ترید یا معامله چیست و تریدر کیست؟
ترید یا معامله چیست؟ تریدر یا معامله گر کیست؟ انواع روش های ترید کردن کدامند؟ در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش به معرفی ترید و تریدر می پردازیم.
در چند سال اخیر شاهد رونق چشمگیر بازارهای مالی به ویژه بورس بودهایم و سرمایهگذاری در بورس، فارکس و ارزهای دیجیتالی توانستهاند برای بسیاری افراد سودآور باشد. به همین دلیل، بحث بازارهایی مانند بورس در میان مردم داغ است و در این میان، طیف گستردهای از مردم با مشاغل و تخصصهای مختلف با اصطلاحات و مفاهیم جدیدی مانند ترید، تریدر، معاملهگری و . روبهرو میشوند. با قرار گرفتن در این بحثها ممکن است برای شما سؤال شود که ترید چیست؟ تریدر کیست؟ یا معاملهگری دقیقاً به چه فعالیتهایی در بازار بورس گفته میشود؟
آشنایی با این مفاهیم برای افراد فعال در بازارهای مالی ضروری است و سطح دانش شما در این زمینه را به طور چشمگیری افزایش میدهد. با توجه به اینکه تریدرها مهرههای اصلی بازارهای مالی هستند، شناخت انواع تریدر و تمامی فعالیتهایی که به دست این افراد انجام میشوند الزامی است. در این مطلب به طور دقیق بررسی میکنیم که مزایا و معایب ترید چیست و معاملهگر کیست. بنابراین، برای گرفتن پاسخ سؤالات خود با ما همراه باشید.
ترید یا معامله چیست؟
ترید یا Trade کلمهای انگلیسی به معنای معامله است که به عنوان مترادف Commerce به معنای تجارت نیز کاربرد دارد. در بازارهای مالی، از این واژه انگلیسی به صورت اصطلاح جایگزین مبادله یا معامله در زبان فارسی نیز استفاده میشود. ترید در واقع به معامله یا خریدوفروش کالاها یا خدماتی گفته میشود که با پرداخت مبلغ توافقی و یا مبادله کالا یا خدمات میان خریدار و فروشنده صورت میگیرد. در عمده معاملات هر اقتصاد، خریدار و فروشنده به ترتیب مصرفکننده و تولیدکننده هستند.
تریدها در سطح بینالمللی نیز انجام میشوند که آنها را به عنوان تجارت بینالمللی میشناسیم. تجارتهای بینالمللی موجب گسترش بازارها میشوند و امکان دسترسی به خدمات و کالاهایی که درون کشور وجود ندارند را میسر میسازند. میتوان گفت که ترید یک اصطلاح کلی و قابل استفاده در تمام بازارها است و که برای تمام معاملات پیچیده مانند صادرات و واردات، مبادله آثار هنری، خرید و فرش اوراق بهادار و . کاربرد دارد. ترید در بازار بورس شامل فعالیتهای متعددی مانند خریدوفروش سهام، اوراق مشارکت، اوراق قرضه و. به صورت مستقیم یا به واسطه کارگزاران است و میتواند با استفاده از پلتفرم معاملات الکترونیکی، تلفنی یا حضوری انجام شود.
هدف عمده معاملات بازار بورس، خرید اوراق بهادار با قیمت پایین و فروش آنها با قیمت بیشتر و همچنین دریافت سود و بازدهی بالا است. روش و نوع معاملات بسته به روحیه و شخصیت معاملهگر یا اهداف و عملکرد صندوقها یا سبدگردانها است و متفاوت خواهد بود.
تریدر یا معاملهگر کیست؟
تریدر یا معاملهگر به شخصی گفته میشود که در بازارهای مالی به معامله میپردازد. فعالیتها و سرمایهگذاریهای انجام شده توسط تریدر ممکن است برای خود یا به نمایندگی از شخص دیگر یا موسسههای مختلف باشد؛ اما هدف اصلی معاملهگر در تمام معاملات، کسب سود خواهد بود. اگر این معاملات برای اشخاص یا مؤسسات انجام شود، در ازای هر یک از خریدوفروشها به معاملهگر کارمزد تعلق میگیرد.
ترید کردن یا معاملهگری نیازمند دانش گسترده و تخصصی مرتبط با بازار مالی موردنظر، زمان زیاد برای پیگیری اخبار و بررسی وضعیت بازار و مهارت و قدرت تحلیل بالا است. به همین دلیل، معاملهگری را میتوان یک کار دشوار، پرهیجان، زمانبر و نیازمند روحیه ریسکپذیر دانست. ممکن است از تریدر به عنوان سرمایهگذار نیز نام برده باشید. بااینحال میتوان میان آنها تفاوتهایی را نیز مشاهده کرد. یک سرمایهگذار معمولاً در معاملات خود اهداف بلندمدت دارد و داراییهای بهدستآمده از معاملات شامل کالا، سهام، ارز دیجیتالی، انواع اوراق بهادار، طلا و. را برای مدتی طولانی نگه میدارد.
این سرمایهگذاری ممکن است باهدف چندماهه یا حتی چندساله انجام شده باشد و معمولاً ریسک آن بسیار پایین است. این در حالی است که تریدرها معاملات پر ریسک و کوتاهمدت زیادی را باهدف کسب سود انجام میدهند و همواره در حال بررسی و تحلیل دادهها و اطلاعات بازار برای استفاده از فرصتهای کسب سود هستند. عمر این معاملات ممکن است چند روز یا حتی چند ساعت باشد.
مزایا و معایب ترید کردن
ترید کردن یا همان معامله یکی از بهترین روشهای کسب سود از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت در بازارهای تورمی است. بازارهای مالی، انتخابهای متنوعی را در اختیار شما قرار میدهند که امکان آغاز ترید کردن با هر میزان سرمایه اولیه را میسر میسازند.
برای آغاز ترید و فعالیت در بازارهای مالی، محدودیتهای زمانی، مکانی و تحصیلی وجود ندارند و امکان حضور طیف گستردهای از مردم در این بازارها وجود دارد. به لطف الکترونیکی شدن معاملات، به ابزارها امکانات بخصوصی جهت ترد کردن نیاز نخواهد بود. همچنین به لطف پتانسیل بالای ترید، امکان کسب سود قابل توجه از خریدوفروش خدمات و کالاها در زمان کوتاه ایجاد شده است.
اما معایب ترید چیست و چرا بسیاری افراد به جای ترید کردن، به سرمایهگذاری روی میآورند؟ یکی از عمدهترین دلایل انتخاب سرمایهگذاری و کنار گذاشتن گزینه ترید، ریسک بالای ترید کردن است. نتایج بسیاری از معاملات قابل پیشبینی نیستند و ممکن است یک بخش یا حتی تمام سرمایه خود را از دست دهید. به همین دلیل، یک تریدر باید از روحیه ریسکپذیر، دانش تخصصی، اطلاعات زیاد و مهارت بالایی برخوردار باشد. به دلیل عمیق بودن بازار و پیچیدگی و ریسک بالای معاملات، بررسی و تحلیل به زمان زیادی نیاز خواهند داشت. ترید کردن یک کار بسیار استرسزا و نیازمند تصمیمگیریهای آیندهساز است. به همین دلیل، بسیاری افراد از آن دوری میکنند.
معرفی انواع تریدر/سبکهای تریدر
تریدرها بسته به زمان حضور خود در بازارهای مالی، به چند نوع تقسیمبندی میشوند. در واقع تریدرها با انتخاب زمان حضور خود، یک سبک مجزا را انتخاب کرده و با استفاده از آن به ترید کردن و کسب سود میپردازند. انواع تریدر شامل موارد زیر هستند:
تریدر اسکالپر (Scalper)
تریدر اسکالپر به معاملهگری گفته میشود که از استراتژی اسکالپ در معاملات خود بهره میگیرد. در اسکالپ تریدینگ (استراتژی مورداستفاده تریدر اسکالپر) معاملات حداقل عمر ممکن را دارند. یعنی ممکن است فاصله خرید تا فروش کالا یا خدمات به کمتر از چند دقیقه یا حتی چند ثانیه برسد. اما مزیت این نوع ترید چیست؟ سود بهدست آمده از این نوع معاملات معمولاً کم و فوری است. در واقع تریدر اسکالپر ترجیح میدهد تعداد زیادی معامله با سود اندک را انجام دهد و از طریق افزایش تعداد معاملات، سود خود را افزایش دهد.
تریدر روزانه (Day Trader)
تریدر روزانه خریدوفروشهایی با عمر طولانیتر از استراتژی اسکالپ تریدینگ را با بهرهگیری از استراتژی معاملاتی دی تریدینگ انجام میدهد. عمر این ترید معمولاً یک روز است. تریدر در ابتدای روز سرمایه را وارد بازار کرده و در پایان روز، آن را خارج میکنند. یک تریدر روزانه باید تمام زمان خود را صرف تحلیل تکنیکال و استفاده از نمودارهای چند دقیقهای کند و به هیچ عنوان از آن غافل نشود. در غیر این صورت، امکان گذشتن از حد ضرر وجود دارد. سود حاصل از این ترید مانند اسکالپ تریدینگ اندک است.
ترید نوسانی نسبت به دو نوع استراتژی ترید دیگر طولانیتر است و ممکن است دو تا چند روز عمر کند. یک تریدر نوسانی معمولاً معاملات خود را شبانه انجام میدهد و از شخصیت صبور و ریسکپذیری برخوردار است. معمولاً افرادی از استراتژی دی تریدینگ بهره میگیرند که صبر و روحیه مناسب برای انجام ترید نوسانی را ندارند. زیرا بسیاری از اتفاقات بازار در شب رخ میدهند و تصور احتمال وقوع آنها هنگامی که تریدر خواب است، استرس زیادی متوجه وی میکند. ترید نوسانی نیاز بیشتری به استراتژی «توقف ضرر» خواهد داشت.
تریدر بلندمدت (Position Trader)
تریدر بلندمدت از استراتژی ترید موقعیت معاملاتی با طول عمر بیشتر را انجام میدهند و سودهای بزرگتر در اهداف آنها جای میگیرد. بهاینترتیب، اخبار روزانه و نوسانات اندک قیمتهای بازار در تصمیمگیری تریدر بلندمدت تأثیری ندارد و ابزار تحلیل آنها متفاوت از تریدرهای دیگر است. اگر میخواهید بدانید ابزار تحلیل این سبک ترید چیست، میتوان به دو ابزار مهم مانند تحلیل بنیادی و فندامنتال اشاره کرد.
اما هدف اصلی از افزایش طول عمر معامله چیست؟ تریدرها معمولاً با حداقل قیمت شروع به خرید میکنند و به دنبال موقعیتی عالی برای فروش با بالاترین قیمت منتظر میمانند. لازم به ذکر است که این فرصت و موقعیت ممکن است پس از چند روز، چند هفته، چند ماه و حتی چند سال به دست بیاید و نیازمند صبر زیاد است.
به چه روشهایی میتوان ترید کرد؟
با دقت به اینکه هدف ترید چیست و از چه استراتژیهایی در این راه استفاده میشود، روشهای ترید کرده به سه نوع کوتاهمدت ، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند:
تریدهای اسکالپر و روزانه از جمله روشهای ترید کوتاهمدت هستند که سود آنها از نوسانات کوتاهمدت به دست میآیند. در این نوع تریدها، زمان دقیق ورود و خروج از بازار اهمیت بالایی دارد و انتخاب زمان صحیح برای هر یک از آنها، یک فرصت به شمار میآید. به دلیل نوسانات لحظهای، ریسک این معاملات به شدت افزایش پیدا میکند. معمولاً سود بهدست آمده از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت بیشتر از ضرر آنها است. معاملهگران کار بلد معمولاً با بررسی شاخصهای فنی میتوانند وضعیت سود و زیان فوری سهام خود را پیشبینی کنند.
میزان استرس سرمایهگذاریهای میانمدت معمولاً کمتر از روش کوتاهمدت است. زیرا معامله با هدف نگهداری دارایی به مدت چند ماه انجام میشود. این روش نیازمند صبر بیشتری است. زیرا ممکن است در فاصله خرید تا فروش، نوسانات متعددی در قیمتها ایجاد شوند که در صورت مهارت پایین تریدر، فروش در زمان نامناسب موجب کاهش سود یا افزایش زیان میشود. این ترید نیازمند یک الگوی میانمدت است که با دنبال کردن آن میتوانید سود خوبی را به دست آورید. ترید با روش میانمدت، به زمان کمتری برای تحلیل دادههای بازار نیاز خواهد داشت و استرس کمتری را برای تریدر ایجاد میکند.
تریدهایی با طول عمر بیش از 6 ماه را در روش بلندمدت قرار میدهند که نیازمند صبر بسیار بیشتری از جانب تریدر است. سوددهی این تریدها با مبلغ زیاد و مدت زمان طولانی اتفاق میافتد. در واقع رشد کم سرمایه به نسبت زمان را میتوان از جمله معایب این روش در نظر گرفت. بااینحال، ریسک سرمایهگذاری در این روش به شدت کاهش پیدا میکند. البته میزان ریسک میتواند بسته به مهارت و قدرت پیشبینی تریدر کاملاً تغییر کند. برای سرمایهگذاریهای بلندمدت، معمولاً سرمایه را در شرکتهایی قرار میدهند که سابقه مطلوب و رشد قابل قبولی را در پیشینه بازار خود داشته باشد یا میزان سود سهام آنها مرتباً افزایش پیدا کند. در این صورت، شرکت اثبات شده است و احتمال ریزش قیمت و ضرر سرمایه به شدت کاهش پیدا میکند.
همچنین از شرکتهای جدید با احتمال رشد مطلوب در آینده نیز میتوان بهعنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت مناسب بهره گرفت. این نوع ترید و سرمایهگذاری معمولاً سالها به طول میانجامد و زمان زیادی را از تریدر نمیگیرد. بااینحال، نیازمند قدرت تحلیل و پیشبینی بالایی است تا شانس بازدهی سرمایه در بلندمدت افزایش پیدا کند. بنابراین، به یک برنامه استراتژیک شامل اهداف کوتاهمدت و بلندمدت سرمایهگذاری نیاز است. به عنوان مثال، در صورت محقق نشدن هر یک از اهداف، تریدر اقدام به خروج کند.
در این مقاله خواندید که ترید چیست و تریدر کیست و از استراتژیهای مختلف معامله به چه صورت میتوان بهره گرفت. اگر میخواهید ترید کردن را بهعنوان یک شغل دنبال کنید، ابتدا به شخصیت خود دقت کنید. زیرا برای موفقیت در این شغل، برخورداری از روحیه ریسکپذیر، صبور و قدرت تصمیمگیری و تحلیل بالا الزامی است. شما میتوانید با آموزشهای مختلف به دانش کافی برای فعالیت در بازارهای مالی دست پیدا کنید؛ اما جو استرسزای بازار بورس، ارز دیجیتال و سایر بازارهای مالی میتواند تمام دانش و تواناییهای شما را به چالش بکشد.
در صورتی که توانایی معاملهگری را در خود میبینید، با ورود به این بازار داغ و پرطرفدار میتوانید سود چشمگیری را با تمرکز بر بازدهی بلندمدت و کوتاهمدت به دست آورید. ترید و سرمایهگذاری در بورس، فارکس، ارز دیجیتالی امروزه به یک بحث داغ تبدیل شده است که با جذب سرمایه افراد متعدد، زمینه لازم برای رشد اقتصادی و همچنین افزایش بازدهی و سود سرمایه شما را به وجود میآورد. شما میتوانید با هر مبلغی به بازارهای مالی وارد شده و با اتکا به دانش خود، ترید کردن را آغاز کنید. کارگزاری سرمایه و دانش در این مسیر همواره کنار شما خواهد بود.
تفاوت نمودارهای تعدیل شده یا تعدیل نشده در تحلیل تکنیکال
نمودارهای تعدیل شده بهتر است یا نمودارهای تعدیل نشده؟
ابتدا بهتر است تعریفی از دیتای تعدیل شده و تعدیل نشده داشته باشیم، نمودار تعدیل شده نموداری است که اثرات عواملی مانند تقسیم سود نقدی، افزایش سرمایه بر روی نمودار وجود ندارد ولی در نمودار تعدیل نشده اثرات این عوامل در نمودارهای قیمت به صورت گپ نموداری ظاهر میشود.
نمودارهای تعدیل شده چیست؟
عامل اول که تقسیم سود نقدی میباشد معمولاً به دلیل اینکه به نسبت قیمت سهام سود کمی توزیع میشود، بنابراین در نمودار گپ بزرگی ایجاد نمیکند و در این مورد فرق زیادی بین نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده وجود ندارد ولی چیزی که بسیار در تعدیل نمودار اهمیت دارد بحث افزایش سرمایه است که گپ بزرگی را در نمودار ایجاد میکند.
افزایش سرمایه از سه محل انجام میشود:
۱- افزایش سرمایه از محل اندوخته یا انباشته
۲- افزایش از محل آورده نقدی
۳- افزایش از محل صرف سهام
افزایش سرمایه از هر محلی که انجام شود باعث میشود سهم پس از بازگشایی با گپ قیمت باز شود و این عامل باعث شکسته شدن حمایت و مقاومتهای اصلی در نمودار شده و موجب سردرگمی سهام دار خواهد شد. این گپ بسته به درصد افزایش سرمایه کم یا زیاد میباشد.
مزایا و معایب استفاده از نمودار تعدیل شده:
- به راحتی میتوان همراه با نمودار از اندیکاتور یا اسیلاتور بهره برد.
- حمایتها و مقاومتهای نمودار به خوبی نشان داده میشود.
- از خط روند راحت تر میتوان برای تشخیص ترند نمودار استفاده کرد.
- تاریخچه نمودار به دلیل مشخص نبودن گپهای ناشی از افزایش سرمایه و سود نقدی به خوبی مشخص نیست.
مزایا و معایب استفاده از نمودار تعدیل نشده
- قسمتهایی از نمودار که گپ وجود دارد اندیکاتورها بهدرستی نمیتوانند کاربرد خود را داشته باشند.
- بعضی از تکنیکالیست ها بر این باورند که چون در تحلیل تکنیکال تاریخچه سهم بررسی میشود بنابراین بهتر است اثر عواملی مانند تقسیم سود یا افزایش سرمایه بر نمودار اعمال شود.
در تصویر زیر نمودار تعدیل نشده ایرانخودرو را نشان میدهد. همانطور که در تصویر مشخص است دو گپ در نمودار دیده میشود که اولین گپ مربوط به افزایش ۱۰۰ درصدی سرمایه از محل آورده و دومین گپ مربوط به افزایش ۱۰۰ درصدی سرمایه از محل اندوخته میباشد.
کف تاریخی سهم با توجه به این نمودار ۹۸ تومان و سقف تاریخی سهم ۳۰۲۷ تومان میباشد.
نمودار تعدیل نشده ایران خودرو
و اما تصویر زیر نمودار تعدیلشده با سود نقدی و افزایش سرمایه سهم را میبینید. اختلاف بسیار زیادی بین این دو نمودار دیده میشود که حتی ممکن است در دید تحلیلگر جهت تحلیل تأثیر بسزایی داشته باشد.
کف تاریخی در این نمودار ۹۷ ریال و سقف تاریخی ۴۷۰ تومان میباشد.
نمودار تعدیل شده با سود نقدی و افزایش سرمایه
در نمودار اول فرد تحلیلگر بر این باور است که ممکن است سهام ایرانخودرو دیگربار قیمت ۳۰۰۰ تومان را به خود ببیند ولی در نمودار تعدیلشده چنین قیمتی برای این سهم بسیار بعید به نظر میرسد
جمعبندی
هر فرد با توجه به روش ترید خود میتواند از یکی از نمودارهای تعدیلشده یا تعدیل نشده بهره ببرد. مثلاً معاملهگرانی که از روش الیوت، الگوهای هارمونیک، معامله بر اساس اندیکاتورها و اسیلاتورها، سیستم معاملاتی ایچیموکو استفاده میکنند نمودار تعدیلشده برای آنها مناسبتر است ولی معاملهگرانی که از روشهای کلاسیک مانند استفاده از الگوهای کلاسیک و ترید بر اساس حمایت و مقاومت استفاده میکنند بهتر است از نمودارهای تعدیل نشده استفاده کنند.
تریگر در تحلیل تکنیکال چیست و آشنایی با انواع و کاربردهای آن
موفقیت در بازارهای مالی مثل بازار بورس تا حد زیادی به توانایی تحلیل شما بستگی دارد. اگر شما بتوانید در مناسبترین زمان ممکن سهمی را خریداری کرده و در زمان مناسبتری آن را به فروش برسانید، در این بین از روند صعودی آن سهم سود خوبی دریافت خواهید کرد. همانطور که بارها در مقالات آموزشی اشاره کردیم، سود بردن در این بازار، تنها با شناخت ابزارهای تحلیلی و استفادهی درست از آنها میسر خواهد شد. تا پیش از این راجع به ابزارهای تحلیلی زیادی در بورس صحبت کردهایم. اما امروز و در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به سراغ یکی دیگر از این ابزارهای کاربردی، تحت عنوان تریگر در تحلیل تکنیکال رفتهایم و بهصورت جامع آن را بررسی خواهیم کرد. پس اگر شما هم در حال فراگیری تکنیکهای تحلیل در بورس هستید، مطالعهی مفهوم «تریگر» در ادامهی این مطلب را از دست ندهید.
تریگر در تحلیل تکنیکال چیست؟
واژهی تریگر (Trigger)، از لحاظ لغوی به معنای «ماشه» است. معمولاً شکارچی مدتی دست به ماشه، صید خودش را زیرنظر میگیرد و در زمانی که احتمال شکار بالا باشد، ماشه را فشار میدهد. یک تریدر خوب هم دقیقا مانند یک شکارچی عمل میکند، سهام را زیر نظر میگیرد و در موقعیت مناسب اقدام به خرید و فروش مینماید. تریگر در تحلیل تکنیکال به نقاط یا نواحی اطلاق میشود که معاملهگران بر اساس استراتژی معاملاتی خود در آن نمودارها و الگوهای دی ترید محدودهها اقدام به ورود یا خروج از سهم میکنند؛ در واقع، تریگر شرطهای ورود و خروج به یک معامله است.
نحوه استفاده از تریگر در معاملات
همانطور که گفتیم، استفاده از تریگر در تحلیل تکنیکال به تحلیلگران کمک میکند تا علاوه بر تشخیص زمان مناسب برای ورود به سهم، زمان خروج از آن را هم تعیین کنند. برای استفاده از تریگر راهها و ابزارهای مختلفی وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت. اما پیش از استفاده از این ابزارها برای تریگرگیری، لازم است تا شما یک استراتژی معاملاتی برای خودتان تعیین کنید تا بتوانید از تریگرهای شخصی خود به نحو احسن سود ببرید. داشتن استراتژی معاملاتی به این معنی است که شما خود را ارزیابی کرده و ببینید انتظار چهمقدار سود را از معامله دارید. ممکن است شخصی به دریافت سود ۳۰ یا ۴۰ درصد رضایت دهد. اما در مقابل شخصی هم باشد که به سودهای زیر ۵۰ درصد قانع نشود. مشخص بودن استراتژی معاملاتی به شما کمک میکند تا ریسک معاملات خود را با استفاده از تریگرگیری کاهش داده و سود کنید.
💡 نکته: یادتان باشد که مقدار یا نقطهی Trigger به شیوهی تحلیل هر فردی بستگی دارد. بنابراین این امکان هم وجود دارد که تریگر هیچ یک از تحلیلگران در بورس یکسان نباشد؛ یعنی تریگر ورود یکی با تریگر خروج دیگری برابر باشد.
انواع تریگر در تحلیل تکنیکال
با توجه به استراتژی افراد در استفاده از تریگر در تحلیل تکنیکال میتوان تریگرها را به انواع مختلفی تقسیم کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
۱. تریگر کندلی
در این نوع از تریگر در تحلیل تکنیکال معاملهگر باید تسلط کافی بر روانشناسی کندلها داشته باشد و کندلهای بازگشتی و ادامه دهنده را بهخوبی بشناسد. از قدرتمندترین تریگرهای کندلی، کندل اینگالفینگ یا پوششی است که نشان دهندهی تصمیم قاطع بازار برای ورود در نقطهی مورد نظر است. همانطور که در نمودار زیر مشخص شده است، در دو نقطه، کندلهای پوششی صعودی ایجاد شده و میبینید که مثلاً سهم در نقطهی B در حال اصلاح بوده و در این نقطه از ۵- استارت زده و تا صف خرید با قدرت حرکت کرده است و کندل اینگالفینگ را بهوجود آورده است. این میتواند یکی از نشانههای بازگشت پرقدرت سهم باشد که بعد از آن میتوان با خیال راحت وارد سهم شد و سودهای خوبی را بهدست آورد.
تریگر کندلی
۲. تریگر خط روند (Trigger Line)، از انواع تریگر در تحلیل تکنیکال
تریگر خط روند (Trigger Line)، از مهمترین انواع تریگر در تحلیل تکنیکال میباشد که تریدرها خیلی از آن استفاده میکنند. این تریگر ممکن است برای سطوح افقی یا خطوط روند باشد. در حالتیکه سطوح افقی مدنظر باشد، نمودار به سطوح قیمتی ثابت، واکنش نشان خواهد داد. به طور مثال، در این نمودار مشاهده میکنید که نمودار قیمت به قیمت حدود ۴۰۰۰ ریال، برای ۳ بار در نقاط A و B و C واکنش نشان داده و در نهایت در نقطهی C، سطح قیمت شکسته شده و تریگر صادر میشود و میتوان با خیال راحت وارد سهم شد.
تریگر خط روند (Trigger Line) برای سطح افقی
اما در حالتی که خطوط روند مدنظر باشد، نمودار به سطوح قیمتی که در برخورد با خط روند ایجاد میشود، واکنش نشان خواهد داد. برای مثال در نمودار زیر بعد از اینکه نمودار قیمت چندین بار با خط روند تماس پیدا میکند، در نهایت آن را در نقطهی مشخص شده میشکند و بعد از یک پولبک، ادامهی روند صعودی خود را در پیش میگیرد. پس خطوط روند در استفاده از این نوع تریگر در تحلیل تکنیکال بسیار مهم هستند و بعد از شکسته شدن آنها، تریگر صادر میشود و تصمیمگیری برای انجام معامله انجام خواهد شد.
تریگر خط روند (Trigger Line) برای خط روند
در نمودار بعدی که مشاهده میکنید، یک خط روند معتبر دیده میشود که در چهار نقطه، نقش حمایتی را ایفا میکند و بعد از اینکه این خط روند، در نقطهی T شکسته میشود، تریگر صادر خواهد شد و خط روند نقش مقاومتی را خواهد داشت. اگر سهامدار چنین سهمی باشید میتوانید در نقطهی T یا در نقطهی بعدی که پولبک اتفاق میافتد، خروج زده و از سهم خارج شوید. اگر هم بازار فارکس یا دوطرفه باشد که در این نقطه میتوان پوزیشن فروش گرفت. چرا که بعد از این نقطه ریزش بزرگی در سهم رخ داده است.
تریگر خط روند (Trigger Line) برای خط روند
۳. تریگر الگوهای قیمتی
تریگر الگوهای قیمتی هم از انواع تریگر در تحلیل تکنیکال میباشد که در میان تحلیلگران بازار بورس ایران و همچنین فارکس از محبوبیت بالایی برخوردار است. از مهمترین الگوهای قیمتی میتوان به الگوی پرچم، الگوی کنج، الگوی سروشانه و الگوی مثلث اشاره کرد. هر یک از این الگوهای قیمتی، تریگرهای متفاوت دارند.
برای مثال در نمودار زیر الگوی مثلث متقارن را مشاهده میکنید که بعد از شکست ضلع بالایی مثلث، تریگر ورود صادر میشود.
تریگر الگوی مثلث متقارن
در این شکل هم الگوی پرچم را مشاهده میکنید که بعد از شکست پرچم، تریگر ورود در نقطهی T صادر میشود.
تریگر الگوی پرچم
نمودار قیمتی زیر هم الگوی کنج در تایمفریم هفتگی تشکیل داده که بعد از شکست ضلع بالایی در نقطهی T، تریگر ورود صادر میشود.
تریگر الگوی کنج
در شکل زیر هم الگوی سروشانهی معکوس را مشاهده میکنید که بعد از شکست خط گردن توسط نمودار قیمتی در نقطهی T و پولبکی که اتفاق میافتد، تریگر ورود صادر میشود و بعد از آن نمودار صعودی میشود.
تریگر الگوی سر و شانه معکوس
۴. تریگر اندیکاتورها، از انواع تریگر در تحلیل تکنیکال
نوع دیگری از تریگر در تحلیل تکنیکال میباشد. همانطور که میدانید، اندیکاتورها از مهمترین ابزارهای تحلیل بازار سهام هستند. از اندیکاتورها میتوان بهعنوان بخشی از استراتژی معاملاتی خود استفاده کرد. از این رو از اندیکاتورها هم میتوان تریگر ورود یا خروج گرفت. تریگر اندیکاتور مکدی، RSI و Moving Averageها از مهمترین این تریگرها هستند. در نمودار زیر با استفاده از اندیکاتور Moving Average، میتوان تریگر نمودارها و الگوهای دی ترید ورود یا خروج گرفت. بهاین صورت که وقتی MA سریعتر که با رنگ قرمز مشخص شده، MA کندتر که سبزرنگ است را به سمت بالا در نقطهی T1 میشکند، تریگر ورود صادر شده و امکان خرید فراهم میشود.
دریافت سیگنال خرید به کمک تریگر اندیکاتور Moving Average
اما پس از گذشت مدتی و همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، MA سریعتر که با رنگ قرمز مشخص شده، MA کندتر که سبزرنگ است را رو به پایین میشکند و درست در همین زمان و در نقطهی T2، تریگر خروج از معامله صادر میشود.
دریافت سیگنال فروش به کمک تریگر اندیکاتور Moving Average
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ با مفهوم تریگر در تحلیل تکنیکال، انواع و کاربردهای آن آشنا شدید. گفتیم که مهمترین مزیت استفاده از تریگرها این است که ریسک معاملات را کم نمودارها و الگوهای دی ترید میکنند و در کمترین زمان ممکن میتوان سود خوبی را با کمک آنها بهدست آورد. دقت داشته باشید که Trigger به ابزار نموداری خاصی وابسته نیست و هیچ قانون خاصی ندارد؛ یعنی میتواند توسط تمام ابزارهای تحلیلی و نموداری مورد ارزیابی قرار بگیرد که راجع به مهمترین آنها در این مطلب صحبت شد. چنانچه شما مخاطب عزیز، در مراحل ابتدایی فراگیری تحلیل تکنیکال هستید و هنوز نمیدانید که چگونه از ابزارهای نامبرده در این مقالهی آموزشی برای تعیین Trigger استفاده کنید، میتوانید از مقالات و یا آموزشهای ویدیویی تحلیل تکنیکال در چراغ کمک بگیرید.
چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینهی کار و سرمایهگذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینهها کمک نماید.
اموزش فارکس به سبک نوین مورتین
اموزش وپشتیبانی در مهارت تجارت الکترونیک مخصوصا فارکس
الگو های پرتکرار وسودمند
سه الگو کاربردی در فارکس
سه الگوی نموداری برای سودگیری در معاملات فارکس
زمانی که تجزیه و تحلیل فنی به وجود آمد، مردم متوجه نقاطی در نمودار شدند که در آن حرکات قیمت بعد از مدتی تکرار می شد سپس آنها شروع به هایلایت کردن این مناطق کردند. و در مرحله بعد معامله گران متوجه شدند با ایجاد شدن مناطق خاصی در نمودار می توان توسط این مناطق قبل از افزایش یا کاهش قیمت، جهت حرکت آن را مشخص کرد. اینگونه بود که اولین الگو های قیمتی ایجاد شد که امروزه آن ها را الگو های نموداری فارکس می نامیم.
به دلیل اینکه این قیمت ها دارای اشکال هندسی مانند مثلث، مکعب، یا الماس بودند اسامی این الگو ها نیز از این اشکال الهام گرفته می شد. پس از گذشت زمان قوانین مشخصی برای هر الگو ایجاد شد و اینگونه بود که تحلیل گرافیکی خلق شد. برای شناسایی الگو های نمودار از سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده می شد. به نظر من الگو ها دقیق ترین ابزار تحلیل گرافیکی هستند. شما فقط نیاز دارید الگو قیمت را در نمودار ها تعیین کنید اگر صدق می کرد می توانید وارد معاملات شده و سود کنید. در این مقاله سه مورد از این الگو های نمودار فارکس را بررسی خواهیم کرد که تا کنون کارایی خود را از دست نداده اند و می توانند هم برای معامله گران حرفه ای و هم برای معامله گران مبتدی کارآمد باشند.
خب پس اجازه دهید نگاهی دقیق تر به این سه الگو قیمتی برتر داشته باشیم.
شماره سه: الگو سر و دو شانه (S-H-S)
الگو سر و شانه یکی از محبوب ترین الگو های برگشتی بازار می باشد. این الگو در نمودار های خطی راحت تر شناسایی می شود اما بهتر است برای ورود به معاملات از نمودار های شمعی استفاده کنید (نمودار های شمعی ژاپنی در ترمینال های آنلاین).
نمودار قیمتی AUDNZD در بالا نشان داده شده است. دو الگو در نمودار وجود دارد. حالت اول یک الگو مستقیم سر و شانه می باشد که در آن سر در بالای الگو سر و شانه قرار گرفته است (با رنگ قرمز مشخص شده است) و تا حد زیادی شبیه الگوی دو قلو سقف می باشد. همچنین حالت دوم می تواند الگو سر و شانه بر عکس در نظر گرفته شود (با رنگ سبز نشان داده شده است) که شبیه الگو دو قلو کف می باشد. هر دو این الگو های الگوی برگشتی می باشند.
حال بیایید ببینیم شما چگونه می توانید با استفاده از الگو سر وشانه معکوس (رنگ سبز) یک پوزیشن خرید باز کنید:
- سه نقطه ی بیشینه (مترجم: های یا لو؛ در مثال ما باید به دنبال لو باشیم) به صورت پشت سر هم پیدا کنید در این حالت کفی (لو) که در وسط قرار دارد، باید پایین تر از بقیه قرار بگیرد.
- سپس یک خط روند ساده رسم می کنیم این خط نک لاین (خط گردن) خواهد بود (با رنگ بنفش مشخص شده است.)
- حال ما یک خط مقاومتی ساده داریم، هنگامی که این خط به سمت بالا شکسته می شود سیگنال خرید ظاهر می شود.
- حال می رسیم به مهمترین بخش. اطمینان حاصل کنید که روند نزولی واضحی قبل از شکل گیری اولین کف وجود داشته است. و اندازه ی این روند حداقل باید دو برابر عمق لو میانی ما باشد (مترجم: یعنی اندازه ی روند دو برابر اندازه ی سر تا شانه ی سمت چپ باشد). اگر چنین روندی وجود نداشته باشد، این الگو معتبر نخواهد بود و شما نمی توانید با استفاده از این الگو معامله داشته باشید. در مثال ما، چنین روندی وجود داشته و الگو نیز معتبر می باشد.
- برای باز کردن معاملات باید از سفارشات در حال انتظار (پندینگ اوردر) استفاده کنید.
- محدوده ی خرید در قسمت سقف (های) بعدی و پس از شکسته شدن خط گردن تعیین می گردد (Buy Price 1)؛
- حد سود پوزیشن ما به این گونه تنظیم می گردد: با استفاده از خط کش، اندازه ی پایین ترین لو (یعنی سر) را تا خط گردن محاسبه کنید. به همین اندازه از نقطه ی شکسته شدن خط گردن تا بالای نمودار را در نظر بگیرید و حد سود خود را در آن سطح قرار دهید (Take Price 1)؛
- حد ضرر را در سطح کف تشکیل شده + 15 درصد الی 20 درصد آن در نظر بگیرید (Stop Price 1)؛
شماره دو: مثلث پهن شونده
این الگو در نمودار خطی ساده تر مشخص می شود، زیرا در نمودار های شمعی کف ها و سقف ها ممکن است شما را گیج کنند.
نمودار GBPUSD در بالا نشان داده شده است که الگو مثلث پهن شونده را نشان می دهد که این الگو مانند یک مثلث برعکس می باشد.
بیایید ببینیم چگونه می توانید با استفاده از این الگو پوزیشن های خرید یا فروش باز کنید.
- در ابتدا الگو قیمت را که شبیه این الگو می باشد پیدا کنید.
- کف ها و سقف ها (های و لو) را مشخص کنید: که حداقل باید 4 عدد مشخص شده باشد (دو سقف و دو کف)
- حرکت قیمت از سقف به سمت کف و عکس آن، باید با امواج الگو مطابقت داشته باشد. ما باید تعداد امواج را مشخص کنیم.
- شما فقط در صورتی می توانید معامله خود را شروع کنید که چهارمین موج الگو تکمیل شده باشد.
- طبق آمار، معمولا شش یا چند موج در الگو وجود دارد پس ما در موج های 5 ام و 6 ام معاملات خود را انجام خواهیم داد.
- در مثال ذکر شده، ما باید طبق سیگنال معاملاتی موج 5 ام خرید خود را انجام داده و در موج 6 ام بفروشیم.
- ما باید فقط زمانی وارد سفارش خرید شویم که عکس شدن روند در موج چهارم کاملا مشهود باشد. (buy 1)
- حد سود را در نمودارها و الگوهای دی ترید سطحی که موج چهارم در حال شکل گیری است تعیین می کنیم (Take 1 )
- حد ضرر در زیر خط حمایتی نمودار تعیین می کنیم (Stop 1 )
- پوزیشن فروش را در موج ششم باز خواهیم کرد و این کار را زمانی انجام خواهیم داد که نشانه هایی از معکوس شدن روند به دنبال موج 5 ام آشکار شود (Sell 2).
- حد سود در بیرون سطح آغازی 5 قرار می گیرد.(Take 2)
- حد ضرر در بالای سطح مقاومتی الگو قرار می گیرد (Stop 2)
- انجام معاملات بر اساس امواج بعدی (مترجم: امواج بعد از موج 6) بسار پر ریسک می باشد، زیرا این الگو معولا با موج ششم، به اتمام میرسد.
شماره یک: الگوی "کندل حجم"
این الگو فقط از یک شمع تشکیل شده است. که اغلب در نمودار های D1 و H4 دیده می شود.
در نمودارGBPUSD ، یک نمونه از این الگو نشان داده شده است که نمایانگر کارایی الگو های پرایس اکشن می باشد.
این الگو، یک کندل با بدنه ی بسیار کوچک و دم (سایه) بسیار بلند می باشد. به این گونه کندل ها در اصطلاح "کندل حجم" گفته می شود، زیرا نشان دهنده وجود حجم بالایی از معاملات در جهت عکس بازار می باشد (روند صعودی گاو ها نزولی خرس ها). بنابراین تا زمان بسته شدن شمع، بازار هنوز روند جدیدی را تعیین نکرده است. چرا که عرضه و تقاضا تقریبا با هم برابر هستند. با این حال این تعادل تا مدت زیادی نمی تواند ادامه پیدا کند، و در نهایت یک گروه از خریداران یا فروشندگان موفق خواهند شد جهت قیمت را تعیین کنند. قیمت باید در نهایت از کف یا سقف کندل، عبور کرده و سیگنال ورود به بازار و استفاده از الگو را برای ما ارسال کند.
خب، ببینیم چگونه می توان طبق سیگنال دریافت شده از الگوی شمعی، سفارش خرید یا فروش باز کرد.
- در ابتدا شما باید در دو تایم فریم مختلف روزانه و چهار ساعته (H4 و D1) به دنبال این الگو بگردید.
- هر سایه بدون در نظر گرفتن بدنه شمع، باید حداقل 400 پیپ باشد.
- بدنه کندل نباید طولی بیشتر از یک دهم کل الگو داشته باشد.
- رنگ بدنه کندل اهمیتی ندارد و کندل حجمی تقریبا نوعی دوجی است. (در مورد الگو های نمودار شمعی در اینجا بخوانید)
- اگر قیمت فعلی بازار از سقف و کف کندل حجم عبور نکرده باشد، الگو معتبر است.
- شما باید سفارش توقف خرید و توقف فروش (بای و سل استاپ) را به ترتیب در سقف و کف کندل قرار دهید (Buy Stop Price 1 و Sell Stop Price 2).
- حد سود در فاصله کوتاه تر یا مساوی با طول سایه مربوطه قرار می گیرد.
- یک حد ضرر معقول می تواند در های یا لو مخالف قرار بگیرد (Stop Price 2).
- زمانی که قیمت به یکی از سفارشات در حال انتظار رسید، پوزیشن باز خواهد شد (Sell Price 2).
- پوزیشن به صورت اتوماتیک بسته خواهد شد.
- زمانی که یکی از سفارشات فعال شد، سفارش عکس آن باید به صورت دستی غیر فعال شود.
شما می توانید این روش ها را در حساب دمو تست کرده و سپس با استفاده از آن ها در حساب واقعی درامد داشته باشید.
همه چیز روشن می باشد. امیدوارم با استفاده از این الگو های معروف در فارکس درامد خوبی داشته باشید!
بنده تریدر وپژوهشگر درزمینه تجارت الکترونیک مخصوصا فارکس هستم ودارای سبک خصوصی مورتین
برای اموزش دوستان گرامی از هیچ تلاشی دریغ نخواهم کرد طبق تجربه ودیدگاه من به سادگی میتوان بامقداری تلاش وپشتکار در بازار جهانی سودمند وموفق بود سود معقول ومداوم حق هر علاقه مندی به تجارت در بورس وباینری وفارکس وکریپتو کارنسی ها میباشد پس بیایید مصمم ومصرا برای رسیدن به حقوق خودتلاش کنید تا انشالله از اقتصادی پویا وکافی در خانواده خود بهره مند شوید.
آشنایی با انواع نمودارهای قیمت بیتکوین در تحلیل تکنیکال
همانطور که میدانید، راههای گوناگونی برای تحلیل بازارهای مالی با استفاده از تحلیل تکنیکال (TA) وجود دارد. بعضی از تریدرها از اندیکاتورها و نوسانگرها، و برخی دیگر از تحرک قیمت برای تحلیل استفاده میکنند.
نمودارهای شمعی (candlestick chart) یک نمای تاریخی از قیمت در طول دورهی زمانی مشخص ارائه میکنند. هدف این نمودارها بهدست آوردن الگوهای جاری با مطالعهی تحرکات قیمت یک دارایی در گذشته است. الگوهای شمعی اطلاعات خوبی درباره یک دارایی نمایش میدهند و تریدرها سعی میکنند از آن اطلاعات در بازارهای سهام، فارکس و رمزارز بهره ببرند.
بعضی از نمونههای رایج این الگوها را بهطور کلی الگوهای نمودار کلاسیک مینامند. اینها تعدادی از شناختهشدهترین الگوها هستند و تریدرها هم بهعنوان اندیکاتورهای معاملاتی قبولشان دارند. خُب چرا؟ مگر معامله و سرمایهگذاری بهمعنای یافتن نقاطی نیست که دیگران نادیده گرفتهاند؟ بله، ولی روانشناسی جمعی هم در این فعالیت دخیل است. از آنجایی که الگوهای تکنیکال در قید و بند هیچ اصل علمی و قانون فیزیکی نیستند، تاثیرگذاریشان به تعداد تریدرها و سرمایهگذارانی بستگی دارد که به آنها توجه دارند.
پرچم (Flag)
پرچم (flag) ناحیهای از جمود یا ایست روند (consolidation) است که برخلاف مسیر روند بلندمدت بوده و پس از یک حرکت شارپ در قیمت رخ میدهد؛ شبیه یک پرچم روی میله پرچم است که در آن میله نقش حرکت تکانهای و پرچم ناحیهی ایست روند است.
میتوان از پرچمها برای شناسایی تداوم بالقوهی روند قیمتی استفاده کرد. حجمِی که الگو را همراهی میکند هم مهم است. اگر ایدهآل نگاه کنیم، حرکت تکانهای باید در حجم بالا رخ دهد، در حالی که فاز ایست روند باید حجم پایینتر و رو به کاهشی داشته باشد.
پرچم صعودی (Bull Flag)
پرچم صعودی (bull flag) در یک روند صعودی و پس از یک حرکت شارپ رو به بالا رخ میدهد و معمولاً پس از آن هم حرکت صعودی ادامه پیدا میکند.
پرچم نزولی (Bear Flag)
پرچم نزولی (bear flag) در روند نزولی و پس از حرکت شارپ نزولی رخ میدهد. پس از آن هم حرکت نزولی تداوم خواهد داشت.
پرچم سهگوش (Pennant)
پرچمهای سهگوش (pennant) نوعی پرچم هستند که منطقه ایست روند در آنها، روندهای نزولی و صعودی همگرا (مانند یک مثلث) دارد. پرچم سهگوش یک ترکیب خنثی داشته و تفسیر آن کاملا به زمینهی الگو بستگی دارد.
مثلثها
الگوی چارت مثلثی یک طیف قیمتی همگرا دارد که معمولاً پس از آن روند ادامه پیدا میکند. خودِ الگوی مثلثی نشانگر توقف در روند مبنا است، اما میتواند بیانگر حرکت معکوس یا ادامه روند نیز باشد.
مثلث صعودی (Ascending triangle)
مثلث صعودی زمانی شکل میگیرد که یک ناحیه مقاومت افقی وجود داشته باشد و یک خط روند صعودی در یک سری کفِ بالاتر کشیده شده باشد. اصولاً هربار که قیمت از مقاومت افقی پایینتر میآید، خریدار در قیمتهای بالاتر وارد شد و کفهای بالاتری ایجاد میکند. با ایجاد تنش در سطح مقاومت، درصورتیکه قیمت سطح مقاومت را بشکند، پس از آن شاهد رشد سریع با حجمهای بالا خواهیم بود. پس مثلث صعودی یک الگوی گاوی است.
مثلث نزولی (Descending triangle)
مثلث نزولی برعکسِ مثلث صعودی است. این مثلث زمانی شکل میگیرد که یک ناحیه حمایتی افقی وجود داشته باشد و یک خط روند نزولی در یک سری سقفهای پایین کشیده شده باشد. درست مثل مثلث صعودی، هربار که قیمت از حمایت افقی خارج میشود، فروشنده در قیمتهای پایین وارد بازار شده و سقفهای پایینتری ایجاد میکند. بهطورکلی، اگر قیمت از ناحیه حمایتی افقی خارج شود، پس از آن یک کاهش قیمت سریع با حجم بالا داریم. پس این یک الگوی نزولی یا خرسی است.
مثلث متقارن (Symmetrical triangle)
مثلث متقارن (symmetrical triangle) با یک خط روند بالای رو به کاهش و یک خط روند پایین رو به افزایش که هردو در یک شیب یکسان رخ میدهد شکل میگیرد. مثلث متقارن نه یک الگوی صعودی است نه یک الگوی نزولی؛ چون تفسیر آن بهشدت بر روند مبنا متکی است. خودِ این مثلث یک الگوی خنثی محسوب میشود که صرفاً بیانگر دورههای ایست روند است.
الگوی کنج یا گوه (Wedge)
کنج (wedge) با خطوط روند همگرا شکل میگیرد و نشانگر انقباض حرکت قیمت است. در این مورد، خطوط روند نشان میدهند که سقفها و کفها در نرخهای مختلف صعودی یا نزولی هستند.
این یعنی با ضعیفتر شدن روند مبنا، بازار در شُرف برگشت است. الگوی کنج میتواند با کاهش حجم همراه بوده و نشانگر کاهش تکانه و سرعت روند باشد.
کنج صعودی (Rising Wedge)
کنج صعودی (rising wedge) یک الگوی برگشت نزولی یا خرسی است. براساس این الگو، با انقباض قیمت، روند صعودی ضعیف و ضعیفتر میشود و شاید درنهایت از خط روند پایینتر عبور کند.
کنج نزولی (Falling Wedge)
کنج نزولی (falling wedge) یک الگوی برگشتی صعودی یا گاوی است. براساس این الگو، با کاهش قیمت و انقباض خطوط روند، تنش ایجاد میشود. کنج نزولی اغلب منجر به سیر صعودی با حرکت تکانهای میشود.
سقف دوقلو و کف دوقلو (Double top & Double bottom)
سقفهای دوقلو و کفهای دوقلو الگوهای هستند که در هنگام حرکت «M» یا «W» شکل بازار رخ میدهند. البته حتی اگر نقاط قیمتی مربوطه دقیقاً یکسان نباشند و فقط شبیه باشند، باز هم این الگوها معتبر هستند.
معمولاً دو نقطه بالا یا پایین حجم بیشتری از مابقی الگو دارند.
سقف دوقلو (Double top)
سقف دوقلو یک الگوی برگشتی نزولی است که در آن قیمت دو بار به سقف میرسد و بار دوم نمیتواند سقف قیمتی را بشکند. در همین حال، پولبک بین دو سقف باید متوسط باشد. وقتی قیمت به کف پولبک بین دو سقف برسد، الگو تایید میشود.
کف دوقلو (Double bottom)
کف دوقلو (Double bottom) یک الگوی برگشتی صعودی است که در آن قیمت دو بار در کف باقی مانده و درنهایت به یک سقف بالاتر حرکت میکند. درست مثل سقف دوقلو، در این الگو هم افتوخیر بین دو کف باید در حد متوسط باشد. وقتی قیمت به یک اوج بالاتر از سقفِ افتوخیز بین دو کف برسد، این الگو تایید میشود.
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
الگوی سر و شانه (head and shoulders) یک الگوی برگشتی نزولی با یک خط مبنا (خط گردن) و سه قله است. دو قله اول و آخر باید تقریباً در یک سطح قیمت یکسان قرار بگیرند و قله میانی بالاتر از این دو قرار میگیرد. وقتی قیمت حمایت خط مبنا را بشکند الگو تایید میشود.
الگوی سر و شانه معکوس (Inverse head and shoulders)
الگوی سر و شانه معکوس (Inverse head and shoulders)، همانطور که از نام آن برمیآید، نقطه مقابل الگوی سر و شانه است؛ یعنی بیانگر یک برگشت صعودی است. الگوی سر و شانه معکوس زمانی شکل میگیرد که قیمت به یک کف پایینتر در روند نزولی سقوط کند و سپس با افتوخیز، در همان کف قیمتی اول به یک خط حمایتی برسد. وقتی قیمت مقاومت خط مبنا را شکسته و بالاتر برود، الگو تایید میشود.
در پایان
الگوهای نمودار سنتی از شناختهشدهترین الگوهای تحلیل تکنیکال هستند، اما همانند روش تحلیل بازار، نباید آنها را بهصورت جداگانه و ایزوله بررسی کرد. شاید روشی که در یک بازار خوب کار میکند، برای بازار دیگری مناسب نباشد. پس همیشه مناسببودن یک الگو برای بازار موردنظر را بررسی کنید و مدیریت ریسک خوبی داشته باشید.
در نهایت انتخاب شاخصهای بررسی نمودار و تحرکات قیمت به عهده خودتان است و این شما هستید که الگوها را در بازارهای مختلف اِعمال میکنید و براساس آن تصمیم میگیرید. ما اینجا تنها الگوهای مختلف را معرفی کردیم و توصیهای برای استفاده از الگوها و سرمایهگذاری براساس آنها نداریم.
دیدگاه شما