پیشنهاد میکنیم قبل از خواندن ادامه مطلب مطالعه کنید : جلب متهم و بازجویی از او چگونه صورت می گیرد؟
اسدالله عسگراولادی توضیح می دهد:چگونه پولدار شدم
اسدالله عسگراولادی از بزرگ ترین تجار خشکبار کشور در مطلبی که از سوی سایت اقتصاد ایرانی منتشر شده، روایت موفقیت اقتصادی خود را این گونه بیان کرده است:
من اسدالله عسگراولادى هستم و سال 1312 در تهران متولد شدم. خانوادهام متدین و در سطح پایین جامعه بودند و با قشر ثروتمندان سروکار نداشتند. شغل پدرم پیشهورى بود و مغازه عطارى داشت. ما سه برادر بودیم که هر سه از سن 12 ـ 13 سالگى کار در بازار تهران را شروع کردیم. روزها کار و شبها درس. پس از گذراندن کنکور در رشته ادبیات پذیرفته شدم اما عصرهایى که فرصت داشتم به دانشکده اقتصاد هم مىرفتم چون ساختمانهاى دانشکده مقابل هم بود. گاهى سر کلاسهاى دانشکده حقوق هم مىرفتم. آن موقع رفتن به سایر دانشکدهها آزاد بود و مثل امروز کنترل و حراست هم در کار نبود. کارم را از صفر شروع کردم. اولین حقوقى که در دوره شاگردى گرفتم روزى 2 ریال بود که مىشد ماهى شش تومان. تلاشم شبانهروزى و کار سخت بود. اولین تجارتم را با خرید یک کیسه کنجد به قیمت 53 تومان از بازار تهران شروع کردم و آن کیسه کنجد را به نانوایى سر محل به قیمت 70 تومان فروختم و این اولین سود من در تجارت بود. این مربوط به سال 1327 است. تا سال 1334 کارمند بودم و در یک شرکتى کار مىکردم که فعالیتش در زمینه صادرات بود. به صادرات علاقهمند شدم اما پول نداشتم. تنها دارایىام خانهاى بود که در خیابان شهید مصطفى خمینى به مبلغ 5600 تومان خریده بودم. در آن خانه من و دو خواهر و پدر و مادرم زندگى مىکردیم. اولین ماشینم که در سال 1333 خریدم یک فولکس به مبلغ 5900 تومان بود که با همین ماشین چند کیسه خواربار از بازار مىخریدم و بین نانوا و بقال توزیع مىکردم. سال 1334 تصمیم گرفتم تاجر شوم. به اتاق بازرگانى رفتم که کارت بازرگانى بگیرم، اما سنم اقتضا نمىکرد. چون حداقل باید 24 ساله مىبودم.
نایب رئیس اتاق وقت طبق قانون مىتوانست مرا امتحان کند. مرحوم عبدالله توسلى مرا پیش او فرستاده بود. یادم نمىرود 20 سوال از من کرد درباره ارز کشورها، حمل جنس و غیره. من به تمام سوالات جواب دادم و آن همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر نایب رئیس به معرف زنگ زد و گفت: این باید جاى من بنشیند. 25 سال بعد جاى او نشستم. 2 سال بعد با قسط و تخفیف حجرهاى به مبلغ 4 هزار تومان خریدم و رشته خشکبار را انتخاب کردم و هنوز بعد از 54 سال در همین رشته هستم. زیره سبز را بسیار دوست داشتم. چون هم سرمایه کمى مىخواست و هم قیمتش ارزان بود. از کار در داخل خوشم نمىآمد مىخواستم صادرات داشته باشم. کار را در سال 1336 و از صفر با صادرات زیره شروع کردم و قسطى پنج تن زیره خریدم. اولین مشترىام در صادرات سنگاپور بود. با تمام دنیا از طریق اتاقهاى بازرگانىشان مکاتبه کردم و دنبال خریدار گشتم. اولین معاملاتم با نیویورک سال 1330 شروع شد. نیویورک از دیرباز تاکنون بورس زیره بوده و هست. کوشش کردم و سفرهایم شروع شد و روزى رسید که دیکته کننده قیمت زیره در جهان و ایران شدم. دوشنبهاى نبود که بازار ادویه نیویورک که زیره هم زیرمجموعه آن است باز شود و نرخ شرکت من ـ حساس ـ که الان 51 ساله شده، روى میز نرود و معاملات شروع بشود. اما سالهاى واقعا سختى بود. در سال 1347 به صادرات دو قلم دیگر خشکبار شامل پسته و کشمش رو آوردم. پسته کار بزرگى بود و پول سنگینى مىخواست. من پول نداشتم اما چون در بازار آبرو داشتم و خوشحساب بودم به من نسیه مىدادند و هنر من این بود که یک ماهه آن جنس را به خارج مىفروختم و پولش را مىگرفتم. این هنر خوشحسابى من عامل موفقیت من در بازار پسته بود. سال 1343 اولین انبارم را در خیابان تختى تهران خریدم و کارخانه زیره حساس را در مشهد تاسیس کردم که هنوز هم هست، هر سال که سودى مىبردم انبار و دفتر و خانه و ملک مىخریدم. در سراى امید که روزى درآن حجره قسطى خریده بودم تمام دفاتر همسایه را خریدم.
من تاجرم و اصولى دارم؛ یکى از اصولم این است که هیچ وقت بیش از یک هفتم تنخواهم را به کسى نسیه نمىدهم تا اگر پولم را خورد باقى پولم محفوظ بماند. اصل بعدىام این است که سعى کردم هیچ وقت بیش از نصف دارایىام را نسیه نخرم. اصل دیگر این است که سعى کردم از بانکها وام نگیرم. بانکها بسیار سراغ من آمدند اما قبول نمىکردم! در نتیجه شب با خیال راحت به خانه مىرفتم و بدهکار نبودم. اگر داشتم مىخریدم و اگر نداشتم، نمىخریدم. سال 55 اگرچه آدم سیاسى نبودم به نجف خدمت حضرت امام(ره) رفتم. رفته بودم از ایشان اجازه بگیرم که در قم کارخانه بزنم و ایشان هم مرا راهنمایى کرد. یکى دیگر از اصولم عوض نکردن شریکم است. محمدحسن شمس 50 سال شریک من است و هنوز هم شریک هستیم. یادم نمىرود در اولین سفرم به نیویورک پاى ساختمان معروف امپایراستیت که مجسمه راکفلر قرار دارد، 3 جمله نوشته بود: موفقیت من به این 3 جمله است: زودتر از دیگران مطلع شدم، زودتر از دیگران تصمیم گرفتم و وقتى تصمیم گرفتم چشمم را بستم و عمل کردم. این 3 جمله اثر زیادى روى من گذاشت. سعى کردم در تجارتم به این 3 جمله متعهد باشم. اینها در تجارت خیلى مهم است. چون تجارت بىرحم است. تجارت در محیط رقابت بىرحم است. این شعار هم است: اگر مىخواهى رقابت کنى باید با چشم بسته بىرحمى کنی. مىشود البته با رافت و مهربانى کار کنى اما آنجا که مىخواهى رقابت کنى نه رافت کاربرد دارد و نه مهربانى باید بىرحم باشى .
من از کم به زیاد رسیدم. مثالش خانههایم است. اولین خانهام را 5600 تومان ، دومى را 33 هزار تومان، سومى را از درخشش وزیر فرهنگ شاه معدوم 140 هزار تومان، چهارمى را 500 هزار تومان و پنجمى را 140 میلیون تومان خریدم که الان در آن ساکن هستند. اکثر این خانهها را هنوز دارم آنها را اجاره دادهام و هیچ یک را نفروختهام. وجوهات شرعى و . مالیاتهایم را دادهام. هرگز با دارایى چانه نمىزنم. انفاق مىکنم. مسجد و درمانگاه و مدرسه مىسازم و خدا به من کمک کرده است. من هیچ مالى در خارج کشور ندارم. فقط دفاترى در هامبورگ ، دبى و لندن دارم که دفاتر تجارىام هستند. من افتخار مىکنم که میلیاردر هستم. همان خانه 5600 تومانى امروز بیش از 5/1 میلیارد تومان مىارزد. پس میلیاردر شدن کارى ندارد. خانهاى که 140هزار تومان خریدم امروز یک میلیارد تومان مىارزد، خانه دیگرم در خیابان ولیعصر 1300 متر مساحت دارد و حساب کنید چقدر مىارزد. چرا بگویم گدا هستم؟
16 سال عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانى ایران و نایب رئیس اتاق بودم. بعد از سال 57 امام(ره) به 8 نفر براى اداره اتاق حکم داد که بنده هم جزوشان بودم. از آن 8 نفر 4 نفر فوت کردند و 4 نفر زنده هستند. در 10 سال اول حضورم در اتاق از آن آبرو گرفتم و در 20 سال بعد به آن آبرو دادم. جالب است بدانید در این 54 سال تجارت در دفاترم ضرر ندادم. در ایران 10 کارخانه دارم و اظهار فقر نمىکنم. درآمدم و هر چه را دارم اینگونه تقسیم کردهام: 20 درصد مال خدا، 20 درصد مال انفاق، 20 درصد خرج خانواده و با بقیهاش چیزى مىخرم. الان که به عنوان یک تاجر روبهروى شما نشستهام یک ریال به هیچ بانکى بدهکار نیستم و در هیچ رانت دولتى مشارکت نکردهام. در هیچ معامله دولتى هم نبودهام. من در تجارت به 3 اصل سخت و سفت پایبند هستم: کیفیت، رقابت، خوشقولى، وقتى تعهد مىکردم براى فروش یک جنس، اگر بعد از فروش قیمت ترقى مىکرد، معامله را به هم نمىزدم. اما خیلى از همکاران این کار را مىکنند یا از کیفیت مىزنند تا ضرر نکنند. نیویورک به خاطر همین 3 اصل در دستان من بود. این رموز موفقیت من است. هر جاى دنیا زیره مىخواستند 48 ساعت بعد من بالاى سرشان بودم و بعد هم به خاطر کیفیت دیگر ما را رها نمىکردند. بیشترین معاملاتم با تلفن است، تلفنى مىفروشم و آن وقت به بچههایم که در این ساختمان خودم کار مىکنند مىگویم قراردادش را ببندند.
یک بار لسآنجلس بودم، نیمهشب و خوابآلود تاجرى از آلمان به من زنگ زد و 200 تن پسته خرید. خوابآلود بودم و فروختم. صبح بیدار شدم و دیدم قیمت پسته 50 هزار دلار فرق کرده است. اما نمىتوانستم پسته فروخته شده را ندهم. صبح به آلمان پرواز کردم و به دفترش رفتم و گفتم من به تو پسته فروختم و حالا مىخواهم پسته بخرم. 100 هزاردلار به او دادم و قرارداد تلفنى را کنسل کردم. یک هفته بعدش را در هامبورگ ماندم. دوباره سراغش رفتم و گفتم حالا آن پسته را باز مىفروشم و او با 200هزار دلار تفاوت همان بار پسته را از من خرید و علاوه بر این که ضررم را جبران کردم 100 هزار دلار هم سود کردم! این خوشقولى اصل تجارت است. براحتى مىتوانستم بگویم خواب بودم، فروختم. خب! قرارداد و امضایى که نداریم.
اما شهرت من در این است: فروختى مال اوست، خریدى مال توست. من در تجارت خارجى اصول خودم را دارم. قبل از هر ملاقات درباره ویژگىهاى آن شهر یا علاقهمندى مالى طرف تجارىام مطالعه مىکنم و واقعا عمیق مطالعه مىکنم و وقت مىگذارم و آنگاه این کاردر نتیجه ملاقات تجارىام تاثیر مىگذارد و خوب هم تاثیر مىگذارد. من از هیچ و صفر به همه چیز رسیدم و الان که به عقب نگاه مىکنم مىبینم تلاش، توکل به خدا، درستکارى و مطالعه به من کمک کرد موفقیت امروز را داشته باشم.
مفهوم بازرگانی بینالملل
در دهههای اخیر دنیا با شتاب به سمت همگرایی اقتصادی رفته است. به عبارت دیگر، اقتصاد جهانی شده است. این جملاتی است که مدام میشنویم؛ اما منظور از اقتصاد جهانی یا اقتصاد بینالمللی چیست. علاوه بر اقتصاد جهانی، کسبوکار بینالملل ، بازرگانی بینالملل و تجارت بینالملل دیگر کلیدواژگانی هستند که فعالان اقتصادی هر روز با آنها مواجه میشوند؛ اما بهراستی معنای این واژگان چیست؟ طبیعی است پیش از ورود به موضوع بازرگانی بینالملل باید درک صحیحی از آن داشت.
در بسیاری از موارد ممکن است این واژگان مشابه در نظر گرفته شوند. بهعبارتدیگر شاید بسیاری فکر کنند تفاوت چندانی بین این واژگان وجود ندارد و اینها صرفاً بازی با کلمات بهحساب میآید؛ اما واقعیت آن است باوجود اشتراکات این مفاهیم، تفاوتهای مهمی بین آنها وجود دارد. آشنایی با این مفاهیم و آگاهی نسبت به تفاوتهای آنها میتواند منجر به ایجاد یک تصویر کلان از موضوع بازرگانی بینالملل، که موضوع اصلی این کتاب است، در ذهن شود.
اقتصاد بینالملل بالاترین سطح در میان این مفاهیم را پوشش میدهد. در حقیقت اقتصاد جهانی چارچوبی است که کسبوکار بینالملل، بازرگانی بینالملل و تجارت بینالملل در درون آن تعریف میشوند. به همین ترتیب کسب و کار بینالملل، بازرگانی بینالملل و تجارت بینالملل نیز جزئی از سطح بالاتر خود هستند.
اقتصاد بینالملل چیست؟
منظور از اقتصاد بینالملل، در نظر گرفتن جنبههایی چون عرضهوتقاضای بینالملل، پولومالیه بینالملل، مالیاتهای بینالملل و . است. برای مثال در اقتصاد بینالمللی، اگر دولت هندوستان تصمیم بگیرد تا پزشک بیشتری تربیت کند، باید توقع داشت عرضه پزشک در انگلستان افزایش یابد، چراکه احتمالاً بخشی از پزشکان هندوستان اقدام به مهاجرت به انگلستان مینمایند. یا اگر دولت امریکا هزینههای دولتی را افزایش دهد تا اشتغال افزایش یابد، بهاحتمال بسیار زیاد سطح اشتغال در کانادا نیز افزایش مییابد (کاوز و همکاران، 2006).
این وضعیت در ایران نیز صادق است، گران شدن بنزین در ایران بر قیمت بنزین در کشورهای اطراف تأثیر میگذارد و یا افزایش سطح تسهیلات در بانکهای ایرانی میتواند بر سرمایهگذاری در کشورهای اطراف اثر گذار باشد. همچنین افزایش تقاضا در یک کشور میتواند وضعیت عرضهوتقاضا در سایر کشورها را تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال افزایش تقاضای نفت در امریکا و کاهش ذخایر این کشور عرضهوتقاضا در سطح بینالملل را بر هم زده و قیمت را تحت تأثیر قرار میدهد.
پس میتوان ادعا نمود در اقتصاد بینالملل، تغییر در عرضهوتقاضای محصول، نیروی کار، تغییر سیاستهای پولیومالی و . در یک کشور میتواند بر اقتصاد سایر کشورها اثر بگذارد. همچنین با توجه به وجود توافقنامهها و اتحادیههای منطقهای و بینالمللی، نرخ مالیات در کشورهای مختلف میتواند بر سیاستهای سایر کشورها تأثیرگذار باشد. برای مثال برخی از کشورها توافقنامههای مالیاتی دارند که فقط مابهالتفاوت مالیات دو کشور را از کالاهای وارداتی اخذ نمایند. درواقع این توافقنامهها مانع محاسبه مضاعف مالیات در کالاهای وارداتی میشود. برای مثال اگر دولت امریکا نرخ 30 درصد مالیات را برای محصولات وارداتی در نظر گرفته باشد و دولت مکزیک برای محصول تولیدی 20 درصد مالیات اخذ کند، از محصول صادراتی مکزیک به امریکا فقط 10 درصد مالیات اخذ خواهد شد. این توافقنامهها کمک میکند تا رقابتپذیری محصول وارداتی از بین نرود. طبیعی است در این شرایط کشورها به سمت یکسانسازی نرخ مالیات سوق پیدا میکنند تا مالیات محصولات تولیدشده در کشور خود را، در کشور خود نگاه دارند. به هر ترتیب در اقتصاد بینالملل، حتی سیاستهای داخلی مانند نرخ مالیات بهشدت تحت تأثیر عملکرد سایر کشورها قرار دارد.
همانگونه که از مثالهای فوق برمیآید، اقتصاد بینالمللی تحت تأثیر عملکرد دولتها و ملتها قرار دارد. بهعبارت دیگر سطح تحلیل در مفهوم اقتصاد بینالملل در امور کلان است. هرچند به طور طبیعی سطح خرد از آن تاثیر میپذیرد. اگر قصد ورود به سطح خرد را در اقتصاد بینالملل داشته باشیم باید به سطح کسب و کارها و افراد ورود کرد.
تجارت بینالملل
در پایینترین سطح یا به عبارت بهتر در خردترین سطح اقتصاد بینالملل، تجارت یا دادوستد بینالمللی قرار دارد. بسیاری از نظریههای کلاسیک اقتصاددانان به تجارت بینالملل مربوط است. در تجارت یا دادوستد، سادهترین فرآیند معامله بین دو تاجر از دو کشور متفاوت رخ میدهد. در تجارت تمرکز تنها بر معامله است و طرفین تعهدی در خصوص زمینههای لازم برای شکلگیری یک معامله مطمئن و سودآور ندارند.
درواقع در تجارت یا دادوستد، صرفاً خریدوفروش یک محصول مورد توجه است و بهمحض وقوع معامله، تجارت پایان مییابد. درگذشته وقتی تاجری به دیگر کشورها میرفت، همچون یک تاجر داخلی باید به تجار موردنظر مراجعه مینمود و در ازای پرداخت هزینهای، اقدام به خرید کالایی مینمود. پس از خرید نیز خود باید وسیلهای برای انتقال محصول تهیه و کالا را به محل فروش میرساند. در این فرآیند چیزی تحت عنوان بیمه، روشهای پرداخت، شرکتهای حملونقل و حتی قوانین دولتی و گمرکی چندان مطرح نبود.
اما گسترش تجارت موجب شد تا بهمرور تجار به فکر گسترش فعالیتها و تسهیل کار نمایند. این موضوع منجر به شکلگیری بازرگانی بینالملل شد. بازرگانی بینالملل گسترهای فراتر از تجارت را پوشش میدهد.
بازرگانی بینالملل چیست؟
در زبان فارسی بازرگانی بینالملل شاید پرکاربردترین اصطلاح در بین اصطلاحات مورد اشاره در این فصل است. این اصطلاح در بسیاری از موارد به غلط به جای سایر مفاهیم استفاده میشود؛ اما معنای درست بازرگانی بینالملل از نظر فنی چیست؟ بازرگانی بینالملل همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر مفهومی گستردهتر از تجارت بینالملل است. به این معنی که علاوه بر دادوستد بینالملل، حوزههای دیگری نیز در این مفهم میگنجد.
موضوعات مهم در بازرگانی بین الملل
دادوستد بینالملل
بیمه بینالملل
حملونقل بینالملل
روشهای پرداخت در بازرگانی بینالملل
بازاریابی بینالملل
قوانین گمرکی
مذاکرات و مکاتبات در بازرگانی بینالملل
اسناد مربوط به بازرگانی بینالملل
قرارداد خریدوفروش بینالملل
همانگونه که از موارد مطرح شده بر میآید، بازرگانی بینالملل علاوه بر دادوستد به جنبههای دیگری نیز توجه دارد. درواقع بازرگانی بینالملل یک فرآیند است که دادوستد یک جزء آن است. همانگونه که از نام بازرگانی بینالملل بر میآید، در این مفهوم تمرکز بیشتر بر جنبههای بازرگانی است، اما یک کسبوکار علاوه بر جنبههای بازرگانی وجوه دیگری نیز دارد که در کسبوکار بینالملل خود را نشان میدهد.
کسب و کار بینالملل چیست؟
هرچند مفهوم بازرگانی بینالملل، مفهومی جامعتر نسبت به تجارت بینالملل دارد، لکن بسیاری از جنبههای کسبوکار بینالملل را پوشش نمیدهد. کسبوکار بینالملل جامعترین مفهوم در سطح خرد است که در دل اقتصاد بینالملل تعریف میشود.
اساساً هر کسبوکار دارای 4 جنبه کلیدی شامل مالی، منابع انسانی، C است. در کسبوکار بینالملل این 4 جنبه بینالمللی میشوند. بهعبارتدیگر در کسبوکار بینالملل، فقط بخش بازرگانی بینالمللی نیست. بلکه منابع انسانی، تولید و مدیریت مالی نیز جنبه بینالمللی میگیرند.
قبلاً در مورد جنبههای بازرگانی بینالملل توضیحات لازم ارائه شد. در ادامه سه بخش دیگر مربوط به کسبوکار بینالملل تشریح میشود:
- مدیریت مالی بینالملل:
در حال حاضر شرایط لازم برای مدیریت مالی بینالملل در اقتصاد جهانی فراهم است. کسبوکارها میتوانند به شیوههای مختلف اقدام به تأمین مالی برنامههای خود از طریق بانکهای بینالملل و حتی ارائه سهام خود در بورس سایر کشورها نمایند. یکی از دلایل به همپیوستگی اقتصاد کشورها، در هم تنیدگی شدید بازارهای مالی در جهان است. مؤسسات پولی و مالی در جهان امروز برای استفاده بهینه از منابع موجودشان اقدام به تأمین منابع مالی برای شرکتهای بینالمللی و حتی سایر نهادهای مالی مینمایند. کسبوکارهای بینالمللی با استفاده از نهادهای مالی در کشورهای مختلف جهان، اقدام به تأمین مالی طرحهای خود به کارآمدترین شیوه مینمایند. این شرکتها حتی در موضوعاتی چون مالیات نیز قوانین بینالمللی و تفاهمنامههای مالیاتی بین کشورها را در نظر میگیرند تا مالیات پرداختی در حالت بهینه قرار بگیرد.
موضوع دیگر در مدیریت مالی بینالملل، مدیریت ریسک نرخ ارزها است. کسبوکارهای بینالملل با ارزهای متنوعی کار میکنند، و نرخ تبدیل این ارزها میتواند بر عملکرد مالی و سودآوری آنها تأثیر زیادی بگذارد. به همین دلیل کسبوکارهای بینالملل تمرکز بالایی بر نرخ تبدیل ارزها دارند. این کسبوکارها اگر بتوانند سبد منابع ارزی خود را به شیوهای درست مدیریت کنند نهتنها از تغییر نرخ تبدیل ارزها زیان نمیبینند، حتی میتوانند سود نیز کسب کنند.
- تولید بینالملل:
کسبوکارهای بینالمللی زنجیره تأمین و تولید بینالمللی دارند. این شیوه تولید کمک میکند تا بهترین مواد اولیه به مناسبترین قیمت برای تولیدات مورداستفاده قرار گیرد. این شرکتها ممکن است شبکهای از تولید را در کشورهای مختلف ایجاد نمایند. نزدیکی به منابع اولیه، دسترسی به نیروی کار ارزان، دسترسی به بازارهای هدف، استفاده از قوانین تجاری و اقتصادی منطقهای و بین کشورها، و . مزایایی هستند که در تولید بینالملل نهفته است و کسبوکارها برای بهرهبرداری از آنها اقدام به تولید بینالملل مینمایند.
- منابعانسانی بینالملل:
جنبه دیگر کسبوکار بینالملل، منابعانسانی آن است. این کسبوکارها مجموعهای از کارکنان با ملیتها، فرهنگها، زبان و شرایط مختلف را در استخدام خود دارند. قوانین کار مربوط به هر بخش از کسبوکارهای بینالملل میتواند متفاوت یا همسان باشد. بهطور طبیعی مدیریت منابعانسانی در این شرکتها دارای پیچیدگی بیشتری است.
کسبوکارهای بینالملل علاوه بر اینکه ممکن است نمایندگیهای متعددی در کشورهای مختلف داشته باشند و بهتبع آن اقدام به استخدام کارکنانی از همان ملیت نمایند، برای افزایش کارایی و بهرهوری اقدام به استخدام مدیران و متخصصان بینالمللی نیز میکنند. این شرکتها حتی از متخصصان شکار کارکنان و مدیران مستعد استفاده مینمایند تا نیروی انسانی مستعد را یافته و آنها را به استخدام خود درآورند.
نکتهای ظریف در مفهوم کسبوکار بینالملل وجود دارد که باید به آن توجه داشت. در بسیاری از موارد مفهوم بینالملل با جهانی یکسان در نظر گرفته میشود؛ اما مفهوم جهانی سطحی وسیعتر را پوشش میدهد. کسبوکار بینالملل طبق تعریف، کسبوکاری است که در چندین کشور و منطقه فعال است، اما کسبوکار جهانی فعالیتی به گستردگی کل جهان دارد. اساساً کسبوکارهای جهانی بسیار محدود هستند. برای مثال شرکتهایی چون کوکاکولا، سامسونگ، مایکروسافت و گوگل شرکتهایی جهانی هستند که تقریباً در تمامی دنیا محصولات و خدماتشان ارائه میگردد؛ اما شرکتی که محصولش در 50 کشور ارائه میشود را نمیتوان شرکتی جهانی دانست بلکه باید آن را کسب و کار بین المللی خواند.
ورشکستگی به تقصیر و مجازات آن
ورشکستگی به تقصیر یکی از انواع ورشکستگی است که در قانون تجارت از آن نام برده شده و اصولا در مواردی است که تاجر امور خود را بر طبق اصول تجاری انجام نداده و برخی از تخلفات یا تقصیر های مذکور در قانون را انجام داده است. نکته ی مهم در خصوص این نوع از ورشکستگی این است که ورشکستگی به تقصیر جرم محسوب می شود و مجازات کیفری در پی دارد و ما در این مقاله از دادواره قصد بررسی مفهوم ورشکستگی به تقصیر و موارد قانونی آن را داریم.
پیشنهاد میکنیم قبل از خواندن ادامه مطلب مطالعه کنید : جلب متهم و بازجویی از او چگونه صورت می گیرد؟
دسترسی آسان به سرفصل ها
ورشکستگی به تقصیر:
مطابق ماده ی ۵۴۱ قانون تجارت در چهار مورد اگر وقوع تخلف برای دادگاه محرز شود، حکم به مجازات تاجر ورشکسته به دلیل ارتکاب جرم تقصیر در امر ورشکستگی داده می شود:
۱- در صورتی که ثابت شود مخارج شخصی یا خانوادگی تاجر قبل از توقف و در ایام عادی به نسبت درآمدش فوق العاده و زیاد بوده است.
۲- در صورتی که ثابت شود تاجر نسبت به سرمایه ی خود، مبالغ زیادی را صرف معاملات موهوم کرده است. یعنی سرمایه ی خود را در فعالیت هایی به کار برده که نتیجه ی آن معلوم نبوده یا سوددهی آن کاملا متکی به بخت و اقبال و منوط به اتفاق محض می باشد.
۳- تاجر دارای مشکل مالی با اقداماتی ورشکستگی خود را به تاخیر انداخته باشد. مثل اینکه با خرید بالاتر یا فروش پایین تر از مظنه ی روز، معاملاتی را انجام دهد.
۴- اگر پس از تاریخ توقف طلبکاری را بر طلبکار دیگر ترجیح داده باشد و طلب او را پرداخته باشد. این ترجیح غیرمنطقی نوعی اضرار به سایر طلبکاران محسوب می شود و بر خلاف اصل تساوی طلبکاران است.
علاوه بر این در ماده ی ۵۴۲ قانون تجارت نیزمواردی بیان شده است که ممکن است دادگاه حکم به ورشکستگی تاجر دهد اما اگر متوجه عذر موجهی از سوی تاجر شودکه بیانگر فقدان سوءنیت او در ارتکاب تخلفات موضوع این ماده باشد، حکم به برائت او می دهد. به موجب این ماده:« در موارد ذیل هر تاجر ورشکسته ممکن است ورشکسته به تقصیر اعلان شود:
۱) اگر به حساب دیگری و بدون آنکه در مقابل عوضی دریافت نماید تعهداتی کرده باشد که نظر به وضعیت مالی او در حین انجام آنها آن تعهدات فوقالعاده باشد.
۲) اگر عملیات تجارتی او متوقف شده و مطابق ماده ۴۱۳ این قانون رفتار نکرده باشد. ( در صورتی که تاجر ظرف سه روز از توقف، ورشکستگی خود را به دادگاه اعلام نکرده باشد.)
۳) اگر از تاریخ اجرای قانون تجارت مصوب ۲۵ دلو ۱۳۰۳ و ۱۲ فروردین و ۱۲ خرداد ۱۳۰۴ دفتر نداشته یا دفاتر او ناقص یا بیترتیب بوده یا درصورت دارایی وضعیت حقوقی خود را اعم از قروض و مطالبات به طور صحیح معین نکرده باشد (مشروط بر اینکه در این موارد مرتکب تقلبی نشده باشد.)
مجازات جرم ورشکستگی به تقصیر:
به موجب ماده ی ۶۷۱ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) :« مجازات ورشکسته به تقصیر از شش ماه تا دو سال حبس است.»
جمع بندی :
در این مقاله سعی کردیم به طور کامل درمورد جرم ورشکستگی به تقصیر و مجازات جرم ورشکستگی به تقصیر را توضیح دهیم ، در این مورد اگر مسئله ای و یا مشکلی دارید میتوانید با استفاده از مشاوره حقوقی تلفنی و مشاوره حقوقی آنلاین دادواره با کارشناسان ما در ارتباط باشید.
قوانین ورشکستگی
اگر تاجر باشید یعنی شغل شما معاملات تجاری باشد، حتما تاکنون با فرد ورشکسته یا ورشکستگی برخورد داشتهاید، امّا چیزی که شاید از آن اطلاع نداشته باشید این است که در قوانین ورشکستگی تعاریف و انواعی برای آن ذکر شده و مقرراتی برای اعلام آن وجود دارد که در این مطلب آنها را با هم بررسی خواهیم کرد.
تعریف ورشکستگی
طبق ماده ۴۱۲ قانون تجارت، متوقف شدن فعالیت تاجر و ناتوانی او در انجام تعهدات و پرداخت بدهیها، ورشکستگی نام دارد؛ در واقع به دلیل نبود سرمایه، نوسانات همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر بازار، توجه نکردن به رقابت و… ممکن است تاجر از پرداخت تعهدات خود ناتوان بماند که در این صورت ورشکسته شده است.
گفتنی است که ورشکستگی مختص شرکتهای تجاری و تاجران است، وقتی افراد عادی از پرداخت دیون خود ناتوان میمانند در قانون به آنها معسر گفته میشود.
انواع ورشکستگی
بر اساس قانون تجارت، ورشکستگی به سه دسته کلی تقسیم میشود که در ادامه هر یک را برای شما توضیح میدهیم:
ورشکستگی عادی
گاهی نوسانات پیشبینی نشده بازار یا تحریمهای اقتصادی و مسائلی از این قبیل، باعث میشوند که تاجر دیگر توان پرداخت بدهیها و انجام تعهدات را نداشته باشد و خود او و عملکردش هیچ نقشی در این امر نداشته است که به این حالت ورشکستگی عادی میگویند.
ورشکستگی به تقصیر
نوعی دیگر از ورشکستگی وجود دارد که خود به دو نوع تقسیم میشود: اجباری و اختیاری.
ورشکستگی به تقصیر (اجباری):
ماده ۵۴۱ قانون تجارت میگوید در موارد زیر تاجر ورشکسته به تقصیر است:
- اگر مخارج خانودگی و شخصی تاجر در روزهای پیش از ورشکستگی، بیش از درآمد او بوده باشد.
- تاجر معاملات غیرمتعارف کرد باشد، یعنی سرمایه خود را صرف معاملاتی کرده که سوددهی در آنها مشروط به امر خاصی باشد یا نتیجه آن موهوم باشد.
- اگر برای به تأخیر انداختن ورشکستگی معاملهای برخلاف مصلحت خود کرده یا خریدی گرانتر و فروشی ارزانتر از قیمت متعارف کرده باشد.
- یا یکی از طلبکاران را پس از توقف فعالیت، بر دیگران ترجیح داده باشد و طلب او را داده باشد.
ورشکستگی به تقصیر (اختیاری):
بر اساس ماده ۵۴۲ قانون تجارت، تاجر ممکن است ورشکستگی به تقصیر شناخته شود:
- تعهد کردن به حساب شخص دیگر بدون دریافت عوض، در حالی که از توان مالی او خارج باشد یا معامله غیر متعارفی به نفع دیگری بکند.
- اگر در صورت ورشکستگی و توقف فعالیت، مراتب را با تسلیم مدارک و صورتحسابها تا حداکثر سه روز به دادگاه اعلام نکرده باشد.
- دفاتر و مدارک تجاری ناقص و بدون ترتیب باشد یا اصلا این مدارک موجود نباشند یا بدهیها و مطالبات به صورت دقیق درج نشده باشند.
باید بدانید که اعلام ورشکستگی به تقصیر توسط دادگاه مشروط بر این است که تاجر در موارد بالا تقلب نکرده باشد.
ورشکستگی با تقلب
مطابق با آنچه در ماده ۵۴۹ قانون تجارت ذکر شده، اگر تاجر دفاتر خود را مفقود کرده باشد، بخشی از اموال خود را مخفی کند یا با استفاده از معاملات صوری از بین ببرد و در نهایت اگر تاجر خود را به بدهیهای غیرواقعی مقروض جلوه دهد، از نظر دادگاه ورشکسته با تقلب محسوب میشود و بر اساس قانون مجازات خواهد شد.
اعلان ورشکستگی
طبق ماده ۴۱۳ قانون تجارت، تاجر ورشکسته باید حداکثر سه روز پس از ناتوانی در انجام تعهدات، با در دست دادشتن دفاتر تجاری و صورتحسابها به محکمه مراجعه و اعلان ورشکستگی کند. باید بدانید که تاجر باید لیست تمام اموال خود را علاوه بر صورت بدهیها و طلبها به دادگاه تسلیم کند و باید بدانید که معمولا دادگاه تا معلوم شدن وضعیت، اموال را مهر و موم خواهد کرد.
مدیر تصفیه
دادگاه پس از مراجعه تاجر، هنگام صدور حکم ورشکستگی یا حداکثر پنج روز پس از آن، شخصی را به عنوان مدیر تصفیه مشخص میکند که انجام امور مالی تاجر ورشکسته را بر عهده خواهد داشت. گفتنی است که مدیر تصفیه میتواند وسایل ضروری و مایحتاج زندگی تاجر، اشیایی که ممکن است نزول قیمت پیدا کنند و ضایع شوند و اشیایی که برای به راه انداختن سرمایه تاجر لازم هستند را از توقیف خارج کند.
طبق قانون مدیر تصفیه صورت تمام داراییها را در دو نسخه تهیه کرده و یکی را به دادگاه تسلیم میکند و ظرف پانزده روز باید خلاصهای از وضعیت ورشکستگی را تهیه و به عضو ناظر بدهد؛ سپس تمام دارایی به مدیر تصفیه تسلیم میشود و او با نظارت عضو ناظر به فروش اموال و وصول طلبها برای پرداخت بدهیها اقدام میکند.
سخن پایانی
هر چند شاید دور از ذهن باشد امّا برای هر فعال اقتصادی، اطلاع از قوانین ورشکستگی لازم است و همیشه باید از افراد مطلع به قانون مانند مشاورین حقوقی ترازو برای انجام این امور کمک گرفت.
انواع شرکت های تجاری
مطابق ماده 20 قانون تجارت شرکت های تجاری بر هفت قسم است:
- شرکت سهامی
- شرکت با مسئولیت محدود
- شرکت تضامنی
- شرکت مختلط غیر سهامی
- شرکت مختلط سهامی
- شرکت نسبی
- شرکت تعاونی تولید و مصرف
توجه کنید:
1. شرکت های سهامی ابتدا مشمول مواد 21 تا 93 قانون تجارت بودند اما بعد از تصویب « لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت» در اسفند ماه 1347 مواد مربوط به شرکت های سهامی نسخ و لایحه قانونی مزبور با 300 ماده جایگزین آن ها شد.
2. شرکت های تعاونی نیز ابتدا مشمول مواد 190 تا 194 قانون تجارت بوده اند اما اکنون با تصویب قانون شرکت های تعاونی ( مصوب 1350) و قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران ( مصوب 1370) این قوانین ملاک عمل می باشند.
3. سایر شرکت ها ( با مسئولیت محدود، تضامنی، مختلط سهامی، مختلط غیر سهامی و نسبی) همچنان مشمول قانون تجارت مصوب 1311 قرار دارند.
4. به موجب ماده 2 لایحه اصلاح قسمتی از قانون تجارت، شرکت های سهامی در هر حال تجاری محسوب می شوند حتی اگر موضوع آن ها امور تجارتی نباشد، به عبارتی شکل این شرکت ملاک تجاری تلقی شدن آن است نه موضوع آن.
5. شرکت تعاونی تنها در صورتی تجاری محسوب می شود که موضوع آن امور تجاری باشد زیرا این شرکت می تواند هم در امور تجاری و هم در امور غیر تجاری تاسیس شود.
6. سایر شرکت ها فقط برای امور تجاری قابل تشکیل هستند و بر اساس موضوع خود تجاری تلقی می شوند.
شرکت های سهامی
تعریف
قانون تجارت شرکت سهامی را اینگونه تعریف می کند: « شرکتی که سرمایه آن به سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی سهام آن هاست.»
ویژگی اصلی شرکت سهامی
در تعریف شرکت سهامی دو ویژگی و خصوصیت اصلی این شرکت ذکر شده است.همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر
نخست : تقسیم سرمایه به تعدادی سهام
به عنوان مثال اگر شرکت سهامی با سرمایه 10/000/000 ریال تاسیس شده باشد ممکن است ارزش هر سهم برابر با 1000 ریال تعیین و در نتیجه کل سرمایه اولیه شرکت به 10/000 سهم 1000 ریالی تقسیم گردد.
بیشتر بدانید:
منظور از سهم مطابق ماده 24 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت: « سهم قسمتی است از سرمایه شرکت سهامی که مشخص میزان مشارکت، تعهدات و منافع صاحب آن در شرکت سهامی می باشد.»
به عبارتی سهام، بیانگر میزان نقش سهامدار در تصمیمات، منافع و اموال شرکت است زیرا:
- حق رای در شرکت های سهامی اصولاً بر اساس تعداد سهم هر سهامدار تعیین می گردد.
- سود قابل تقسیم شرکت نیز بر تعداد کل سهام تقسیم می شود و به ازای همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر هر سهم، سود مقرر به سهامدار مربوطه پرداخت می گردد.
- میزان تعهد هر سهامدار در برابر شرکت نیز بر اساس ارزش اسمی سهام او تعیین می شود.
به طور مثال اگر شخصی صاحب 50 سهم 1000 ریالی باشد باید مجموعاً 50/000 ریال به عنوان آورده خود به شرکت تسلیم یا تادیه نماید و اگر کمتر از این مقدار پرداخته باشد از وی مطالبه می گردد و در هر حال بیش از تادیه و تسلیم آورده خود، تعهدی در برابر شرکت یا طلبکاران شرکت ندارد.
دوم: محدود بودن مسئولیت سهامدار
مسئولیت هر سهامدار محدود به مبلغ اسمی سرمایه اوست و بیش از آن تعهد یا مسئولیتی ندارد.
بر این اساس شرکت سهامی مصداقی از شرکت های سرمایه است، یعنی شرکت هایی که فقط سرمایه مورد توجه است نه شخص سرمایه گذار ( شرکت سرمایه در برابر شرکت شخص است.) و شرکا فقط تا میزان سرمایه ای که به شرکت آورده اند مسئول اند.
انواع شرکت های سهامی
شرکت سهامی از حیث چگونگی تامین سرمایه بر دو نوع است.
نخست: شرکت سهامی خاص
شرک سهامی خاصی شرکت سهامی است که تمام سرمایه مورد نیاز شرکت هنگام تاسیس توسط موسسین تأمین می شود.
دوم: شرکت سهامی عام
شرکت سهامی عام شرکت سهامی است که موسسین توان یا تمایل به تأمین فقط بخشی از سرمایه را داشته و مابقی سرمایه لازم برای تاسیس و فعالیت شرکت را از اشخاص داوطلب در قالب فرایندی که پذیره نویسی نامیده می شود جمع آوری می نمایند.
شرکت با مسئولیت محدود
تعر یف
مطابق ماده 94 قانون تجارت: « شرکت با مسئولیت محدود شرکتی است که بین دو یا چند نفر برای امور تجاری تشکیل شده و هر یک از شرکاء بدون اینکه سرمایه به سهام یا قطعات سهام تقسیم شده باشد فقط تا میزان سرمایه خود در شرکت مسئول قروض و تعهدات شرکت هستند.»
ویژگی اصلی شرکت با مسئولیت محدود
ویژگی ها و خصوصیت های شرکت با مسئولیت محدود با توجه به تعریف قانون از این شرکت به شرح زیر است:
1. حداقل تعداد شرکاء برای تشکیل شرکت با مسئولیت محدود، دو شریک می باشد.
2. کلمه « نفر» در ماده هم شامل اشخاص حقیقی و هم شامل اشخاص حقوقی می شود.
بیشتر بدانید:
کلمه « نفر» به عنوان حالت غالب و من باب تمثیل گفته شده است، مطابق ماده 588 قانون تجارت: « شخص حقوقی می تواند دارای کلیه حقوق و تکالیفی شود که قانون برای افراد قائل است، مگر حقوق و وظائفی که بالطبیعه فقط انسان ممکن است دارای آن باشد مانند حقوق و وظایف ابوت ( پدری)، بنوت ( فرزندی) و امثال ذلک.» در نتیجه: در تمام مواردی که حق یا تکلیفی مدنی در قوانین به « فرد» یا « نفر» منتسب شده است، آن حق یا تکلیف شامل اشخاص حقوقی نیز خواهد بود، مگر آنچه که طبیعتاً و ذاتاً مختص انسان ها است و در مورد اشخاص حقوقی بی معنی تلقی شود مثل وصیت کردن. بنابراین شرکاء شرکت با مسئولیت محدود ممکن است شخص حقیقی یا حقوقی ( اعم از تاجر و غیر تاجر) باشند ولی قاعدتاً اشخاص حقوقی برای پیوستن به شرکت با مسئولیت محدود باید مفاد اساسنامه خود را رعایت کنند.
3. شرکت با مسئولیت محدود فقط برای امور تجاری قابل تشکیل است و به اعتبار موضوع خود تجاری محسوب می شود.
4. در شرکت با مسئولیت محدود، سرمایه شرکت به سهام یا قطعات سهام تقسیم نمی شود.
5. منظور قانون از عبارت « فقط تا میزان سرمایه خود در شرکت، مسئول قروض و تعهدات شرکت است.» این است که:
اگر شرکت تصفیه شود و امول شرکت کافی برای تأدیه همه دیون شرکت نباشد و شریک سهم خود از سرمایه مقرر در اساسنامه را قبلاً تأمین و تسلیم شرکت کرده باشد آنگاه شرکت مزبور هیچ مسئولیتی در قبال دیون تصفیه نشده شرکت نخواهد داشت.
شرکت تضامنی
تعریف
مطابق ماده ۱۱۶ قانون تجارت: « شرکت تضامنی شرکتی است که در تحت اسم مخصوصی برای امور تجاری بین دو یا چند نفر با مسئولیت تضامنی تشکیل میشود اگر دارایی شرکت برای تادیه تمام قروض کافی نباشد هر یک از شرکا مسئول پرداخت تمام قروض شرکت است.»
هر قراری که بین شرکا بر خلاف این ترتیب داده شده باشد در مقابل اشخاص ثالث معتبر نخواهد بود.
ویژگی اصلی شرکت تضامنی
ویژگی و خصوصیت شرکت تضامنی با توجه به تعریف قانون از این شرکت به شرح زیر است:
1. حداقل تعداد شرکا برای تشکیل شرکت تضامنی دو شریک می باشد.
2. با توجه به ماده ۵۸۸ قانون تجارت واژه « نفر» شامل شخص حقوقی نیز می شود.
3. شرکت تضامنی فقط در امور تجاری قابل تشکیل است و به اعتبار موضوع خود تاجر محسوب میشود.
4. مراد از مسئولیت تضامنی این است که: اگر شرکت تصفیه شود و اموال شرکت کافی برای تأدیه همه دیون شرکت نباشد آنگاه هر یک از شرکا بدون توجه به اینکه چه میزان سهم الشرکه در شرکت داشته است مسئول پرداخت تمام دیون شرکت در مقابل اشخاص ثالث است.
5. تضامنی بودن مسئولیت شرکا در برابر اشخاص ثالث در شرکت های تضامنی حکمی آمره است و اگر شرکا بر خلاف این امر توافق کنند توافق مزبور تنها بین آن ها معتبر است و در برابر اشخاص ثالث اعتبار ندارد.
6. مسئولیت نهایی بین شرکا به نسبت سرمایه آنها تقسیم خواهد شد. بنابراین:
اگر ده شریک هر یک ۱۰ درصد از سرمایه شرکت را تامین نموده باشند و اشخاص ثالث (طلبکاران) مطالبات باقی مانده خود را تماماً از یکی از شرکا وصول و دریافت کنند، شریکی که مطالبات طلبکاران را پرداخته است حق دارد به هر یک از شرکای خود بابت ۱۰ درصد از کل دیونی که توسط او پرداخت شده رجوع کند.
در مثالی دیگر هرگاه سه شریک به ترتیب با میزان ۲۰%، ۴۵% و ۳۵% در سرمایه شرکت نقش داشته باشند و دیون باقی مانده شرکت توسط شریکی که ۲۰% سرمایه را دارد پرداخت شده باشد او میتواند از شرکای دیگر خود به ترتیب ۴۵% و 6۳۵% وجوه پرداختی خود را مطالبه نماید.
7. آنچه در بالا گفته شد جزو احکام آمره قانون نیست و اصطلاحاً جزو احکام یا قواعد تکمیلی و تفسیری تلقی می شود یعنی می توان خلاف آن شرط کرد. صراحت قسمت اخیر ماده ۱۲۴ قانون تجارت و مفهوم مخالف قسمت اخیر ماده ۱۱۶ قانون تجارت موید این امکان است.
8. مسئولیت تضامنی شرکای شرکت تضامنی هنگامی است که شرکت تضامنی منحل شده باشد و در جریان تصفیه باشد یا تصفیه آن خاتمه یافته باشد. ماده ۱۲۴ قانون تجارت بیان کننده این شرط یعنی ضرورت انحلال شرکت است. بنابراین:
در هیچ موردی مادامی که شرکت منحل نشده است طرح دعوا علیه شرکا در خصوص دیون شرکت وجاهت ندارد. در نتیجه:
اولاً: اگر شرکت تضامنی اعلام انحلال کرده و عملیات تصفیه آن در جریان است، طلبکاران شرکت اسناد و مدارک مطالبات خود را به مدیر تصفیه تسلیم نموده و طلب خود را مطالبه میکنند و به محض اینکه به صورت مستند معلوم شود اموال شرکت کافی برای تهیه تمام مطالبات نیست میتوانند علیه شرکای شرکت بابت باقی مانده طلب خود یعنی برای آن بخش از طلب خود که اموال شرکت را نمیدهد به طور تضامنی طرح دعوا نماید.
ثانیاً: اگر شرکت تضامنی اعلام انحلال نموده است طلبکار باید طلب خود را از شرکت مطالبه نماید چنانچه شرکت متوقف از تأدیه دین خود باشد طلبکار می تواند دادخواست ورشکستگی شرکت را تقدیم دادگاه کند. چنانچه دادگاه خواسته را وارد تشخیص داد حکم به ورشکستگی شرکت میدهد که موجب انحلال آن است و در این مرحله شرط فوق الذکر یعنی «انحلال شرکت تضامنی» محقق شده و می توان علیه شرکا نیز طرح دعوا نمود.
ثالثاً: هرگاه شرکت تضامنی منحل شده و عملیات تصفیه خاتمه یافته باشد و دینی از دیون شرکت باقی مانده باشد در این مرحله نیز میتواند دعوای مطالبه طلب علیه شرکا مطرح نمود.
9. با توجه به استقلال و جدایی شخصیت حقوقی شرکت از شرکا:
اول: اگر الف به شرکت بدهکار باشد و در عین حال از یکی از شرکا همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر طلبکار باشد شخص مذکور نمیتواند در مقابل شرکت که طلب خود را از او مطالبه می نماید به تهاتر استناد کند یعنی نمی تواند بگوید بدهی من به شرکت با طلب من از شریک شرکت به صورت متقابل ساقط شدهاند.
دوم: در مثال فوق هرگاه شخص الف به شرکت مراجعه نموده و طلب خود را از او مطالبه کند، شریک نمیتواند مدعی شود که بین طلب الف از او و بدهی الف به شرکت تهاتر رخ داده.
سوم: هرگاه شخص الف از شرکت طلبکار و به یکی از شرکا بدهکار باشد، در صورت مراجعه شریک به شخص الف و مطالبه طلب خود از او، شخص مزبور (الف) نمیتواند مدعی شود که بین بدهی او به شریک و طلبه او از شرکت تهاتر رخ داده است. مفهوم مخالف قسمت اخیر ماده ۱۳۰ قانون تجارت بهروشنی مبین این امر است.
چهار: در مورد مطروحه در بند سوم هرگاه شرکت منحل شود و اموال آن کافی برای تادیه دیون نباشد و در نتیجه طلب شخص الف از شرکت به اصطلاح «لاوصول» مانده باشد بین طلب او از شرکت و بدهی وی به شریک تهاتر رخ میدهد، این حکم مفاد آخرین عبارت ماده ۱۳۰ قانون تجارت است.
دیدگاه شما