درباره الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه میدانید؟
تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیشبینی قیمت دارایی از روی نمودارها هستند. برای دستیابی به پیشبینی صحیح قیمت لازم است تا ابزارهای مختلفی را مورد استفاده قرار داد. برخی از این ابزارها، اندیکاتورها هستند که در قالب سیگنالهای خرید و فروش ظاهر میشوند؛ اما دستهای دیگر الگوهایی هستند که در نمودار قیمت یک دارایی شکل میگیرند. این الگوها توسط افراد مختلف در قالب بررسی نمودارهای قیمت یک دارایی تشخیص داده میشوند. این الگوها از دو ویژگی عالی برخوردار هستند؛ مشخصه اول تکرارشونده بودن آنها است و مورد دوم ناظر بر آن است که یک روند مشخصی در قیمت دارایی پس از رخداد این الگوها به وجود میآید. در این مقاله روی یکی از پرکاربردترین الگوها، یعنی الگوی پرچم یا الگوی فلگ (Flag) تمرکز میشود.
کاربرد الگوی پرچم چیست؟ چگونه میتوان از این الگو پرچم در معاملهگری استفاده کرد؟ انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه مشخصاتی دارند؟ این سؤالات و تعداد دیگری از سؤالات مهم وجود دارد که در ادامه به طور مفصل درباره آنها بحث و بررسی صورت میگیرد. در انتهای این مقاله، با نحوه استفاده از این الگوی پرکاربرد در معاملات خود آشنا میشود و میتواند به راحتی آن را به کار ببرد.
فهرست عناوین مقاله
منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟
الگوی پرچم زیرمجموعه دستهای از الگوها تحت عنوان الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرد. اما منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟ وقتی صحبت از الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال میشود، منظور آن است که پس از تشکیل و کامل شدن این الگوها، روند قیمت در همان جهت قبل از تشکیل الگو به حرکت خود ادامه میدهد؛ بنابراین تشخیص این الگوها تأثیر بسیار زیادی در پیشبینی روندها در ادامه راه دارد. البته این نکته همواره صادق نیست و ممکن است در برخی مواقع حتی پس از تشکیل الگوهای ادامهدهنده روند قیمت تغییر میکند.
به طور کلی زمانی میتوان از عملکرد الگوی ادامهدهنده اطمینان حاصل نمود که این الگوها در مقایسه با امواج الیوت کوچکتر باشند. در صورت وقوع این اتفاق به احتمال بسیار زیاد الگوی ادامهدهنده خبر از ادامه روند قیمت در قبل از وقوع آن است. در ادامه به معرفی کاربرد الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پرداخته میشود.
الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم یا Flag Pattern در یک نمودار قیمت زمانی به وجود میآید که حرکت نمودار قیمت برخلاف جهت روند طولانیمدت آن باشد. به عنوان مثال ممکن است یک سهم در تایم فریم طولانی در حال حرکت صعودی باشد؛ اما در یک بازه زمانی کوتاهمدت در میانه راه حرکت صعودی تبدیل به نزولی شود و پس از پایان این روند، مجدداً حرکت صعودی سهم مشابه قبل ادامه پیدا کند. به این ترتیب یک الگوی پرچم در نمودار سهم به وقوع پیوسته است.
مشاهده الگوی پرچم در روندهای صعودی و نزولی قیمت یک مزیت بسیار عالی برای معاملهگران به شمار میرود. با مشاهده این روند میتوان نقطه مناسب برای ورود یا خروج از یک سهم را به خوبی تشخیص داد و برای کسب سودهای بزرگ یا جلوگیری از ضررهای هنگفت خود را آماده کرد.
در چه روندهای قیمتی الگوی پرچم ظاهر میشود؟
زمانی میتوان گفت الگوی پرچم در نمودار تشکیل شده است که در حرکت خلاف جهت روند غالب، شاهد نوسان قیمت دارایی باشیم. به این معنی که در کوتاهمدت درهها و قلههای قیمت متعددی در کنار یکدیگر تشکیل شود که موجب ایجاد شدن الگوی پرچم در نمودار گردد. با متصل کردن این درهها و قلهها به یکدیگر پرچم تشکیل میشود.
از الگوی پرچم برای معامله به شیوه پرایس اکشن نیز میتوان استفاده نمود. این الگو در نمودار کندل استیک یا شمعهای ژاپنی به صورت 5 تا 20 کندل پشت سر هم که الگوی مشخصی دارند، ظاهر میشود. البته این الگو میتواند صعودی یا نزولی باشد که در ادامه بیشتر در این زمینه توضیح داده میشود.
اجزای تشکیلدهنده الگوی پرچم چیست؟
اگر نگاهی به الگوی پرچم تشکیل شده در یک نمودار انداخته شود، مشخص میشود که این الگو از دو جزء کلی تشکیل شده است که عبارتاند از:
میله پرچم
همانطور که اشاره شده این الگو پس از یک روند طولانی صعودی به نزولی قیمت به وجود میآید. این روند طولانی در نمودار به شکل یک میله پرچم ظاهر میشود که طول نسبتاً زیادی نیز دارد.
بدنه پرچم
این بخش مربوط به ناحیه نوسانی است که الگوی قیمت برخلاف روند طولانیمدت قبل در پیش میگیرد. بدنه پرچم به اشکال گوناگونی شکل میگیرد که از به هم وصل کردن درهها و قلههای نمودار ایجاد میشود. مبتنی بر شکل بدنه پرچم، این الگو به چند دسته تقسیم میشود که در ادامه به معرفی آنها پرداخته میشود.
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد تقسیمبندی الگوی پرچم بر مبنای جهت حرکت نمودار و همچنین شکل بدنه پرچم صورت میپذیرد. در همین راستا انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به چهار دسته کلی تقسیم میشود که عبارتاند از:
1- الگوی پرچم صعودی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند صعودی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم صعودی مستطیل شکل میگیرد.
2- الگوی پرچم نزولی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند نزولی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم نزولی مستطیل شکل میگیرد.
3- الگوی پرچم صعودی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم صعودی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند صعودی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
4- الگوی پرچم نزولی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم نزولی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند نزولی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
معاملهگری با الگوریتم پرچم به چه صورتی انجام میشود؟
اما سؤال مهم دیگری که باید در خصوص نقش الگوی پرچم پاسخ داده شود، این است که چگونه میتوان به کمک این الگو معاملهگری کرد. در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که این الگو در سه نقطه عطف در تصمیمگیریها برای خرید و فروش سهام به کار میآیند که عبارتاند از:
تعیین نقطه ورود
زمانی که با یک الگوی پرچم صعودی ایجاد میشود، میتوان نقطهای مناسب برای خرید یک دارایی را تشخیص داد. البته توصیه میشود که منتظر شکست بدنه پرچم تا یک روز معاملاتی بعد بمانید تا از ایجاد روند صعودی جدید مطمئن شوید.
تعیین حد ضرر
معمولاً به کمک کف الگوی پرچم میتوان حد ضرر را در معامله مشخص کرد. به عنوان مثال زمانی که لبه پایینی پرچم در کمترین قیمت عدد 20 دلار را لمس میکند، معاملهگر میتواند حد ضرر خود را در این معامله روی 20 دلار تعیین کند.
هدفگذاری کسب سود
میله در الگوی پرچم صعودی برای کسب سود معیار خوبی به شمار میرود. معمولاً پس از پایان بدنه الگوی پرچم میتوان انتظار داشت که روند صعودی حداقل به اندازه میله پرچم ادامه برای معامله با الگوی مستطیل پیدا کند. به این ترتیب امکان هدفگذاری برای کسب سود در معامله تا حدود زیادی فراهم میشود.
نکاتی در خصوص تشخیص الگوی پرچم صعودی در معامله
تشخصی الگوی پرچم صعودی در جریان معاملات به سادگی امکانپذیر نیست و باید فاکتورهای مختلفی را در این زمینه در نظر گرفت تا از صحت نتایج به دست آمده، اطمینان حاصل کرد. در همین راستا چند نکته راهگشا برای تشخیص الگوی پرچم صعودی ارائه میشود:
- حتماً قبل از آن یک روند صعودی شاخص و اصطلاحاً گاوی شکل گرفته باشد.
- قیمت در یک کانال نوسانی ایستا یا با شیب نزولی محدود در بدنه پرچم حرکت کند.
- در صورتی که در بدنه پرچم شاهد اصلاح قیمت بالاتر از 50 درصد بودید، به هیچ عنوان الگوی شکل گرفته، الگوی پرچم نیست.
- برای ورود به معامله حتماً باید تا انتهای پرچم صبر کرد.
- هدف قیمتی پس از ورود به معامله حداکثر رشد قیمت به اندازه میله پرچم باشد.
- برای رسم خطوط پرچم نیازی به سقف و کفهای واضح نیست و این خطوط را میتوان تنها با بیشترین و کمترین قیمت کندلهایی که در یک ردیف قرار گرفتهاند رسم نمود.
سؤالات متداول
نقش حجم معاملات در شکلگیری الگوی پرچم صعودی چیست؟
نقش حجم معاملات را از دو جنبه در شکلگیری الگوی پرچم میتوان بررسی کرد؛ حجم معاملات زیاد روند صعودی که تشکیلدهنده میله پرچم است تا را حدودی تسهیل میکند. همچنین برای شکست روند در انتهای بدنه پرچم نیز نیاز به حجم معاملات زیادی وجود دارد تا یک روند صعودی دیگر حاصل شود.
اعتبار الگوی پرچم با چه چیزی تأیید میشود؟
زمانی میتوان الگوی پرچم را با قاطعیت تأیید نمود که روندهای قبل و بعد از آن شتاب بسیار زیادی داشته باشد و اصطلاحاً میله پرچم به خوبی شکل بگیرد.
الگو پرچم معمولا از چند کندل قیمتی تشکیل میشود؟
انواع الگو پرچم که در مقاله اشاره کردیم در حالت کلی بین 5 تا 20 کندل را شامل میشوند.
کلام پایانی
در این مقاله به طور مفصل بررسی شد که الگوی پرچم چیست و چه کاربردی دارد. الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود که در صورت تشخیص صحیح و به موقع آن میتوان سودهای خوبی از قبل آن در معامله به دست آورد. حرکت شدید و شتابان میله پرچم در این الگو نوید سودهای زیاد در بازه زمانی کوتاه را میدهد که هر معاملهگری در بازار به دنبال این چنین موقعیتی است؛ بنابراین حتماً در تحلیل نمودار قیمت داراییهای مختلف حتماً به دنبال الگوی پرچم یا الگوی flag باشید و در صورت مشاهده تصمیمات لازم را اتخاذ کنید.
برای معامله با الگوی مستطیل
الگوی مثلث به طور کلی سه نوع دارد و یک الگوی نموداری متداول برای معامله با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال است که معاملهگران باید به آن آگاه باشند.
در بین الگوهای قیمتی، الگوهای مثلث به چند دلیل حائز اهمیت هستند.
مثلثها کاهش نوسانات را در طول زمان نشان میدهند که در نهایت ممکن است دوباره افزایش یابد.این مسئله، بینشی تحلیلی در مورد شرایط فعلی قیمت ارائه میکند و همچنین اینکه چه نوع شرایطی ممکن است در آینده پیش آید.
الگوی مثلث (هم به هنگام شکلگیری و هم هنگامی که کامل میشود) میتواند نمایانگر فرصتهای معاملاتی باشد.
1. مثلث متقارن
یک مثلث متقارن هنگامی اتفاق میافتد که حرکات صعودی و نزولی قیمت دارایی، در طول زمان به ناحیهای کوچکتر و کوچکتر محدود میشود.
در این الگو، حرکت به سمت بالا و پایین محدودتر از سابق است و این حرکت نسبت به آخرین حرکت رو به بالا و پایین زیاد نیست.
به عبارت دیگر، در این الگو، نوسانات رو به بالا در نقطهای پایینتر و نوسانات رو به پایین در نقطهای بالاتر شکل میگیرد.
وصل کردن سقف نوسانهای بالا با خط روند و کف نوسانهای پایین با خط روند باعث ایجاد یک مثلث متقارن میشود جایی که دو خط روند به سمت یکدیگر حرکت میکنند.
هنگامی که بتوان سقف دو نوسان بالا و کف دو نوسان پایین را به وسیله یک خط روند به یکدیگر متصل کرد میتوان مثلث را رسم کرد.
از آنجا که قیمت در یک الگوی مثلث ممکن است چندین بار به سمت بالا و پایین حرکت کند، معاملهگران معمولا پیش از ترسیم خطوط روند صبر میکنند تا قیمت، سه نوسان بالا و پایین را شکل دهد.
در کاربرد واقعی، اغلب مثلثها را میتوان با روشهای اندک متفاوتی رسم کرد. به عنوان مثال، عکس فوق، روشهای مختلفی را نشان میدهد که ممکن است معاملهگران مختلف یک الگوی مثلث را در این نمودار خاص یک دقیقهای ترسیم کرده باشند.
2. مثلث افزایشی (Ascending triangle)
یک مثلث افزایشی با نوساناتی که در سقف، به یک سطح قیمت مشابه میرسند تشکیل میشود.
هنگامی که یک خط روند با اتصال سقف نوسانات بالا ترسیم میشود، یک خط افقی ایجاد میکند. خط روندی که کف نوسانهای رو به پایین را به هم متصل میکند، زاویهای صعودی دارد که باعث ایجاد یک مثلث افزایشی میشود.
نوسانات قیمت در حین شکلگیری و تکمیل این الگو، به یک ناحیه کوچکتر و کوچکتر محدود میشود اما در هر حرکت رو به بالا به یک سطح تقریبا یکسان میرسد.
یک مثلث افزایشی را هنگامی میتوان ترسیم کرد که دو نوسان بالا و دو نوسان پایین با یک خط روند به یکدیگر متصل شوند.
3. مثلث کاهشی (Descending triangle)
یک مثلث کاهشی از نوسانات رو به بالای پایینتر و نوسانات رو پایینی که به یک سطح قیمت مشابه میرسند تشکیل میشود.
هنگامی که یک خط روند در امتداد نوسانات رو به پایین (کفها) مشابه ترسیم شود، یک خط افقی ایجاد میکند. خط روندی که نوسانات نزولی بالای مثلث را متصل میکند زاویهای به سمت پایین دارد، و باعث ایجاد یک مثلث کاهشی میشود.
در این الگو، نوسانات قیمت به یک ناحیه کوچکتر و کوچکتر محدود میشود اما در هر حرکت رو به پایین به یک سطح تقریبا یکسان میرسد.
یک مثلث کاهشی را میتوان هنگامی ترسیم کرد که دو نوسان رو به بالا و دو نوسان رو به پایین توسط یک خط روند به یکدیگر متصل شوند.
در واقع، هنگامی که شما بیش از دو نقطه برای اتصال داشته باشید، خط روند ممکن است به طور کامل و بینقص کفها و سقفها را به یکدیگر متصل نکند. نباید انتظار داشت این خطها به شکلی ایدهآل به هم وصل شوند.
صرفا باید خطوط روندی را ترسیم کنید که به بهترین شکل، مطابق با عملکرد قیمت باشند.
استراتژی شکست (Breakout Strategy)
استراتژی شکستهشدن قیمت را میتوان در انواع مثلث استفاده کرد.
صرف نظر از اینکه مثلث افزایشی، کاهشی یا متقارن باشد، شیوه عمل براساس این استراتژی یکسان است.
به هنگام حرکت قیمت یک دارایی به بالاتر از خط روند بالایی یک مثلث، میتوان وارد معامله خرید شد است.
هنگامی که قیمت یک دارایی، به زیر خط روند پایینی مثلث نزول کرد باید دست به فروش زد.
از آنجا که هر معاملهگر ممکن است خطوط روند خود را اندکی متفاوت رسم کند، ممکن است نقاط ورود و خروج به معامله در بین معاملهگران اندکی متفاوت باشد.
برای تشخیص شکستهای واقعی و خروج قیمت از مثلث، هنگامی که قیمت در حال خروج از مثلث است، افزایش در حجم معاملات میتواند سیگنالی از معتبر بودن شکست باشد.
هدف این استراتژی، به دست آوردن سود به هنگام خروج و دور شدن قیمت از مثلث است.
اگر قیمت به پایینتر از حمایت مثلث (خط روند پایینتر) بشکند، آنگاه معاملهگر یک معامله فروش (Short کردن) با حد ضرری که بالای نوسان بالای اخیر، یا بالای مقاومت مثلث (خط روند بالاتر) قرار داده شده، آغاز میکند (در بورس تهران هنوز امکان Short کردن وجودن ندارد).
اگر قیمت بالاتر از مقاومت مثلث (خط روند بالاتر) شکسته شود، آنگاه معاملهگر وارد معامله خرید میشود و حدضرر را کمی پایینتر از کف قیمت اخیر قرار میدهد.
برای خروج موفقیتآمیز از معاملات سودآور، برای معاملات خود حدسود تعیین کنید.
میتوان حدسود را روی قیمتی است که معادل کل ارتفاع الگوی مثلث باشد. به عنوان مثال، اگر مثلث در قسمت قطور خود (ضلع چپ) 50 تومان ارتفاع داشت، آنگاه هدف سود را باید 50 تومان بالاتر از نقطه شکست قرار دهید.
حدسود، سادهترین رویکرد برای خروج از یک معامله سودآور است. درنهایت، قیمت یا به حدضرر یا به حدسود خواهد رسید.
مشکل اینجاست که گاهی معامله ممکن است سود خوبی نشان بدهد اما به حدسود نرسد. برای این شرایط و برای جلوگیری از سوخت شدن سودها، معامله گران باید معیارهای بیشتری به استراتژی خروج از معاملات اضافه کنند. مثلا تعیین کنند که اگر قیمت، روندی خلاف پوزیشن اتخاذ شده آغاز کرد از معامله خارج شوند.
استراتژی پیشبینی
شکل پیشرفتهتر این استراتژی، پیشبینی تشکیل مثلث و مسیر نهایی شکست قیمت است.
با فرض پیشبینی تشکیل الگوی مثلث و پیشبینی مسیر آینده شکست، معاملهگران اغلب میتوانند معاملاتی با سود احتمالی بسیار خوب در مقایسه با میزان ریسک بدست آورند.
فرض کنید یک مثلث شکل میگیرد و یک معاملهگر معتقد است که قیمت درنهایت آن را شکسته و خارج شده به سمت بالا حرکت خواهد کرد.
در این مورد، معاملهگر میتواند به جای صبر کردن برای شکست، نزدیک به حمایت مثلث خرید کند.
با خرید نزدیک به کف مثلث، معاملهگر با قیمت بسیار بهتری وارد معامله میشود و با تعیین حد ضرر در زیر مثلث، میزان ریسک معامله کم خواهد بود.
اگر قیمت به سمت بالا شکسته شود، همان روش یکسانی که برای هدفگذاری شرح داده بودیم را میتوان به عنوان هدف قیمت تعیین کرد. معاملهگری که پیشدستی میکند و قبل از شکست مثلث وارد معامله میشود، به خاطر اینکه قیمت ورود به معامله پایینتر است، از معاملهگری که منتظر شکست مثلث است سود بیشتری از بازار میگیرد.
برای استفاده از “استراتژی پیشبینی” یک مثلث باید حداقل سه بار با حمایت و یا مقاومت برخورد کند، به این علت که در سومین (یا آخرین) برخورد با حمایت یا مقاومت است که معاملهگر میتواند معاملهای انجام دهد.
دو نوسان اول تنها برای ترسیم مثلث استفاده میشوند. بنابراین، برای ایجاد سطوح بالقوه حمایت و مقاومت، و انجام معامله در یکی از آنها، قیمت باید حداقل سه مرتبه به آن سطح برخورد کند.
اندازه پوزیشن و مدیریت ریسک
همیشه از یک حد ضرر استفاده کنید.
حتی اگر قیمت شروع به حرکت به نفع شما کند، میتواند در هر زمانی بازگشت داشته باشد
داشتن حد ضرر به معنای کنترل ریسک است. اگر دارایی در جهت پیشبینی شده پیشرفت نکند، معاملهگر با کمترین ضرر از معامله خارج میشود.
داشتن حد ضرر به معاملهگر اجازه میدهد تا اندازه ایدهآل پوزیشن (مبلغی که وارد معامله میکند) را انتخاب کند. اندازه پوزیشن تعداد سهام (بازار سهام)، لاتها (بازار فارکس)، یا قراردادهایی (بازار معاملات آتی) است که در یک معامله به کار گرفته میشود.
برای محاسبه اندازه ایدهآل پوزیشن، ببینید که تا چه اندازه حاضرید برای یک معامله ریسک کنید.
معاملهگران حرفهای به طور معمول یک درصد (یا کمتر) از کل موجودی حساب خود را در هر معامله ریسک میکنند. یک درصد از حساب خود را محاسبه کنید. به عنوان مثال، اگر کل سرمایه بورسی شما 120 میلیون تومان است، میتوانید تا 1.2 میلیون در هر معامله ریسک کنید.
پس از آگاهی به این موضوع، تفاوت بین قیمتهای ورود و حد ضرر خود را در نظر بگیرید.
به عنوان مثال، اگر نقطه ورود شما به یک سهم 1500 تومان و حد ضرر شما 1350 تومان باشد، پس ریسک شما 150 تومان در هر سهم خواهد بود. برای محاسبه تعداد سهامی که میتوانید در هر معامله داشته باشید، 1.2 میلیون تومان (حداکثر ریسک) را تقسیم بر 150 تومان (ریسک به ازای هر سهم) کنید. به این ترتیب شما میتوانید اندازه پوزیشن خود را تا 8,000 برای معامله با الگوی مستطیل سهم انتخاب کنید.
این حداکثر مقداری است که شما میتوانید وارد معامله کنید تا ریسکتان در معامله تقریبا معادل یک درصد از موجودی کل حسابتان باشد.
اگر سرمایهتان رقم بالاییست، مطمئن شوید در سهمی وارد میشوید که معاملات آن حجم کافی دارد. اگر اندازه پوزیشن خود را نسبت به بازاری که در آن معامله میکنید بیش از اندازه بزرگ بگیرید، در معرض ریسک عدمنقدشوندگی قرار میگیرید.
شکستهای کاذب (False breakouts)
شکستهای کاذب مشکل اصلی هستند که معاملهگران به هنگام معامله براساس الگوهای مثلث یا هر الگوی قیمتی دیگری با آن مواجه میشوند.
یک شکست کاذب هنگامی اتفاق میافتد که قیمت بالاتر از مثلث رفته و سیگنال یک شکست را میدهد اما سپس در مسیر عکس بازگشت میکند و حتی ممکن است از طرف دیگر مثلث بشکند و خارج شود.
شکستهای کاذب بخشی از معاملات هستند و ممکن است منجر به ضرر در معاملات شوند.
در مواجهه با شکستهای کاذب نباید دلسرد شوید.
تمام شکستها کاذب نیستند و شکستهای کاذب در حقیقت میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا معامله را بر اساس استراتژی پیشبینی (که شرح دادیم) انجام دهند.
اگر در یک معامله نیستید و قیمت در مسیری مخالف آنچه انتظار داشتید دچار شکستی کاذب شد، فورا وارد معامله شوید!
به عنوان مثال، فرض کنید مثلثی شکل میگیرد و ما بر اساس تحلیل خود از عملکرد قیمت آن محدوده انتظار داریم که قیمت در نهایت به سمت بالای مثلث شکسته شود.
اما این اتفاق نمیافتد و قیمت اندکی پایینتر از مثلث رفته و سپس به شکلی تهاجمی به سمت مثلث برگردد. در این صورت، میتوانید یک معامله خرید شوید و حدضرر را دقیقا در زیر کیف اخیر قرار دهید از آنجا که حرکت قیمت به سمت پایین شکست میخورد، بسیار محتمل است که قیمت سعی کند از مثلث خارج شده و به بالاتر از آن رشد کند.
سخن آخر در خصوص الگوهای مثلث
الگوی مثلث از الگوهای متداول قیمتی است که در نمودارها به وفور میتوان یافت.
دانستن نحوه تفسیر و معامله کردن با الگوهای مثلث مهارت خوبی است زیرا آنها رایج هستند اما ممکن است هرروز و در تمام داراییها اتفاق نیفتند.
معاملهگران کوتاهمدت، اغلب احتیاج به طیف گستردهتری از استراتژیها دارند و نه فقط الگوهای مثلث.
مفاهیمی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفت را میتوان برای معامله با سایر الگوهای نموداری نیز به کار گرفت، مانند محدودههای رنج، گوهها (wedges) و کانالها.
پیش از اقدام به معامله این الگوها با پول واقعی، تشخیص، ترسیم و معامله با الگوهای مثلث را با معاملات مجازی تمرین کنید. به این ترتیب میتوانید قبل از اینکه سرمایه خودتان را به ریسک بیندازید، مطمئن شوند که با تحلیل و تشخیص الگوهای مثلث، توانایی کسب سود را دارا هستید.
آموزش بورسی تکنیکال الگوهای ادامه دهنده (الگوي مستطیل صعودی)
اکوبورس: الگوي مستطیل بعد از یک روند کاهشی یا افزایشی تشکیل می شود که امتداد خطوط بیشینه و کمینه درون آن موازي- افقی بوده و تشکیل یک مستطیل فرضی را می دهد.
به گزارش اکوبورس، الگوي مستطیل صعودی Rectangle top
مشخصات الگوی مستطیل صعودی
روند قیمت ها : رو به بالا صعودی
شکل : خطوط روند حمایت و مقاومت افقی و موازي شبیه مستطیل
لمس خطوط : قیمت حداقل دوبار سطوح حمایت و مقاومت را لمس کند
حجم معاملات : روند کاهشی در 70 %مواقع
شکست : رو به بالا در 68 %مواقع
مثالی دیگر از نمودار شرکت سرمایه گذاری ساختمان ایران
روند قبل از الگو صعودی میباشد و قیمت هر بار به خط مقاومتی بالایی الگو واکنش داشته و در عبور از آن ناموفق بوده است با شکست ضلع بالای مستطیل و تثبیت بالای آن قیمت روند صعودی قبل را ادامه داده است.
نکته : الزامی برای خروج قیمت از بالای الگو وجود ندارد (حتی با وجود صعودی بودن روند قبل از الگو ) و امکان خروج قیمت از پایین الگو همواره محتمل میباشد پس برای ورود به معامله و خرید باید منتظر شکست و تثبیت قیمت در بالای مستطیل بمانیم.
مستطیل نزولی bottom rectangle
محدوده مقاومت ایجاد شده توسط چندین قله قیمت بیانگر آن است فروشندگان در حال حاضر کنترل روند در آن سطح را عهده دار هستند. به همین ترتیب، محدوده حمایت ایجاد شده توسط دره هاي متعدد قیمت معامله بیانگر حمایت خریداران از روند در آن است. تنها زمانی که خریداران قادر به غلبه بر فروشندگان باشند خط مقاومت شکسته می شود و زمانی که فروشندگان مایل و قادر به غلبه بر خریداران باشند خط حمایت شکسته خواهد شد. در محدوده پشتیبانی، معامله گران بدنبال خرید و فروش کوتاه مدت هستند.
زمانی که عرضه ها افزایش میابد و با فشار فروشند ها و تضعیف خریداران سطح حمایت (ضلع پایین مستطیل) شکسته می شود اعتماد به نفس خریداران افت کرده و براي جلوگیري از زیان بیشتر مبدل به فروشنده سهم می شوند.
خریدارانی که احتمالا در خط حمایت سهم راخریداري کرده اند در معرض زیان هستند و این مسئله باعث فشار فروش بیشتر در محدوده شکست خط حمایت شده و بار دیگر روند نزولی قبل از الگو ادامه پیدا میکند.
در مثال نمودار شرکت ای بی ام روند اولیه نزولی میباشد و قیمت در قالب الگوی مستطیل برای مدتی روند خنثی داشته و با خروج از ضلع پایین مستطیل و تثبیت زیر آن به نزول ادامه داده است.
منبع» مجتبی ترکمان
آموزش بورسی تکنیکال اندیکاتورها و شاخص ها (واگرایی مثبت و منفی)
اکوبورس: دایورجنس یا واگرائی به حالتی اطلاق می شود که حرکت قیمت و حرکت اندیکاتور در دو جهت مختلف است (یعنی قیمت و اندیکاتور با یکدیگر هم جهت یا همگرا نیستند ) و این دو منحنی از یکدیگر دور می شوند که این سیگنال یا همان نشانه اي است که بر تضعیف روند بازار دلالت می کند.
آموزش بورسی تکنیکال اندیکاتورها و شاخص ها (اسیلاتور RSI)
اکوبورس: از محبوبترین اندیکاتورهاي تکنیکی در بین اکثر تحلیلگران است و از این رو شاخص قدرت نسبی نام گرفته برای معامله با الگوی مستطیل که قدرت تغییرات قیمتهاي اخیر بسته شدن را با مقادیر پیشینی از دوره هاي قبلی اندازه گرفته و آن را تبدیل به عددي میکند که همواره بین 0 و 100 است.
آموزش بورسی تکنیکال اندیکاتورها و شاخص ها (میانگین جهت یاب)
اکوبورس: اندیکاتوري است که براي تشخیص قدرت بازار به کار میرود.
آموزش بورسی تکنیکال اندیکاتورها (میانگین متحرك نمایی)
اکوبورس: تحلیلگران تکنیکال براي کاستن تاخیر نمودار میانگین متحرك ساده ، اغلب از میانگین هاي متحرك نمایی استفاده می کنند.این میانگین ها با تاکید بیشتر بر قیمت هاي اخیر، این تاخیر را کاهش می دهند.
آموزش بورسی تشخیص نواحی مقاومت و حمایت میانگین متحرك
اکوبورس: یکی دیگر از کاربرد هاي میانگین متحرك ، شناسایی ترازهاي مقاومت و حمایت است. شما میتوانید از میانگین متحرك ها بعنوان حمایت ها و مقاومت های داینامیک (پویا) استفاده کنید
الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال
الگوهای ادامه دهنده در نمودارها امروزه کاربرد زیادی در تحلیل تکنیکال دارند و سرمایه گذاران از این الگوها استفاده زیادی میکنند. فرض کنید که در محل کار خود مشغول به فعالیت هستید و از ساعت 7 صبح تا 12 مشغول کار هستید. بعد از اینکه نیمی از روز سپری می شود خسته می شوید و نیاز به استراحت دارید تا برای کار بعد از ظهر آماده باشید و با انرژی در محل کار خود فعالیت دوباره را شروع کنید. در بازار سرمایه هم همین حالت حکفرما است.
در نمودار های قیمتی همواره بعد از یک رشد خوب یک منطقه استراحتی را در نمودار داریم. این متطقه استراحتی بیشتر برای جمع شدن انرژی در نمودار برای ادامه حرکت قبل می باشد به همین دلیل به این الگوها الگوها ادامه دهنده می گویند. یعنی نمودار روند حرکت قبل خود را دنبال می کند.
در بازار سرمایه بیشتر سرمایه گذاران استراحت در نمودار را دوست ندارند در حالی که حرفه ای ها عاشق منطقه استراحتی هستند چرا که معمولا بعد از استراحت و کسب انرژی دوباره گام های حرکتی خوبی در نمودار داریم.
در ادامه مطلب قصد داریم در مورد دو نوع از الگوهای ادامه دهنده صحبت کنیم: 1- الگوی مثلث 2-الگوی پرچم
1- الگوی ادامه دهنده مثلث
یکی از انواع الگوهای ادامه دهنده، مثلث می باشد. مثلث ها حالتی از تغییرات قیمت می باشد که قیمت هر بار در صعودهایش به مقاومت برخورد می کند و امکان شکست آن را ندارد ولی در برگشت هایش نیز به سطح قبلی حمایتی خود باز نمیگردد. اگر محدوده مقاومتی و محدوده حمایتی را با خط به هم متصل کنیم الگویی با نام مثلث شکل می گرد. بعد از تشکیل مثلث در صورتی که نمودار محدوده مقاومتی خود را رو به بالا بشکند می تواند به اندازه قاعده شکل گرفته در مثلث رشد کند که در این حالت به آن مثلث افزایشی می گویند.
در مثلث کاهشی هم نمودار هر بار در برخورد با حمایت خود متوقف می شود و سطح حمایتی خود را رو به پایین نمی شکند و بعد از برخورد به این محدوده شاهد رشد قیمت هستیم و افزایش قیمت به گونه ای است که به قله قبل برای معامله با الگوی مستطیل از خود نمی رسد.
در مثلث های متقارن هم افزایش و یا کاهش قیمت ها به حرکات قبلی خود نمی رسند به همین جهت مثلثی که ایجاد می شود متقارن می باشد. در الگوهای مثلث متقارن معمولا بعد از شکست تراکم ها اقدام به معامله میکنیم.
یک نکته مهم در استفاده از مثلث ها تعداد تماس های موجود در هر مثلث می باشد. در بررسی نمودار ها زمانی می توانیم بگوییم مثلث شکل گرفته است که حداقل 5 نقطه تماس داشته باشیم به گونه ای توازن برخوردها در مثلث رعایت شود. به عنوان نمونه 3 تماس در سقف و دو تماس در کف داشته باشیم.
2- الگوی ادامه دهنده پرچم
معمولا الگوی پرچم در امتداد یک روند و بعد از یک رشد و یا نزول قوی در نمودار ایجاد می شود که دارای شیب کم و خلاف جهت روند قبل خود می باشد. معمولا پایداری این الگو کم می باشد و خیلی زود به سمت بالا و یا پایین شکسته می شود و در صورت شکسته شدن نیز حداقل به میزان گام قبلی خود ادامه دارد.
شکل زیر پرچم در نمودار های تحلیلی تکنیکال را در حالت بازار صعودی و نزولی نشان میدهد.
در الگوهای ادامه دهنده و به خصوص الگوی پرچم باید به چند نکته توجه کرد که عموما اکثر سرمایه گذاران در برخورد با آن اشتباه میکنند. الگوی پرچم در میانه یک روند تشکیل می شود و نمی توان در یک روند خنثی به دنبال الگوی پرچم بود. بنابراین باید روند شکل گرفته در نمودار صعودی و یا نزولی باشد که در آن به دنبال پرچم بود.
همانطور که در نمودار بالا مشخص است مستطیل شکل گرفته در این الگو یک مستطیل کوچک است که شیب آن برخلاف روند حرکتی قبل می باشد. یعنی اگر نمودار صعودی باشد شیب مستطیل باید ملایم و به سمت بالا باشد و اگر نمودار نزولی باشد نیز شیب مستطیل باید صعودی و رو به بالا باشد. البته مستطیل شکل گرفته به صورت افقی هم می تواند باشد.
یک نکته در الگوهای ادامه دهنده و به خصوص حرکت نمودار در داخل پرچم ( یا همان مستطیل شکل گرفته) زمان ماندن نمودار در داخل پرچم می باشد. به طور کل معمولا می توان مدت زمان تا کم تر از 8 هفته را مدت زمان مناسب برای تشکیل پرچم مد نظر قرار داد.
الگوهای ادامه دهنده : پرچم صعودی و ویژگی های آن
در پرچم صعودی با شکست مقاومت و تثبت آن می توان انتظار رشد و رسیدن به هدف قیمتی را مد نظر داشت و از طرفی در روند نزولی هم شکست حمایت و تثبیت آن را میتوان شروع حرکت در نمودار مد نظر قرار داد. یک نکته در خصوص شکست محدوده حمایتی و مقاومتی در پرچ وجود دارد و آن نیز حجم معاملات بالا در برخورد با محدوده مقاومت و حمایت می باشد. اگر حجم معاملات پایین می باشد می توان انتظار داشت که محدوده را بشکند و در آن نفوذ کند ولی انتظار ادامه حرکت در نمودار را نمی توان داشت و در نهایت نمودار دوباره به داخل مستطیل خود بر می گردد.
هدف قیمتی شکل گرفته در الگوی پرچم حداقل به انداز ه میله پرچم می باشد.
همانطور که در شکل بالا نشان داده شده است قبل از تشکیل پرچم، یک حرکت پرشتاب را در نمودار داریم و سپس سهم در محدوده مستطیل شکل گرفته درجا میزند. با شکست پرقدرت مقاومت و همزمان حجم معاملات سنگین سهم به اندازه میله پرچم که در شکل نشان داده شده است رشد می کند.
همانطور که در شکل نشان داده شده است بعد از شکسته شدن حمایت و تبدیل روند صعودی به نزولی، به دلیل ریزش شارپی که در نمودار ایجاد شده است، نمودار را وارد فاز استراحت در قالب الگوی پرچم شده استکه با شکست سنگین حمایت و همگام با آن حجم معاملات بالا حداقل به میزان میله پرچم شکل گرفته ریزش کرده است.
برخی از ویژگی های تشکیل پرچم در الگوهای ادامه دهنده
چند نکته کلیدی در خصوص این بخش شامل موارد زیر می باشد.
1- الگوی پرچم حتما باید در میانه روند اتفاق بیفتد.
2- شکست محدوده های حمایت و مقاومت حتما باید همراه با حجم معاملات سنگین و پرقدرت باشد.
3- هدف قیمتی شکل گرفته حداقل به اندازه میله پرچم می باشد.
در بخش بالا در خصوص یکی از الگوهای ادامه دهنده مانند پرچم صحبت شد. الگوی پرچم ممکن است در نمودارهای تحلیل تکنیکال به وفور مشاهده شود اما لازمه آن داشتن فاکتورهای ذکر شده در بخش بالا می باشد. ممکن است همه تحلیل گران تکنیکال الگوی پرچم را مشاهده کند اما آن سرمایه گذاری موفق می باشد که به همراه تشخیص الگو فاکتورهای دیگر را نیز مد نظر قرار دهد. سرمایه گذارانی که در بازه های زمانی کوتاه مدت به دنبال نوسان گیری در سهم هستند حتما باید نکات ذکر شده در پرچم را مورد توجه قرار دهند.
جزئیات خبر
الگوی مستطیل الگویی ادامهدهنده است که به عنوان یک محدوده رنج شکل میگیرد. دو قله برابر و دو کف برابر کافیست تا این الگو به آسانی تشخیص داده شود.
قلهها و کفها میتوانند به هم وصل شوند تا خطوط بالا و پایین مستطیل مشخص گردد. الگوهای مستطیل گاهی با نام “محدوده رنج” و یا “محدوده تثبیت قیمت” نیز نامیده میشوند.
تشابه زیادی بین الگوی مستطیل و الگوی مثلث متقارن وجود دارد. گرچه هر دو الگو معمولا الگوهایی ادامهدهنده هستند، با این حال میتوانند نقاط بالا و پایین قابل توجه در روندها را نمایان کنند. در الگوی مستطیل همانند مثلث متقارن، تا زمانی که یک شکست رخ نداده، الگو را نباید تکمیل شده دانست. گاهی اوقات نشانههایی از مسیر قیمت مشاهده میشود اما تشخیص مسیر شکست و حرکت معمولا پیش از موعد مقدور نیست.
نمونه الگوی مستطیل:
۱ – روند: برای واجد شرایط شدن به عنوان یک الگوی ادامهدهنده، یک روند قبلی میبایست موجود باشد. در حالت ایدهآل، میبایست از عمر روند چندماه گذشته باشد ولی نه آنقدر که روند کاملا بالغ شود. هرچقدر روند بالغ و کاملتر باشد، احتمال ادامهدهنده بودن الگو کم میشود.
۲ – چهار نقطه: حداقل دو نقطه بالا (دو قله مساوی) برای تشکیل خط مقاومت و دو نقطه پایین ( دو کف مساوی) برای تشکیل خط حمایت لازم است. لازم نیست کفها و سقفها کاملا با هم برابر باشند و تساوی در حد معقولانه کافیست. ترجیحا بهتر است سقف و کفها یکدرمیان شکل بگیرد.
۳ – حجم معاملات: برخلاف مثلث متقارن، الگوی مستطیل یک الگوی حجم استاندارد ندارد. گاهی اوقات حجم در حین تشکیل الگو کاهش مییابد ولی از طرف دیگر در زمانی که قیمت بین مقاومت و حمایت در نوسان است حجم نیز بالا و پایین میشود. همچنان که الگو در حال تکمیل است، در مواقعی نادر شاهد افزایش حجم خواهیم بود. اگر حجم کاهش یابد، بهتر است به میزان حجم در هنگام شکست خط مقاومت یا حمایت دقت کنیم.
اگر حجم نوسان داشته باشد، باید توجه داشت کدام حرکت قیمت با حجم بیشتری همراه است (حرکت به سمت بالا یا پایین) و بر این اساس مسیر شکست قیمت را با احتمال بیشتری پیشبینی کرد. (حرکت پرقدرت قیمت در هرسمت با حجم بالا میتواند نشانهای از شکست آن سطح باشد.)
۴ – مدت زمان: الگوی مستطیل میتواند در چندماه یا چندهفته گسترش یابد. اگر الگو در کمتر از ۳ هفته شکل گیرد، معمولا به عنوان الگوی پرچم ادامهدهنده در نظر گرفته میشود. در حالت ایدهآل، الگوی مستطیل در بازهای ۳ ماهه شکل میگیرد.
بطور کلی هرچقدر الگو طولانیتر باشد، شکست (breakout) قابل توجهتری در انتظار خواهد بود. بنابراین هدف قیمت الگویی ۳ ماهه معمولا در حدود پیشبینی شده (فاصله بین کف و سقف مستطیل) خواهد بود ولی الگویی ۶ ماهه به احتمال قوی به قیمتی فراتر از هدف خود خواهد رسید.
۵ – مسیر شکست: مسیر حرکت بعدی میتواند تنها بعد از شکست سطح تشخیص داده شود. همانند مثلث متقارن، الگوهای مستطیل ذات خنثی دارند و مسیر حرکت قیمت به سطحی که شکسته میشود بستگی دارد. حجم معاملات گاهی میتواند نشانهای برای پیشبینی مسیر قیمت باشد ولی در نهایت، فقط باید به این توجه داشت که قیمت کدام سطح را میشکند؟ (مقاومت یا حمایت)
۶ – تایید شکست: برخی افراد، تثبیت قیمت به اندازه ۳ درصد در بالا یا پایین سطح شکسته شده و یا ماندگاری قیمت، سه روز در بالای آن سطح را به عنوان تاییدی بر شکست (breakout) میدانند.
۷ – پولبک: یکی از اصول کلی تحلیل تکنیکال، تبدیل شدن سطوح حمایت و مقاومت شکسته شده به یکدیگر است. در این الگو نیز سطح شکسته شده به عنوان نقش معکوس خود عمل میکند (اگر مقاومت بوده، تبدیل به حمایت میشود و بالعکس) . گاهی اوقات پس از شکست قیمت، قیمت به سطح شکسته شده اصطلاحا پولبک میزند و مجددا به حرکت خود در جهت سطح شکسته شده ادامه میدهد.
۸ – هدف قیمت: هدف تخمینی از طریق محاسبه ارتقاع الگو و اضافه کردن آن به سطح شکست بدست میآید.
الگوی مستطیل نشاندهنده یک محدوده رنج است که خریداران و فروشندگان در آن در حال نبرد هستند. وقتی قیمت به حمایت نزدیک میشود، خریداران با افزایش فشار خرید باعث رشد قیمت میشوند و وقتی قیمت به مقاومت نزدیک میشود، فروشندگان با سفارشات فروش مانع رشد بیشتر قیمت میشوند. معاملهگران زیرک گاهی اوقات در محدودههای رنج قیمت، نزدیک حمایت خرید میکنند و فروش را نزدیک محدوده مقاومت میگذارند.
در نهایت یکی از گروههای خریداران یا فروشندگان خسته میشوند و برنده میدان با شکست سطح حمایت یا مقاومت مشخص میشود. مهم است بدانید که الگوی مستطیل الگویی خنثی است و فقط زمانی میتوان یک گروه را برنده نهایی نامید که یک شکست معتبر در محدوده حمایت یا مقاومت رخ دهد.
دیدگاه شما