مشکلات شغلی یک تریدر
تریدر بودن در بازارهای مالی شغلی است که صدای طبلش از دور برای همه بسیار جذاب و خوش است. اما وقتی که واردش میشوید تازه میفهمید که مشکلات شغلی یک تریدر چیست؟ و چگونه روی زندگی یک فرد میتواند اثر بگذارد. میخواهم امروز با شما کمی خودمانیتر بنشینیم و حرفهایی بزنیم که در هیچ کتابی به شما نمیگویند. پس اگر شما هنوز وارد این شغل نشدهاید و قصد دارید که وارد این حرفه جذاب اما دشوار شوید، ابتدا ذهن خود را از همه چیز پاک کنید و لطفا تا پایان این مقاله با من همراه باشید.
قصه از کجا شروع شد
روزی روزگاری که خدا نصیب گرگ بیابان هم نکند، بازار کار خراب شد. تورم بهشدت بالا رفت و رکود عجیبی کل جامعه رو گرفته بود. طوری که اگر هر پیشنهاد کاری به شما میشد، با یک دو دوتا چهارتای ساده میشد فهمید که اگر همان سرمایه را در بانک بگذاریم سودش بیشتر است، پس صرف ندارد.
روزی در یک آژانس (خدا خیرش بدهد) درحال رفتن به سمت مقصد بودم که با راننده مشغول گفتگو شدیم. هیچوقت یادم نمیرود که به من گفت منم مثل شما بودم اما اکنون در اوقات بیکاریم در بازارهای مالی بورس و فارکس مشغول مطالعه و ترید هستم.
تا رسیدن به مقصد برایم کمی تعریف کرد اما من راستش چیزی متوجه نشدم. تنها گزینه مثبتی که داشت این بود که به من نرمافزار متاتریدر را معرفی کرد که میتوانی بهصورت آزمایشی با آن معامله کنی تا در آینده یک تریدر شوی.
چند هفتهای طول کشید تا سردربیاورم که داستان از چه قرار است. در آن زمان هم هنوز شبکههای اجتماعی وجود نداشت. در نهایت هم به دلیل نبودن سایتها و فیلمهای آموزشی و کسی که به عنوان پیشکسوت مرا راهنمایی کند، شاید اندازه 10 بار خرید یک محصول آموزشی، من زیان دادم تا به اشتباهات خود پی ببرم. در نهایت راه زندگی کردن بهعنوان یک تریدر را از بازار با هزینه گزافی آموختم.
چرا مردم تریدر میشوند
میتوانم با قطعیت بگویم که اکثر (بیش از 90%) مردم با امید ثروتمندشدن میخواهند در بازارهای مالی تریدر شوند. حقیقت این است که همه ما تحت تاثیر تبلیغات زندگی آسان، لوکس و بدون دغدغه مالی هستیم که دوری از این وسوسهها بسیار دشوار است. خود من هم بزرگترین سیلیهای بازار را به همین دلیل خوردم.
تریدر بودن یا نبودن، مسئله این است
چه کسی دوست ندارد در یک متر مربع جا و با آرامش کامل درحال نوشیدن یک فنجان نوشیدنی (غیرالکلی) و بدون نیاز به یک کارفرما وبدون محدودیت تایم کاری یا دغدغههای روزانه دیگر مثل ترافیک و گرما و سرما و مردم بعضا عصبانی در کوچه و خیابان، از هرجای دنیا سودآوری کند و درآمد داشته باشد؟
این ایدهآلترین تعریف از شغل یک تریدر است. از نظر شخصی من هرکسی چنین پیشنهاد شغلی جذابی را رد کند، در این دنیا زندگی نکرده است!
اما مشکل اینجاست که همیشه تعاریف ما از زندگی با آنچه که در واقعیت وجود دارد، کمی بیشتر از خیلی خیلی زیاد متفاوت است. چرا؟
چون اکثر مردم برا تریدر شدن، بدون داشتن هدفی مشخص و فقط برای کسب درآمد وارد بازارهای مالی میشوند. معمولا این افراد را میتوان در سه گروه زیر دستهبندی کرد
تریدرهای گروه اول
افرادی که ناخودآگاه و برای دستگرمی و ایجاد یک حس ریشه یابی علت ضرر و زیان در بورس خوب و گذرا و با هدف بالا بردن آدرنالین خون خود، وارد بازارهای مالی میشوند. این افراد را میتوان با قماربازان ناف لاسوگاس نیز مقایسه کرد. آنها معمولا علاقهای به کسب درآمد ندارند و با هر نتیجهای خوشحالند. از این نوع تریدرها به بازندگان حرفهای نیز میتوان نام برد.
معمولا این افراد در مشاغل خود درآمد خوبی را دارند، اما همچنان اصرار دارند که مقداری از سرمایه خود را با سرمایهگذاری و ترید کردن در بازارهای مالی از دست بدهند.
تریدرهای گروه دوم
گروه دوم افرادی هستند که بسیار آرمانگرا و بلند پروازند. آنها میخواهند که در بازارهای مالی، یک تریدر شوند تا به همه ثابت کنند که شخصیتی منحصر بهفرد هستند تا پدر و مادرش و عمه کتی به او افتخار کنند. اگر این افراد را ریشهیابی کنید میبینیم که نهایتا با یک ویدیویی انگیزشی به این بازار وارد شدند و اصلا تمرکزی روی کار ندارند و بعد از مدتی میبینند که اصلا علاقهای هم به تریدر بودن در آنها وجود نداشته است.
یکیدیگر از افرادی که در همین دسته تریدرهای بلندپرواز جای میگیرند، افراد بدهکار و مالباخته هستند. امیدوارم که برای هیچکس پیشنیاید، اما من پیامهای بسیاری دریافت میکنم که بهعنوان مثال میگویند که ما سرمایهمان را در فلان کار از دست دادیم و اکنون میخواهیم با معامله در این بازار جبران گذشته را بکنیم و یا اینکه من بدهکارم و میخواهم با اینکار بدهیم را پرداخت کنم.
واقعیت این است که دو نوع جواب برای این افراد وجود دارد. یکی اینکه واقعیت را بگوییم و دیگری اینکه واقعیت را نگوییم.
برایتان مثالی میزنم. حتما همه شما روی لبه جدول راه رفتهاید. حتی من دیدهام که بعضیها میدوند، میپرند و . اما بیایید همین جدول را ببریم و بالای برج میلاد بگذاریم، آیا بازهم میتوانید روی آن راه بروید؟
مشکل دقیقا همینجاست، وقتی که ذهن شما از چیزی بترسد، دیگر مغزتان کارایی لازم را نخواهد داشت. وارن بافت هم که باشید در چنین شرایطی فرقی نخواهد کرد.
تریدرهای گروه سوم
تریدرهای حرفهای و افرادی که برای زندگی این شغل را برمیگزینند. این افراد معمولا از لحاظ تیپ شخصیتی، انسانهای گوشهگیری هستند، کمصحبت، منظم، آرمانگرا، اما صبورند و عموما افراد باهوشی هستند. در ادامه بیشتر راجع به این افراد صحبت میکنیم.
هر فردی که میخواهد وارد بازارهای مالی و به اصطلاح تریدر شود، باید به این سوال پاسخ دهد که چرا بازارهای مالی را انتخاب کردهام؟
اشتباه نکنید، تریدر بودن یک بازی نیست، یک شغل است. افرادی که در بازارهای مالی کار میکنند، درواقع از این راه زندگی میکنند. درست مثل کسی که میخواهد مهندس یا یک حسابدار. اگر شخصی فقط برای اینکه پولدار شود، شغلش را انتخاب کند، بعد از اینکه به نتیجه مورد نظر نرسد، کاملا سرخورده خواهد شد. پس اگر هدفتان ماندن در بازارهای مالی است، تریدر بودن در بازارهای مالی را به چشم یک شغل ببینید و نه فقط میانبری برای پولدار شدن. در این حرفه نیز مثل بقیه شغلها، هم روزهای خوب هست و هم روزهای بد.
مشکلات شغلی یک تریدر
اما شغل تریدری در بازارهای مالی هم مثل خیلی از مشاغل دیگر میتواند معایب و مشکلات زیادی خصوصا از لحاظ سلامت فیزیکی و روانی، برای ما ایجاد کند. این عوارض چه بخواهیم و چه نخواهیم در زندگی ما اثرگذار خواهد بود؛ پس سعی کنید قبل از اینکه وارد این حرفه شوید عوارض آن را خوب بشناسید و خود را با آن وفق دهید.
تریدر بدون امنیت شغلی
معمولا درصد زیادی از تریدرهای فعال در ایران بیمه و سابقه کار ندارند. بعد از سالها تحلیل و ترید در بازارهای مختلف به خودتان میآیید و میبینید که فقط خودتان هستید و خودتان، کسی از یک تریدر حمایت نمیکند، هیچ صنف یا سازمانی برای رسیدگی به مشکلات و شکایات وجود ندارد، جالبتر اینکه اگر دربازارهای جهانی هم فعال باشید، دستتان بهجایی نمیرسد.
پس اگر میخواهید یک تریدر شوید من پیشنهاد میکنم که از بیمههای خویشفرما و یا بیمههای شرکتهای خصوصی برای عمر و سرمایه استفاده کنید. البته درصد کمی از تریدرها و تحلیلگران بورسی هم هستند که در شرکتهای فعال در این زمینه و یا کارگزاریهای مختلف مشغول بهکار میشوند؛ معمولا این دسته از افراد مشکلی از بابت سابقه شغلی و یا بیمه ندارند.
تریدر بی تحرک
اگر مثل من علاقهمند باشید، بعد از سالها تحلیل و ترید به خودتان میآیید و میبینید که در روز 16 تا 20 ساعت را پای نمودار و روی یک صندلی و بدون تحرک نشستهاید. خوب دیگر همه ما میدانیم که کمتحرکی و پشتمیزنشینی یکی از عوامل مضر برای سلامتی ما محسوب میشود.
پس سعی کنید جدای از کار ساعاتی را در روز و برای ورزش و تحرک کنار بگذارید. ضمن اینکه شما برای ترید نیازی به ثابت ماندن ندارید، میتوانید سفر کنید و همزمان ترید کنید. مثلا یک هفته ویلایی را با منظره عالی در یکی از ریشه یابی علت ضرر و زیان در بورس شهرهای شمالی کشور اجاره و آنجا کار کنید (اینکار تاثیر بسیار چشمگیری روی عملکرد ذهنی شما خواهد گذاشت).
تریدر فراموشکار
معمولا تریدرها بهخاطر اینکه غرق در اعداد و ارقام هستند، در اکثر مواقع و حتی در خواب هم به معاملات خود فکر میکنند، برای همین خیلی بیشتر از افراد عادی در فکر فرو میروند. این قضیه در دید عموم تریدرها افراد کم توجه و بعضا فراموشکاری بهنظر بیایند.
اگر از یک تریدر بپرسید که "دیشب شام چه خوردی؟" احتمال زیادی وجود دارد که فراموش کرده باشد. اما اگر از او بپرسید که در فلان تاریخ چه اتفاقی افتاد که قیمت فلان سهم ریخت، سریع و با جزئیات کامل برایتان شرح میدهد.
پس اگر فردی را ملاقات کردید که مجبور شدید هر حرفی را چندبار برایش تکرار کنید، درحالی که او به یک گوشه خیره شده و مثل مجسمه خشک شده است؛ نگران نباشید احتمالا با یک تریدر روبهرو شدهاید.
عوارض کمخوابی و بیخوابی
یکی از مشکلاتی که تقریبا همه تریدرها با آن روبهرو میشوند، کمخوابی و بیخوابی است. براساس نوع استراتژی، تریدرها ممکن است که روزی 16 الی 18 ساعت هم مجبور باشند که پای چارت بمانند. همچنین اثر نگاه کردن طولانی به صفحه نمایشگر به مدت طولانی، مخصوصا در تایم شب، میتواند علاوهبر کمخوابی، برای یک تریدر مشکلات بینایی را نیز بههمراه داشته باشد.
برای حل این مشکل، میتوان از استراتژیهای معاملاتی میانمدت و بلندمدت استفاده کرد و یا حتی بازارهایی را انتخاب کرد که 24 ساعته نباشند.
مشکلات روانی یک تریدر
شاید یک تریدر بیشترین چالشی که دارد همین احساسات مختلفی است که در زمانهای مختلف برایش پیش میآید. من شخصی را میشناختم که وقتی ریزش قیمت را در یک سهم دید، با اینکه تنها از سودش ضرر کرده بود، بازهم سکته قلبی کرد و کارش به بیمارستان کشید.
باور کنید که این یک شوخی نیست و احساسات در تریدرها میتوانند معضلهای بسیار زیادی را برای ما بهوجود بیاورند که باعث عدم موفقیت یک تریدر باشد. در ادامه باهم چند مورد از اشتباهات شغلی یک تریدر را بررسی میکنیم.
اضطراب زیاد
برای همه تریدرها پیش آمده که در گوشهای دنج درحال معامله هستید که ناگهان بازار خراب شده و دستهای پشت پرده و همه دنیا دست بهدست هم میدهند که شما ضرر کنید.
این زمان است که استرس و اضطراب در ما پدیدار میشود. میزان بروز احساسات و آستانه تحمل فشار، در طول ترید و برای هر فردی ممکن است متفاوت باشد. اما بدون شک میزان کنترل بر استرس و اضطراب یک تریدر در نتیجه عملکرد او تاثیر مستقیم خواهد داشت.
یعنی هرقدر یک تریدر بتواند آستانه تحمل فشار بالاتری داشته باشد و بتواند احساسات خود را بیشتر کنترل کند، مسلما نتیجه عملکرد بهتری نیز خواهد داشت.
راه حل
ترس از شکست و از دست دادن سرمایه و . همه اینها در ذهن ما است. یادمان باشد که سود و زیان یک مسئله کاملا نسبی و وابسته به زمان است. یعنی وقتی یک تریدر وارد معاملهای میشود، تا زمانیکه از معامله خارج نشود، سود و زیانی ندیده است و این ذهن ما است که باعث میشود تا یک تریدر سودهایش را سریع خارج کند اما به ضررهایش اجازه پیشرفت بدهد.
اگر در زمان یک معامله استرس زیادی به شما وارد میشود پس حجم معاملاتتان را کمتر کنید. زیرا شما هنوز برای آن حجم آمادگی لازم را ندارید. سعی کنید آنقدر این تمرین را ادامه دهید تا اینکه اگر معامله بازی هم داشتید بتوانید با خیال راحت و بدون هیچ استرسی بخوابید.
احساس غرور
غرور یکی از مشکلات رایج و بسیار خطرناک در تریدری است. بسیاری از معاملهگران، دقیقا زمانیکه احساس میکنند تبدیل به استادان معاملهگری شدهاند، ضررهای بزرگی میکنند. افراد مبتدی بعد از چندین ترید موفق، اعتماد به نفس زیادی را کسب میکنند.
این امر حتی برای تریدرهای حرفهای نیز میتواند اتفاق بیفتد. موفقیتهای منظم و پشت سر هم ذهن آنها را از واقعیت دور میکند. درست همینجا است که بازار به ما درسهای بزرگی میدهد.
راه حل
برای حل این مشکل باید بگویم که سعی کنید برای خود یک استراتژی معاملاتی تهیه کنید و طبق آن عمل کنید. به امید سود بیشتر زیاد ترید نکنید و همیشه به استراتژی خود وفادار باشید، حتی اگر ضرر کردید، با دل و جان ضررها را بپذیرید.
در اینصورت اگر سود هم کردید نباید هیچگاه خارج از استراتژی خود معامله کنید. این قضه را باور کنید که همه سودهای بازار مال ما نیست. همانطور که یک شیر از یک گله فقط یک شکار را انتخاب میکند، ماهم بهاندازه سهم خود از بازار سود میکنیم. برای خود یک تارگت روزانه برای سود و ضرر تعریف کنید و اگر در روز به همان مقدار سود/ضرر کردید، دیگر در آن روز ترید نکنید.
بورل: در حال دنبال کردن گزارشهای تکمیلی در خصوص شرایط زندان اوین هستم
مسئول سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا اعلام کرد که با وزیر امور خارجه ایران در خصوص شرایط زندانیان اوین به ویژه زندانیان اروپایی گفتوگو کرده است.
مسئول سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا اعلام کرد که با وزیر امور خارجه ایران در خصوص شرایط زندانیان اوین به ویژه زندانیان اروپایی گفتوگو کرده است.
جوزف بورل در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی توییتر نوشت: در حال دنبال کردن گزارشهای تکمیلی در خصوص شرایط زندان اوین هستم.
وی افزود: مقامات ایرانی مسئول جان تمامی زندانیان این زندان از جمله شهروندان اتحادیه اروپا هستند.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اظهار داشت: نگرانی عمیق خود را در این خصوص به حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران اعلام کردم.
بورل تصریح کرد: ما خواستار شفافیت حداکثری در خصوص شرایط زندان اوین هستیم.
براساس اعلام مرکز رسانه قوه قضاییه، پیگیریها از سازمان زندانها نشان میدهد شب گذشته در پی درگیری بین تعدادی از زندانیهای محکومیت مالی و سرقت، یک کارگاه کارآفرینی زندان دچار حریق میشود. بلافاصله پس از بروز درگیری و آتش گرفتن کارگاه خیاطی بند زندانیان محکومیت مالی و سرقت انتظامات زندان برای کنترل درگیری وارد عمل شده و ایستگاه آتش نشانی مستقر در زندان نیز بلافاصله عملیات اطفا حریق را آغاز کرده و آتش سوزی مهار و خاموش شده است.
این گزارش حاکی است نیروی انتظامی هم جهت کمک به برقراری هر چه زودتر آرامش در اوین به انتظامات زندان کمک کرده است.
بر اساس این گزارش درگیری بین زندانیان نیز با ورود انتظامات زندان تحت کنترل درآمده است.
مرکز رسانه قوه قضاییه همچنین اعلام کرد: در آتشسوزی زندان اوین چهار زندانی بر اثر استنشاق دود فوت کردند. همچنین ۷۰ زندانی نجات پیدا کردند و ۶۱ نفر مجروح شدند./ایرنا
بورس ارزانتر و سریعتر از بانک می تواند به تولید کمک کند/ لزوم ادغام همه بانکهای خصوصی
به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران پویا، شریان مالی کشور ما با بانک گره خورده و سیستم اقتصاد ما بانکمحور است و تقریباً 80درصد تأمین مالی موجود از این نهاد تغذیه میشود و هر خانوادهای چه مستقیم و چه غیرمستقیم با آن دست و پنجه نرم میکند. اما امروز وضعیت این نهاد حیاتی بهگونهای شده که جدا از نارضایتی عمومی نسبت به نرخ سود بالا و مسائل ربوی تقریباً کمتر کارشناس و اقتصاددانی پیدا میشود که ابعاد فنی و علمی بانکهای ایران را رضایت بخش بداند.
در عرصه بینالملل سیستم بانکی ما نسبت به جهان بهروز نیست و استانداردهای لازم را برای روابط بینبانکی ندارد. و نیز در داخل گریبانگیر معضلات مهمی همچون: بنگاهداری، ضعف نظارت بانک مرکزی، داراییهای منجمد و سمی، زیاندهی و شکاف بین دارایی و بدهی، سودهای ثابت و نامشروع، اضافه برداشت غیراصولی از بانک مرکزی، خلق پول و بهتبع آن افزایش انبوه نقدینگی، قراردادهای صوری، فرار از شراکت در سود و زیان، طمع دریافت جریمه دیرکرد و سود مرکب، نبودن در خدمت تولید و. هست، در همین باره گفتوگویی داشتهایم با محسن زرندی مقدم فعال بانکی.
تسنیم: در سال رونق تولید نقش سیستم بانکی برای چیست؟
قاعده بازی در جهان این است: تولید بیشتری مساوی اقتصاد بهتر است همانند کشورهای توسعه که هر کدام در یک قسمت مثل کشتی سازی خودرو و. مزیت داشتن و توانستند موفق باشند. اقتصاد ما الان در حالت تورم رکودی است. اقتصاد ما بانک محور است یعنی 90درصد تامین مالی از طریق بانکها صورت می گیرد بنابراین بانک مرکزی در رونق تولید نقش کلیدی دارد.
*بی کیفیتی کالای تولیدی با بانک رابطه مستقیم دارد
تسنیم: آیا کیفیت کالای تولیدکننده با سیستم بانکی ارتباط دارد؟
تولیدکننده مزایایی می خواهد تا تولید بر او به صرفه باشد و بتواند با قیمت جذاب آن را بفروشد. هر چقدر تولیدکننده بتواند با قیمت تمام شده کمتری تسهیلات دریافت کند باعث می شود که تولیدش را ریشه یابی علت ضرر و زیان در بورس باکیفیت تر و ارزان تر به مشتری برساند. کم کیفیت بودن کالای ایرانی با سیستم بانکی رابطه مستقیم دارد چراکه باعث اگر تسهیلات ارزان به دست او برسد قطعا کیفیت کالای خود را فدای پول نمی کند. ماه شمار کردن سود سپرده ها و کاهش سود بانکی دو اقدام خوب بانک مرکزی بود که در کاهش قیمت تمام شده پول می تواند موثر باشد.
*هشدار درباره تولیدکننده های استان های سیل زده
تسنیم: برای تولیدکنندگان استان های سیل زده چه اقدامی باید کرد؟
بانک مرکزی الان باید به جد به فکر تولیدکنندگان استان سیل زنده باشد و برای تولید کنندگان این استان ها تسهیلات ارزان قیمت با نرخ کم اعلام کند چراکه در غیر این صورت شاهد فرار تولیدکنندگان بومی ریشه یابی علت ضرر و زیان در بورس و بیکاری جوانان آن استان خواهیم بود.
*بورس ایران استاندارد خوبی ندارد؛ بورس سریعتر و کم هزینه تر از بانک می تواند به تولید کمک کند
تسنیم: تجربه نشان داده بانک خیلی از تولیدی ها ورشکست کرده است. آیا نهادی می تواند جایگزین بانک در حمایت از تولید باشد؟
محل دیگری که به خوبی می تواند به رونق تولید کمک بورس است و خدا رو شکر از اول سال شاخص رشد خوبی داشته است. اگر بتوانیم مثل کشورهای توسعه تعادلی در ساختار تامین مالی ایجاد کنیم تا سهم 90درصدی بانک کاهش پیدا کند و سهم بورس افزایش پیدا کند و از کیک نقدینگی کل کشور مقدار بیشتری را عاید کند، قطعا تولید حرکت خواهد کرد.
در تقسیم بندی های کیفی بازار سرمایه گفته می شود بازار سه مدل Efficient-market: کارا، نیمه کارا، ناکارا هست متاسفانه بازار بورس ما کارا نیست یعنی شفافیت و راستی آزمایی لازم داشته باشد تا مردم بیشتر اعتماد کنند تا پولهایشان به بورس ببرند. در کل بورس سریعتر و کم هزینه تر می تواند به تولید کمک کند تا بانک.
*بانک، بورس و قوانین کهنه، سه مانع تولید
تسنیم: چرا یک کارآفرین برای تولید با دست اندازهای مختلف اعم از بانک و دریافت مجوز رو به رو است؟
مسئله بعدی برداشتن قوانین و بروکراسی های کهنه و پیچیده است که جلوی پای تولیدکنندگان قرار گرفته است. اگر یک ماشین پر سرعت و لوکس بخواهد به خوبی از ظرفیتش استفاده شود با جاده های کهنه نمی تواند بلکه اتوبان می خواهد. در حوزه صادرات و واردات باید قوانین به روز شوند. در کل سه حوزه بانک، بورس و بروز کردن قوانین می تواند به تولید کمک شایانی کند.
*بعضی شرکتها به علت سوسابقه نمی توانند وام بگیرند
تسنیم: دولت چرا به شرکتهای موفق وام های یارانه ای و ارزان نمی دهد؟
برای برخی بنگاه ها دولت باید ضمانت هایی را بدهد که بانک هم خیالش از بازپرداخت راحت باشد چراکه ناتوانی چراکه خیلی از معوقات به شکل ناخواسته و به خاطر شرایط بد اقتصادی و ریسک سیستماتیک شده است. بنابراین اگر بنگاهی به خاطر سو مدیریت دچار ضرر شده نباید مورد حمایت قرار بگیرد. همچنین دولت باید به بنگاه های خوش سابقه وام یارانه ای بدهد مثلا برای یک کالا استراتژیک مثل دارو، دولت باید بگوید از سود تسهیلاتی 18درصد به 5درصدش را سوبسیت می دهم.
برخی بنگاه ها هم به علت بد سابقه بودن و داشتن معوقات الان امکان دریافت وام را ندارند دولت میتواند میانجی گری کند و به تولیدکنندگانی که بدون سرمایه ممکن است ورشکست شوند وام بدهد همانگونه که برای صنعت خودرو سازی این ریشه یابی علت ضرر و زیان در بورس کار را کرد.
*سپرده ارزی راه مهار دلار
تسنیم: نرخ بهره باید بازهم کاهش پیدا کند؟ قراردادهای بانکی در سال رونق تولید باید به چه شکلی باشد؟
نرخ بهره بانکی بازهم باید کمتر بشود اما نباید به شکلی شود که نقدینگی سرگردان به سمت ارز و سکه برود. راه چاره التهاب دلار هم داشتن سپرده ارزی با یک نرخ جذاب برای ریشه یابی علت ضرر و زیان در بورس دارندگان دلار است.
هر چقدر قراردادهای بانکی به سمت انعقاد عقود مشارکتی برود اگر به شکل واقعی مشارکت میان بانک و مشتری اجرا شود قطعا ریسک تولید برای تولید کننده کاهش پیدا میکند. قطعا دستورالعملهای عقود مشارکت اسلامی در شرایطی که اوضاع اقتصاد ریسک دار و نامناسب است بهتر می تواند از تولیدکننده حمایت کند تا عقود مبادله ای و دارای سود ثابت.
تسنیم: بنگاه داری چه معایبی برای بانک دارد؟
بانکها باید کارشان بانکداری باشد نه بنگاه داری. اگر این قضیه را ریشه یابی کنیم می بینیم در سال 86 به بعد و به علت اینکه نتوانستند سود عملیاتی خوبی بدست بیاورند بنابراین تکاپو خود برای سود آوری از طریق تاسیس شرکت انجام دادند در حالی که وظیفه بانک بانکداری است و باید پول را به کارآفرین بدهد نه اینکه خودش شرکت تاسیس کند.
*بانکهایی با نامهای تخصصی اما بی خاصیت
تسنیم: آیا کاهش شعب می تواند به رونق تولید کمک کند؟
تجربه نشان داده افزایش شعب بانکها موفقیت چندانی در کشور نداشته است. الان دیدیم یکسری بانکها با نامهای تخصصی حوزه های مختلف صادراتی و تجارتی و . تاسیس شدند ولی در عمل دیدیم در این حوزه ها نتوانستند به نحو احسن مدیریت این حوزه ها را داشته باشند. کاهش بانکها و ادغامشان باعث تمرکز بر کیفیت خدمت رسانی به مشتریان بهتر شود.
*سایر بانکهای خصوصی هم باید ادغام شوند
تسنیم: با ادغام بیشتر بانکها موافق هستید؟
بعد از انقلاب ادغام بانکی در در حجم بانکهای نظامی نداشتیم بنابراین اگر خوب ریشه یابی علت ضرر و زیان در بورس ریشه یابی علت ضرر و زیان در بورس عمل شود قطعا در ادغام های بعدی هم موثر است به نظرم باید بازهم این ادغام در بانکهای خصوصی ادامه پیدا کند. هر چقدر تنوع بانکی کمتر بهتر است چراکه هم نظارت بانک مرکزی علی الخصوص بر نرخ سودها راحت تر می شود و هم اینکه بانکها به سمت تخصصی شدن می روند و مردم خواهند فهمید در کل مثلا 8بانک هست که هرکدام کار در حوزه تخصصی فعالیت میکند ولی الان با انبوه موسسات و بانکها مردم تخصصی بودن برایشان تعریف نشده است.
شیر بییال و دم و اِشکم
بیشک تورم، یکی از بزرگترین معضلات اقتصاد کلان کشور ماست که بخش عمده آن ناشی از رشد بالای نقدینگی است. در اینجا این سوال پیش میآید که چرا «بانک مرکزی» به عنوان نهاد سیاستگذار پولی از انجام اصلیترین وظیفهاش یعنی کنترل نقدینگی و مهار تورم ناتوان است؟ به نظر میرسد ریشهیابی این عارضه در اقتصاد ایران و توافق بر سر عوامل آن پیشنیاز هرگونه اصلاح قانون بانک مرکزی است.
در یک تقسیمبندی کلی عوامل رشد بالای نقدینگی را میتوان به عوامل خارج از نظام بانکی و عوامل درون نظام بانکی تقسیم کرد. فشار مستقیم و غیرمستقیم بودجه، مداخلات قیمتی و مدیریتی و شوکهای برونزا مانند تحریمها، مشکلات حاکمیت شرکتی و عدم توسعه بازارهای مالی از مهمترین عوامل خارج از نظام بانکی در رشد بالای نقدینگی است. عدم فهم صحیح از مفهوم بانک و اهمیت کفایت سرمایه، ضعف حقوقی و عملکردی بخش نظارتی بانک مرکزی و عدم استفاده از سیاست پولی فعال از مهمترین عوامل داخل نظام بانکی هستند.
عوامل خارج از نظام بانکی
در بخش عوامل خارجی، نخست میتوان به فشار مستقیم و غیرمستقیم بودجه اشاره کرد. وقتی دولت نتواند مثلاً در پایان ماه حقوق و مزایای بازنشستگان را پرداخت یا اعتبار لازم برای تامین غلات و گندم را تامین کند، به نظام بانکی برای تامین اعتبار و ارائه تسهیلات فشار میآورد، در حالی که میتوان تقریباً مطمئن بود که هیچ منبعی نه در حال حاضر و نه در آینده برای بازپرداخت آن وجود ندارد و درنتیجه این اعتباری است که هیچوقت امحا نخواهد شد.
عامل دوم خارج از نظام بانکی را میتوان عواملی همچون مداخلات قیمتی و مدیریتی دانست که جریان سوددهی بنگاه را دچار مشکل میکند. بسیار ریشه یابی علت ضرر و زیان در بورس مهم است که تاکید شود مهمترین منبع تامین مالی (فاینانس) جریان نقدینگی درونی (Internal Cash Flow) بنگاه است، یعنی بنگاه باید بتواند از طریق جریان نقدینگی و سوددهی خودش، بخش اصلی هزینههایش را تامین مالی کند. زمانی که جریان درآمدی بنگاه از طریق مکانیسم قیمتگذاری دستوری دچار آسیب شود، بنگاه گزینهای ندارد جز آنکه از طریق دریافت اعتبارات ضرر امروزش را به آینده موکول کند؛ یعنی در اصل به جای اینکه کارکرد اعتبارات مانند یک نظام اعتباری سالم جلو آوردن سود آینده به امروز باشد، فقط ضرر امروز به آینده موکول میشود؛ زیانی که دیگر هیچوقت قرار نیست بازپرداخت شود و مدام اعتبار روی اعتبار جمع میشود و بهنوعی یک بازی پانزی شکل میگیرد که مدام اعتبار افزایش پیدا میکند بدون اینکه تولید خاصی در اقتصاد صورت بگیرد. مثال بارز آن هم خودروسازهایی هستند که امروز اینچنین بدهکار نظام بانکی شدهاند. در دل همین عامل میتوان به شوکهای برونزا مانند تحریم اشاره کرد که جریان درآمدی بنگاه را دچار مشکل میکند و تقاضا برای اعتبارات را افزایش میدهد.
مشکلات حاکمیت شرکتی و نبود چشمانداز مناسب اقتصادی همچنین میتواند باعث شود که حتی بنگاه سودده، سود خود را در داخل بنگاه نگه ندارد. مثلاً شرکتهای بورسی را تصور بکنید که سوددهی دارند اما بخش اصلی سود را با تقسیم سودهای بالا بازتوزیع میکند و درنتیجه برای هرگونه سرمایهگذاری جدید به دنبال دریافت اعتبارات از نظام بانکی میرود.
عوامل داخل نظام بانکی
در توضیح عوامل داخل نظام بانکی به ریشه یابی علت ضرر و زیان در بورس نظرم مهمترین مشکل ما آن است که در نظام اقتصادی ما مفهوم بانک از اساس اشتباه درک شده و ریسک فعالیت بانکی در نظر گرفته نشده است. بانک به سپردهگذار قول قطعی پرداخت سود میدهد و در مقابل با آن سپرده سرمایهگذاری میکند. سوال مهم آن است که چنین کیمیاگریای (به قول مروین کینگ) چگونه ممکن است؟ جواب این سوال آن است که بانک باید به اندازه کافی سرمایه داشته باشد که حتی در بدترین حالت تمام ضرر سرمایهگذاری بانک توسط سرمایه بانک جذب شود. بدون در نظر گرفتن کفایت سرمایه اساساً آن نهاد نمیتواند بانک باشد، یک موجود پانزی است. پس ابتدا بانک باید کفایت سرمایه داشته باشد، تا بتواند ریسک سرمایهگذاریاش را پوشش دهد. تا زمانی که مفهوم بانک و کفایت سرمایه در نظام اقتصادی ما درست درک نشود، مباحثی مانند کنترل نقدینگی به نتیجه نمیرسد.
مساله دوم نظارت بانک مرکزی است. وقتی گفته میشود بانک باید سرمایه داشته باشد تا بتواند بر اساس کفایت سرمایه که بهنوعی ابزار کنترل میزان وامدهی بانک یا میزان رشد نقدینگی است، واسطهگری مالی انجام دهد، باید در یک نظام حقوقی تحت نظارت و ارزیابی باشد. یعنی ابتدا باید بانک از نظر مفهوم نهادی درک شود و دوم باید در دل یک نظام حقوقی مورد نظارت قرار گیرد. مثال میزنم، بازی فوتبال قواعدی دارد و دلبخواهی نیست. اما وقتی طرفین بازی و مسابقه سر قواعد توافق کردند، باز هم نیاز است که یک داور آن قواعد را اجرا کند. در نظام بانکی آن داور، قسمت نظارت بانک مرکزی است که باید لحظهلحظه به صورت آنی و برخط سلامت نظام بانکی را پایش و از بروز مشکل جلوگیری کند؛ نه اینکه اول اجازه دهد مشکل پیش بیاید و بعد بخواهد برای آن مشکل چارهاندیشی کند. مثلاً اگر بانکی فعالیتهای پرریسک انجام میدهد، قبل از آنکه دیر بشود باید تعلیق و اصلاح شود و دوباره بعد از احیا به نظام بانکی بازگردد.
طی سالهای گذشته انواع ابزارهای نظارتی توسعه داده شده و تمامی دادههای بانکها نیز به صورت برخط باید نزد نهاد نظارتی باشد. قوانین حسابداری بهطور خاص بعد از بحران مالی بسیار دقیق و حساس شده و اجازه نمیدهد که بانک صبر کند تا زیان اتفاق بیفتد و بعد آن را به عنوان زیان انباشته حساب کند بلکه اگر ریسک نکول یک بنگاه افزایش پیدا کرد، بانک باید به صورت پیشینی این ضرر را ثبت کند و جزو زیان انباشته بانک به حساب بیاورد.
همچنین بحث حاکمیت شرکتی بانکها باید مورد توجه قرار گیرد و این اصل مهم در نظر گرفته شود که هیج بانکی حق ندارد به شرکتهای زیرمجموعه خودش وام و تسهیلات ارائه کند. بهمحض چنین اقدامی مساله تعارض منافع (Conflict of Intrest) پیش میآید و نهاد ناظر باید مداخله کند. زمانی که بانک دارد به بنگاه دیگری وام میدهد، انگیزه بالایی دارد که اگر آن بنگاه دچار مشکل شد، بهسرعت این مشکل را اعلام و گزارش کند و قبل از اینکه وضعیت وخیم شود از آن جلوگیری کند. اما وقتی به شرکتهای وابسته و زیرمجموعه خودش وام میدهد به دلیل اشتراک منافع با حربههای مختلف از اعلام مشکل خودداری میکند.
در پایان باید به یک بحث مهم دیگر با عنوان «سیاست پولی فعال» اشاره کنم که وجود آن از چند جهت ضروری است؛ نخست اینکه سیاست پولی فعال از منفی شدن بیش از حد نرخ بهره جلوگیری میکند چراکه اگر نرخ بهره بیش از اندازه منفی شود، تقاضای بسیاری بالایی برای دریافت اعتبارات بانکی ایجاد میکند که نرخ رشد نقدینگی را افزایش میدهد. همچنین سیاست پولی فعال برای اقتصاد کلان ثبات به ارمغان میآورد که این خودش ریسک کلان فعالیتهای اقتصادی را پایین میآورد. درنتیجه آن تورم و تقاضا برای اعتبارات بانکی را پیشبینیپذیرتر و کل نظام بانکی را ایمنتر میکند.
بورس ارزانتر و سریعتر از بانک می تواند به تولید کمک کند/ لزوم ادغام همه بانکهای خصوصی
به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران پویا، شریان مالی کشور ما با بانک گره خورده و سیستم اقتصاد ما بانکمحور است و تقریباً 80درصد تأمین مالی موجود از این نهاد تغذیه میشود و هر خانوادهای ریشه یابی علت ضرر و زیان در بورس چه مستقیم و چه غیرمستقیم با آن دست و پنجه نرم میکند. اما امروز وضعیت این نهاد حیاتی بهگونهای شده که جدا از نارضایتی عمومی نسبت به نرخ سود بالا و مسائل ربوی تقریباً کمتر کارشناس و اقتصاددانی پیدا میشود که ابعاد فنی و علمی بانکهای ایران را رضایت بخش بداند.
در عرصه بینالملل سیستم بانکی ما نسبت به جهان بهروز نیست و استانداردهای لازم را برای روابط بینبانکی ندارد. و نیز در داخل گریبانگیر معضلات مهمی همچون: بنگاهداری، ضعف نظارت بانک مرکزی، داراییهای منجمد و سمی، زیاندهی و شکاف بین دارایی و بدهی، سودهای ثابت و نامشروع، اضافه برداشت غیراصولی از بانک مرکزی، خلق پول و بهتبع آن افزایش انبوه نقدینگی، قراردادهای صوری، فرار از شراکت در سود و زیان، طمع دریافت جریمه دیرکرد و سود مرکب، نبودن در خدمت تولید و. هست، در همین باره گفتوگویی داشتهایم با محسن زرندی مقدم فعال بانکی.
تسنیم: در سال رونق تولید نقش سیستم بانکی برای چیست؟
قاعده بازی در جهان این است: تولید بیشتری مساوی اقتصاد بهتر است همانند کشورهای توسعه که هر کدام در یک قسمت مثل کشتی سازی خودرو و. مزیت داشتن و توانستند موفق باشند. اقتصاد ما الان در حالت تورم رکودی است. اقتصاد ما بانک محور است یعنی 90درصد تامین مالی از طریق بانکها صورت می گیرد بنابراین بانک مرکزی در رونق تولید نقش کلیدی دارد.
*بی کیفیتی کالای تولیدی با بانک رابطه مستقیم دارد
تسنیم: آیا کیفیت کالای تولیدکننده با سیستم بانکی ارتباط دارد؟
تولیدکننده مزایایی می خواهد تا تولید بر او به صرفه باشد و بتواند با قیمت جذاب آن را بفروشد. هر چقدر تولیدکننده بتواند با قیمت تمام شده کمتری تسهیلات دریافت کند باعث می شود که تولیدش را باکیفیت تر و ارزان تر به مشتری برساند. کم کیفیت بودن کالای ایرانی با سیستم بانکی رابطه مستقیم دارد چراکه باعث اگر تسهیلات ارزان ریشه یابی علت ضرر و زیان در بورس به دست او برسد قطعا کیفیت کالای خود را فدای پول نمی کند. ماه شمار کردن سود سپرده ها و کاهش سود بانکی دو اقدام خوب بانک مرکزی بود که در کاهش قیمت تمام شده پول می تواند موثر باشد.
*هشدار درباره تولیدکننده های استان های سیل زده
تسنیم: برای تولیدکنندگان استان های سیل زده چه اقدامی باید کرد؟
بانک مرکزی الان باید به جد به فکر تولیدکنندگان استان سیل زنده باشد و برای تولید کنندگان این استان ها تسهیلات ارزان قیمت با نرخ کم اعلام کند چراکه در غیر این صورت شاهد فرار تولیدکنندگان بومی و بیکاری جوانان آن استان خواهیم بود.
*بورس ایران استاندارد خوبی ندارد؛ بورس سریعتر و کم هزینه تر از بانک می تواند به تولید کمک کند
تسنیم: تجربه نشان داده بانک خیلی از تولیدی ها ورشکست کرده است. آیا نهادی می تواند جایگزین بانک در حمایت از تولید باشد؟
محل دیگری که به خوبی می تواند به رونق تولید کمک بورس است و خدا رو شکر از اول سال شاخص رشد خوبی داشته است. اگر بتوانیم مثل کشورهای توسعه تعادلی در ساختار تامین مالی ایجاد کنیم تا سهم 90درصدی بانک کاهش پیدا کند و سهم بورس افزایش پیدا کند و از کیک نقدینگی کل کشور مقدار بیشتری را عاید کند، قطعا تولید حرکت خواهد کرد.
در تقسیم بندی های کیفی بازار سرمایه گفته می شود بازار سه مدل Efficient-market: کارا، نیمه کارا، ناکارا هست متاسفانه بازار بورس ما کارا نیست یعنی شفافیت و راستی آزمایی لازم داشته باشد تا مردم بیشتر اعتماد کنند تا پولهایشان به بورس ببرند. در کل بورس سریعتر و کم هزینه تر می تواند به تولید کمک کند تا بانک.
*بانک، بورس و قوانین کهنه، سه مانع تولید
تسنیم: چرا یک کارآفرین برای تولید با دست اندازهای مختلف اعم از بانک و دریافت مجوز رو به رو است؟
مسئله بعدی برداشتن قوانین و بروکراسی های کهنه و پیچیده است که جلوی پای تولیدکنندگان قرار گرفته است. اگر یک ماشین پر سرعت و لوکس بخواهد به خوبی از ظرفیتش استفاده شود با جاده های کهنه نمی تواند بلکه اتوبان می خواهد. در حوزه صادرات و واردات باید قوانین به روز شوند. در کل سه حوزه بانک، بورس و بروز کردن قوانین می تواند به تولید کمک شایانی کند.
*بعضی شرکتها به علت سوسابقه نمی توانند وام بگیرند
تسنیم: دولت چرا به شرکتهای موفق وام های یارانه ای و ارزان نمی دهد؟
برای برخی بنگاه ها دولت باید ضمانت هایی را بدهد که بانک هم خیالش از بازپرداخت راحت باشد چراکه ناتوانی چراکه خیلی از معوقات به شکل ناخواسته و به خاطر شرایط بد اقتصادی و ریسک سیستماتیک شده است. بنابراین اگر بنگاهی به خاطر سو مدیریت دچار ضرر شده نباید مورد حمایت قرار بگیرد. همچنین دولت باید به بنگاه های خوش سابقه وام یارانه ای بدهد مثلا برای یک کالا استراتژیک مثل دارو، دولت باید بگوید از سود تسهیلاتی 18درصد به 5درصدش را سوبسیت می دهم.
برخی بنگاه ها هم به علت بد سابقه بودن و داشتن معوقات الان امکان دریافت وام را ندارند دولت میتواند میانجی گری کند و به تولیدکنندگانی که بدون سرمایه ممکن است ورشکست شوند وام بدهد همانگونه که برای صنعت خودرو سازی این کار را کرد.
*سپرده ارزی راه مهار دلار
تسنیم: نرخ بهره باید بازهم کاهش پیدا کند؟ قراردادهای بانکی در سال رونق تولید باید به چه شکلی باشد؟
نرخ بهره بانکی بازهم باید کمتر بشود اما نباید به شکلی شود که نقدینگی سرگردان به سمت ارز و سکه برود. راه چاره التهاب دلار هم داشتن سپرده ارزی با یک نرخ جذاب برای دارندگان دلار است.
هر چقدر قراردادهای بانکی به سمت انعقاد عقود مشارکتی برود اگر به شکل واقعی مشارکت میان بانک و مشتری اجرا شود قطعا ریسک تولید برای تولید کننده کاهش پیدا میکند. قطعا دستورالعملهای عقود مشارکت اسلامی در شرایطی که اوضاع اقتصاد ریسک دار و نامناسب است بهتر می تواند از تولیدکننده حمایت کند تا عقود مبادله ای و دارای سود ثابت.
تسنیم: بنگاه داری چه معایبی برای بانک دارد؟
بانکها باید کارشان بانکداری باشد نه بنگاه داری. اگر این قضیه را ریشه یابی کنیم می بینیم در سال 86 به بعد و به علت اینکه نتوانستند سود عملیاتی خوبی بدست بیاورند بنابراین تکاپو خود برای سود آوری از طریق تاسیس شرکت انجام دادند در حالی که وظیفه بانک بانکداری است و باید پول را به کارآفرین بدهد نه اینکه خودش شرکت تاسیس کند.
*بانکهایی با نامهای تخصصی اما بی خاصیت
تسنیم: آیا کاهش شعب می تواند به رونق تولید کمک کند؟
تجربه نشان داده افزایش شعب بانکها موفقیت چندانی در کشور نداشته است. الان دیدیم یکسری بانکها با نامهای تخصصی حوزه های مختلف صادراتی و تجارتی و . تاسیس شدند ولی در عمل دیدیم در این حوزه ها نتوانستند به نحو احسن مدیریت این حوزه ها را داشته باشند. کاهش بانکها و ادغامشان باعث تمرکز بر کیفیت خدمت رسانی به مشتریان بهتر شود.
*سایر بانکهای خصوصی هم باید ادغام شوند
تسنیم: با ادغام بیشتر بانکها موافق هستید؟
بعد از انقلاب ادغام بانکی در در حجم بانکهای نظامی نداشتیم بنابراین اگر خوب عمل شود قطعا در ادغام های بعدی هم موثر است به نظرم باید بازهم این ادغام در بانکهای خصوصی ادامه پیدا کند. هر چقدر تنوع بانکی کمتر بهتر است چراکه هم نظارت بانک مرکزی علی الخصوص بر نرخ سودها راحت تر می شود و هم اینکه بانکها به سمت تخصصی شدن می روند و مردم خواهند فهمید در کل مثلا 8بانک هست که هرکدام کار در حوزه تخصصی فعالیت میکند ولی الان با انبوه موسسات و بانکها مردم تخصصی بودن برایشان تعریف نشده است.
دیدگاه شما