انواع ریسک در بازارهای مالی که باید با آنها آشنا باشید.
احتمالا با شنیدن کلمه ریسک به یاد خطر می افتید اما باید بگوییم ریسک در بازارهای مالی همیشه منفی و خطرناک نیست چرا که بدون ریسک، سودی نیز به دست نخواهد آمد. به طور کلی ریسک وقتی وجود دارد که از آینده نامطمئن هستیم. یعنی هرچه اطلاعات ما درباره اتفاقی در آینده بیشتر باشد یا مطمئن باشیم که آن اتفاق در آینده خواهد افتاد، ریسک کمتر میشود. برخلاف انتظارتان در بازارهای مالی، ریسک میتواند مفهوم مثبتی هم داشته باشد. ممکن است ما خود را در موقعیتی قرار دهیم که با وجود ریسک بالا، فرصت طلایی نصیبمان شود. پس در بازارهای مالی، میتوان گفت که ریسک، هم بعد مثبت دارد و هم بعد منفی. در بازارهای مالی، به اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی، ریسک میگویند. بازده مورد انتظار آن بازدهای است که از اهداف قیمتی که ما برای یک دارایی در نظر داریم، محاسبه میشود و بازده واقعی آن بازدهی است که در واقعیت به وجود میآید.
انواع ریسک در بازارهای مالی
به طور کلی میتوان ریسک را در دو گروه تقسیم بندی کرد.
- ریسک واقعی یا خالص
- ریسک پویا یا سودگرانه
ریسک واقعی در واقع همان خطرات فیزیکی مثل جنگ، بیماری، سیل، زلزله و. است. کنترل این نوع از ریسک در اختیار ما نیست و همیشه با خسارت همراه است. وجود بیمه، میزان خسارت در این ریسک را کم میکند.
در طرف مقابل، ریسک پویا قابل اندازهگیری است. درنتیجه میتوان سود یا زیان حاصل را محاسبه کرد. انواع سرمایهگذاری دارای این ریسک هستند. این نوع ریسک در صورت رفتار هوشمندانه، میتواند به نتایج مثبت و سود ده ختم شود.
ریسکپذیری در افراد
میتوان گفت به طور کلی سه گروه از افراد در بازارهای سرمایه از نظر ریسکپذیری وجود دارند:
افراد محافظه کار هستند و ترجیح میدهند بازده مطمئن تر و احتمال موفقیت بالا داشته باشند.
این دسته افراد جسوری هستند و ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالا میپذیرند.
این افراد حاضر به سرمایه گذاری در بازار های پر ریسک نیستند ولی از ریسک کردن هم نمی ترسند.
ریسک ها در سرمایه گذاری
ریسک را میتوان به صورت کلی به دو گروه زیر تقسیم بندی کرد:
ریسک سیستماتیک
این ریسک به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان کشور مربوط می شود و نمیتوان آن را حذف کرد. این نوع ریسک تاثیرش را بر روی کل بازار و صنایع میگذارد.
ریسک غیرسیستماتیک
این ریسک را میتوان مدیریت کرد و با بررسی، میزان این ریسک را به کمترین مقدار ممکن رساند. اگر یک شرکت مدیریت خوبی ندارد یا صنعتی که در آن فعالیت میکند شرایط خوبی ندارد، فروش این شرکت کم شده و محصولات جدیدی به بازار ارائه نداده و یا در رقابت با رقیبان تجاری عقب افتاده است، ما با بررسی شرایط این شرکت میتوانیم از خرید سهام و سرمایهگذاری در آن اجتناب کنیم. علاوه بر این، میتوان به ریسکهای دیگری میزان ریسکپذیری در انواع بورس در بازار سرمایه اشاره کرد.
ریسک تورم
نرخ تورم که هر ساله از طرف بانک مرکزی اعلام می شود و تاثیر روی ارزش پول ملی می گذارد. در دهه 80 با 100.000 تومان میتوانستید یک سکه تمام بخرید اما با این مقدار پول در دهه 90 چه کاری میتوانید انجام دهید؟ فرض کنید نرخ تورم سالیانه 20% باشد. در ابتدای سال شما در یک دارایی سرمایهگذاری میکنید و انتظار دارید با توجه به مطالعات و بررسیهایتان از پتانسیل این بازار در سال جاری، در انتهای سال 60% سود کنید. در پایان سال در صورتی که شما به بازدهی مورد نظرتان دست یابید، نه 60% بلکه تنها 40% با احتساب تورم سال سود کردهاید. حال اگر سال بعد تورم 30% باشد، احتمالا دیگر 60% سود انتهای سال برای شما جذاب نخواهد بود. باتوجه به میزان تورمی که هر ساله تجربه میکنیم، باید سرمایهگذاری را انتخاب کنیم که بهترین بازده در سال را داشته باشد که نهایتا با احتساب تورم سالیانه، بهترین بازدهی را داشته باشیم. به این ریسک که حاصل از افزایش نرخ تورم است، ریسک تورم میگویند.
ریسک نرخ سود (ریسک نرخ بهره)
ریسک نرخ سود یکی از انواع ریسک در بازارهای مالی است. اگر فرض کنیم نرخ سود بانکی امسال 18% باشد و شما در بازاری سرمایهگذاری کنید که بازدهی 20% دارد، این سرمایه گذاری، سرمایه گذاری خوبی است که بیش از بانک به شما سود میدهد. حالا اگر بانک مرکزی نرخ بهره را از 18 به 22% افزایش دهد، دیگر این سرمایهگذاری شما ارزشی ندارد چون با ریسک کمتر، بانک به شما سود 22% پرداخت میکند. همچنین چون در این مواقع که سود بانک بیشتر از سود دیگر بازارهاست، سرمایه از بازارهای مالی به بانک منتقل میشود که باعث رکود در این بازارها میشود. این ریسک در دنیای بورس بیشتر بر روی اوراق بهادار با درآمد ثابت تاثیرگذار است.
ریسک نرخ ارز
ریسک نرخ ارز بر روی سهام شرکت هایی تاثیر دارد که یا صادر کننده محصولات هستند یا وارد کننده مواد اولیه. درصورتی که نرخ ارز افزایش یابد، هزینه مواد اولیه شرکت که واردات دارد، بیشتر میشود در نتیجه سودی که می سازد، کمتر میشود. در مقابل صادرات محصولات شرکت دیگر گرانتر تمام میشود که باعث افزایش سود آن میشود. در شرکت اول افزایش نرخ ارز اتفاق خوبی نیست اما برای شرکت دوم میتوان گفت که اتفاق خوبی است. این نوع ریسک، از زیرمجموعههای ریسک سیستماتیک است و شرکتها و سرمایهگذاران تاثیر زیادی روی آن ندارند.
ریسک مالی
شرکتها برای توسعه برنامهها و فعالیتهای خود، میتوانند از بانک تسهیلات دریافت کنند که علاوه بر اصل پول، سود آن را نیز باید پرداخت کنند. این تسهیلات و تعهدات مالی هر شرکت در صورت مالی شرکت وجود دارد. هرچه تعهدات مالی شرکت بیشتر باشد، توانایی شرکت برای سوددهی کاهش مییابد و ریسک مالی شرکت افزایش مییابد.
ریسک نقدشوندگی
نقدشوندگی یک دارایی به این معناست که آن دارایی در چه مدتی به پول نقد تبدیل میشود. مثلا یک قطعه زمین به ارزش 100 میلیارد تومان، هرچقدر هم ارزنده باشد، از آنجایی که فروشش طول میکشد، نقدشوندگی پایینی دارد اما ممکن است همین 100 میلیارد سرمایهگذاری در یک سهم بورسی، به راحتی طی چند روز به پول نقد تبدیل شود که نشان میدهد آن سهم نقدشوندگی بالایی دارد. هرچه یک دارایی راحتتر به پول نقد تبدیل شود، نقدشوندگیاش بالاتر است. تصمیمات و عملکرد یک شرکت در بورس، باعث میشود تمایل افراد به خرید سهم آن شرکت تغییر کند و در نتیجه نقدشوندگی آن تغییر کند، این مساله را تحت عنوان ریسک نقدشوندگی بررسی می کنیم.
ریسک تجاری
یکی از انواع ریسک در بازارهای مالی، ریسک تجاری است. در دنیای تجارت، شرکتهایی که در یک گروه صنعتی فعالیت میکنند، رقیب تجاری هم هستند. مثلا در دنیا و کشورمان تعدادی کارخانه تولید اتومبیل در حال فعالیت هستند. ریسک تجاری، به عنوان قدرت شرکت در فروش محصولات و تامین هزینههای خود بررسی میشود. تقاضا برای محصول یک شرکت، هزینه تولید آن، حاشیه سود شرکت و. از عوامل تاثیرگذار بر این ریسک است.
ریسک اعتباری
این ریسک، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل سرمایه است. اوراق قرضه دولتی کمترین میزان ریسک اعتباری و اوراق بهادار شرکت، بیشترین میزان این نوع ریسک را دارد.
ریسک سیاسی (ژئوپلتیک)
نبودن ثبات سیاسی، امکان وقوع جنگ داخلی یا خارجی، تغییرات در قوانین و. از انواع این ریسک است. ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسکهای سیستماتیک است. هرگونه تغییرات در این ریسک، بر عملکرد شرکتها و قیمت سهام آنها تاثیرگذار است. هرچه سرمایهگذاری با افق بلندمدتتری برنامهریزی شود، این ریسک هم بیشتر میشود.
ریسک کشور
کشورها، همانند شرکتها اقدام به دریافت تسهیلات از نهادهای بینالمللی مالی (مثل صندوق بینالمللی پول) میکنند. زمانی که یک کشور توانایی پرداخت این تسهیلات را نداشته باشد، ریسک کشور افزایش می یابد. قدرت یک شرکت در بازپرداخت این تسهیلات، بر اقتصاد داخلی کشور تاثیر می گذارد. این ریسکها برروی تمامی بازارهای مالی یک کشور تاثیرگذار است. البته میزان تاثیرگذاری هر ریسک، به بازار مدنظر بستگی دارد.
ریسک به ریوراد چیست؟
ریسک به ریوراد یا نسبت سود به زیان، برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایهگذاری استفاده میشود. این نسبت به شکل زیر محاسبه میشود:
حد ضرر - قیمت سهم = ریسک (زیان)
قیمت سهم - حد سود = ریوارد (سود)
هرچه نسبت ریسک به ریوارد کمتر (مخصوصا کمتر از 50%) شود، سهم برای خرید مناسبتر است. اگر این نسبت بالای 100% باشد یعنی ریسک بیشتر از پتانسیل کسب سود است و معامله اصلا منطقی نیست. فرض کنید یک سهم را در قیمت 1000 تومان خریدهاید. حد ضرر 800 تومان و حد سود 1600 تومان است. با تعاریف فوق، ریسک معامله برابر 200 و ریوارد برابر 600 می باشد. بنابراین، با رعایت این حد سود و حد ضرر، ورود به چنین معامله ای منطقی می باشد.
بورس مناسب چه کسی است؟
برای پاسخ به این سوال باید اول بدانید که از نظر میزان ریسک پذیری، شما چه نوع معاملهگر یا سرمایهگذاری هستید. در بازار بورس ایران، اوراق مشارکت و اوراق اجاره، چون شرکت متعهد به بازپرداخت سود و اصل پول است، کمریسکترین نوع سرمایه گذاری است. سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری یا سبدگردانی، از آنجایی که توسط تیمهای حرفهای تحلیل بازار رصد میشوند، ریسک معقولی دارند اما همچنان ریسک بالاتری نسبت به اوراق بدهی دارند. خرید سهم شرکتها، چون تمامی ریسکهایی که در بالا گفته شد روی آن تاثیر دارد، ریسک معقول اما بیشتری نسبت به موارد قبلی دارد و در نهایت قراردادهای آتی هم از آنجایی که شرایط خاص خود را دارند، پرریسکترین حالت سرمایهگذاری در بورس است. چون بورس از نظر ریسک سرمایه گذاری گسترده است، شما با دانستن میزان ریسک پذیری خود، میتوانید انتخاب مناسبی برای سرمایهگذاری در بورس داشته باشید.
نمودار ریسک و بازده
هرچه ریسک در بازارهای مالی بیشتر باشد، بازدهی مورد انتظار ما نیز بیشتر میشود اما این قانون تا یک مقدار مشخصی از ریسک صادق است. از یک میزان ریسک، هرچه بیشتر ریسک کنیم، بازده مورد انتظار ما بیشتر نمی شود و ثابت میماند. با اندازه گیری حالات مختلف و مشاهده نمودار ریسک به ریوارد (بازده)، درک این مساله راحتتر است.
جمع بندی
در این مقاله با مفهوم ریسک در بازارهای مالی و انواع آن آشنا شدیم. ریسک یک جزء جدایی ناپذیر در بازارهای مالی به حساب می آید و بدون آن، سود نیز معنا ندارد. چیزی که اهمیت دارد، مدیریت ریسک می باشد که با روش های مختلفی صورت می گیرد و البته داشتن تجربه نیز در آن حرف اول را می زند.
سرمایه گذاری در بورس مناسب چه افرادی است ؟
در زمینه سرمایهگذاری در بورس سهام، پرسشهایی این چنینی پیش میآیند که:
✔ آیا فقط افراد ریسکپذیر میتوانند در بورس سرمایهگذاری کنند یا در بورس برای افراد ریسک گریز هم امکان سرمایهگذاری وجود دارد؟
✔ آیا بورس، فقط جای افراد حرفهای و متخصص است یا افراد غیرحرفهای هم میتوانند در بورس سرمایهگذاری کنند؟ و در کل، سرمایه گذاری در بورس مناسب چه افرادی است ؟
شما چه نوع سرمایه گذاری هستید؟ ریسک پذیر یا ریسک گریز؟
به سرمایه گذار یا معاملهگری که اهل ریسک کردن است و قدرت پذیرش ریسکش بالا است، سرمایه گذار ریسک پذیر گفته میشود. در نقطه مقابل به افرادی که اهل پذیرش ریسک نیستند و در سرمایه گذاریهایشان ریسک نمیکنند، ریسک گریز میگویند. به نمودار زیر توجه کنید:
با دقت در نمودار بالا میتوانید پاسخ پرسش اول را پیدا کنید. این نمودار، میزان ریسک هر اوراق بهاداری را که در بورس دادوستد میشود، نشان میدهد.
همانطور که در نمودار نیز مشخص است، افرادی که به هیچ عنوان تمایلی به پذیرش ریسک ندارند میتوانند در بورس، اوراق مشارکت یا اوراق اجاره خریداری کنند. چون این اوراق، سود تضمینشده دارند. افرادی که میزان ریسکپذیری آنها اندکی بیشتر است، احتمالاً سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری را به خرید اوراق مشارکت و اوراق اجاره ترجیح میدهند. چون این اوراق میتوانند بازدهی بیشتری برای سرمایه گذار داشته باشند. سرمایهگذارانی که از دو گروه قبلی ریسکپذیرتر هستند، ترجیح میدهند خودشان به طور مستقیم سهام شرکتها را خریداری کنند. چون احتمال میدهند که در ازای پذیرش این ریسک، سود بیشتری به دست میآورند. در نهایت، افرادی که اقدام به خرید و فروش قراردادهای آتی میکنند باید بسیار حرفهای و متخصص باشند. زیرا قراردادهای آتی، در شمار اوراق بهادار بسیار پر ریسک محسوب میشود.
سرمایه گذاری در بورس مناسب چه افرادی است ؟ آیا بورس فقط برای حرفهایها است؟ ویدیوی زیر میتواند در یافتن پاسخ این پرسش بیشتر به شما کمک کند:
چگونه میتوان بهترین سرمایه گذاری در بورس را تجربه کرد؟
اگر با مفاهیمی مثل صندوق سرمایهگذاری یا قراردادهای آتی آشنایی ندارید نگران نباشید. زیرا در مقالههای دیگر این مفهومها را توضیح خواهیم داد. هدف مقاله ما پاسخ به این پرسش بود که آیا بورس برای افراد ریسکپذیر مناسب است یا ریسک گریز؟ و پاسخ این است: «همه افراد با سطوح مختلف ریسکپذیری امکان سرمایهگذاری در بورس را دارند.»
اما سؤال دوم که آیا بورس، تنها متعلق به افراد متخصص و حرفهای است؟ یا افراد غیرمتخصص هم میتوانند در بورس سرمایهگذاری کنند؟ نمودار زیر، پاسخ این سؤال را هم مشخص خواهد کرد:
همانطور که در نمودار بالا هم به خوبی مشخص است، افرادی با کمترین تخصص هم میتوانند از طریق خرید اوراق مشارکت، اوراق اجاره یا سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری که سود ثابتی دارند، وارد بورس شوند. افرادی که تخصص بیشتری دارند، میتوانند از بین سایر صندوقهای سرمایهگذاری، صندوقی را که عملکرد مناسبتری دارد برای سرمایهگذاری در نظر بگیرند یا از خدمات سبدگردانی اختصاصی که در گفتارهای آینده به طور کامل توضیح خواهیم داد، استفاده کنند. با افزایش میزان شناخت و آگاهی افراد از سازوکار ارزیابی سهام شرکتها، سرمایهگذاران میتوانند به صورت مستقیم نسبت به خرید و فروش سهام شرکتها اقدام کنند. افراد بسیار متخصص و حرفهای هم در کنار همه گزینههای مورد اشاره، مهارت خرید و فروش ابزارهای با ریسک بالا مثل قراردادهای آتی و… را پیدا خواهند کرد. با این اوصاف، پاسخ سؤال دوم هم مثبت است؛ یعنی برخلاف برخی تصورات رایج، بورس فقط محلی برای سرمایهگذاری افراد متخصص و حرفهای نیست و غیر حرفهایها هم میتوانند سرمایهگذاری در بورس را تجربه کنند.
میزان ریسکپذیری در انواع بورس
در این مقاله ضمن آشنایی با انواع ریسک به ارزیابی میزان توانایی پذیرش ریسک و یا اصطلاحا عدم موفقیت در افراد مختلف می پردازیم. و توجه به این نکه ضروری است که پذیرش ریسک های مناسب می تواند در بلند مدت، موفقیت مالی افراد را در پی داشته باشد. بسیاری از افراد موفق به همین صورت یعنی با پذیرش ریسک های معقول، به موفقیت های بزرگ دست یافته اند.
اهمیت خود شناسی در بورس:
افراد باید قبل از شروع سرمایه گذاری در بازارسرمایه ارزیابی کنند که تا چه اندازه توانایی پذیرش ریسک و یا اصطلاحا عدم موفقیت را دارند البته ریسک میزان ریسکپذیری در انواع بورس به معنای خطر کردن نیست و به طور کلی پذیرش ریسک های مناسب می تواند در بلند مدت، موفقیت مالی افراد را در پی داشته باشد. بسیاری از افراد موفق به همین صورت یعنی با پذیرش ریسک های معقول، به موفقیت های بزرگ دست یافته اند.
انواع ریسک در بازار سرمایه:
ریسکهایی که افراد در سرمایهگذاری با آن مواجه هستند، انواع مختلفی داشته و در یک طبقهبندی کلی به دو دسته تقسیم می شود:
الف. ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب – Systematic Risk):
ریسک سیستماتیک ریسکهاییست که کنترل آن در اختیار سرمایهگذار نیست و به سیستم مربوط است؛ از جمله: نرخ تورم، بهره بانکی، سیاستهای اقتصادی و سیاسی، نرخ ارز و … که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در سودآوری شرکت و در نتیجه قیمت سهام آن تاثیرگذارند.
ب. ریسک غیر سیستماتیک (قابل اجتناب – Unsystematic Risk):
ریسک های غیر سیستماتیک ریسکهایی هستند که می توان با برخی روشها از آنها اجتناب کرد و معمولا به عوامل کلان اقتصادی وابسته نبوده و اغلب ناشی از خصوصیات خاص شرکتها هستند یعنی منشا درونی دارند. برای مثال ریسک های حاصل از مدیریت ضعیف و عدم توانایی رقابت با سایر شرکت ها، که بروز این ریسک ها عللی در داخل شرکت دارد.
برای آشنایی با مفاهیم مرتبط با بورس و آموزش مقدماتی به وبلاگ بورس کست مراجعه کنید.
- توجه به این نکات ضروری است که :
• افراد باید قبل از سرمایه گذاری میزان ریسک پذیری خود را تعیین کنند چون این موضوع یکی از مهمترین عوامل موفقیت در سرمایه گذاریست. در حقیقت می توان گفت از یک منظر اطلاع از میزان تحمل و انعطاف پذیری در مقابل ریسک نخستین گام سرمایه گذاری خواهد بود.
سرمایه گذراان الگوهای ریسک پذیری متفاوتی دارند؛ برخی ریسک پذیر، برخی ریسک گریز و گروهی هم بی تفاوت هستند.
• همه سرمایه گذاران انتظار دارند اگر ریسک بیشتری در سرمایه گذاری می پذیرند بازدهی بیشتری هم به دست آورند، این موضوع یکی از اصول اولیه ی سرمایه گذاری محسوب می شود
• افراد ریسک پذیر در مقایسه با افراد ریسک گریز بازدهی کمتری برای پذیرش ریسک مطالبه می کنند.
افراد ریسک پذیر بازدهی بیشتری از سرمایه گذاری خود انتظار دارند، معمولا به سرمایه گذاری در سپرده های بانکی، خرید اوراق مشارکت و . تمایل نداشته، ترجیح می دهند در بازار بورس سرمایه گذاری کنند. بنابراین باید تجزیه و تحلیل دقیق تری داشته و ریسک سرمایه گذاری خود را به صورت دقیق تعیین کنند.
در طرف دیگر افراد ریسک گریز بر خلاف افراد ریسک پذیر به دلیل ریسک کمتر و بازدهی تضمین شده در سرمایه گذاری سپرده های بانکی یا خرید اوراق مشارکت بیشتر در این زمینه ها سرمایه گذاری می کنند.
گروه سوم یعنی افراد بی تفاوت نسبت به ریسک، معمولا عکس العملی نسبت به فرصت های سرمایه گذاری و ریسک های مرتبط با آن ندارند.
نمودار فوق تفاوت بین الگوهای تصمیمگیری سرمایهگذار ریسک پذیر و ریسک گریز را مقایسه می کند، و نشان دهنده ی این است که سرمایه گذار (الف) فرد ریسک پذیرتری نسبت به سرمایه گذار (ب) است یعنی راحت تر ریسک می کند.
در حقیقت هر چه شیب نمودار ریسک به بازدهی (Risk/Reward) کم تر باشد یعنی سرمایه گذار قدرت ریسک پذیری بیشتری دارد.
برای اینکه بهتر متوجه این تعاریف شوید به این مثال ها توجه فرمایید؛
طبق نمودار، با توجه به ارقام نشان داده شده به صورت نمونه، سرمایهگذار (الف) در ازای دریافت 30 % بازدهی همان ریسکی را متحمل می شود که سرمایه گذار (ب) به ازای دریافت 45 % بازدهی متحمل شده است و یا در مثالی دیگر به ازای پذیرش یک ریسک برابر، سرمایه گذار (الف) انتظار 40 % بازدهی دارد در صورتی که سرمایه گذار (ب) حداقل 65 % بازدهی را مد نظر داشته است.
برای درک بهتر این موضوع و شناخت میزان ریسک پذیری خود می توانید با مشاوران بورس کست در ارتباط باشید.
میزان ریسکپذیری در انواع بورس
در این مقاله ضمن آشنایی با انواع ریسک به ارزیابی میزان توانایی پذیرش ریسک و یا اصطلاحا عدم موفقیت در افراد مختلف می پردازیم. و توجه به این نکه ضروری است که پذیرش ریسک های مناسب می تواند در بلند مدت، موفقیت مالی افراد را در پی داشته باشد. بسیاری از افراد موفق به همین صورت یعنی با پذیرش ریسک های معقول، به موفقیت های بزرگ دست یافته اند.
اهمیت خود شناسی در بورس:
افراد باید قبل از شروع سرمایه گذاری در بازارسرمایه ارزیابی کنند که تا چه اندازه توانایی پذیرش ریسک و یا اصطلاحا عدم موفقیت را دارند البته ریسک به معنای خطر کردن نیست و به طور کلی پذیرش ریسک های مناسب می تواند در بلند مدت، موفقیت مالی افراد را در پی داشته باشد. بسیاری از افراد موفق به همین صورت یعنی با پذیرش ریسک های معقول، به موفقیت های بزرگ دست یافته اند.
انواع ریسک در بازار سرمایه:
ریسکهایی که افراد در سرمایهگذاری با آن مواجه هستند، انواع مختلفی داشته و در یک طبقهبندی کلی به دو دسته تقسیم می شود:
الف. ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب – Systematic Risk):
ریسک سیستماتیک ریسکهاییست که کنترل آن در اختیار سرمایهگذار نیست و به سیستم مربوط است؛ از جمله: نرخ تورم، بهره بانکی، سیاستهای اقتصادی و سیاسی، نرخ ارز و … که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در سودآوری شرکت و در نتیجه قیمت سهام آن تاثیرگذارند.
ب. ریسک غیر سیستماتیک (قابل اجتناب – Unsystematic Risk):
ریسک های غیر سیستماتیک ریسکهایی هستند که می توان با برخی روشها از آنها اجتناب کرد و معمولا به عوامل کلان اقتصادی وابسته نبوده و اغلب ناشی از خصوصیات خاص شرکتها هستند یعنی منشا درونی دارند. برای مثال ریسک های حاصل از مدیریت ضعیف و عدم توانایی رقابت با سایر شرکت ها، که بروز این ریسک ها عللی در داخل شرکت دارد.
برای آشنایی با مفاهیم مرتبط با بورس و آموزش مقدماتی به وبلاگ بورس کست مراجعه کنید.
- توجه به این نکات ضروری است که :
• افراد باید قبل از سرمایه گذاری میزان ریسک پذیری خود را تعیین کنند چون این موضوع یکی از مهمترین عوامل موفقیت در سرمایه گذاریست. در حقیقت می توان گفت از یک منظر اطلاع از میزان تحمل و انعطاف پذیری در مقابل ریسک نخستین گام سرمایه گذاری خواهد بود.
سرمایه گذراان الگوهای ریسک پذیری متفاوتی دارند؛ برخی ریسک پذیر، برخی ریسک گریز و گروهی هم بی تفاوت هستند.
• همه سرمایه گذاران انتظار دارند اگر ریسک بیشتری در سرمایه گذاری می پذیرند بازدهی بیشتری هم به دست آورند، این موضوع یکی از اصول اولیه ی سرمایه گذاری محسوب می شود
• افراد ریسک پذیر در مقایسه با افراد ریسک گریز بازدهی کمتری برای پذیرش ریسک مطالبه می کنند.
افراد ریسک پذیر بازدهی بیشتری از سرمایه گذاری خود انتظار دارند، معمولا به سرمایه گذاری در سپرده های بانکی، خرید اوراق مشارکت و . تمایل نداشته، ترجیح می دهند در بازار بورس سرمایه گذاری کنند. بنابراین باید تجزیه و تحلیل دقیق تری داشته و ریسک سرمایه گذاری خود را به صورت دقیق تعیین کنند.
در طرف دیگر افراد ریسک گریز بر خلاف افراد ریسک پذیر به دلیل ریسک کمتر و بازدهی تضمین شده در سرمایه گذاری سپرده های بانکی یا خرید اوراق مشارکت بیشتر در این زمینه ها سرمایه گذاری می کنند.
گروه سوم یعنی افراد بی تفاوت نسبت به ریسک، معمولا عکس العملی نسبت به فرصت های سرمایه گذاری و ریسک های مرتبط با آن ندارند.
نمودار فوق تفاوت بین الگوهای تصمیمگیری سرمایهگذار ریسک پذیر و ریسک گریز را مقایسه می کند، و نشان دهنده ی این است که سرمایه گذار (الف) فرد ریسک پذیرتری نسبت به سرمایه گذار (ب) است یعنی راحت تر ریسک می کند.
در حقیقت هر چه شیب نمودار ریسک به بازدهی (Risk/Reward) کم تر باشد یعنی سرمایه گذار قدرت ریسک پذیری بیشتری دارد.
برای اینکه بهتر متوجه این تعاریف شوید به این مثال ها توجه فرمایید؛
طبق نمودار، با توجه به ارقام نشان داده شده به صورت نمونه، سرمایهگذار (الف) در ازای دریافت 30 % بازدهی همان ریسکی را متحمل می شود که سرمایه گذار (ب) به ازای دریافت 45 % بازدهی متحمل شده است و یا در مثالی دیگر به ازای پذیرش یک ریسک برابر، سرمایه گذار (الف) انتظار 40 % بازدهی دارد در صورتی که سرمایه گذار (ب) حداقل 65 % بازدهی را مد نظر داشته است.
برای درک بهتر این موضوع و شناخت میزان ریسک پذیری خود می توانید با مشاوران بورس کست در ارتباط باشید.
اصول مدیریت ریسک در بازار سرمایه + انواع آن
ریسک ؛ کلمهای است که ممکن است شما را به یاد خطر و چالش بیاندازد. به همین دلیل، افراد ترجیح میدهند از ریسک کردن دوری کنند و از کارهایی که دارای ریسک بالایی است پرهیز نمایند. اما اینکه افراد فکر میکنند ریسک به معنی خطر است، کاملا اشتباه است. زیرا، زمانی که بحث مدیریت ریسک را در نظر بگیریم دیگر نمیتوان ریسک را معادل خطر دانست. بنابراین میتوان گفت، در ذات هر فعالیتی ریسک وجود دارد و زندگی روزمره همه افراد دارای ریسک بوده، اما این نکته را فراموش نکنید میزان ریسکپذیری در انواع بورس که با استفاده از مدیریت ریسک میتوانید از این خطر و چالش در امان باشید و در معرض آن قرار گرفتن را به حداقل برسانید. در این مقاله به مدیریت ریسک در بازارهای مالی پرداختهایم تا بتوانید زمانی که در معرض این ریسک قرار گرفتهاید، بتوانید ریسک موجود در سرمایهگذاری خود را مدیریت کنید. پس، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک یکی از مهمترین اصول در بازار بورس و سرمایهگذاری است. هر چقدر هم که سرمایه داشته باشید برای اینکه بتوانید در بازار بمانید و فعالیت کنید باید بتوانید به طرز صحیح از مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه استفاده کنید.
* در صورت تمایل میتوانید مقاله اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی را مطالعه نمایید.
شما به عنوان یک کاربر وقتی یک معامله انجام میدهید ممکن است 4 حالت به وجود بیاید؛
- سود خیلی بزرگ ⇐ 10 تا 60 درصد
- سود کم ⇐ 10 تا 15 درصد
- ضرر کوچک ⇐ 10 تا 20 درصد
- ضرر بزرگ ⇐ 40 تا 50 درصد
اگر بتوانید جلوی حالت چهارم را بگیرید؛ میتوانید در بورس خیلی موفق باشید.
هدف مدیریت ریسک دقیقاً حذف ضررهای مالی بزرگ است.
فرآیند مدیریت ریسک
فرض کنید بر اساس تحلیلی که انجام میدهید خرید انجام دادهاید؛ اما قبل از اینکه خرید کنید حتما باید حد ضرر را مشخص و مبلغ خرید را محاسبه کنید.
* ضریب ریسک: انتخاب یک عدد بین 1 تا 2
* کل سرمایه: کل پولی که در بورس سرمایهگذاری میکنید.
* درصد حد ضرر: درصدی که برای جلوگیری از ضرر بیش از حد برای خود تعیین کردهاید.
در خصوص ضریب ریسک باید گفت؛ اگر آدم محتاطی هستید و تمایل دارید کمتر ریسک کنید 1 را انتخاب کنید؛ اما اگر آدم ریسک پذیری هستید میتوانید عدد 2 را انتخاب کنید. همچنین، میتوانید هر عددی بین 1 تا 2 را نیز انتخاب کنید؛ مثلا 1/5. عددی که انتخاب میکنید هر چقدر به 1 نزدیکتر باشد، ریسک کمتر؛ و هر چقدر به 2 نزدیکتر باشد، ریسک بیشتر میشود.
یکی از اصول خیلی مهم مدیریت ریسک و سرمایه میگوید:
اگر در یک معامله ضرر کردید، این ضرر باید بین 1 تا 3 درصد از کل مبلغ سرمایه شما باشد. حال این اصل را تبدیل به یک فرمول میکنیم؛
* نکته: ضریب ریسکی که انتخاب کردهاید باید در همه معاملات همان باشد و با همان ضریب کار کنید.
* با حد ضرر 10 درصد، اجازه دارید 10 میلیون خرید انجام دهید.
* با حد ضرر 20 درصد، اجازه دارید 5 میلیون خرید انجام دهید.
و اما یک فرمول سادهتر برای حداکثر مبلغ خرید؛
* بهتر است حد ضرر خود را 10 یا 20 درصد انتخاب کنید؛ زیرا، این حد ضرر یک عدد معقول، منطقی و یک رنج نرمال است تا بتوانید ریسک را بهتر مدیریت کنید.
انواع حد ضرر
- تعیین حد ضرر بر حسب دامنه نوسانات بازار
- استفاده گسترده در اکسپرتهای خودکار
- تناسب با فازهای مختلف بازار
- نقطه ضعف، کارکرد ضعیف به هنگام انتشار اخبار و گزارشهای مهم
انواع ریسک در بازارهای سرمایه
در اینجا، انواع ریسکهایی که یک سرمایهگذار در خرید سهام شرکتها و سرمایهگذاری در بورس با آنها مواجه میشود را معرفی و توضیح خواهیم داد؛
ریسک در یک طبقهبندی کلی به دو دسته تقسیم میشود؛
- ریسک قابل اجتناب یا غیر سیستماتیک
- ریسک غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک
ریسک قابل اجتناب یا غیر سیستماتیک
ریسکی که میتوانیم با استفاده از برخی روشها از آن اجتناب کنیم؛ ریسک های قابل اجتناب میگویند. این ریسک ها اغلب ناشی از خصوصیات خاص شرکتها هستند.
نمونه هایی از ریسک قابل اجتناب
- مدیریت ضعیف شرکت
- درست عمل نکردن سهامداران شرکت
- عدم موفقیت در رقابت با سایر رقبا
- قدیمی شدن محصولات تولیدی شرکت
- و .
که هر کدام از این نمونهها باعث میشود، مشتریان شرکت به تدریج کم و فروش آن کاهش پیدا کند.این ریسک ها منشأ درونی دارند و علت بروز آن، به داخل شرکت مربوط میشود. با توجه به اینکه این نوع ریسک را میتوانیم با به کارگیری برخی روشهای محاسبه به حداقل ممکن برسانیم، از آن به عنوان ریسک قابل اجتناب یاد میشود.
ریسک غیر قابل اجتناب یا سیستماتیک
کنترل این نوع ریسک در اختیار سرمایهگذار نیست. به این گروه از ریسک ها، ریسک غیر قابل اجتناب یا سیستماتیک میگویند. مواردی مثل تغییر نرخ تورم، سیاستهای کلان اقتصادی، شرایط سیاسی و . مواردی هستند که کنترل آنها از اختیار شرکت خارج میکند.
برای مثال؛ تغییر در سیاستهای کلان اقتصادی و افزایش یا کاهش نرخ ارز و یا نرخ تورم میتواند به طور مستقیم در وضعیت درآمد-سود و میزان سودآوری شرکتها تاثیر بگذارد و طبیعتاً ارزش سهام آنها را تحت تاثیر قرار دهد. اینگونه ریسک ها را ریسک های سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب میگویند، زیرا کنترل آنها از اختیار سرمایهگذار خارج است.
و اما چگونه میتوانیم ریسک قابل اجتناب را به حداقل ممکن رساند؟
به این ضربالمثل دقت کنید؛
همه تخممرغها را در یک سبد قرار ندهید، اگر از شما بپرسند منطق این ضربالمثل چیست؟ همه شما میگویید که ریسک آن کاهش پیدا میکند. چون اگر یکی از سبدهای تخممرغ به زمین بیافتد و تخممرغهای آن بشکند سبدها و تخممرغهای دیگر همچنان سالم میمانند. در مباحث مرتبط با بورس هم تئوری بسیار معروفی به نام تئوری سبد وجود دارد که بر پایه همین ضربالمثل تشکیل شده است. بر اساس این تئوری، سرمایهگذار میتواند با متنوع کردن سبد سرمایهگذاری خود و انتخاب داراییهای بسیار متنوع به جای چند دارایی محدود ریسک های قابل اجتناب را در سرمایهگذاری خود به حداقل ممکن برساند. بنابراین، هر اندازه سبد سرمایهگذاری متنوعتر باشد؛ ریسک سرمایهگذاری هم کمتر میشود. بر میزان ریسکپذیری در انواع بورس پایه تئوری سبد، متخصصان بازار سرمایه توصیه میکنند؛ به جای اینکه فرد یک یا چند سهم از شرکتهای محدودی را خریداری کند، سهام شرکتهای متنوع از صنایع مختلف را خریداری نماید و حتی در سبد سرمایهگذاری خودش اوراق بهادار بدون ریسک مثل اوراق مشارکت و دیگر موارد را هم داشته باشد. مجدداً این نکته را یادآوری کنیم که، با متنوعسازی سبد سرمایهگذاری تنها میتوانید حذف ریسک های قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک را به حداقل برسانید و حذف ریسک های غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک از کنترل یا اختیار سرمایهگذار خارج است. البته، با حذف یا کاهش ریسک های قابل اجتناب عملاً بخش عمدهای از ریسک هایی که سرمایهگذار با آنها مواجه است، کاهش پیدا میکند.
مدیریت ریسک در بازارهای مالی
یکی از مهمترین مواردی که یک سرمایهگذار نیاز دارد در طول معاملات به آن دقت زیادی کند، مدیریت ریسک میباشد. این مورد یکی از مهمترین موارد در تصمیمگیریهای معاملاتی میباشد. مانند پدال گاز در ماشین است که استفاده نابجا از آن میتواند باعث از بین رفتن قسمت یا تمامی سرمایه شود. مدیریت، میزان ریسک یا درگیر کردن درصدی از حساب در یک معامله است که با شناخت از استراتژی و میزان تاییدات انجام میشود.
به عنوان مثال؛ شما همیشه نمیتوانید با سرعت 100 کیلومتر در ساعت رانندگی کنید، ممکن است در یک کوچه با 10 کیلومتر، در یک جاده لغزنده 15 کیلومتر و در یک اتوبان اگر شرایط مساعد باشد میتوانید با 100 یا 120 کیلومتر اقدام به رانندگی کنید. پس اینکه شما چه جایی پدال گاز را فشار بیشتری دهید تا بتوانید سریعتر به مقصد برسید به مدیریت ریسک شما با توجه به خیابان، اتوبان و یا لغزندگی جاده و سایر عوامل در آن بستگی دارد.
در بازارهای مالی نیز به همین گونه است.
به عنوان مثال؛ شما میتوانید نسبت به شرایط بازار و انتخاب ضریب ریسک خود یک معامله خوب و پر سود انجام دهید. همه اینها بستگی به صبر در معاملات با استراتژیهای کارآمد و تاییدات بالاتر، شرایط بازار و بازدهی آن و البته نوع مدیریت ریسک شما دارد. افرادی که عادت دارند، صبر کنند تا معاملات با شرایط خوب و تاییدات خوب به وجود بیاید؛ معاملات کمتر ولی سوددهتری انجام داده و قاعدتاً نتایج بهتری را خواهند دید و راحتتر معاملات خود را انجام میدهند.
هیچ چیز برای سرمایه گذار نباید مهمتر از توانایی خوابیدن آسوده در شب باشد.
نتیجه بحث
احتمال انحراف بازده واقعی سرمایهگذاری از بازده پیشبینی شده آن، ریسک گفته میشود. ریسک همچنین، شامل احتمال از دست رفتن همه یا بخشی از اصل سرمایهگذاری نیز میشود. برای سنجش ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد. یکی از مهمترین معیارهای این سنجش، انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است.
مدیریت ریسک ؛ جلوگیری از ضررهای بزرگ، انتخاب حد ضرر برای خریدهای خود، به دست آوردن حداکثر مبلغ خرید در هر معامله از طریق فرمول گفته شده میباشد. سرمایهگذاران همیشه باید در ذهن داشته باشند که مهمترین معیار این نیست که چقدر بازدهی به دست آوردهاند بلکه بازدهی در مقابل ریسک متحمل شده مهم است.
سوالات متداول
یکی از اصول خیلی مهم مدیریت ریسک و سرمایه چیست ؟
اگر در یک معامله ضرر کردید، این ضرر باید بین 1 تا 3 درصد از کل مبلغ سرمایه شما باشد.
دیدگاه شما