“فعالیتی است که با هدف کسب سود انجام میشود و برای رسیدن به این هدف، داراییهای مالی (اوراق بهادار) مورد معامله (خرید و فروش) قرار میگیرند. به این ترتیب، از نوسانات ناخواسته قیمت داراییها کاسته شده و معاملات تسهیل میشوند.”
صفر تا صد بازارگردانی
علیرضا توكلی كاشی/ معاون توسعه كانون نهادهای سرمایهگذاری ایران این روزها بحث بر سر بازارگردانی، چیستی بازارگردانی، سوء استفاده از بازارگردانی، نحوه درست انجام بازارگردانی و معضلات بازارگردانی و مشکلات بازارگردانان نقل تمام جلسات و مجالس بازار سرمایه است.
اما بازارگردانی چیست و بازارگردانی واقعی چگونه است؟ برای فهم بهتر نحوه عملکرد یک بازارگردان حرفهای، از یک مثال بهره میبریم. یکی از مصادیق بارز و تقریبا منطبق بر فعالیت بازارگردانی، فعالیت صرافان در بازار ارز است.
بازارگردانی در بازار صرافی
صرافان در هر روز و در هر لحظه و بهصورت همزمان دو مظنه خرید و فروش را با فاصلهای اندک به مشتریان خود پیشنهاد میدهند. وظیفه صراف حفظ نقدشوندگی ارزهای مختلف است. معمولا هر صراف با هماهنگی سایر صرافان و به خصوص صرافان بانکهای دولتی و در یک شبکه داخلی بزرگ، در هر زمان، نرخ تعادلی ارز را تعیین کرده و نسبت به ارائه مظنههای خرید و فروش (نرخ خرید و فروش) خود اقدام میکند.
مستقل از اینکه امروز قیمت ۲۵ هزار تومانی دلار درست است یا نادرست و فردا قیمت آن به سوی ۲۰ هزار تومان کاهش یا به سوی ۳۰ هزار تومان افزایش پیدا خواهد کرد یا نه، یک صراف حرفهای، امروز دلار را به قیمت ۲۴۹۰۰ تومان میخرد و با قیمت ۲۵۱۰۰ تومان میفروشد و اگر طی روز احساس کند که حجم عرضه بر تقاضا پیشی گرفته است و فعالان بازار در قیمتهای پیشنهادی وی، در حال فروش دلار به صراف هستند، وی قیمت خود را اندکی پایین آورده و کار خود را در مرز ۲۴۵۰۰ تومان و با اعلام مظنههای ۲۴۴۰۰ تومان برای خرید و ۲۴۶۰۰ تومان برای فروش ادامه میدهد.
یک صراف حرفهای هیچگاه بهواسطه دریافت اخبار تهدیدآمیز یا تحلیلهایی مبنی بر اینکه دلار به زودی ۳۰ هزار تومان خواهد شد، فروش ارز را متوقف نمیکند و همینطور در صورت دریافت اخباری مبنی بر سقوط حتمی دلار در آینده نزدیک و رسیدن آن به مرز ۲۰ یا ۱۵ هزار تومان، خرید خود را نیز متوقف نمیکند. این اخبار و تحلیلها فقط سبب خواهند شد تا صراف قیمت میانه و تعادلی خود را متناسب با فشار عرضه یا تقاضای بازار به سمت نرخهای پایین یا بالا سوق دهد. در واقع یک صراف بر مبنای اخبار رسیده، رفتار بازار را پیشبینی کرده و در صورت اینکه نتیجه تحلیل و پیشبینی وی افزایش عرضه در بازار باشد، نرخ خرید و فروش خود را بهصورت توامان پایین میآورد. یک صراف میداند که با اعلام مظنه خرید ۲۴۴۰۰ تومان و مظنه فروش ۲۴۶۰۰ تومان برای دلاری که چندی پیش و در مرز ۲۴۹۰۰ تومان خریداری کرده است، در حال زیان کردن است، اما او کار خود را ادامه میدهد زیرا تابع هدف یک صراف، کسب سود از نوسانات نیست، بلکه هدفش انجام حجم بالاتری از خرید و فروش دلار است و او سود خود را در انجام معامله با حجم بالا بهدست میآورد. بارها مشاهده شده است که یک صراف با حجم سرمایه یک میلیون دلاری، طی یک روز و با خرید و فروشهای متعدد، حتی بیش از ۸ میلیون دلار را خریدو فروش کرده است! پس پایین خریدن و بالا فروختن و کسب سود از آن، نه تنها خطا نیست، بلکه مصداق بارز «کار درست» است.
در دنیای صرافی، هرچه فاصله نرخهای خرید و فروش بیشتر باشد، باعث افزایش سود صراف خواهد شد. مثلا صرافی که دلار را بین دو نرخ ۲۴۵۰۰ تومان و ۲۵۵۰۰ تومان خرید و فروش میکند (بازارگردانی میکند)، سود بیشتری در هر معامله در مقایسه با صرافی که بین دو نرخ ۲۴۹۰۰ تومان و ۲۵۱۰۰ تومان عمل میکند بهدست میآورد. اما یک صراف حرفهای هیچگاه در شرایط عادی این کار را نمیکند، زیرا آگاه است که در صورت افزایش فاصله نرخ خرید و فروش، خیلی از افراد تمایلی به معامله با وی پیدا نمیکنند و به سراغ صراف دیگری میروند و همین مساله سبب کاهش شدید حجم معاملات وی خواهد شد.
هرچه فاصله نرخهای پیشنهادی یک صراف (دامنه مظنه) کوچکتر باشد، حجم معاملات وی در مقایسه با سایر صرافها بیشتر خواهد شد و همین مساله باعث میشود با افزایش گردش معاملات، سود نهایی وی بیشتر از صرافهای دیگر باشد. در بازارگردانی در بازار صرافی عمل و در جایی که تعداد صرافیها خیلی زیاد باشد، رقابت بین صرافیها باعث میشود که فاصله نرخهای خرید و فروش در کمینهترین حالت ممکن قرار بگیرند. اگر به کشورهای دیگر سفر کرده باشید حتما متوجه شدهاید که فاصله نرخهای خرید و فروش ارز در صرافیهای داخل شهرها، بسیار به هم نزدیک است اما مثلا در یک پاساژ که فقط یک صرافی وجود دارد، این فاصله بیشتر میشود! مساله وقتی جالبتر میشود که شما به فرودگاه مراجعه کنید. فاصله نرخ خرید و فروش ارز در صرافیهای فرودگاه به مراتب بالاتر از سطح شهر است! زیرا از یک طرف، آنجا رقابت کمتری بین صرافها وجود دارد و از طرف دیگر بهدلیل اجبار مسافر به تبدیل ارز، وی مجبور به قبول نرخهای پیشنهادی صراف است.
پس فاصله نرخهای خرید و فروش پیشنهادی صرافها، تابع فضای رقابتی در بازار صرافی است.
وظیفه یک صراف، تبدیل ارز با کمترین هزینه است. یک صراف نه تنها هیچگاه به دنبال کسب سود از نوسانات قیمت ارز نیست، بکه حتی علاقهمند به رشد نرخ ارز نیز نیست! زیرا میداند افزایش نسبی نرخ ارز ممکن است سبب کاهش حجم معاملات وی بشود. زیرا بهطور طبیعی با افزایش قیمت هر کالایی از جمله ارز، تقاضا برای آن بهطور نسبی کاهش مییابد و این کاهش تقاضا به معنای کاهش حجم معاملات در بازار آن کالا خواهد بود. (البته شرایط استثنایی را که در آن مردم با اطلاعات و تحلیلهای نادرست به یک بازار هجوم برده و با هجوم خود باعث رشد توامان قیمت و افزایش حجم معاملات میشوند، باید بهصورت جداگانه تحلیل کنیم. زیرا در این موارد عموما به دلیل بروز شوکهای اقتصادی، مردم نگران رشد بیشتر قیمتها بوده و با مشاهده رشدهای اولیه و با هدف اینکه از رشدهای بعدی جا نمانند، تقاضای خرید خود را در بازار افزایش میدهند.)
بنابراین یک صراف از آنجا که از محل معاملات و افزایش حجم آن سود میکند، همیشه علاقهمند است تا بازار در شرایطی باقی بماند که حجم معاملات بهصورت بلندمدت در سطح بالایی بماند و برای اینکه همواره بتواند پاسخگوی مشتریان خود باشد، هیچگاه همه دلار خود را نمیفروشد و هیچگاه نیز همه ریالهای خود را به دلار تبدیل نمیکند، بلکه همواره موجودی ریال و دلار خود را در یک تعادل نسبی نگاه میدارد، زیرا سود صراف از همان فاصله اندک ۲۰۰ تومانی خرید و فروش دلار یا هر ارز دیگری تامین میشود. البته این را نیز میدانیم که گاهی اوقات و در شرایط بحرانی و نوسانی شدید که صراف قادر به تخمین روند بازار نباشد، صرفا با افزایش دامنه مظنه و مثلا تعیین دامنه مظنه ۲۰۰۰ تومانی و اعلام مظنه خرید ۲۳هزار تومانی در مقابل مظنه فروش ۲۵هزار تومانی، این افزایش ریسک را به مخاطبان و سایر فعالان بازار اعلام میکند. نکته مهم اینجاست که یک صراف حرفهای، هیچگاه بازار را ترک نکرده و هیچگاه نیز در بازار یک طرفه حاضر نمیشود! بلکه همواره و در هر شرایطی، دو مظنه متفاوت برای خرید و فروش ارز خود اعلام میکند. یک صراف هیچ وقت وارد تحلیل ارزش ذاتی قیمت ارزها نمیشود چون نه تخصص آن را دارد و نه اصولا ارزشیابی و محاسبه ارزش ذاتی ارز را وظیفه خود میداند.
بازارگردانی در بازار سکه و طلا
در بازار طلا و سکه هم وضع کاملا مشابه بازار ارز در صرافیهاست. در این بخش قصد داریم به بازار طلا از منظر دیگری هم بنگریم.
سالها پیش و در زمانی که تلاطمات بازار طلا بسیار زیاد شده بود، از یک طلا فروش راجع به کار و کاسبیاش پرسیدم. او گفت اتفاقا این نوسانات، به دلیل تعدد تغییر جهت صعودی و نزولی، به نفع این صنف نیست! زیرا این نوسانات سنگین که طی آن عده جدیدی وارد بازار شده و اقدام به خرید و فروش طلا و سکه میکنند، سبب افزایش بیشتر نوسانات شده و بازار را از تعادل خارج میکنند و منجر به زیان طلافروشان میشوند! وقتی علت را از وی جویا شدم، پاسخ داد که: سنگ محک عملکرد یک طلا فروش در پایان هر سال، میزان تغییرات موجودی طلای در اختیار وی است نه ارزش ریالی آنها! طلا فروشی که در ابتدای سال ۱۰ کیلو طلا در اختیار داشته است، و این مقدار در پایان سال به ۱۱ کیلو رسیده است، سود کرده است حتی اگر قیمت طلا نصف شده باشد. اما اگر میزان طلای در اختیار وی در پایان سال به ۹ کیلو برسد، ولو اینکه قیمت طلا دو برابر هم شده باشد، این طلا فروش، زیان کرده است و در شرایط نوسانی شدید، معمولا برخی از طلافروشان – با این تعبیر- دچار زیان میشوند.
یک بازارگردان حرفهای نیز در بازار سهام بدون توجه به ارزش ذاتی سهام در اختیار خود، باید تلاش کند تا ضمن متعادل نگهداشتن انباره «سهام-وجه» نقد خود، همواره و با خرید و فروشهای پرتکرار، ضمن نقد نگه داشتن بازار، اندازه انباره خود را نیز بزرگتر کند و این به بازارگردانی در بازار صرافی معنای افزایش تعداد سهام و افزایش وجه نقد ناشی از سود عملیات بازارگردانی است. البته در بورس، بهطور طبیعی اوراق بهاداری که نقد شوندهتر است، به همین واسطه ارزش بیشتری نیز از بازار دریافت میکند و گاهی مشاهده میشود که بازار حتی تا یک واحد، P/ E بالاتری را به آن سهم در مقایسه با سهام مشابه اختصاص میدهد. (در بازار سکه طلا نیز، قطعات کوچکتر سکههای طلا بهدلیل قیمت پایینتر، بازارگردانی در بازار صرافی حجم معاملات بالاتری دارند و به همین دلیل نیز قیمت نسبی آنها با توجه به وزن طلای موجود در آنها بهطور نسبی بین ۵درصد تا ۳۰درصد بالاتر است!)
به نظر میرسد در بازار سرمایه نیز باید با ادبیاتی مشابه به دنبال هر دو هدف فوق –مشابه بازار صرافی و بازار طلافروشان- باشیم و بازارگردانی را به شیوهای انجام دهیم که از یک طرف، نقد شوندگی اوراقبهادار افزایش یابد و از طرف بازارگردانی در بازار صرافی دیگر بازارگردانان اوراق بهادار در بازار بورس (همچون صرافان و طلا فروشان) سود کنند.
نقدشوندگی و هزینه معاملاتی
منظور از نقدشوندگی، وضعیتی است که مشتریان یک بازار (سرمایهگذاران بازار سهام) همواره و در هر لحظه قادر باشند هر دارایی یا هر اوراق بهاداری را با هزینه معاملاتی اندک بخرند یا بفروشند. منظور از هزینه معاملاتی، مجموع فاصله قیمتی عرضه و تقاضا (دامنه مظنه یا دامنک) و سایر کارمزدها، سود قانونی، مالیات ارزش افزوده و مالیات نقل و انتقالی است که در هنگام معامله از طرفین معامله اخذ میشود و کوچک بودن این هزینه معاملاتی یکی از مصادیق ارزیابی کارآیی بازارهاست. در بازار ارز، تنها هزینه معاملاتی، فاصله نرخ خرید و فروشاست. در بازار سکه طلا هم وضع به همین صورت است. اما در بازار طلا، سود طلافروشان و مالیات ارزش افزوده بهعنوان هزینههای معاملاتی بر هر معاملهای تحمیل میشوند. در بازار سهام، مالیات نقلوانتقال و همچنین کارمزد کارگزاران، علاوه بر دامنه مظنه، سبب افزایش هزینه معاملاتی میشود. در بین عوامل موثر بر هزینه معاملاتی، دامنک یا دامنه مظنه یا همان فاصله قیمتی عرضه و تقاضا Bid-Ask spread، بزرگترین نقش را دارد که انتظار میرود با فعالیت درست بازارگردانان، این بخش از هزینه معاملاتی، کاهش یابد. در بازار سهام هزینههای قانونی (شامل کارمزد کارگزار و مالیات) کمتر از ۵/ ۱درصد است، اما دامنه مظنه گاهی اوقات تا بیش از ۲درصد هم میرسد و این در حالی است که اگر خریدار یا فروشندهای قصد داشته باشد اوراق بهاداری را در حجم بالا بخرد یا بفروشد، این هزینه گاهی به ۱۰درصد هم میرسد! بنابراین نه تنها در یک بازار نقد نباید شاهد صفهای خرید و فروش باشیم، بلکه با حضور بازارگردان باید همواره شاهد فاصله مظنههای خرید و فروش اندک برای هر ورقهبهادار باشیم و این هدف حاصل نمیشود، مگر با حضور بازارگردانان حرفهای در بازار اوراق بهادار که با تعیین بهینه سه پارامتر دامنه مظنه، دامنه نوسان و سفارش انباشته، این وظیفه را به خوبی انجام دهند. وظیفه اصلی بازارگردان، کاهش مجموع هزینههای معاملاتی است.
بازارگردان کیست و بازارگردانی چیست؟
بازارگردان (Market Maker) و یا بازارساز، به افراد و یا شرکتهایی میگویند که با در اختیار داشتن بخشی از اوراق بهادار یک شرکت و استفاده از این اوراق، کنترلکننده عرضه و تقاضای بازار هستند. در واقع بازارسازها، افراد و یا شرکتهایی هستند که اوراق بهادار و کالاهای اقتصادی را با هدف کسب سود خریداری مینمایند.
به واسطه فعالیت بازارسازان، از تشکیل صفوف خرید و فروش جلوگیری میشود و نقدشوندگی در بازار سهام کنترل میگردد و به این ترتیب، مانع از شکلگیری نوسانات شدید در قیمت هر سهم خواهند شد.
فرض کنید، شرایط در اقتصاد به گونهای پیش رود که شاهد تشکیل صفهای فروش طولانی و کاهش شدید قیمت هر سهم باشیم؛ در این شرایط بازارساز وارد عمل میشود و اقدام به خرید سهامهایی که برای فروش ثبت شدهاند، میکنند و به این صورت، مانع از کاهش شدید قیمتها میشوند.
وظیفه بازارسازان در شرایطی که روند بازار مثبت باشد و صفهای خرید در بازار سهام تشکیل شود، چیست؟
در شرایطی که بازار برای مدت طولانی سبزپوش باشد، تمایل سهامداران به فروش سهام کاهش مییابد، بازارسازان برای برقراری تعادل در بازار، با استفاده از سهامی که در اختیار دارند، اقدام به فروش میکنند و به این ترتیب، مانع از تشکیل صف خرید میشوند و حجم مبنا را پر میکنند.
آیا با وظایف بازارگردانان در بورس آشنا هستید؟
- حفظ نقدینگی در بازار
- کنترل دامنه نوسان قیمت در بازار از طریق خرید و فروش سهام
- جلوگیری از نوسانات شدید قیمتی در بازار از طریق کنترل بازارگردانی در بازار صرافی قیمت سهام
- افزایش احتمال نقدشوندگی هر چه بیشتر در بازار
- کاهش هزینههای معاملات
بنابراین میتوانیم فعالیت بازارسازان را در جمله زیر خلاصه کنیم:
“فعالیتی است که با هدف کسب سود انجام میشود و برای رسیدن به این هدف، داراییهای مالی (اوراق بهادار) مورد معامله (خرید و فروش) قرار میگیرند. به این ترتیب، از نوسانات ناخواسته قیمت داراییها کاسته شده و معاملات تسهیل میشوند.”
آیا می دانید بازارگردانان چگونه تسهیلکننده معاملات هستند؟
با توجه به وظایفی که بازارسازان در بازار ایفا میکنند، میتوان بیان کرد که آنها با تأمین عرضه و تقاضا در بازار سهام، سبب میشوند تا سهام بین خریداران و فروشندگان منتقل شود. برای رسیدن به این هدف، آنها باید در جهت عکس سرمایهگذاران عادی حرکت کنند.
به این ترتیب، زمانی که سهامداران تصمیم به فروش سهام خود میگیرند و صفهای فروش تشکیل میشود، بازارسازان به عنوان خریدار وارد عمل شده و به روند تبدیل سهام به پول نقد در بازار کمک میکنند. اما اگر سهامداران به دلیل انتشار یک خبر و یا اطلاع از ارزشمندی سهام یک شرکت، تصمیم به خرید آن بگیرند و صفهای خرید تشکیل دهند، بازارسازان به عنوان فروشنده وارد عمل شده و این کار را تا زمانی که قیمت به یک تعادل نسبی برسد، ادامه میدهند.
آیا می دانید چه عواملی بر بازارگردانی، تأثیرگذار است؟
از جمله عوامل تأثیرگذار بر بازارگردانی به 3 بخش زیر تقسیم میشوند:
1- عمق بازار
از نظر علم اقتصاد، در صورتی که منحنی عرضه و تقاضا، حول ارزش دارایی بازار مالی کششپذیر و پیوسته باشند، به این معناست که بازار مورد بررسی عمق دارد. به بیان دیگر، اگر ارسال سفارشهای خرید و فروش در قیمتهای بالاتر و یا پایینتر از قیمت تعادلی از سوی سرمایهگذاران، به صورت دایمی و پیوسته در جریان باشد، حکایت از عمق بازار دارد.
در بازار ایران، بعد از هر رشد و یا هر افت قیمتی، صف خرید و یا فروش شکل میگیرد و مانعی است برای شکلگیری عمق بازار.
2- عرض بازار
زمانی که تعداد خریداران و فروشندگان در قیمت تعادلی که بیانگر ارزش ذاتی آن سهم است زیاد باشد، نشاندهنده میزان عرض بازار است. در واقع، وجود جریان دایمی در معاملات سهام، عرض بازار را تعیین میکند.
بازاری که با چنین ویژگی روبهرو باشد، نقدشوندگی بالایی دارد و به همین دلیل، بازارسازان تمایل زیادی دارند تا در این بازارها حتی با کسب سود کم، فعالیت کنند.
3- نسبت سرمایهگذاران اطلاعاتمدار به سرمایهگذاران نقدمدار
همانطور که از تیتر نیز مشخص است، میتوان سرمایهگذاران را به دو دسته اطلاعاتمدار و نقدمدار تقسیم کرد.
سؤال اصلی این است که هر کدام از این گروهها چگونه در بازارهای مالی سرمایهگذاری میکنند و چه تأثیری بر بازار خواهند داشت؟
سرمایهگذاران نقدمدار، با وارد کردن سرمایه اضافی خود به بازار، نقدینگی را افزایش میدهند. اما سرمایهگذاران اطلاعاتمدار، براساس اطلاعاتی که از یک سهم خاص به دست میآورند، اوراق بهادار را ارزیابی میکنند و معاملاتشان را انجام میدهند.
با توجه به این نکته که ممکن است گاهی اطلاعات نادرستی در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد، سفارشات نامتعادل در بازار زیاد میشود و این عدم تعادل در بازار، ضرورت فعالیت بازارسازان را افزایش میدهد که منجر به کسب سود بیشتر برای آنان میشود.
آیا میدانید بازارگردانان چگونه به سود میرسند؟
با توجه به توضیحاتی که در رابطه با ماهیت فعالیت بازارسازان در بالا ارائه شد، کاملأ مشخص است که این فعالیت، با ریسک بالایی همراه است.
فعالیت بازارگردانی به این دلیل که همراه با تعهد خرید و فروش سهام و نگهداری دارایی است، محکوم به تحمل ریسک بالا در معاملات است. در واقع، بازارسازان، پس از هر عملیات خرید و فروش سهام، با خطر کاهش ارزش اوراق بهادار روبهرو هستند.
در چنین شرایطی، چه عاملی سبب میشود که بازارسازان به فعالیت خود در بازار ادامه دهند؟
درست است که بعد از انجام هر معامله توسط بازارسازان خطر کاهش ارزش دارایی وجود دارد اما با توجه به این نکته که تعداد معاملاتی که آنها در هر روز معاملاتی انجام میدهند، بسیار زیاد است، بنابراین انتظار سود بالای روزانه برای آنها میرود. همینطور در رابطه با نگهداری دارایی نیز، تمامی بازارسازان سود و دستمزد دریافت میکنند.
بازارسازان در بورس تهران، با انعقاد قرارداد، کارمزد مشخصی برای فعالیتشان دریافت مینمایند.
بازار بورس چه امتیازاتی برای بازارگردانان در نظر گرفته است؟
سازمان بورس برای حمایت از بازارسازان، 2 ماده واحده صادر کرده است که به شرح زیر است:
- براساس ماده ۱۸ دستورالعملبازارگردانی در بورس، “سازمان بورس و اوراق بهادار تهرانبرای بازارگردانی هر ورقه بهادار یک ایستگاه معاملاتی جداگانه، بدون دریافت هیچگونه هزینهای از این بابت در اختیار بازارگردان خواهد گذاشت. انجام معاملات سایر اوراق بهادار از ایستگاه معاملاتی مخصوص بازارگردان مجاز نیست.”
در نگاه اول، ماده 18 شاید کمی پیچیده به نظر بیاید. برای درک بهتر این امتیاز لازم است تا با “معنای ایستگاه معاملاتی” آشنا شوید. بنابراین با ما همرا باشید:
ایستگاه معاملاتی، در واقع همان درگاه ثبت سفارشات و معاملات است که به صورت مستقیم، به هسته معاملات متصل است و سازمان بورس با در اختیار گذاشتن یک ایستگاه معاملاتی به بازارسازان، این امکان را فراهم میکند تا بتوانند فقط در یک نماد ثبت سفارش کنند.
- براساس ماده ۱۹ دستورالعملبازارگردانی در بورس، “سقف کارمزد بورس از معاملات بازارگردان ۱۰ درصد سقف کارمزد بورس از معاملات معمول است. بورس میتواند کارمزد خود از معاملات بازارگردان را کمتر از سقف مقرر در این ماده تعیین نماید.”
براساس این ماده، سازمان بورس و اوراق بهادار باید از بازارسازان تا سقف ۱۰ درصد و یا کمتر کارمزد دریافت کند.
ترتیبی که برای خواندن مقالات آنچه یک سرمایه گذار بورس باید بداند (مفاهیم و اصطلاحات مهم بورس) به شما پیشنهاد میکنیم:
بازارگردان (Market Maker) کیست و بازارگردانی چیست؟
هر فردی که با معاملات و نحوه خرید و فروش در بورس آشنا باشد، اصطلاحاتی مانند خریداران، فروشندگان و معاملهکنندگان را شنیده و در مورد آنها آشنایی کامل دارد. اما مفهوم دیگری به نام بازارگردان وجود دارد که با وجود اهمیت در بازار، کمتر به آنها توجه شده است. اگر به دنبال فعالیت موفق در بازار بورس و سهام هستید، لازم است بدانید چه کسانی بازارهای مالی را اداره میکنند و چه وظایفی دارند. بنابراین ما در این مطلب اطلاعاتی را در مورد بازارگردان و بازارگردانی با شما به اشتراک خواهیم گذاشت.
بازارگردان (Market Maker) کیست؟
بازارگردان و یا بازارساز به طور کلی شامل بانکها یا موسسات مالی بزرگ است. این موسسات با تزریق نقدینگی به بازار موجب ادامه فعالیت آن میشوند. به عبارت سادهتر، آنها این اطمینان را ایجاد میکنند که داراییهای مالی قابلیت تبدیل به پول قابل استفاده را دارند. اگر سرمایهگذاران قصد فروش سهم خود را داشته باشند، این افراد آن را خواهند خرید و به افرادی که قصد خرید داشته باشند، سهام میفروشند. البته بازارگردانی نه تنها در بازار سهام، بلکه در مبادله ارز نیز متداول است.
از نظر تئوری، همه افراد میتوانند بازار ایجاد کنند. اما در واقع اندازه سرمایهگذاریهای مورد نیاز، یک محدودیت بزرگ است. یعنی شما برای داشتن امکان خرید یا فروش، به سرمایه کلانی نیاز خواهید داشت. بنابراین هر فردی به عنوان یک سرمایهگذار فعال در بازار سرمایه، باید از نکاتی که در مورد عملکرد بازارگردانان وجود دارد اطلاع داشته باشد.
بازارگردانی چیست؟
همانگونه که گفتیم، بازارگردان یک معاملهگر است و وظیفه اصلی او ایجاد نقدینگی در بازار، از طریق خرید و فروش اوراق بهادار میباشد. آنها همیشه آماده هستند که در بازار و با قیمت عمومی، به خرید و فروش اقدام کنند. معمولا بازارگردان یک کارگزاری، بانک یا موسسه بزرگ است. ولی گاهی افراد هم قادر به انجام این کار هستند.
در واقع بازارگردانان هستند که بازار را ایجاد میکنند. چون آنها اوراق بهادار را در دسترس سایر معاملهگران قرار میدهند تا فرایند خرید و فروش انجام گیرد. در نهایت هم، میزان نقدینگی در بازار افزایش مییابد. مهمتر اینکه، این اقدام باعث میشود معاملات بدون مشکل انجام شوند. بدون وجود بازارگردانان، بازار در بیشتر موارد نقدینگی نخواهد داشت و بنابراین انجام معاملات دشوار خواهد شد.
مثلا زمانی که بخواهید یک سهم خاص را به فروش برسانید، بازارگردان آن را با قیمت پیشنهادی از شما خریداری کرده، سپس با قیمت دلخواه به خریداران میفروشد. بازارگردانان قادر هستند اوراق بهادار خریداری شده را در بورس خود به شرکتهای دلال و فروشنده هم بفروشند. نکته قابل توجه این است که وقتی سازندگان بازار، اوراق بهادار بخرند، همیشه خریدار را بلافاصله در صف قرار نخواهند داد.
بازارگردانی چه اهمیتی دارد؟
بازارگردانان این اطمینان را برای سرمایهگذاران ایجاد میکنند که بازار همیشه نقدینگی خود را حفظ کند و معاملات به آسانی انجام گردد. به علاوه، آنها ایجاد کنندهی بازار هستند. یعنی مطابق با قیمت عمومی به خرید و فروش اقدام میکنند.
به علاوه، بازارگردانان در تنظیم قیمت اوراق بهادار دارای ارزش بیش از حد، نیز موثر هستند. به دلیل اینکه آنها میزان اوراق بهادار را در بازار کنترل میکنند، قادر هستند با بالا بردن قیمت یک سهم کم ارزش یا پایین بردن قیمت اوراق بهادار، به بازار کمک کنند. در واقع، چون آنها کنترل کنندهی میزان سهام در بازار هستند، قادر به تنظیم قیمتها بر اساس موجودی نیز هستند و این کار در تنظیم بازار تاثیر زیادی دارد.
بازارگردانان چگونه سود کسب میکنند؟
زمانیکه بازارگردان اقدام به خریداری یک سهام میکند، خرید را با قیمت پیشنهادی انجام میدهد. برای فروش اوراق بهادار هم، قیمت پیشنهادی خود را ارائه میدهند. به اختلاف میان این قیمتها، اسپرد گفته میشود و سود کارگزاران از همین اختلاف قیمت است. به علاوه آنها برای ایجاد نقدینگی برای مشتریانشان هم کمیسیون دریافت میکنند.
چه عواملی بر بازارگردانی موثر است؟
عوامل تأثیرگذار بر بازارگردانی به سه بخش تقسیم میشوند که موارد زیر را شامل میشود.
1. عمق بازار
مطابق با قانون علم اقتصاد، بازار در صورتی دارای عمق است که منحنی عرضه و تقاضا در بازار مالی، حول قیمت دارایی کششپذیر و پیوسته باشند. یعنی، اگر سفارشهای خرید و فروش در قیمتهای بالاتر و یا پایینتر از قیمت تعادلی از سوی سرمایهگذاران، به صورت دایمی و پیوسته ارسال شود، نشان دهندهی عمق بازار است. متاسفانه در بازار ایران، پس از هر صعود و یا هر نزول قیمتی، صف خرید و یا فروش ایجاد شده و از شکلگیری عمق بازار جلوگیری میشود.
2. عرض بازار
هنگامی که تعداد خریداران و فروشندگان در قیمت تعادلی یعنی قیمت ذاتی سهم زیاد باشد، میزان عرض بازار را نشان میدهد. در واقع، عرض بازار را وجود جریان مستمر در معاملات سهام تعیین میکند. بازاری دارای چنین ویژگی، نقدشوندگی بالایی دارد و به همین دلیل، بازارسازان تمایل دارند حتی با کسب سود کم، هم در این بازارها فعالیت کنند.
3. نسبت سرمایهگذاران اطلاعاتمحور به سرمایهگذاران نقدمحور
سرمایهگذاران نقدمحور، با ورود سرمایه اضافی به بازار، موجب افزایش نقدینگی میشوند. اما سرمایهگذاران اطلاعاتمحور، برمبنای اطلاعاتشان از یک سهم خاص، بازارگردانی در بازار صرافی به ارزیابی اوراق بهادار و معامله اقدام میکنند. بنابراین ممکن است در برخی مواقع سرمایهگذاران برمبنای اطلاعات نادرست، سفارشات نامتعادل در بازار ایجاد کنند. وجود همین عدم تعادل در بازار، ضرورت فعالیت بازارسازان را افزایش داده و به کسب سود بیشتر برای آنان منجر میگردد.
بازارگردان موفق چه ویژگیهایی دارد؟
یکی از نکات قابل توجه در این مبحث این است که هر بازارگردانی موفق نیست. در واقع آنها برای رسیدن به هدفشان باید ویژگیهایی را در عملکردشان قرار دهند که شامل موارد زیر میباشد.
1. تداوم قیمت
یک بازارگردان باید قادر به ارائه توانایی و تمایل خود برای ایجاد قیمت در طیف گستردهای از اندازهها باشد، حتی با وجود نوسانات قابل توجهی که با آن روبه رو است. بنابراین یکی از وظایف مهم آنان تعهد سرمایه و تنوع در کانالهای توزیع خواهد بود. در صورت عدم رعایت قانون تداوم قیمت، بازارگردانان متحمل زیان میشوند.
2. تداوم تجارت
بازارگردانان باید در بازار حضور مستمر داشته باشند و معاملات را به انجام برسانند. هر زمان که یک دارایی برای خرید یا فروش ارائه میشود، باید طرف دیگر معامله موجود باشد. یعنی باید معاملات در زمان واقعی به مشتریان ارائه شود.
3. انعطافپذیری و پوشش
بازارسازان خدمات خود را با ارائه انعطافپذیری در زمینههای مختلف افزایش میدهند. برای مثال، آنها میتوانند شرایطی مانند تاریخ تسویه غیر استاندارد یا فرصت تسویه در چندین ارز را ارائه دهند. همچنین، بازارگردان باید قادر به پوشش طیف وسیعی از ابزارها برای مشتریانشان باشند. چنین خدماتی تعهد بازارگردان به جلب رضایت مشتری را نشان میدهد.
سخن نهایی
بازارگردان نقش بسیار مهمی در بازارهای مالی ایفا میکند. بدون آنها، بازار تقریبا فاقد نقدشوندگی خواهد بود و سایر معاملات نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. به دلیل فعالیت بازارسازان، از تشکیل صفهای طولانی برای خرید و فروش جلوگیری شده و نقدشوندگی در بازار حفظ میگردد. بنابراین از ایجاد نوسانات شدید در قیمت سهام جلوگیری خواهد شد.
بازارگردان در بازارهای مالی کیست؟ وظایف یک بازارگردان چیست؟
بازارهای مالی همیشه در مسیر طبیعی و درست خود حرکت نمیکنند. قطعا هرجا صحبت از پول به میان میآید، عدهای به دنبال سوءاستفاده از شرایط و برهم زدن نظم حاکم برای رسیدن به اهداف و منافع شخصی خود هستند. حضور پررنگ این دسته از افراد در بازارهای مالی، باعث بیاعتمادی و دلسردی سهامداران میشود و به این ترتیب در بلندمدت بازار از حضور سهامداران خرد خالی میشود. در اینجا لازم است تا تمهیداتی اندیشیده شود تا از خروج بازار از روند عادی خود جلوگیری به عمل بیاورد. یکی از این تمهیدات، حضور بازارگردان در بازارهای مالی است که برای هر سهم تعیین میشود. اما سوال اصلی این است که بازارگردان در بازارهای مالی کیست و چه وظایفی را بازارگردانی در بازار صرافی بازارگردانی در بازار صرافی بر عهده دارد؟ در ادامه قصد داریم تحلیلی درباره نقش بازارگردان در بازار ارائه کنیم. با ما همراه باشید.
بازارگردان در بازارهای مالی کیست؟
دو اصطلاح بازارساز یا Market Maker به عنوان جایگزینهایی برای بازارگردان در بازارهای مالی به کار میروند اما روی همرفته کلمه بازارگردان در بین فعالان بازارهای مالی در کشور ما بیشتر رایج است. اولین نکته که باید در این زمینه بدانید آن است که بازارگردان میتواند شخص حقیقی یا حقوقی باشد. اگر بخواهیم در یک جمله به تعریف بازارگردان در بازارهای مالی بپردازیم، میتوان گفت که افراد یا شرکتهایی هستند که بخش قابل توجهی از سهام یک شرکت را در اختیار دارند و به این ترتیب به جریان عرضه و تقاضا در آن سهم را کنترل میکنند.
البته به هیچ عنوان این طور نیست که بازارگردانان صرفا برای تنظیمگری در بازار حاضر شده باشند؛ بلکه هدف نخست همه بازارگردانان نیز کسب سود از معاملات بازارهای مالی است. این نکته مهمی است که باید در تحلیل رفتار بازارگردانان در بازارهای مالی به دقت آن را در نظر بگیرید.
وظایف بازارگردان در بازارهای مالی چیست؟
حال که با مفهوم بازارگردان در بازارهای مالی آشنا شدیم، باید درباره نقشهایی که یک بازارگردان در بازار بر عهده دارد، بحث کنیم. مهمترین وظایف بازارگردان در بازارهای مالی عبارتند از :
جلوگیری از قفل شدن بازار
یک سهم در روند افزایش یا کاهش قیمتی خود ممکن است صفهای خرید یا فروش بسیار بزرگی را تشکیل دهد. در این گونه موارد اصطلاحا گفته میشود که سهم در صف خرید یا فروش قفل شده است. کلید این قفل در دستان بازارگردان است. اساسا به دلیل آنکه تعداد سهام قابل توجهی در اختیار دارد، میتواند در نقش جریانساز در بازار حاضر شود. به این ترتیب با عرضه سهام در زمان صفهای خرید طولانی و همچنین خرید سهام در صفهای فروش سنگین، مانع از قفل شدن سهم به مدت طولانی میشود. اصطلاحا سطح نقدشوندگی در بازار را به طور قابل توجهی بالا میبرد؛ چراکه در این شرایط سهامداران با خیال آسوده از اینکه میتوانند هر زمان که خواستند از یک سهم خارج شوند، اقدام به سرمایهگذاری در آن میکند.
حفظ نقدینگی در بازار
نوع فعالیت بازارگردان در بازارهای مالی باید به گونهای باشد که فضای اعتماد را در بین سهامداران حاکم کند. همانطور که میدانید، سرمایه کاملا ترسو است و اگر فضا را ناامن ببیند، در این صورت بلافاصله برای خروج از آن شرایط تصمیمگیری میکند. به همین دلیل بازارگردان تلاش میکند تا جریان نقدینگی را همواره در یک سطح مشخصی در بازار حفظ کند.
کنترل افزایش یا کاهش قیمت سهام در بازار
این اصطلاح در بین فعالان بازار بازارهای مالی رایج است که اگر بازارگردان اراده کند، میتواند باعث افزایش یا کاهش قیمت سهام شود. شاید این جمله به صورت 100 درصد درست نباشد؛ اما واقعیت این است که در هر مسیر صعودی یا نزولی که در قیمت یک سهم در بازار طی میشود، نقش بازارگردان کاملا کلیدی است. دلیل این مسئله نیز تعداد سهم بالایی است که بازارگردان در اختیار دارد و به کمک آن میتواند نوسانات قیمتی شدید در بازار را کنترل کند. واقعیت این است که رفتارهای هیجانی در بازار به نفع هیچکس نیست و به همین دلیل این نقش بازارگردان کاملا در جهت حمایت از بازار در بلندمدت است.
عوامل موثر در بازارگردانی کدام است؟
با توجه به آنچه که به عنوان وظایف بازارگردان در بازارهای مالی اشاره کردیم، حضور آنها در بازار یک ضرورت حتمی به نظر میرسد. اما میزان اثر گذاری بازارگردانی در بازارهای مالی به عوامل مختلفی بستگی دارد که سه مورد از مهمترین آنها عبارتند از:
1. عمق بازار
در بازارهای مالی ایران، بسیاری از مواقع سهام یا در صف فروش هستند یا در صف خرید. در واقع رفتارهای سرمایهگذاران به جای آنکه مبتنی بر ارزش واقعی دارایی خود باشد، مبتنی بر روندهای قیمتی است که در بازار شکل میگیرد. در این گونه بازارها، مانع جدی بر سر راه شکلگیری عمق در بازار وجود دارد. بازارگردان میتواند با حرکت در مسیر عکس رفتار سهامداران در راستای عمق بخشیدن به بازار حرکت کند؛ اما واقعیت این است که توان بازارگردان نیز محدود است و بعضا نمیتواند یا نمیخواهد در برابر جریانات هیجانی حرکت مثبتی را به نمایش بگذارد.
2. عرض بازار
اگر سهامداران سفارشهای خرید و فروش سهام را در محدوده ارزش ذاتی آن ثبت کنند، نشاندهنده آن است که بازار از عرض مناسبی برخوردار است. در این گونه بازارها خبری از رفتار هیجانی نیست و تحلیلها هستند که برای تصمیمگیریها مقدم شمرده میشوند. بازارگردان در چنین بازاری حتما حضور فعال دارد و حتی از سود کمی که عاید او میشود، استفاده میکند.
3. تعادل در بازار
برخلاف تصور رایج بازارگردان در بازارهای مالی از طریق ایجاد تعادل به سودهای هنگفتی دست پیدا میکند؛ چراکه در زمان صف فروش در قیمتهای نازل سهم را خریداری کرده و در زمان تشکیل صف خرید، با عرضه سهام شناسایی سود میکند. این روند به صورت پیوسته توسط بازارگردان در بازارهای مالی پیگیری میشود. هرچه میزان نوسانات در بازار بیشتر باشد سود بازارگردان از فعالیت در بازار نیز به مراتب افزایش پیدا میکند.
آیا بازارگردانی در بازارهای مالی طبق قوانین صورت میگیرد؟
در بازار بازارهای مالی برای بازارگردانها قوانینی وضع شده است که آنها در قبال این قوانین موظف هستند که خرید و فروش سهام و همچنین نگهداری تعداد مشخصی سهم را همواره در دستور کار خود قرار دهند. این قوانین در واقع به این دلیل وضع شده است که بازارگردانان به خوبی در مسیر انجام وظایفشان حرکت کنند و خود آنها نقش تخریبی در بازار پیش نگیرند. نمونههایی از رفتارهای غلط بازارگردان در بازارهای مالی سال 1399 قابل مشاهده بود که به دلیل تخطی بازارگردانان از انجام وظایفشان به وقوع پیوست.
بازارگردان در قبال انجام وظایف خود در بازارهای مالی چه امتیازاتی میگیرد؟
در مجموع دو قانون حمایت در سازمان بازارهای مالی برای بازارگردانان وضع شده است که عبارتند از:
1. براساس ماده ۱۸ دستورالعمل بازارگردانی در بازارهای مالی، سازمان بازارهای مالی و اوراق بهادار تهران برای بازارگردانی هر ورقه بهادار یک ایستگاه معاملاتی جداگانه، بدون دریافت هیچگونه هزینهای از این بابت در اختیار بازارگردان خواهد گذاشت. انجام معاملات سایر اوراق بهادار از ایستگاه معاملاتی مخصوص بازارگردان مجاز نیست.
منظور از ایستگاه معاملاتی جداگانه این است که یک سامانه معاملاتی در اختیار بازارگردام قرار میگیرد که به طور مستقیم به هسته معاملات متصل است و به این ترتیب میتواند صرفا سفارشات مرتبط با سهمی که در آن نقش بازارگردان را ایفا میکند، ثبت کند.
2. براساس ماده ۱۹ دستورالعمل بازارگردانی در بازارهای مالی، سقف کارمزد بازارهای مالی از معاملات بازارگردان ۱۰ درصد سقف کارمزد بازارهای مالی از معاملات معمول است. بازارهای مالی میتواند کارمزد خود از معاملات بازارگردان را کمتر از بازارگردانی در بازار صرافی سقف مقرر در این ماده تعیین نماید.
به این ترتیب کارمزد معاملاتی که از بازارگردان در بازارهای مالی دریافت میشود، 10 درصد کمتر از سایر سهامداران تعیین شده است.
کلام پایانی
در این مقاله به بررسی مفهوم و نقش بازارگردان در بازارهای مالی پرداختیم. واقع قضیه آن است که بدون حضور بازارگردان عملا اداره بازار کار آسانی نیست. البته حضور بازارگردان زمانی موضوعیت پیدا میکند که به خوبی وظایف خود را عملیاتی کند. در غیر این صورت که خود مشکلی بر مشکلات بازار اضافه میکند. اساسا فلسفه حضور بازارگردان در بازارهای مالی، باز کردن گرههای معاملاتی است که در سهام مختلف رخ میدهد.
فینوتیپس بستری تعاملی و نوآورانه برای یادگیری عمیق فعالیت در بازارهای مالی است. جلسات گفتگوی فینوتیپس در کلابهاوس به منظور تبادل نظر در خصوص بازارهای مالی، نکات آموزشی پیرامون آنها و همچنین بحث و بررسی در خصوص فرصتهای سرمایهگذاری در بازارهای مالی، فارکس و ارزهای دیجیتال برگزار میشود. شما هم میتوانید با حضور در این جلسات، به پختهتر شدن مباحث کمک کنید. منتظر دیدار شما هستیم.
بازارگردانی در بورس چیست ؟ و چه وظایفی دارد + فهرست اطلاعات بازارگردان
بازارگردانی چیست؟ بازارگردان مفهومی است که علاوه بر بازار بورس ایران، در بازارهای جهانی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. به طور مثال ایلان ماسک به عنوان یک خریدار و فروشنده عمده در بیت کوین و دوج کوین محسوب می شود. البته در دنیای ارزهای دیجیتال به این مفهوم نهنگ هم گفته می شود.
بنابراین به طور کلی فرد یا گروه تجاری که اقدام به خرید و فروش عمده سهم در مدت زمان های مختلف می کنند را بازارگردان می گویند.
شاید برای شما سوال باشد که چه سهم هایی بازارگردان دارند و چرا همچنین مفهومی در دنیای بورس اهمیت دارد ؟ چرا که این افراد هم مانند سهامداران دیگر با هدف سود کردن اقدام به خرید و فروش می کنند. در واقع چیزی که باعث می شود اهمیت بازارگردان بیشتر شود، حجم بالای خرید و فروش های آن هاست. چرا که این حجم درست مانند ایجاد کردن یک موج است. این موج می تواند ماهی های کوچک یا همان سهامداران خرد را وادار به انتخاب های اشتباه کند. انتخاب هایی که می تواند سرمایه شما را نابود کند. پس شناخت بازارگردان و روند حرکتی او از نظر بازارهای جهانی بسیار اهمیت دارد.
اما داستان در بازار بورس ایران کمی متفاوت تر است. اصولا برخی از مفاهیم بورس جهانی با بورس ایران همخوانی ندارد. علت این موضوع را می توان بیشتر به خاطر وجود داشتن عنصری تحت عنوان دامنه نوسان دانست!
دامنه نوسان، خوب یا بد؟
به طور کلی دامنه نوسان یکی از قوانین منسوخ در بازار بورس جهانی محسوب می شود. بازار بورس آمریکا سال ها قبل دامنه نوسان را حذف کرد و سرمایه گذاران به راحتی می توانند هر سهمی را در هر قیمتی خرید و فروش کنند.
اما در بازار بورس ایران همچنین اتفاقی عملا رخ نمی دهد. چرا که دامنه نوسان اجازه نمی دهد یک سرمایه گذار ( عمده یا خرده ) بالاتر یا پایین تر از قیمت مشخص شده اقدام به سفارش گذاری کند.
یک علت اصلی این موضوع که در ایران دامنه نوسان وجود دارد این است که عملا سهامداران خرد به اندازه ای نیستند که بتوانند وزنه ای در برابر سهامداران عمده یا همان بازارگردان ها محسوب شوند. از این رو با آزاد کردن دامنه نوسان این بازیگر یا همان بازارگردان سهم است که می تواند قیمت را با خرید و فروش عمده خود تعیین کند و این خارج از عدالت اقتصادی است.
در حالی که در بازارهای جهانی تعداد سهامداران خرد به اندازه ای است که می توانند در برابر این موج ها تحمل کنند و اجازه ندهند که یک نهنگ اقدام به قیمت گذاری انحصاری کند. در ضمن در بازارهای جهانی هر سهم چندین و چند بازیگر بزرگ دارد. پس عملا این قیمت گذاری به شکل دستوری رخ نمی دهد. نبود عمق بازار و همچنین عدم حضور پر تعداد بازارگردان ها در سهم ها باعث شده است که بازار بورس ایران نیازمند به مفهومی تحت عنوان دامنه نوسان باشد.
اما این دامنه نوسان مشکلاتی را هم با خود به همراه دارد. اولین و مهمترین چالش دامنه نوسان، مفهومی تحت عنوان نقد شوندگی است.
در واقع وقتی عرضه ای از طرف سهامداران در قیمت محدود و مشخص شده وجود نداشته باشد یا تقاضایی از سمت خریداران در محدوده قیمتی ارائه نشود، عملا سهم دچار صف خرید بازارگردانی در بازار صرافی یا فروش می شود. در این حالت اصطلاحا گفته می شود که سهم قفل شده و خرید و فروشی در آن جریان ندارد.
بازارگردان، گزینه ای در برابر صف
اصولا سهامداران خرد عاشق صف های خرید هستند. در واقع وقتی صف خریدی ایجاد می شود یعنی این که سهم تقاضای بسیاری دارد و احتمال صعود قیمتی برای آن وجود دارد. از طرف دیگر در صف خرید سهامداران آن سهام می توانند در هر زمانی که اراده کنند سهم خود را با بالاترین قیمت به فروش برسانند. پس از نظر نقدشوندگی صف خرید مشکلی برای سهامداران ایجاد نمی کند.
اما از نظر صف فروش داستان کاملا فرق می کند. از پاییز سال ۱۳۹۹ تا اواسط بهار ۱۴۰۰ بسیاری از سهم های کوچک و بزرگ به جز مقاطع زمانی کوتاهی، درگیر صف فروش بوده اند. این یعنی این که یک سهامدار این سهم ها نمی تواند سهم خود را به پول نزدیک کند و باید منتظر باشد تا خریداری برای سهم او پیدا شود. عملا در این حالت نقدشوندگی بازار زیر سوال می رود.
اینجاست که سازمان بورس ایران برای حفظ نقد شوندگی و برای دور شدن از رسوب پولی در بازار بورس استفاده از بازارگردان در هر سهم را الزامی کرده اند. از این رو بسیاری از سهم ها در بازار بورس ایران از سال بازارگردانی در بازار صرافی ۹۹ کم کم از یک بازارگردان رسمی برخوردار شدند. این بازیگران رسمی معمولا شرکت های بزرگ و معتبر یا بانک ها هستند. شما می توانید لیست بازارگردان ها در سایت کدال به راحتی مشاهده کنید. از سال ۹۹ همچنین هر عرضه اولیه در بازار اصلی نیز مشمول استفاده از بازارگردان است.(اگر میخواهید بدانید مفهوم کدال افزایش سرمایه چیست ؟ حتما این مقاله را بخوانید)
اما با وجود این که بسیاری از سهم ها دارای بازیگران رسمی و مشخص شده ای هستند، چرا پس نقدشوندگی بازار حفظ نمی شود و صف های خرید و به خصوص صف های فروش از بین نمی رود؟
بازارگردان، یک سهامدار است!
نه تنها سهامداران خرد گاهی سازمان بورس ایران به نوعی رفتار می کند که گویی بازیگران سهم که به صورت رسمی و قانونی مشخص شده اند باید دلسوزانه نقد شوندگی بازار را حفظ کنند. این اصلا بازارگردانی در بازار صرافی خلاف اصول بازار در هر جنبه آن است.
یک بازارگردان به اولین و آخرین چیزی که فکر می کند، سود خودش است. او قرار نیست که خودش را فدای نقد شوندگی بازار کند. زمانی که بازار در حال سقوط آزاد است و سهامداران دوست دارند سریع تر از بازار سرمایه خودشان را خارج کنند، چرا باید یک بازیگر اقدام به خرید عمده کند؟ زمانی که به خوبی می داند این خرید می تواند ضرر هنگفتی برای او محسوب شود.
با وجود این که بازیگران و نهنگ های رسمی سهم ها به صورت قانونی مشخص شده اند اما هیچ قانون و الزامی نمی تواند آن ها را وادار به خرید یا فروش اجباری کند. این کار یعنی دخالت دولت در بورس می تواند تبعات جبران ناپذیری در بازار داشته باشد.
از طرف دیگر بسیاری از سهم های بزرگ بازار را خود دولت بازیگری می کند. پس اگر قرار باشد کسی در این بین ضرر را به جان بخرد، ابتدا باید خود دولت باشد. در حالی که بازیگران دولتی نیز به دنبال سود هستند و زمانی اقدام به خرید و فروش عمده می کنند که بازار روند درست و مثبتی به خود گرفته باشد.
در وضعیت امروز بازار که نقدشوندگی تقریبا صفر شده است و بسیاری از سهم ها ماه هاست که در صف فروش هستند، بازیگرانی بهتر بازی می کنند که عملا دست به خرید و فروش نمی زنند و برعکس با گذاشتن سفارش های سنگین تر در صف های فروش عملا خریدارهای دیگر را نسبت به خرید سهم منصرف می کند.
این کار شاید ظالمانه به نظر برسد، اما واقعیت این است که بازیگر سهم با سنگین کردن صف فروش عملا مانع از این می شود که حجم مبنا پر شود. این کار باعث می شود که قیمت اصلی سهم در مدت زمان طولانی تقریبا حفظ شود و چندان تغییر نکند. پس اگر سهمی مانند ” بکاب ” یا .. دارید که بازیگر سهم اقدام به نگه داشتن قیمت ها دارد، قدر آن را بدانید.
سوال های متداول
۱- چه سهم هایی بازارگردان دارند؟
بر اساس قانون جدید بورس، امروز بسیاری از سهم ها دارای بازیگر و نهنگ های رسمی هستند. شما می توانید برای به دست آوردن این سهم ها و لیست بازارگردان ها سراغ سایت کدال بروید. در این سایت به طور کاملا مشخص تمامی سهم ها و بازیگران آن ها مشخص شده است.
۲- وظیفه بازیگران سهم چیست؟
این سهامداران عمده تنها و تنها به دنبال کسب سود هستند و هیچ هدفی جز این ندارند. در کلام ساده تر نهنگ ها هیچ وظیفه ای در برابر ماهی های کوچک ندارند. شما تنها باید با شناسایی روند حرکتی این بازارگردان ها اقدام به خرید و فروش سهم کنید. یادتان باشد که بهترین استراتژی در بازار سهام، دنبال کردن رد پای بازیگران اصلی و بزرگ سهم است. آن ها همیشه دنبال سود هستند و بسیار هم حرفه ای می باشند. پس آن ها را دنبال کنید.
۳- آیا حقوقی سهم هم بازارگردان محسوب می شود؟
به طور ضمنی می توانیم بگوییم که حقوقی خود یک بازیگر بزرگ سهم است. اما مسئله ای که وجود دارد، حقوقی نمی تواند دست خودش را در برابر سهامداران خرد چندان پنهان نگه دارد. زیرا اطلاعات خرید و فروش حقوقی سهم سریع مشخص می شود. از این رو نمی توان به آن به دید یک نهنگ واقعی نگاه کرد.
۴- آیا بازیگران سهم هم ضرر می کنند؟
در بازار سهام چه کسی ضرر نمی کند؟ این تصور که بازیگران یا حقوقی سهم همواره در حال سود کردن هستند یک تصور اشتباه است. آن ها هم مانند تمامی سهامداران انسان هستند و بر اساس تحلیل خودشان پیش می روند. تنها تفاوت اصلی بین آن ها و سایر سهامداران این است که آن ها به صورت عمده خرید و فروش می کنند و این موضوع ریسک کاری آن ها را هم افزایش می دهد. پس فکر نکنید که هر خرید و فروش آن ها همراه با سود می باشد.
دیدگاه شما