حقایق و دروغهای معاملهگری
نمایندگانی که از دوره قبلی مجلس هستند، دو برابر شدن معاش شان هنگام تشکیل کابینه حکومت را دروغ می دانند.
به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، صادقی زاده نیلی عضو مجلس نمایندگان امروز دوشنبه 1 قوس 95 در صحن علنی مجلس در خصوص اظهارات داکتر بشردوست مبنی بر دو برابر شدن معاش نمایندگان برای پذیرفتن نظر حکومت در دوره ریاست جمهوری آقای کرزی گفت: آقای بشردوست همیشه با تخریب دیگران برای خود شخصیت می تراشد.
نیلی افزود که معاش وکلا در هنگام تایید بودجه اضافه شده و نمایندگان این ادعا که در زمان رای اعتماد دادن به کابینه حکومت معاششان دو برابر شده را تحمل نمی کنند و باید جلوی تهمت های وی گرفته شود.
وی افزود که این شخص نصف عمر خود را در کمیسیون ها حاضر نیست و حتما یک نقض دارد که همیشه بیرق افغانستان را پیش رویش آویزان می کند.
این خبر را به اشتراک بگذارید
>>> زمانیکه راز وکلا افشا میشود بالای یکدیگر تهمت میبندند .
به نظر من این وکلا از مردم کشور نماینده گی نمی کنند و صرف آنها به بهانه های نایند ملت تقاضا ملییادر شدن را میخواهند و در قصه ملت اصلاً نیستند و از طرف دیگر اینها خلاف قانون اساسی به نسبت اینکه دوره کاری شان ختم است کار میکننددر افغانستان موجودیت ولسی جرگه و مشرانوجرگه ضروری نبوده منحل گردد.
بااحترام
ح.م.د
>>> از شما وکلا هر کاری برمی آید . تهمت هم اگر بشما باشدمردم می پذیرند . نزد ملت هیچ اعتباری به شما نمانده. همینکه غیر قانونی به چوکی پارلمان تکیه زده اید همه چیز را ثابت می کند.
>>> یک نقض دارد که همیشه بیرق افغانستان را پیش رویش آویزان می کند.خیلی نقص جدی است ، کمیشن اران باید ممانعت کنند
>>> آقای نیلی!
فکر میکنم بهتر است وقتی در مورد بشردوست حرف میزنی لااقل هفت بار . را با آب زمزم بشویی! معاش شما دزدها در اوایل دوره پانزدهم صرف در حدود شصت هزار افغانی بود و درهمانوقت در نتیجه تلاشها و زد و بندها معاش تان به دو لک و چهل هزار افغانی بالا رفت. صرف نظر از دزدیهای تان اکثریت شما از "جامعه بین المللی" و استخبارات و ارگ هم "معاش" میگیرید که خدا زهر و زقوم تان کند.
بگفته مردم اگر مرد هستی و وجدان داری
در همین جا بگو که همین حالا "رسما" چند افغانی معاش میگیری که چغل تانرا از آب بکشم.
>>> اینها وکیل مردم نیست وکیل غنی است
یاران ابوذر
>>> این وکلا هیچ دردی را برای ملت دوا نخواهند کرد همان بهتر که این شورا لغو شود و معاشات وکلای بی مسولیت در راه رفاه ملت خرچ شود .
افغان
>>> بشر دوست هيچ وقت بي خريطه فير و بي دليل صحبت نميكند . او نمايندهء واقعي مردم است. وقتي حقايق را بيان مينمايد بر كميشن كاران ، نا گوار ميافتد. وكلاي معامله گر را همه ميشناسند و ضرور نيست كسي از آنها دفاع كند. تأييد كانديدان، ترديد شان، استيضاح وزرا ، سلب صلاحيت و يا هم ابقاي آنها همه و همه بر اساس زد و بند ها و معاملات پيدا و پنهان اين كميشن كاران ، صورت ميگيرند.
فكر نكنم تعداد وكلاي پاك نهاد و حقيقت گويي مثل اقاي بشر دوست در قمارخانهء ملت* از تعداد انگشتان يك دست ؛ تجاوز بكند. آقاي نيلي كه در برابر سخنان بشردوست صاحب، اينقدر با عصبيت و غيرت جوشي ، واكنش نشان ميدهي از تو ميپرسم كه به چه عنواني بعد از ختم ميعاد كار ات در قمارخانه ملت ، باز هم از معاش و امتيازات يك وكيل استفاده ميكني؟ ايا اين همه امتيازات مادي و معنوي ، شرعاً و قانوناً بر تو حرام نيست؟
تا جاييكه اطلاع دارم بشر دوست و سياووش از يك سال به اينسو از پارلمان ، معاش و امتيازي نميگيرند.
من با بشر دوست ، هيچ گونه قرابت فاميلي، ارتباط قومي و حتي مذهبي ندارم ولي بشر دوست را مانند نور چشم خود ، عزيز ميدارم چون در گفتار و اعمال شان ، به جز صداقت و وطن دوستي؛ چيز ديگري نميبنم و چون خلاف منافع نا مشروع شخصي شما حرف ميزند طبعاً بايد عليه او تهمت ببنديد.
چون بر سر نوشت ملت ، قمار ميزنند اين عنوان بجاي خانه ملت ، زيبنده تر خواهد بود.
>>> نیلی زاده تو از کدام راستی ها گپ میزنی از قتل های دسته جمعی که توسط پدرت انجام شده و تمام مردم نیلی تا بحال انتظار امدن فرزندان شان را میکشد و تو سالانه با پول های معامله پدرت را سالگره میکنی تو کدام عاید یا منابع جز همین پول های معامله نداری بشر دوست دروغ نمیگوید بشر دوست ماستر در فاکلته است و تو ماستر در قتل و کشتار مردمی از حد خود نگذر تمام اسناد های قتل شما در خانه های مردم دایکندی موجود است تو هرگز بخود جرآت نده که در مورد بشر دوست قظاوت کنی
از کابل
>>> این ها بجای رفاه ملت آرامش خود و خیانت به ملت را ترجیح داده اند این ها به آن سویه نیست که کلمه را تحت عنوان رفاه ملت بدانند این ها از پدر و پدر کلان با خون مردم کلان شده و از هیچ نوع فریب و بدبختی کوتاهی نکرده اند و همین کار برای شان اعمال شده . این ها را هدایت کرده نمیتواند
کابل
>>> خدا زهر تان کند این معاش به شما حلال نیست
>>> آقای نیلی شما با کدام جرئت با کدام دلیل میگی بشردوست دروغ میگه اصلا شما لیاقت اینو ندارید کی اسم بشردوست به زبان بیاری الا لعنت الله علی الظالمین
ج ازایران
>>> بشر دوست شخصیت محبوبی که بدون پول واسطه ارتباطات خارجی مداحی و وطن فروشی وجاسوسی در انتخابات ریاست جمهوری بیش از چهار پنج فیصد آرا را از آن خود کرد واین آرا اکثرن از مناطق پشتو زبان بود لطف نموده سر از آخور بلند کنید بخود زحمت بدهید به سرک بر آید در بین اقشار مختلف مردم داخل شوید. واز مردم بپرسید که بشر دوست کیست ؟ من هیچ نسبتی قومی نژادی ومذهبی با جناب بشر دوست ندارم ومنافع مشترکی هم ندارم ولی میداننم تنها الماسی در خشانی در بین ذغال سنگ وسنگ وچوبی است که در یک مکان وطن فروشی و معامله گری جمع شده اند باید اعتراف کنید که بشر دوست زبان گویای آین ملت است فریاد بگولو خفته هزاران مستضعف وزجر کشیده مردمش است وپتکی بر فرق آشغال های بنام وکیل وسنا تور وزیر . رهبر امیر وووو اونماینده کابل نی بلکه نماینده نودوپنج فیصد مردم افغانستان است احساس همدردی ورنج مردم دررک رگ وجود بشر دوست تنیده شده ودر ظاهر آن انعکاس می نماید
خداوند اورا حفظ کند همراه با انگشت شماری از همفکرانش در دیره دزدان وچشم بد خواهانش کور
در دنیا وآخرت خوار و ذلیل گردند
چگونه فرصت معاملات سودده را از دست ندهیم؟
آیا تابهحال حسرت از دست رفتن معاملات برایتان پیشآمده؟ آیا پیشآمده که وارد معامله خوبی شده باشید اما به دلیل عدم اطمینان یا وسواس بیش از حد، زود از آن خارج شوید و پس از مدتی ببینید که آن معامله میتوانست سود بالایی برای شما به همراه داشته باشد؟ تا به حال چندبار چنین موارد مشابهی برای شما رخ داده است؟ چگونه میتوان از این وضعیت اجتناب کرد؟ چگونه میتوانیم فرصت معاملات سودده را از دست ندهیم و اجازه دهیم تا سود کامل از این معاملات کسب شود؟
حقیقتا دوری از این موارد گاهی غیرممکن است، اما اگر از تصمیمات معاملاتی خود احساس پشیمانی و ناامیدی دارید بهتر است به فکر چاره باشید!
شاید راهی برای کاهش این خطاها و درد روحی ناشی از آنها وجود داشته باشد. شاید بتوانید وارد آن معاملات بزرگی شوید که همیشه از آنها صحبت میکنید. شاید بتوانید این وضعیت روحی را درمان کرده و درنهایت آزاد شوید.
بسته به نگرش شما این مقاله میتواند برایتان خوب یا بد باشد. خوب از این جهت که این مقاله در یافتن علت مشکلات میتواند به شما کمک کند و به شما اعتماد به نفس دهد تا این مشکلات را اصلاح کنید و وارد معاملاتی شوید که تا به حال از آنها صرفنظر میکردید. در چنین شرایطی دیگر لازم نیست از جملات «میخواستم وارد آن معامله شوم اما …» یا «میخواستم آن معامله را نبندم اما …» استفاده کنید. بد هم از این جهت که خودتان باید این کار را انجام دهید، راه موفقیت به شما نشان داده میشود و این خود شما هستید که باید در آن قدم بگذارید.
پس اگر از درجا زدن خسته شدهاید و بهجایی نمیرسید، مسیر همین است، تنها کاری که باید انجام دهید این است که شروع کنید.
سوگیری به گذشته را درک کنید و از آن دوری کنید
انسان عادت دارد که برای تصمیمگیری در مورد آینده از گذشته کمک بگیرد و به دلایلی این رفتار مفید بوده و میتواند از تکرار اشتباهات جلوگیری کند. اگرچه این رفتار غریزی در گذر قرنها برای ما بسیار مفید بوده اما در معاملهگری معمولا علیه ما کار میکند. وقتی از گذشته درسی میگیریم باعث خوشبینی میشود، اما در محیطی که نتایج تصادفی زیاد است این رفتار میتواند سریعا منجر به بدبینی شود. با ذکر مثال این مطلب را بیشتر توضیح میدهیم.
ما تمایل داریم فکر کنیم که اتفاقات گذشته بر آینده تاثیر دارند که از قضا در اکثر موارد نیز اینچنین است، اما در معاملهگری برای هر مزیت معاملاتی، توزیعی تصادفی از برد و باخت وجود دارد. حتی اگر مزیت معاملاتی شما در ۸۰% موارد برنده باشد، بازهم حقایق و دروغهای معاملهگری به طور قطع نمیتوانید بگویید که معاملهای منجر به سود خواهد شد یا ضرر. حتی در یک نمونه بسیار کوچک از ۳ سیگنال سودده و ۲ سیگنال ضررده در یک بخش تصادفی از نمودار، معاملهگر ممکن است یکی از معاملات ضررده را انتخاب کند و از نظر ذهنی آشفته شود، همانند گوزنی که با نور چراغقوه خشکش میزند، و به دلیل سوگیری به گذشته از معامله سودده بعدی صرفنظر کند. به عبارت دیگر فرد در مواجهه با واقعیت بیش از حد تحت تاثیر گذشته یا نتایج معاملات قبلی قرار دارد، نتایجی که هیچ ارتباطی با نتیجه معامله بعد ندارد.
نمونهای از سوگیری به گذشته در عمل:
اکنون به ذکر یک مثال از حالت واقعی و نحوه تأثیرگذاری سوگیری به گذشته بر معاملات میپردازیم.
فرض کنیم شما یک تحلیلگر تکنیکال باشید و تنها مزیت معاملاتی شما در تحلیل تکنیکال استفاده از پین بارها (Pin Bars) در تایم فریم روزانه باشند، در این صورت میتوانید در نمودار زیر بر اساس دو سیگنال با نامهای Winning Pin Bars وارد بازار شوید. این پین بارها سایه نسبتا بزرگی دارند که از الگوهای محبوب تحلیل تکنیکال به شمار میروند. این دو معامله سودده بودند یا در بدترین حالت در نقطه سربهسر خارج میشدید که ضرری متوجه شما نمیشد.
حالا به قسمت جالب داستان میرسیم. در ادامه دو پین بار متوالی و معکوس هم مشاهده میکنیم که هر دو منجر به ضرر میشوند. بنابراین اگر شما بر اساس این دو سیگنال وارد معامله میشدید و ضرر میکردید بهاحتمالقوی به دلیل سوگیری به گذشته از آخرین پین بار در سمت راست نمودار صرفنظر میکردید.؛ پین باری که سود خوبی میتوانست برای شما به همراه داشته باشد. این مسئله علت پایبندی به برنامه معاملاتی را علیرغم وجود ضرر و نتایج ناخوشایند، نشان میدهد. نه شما، نه ما و نه هیچکس دیگر قدرت غیبگویی ندارد، بنابراین تلاش برای پیشبینی نتیجه معامله بعد بر اساس معامله قبلی نهتنها بیهوده، بلکه احمقانه است.
اگر بخواهیم صادق باشیم، دو معامله ضرر ده فوق که بر اساس پین بارها صورت گرفته باعث زیان افراد بسیاری شده است. این افراد ضرر کردند، همانطور که تمام معاملهگران ضرر میکنند. اما فردی که در معاملات خود منظم است، در آخرین پین بار نمودار فوق بازهم وارد معامله میشود و میبینیم که سود هم میکند. این چیزی است که به آن معاملهگری منضبط میگویند. اگر اجازه دهید سوگیری به گذشته بر شما غلبه کند، به دلیل ترس از ضرر وارد معامله آخر نمیشوید و در ادامه با دیدن سود کسب نشده احساس پشیمانی میکنید. احساس پشیمانی بسیار خطرناک است، این احساس میتواند منجر به معاملات انتقامی (بیش از حد معامله کردن) شود که نتیجهای جز ضرر بیشتر ندارند.
باید به مزیت معاملاتی خود ایمان داشته و به آن پایند باشید. باید بدانید نتیجه معاملات تا حدی تصادفی هستند و همانطور که پیشتر بیان شد برد و باخت توزیعی تصادفی دارند. اما این بدان معنی نیست که شما باید وارد هر معاملهای بشوید. همانطور که در مثال جفت ارز GBPUSD مشاهده کردید، سیگنالها اغلب منجر به حرکات شدیدی میشوند که برای جبران ضررهایتان باید در اکثر آنها وارد بازار شوید.
اجازه ندهید ترس از زیان شما را از نظر ذهنی فلج کند
ترس از زیان و زیان دوباره یکی از علل اصلی از دست دادن معاملات خوب است. سختی ورود به معامله پس از زیانی سنگین را انکار نمیکنیم، اما باید به این باور برسید و بر ترس خود غلبه کنید. همانطور که پیشتر نیز گفتیم این طرز فکر که به علت زیان قبلی معامله بعدی شما نیز ضررده خواهد شد احمقانه است.
برای غلبه بر این ترس یا از بین بردن آن باید هر معامله را بهصورت تجربه و رویدادی منحصربهفرد ببینید، چراکه در واقعیت نیز همینگونه است. نباید به یک معامله بیش از حد متعهد شوید و سرمایه زیادی روی آن ریسک کنید. شما باید از سرمایه خود حفاظت کنید تا اعتماد به نفس شما ضربه نخورد و احساس مثبتی داشته باشید. این احساس موجب میشود تا بدانید که میتوانید در یک یا چند معامله پیاپی متحمل زیان شوید و بازهم حالتان خوب باشد. به یاد داشته باشید که سرمایه شما در بازار حکم اکسیژن را دارد، پس مطمئن شوید که همیشه مقدار زیادی از آن را در اختیار دارید و مشکلی برای تنفستان پیش نخواهد آمد.
بسیاری از معاملهگران اغلب تجربیات و اتفاقات بد زندگی شخصی خود را با معاملاتشان مرتبط میکنند. اثرات این اتفاقات بد در زندگی شخصی میتوانند در معاملات یا امور مالی شما ظاهر شوند (به این فکر کنید که فرد معتاد به قمار تمام سرمایه خود را در شرطبندیها از دست خواهد داد).
این مسئله ازنظر روانشناختی میتواند بسیار پیچیده شود، اما فقط این نکته را بدانید که زندگی شخصی و اتفاقات بد باید از دنیای معاملهگری جدا باشند. اگر برای تحقق این امر باید یک یا دو هفته معامله نکنید تا شرایط زندگیتان آرام شود، پس درنگ نکنید. شما باید به هر قیمتی از ذهنیت معاملهگری و سرمایه خود محافظت کنید.
بیشتر بخوانید:نیروی خود ویرانگر!
اجازه ندهید اعتمادبهنفس بیشازحد به ضررتان عمل کند
همه ما با اعتمادبهنفس و خوشبینی بالایی وارد دنیای معاملهگری میشویم اما بازار بهسرعت آن را نابود میکند. اگر بدون مطالعه و تمرین به معاملهگری میپردازید خود را برای سالها رنج و درد آماده کنید.
ما با هیجان و انگیزه فراوان شروع میکنیم، چند کتاب میخوانیم، چند فیلم و دوره آموزشی میبینیم و سپس وارد بازار میشویم و بخش اعظم پولی که با زحمت به دست آوردیم را به خطر میاندازیم. این کار حتی میتواند معاملهگران بزرگ را هم نابود کند، چراکه منتظر نوبت خود نبوده و به بازار و رویه آن احترام نگذاشتهاند. یک ضربه بزرگ به سرمایه میتواند برای چندین سال فشار روحی و مالی داشته باشد. برخی از معاملات زیانده میتوانند بااستعدادترین و باهوشترین معاملهگران را از نظر ذهنی فلج کنند.
شما در ابتدای ورود به این حرفه و در طول آن باید از فکر خود استفاده کنید. از اعتمادبهنفس خود مطمئن شوید، اما قبل از هر چیزی باید سرمایه خود را حفظ کنید. نمودارها را بهصورت روزانه بررسی و از روال روزانه خود پیروی کنید، هفته به هفته سخت کار کنید و در انجام تمرینات خود تعهد داشته باشید. بخشی که در آن مهارت دارید را آنقدر تمرین کنید که با نمودار یکی شده و به درجه استادی برسید.
شهود و احساس درونیتان را توسعه دهید
معاملهگران شکستخورده فاقد احساس درونی و شهود هستند، آنها دیگر به خودشان اعتماد ندارند. شما باید دوباره روی پای خود بایستید و آن حس ششم (شهود معاملاتی) را احیا کنید. جسی لیورمور در کتاب “خاطرات یک اپراتور سهام” اغلب از درک بازار و حدس اتفاقی که در شرف وقوع است صحبت میکند.
فرد اگر انتظار امرارمعاش از این بازار دارد باید به خود و قضاوتش ایمان داشته باشد
اگر سه مشکلی تا به اینجا گفته شد را شناسایی و رفع کنید شهود و احساس درونیتان بهآرامی، همانند یک دونده استقامت، توسعه خواهد یافت. زمانی که به آنجا برسید، هنگام ورود به بازار ذهنتان بهصورت خودکار میلههای سمت راست نمودار را رسم میکند و حس درونیتان، اعتمادبهنفس لازم برای ورود به معامله را به شما میدهد. برای معاملهگرانی که با پرایس اکشن کار میکنند، این کار با فراگیری خواندن رد پای بازار در گذشته شروع میشود.
کار دیگری که برای توسعه حس شهود خود میتوانید انجام دهید این است که فهرستی از مانتراهای معاملاتی روزانه تهیه کنید. مانند:
- من به مزیت (Edge) معاملاتی خود ایمان دارم.
- من به قوانین غربالگری خود ایمان دارم و وارد معاملاتی میشوم که از فیلترهایم عبور کنند.
- برای صرفنظر کردن از معامله پشت قوانین غربالگریام پنهان نمیشوم.
- من به شهود و احساس درونیام ایمان دارم.
- در معامله بعدی بیشازحد به مسئلهای فکر نمیکنم.
- به نتیجه آخرین معاملهام اهمیت نمیدهم، این معامله به معامله بعدی من ارتباطی ندارد.
آمار دروغ نمیگویند
بسیاری از اوقات معاملهگران به دلیل عدم اعتماد یا درک واقعیت و آمار واقعی در مورد درستی معاملهای، آن را از دست میدهند.
در هر مزیت معاملهای (Edge)، برد و باخت بهصورت تصادفی توزیع میشوند. یعنی با فرض اینکه درصد برد مزیت معاملاتی شما X است بازهم نمیدانید که کدام معامله ضرر و کدام سود خواهد داد. پیامدهای این مورد به سه دسته تقسیم میشود:
۱) تغییر قابلتوجه ریسک در معاملات هیچ فایدهای ندارد، زیرا معامله بعدی هرچقدر هم که خوب به نظر برسد مشخص نیست که ضرر خواهد کرد یا سود.
۲) نمیتوان جلوی ضرر را گرفت، تنها کاری که میشود کرد این است که آن را کنترل کنید. وقتی معاملهگری سعی دارد معاملات ضررده را فیلتر کند یا کارهایی مشابه این که قصد جلوگیری از ضرر را دارد، درواقع در راه پیشبینی چیزی است که غیرقابلپیشبینی است. بنابراین مرتکب اشتباهات پیاپی شده و درنهایت سرمایه خود را از دست خواهد داد.
۳) هر معامله در مسیر معاملهگری شما نقش ناچیزی دارد، یا باید داشته باشد. اگر با ریسک بیشازحد روی معاملهای اهمیت آن را بالا ببرید و به آن وابسته شوید، خود را برای مرگ قطعی در دنیای معاملهگری آماده کنید.
بیشتر بخوانید:سودهای خطرناک!
نتیجهگیری
معاملهگری به این معنا نیست که هرگز ضرر نکنید یا هرگز معاملهای را از دست ندهید. اما اگر متوجه شدید که معاملات زیادی را از دست میدهید و از این مسئله بهشدت احساس پشیمانی میکنید باید به فکر ایجاد تغییرات باشید.
بهعنوان معاملهگر، دشمن و رقیب شماره یک شما خودتان هستید. اینکه چقدر طول میکشد تا متوجه این موضوع شوید و آن را قبول کنید زمان سودآوری مستمر معاملات شما را تعیین میکند. این مقاله راهحلهای متعددی برای تشخیص و رفع یکی از مشکلات معاملهگری ارائه داد، مشکلی که به خود فرد ضربه زده و موجب از دست رفتن معاملات سودده میشود.
ماموریت شما بهعنوان یک معاملهگر این است که بر تمامی رفتارهای خودتخریبی غلبه کنید، رفتارهایی که تمام معاملهگران در مسیر رسیدن به فرصت سودآوری با آنها روبهرو هستند. این همان چیزی است که در مدرسه معاملهگری از طریق دورههای مختلف به شرکتکنندگان آموزش داده میشود تا روزی تمام آنها بتوانند خودشان از نوسانات بازار سود کسب کنند.
* مزیت یا برتری معاملاتی (Trading Edge) به معنای استراتژی یا روشی است که در آن معاملهگر برتری خود را در بازار حفظ میکند. مزیت معاملاتی میتواند روش تازهای در معاملهگری باشد، یا سبک معاملهگری متفاوت یا نوعی اطلاعات فاندامنتال که دیگر معاملهگران از آن بیبهره هستند.
حقایق و دروغهای معاملهگری
نمایندگانی که از دوره قبلی مجلس هستند، دو برابر شدن معاش شان هنگام تشکیل کابینه حکومت را دروغ می دانند.
به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، صادقی زاده نیلی عضو مجلس نمایندگان امروز دوشنبه 1 قوس 95 در صحن علنی مجلس در خصوص اظهارات داکتر بشردوست مبنی بر دو برابر شدن معاش نمایندگان برای پذیرفتن نظر حکومت در دوره ریاست جمهوری آقای کرزی گفت: آقای بشردوست همیشه با تخریب دیگران برای خود شخصیت می تراشد.
نیلی افزود که معاش وکلا در هنگام تایید بودجه اضافه شده و نمایندگان این ادعا که در زمان رای اعتماد دادن به کابینه حکومت معاششان دو برابر شده را تحمل نمی کنند و باید جلوی تهمت های وی گرفته شود.
وی افزود که این شخص نصف عمر خود را در کمیسیون ها حاضر نیست و حتما یک نقض دارد که همیشه بیرق افغانستان را پیش رویش آویزان می کند.
این خبر را به اشتراک بگذارید
>>> زمانیکه راز وکلا افشا میشود بالای یکدیگر تهمت میبندند .
به نظر من این وکلا از مردم کشور نماینده گی نمی کنند و صرف آنها به بهانه های نایند ملت تقاضا ملییادر شدن را میخواهند و در قصه ملت اصلاً نیستند و از طرف دیگر اینها خلاف قانون اساسی به نسبت اینکه دوره کاری شان ختم است کار میکننددر افغانستان موجودیت ولسی جرگه حقایق و دروغهای معاملهگری و مشرانوجرگه ضروری نبوده منحل گردد.
بااحترام
ح.م.د
>>> از شما وکلا هر کاری برمی آید . تهمت هم اگر بشما باشدمردم می پذیرند . نزد ملت هیچ اعتباری به شما نمانده. همینکه غیر قانونی به چوکی پارلمان تکیه زده اید همه چیز را ثابت می کند.
>>> یک نقض دارد که همیشه بیرق افغانستان را پیش رویش آویزان می کند.خیلی نقص جدی است ، کمیشن اران باید ممانعت کنند
>>> آقای نیلی!
فکر میکنم بهتر است حقایق و دروغهای معاملهگری وقتی در مورد بشردوست حرف میزنی لااقل هفت بار . را با آب زمزم بشویی! معاش شما دزدها در اوایل دوره پانزدهم صرف در حدود شصت هزار افغانی بود و درهمانوقت در نتیجه تلاشها و زد و بندها معاش تان به دو لک و چهل هزار افغانی بالا رفت. صرف نظر از دزدیهای تان اکثریت شما از "جامعه بین المللی" و استخبارات و ارگ هم "معاش" میگیرید که خدا زهر و زقوم تان کند.
بگفته مردم اگر مرد هستی و وجدان داری
در همین جا بگو که همین حالا "رسما" چند افغانی معاش میگیری که چغل تانرا از آب بکشم.
>>> اینها وکیل مردم نیست وکیل غنی است
یاران ابوذر
>>> این وکلا هیچ دردی را برای ملت دوا نخواهند کرد همان بهتر که این شورا لغو شود و معاشات وکلای بی مسولیت در راه رفاه ملت خرچ شود .
افغان
>>> بشر دوست هيچ وقت بي خريطه فير و بي دليل صحبت نميكند . او نمايندهء واقعي مردم است. وقتي حقايق را بيان مينمايد بر كميشن كاران ، نا گوار ميافتد. وكلاي معامله گر را همه ميشناسند و ضرور نيست كسي از آنها دفاع كند. تأييد كانديدان، ترديد شان، استيضاح وزرا ، سلب صلاحيت و يا هم ابقاي آنها همه و همه بر اساس زد و بند ها و معاملات پيدا و پنهان اين كميشن كاران ، صورت ميگيرند.
فكر نكنم تعداد وكلاي پاك نهاد و حقيقت گويي مثل اقاي بشر دوست در قمارخانهء ملت* از تعداد انگشتان يك دست ؛ تجاوز بكند. آقاي نيلي كه در برابر سخنان بشردوست صاحب، اينقدر با عصبيت و غيرت جوشي ، واكنش نشان ميدهي از تو ميپرسم كه به چه عنواني بعد از ختم ميعاد كار ات در قمارخانه ملت ، باز هم از معاش و امتيازات يك وكيل استفاده ميكني؟ ايا اين همه امتيازات مادي و معنوي ، شرعاً و قانوناً بر تو حرام نيست؟
تا جاييكه اطلاع دارم بشر دوست و سياووش از يك سال به اينسو از پارلمان ، معاش و امتيازي نميگيرند.
من با بشر دوست ، هيچ گونه قرابت فاميلي، ارتباط قومي و حتي مذهبي ندارم ولي بشر دوست را مانند نور چشم خود ، عزيز ميدارم چون در گفتار و اعمال شان ، به جز صداقت و وطن دوستي؛ چيز ديگري نميبنم و چون خلاف منافع نا مشروع شخصي شما حرف ميزند طبعاً بايد عليه او تهمت ببنديد.
چون بر سر نوشت ملت ، قمار ميزنند اين عنوان بجاي خانه ملت ، زيبنده تر خواهد بود.
>>> نیلی زاده تو از کدام راستی ها گپ میزنی از قتل های دسته جمعی که توسط پدرت انجام شده و تمام مردم نیلی تا بحال انتظار امدن فرزندان شان را میکشد و تو سالانه با پول های معامله پدرت را سالگره میکنی تو کدام عاید یا منابع جز همین پول های معامله نداری بشر دوست دروغ نمیگوید بشر دوست ماستر در فاکلته است و تو ماستر در قتل و کشتار مردمی از حد خود نگذر تمام اسناد های قتل شما در خانه های مردم دایکندی موجود است تو هرگز بخود جرآت نده که در مورد بشر دوست قظاوت کنی
از کابل
>>> این ها بجای رفاه ملت آرامش خود و خیانت به ملت را ترجیح داده اند این ها به آن سویه نیست که کلمه را تحت عنوان رفاه ملت بدانند این ها از پدر و پدر کلان با خون مردم کلان شده و از هیچ نوع فریب و بدبختی کوتاهی نکرده اند و همین کار برای شان اعمال شده . این ها را هدایت کرده نمیتواند
کابل
>>> خدا زهر تان کند این معاش به شما حلال نیست
>>> آقای نیلی شما با کدام جرئت با کدام دلیل میگی بشردوست دروغ میگه اصلا شما لیاقت اینو ندارید کی اسم بشردوست به زبان بیاری الا لعنت الله علی الظالمین
ج ازایران
>>> بشر دوست شخصیت محبوبی که بدون پول واسطه ارتباطات خارجی مداحی و وطن فروشی وجاسوسی در انتخابات ریاست جمهوری بیش از چهار پنج فیصد آرا را از آن خود کرد واین آرا اکثرن از مناطق پشتو زبان بود لطف نموده سر از آخور بلند کنید بخود زحمت بدهید به سرک بر آید در بین اقشار مختلف مردم داخل شوید. واز مردم بپرسید که بشر دوست کیست ؟ من هیچ نسبتی قومی نژادی ومذهبی با جناب بشر دوست ندارم ومنافع مشترکی هم ندارم ولی میداننم تنها الماسی در خشانی در بین ذغال سنگ وسنگ وچوبی است که در یک مکان وطن فروشی و معامله گری جمع شده اند باید اعتراف کنید که بشر دوست زبان گویای آین ملت است فریاد بگولو خفته هزاران مستضعف وزجر کشیده مردمش است وپتکی بر فرق آشغال های بنام وکیل وسنا تور وزیر . رهبر امیر وووو اونماینده کابل نی بلکه نماینده نودوپنج فیصد مردم افغانستان است احساس همدردی ورنج مردم دررک رگ وجود بشر دوست تنیده شده ودر ظاهر آن انعکاس می نماید
خداوند اورا حفظ کند همراه با انگشت شماری از همفکرانش در دیره دزدان وچشم بد خواهانش کور
در دنیا وآخرت خوار و ذلیل گردند
کتاب معامله گری مخالف تحلیل گری
تحلیل گری و معامله گری بازار سرمایه شغلی بسیار جذاب و پول ساز است. اما رسیدن به سطحی که بتوانید استقلال و ثروت یک معامله گر حرفهای را داشته باشید راه طولانی و سختی در پیش دارید. خواندن کتاب معامله گری مسیر را برای شما بسیار کوتاه تر خواهد کرد.
سفری کوتاه به مطالب کتاب
در فصل اول ، به شما ثابت میکنم تمام روشهایی که تابهحال شناخته اید، غیر از ورشکستگی برای شما هدیهای به ارمغان نخواهند آورد و در ادامه روش price action بومیشده با بازارهای ایران را معرفی میکنم.
در فصل دوم بهصورت بسیار حرفهای به مدیریت سرمایه در معاملات میپردازم که ضامن بقای شما در مسیر تبدیلشدن به معاملهگر حرفهای است و نیز ثابت میکنم با یک مدیریت سرمایه حرفهای روز باخت دارید ولی هرگز روز ورشکستگی نخواهید داشت.
در فصل سوم، به مدیریت ریسک میپردازم. در این فصل ابتدا روشهای کلاسیکِ چارت خوانی را به شما معرفی میکنم و مدیریت ریسک را از بعد شرایط بازیگران بازار، موقعیت روند و حجم معاملات، بررسی میکنم.
در فصل چهارم ، به شناخت بازیگران بازار میپردازم و نشان میدهم روشهای کلاسیک، کارایی معنیداری برای معاملهگر ندارند و طبق شناخت بازیگران بازار روش داینامیک (روش میداسسرمایه) را معرفی میکنم.
در فصل پنجم ، به ساخت سیستمی معاملاتی میپردازم که برگرفته از روش، مدیریت سرمایه، مدیریت ریسک و شناخت بازیگران بازار است.
در فصل ششم ، به روانشناسی معامله گری میپردازم و مواردی را برای شما شفاف خواهم کرد که چالش بسیاری از معامله گران شکستخورده است؛ که اگر این موارد برای آنها هم شفاف میشد، هرگز ورشکسته نمیشدند.
این کتاب انقلابی در معاملهگری است؛ تا جایی که مطالب آن را در هیچ کتابی پیدا نخواهید کرد؛ زیرا تمام مطالب کتاب معامله گری برگرفته از تجربه شخصی من در طول دوران کاری ام درزمینه معاملهگری، تحلیل گری و مشاوره سرمایهگذاری در بازارهای مالی است.
من به شما توصیه میکنم کتاب را چندین بار و در چند بازه زمانی نسبتاً طولانی بخوانید.به شما قول میدهم در هر بار مطالعه، موارد بیشتری را درک میکنید و هر بار از مطالب جدیدی که در هنگام معاملات واقعی خود با آن مواجه شدهاید، شگفتزده خواهید شد؛ زیرا مطالب این کتاب را باید در بازار واقعی درک کنید؛ بهطوریکه امکان دارد نکتهای را در این کتاب خوانده باشید ولی به دلیل اینکه فرصت تجربه آن را در بازار واقعی نداشتهاید از آن راحت گذر کردهاید، ولی شاید همان نکته تنها راه نجات شما باشد.
کتاب معامله گری مخالف تحلیل گری برای چه کسانی نوشتهشده است
- عاشق معاملهگری هستند.
- به هر دلیلی نتوانستهاند به نتایج مطلوب خود دست یابند و ضررهای سنگینی کردهاند، چه از بعد مالی، چه زمانی و چه روحی.
- از رفتن به کلاسها و حقایق و دروغهای معاملهگری دورههای گوناگون خسته شدهاند.
- از آزمودن روشها و ابزارهای گوناگون به ستوه آمدهاند.
- تصمیم خود را گرفتهاند که با این کار به آرزوهای خود تحقق بخشند.
- میخواهند از خود انسان بهتری بسازند.
کتاب معامله گری برای چه کسانی نوشتهنشده است
- برای کسانی که عاشق معاملهگری نیستند.
- هیچ اطلاعاتی از بازارهای مالی و شغل معاملهگری ندارند.
- این کار را نوعی تفریح میپندارند، نه یک تجارت.
- کسانی که پذیرش قبول اشتباه خود را ندارند و به هر دلیل حاضر نیستند تفکرات اشتباه خود را عوض کنند حتی به قیمت ورشکسته شدن.
- کسانی که اعتقادی به شنیدن تجارب افراد حرفهای ندارند.
- کسانی که رؤیای ثروتمند شدن ندارند.
چرا من خود را شایسته میدانم که این مطالب را برای شما بنویسم
من در طی یک دهه، سیستمهای بسیار زیادی را، برگرفته از سبکها و ابزارهای متفاوت تکنیکالی و فاندمنتالی، خلق کرده و طبق آن با حجم سرمایه بالا در بازار واقعی معامله کردهام. در حقایق و دروغهای معاملهگری چند سال اول به سیستم شخصی خودم دستیافتم که خروجی آن عملکرد من را ثابت میکند و نتایج آن در وبسایت ما قابلمشاهده است. ( میداس سرمایه )از وقتی به کار تدریس در این حوزه علاقهمند شدم، به معامله گران زیادی مشاوره دادهام که زیان ده بوده یا از عملکرد فعلی خود راضی نبودهاند. پس از مدتی، تجربه به من ثابت کرد که عمده مشکلات این افراد حول چند محور اصلی میچرخد که به شرح زیر است:
- بازار مناسبی را برای معامله کردن انتخاب نکردهاند.
- روشی شخصی برای خود خلق نکردهاند.
- مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه مناسبی ندارند.
- روانشناسی قوی در معامله گری ندارند.
- بیشتر به دنبال سوددهی زیاد و کوتاهمدت هستند تا درآمد مستمر و پایدار.
- سطح انتظار مشخصی از سوددهی در بازار ندارند.
- انتظاراتی نامعقول و غیرواقعی از معامله گری دارند.
با توجه به شناخت من از بازارهای مالی و درک مشکلات بنیادین معاملهگرانی که در این مسیر به هر دلیلی شکستخوردهاند، توانستم به افراد زیادی در این راه کمک کنم و آنها را به بلوغ معامله گری و مالی برسانم. به همین دلیل خود را شایسته میدانم که تجربیاتم را از طریق این کتاب در اختیار شما قرار دهم.
چرا کتاب معامله گری مخالف تحلیل گری را نوشتم؟
من در چند سالِ ابتدای کارم هزینه فرصت و هزینه مالی بسیار زیادی را متحمل شدهام و امیدوارم با نوشتن کتاب معامله گری، شمارا از گرفتار شدن در سرابهای معاملهگری بازدارم؛ اتفاقی که برای بیشتر افرادی که در این حوزه گام برمیدارند میافتد. من به شما قول میدهم با خواندن این کتاب، بهایی که من پرداختهام را شما نخواهید پرداخت و برای تبدیلشدن به یک معاملهگر حرفهای، مسیر هموارتری خواهید داشت. در اکثر کتابها و آموزشگاههای بورسی، با آموزش روشهای تکنیکال و فاندمنتال به دانشجو القا میکنند که او یک تحلیلگر و معاملهگر حرفهای است و او را در دریای بازارهای مالی رها کرده و توهمات زیر را در ذهن وی ایجاد میکنند: تفاوت بورس و فرابورس چیست؟ و عرضه اولیه سهام این مقاله را بخوانید.
- کار فعلی خود را ترک میکند.
- آینده خود را بر اساس موفقیت سریع در بازارهای مالی برنامهریزی میکند.
- از خود انتظار خروجی یک معاملهگر حرفهای باسابقه را دارد.
- مسیر درست معاملهگری را پلهپله طی نمیکند.
و نتیجه این توهمات، موارد زیر است:
- معاملات زیانده و مخارج شخصی، تمام سرمایهشان را به آتش میکشد.
- زندگی شخصی و خانوادگی آنها دچار مشکل میشود.
- از بازارهای مالی اخراج شده و هرگز معاملهگر حرفهای نمیشوند.
دانشجویی که با امیدی فراوان، برای رسیدن به آرزوهای خود وارد دنیای معامله گری شده، خیلی زود با ناامیدی و نفرت فراوان، بازارهای مالی را ترک میکند.
اکثر کتابها و آموزشگاهها، بر اساس ابزارهای تکنیکالی، سبکهای تکنیکال و تفکرات فاندمنتالی که بیش از ۷۰ سال پیش خلقشده و اینک هیچگونه برتری به معاملهگر نمیدهند، روشی معرفی میکنند و نهایتاً با ارائه پلن مدیریت ریسک و سرمایه ای که بهاحتمال بسیار بالا با هر بازاری سازگاری ندارد، آموزشهای خود را به پایان میرسانند و معاملهگر را در دریای خروشان بازارهای مالی رها میکنند.
در کتاب معامله گری به شما ثابت میکنم که باید بر اساس شناخت بازیگران هر بازار روشی کارا خلق کرد و بعد آن را به سبکهای متفاوتی درگذشته بازار بهدفعات چک کرد و بر اساس کارنامه کاری بهدستآمده، یک مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه حرفهای طراحی کرد.
درنهایت نیز با یک روانشناسی قوی به آنها وفادار ماند. تازه در این مرحله معاملهگر میتواند با سرمایه کامل خود وارد بازارهای مالی شود. تجربه نزدیک به یک دهه در بازارهای مالی به من ثابت کرد که توجه به شناخت بازیگران بازار میتواند معاملهگر را به درجه حرفهای بودن برساند، امری که هیچ کتاب و آموزشگاهی به آن توجه نمیکنند.
شرطیسازی معامله گری در ضمیر ناخودآگاه | بخش دوم
در مقاله قبل (شرطیسازی معامله گری در ضمیر نا خودآگاه – بخش اول) توضیحاتی در مورد ضمیر نا خودآگاه و ویژگیهای آن دادیم. در این مقاله قصد داریم شیوههای ورود اطلاعات به ضمیر نا خودآگاه و شرطی شدن را بررسی کنیم. معاملهگری در بورس فعالیتی است که به قدرت ذهن و تمرکز بالایی نیاز دارد. هر چه بیشتر قوانین صحیح تفکر در مورد آن را بدانید بهتر آن را درک میکنید و میتوانید موفقتر شوید.
بورس یک دنیای موازی است و شاید قوانین آن هیچ شباهتی به قوانین زندگی عادی شما نداشته باشد. به همین دلیل است که بیشتر معامله گران بعد از ورود به بورس یا سایر بازارهای مالی شکست میخورند. آنها سعی میکنند تا بورس را با قوانین زندگی عادیشان درک کنند.
گمان میکنند چیزهای که در زندگیشان منجر به موفقیتشان شده در بورس هم کاربرد دارد. تفاوت بورس با کسب کارهای معمولی را میتوان به تفاوت شرایط روی کره زمین و کره ماه تشبیه کرد. در زمین اگر آب را بریزید روی به سمت پایین میریزد اما در ماه جاذبهای نیست پسروی هوا معلق میماند و درواقع اصلاً چیزی به نام ریختن در آنجا معنی ندارد.
درک قوانین بورس بهسادگی امکانپذیر نیست. چهبسا کتابهای زیادی که در زمینههای مختلف مطالعه میکنیم اما در زندگی به کار نمیبندیم؛ چراکه فقط آنها را خواندهایم و در ضمیر نا خودآگاهمان جایی پیدا نکرده است. با درک صحیح قوانین حاکم بر دنیای بورس و بازارهای مالی و شرطی سازی آنها در ضمیر نا خودآگاه ذهن خود را طوری برنامهنویسی میکنید که در هر شرایطی بهترین تصمیم را اتخاذ کند و اینجاست که درهای حرفهای شدن در بورس برایتان بازخواهد شد.
برخی قوانین مهم در دنیای بورس
اولین قانون مهم در بورس اصل عدم قطعیت است. به این معنا که هیچچیز قطعی در بورس وجود ندارد نمیتوانید سهمی بخرید و از رشد آن ۱۰۰ درصد مطمئن باشید.
حتی اگر ده بار با روشی سهام خردهاید و سود کسب کردهاید شاید بار یازدهم ضرر کنید. بورس دنیای دیوانه است. در دنیای فیزیکی اگر توپی را به زمین بزنید به سمت بالا بازمیگردد. اگر هزاران بار این کار را بکنید باز همین اتفاق میافتد؛ اما در بورس یکبار توپ را به زمین میزنید و به سمت بالا میآید. بار دیگر همین کار را میکنید اما توپ در عین ناباوری به سمت چپ مایل میشود دفعه بعد سمت راست و دقیقاً زمانی که فکر میکنید الگوی مشخصی در آن تشخیص دادهاید که این بار باید مجدد به سمت بالا برگردد این بار توپ پس از برخورد به زمین روی زمین باقی میماند. در بورس هرگز بیشازحد به سهمی اعتماد نکنید.
پذیرش ضرر در معاملات بورسی
پذیرش ضرر بهقدری مهم است که بعد از درک صحیح آن در معاملهگری من اتفاقهای خوب شروع به افتادن کرد. اکثر معامله گران فکر میکنند باید راهی باشد که در آن همیشه سودآور باشند و هر بار که ضرر میکنند گمان میکنند مشکل از آنهاست و اینکه تحلیل و استراتژیشان مشکل دارد و باید عوض شود. درصورتیکه این ذات بورس است و همه معامله گران دنیا ضررهایی دارند. درواقع شما در ناخودآگاهتان ضرر را با شکست هممعنی میدانید اما باید برنامهنویسی مغزتان را تغییر دهید و جلو کلمه ضرر بنویسید طبیعت بورس و یک تجربه جدید به سمت موفقیت.
اگر در مغز خود مفاهیم صحیح را جایگزین مفاهیم اشتباه کنید توانستهاید ذهنی بسازید که در بورس با قوانین آن کار میکند و حالا میشود حقایق را درست دید و حقایق و دروغهای معاملهگری موفق شد. وقتی از ضرر کردن عصبانی میشوید مانند این است که از نریختن آب در کره ماه بر روی سطح ماه به دلیل نبود جاذبه ناراحت شوید! عجیب نیست؟
قوانین دیگری نیز وجود دارد که میتوانید در کتابهای روانشناسی معاملهگری مطالعه کنید موضوع این مقاله در مورد شرطی سازی آنها در ذهن است.
روشهای شرطی سازی ذهن:
در مقاله قبلی ۴ روش شرطی سازی را شامل (تکرار، هیپنوتیزم، شوک عاطفی، روانشناسی انرژی) توضیح دادیم حال میخواهیم کمی راجع به آنها بیشتر صحبت کنیم و روشی را بیابیم تا با آن اطلاعات لازم و باورهای درست را در ضمیر نا خودآگاهمان جایگذاری کنیم.
۱- تکرار موضوع به دفعات
اولین روش که بسیار هم مؤثر است تکرار است. وقتی چیزی به تعداد بالا تکرار شود برای ضمیر خودآگاه خستهکننده میگردد و درواقع ممکن است منجر به انزجار شود. در اینجاست که ضمیر خودآگاه شما که فیلتری در ماقبل ورود اطلاعات به ضمیر نا خودآگاه بود کمکم بیتوجه میشود و دیگر چیزی را فیلتر نمیکند. این موضوع منجر به ورود راحت اطلاعات به ذهن ناخودآگاه شما میگردد و درنتیجه ضمیر نا خودآگاه برای تحقق آنها همانند یک ابرکامپیوتر به دنبال راهحل میگردد. سرانجام با تغییر الگوهای رفتاری شما، شمارا به سمت اهداف موردنظر هدایت میکند مثلاً ثروتمند شدن یا تبدیلشدن به معاملهگر حرفهای.
برای درک بهتر آن میتوانیم به صنعت تبلیغات اشارهکنیم. همه ما تبلیغهایی را دیدهایم که هزاران بار در تلویزیون تکرار میشوند. اولین بار برایتان جدید است که میگوید روغن فلان بهترین روغن در دنیا است. دفعه اول آن را باور نمیکنید.
زمانی که این تبلیغ برای دفعات بسیار زیاد تکرار میشوند شما به انزجار از آن میرسید طوری که مخصوصاً حواس خود را پرت میکنید تا مزخرفات آن را نشنوید. درواقع ضمیر خودآگاهتان را در مقابل آن خاموش میکنید و اینجاست که هیپنوتیزم میشود.
زمانی که درراهروهای فروشگاه در حال قدم زدن هستید ناخودآگاه چشمتان به قفسه روغنها میخورد و از بین تمام آن همان روغن را برمیدارید چون این شما نیستید که تصمیمگیرندهاید ضمیر نا خودآگاهتان فرمان میدهد چه بخواهید چه نخواهید او باور دارد که این بهترین روغن است.
۲- خود هیپنوتیزمی
روش دیگر در ورود اطلاعات به ضمیر نا خودآگاه استفاده از خود هیپنوتیزمی است. برای توضیح کاملتر آن لازم است تا ۴ محدوده فرکانسی مغز انسان را بررسی کنیم:
الف- حالت بتا در ضمیر نا خودآگاه:
حالت هوشیار مغز که در آن فرکانس امواج مغزی بین ۱۳ تا ۲۱ هرتز است. این حالت هوشیاری کامل است که اغلب روز در آن به سر میبریم. یک ناحیه بالاتر یعنی فرکانس بین ۲۱ Hz تا ۳۸ Hz، ذهن در وضعیت آمادهباش دائم قرار میگیرد.
ب- حالت آلفا در ضمیر نا خودآگاه:
حالت آلفا را حالت آرمیدگی و دانشپذیری نیز میگویند. در این حالت فرکانس مغزی بین ۸ تا ۱۲ هرتز میباشد. در این حالت پذیرش مغز بسیار بیشتر خواهد بود. تجسمها و رؤیاپردازیهای ما در این حالت رخ میدهد. زمانی را به خاطر بیاورید که دوستتان در حال صحبت کردن با شما بود اما شما داشتید بهواقع مهمانی دیشب فکر میکردید و نگاهان دوستان گفت میشنوی چه میگویم؟ و شما اصلاً حواستان به صحبتهای او نبوده است. شما دقیقاً در حالت آلفا بودهاید. رسیدن به حالت آلفا آسان است اگر چشمانتان را ببندید و درگیر تصویرسازی و تخیل شوید و یا تصور کنید در حال راه رفتن در یکراه رو و باز کردن درها هستید شما در حالت آلفایید.
اهمیت این حالت برای شرطیسازی عادات و چیزهایی که تمایل داریم بسیار زیاد است. چراکه در این حالت ضمیر نا خودآگاه شما جای دیگری سرگرم شده و حواسش به فیلتر کردن اطلاعات ورودی به مغز شما نیست و ضمیر نا خودآگاهتان میتواند بدون واسطه دستورات را دریافت کند. در ادامه مقاله بیشتر در مورد این حالت و نحوه ورود به آن صحبت میکنیم.
ج- وضعیت تتا در ضمیر نا خودآگاه:
این وضعیت را مراقبه عمیق و آرمیدگی کامل میگویند؛ که به دیدن رؤیا و فرورفتن در نیمه خودآگاه منجر میشود. در این حالت فرکانس مغز بین ۸ Hz تا ۳ Hz میباشد. اینجا جایی است که شخصیت ناخودآگاه انسان قرار میگیرد. ورود به آن نیازمند گذشتن از دریچه حالت آلفا میباشد و نیاز به تمرین، مطالعه و آموزش صحیح دارد.
د- وضعیت دلتا در ضمیر نا خودآگاه:
دلتا قرارگاه شهود نام دارد. کمترین فرکانس مغزی در طیف ۳ Hz تا ۰.۴ Hz است. در آن شخص در خواب عمیق و خلسه هیپنوتیزمی عمیق به سر میبرد.
معاملهگری در بورس و ضمیر نا خودآگاه
هرچه فرکانس مغزی پایینتر میآید ضمیر خودآگاه انسان خاموشتر میشود و ضمیر نا خودآگاه اطلاعات را بدون فیلتر و بهطور مستقیم دریافت میکند. ازآنجاییکه ضمیر نا خودآگاه فرق بین دروغ و راست را نمیداند اگر به او بگوید که من یک معامله گر حرفهای هستم که هرگز خطای معامله گری انجام نمیدهم و قوانینتان را بیان کنید ضمیر نا خودآگاه شما این را میپذیرد و زمانی که در حالت عادی در حال معامله کردن هستید و میخواهید یک معامله اشتباه انجام بدهید مانع شما میشود به هر طریقی که بتواند.
ممکن است حرفهای استادتان را به شما یادآور شود یا کاری کند که آن خرید اشتباه را فراموش کنید و چیزهایی که بسیار عجیب است و شاید باور هم نکنید؛ اما چه بخواهید و چه نخواهید این ضمیر نا خودآگاهتان است که زندگی شمارا جهت میدهد بدون اینکه خودتان متوجه شوید. حالا شما میتوانید از این طریق ابرکامپیوتر مغزتان را طوری برنامهریزی کنید که مسیر موفقیت را برای شما رقم بزند.
نحوه ورود به حالتهای آلفا و بتا ذهنی
برای ورود به حالتهای آلفا و عمیقتر از آن روشهای زیادی وجود دارد. در اینجا یک تمرین ساده برای این کار را توضیح خواهم داد.
ابتدا برای انجام این کار فضایی ساکت و آرام را انتخاب کنید میتوانید روی یک مبل راحت بنشینید چشمان خود را ببندید از شماره صد تا یک بهصورت معکوس بشمارید. بین هر شماره باید یکنفس عمیق دم و بازدم بکشید سعی کنید بازدم را طولانیتر کنید. تمام حواس و تمرکز خود را روی درست شمردن اعداد و نفس کشیدن صحیح کنید. سرعت نفس کشیدنتان یکنواخت باشد نه سریع و نه کند.
تقریباً تمام نفسها به یک اندازه زمان ببرد. وقتی چنین کاری را میکنید ضمیر خودآگاهتان درگیر شمارش و تنظیم نفسها میشود و بعد از مدتی از این کار ساده خسته شده و به خواب میرود که به آن خلسه نیز میگویند. مراقبه کردن فواید بسیاری دارد که میتوانید در سایتهای مختلف فواید بسیار آن را مطالعه کنید.
مهمترین کار مراقبه این است که دریچهای به سمت ضمیر نا خودآگاهتان باز میشود.
حالا شما وارد حال آلفا ذهنی شدید پیشنهاد میکنم یک موسیقی مناسب با امواج آلفا ذهنی را از اینترنت دانلود کنید تا در فضا هنگام مراقبه پخش شود. وقتی وارد حالت آلفا شدید زمان آن رسیده که تلقینهای موردنظرتان را در ذهن بکارید.
برای این کار میتوانید از کمک یک نفر دیگر استفاده کنید تا آنها را زمانی که در حالت آلفا هستید براتان بخواند یا اینکه صدای خودتان را ضبط کنید و زمانی که وارد حالت آلفا شدید گوش نمایید. بعدازآن از عدد پنجتا یک بشمارید و احساس کنید با هر عدد دارید به حالت طبیعی بازمیگردید انرژی به اعضای بدنتان وارد میشود این کار را بهآرامی انجام دهید.
برای یادگیری بهتر مراقبه و مدیتیشن ویدیوها، کتابها و فایلهای آموزشی زیادی در سایتهای مختلف موجود است که میتوانید از آنها استفاده کنید.
تکرار
این کار را هرروز انجام دهید به خودتان تلقین کنید که معامله گر منضبطی هستید و تحت هر شرایطی به استراتژی خود پایبندید. تکرار یکی از عوامل مؤثر در ورود اطلاعات به ضمیر نا خودآگاه است که باید با روش آلفا ترکیب شود.
هیجانات عاطفی
در مقاله قبلی گفتیم که احساسات باعث تقویت باورهای ذهنی میشود. هنگامی که در حالت آلفا هستید به صحنههای احساسی فکر کنید. فکر کنید که درجایی زیبا و خوش آب هوا هستید و نسیم خنکی در حال وزیدن است. احساس شادی کنید. احساس کنید که از همهچیز راضی هستید و همهچیز زیباست. تصور کنید در خانه رویاییتان زندگی میکنید. ماشین موردعلاقهتان رادارید و به تمام اهدافتان رسیدهاید.
زمانی که در حال شنیدن تلقینها هستید به خود آنها فکر نکنید. بلکه به مواردی که در پاراگراف بالا گفتم فکر کنید. مغز شما تلقینها را با احساس خوبتان در آن لحظه پیوند میزند و قدرت تلقینها در مغز شما چندین برابر بیشتر میشود. بعد از مدتی شاهد تغییرات چشمگیر در زندگیتان خواهید بود.
جملاتی که می توانید در حالت آلفا به خود تلقین کنید
من معامله گر منضبط و حرفه ای هستم چون :
- استراتژی معاملاتی خودم را کاملا بی طرفانه و با منطق انتخاب میکنم.
- قبل از ورود به هر معامله میزان ریسک اون معامله رو تعیین میکنم.
- یا کاملا این ریسک رو میپذیرم یا اصلا وارد معامله نمیشوم.
- بدون هیچ درنگ و محافظه کاری بر طبق استراتژی خودم عمل میکنم.
- همان مقداری از بازار سود میگیرم که موقعیت برای من فراهم کرده است.
- به طور مرتب بر خودم نظارت دارم .
- هیچ گاه ازین اصول تخطی نمیکنم.
- من از معاملهگری لذت میبرم.
- من عاشق بورس و معامله گری هستم.
- من مو به مو و فقط بر اساس استراتژی خودم عمل میکنم و همیشه طمع خودم رو کنترل میکنم.
- من برای خرید سهام مناسب بسیار صبورانه عمل میکنم .
- برای خرید هر سهم شب قبل از خرید برنامه و طرح معاملاتی خودم رو مینویسم.
- هر زمان خطایی کردم اون رو میپذیرم و دیگه انجامش نمیدم.
- من همیشه به اصولم وفادار هستم و هر روز حرفه ای تر میشم.
سخن پایانی
درنهایت این مقاله تنها دریچهای به سمت علم روانشناسی معامله گری بیشتر نخواهد بود. رسیدن و به هر هدف و مقصودی مستلزم تلاش و مطالعات بسیار است. اگر به این موضوع علاقمند شدید پیشنهاد میکنم که در مورد آن بیشتر تحقیق و مطالعه کنید. و به مطالب این مقاله بهتنهایی اکتفا نکنید. همچنین پیشنهاد میشود با حضور در دوره “ سبک زندگی معامله گر ” با این مهارت بیشتر آشنا شوید.
امیدوارم توانسته باشم با نوشتن آن به پیشرفت و موفقیت معامله گرانی که دل در گرو این فعالیت دوستداشتنی دارند، کمکی هرچند کوچک کرده باشم. موفقیت را باید در درونمان جستوجو کنیم. پیروز و سربلند باشید.
دیدگاه شما