترکیه آسیب ببینند. با این همه، آسیب قطعی به نظر میرسد.
رابطهی حجم معامله و قیمت در بورس چگونه است؟
فراگرفتن تحلیل تکنیکال و استفاده از آن میتواند کمک بزرگی برای سرمایهگذارانی باشد که میخواهند در نقاط خوبی وارد سهم شده و در بهترین زمان ممکن از آن خارج شوند. عموماً تحلیل گران نه با یک نشانه که پس از دریافت چندین نکتهی مثبت در خصوص شرایط مناسب برای خرید، وارد یک سهم میشوند. یکی از روشهایی که در تحلیل سهام بسیار حائز اهمیت است استفاده از حجم معاملات است که معاملهگران تازهوارد بازار معمولاً از آن غافلاند. در این مقاله به بررسی انواع قیمت، حجم معاملات و دلایل اهمیت آن و نحوهی استفاده از آن در معاملات خود میپردازیم.
انواع قیمت در بورس
همانطور که در معاملات خود و نیز در تابلوی معاملاتی مشاهده کردهاید انواع مختلفی از قیمت وجود دارد که هرکدام کارایی خود را دارد اما چون مبنای کلی بازار بر قیمت پایانی است، ما نیز هر جا اسمی از قیمت آوردیم منظورمان حباب بورس چگونه شکل میگیرد؟ همان قیمت پایانی است. قیمت پایانی یک سهم قیمتی است که مبنای معاملات روز معاملاتی بعدی قرار میگیرد.
در واقع قیمت پایانی خود با مفهوم حجم معاملات پیوند عمیقی دارد زیرا که در شکلگیری آن تأثیرگذار است. باید بدانیم محاسبه قیمت پایانی در دو حالت انجام میشود. ۱ حجم سهام معامله شده کمتر از حجم مبنا باشد. ۲ حجم سهام معامله شده مساوی یا بیشتر از حجم مبنا باشد. حجم مبنا تعداد سهام مقرر شده از سمت سازمان بورس است که باید در هر روز معاملاتی جابهجا شود. اگر حجم معاملات از حجم مبنا کمتر باشد در این شرایط بر قیمت معامله برای روزهای آتی اثرگذار خواهد بود.
حجم معاملات چیست؟
به بیان ساده حجم معاملات به مجموع تعداد کل سهمهای جابهجا (معامله) شده در یک نماد معاملاتی گفته میشود. حجم معاملاتی در تمامی بازارهای بورسی یا قراردادی کاربرد دارد. برای مثال فرض کنید که سهام abc دارای ۲ معامله است. سرمایهگذار اول ۴۰۰ سهم و سرمایهگذار دوم ۳۰۰ سهم از سهام abc را خریدهاند. پس حجم معاملات abc تا این لحظه برابر ۷۰۰ خواهد بود. حجم معاملات را میتوان برای کل معاملات بازار در تمام نمادها نیز محاسبه و استفاده نمود. یکی دیگر از مواردی که دارای اهمیت است و در برخی موارد کاربردی است، حجم معاملات در هر قیمت است که واکنش فعالین بازار در آن قیمت را بهتر نمایش میدهد.
اهمیت رابطه حجم معامله و قیمت سهام
حجم معاملات نهتنها در بازار بورس ایران بلکه در بیشتر بازارهای مالی سراسر دنیا دارای اهمیت زیادی است. باید این نکته را در نظر بگیریم که حجم معاملات دارای ارجحیت بیشتری نسبت به قیمت معاملات است. اما افزایش یا کاهش این حجمها به چه معناست؟ ممکن است تصور کنید افزایش حجم معاملات نشانهٔ فروش سهم است اما باید تأمل بیشتری در این زمینه داشته باشیم. توجه به نمودار قیمت سهم کاری است که باید در این شرایط انجام دهیم زیرا که مثلاً ممکن است با افزایش قیمت حجم معاملات کاهش یابد که علامتی است که به ما میگوید حرکت صعودی سودسازی در پیش نداریم. همانطور که اگر حجم و قیمت سهم همزمان افزایش یافت میتوانیم منتظر تغییرات مثبتی برای سهام خود باشیم.
همچنین اگر قیمت در سطوح پایینی و یکروند نزولی باشد و با افزایش حجم روبرو باشیم، نوید تغییر روند و یک رشد خوب را میدهد؛ بنابراین بررسی همزمان حجم معاملات و قیمتها بسیار حائز اهمیت است.
رابطهی حجم معامله و قیمت و سایر پارامترها
حجم معاملات از جمله موارد با اهمیتی است که بر روی پارامترهای مختلفی اثرگذار است. توجه مداوم به حجم معاملات برای استنتاج نتایج صحیح در خصوص مؤلفههایی که در ادامه مطرح خواهیم کرد الزامی است و این درست همان نکتهای است که وجه افتراق میان معاملهگران حرفهای و معاملهگران مبتدی است.
• نقدشوندگی
نقدشوندگی را میتوان سرعت تبدیل داراییها به پول نقد ضمن درنظرگرفتن هزینههای مبادلاتی دانست. مطابق تعریف، نقدشوندگی یکی از مسائل بسیار بااهمیت در خصوص هر سرمایهگذاری است و یکی از مؤلفههایی است که در مقایسهی بازارهای سرمایهگذاری با یکدیگر از آن استفاده میشود. اما برای پیبردن به میزان نقدشوندگی یک سرمایهگذاری میتوان از حجم معاملاتی آن کمک گرفت و به وسیلهی آن شرایط یک سرمایهگذاری را در پارامتر نقدشوندگی سنجید. هرچه حجم معاملهها بیشتر باشد نشاندهندهی آن است که میزان نقدشوندگی سهام نیز بیشتر خواهد بود. سهمی که نقدشوندگی مناسبی داشته باشد بیشتر موردتوجه سرمایهگذاران قرار گرفته و بنابراین با بهبود حجم معاملاتیاش، ورود و خروج به آن سهلتر خواهد بود و سرمایهگذاران در صفوف عریضوطویل خریدوفروش با مشکل مواجه نخواهند شد.
• حباب بازار
اگر سهمی نوسانات نامنظم و بدون دلیل مناسب بنیادی داشته باشد، بیاعتمادی مردم و سرمایهگذاران را در پی خواهد داشت. با بیاعتمادی مردم و خروج سرمایه از سهم و سوق سرمایهی مردم به بازارهای رقیب، کاهشهای محسوسی در حجم معاملات احساس خواهد شد. بدین ترتیب در شرایطی که بازاری رشد قیمتی را دارد اما همزمان خروج پول را هم تجربه میکند و با افت حجم همراه است، این پیام را متبادر میکند که بازار یا سهم مدنظر دارای حباب قیمتی است.
بهطورکلی باید در نظر داشته باشیم که بررسی رابطه قیمت و حجم در بازههای زمانی مختلف، متفاوت خواهد بود. یعنی تحلیل رابطهی این دو وابسته به شرایط است اما میدانیم که بهتر است بازههای زمانی بلندمدتتری برای بررسی اثرگذاری این دو عامل بر هم در نظر بگیریم. زیرا که در کوتاهمدت ممکن است هر یک تحت شرایط خاصی دستخوش تغییرات گردد.
بهبود معاملات با استفاده از حجم
یکی از مفاهیم بااهمیت در حباب بورس چگونه شکل میگیرد؟ خصوص سرمایهگذاری در هر بازاری روند آن بازار است. هر سرمایهگذاری باید بتواند روند بازاری که قصد سرمایهگذاری در آن دارد را شناسایی کرده و مطابق با آن اقدام به سرمایهگذاری در بازار مدنظر خود کند.
پس از تشخیص روند مسئلهی حائز اهمیت دیگری که موضوعیت پیدا خواهد کرد، بحث قدرت روند است. میزان قدرت روندها ارتباط تنگاتنگی با ادامهدار بودن آنها از منظر زمانی دارد؛ بنابراین شناسایی قدرت و ضعف روند نیز بسیار حائز اهمیت خواهد بود. برای شناسایی حباب بورس چگونه شکل میگیرد؟ قدرت و ضعف روند یکی از مواردی که کمک بسیار زیادی خواهد کرد، مسئلهی مربوط به حجم معاملات است. قدرت یا ضعف روندها اطلاعاتی است که از بررسی حجم معاملات قابلمشاهده است. ما نیاز به شناسایی حرکتهای قوی و ورود به آنها داریم. اگر بازار روندی ضعیف داشته باشد آنگاه شناسایی معکوس شدن بازار، ارزشمند خواهد بود.
بنابراین میتوان گفت توجه به حجم معاملات و ارتباط آن با قیمت در هر شرایطی برای بهبود معاملات کمککننده خواهد بود.
• تأیید روند
بازاری که درحال رشد یا نزول روند دار و قدرتمند است، حجم معاملاتی بالایی خواهد داشت. بیشتر شدن خریداران و افزایش حجم معاملات کمک شایانی به صعود قیمتها خواهد داشت البته که برعکس این قضیه نیز صادق است و بازار رو به نزول نیز با افزایش فشار فروش ریزش شارپ تری را تجربه میکند.
اگر در روند صعودی شاهد کاهش حجم معاملات باشیم نشان کمشدن جذابیت آن نماد خواهد بود. پس بهطورکلی روند قوی سهم عموماً با حجم معاملاتی بالا همراه است.
• اشباع حرکت و حجم معاملات
گاهی در بازار، سرمایهگذارانی وجود دارند که مدت زیادی است صبر کردهاند. این افراد هنگامیکه در رشد بیشتر و دریافت سودهای بالاتر شک دارند، ممکن است با اقدام به معامله جهت بازار را معکوس کنند.
در بازارهای دارای روند چه صعودی و چه نزولی پس از مدتی قیمتها اشباع میشود. اشباعها حرکاتی هستند که با افزایش حجم معاملات همراه است.
برای مثال هنگامی که بازار نزولی است فشار زیادی بر سرمایهگذاران میآید و این ترس و فشار فروش باعث افت بیشتر قیمتها و بالاتر رفتن حجم معاملات میشود که نشانهای برای تمام شدن روند نزولی است.
• تاریخ حجم معاملات
یکی از جملات پرکاربرد بورس آن است که تاریخ تکرار میشود، اما حجم معاملات باید مرتبط با تاریخ اخیر باشد. مورد قیاس قراردادن حجم معاملات امروز با معاملات چند دهه قبل کاری غیرمنطقی است و اطلاعات درستی به ما نمیدهد.
جمعبندی پیرامون حجم معامله و قیمت
حجم معاملاتی و رابطهی آن با قیمت یک دانش بسیار حیاتی برای کسانی است که میخواهند سرمایهگذاری کمریسک و دقیقی داشته باشند. سرمایهگذاران حرفهای همواره از این روش استفاده میکنند تا ضعف و قدرت بازار و سهام مد نظرشان را بسنجند. باید به یاد داشته باشیم که استفاده از حجم نه یک روش صرف بلکه یک ابزار کمکی برای تحلیل دقیقتر و اطمینان از وضعیت بازار است. به کمک حجم معاملات میتوانیم نقاط شکلگیری یا تضعیف روندها را بهتر تشخیص دهیم.
حباب اقتصادی یا حباب قیمت (Economic bubble) چیست؟
اگر گذشته ی بازار بیت کوین را بررسی کنیم، به دفعات با اخباری مواجه می شویم که به حباب بودن قیمت بیت کوین اشاره می کند. به همین منظور ابتدا به تعریف مفهوم حباب اقتصادی می پردازیم، چراکه اگر با معنا و مفهوم حباب در بازار آشنایی نداشته باشید، قادر نخواهید بود تا حباب بودن یا نبودن یک بازار خاص مثل بیت کوین را تشخیص دهید. در این مقاله به بررسی جامع حباب اقتصادی و قیمتی می پردازیم پس با مرکز تحقیقات بلاک چین همراه باشید.
به زبان ساده اختلاف بین ارزش ذاتی یک کالا با قیمت مبادله ای آن در بازار نقدی را حباب می گویند. فرض کنید قیمت ماشین الف درب کارخانه 13 میلیون تومان است ولی همان ماشین در بازار نقدی 14 میلیون معامله می شود، به این اختلاف یک میلیون تومانی حباب قیمتی گفته می شود. به بیان دیگر حباب اقتصادی، داد و ستد با نرخ بسیار گرانتر از ارزش واقعی مورد معامله است که در سطح جامعه همه گیر می شود. چراکه تعیین ارزش واقعی، کار دشواری است و معمولا پس از افت ناگهانی قیمت و به اصطلاح ترکیدن حباب متوجه وجود حباب می شوند.
حباب های بازار سرمايه پديده های اقتصادی چشمگيری هستند که اغلب مسئول بحران های شديد مالی و توزيع نامناسب سرمايه گذاری محسوب می شوند. شايد بتوان ريشه اصلی نوسانات در سطح کلان اقتصاد را در تورم و نوسانات سطح قيمت ها دانست.
سایت نزدک حباب اقتصادی را به عنوان پدیده ای در بازار تعریف کرده که در آن سطح قیمت به شدت بالاتر از ارزش بنیادی( فاندامنتال) قرار گرفته است، علاوه بر این تشخیص وجود داشتن حباب امکان پذیر نیست و افراد بعد از شکست شدید قیمت است که متوجه وجود حباب در بازار می شوند.
پیتر گاربر در کتاب خود با عنوان ” اولین حباب هاي معروف” معتقد است که حباب یک اصطلاح مبهم و بدون تعریف مشخص است. او بهترین تعریف از حباب را اینگونه میداند:” تغییرات قیمتی که با استفاده از ارزش بنیادي قابل توضیح نباشند” با توجه به این تعریف حباب ها میتوانند مثبت یا منفی باشند. او همچنین به تعریف دیکشنری اقتصاد سیاسی پالگریو اشاره کرده که حباب را “هر نوع پیروی نادرست قیمت از فعالیت هاي شدید سفته بازی” تعریف میکند. همان طور که از این تعریف برمی آید نادرست بودن قیمت چیزیی شامل اصول گذشته است و تنها بعد از وقوع حباب میتوان اندازه ی آن را محاسبه کرد.
حباب چگونه ایجاد می شود؟
قیمت عرضه قیمتی است که فروشنده مایل است کالای خود را به آن قیمت بفروش برساند، همچنین قیمت تقاضا قیمتی است که خریدار مایل به خرید در آن قیمت می باشد. نقطه تعادلی قیمت یک بازار، زمانی اتفاق می افتد که قیمت عرضه با قیمت تقاضا برابر است.
حباب قیمت نیز از قاعده عرضه و تقاضا مستثنا نیست، به این صورت که خریدار حاضر است تا کالای مورد نظر خود را با قیمت بالاتر از ارزش ذاتی خریداری کند زیرا یا عرضه کالا محدود شده است یا امیدوار است که با قیمت بالاتری بعد از مدتی آن را بفروش رساند، در نتیجه حباب مثبت (قیمت نقدی بیشتر از قیمت ذاتی) در سه حالت بوجود می آید:
- امید به افزایش قیمت در بازار وجود دارد
- سرمایه موجود در بازار در حال افزایش است (سفته بازی و تقاضای کاذب ناشی از انباشت سرمایه در یک بازار)
- کمبود کالا بوجود آمده است
برعکس این فرآیند هم صادق است و حباب منفی (قیمت نقدی کمتر از ارزش ذاتی) نیز در 3 حالت ایجاد می شود:
- امید به کاهش قیمت ها در بلند مدت در بازار بوجود آمده است.
- سرمایه موجود در بازار در حال حرکت بسمت بازار یا کالای دیگر است.
- افزایش عرضه بوجود آمده است.
اصطلاح حباب در علم مالی به طور کلی به وضعیتی اشاره دارد که قیمت یک دارایی با اختلاف قابل توجهی از قیمت و ارزش بنیادین آن دارایی بالاتر باشد. در طول دوره یک حباب، قیمت ها برای یک دارایی مالی و یا یک گروه از دارایی های مالی بصورت قابل توجهی متورم می شود و در نتیجه، رابطه اندکی بین ارزش ذاتی آن گروه از دارایی ها با قیمت آن ها در بازار وجود دارد.
به بیان فنی تر اگر از دیدگاه بازار های مالی بررسی کنیم می توانیم بگوییم که حباب های مثبت و منفی حاصل نگرش و پیگیری رفتار تریدرها در بازار می باشد. اما سوال مهمی که در اینجا مطرح می شود این است که چه عواملی سبب رفتار هیجانی تریدرها در جهت خرید یا فروش در بازار می گردد؟
مهمترین دلیل این گونه از رفتار ها نقدینگی است. هنگامی که نقدینگی در بازار بصورت غیر قابل کنترل افزایش می یابد، سبب افزایش تقاضا برای وام در بانک ها خواهد شد و در نتیجه بسیاری از این وام گیرندگان، وارد بازارهای مالی شده و از افزایش آسیب پذیری بازار در مقابل نوسانات قیمت جلوگیری می کنند، چرا که این تریدر ها هستند که با داشتن قدرت خرید های کوتاه مدت و بدون پشتوانه باعث ایجاد نوسان در بازار می شوند.
علاوه بر این در زمانی که نقدینگی افزایش می یابد (Liquidity)، سهم کوچکی از یک بازار توسط سرمایه ی بسیار زیادی دنبال می شود که در نتیجه آن، هم بازار های مناسب و هم بازار های نامناسب شاهد رشد چشمگیر قیمتی نسبت به ارزش فاندامنتال خود خواهند بود. در این صورت است که حباب قیمتی در یک بازار شکل می گیرد. اما به غیر از نقدینگی، دلایل و نظریه های مختلف روانشناسی نیز برای ایجاد حباب قیمتی در بازار های مالی وجود دارد :
دلایل شکل گیری حباب اقتصادی
نظریه احمق های بزرگ:
در یک مارکت استاندارد و سالم، خریداران خوشبینی (احمق ها) حضور دارند که در زمان بالا بودن قیمت، خرید خود را انجام داده اند و امیدوار هستندکه به افراد امیدوار دیگر (احمق های بزرگ) در قیمتی بسیار بالاتر بفروشند. این فرایند باعث شکل گیری حباب می شود، بر همین اساس تا زمانی که احمق ها بتوانند احمق های بزرگتر را پیدا کنند، حباب قیمتی ادامه خواهد داشت.
نظریه برون یابی و پیش بینی اشتباه:
در این نظریه، تریدر ها سوابق اطلاعات بازار را با وضعیت حال بازار مقایسه می کنند. اگر قیمت در تاریخچه بازار به میزان معینی رشد داشته باشد، تصور می کنندکه به همان میزان رشد می تواند دوباره اتفاق بیافتد (قبلا 3 برابر شده است پس الان هم می تواند 3 برابر شود). نکته اساسی اینجاست که سرمایه گذاران تمایل دارند که میزان بازگشت سرمایه های خارج از معمول بازار را در یک تاریخچه معین بیابند و آن را با امروز بازار تطبیق دهند.
این تفکر سبب می شود که افراد در قیمت های بالا و بالاتر به بازار ورود کرده و خرید انجام دهند. در چنین شرایطی هنگامی که سرمایه گذاران احساس کنند که دیگر توان برقراری تعادل میان سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه وجود ندارد، شروع به تقاضای بازگشت سرمایه ی خود با هیجان بیشتری خواهند نمود. در نتیجه این حباب بورس چگونه شکل میگیرد؟ رفتار، سرمایه ی غیر اقتصادی را باز می گرداند و اصطلاحا حباب قیمتی می ترکد.
نظریه رفتار تجمعی (تفکر گلهای):
در این نظریه غالب معامله گران (تریدر ها) تمایل دارند تا هم جهت با بازار حرکت کنند که این روند بر اساس تحلیل تکنیکال امکان پذیر می باشد. بر اساس این نظریه، بعد از ورود سرمایه گذاران بزرگ اولیه، افراد هم جهت با حرکت بازار وارد خواهند شد و بصورت پیوسته بازار را در جهت تحقق یافتن تحلیل های تکنیکال خود حرکت می دهند، این امر باعث تحقق یافتن پیشگویی تریدرها می شود و اصطلاحا به آن Self-fultilling prophecy می گویند. تا وقتی که این حرکت تجمعی تریدرها بیشتر از حد معقول ادامه پیدا کند، حباب قیمتی نیز باقی خواهد ماند.
معرفی چند حباب تاریخی
تاریخ لزوماً خود را تکرار نمی کند بلکه این مردم هستند که آن را به آسانی فراموش می کنند، یک عمل مالی کوچک می تواند بصورت ناگهانی به یک خطر بزرگ تجاري تبدیل شود. از این رو، مردم همواره از سرمایه گذاري و خرید دارایی هاي داراي ریسک مضطربند. افراد بسیار زیادي در دام چنین خطرهایی گرفتار می شوند و سپس ناگاه حباب منفجر می شود. شاید عاقلانه این باشد که پس از تشخیص خطر، سریعاً دارایی خود را فروخته و سود آن برداشت شود. البته، همیشه زمان مناسب نقد کردن دارایی نمی باشد.
حباب گل هاي لاله ی هلند:
هیجان گل هاي لاله استعاره ای است که معمولاً براي افزایش شدید قیمت ها در اقتصاد به کار می رود. ریشه ی این قضیه که از آن به عنوان اولین حباب قیمتی در اقتصاد یاد می شود به سال 1637میلادي در هلند باز می گردد که قیمت گونه خاصی از گل لاله به شدت افزایش یافت.
شاید یکی از معروف ترین و مهمترین اتفاقات و حوادث غیرقابل باوری که در قرن 17در کشور هلند رخ داد بیماري گل لاله یا جنون گل لاله باشد و بدین ترتیب بود که یک ویروس به نام موزائیک به گل هاي لاله حمله ور شد و موجب شد که بر روي گل های لاله، خطوط درخشان و رنگی به وجود آید که مورد علاقه و ستایش کلکسیون داران واقع شود. بدین ترتیب قیمت این گل ویروس زده خیلی سریع رو به افزایش گذاشت و سرمایه گذارن و باغداران، تقاضای پیاز این گل را می کردند افزایش تقاضای این گل منجر به افزایش قیمت بیشتر گل لاله معمولی شد و سود زیادی براي سرمایه داران و صاحبان این باغ و بستان ها به ارمغان آورد.
حباب بازار دارایی ژاپن
در فاصله ی سال های انتهایی دهه 1980تا اوایل دهه 1990 اقتصاد ژاپن به عقیده کارشناسان دچار معضل حباب مسکن و سایر دارایی ها بوده است. به عنوان مثال این مشکل در بازار مسکن طی این دوره تا حد سه برابر شدن قیمت ها نیز ادامه یافت، سپس از اوایل دهه 90 قیمت بسیاری از دارایی ها به شدت سقوط کرد. رشد فوق العاده و فروافتادن قیمت ها مشکلات بسیاری را در اقتصاد ژاپن سبب شد و زمان زیادی پس از آن ذهن سیاستگذاران را به خود مشغول کرد. در این میان ارتباط بین بازارهای واقعی و بازارهای مالی عامل مهمی در بروز این حباب قیمت بود و موضوع تحقیق بسیاري از محققان قرار گرفت.
حباب دات کام آمریکا
رفتار قیمت سهام اینترنت در اواخر دهه 1990 غیر عادی بود. در فوریه سال 2000 این بخش که تقریباً 400 شرکت داشت، فقط 6 درصد از کل بازار سرمایه را شامل می شد در حالی که حدود 20درصد از سهام قابل معامله امریکا را در اختیار داشت. این تصویر موجب شد تا بسیاري از صاحب نظران بر این عقیده باشند که در این بخش از اقتصاد حباب وجود دارد. ارزش این بنگاه ها خیلی زود از دست رفت و تا پایان سال 2000 میلادی به سطح قبل از سال 1998 بازگشت که تقریباً 70 درصد از نقطه اوج خود پایینتر بود.
همچنین، گردش مالی و نوسانات بازدهی های این بخش در این فرآیند از بین رفت. در طی این دوره نسبت بازدهی به قیمت سهام اینترنت بسیار بالاتر از سایر سهم ها بود و این عوامل باعث شد که قیمت واقعی از قیمت پیش بینی شده تفاوت بسیاری داشته باشد اما در نهایت قیمت های حبابی سهام اینترنت که اینک به حباب دات کام معروف شده است در سال 2000 سقوط کرد به نرخ هاي پیش از سال 1998 بازگشت.
نحوه محاسبه ارزش ذاتی سکه امامی (بهار آزادی ) و حباب سکه
سرمایه گذاری در طلا،در کشور ما نیز همانند سایر کشورها، مانند سرمایه گذاری در بورس ، علاقمندان زیادی دارد. اصولا سرمایه گذاری در طلا، به عنوان یک سرمایه گذاری امن شناخته میشود؛ ولی بررسی رفتار قیمت طلا بیانگر نوسانات قابل توجه آن میباشد؛ بطوریکه نگاه کوتاه مدت به آن میتواند سرمایه گذاران را دچار زیان کند. افرادی که قصد سرمایه گذاری در طلا را دارند، دو گزینه برای انتخاب دارند یکی سکه طلا که توسط بانک مرکزی ضرب میشود و بصورت سکه تمام، نیم سکه و ربع حباب بورس چگونه شکل میگیرد؟ سکه در بازار موجود است و دومی سرمایه گذاری در طلای آب شده که بصورت شمش طلا در اندازههای مختلف موجود است. در این مطلب میخواهیم نحوه محاسبه ارزش ذاتی سکه طلا و همچنین طلای آب شده را توضیح دهیم.
چگونه ارزش ذاتی سکه طلا محاسبه میشود؟
عیار چیست؟
اونس چیست؟
اونس «ounce» یا انس (مخفف: oz)، از واحدهای اندازه گیری جرم است. یک اونس برابر با ۲۸٫۳۴۹۵۲۳۱۲۵ گرم است. این واحد در ایالات متحده آمریکا بسیار متداول است. همچنین، برای اندازه گیری وزن فلزات گرانبها مانند طلا، پلاتین، نقره و پالادیوم از اونس بین المللی تروا استفاده میشود، که معادل ۳۱٫۱۰۳۴۷۶۸ گرم است.
تفاوت سکه امامی و سکه بهار آزادی
سکههای طلا که در فاصله سالهای 1358 تا 1370 توسط بانک مرکزی ضرب و توزیع شدهاند، به سکه طرح قدیم یا سکه بهار آزادی معروف هستند. تصویر یک روی این سکه ها مزین به نام حضرت علی و روی دیگر این سکه ها تصویر بارگاه امام رضا(ع) به همراه عبارت «نخستین بهار آزادی» است. سکه های ضرب شده از سال 1370 به بعد به سکه های امامی (سکه طرح جدید) معروف هستند. تصویر یک طرف این سکهها، بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) و تصویر طرف دیگر آن هم بارگاه امام رضا (ع) است. این سکه ها از نظر وزن و عیار هیچ تفاوتی ندارند و هر دو با عیار ۹۰۰ در هزار و وزن ۸٫۱۳۵۹۸ گرم ضرب شدهاند.
مشخصات انواع سکه
همانطور که ذکر شد سکههایی که توسط بانک مرکزی ضرب و توزیع میشوند، شامل سکه تمام، نیم سکه، ربع سکه و سکههای یک گرمی میباشد. عیار همه آنها 900 در هزار بوده ( 21.6 از 24 ) و وزن آنها بشرح زیر است:
نوع | وزن( گرم ) |
سکه تمام بهار آزادی و سکه امامی | 8.133 |
نیم سکه | 4.066 |
ربع سکه | 2.033 |
سکه یک گرمی | 1 |
محاسبه ارزش ذاتی سکه امامی (بهار آزادی)
منظور از ارزش ذاتی سکه امامی یا سکه بهار آزادی، ارزش طلای موجود در سکه میباشد. طلا در بازارهای جهانی معامله میشود و قیمت جهانی آن مبنای تعیین قیمت در بازار داخل کشور میباشد. قیمت جهانی طلا در بازارهای بین المللی معمولا بر مبنای دلار به ازای هر اونس تعیین و اعلام می گردد. برای مثال زمانی که گفته می شود قیمت جهانی طلا 1700 دلار است منظور این است که هر اونس طلا با عیار 999.99 در بازارهای جهانی 1700 دلار مورد داد و ستد قرار می گیرد.
از آنجا که واحد اندازه گیری وزن طلا در کشور ما بیشتر گرم میباشد لذا برای محاسبه قیمت سکه امامی، باید قیمت هر گرم طلا بر مبنای قیمتهای جهانی محاسبه میگردد. همانطور که ذکر شد هر اونس طلا معادل 31.1035 گرم میباشد. لذا با تقسیم قیمت جهانی طلا بر عدد فوق، قیمت هر گرم طلا با عیار 999.99 در هزار یا عیار 24 به دلار محاسبه میگردد. برای داشتن قیمت سکه به ریال لازم است تا قیمت هر گرم طلا را در قیمت برابری دلار به ریال ضرب کرده و در عیار سکه امامی (0.9 ) ضرب نماییم و در نهایت عدد حاصل را در وزن سکه امامی که 8.133 گرم است ضرب کنیم.
بطور خلاصه ارزش ذاتی هر سکه امامی بشرح زیر محاسبه می گردد:
قیمت واقعی سکه امامی = قیمت جهانی طلا * قیمت دلار*0.2353
بدیهی است ارزش ذاتی نیم سکه ، نصف سکه تمام و ارزش ذاتی ربع سکه یک چهارم ارزش سکه تمام خواهد بود.
برخی مواقع یک مبلغ جزئی ( حدود 20 هزار تومان) نیز بعنوان هزینه ضرب سکه به عدد فوق اضافه می گردد.
حباب سکه چیست و چگونه محاسبه می شود؟
در قسمت بالا نحوه محاسبه ارزش ذاتی سکه امامی توضیح داده شد. بسیاری از مواقع قیمت سکه در بازار لزوما برابر با ارزش واقعی آن نیست. با توجه به عرضه و تقاضا و شرایط بازار ممکن است قیمت سکه در بازار بالاتر یا پایینتر از رقم محاسباتی باشد. به این اختلاف قیمت ،حباب سکه گفته میشود. اگر قیمت سکه در بازار بیشتر از قیمت واقعی آن باشد به آن حباب مثبت گفته میشود و چنانچه قیمت سکه در بازار پایین تر از قیمت محاسباتی آن باشد به آن حباب منفی گفته میشود.
مظنه طلا چیست؟
علاوه بر قیمت سکه امامی و سکه بهار آزادی یکی از پرکاربردترین اصطلاحات در بازار طلا “مظنه” میباشد. منظور از مظنه، قیمت یک مثقال طلای 17 عیار است. یک مثقال برابر است با 4.608 گرم.
به روش بالا می توان ارزش واقعی مظنه یا همان یک مثقال طلای 17 عیار را محاسبه کرد که نتیجه بشرح زیر می باشد:
قیمت واقعی مظنه طلا ( یک مثقال طلای 17 عیار ) = قیمت جهانی طلا * قیمت دلار * 0.105
نحوه تعیین قیمت سایر محصولات طلا
با درک نحوه محاسبه قیمت سکه می توانید ارزش هر نوع محصولی از طلا را با عیارهای مختلف و وزنهای متفاوت محاسبه کنید. تنها نکته قابل توجه این است که در مورد محصولات مصرفی ( طلای ساخته شده مانند انگشتر، گوشواره و گردنبند ) علاوه بر مبلغ طلا، مبلغی نیز بعنوان اجرت ساخت دریافت می گردد. چنانچه در آینده قصد داشته باشد طلای خود را بفروشید صرفا معادل ارزش طلای آن به شما پرداخت می کنند و بابت اجرت ساخت مبلغی پرداخت نمی گردد. لذا چنانچه قصد خرید طلا با دید سرمایه گذاری دارید بهتر است سکه طلا یا شمش طلا خریداری کنید و از خرید طلای ساخنه شده با دید سرمایه گذاری بپرهیزید.
دیدگاه شما