ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟


تاثیر استراتژی کسب و کار بر رابطه بین ریسک پذیری و ارزش شرکت

این پژوهش به بررسی تاثیر استراتژی کسب و کار بر رابطه بین ریسک پذیری و ارزش شرکت می‌پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش‌شناسی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) می‌باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد و با استفاده از روش نمونه‌گیری حذف سیستماتیک، 125 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دوره‌ی زمانی 7 ساله بین سال‌های 1390 تا 1396 مورد تحقیق و بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع‌آوری اطلاعات، کتابخانه‌ای ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ بوده و برای آزمون فرضیه‌ها از رگرسیون چندگانه با الگوی داده‌های تابلویی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که بین بین ریسک پذیری و ارزش شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و نیز استراتژی کسب و کار (تدافعی) بر رابطه بین ریسک پذیری و ارزش شرکت تأثیر مستقیم و معنادار دارد. ولی تاثیر استراتژی کسب و کار (تهاجمی) بر رابطه بین ریسک پذیری و ارزش شرکت معکوس و معنادار است.

کلیدواژه‌ها

اصل مقاله

مقدمه

ارزشگذاری شرکت‌ها از ضروریات برنامه‌ریزی برای مدیران و سرمایه‌گذاران است. ارزشگذاری نمایشگر چگونگی تاثیر استراتژی و ساختار مالی بر ارزش بازار سهام شرکت‌ها است. ارزش شرکت برای سهامداران، سرمایه‌گذاران، مدیران، اعتبار‌دهندگان و سایر ذینفعان شرکت در ارزیابی آن‌ها از آینده شرکت و تاثیر آن در برآورد ریسک و بازدهی سرمایه‌گذاری و قیمت سهام اهمیت به سزایی دارد. (پورزمانی و خریدار، 1392). ارزش‌گذاری شرکت ها از ضروریات برنامه ریزی برای مدیران و سرمایه گذاران است. ارزش‌گذاری نمایشگر چگونگی تاثیر استراتژی و ساختار مالی بر ارزش بازار سهام شرکت ها است. ارزش شرکت برای سهامداران، سرمایه گذاران، مدیران، اعتبار دهندگان و سایر ذینفعان شرکت در ارزیابی آن ها از آینده شرکت و تاثیر آن در برآورد ریسک و بازدهی سرمایه گذاری و قیمت سهام اهمیت به‌سزایی دارد (حساس یگانه و همکاران، ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ 1387). از طرفی تصمیم‌های مالی باید براساس ریسک و بازده انجام شود. یعنی در یک سطح مشخص بازده، کمترین ریسک و در یک سطح مشخص ریسک، بیشترین بازده را نصیب سرمایه‌گذار کنند (مارکویتز [1] ، 1959). امروزه دغدغه بسیاری از مدیران سرمایه گذاری، دقت در برآورد ریسک و در پی آن، مدیریت ریسک جهت کاهش آن به حداقل ممکن است. دقت در برآورد ریسک به اندازه ای با اهمیت است که اشتباه در برآورد آن موجب زیان های فاجعه آمیزی می شود. اما با توجه به مشکلات غیر قابل اغماضی که مقیاس های سنتی ریسک شامل معیارهای حساسیت و نوسان همچون دیرش، ضریب بتا، واریانس و انحراف معیار دارند، نمی توان در همه شرایط بخصوص در بازار امروزه به دلیل پیچیدگی بر آنها تکیه کرد. در نتیجه استفاده از این معیارها، انحراف در تصمیمات سرمایه گذاری را موجب می شود. در این میان مفهوم ارزش در معرض ریسک که بدترین زیان مورد انتظار را محاسبه می کند، می تواند معیار مناسبی برای برآورد ریسک مدنظر مدیران سرمایه گذار باشد. به جرأت می توان گفت که ارزش در معرض ریسک یکی از پرکاربردترین معیارها در سال های اخیر به جهت مفهوم گسترده آن در جهت پاسخگویی به نیازهای متنوع مدیران بوده است (رستمی و نیک نیا،1391). از سوی دیگر با وجود فعالیت‌های همزمان بخش‌های مختلف سازمان، هنوز دو فعالیت مهم و اساسی مالی و استراتژی در بیشتر بخش‌های سازمان، به صورت منفرد و جدای از هم شکل می‌گیرد. تصمیمات و فعالیت‌های مربوط به این دو حوزه توسط کارشناسان متفاوت از هم در گروه های کاری متفاوت ایجاد می شود که نتیجة آن معمولاً پیگیری اهداف و استانداردهای متفاوت و حتی متضاد بوده است. (بقایی و همکاران، 1388). در بحثهای جدید استراتژی و مالیة شرکت‌ها، مدیران و استراتژیست‌ها به دنبال تلفیق این دو حوزه‌اند تا با ایجاد استراتژی مالی و از طریق ایجاد ارتباط بین استراتژی‌های مهم سازمان و فعالیت‌های مالی در یک شرکت، به هدف اجرای تصمیم‌گیری‌های بهتر و مؤثرتر در سازمان نزدیک شوند. نتایج قابل انتظار از این رویکرد عبارت است از: 1) دستیابی به استراتژی‌ای که به صورت روشن تولیدات آتی را هدایت می‌کند. 2) تصمیمات مناسب تجاری که به صورت کاراتری منابع کمیاب را برای اجرای نوآوری‌های استراتژیک تخصیص می­دهد.3) ملاک و معیار مناسبی برای ارزیابی عملکرد سازمان ارائه می‌دهد.

با توجه به مطالب فوق پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که: استراتژی کسب وکار بر رابطه بین ریسک پذیری و ارزش شرکت چه تاثیری دارد؟

چارچوب نظری پژوهش

ارزش­گذاری شرکت­ها از ضروریات برنامه­ریزی برای مدیران و سرمایه گذاران است. ارزش گذاری نمایشگر چگونگی تاثیر استراتژی و ساختار مالی بر ارزش بازار سهام شرکت­ها است. ارزش شرکت برای سهامداران، سرمایه گذاران، مدیران، اعتبار دهندگان و سایر ذینفعان شرکت در ارزیابی آن­ها از آینده شرکت و تاثیر آن در برآورد ریسک و بازدهی سرمایه­گذاری و قیمت سهام اهمیت به سزایی دارد (پورزمانی و خریدار، 1392). برنامه‌ریزی استراتژیک چیز جدیدی نیست. حدود سه دهه قبل، آکف [2] درباره برنامه‌ریزی شرکت­ها مطالبی را نوشت و به تبع آن آکومب و موریسی [3] نیز مبحثی را به ادبیات مربوط اضافه نمودند. برایسون [4] توجه‌اش را بر روی بخش غیر انتفاعی متمرکز کرد. مینتزبرگ [5] در سال 1994 عیبی را در فرآیندهای برنامه‌ریزی یافت که اثر محدودی داشت. مولهار [6] سودمندی برنامه‌ریزی استراتژیک را در سازمانهای غیر انتفاعی مورد بررسی قرار داده است. به هر حال فرآیندی که سنگین و گران نباشد، می تواند تلاش در برنامه‌ریزی را به همان خوبی پیاده سازی نتایج برنامه تسهیل کند.‌ نتیجه تحقیقات نشان می دهد سازمان هایی که از مدیریت استراتژیک استفاده می کنند (در مقایسه با آنها که از این شیوه مدیریت یا مفاهیم آن استفاده نمی کنند) سودآورترند. برای مثال، یک تحقیق که برای یک دوره سه ساله بر روی 101 شرکت خرده فروشی، خدماتی و تولیدی انجام شد، به این نتیجه رسید، شرکت هایی که از مفاهیم و اصول مدیریت استراتژیک استفاده می کردند، در مقایسه با شرکت‌هایی که بدون این فعالیت های برنامه ریزی منظم بودند، از نظر فروش، سوددهی و بهره‌وری، در وضع بسیار بهتری قرار داشتند. نتیجه تحقیق دیگری نشان داد که 80 درصد افزایش سودآوری شرکت‌ها به سبب تغییراتی بود که از نظر استراتژیک در شرکتها ایجاد شده بود. دو پژوهشگر به نام های کوک و فریس گزارش کردند که عملکرد بسیار عالی شرکت‌های مورد تحقیق گویای دیدگاه های استراتژیک و توجهی است که آنها به دوره‌های بلندمدت‌تر می نمایند (رابینسون [7] ، 1982). شرکت‌هایی که عملکردی عالی دارند به صورت منظم برنامه‌ریزی می کنند تا همواره آماده رویارویی با نوسانات و تغییراتی باشند که در محیط های داخلی و خارجی شرکت رخ می دهد. چنین به نظر می رسد شرکت هایی که دارای عملکرد عالی می باشند با توجه به انتظاراتی که از نتایج کوتاه مدت و بلندمدت دارند تصمیماتی آگاهانه‌تر اتخاذ می نمایند. از سوی دیگر اغلب شرکت هایی که عملکردی ضعیف دارند به فعالیت هایی می پردازند که کوتاه‌بینانه است و به هیچ وجه شرایط آینده را پیش بینی نمی کنند و این فعالیت ها بازتابی از ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ شرایط آینده نیست. آلن به این نتیجه رسید که مدیریت استراتژیک توانسته است عملکرد بسیاری از شرکت های بزرگ را بهبود بخشد (آلن [8] ، 1985).

پیشینه پژوهش

حبیب و حسن [9] (2017) در پژوهشی نشان دادند که استراتژی مدیریتی بر خطر سقوط قیمت سهام تأثیر دارد و چنین تأثیری در شرکت‌های تهاجمی به‌صورت افزایشی و در شرکت‌های تدافعی، به‌صورت کاهشی است.

نورالحق و همکاران[10](2013) در تحقیقشان با عنوان استراتژی مدیریتی و کیفیت سود بیان می‌کنند که شرکت‌های با استراتژی تدافعی با سطوح بالایی از مدیریت سود و شرکت‌های با استراتژی آینده‌نگر با سطوح بالایی از محافظه‌کاری حسابداری مرتبط هستند.

بنتلی وهمکاران [11] (2012)درتحقیقیبهایننتیجهرسیدند کهشرکت‌هایبااستراتژیآینده‌نگربیشتردرگیرتخلفات گزارشگریمالیوبهتبعآن مستلزمتلاشحسابرسیبیشتریهستند. بهعلاوهبنتلیوهمکاران(2012)درتحقیق دیگری بهایننکتهدستیافتندکهشرکت‌هایبااستراتژیآینده‌نگرباسطوحپایین‌تریازعدم تقارناطلاعاتیدر مقایسهباشرکت‌هایبااستراتژیتدافعیمرتبطهستند.

مارتینز سولا و همکاران[12](2011) به بررسی رابطه بین مدیریت وجه نقد و ارزش شرکت پرداختند. آنها ابتدا به آزمون تجربی سطح بهینه وجه نقد برای حداکثر کردن ارزش شرکت پرداختند. ثانیا نشان دادند که انحراف از سطح مطلوب وجه نقد باعث کاهش ارزش می­شود. نتایج آنها نشان داد که رابطه مقعر بین مدیریت وجه نقد و ارزش شرکت وجود دارد.

اتوکایت و مولای[13](2010) به بررسی تاثیر وجه نقد نگهداری شده و مدیریت سرمایه در گردش بر ارزش شرکت در بورس اوراق بهادار فرانسه پرداخت. آن­ها بیان کردند که اگر چه شرکت­ها هر روز برای برنامه ریزی کوتاه­مدت تصمیم­گیری می­کنند اما موضوع ارزش شرکت مقوله­ای است که در زمره برنامه­های بلندمدت شرکت­ها مطرح می­شود. شواهد بدست آمده اثبات کرد که سهامداران وجه نقد نگهداری شده و سرمایه در گردش را کمتر از واقعیت ارزیابی می­کنند.

علی شاه و همکاران[14](2009) مطالعه ای در خصوص ارزش شرکت و هزینه تبلیغات انجام دادن. نتایج نشان داد که بین هزینه تبلیغات و ارزش شرکت رابطه معنادار مثبت وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که اختلاف کمی بین هزینه تبلیغات و اندازه شرکت نسبت به ارزش بازار وجود دارد.

تنانی و محب خواه (1393) در پژوهشی نشان دادند که میزان مدیریت سود در شرکت‌های تدافعی نسبت به شرکت‌های تهاجمی (پیشگام) بیشتر است. همچنین، نتایج بیانگر آن است. نتایج حاکی از آن است که محیط اقتصادی بر رابطه بین راهبردهای تجاری شرکت و بازده سهام آن مؤثر نیست.

ستایش و نمازی (1394) در پژوهشی نشان دادند که بین تغییرات دارایی‌های نامشهود و تغییرات سود کوتاه مدت و بلند مدت، بازده دارایی ها و تغییرات ارزش شرکت رابطه معنادار وجود ندارد.

روش‌شناسی پژوهش

این پژوهش ازلحاظ روش گردآوری اطلاعات، به‌صورت کتابخانه‌ای صورت می‌گیرد. مبانی نظری از کتب و مجلات، مقالات، پایان‌نامه‌های تخصصی فارسی در زمینه مالی و حسابداری گردآوری‌ شده است. در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات از بانک‌های اطلاعاتی، اسناد، سوابق و گزارش‌های حسابرسی شرکت‌ها و صورت‌های مالی و سایر اسناد و مدارک و یادداشت‌های همراه برگرفته از آرشیو بورس اوراق بهادار تهران (سایت کدال) و نرم‌افزار ره‌آورد نوین می‌باشد.

این تحقیق از نوع مطالعه کتابخانه‌ای و تحلیلی– علی از نوع میدانی بوده و از حیث هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی- همبستگی قلمداد می‌گردد.

در این تحقیق جامعه‌ی آماری پژوهش، کلیه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس واراق بهادار تهران می‌باشد. از روش نمونه‌گیری حذفی سیستماتیک (غربالگر) استفاده‌شده است. دلیل استفاده از این‌ روش و تعریف چنین شرایطی همگون نمودن نمونه آماری با کل جامعه و امکان تعمیم نتایج حاصل از آزمون‌ها به جامعه آماری می‌باشد. کلیه شرکت‌های جامعه آماری که دارای شرایط زیر بوده‌اند (در طی بازه زمانی 1390 الی 1396) به‌عنوان نمونه انتخاب می‌شود:

1- به لحاظ افزایش قابلیت مقایسه، دوره مالی آن‌ها منتهی به پایان اسفندماه باشد.

2- در طی دوره مورد بررسی (1390-1396) تغییر سال مالی نداشته باشد.

3- اطلاعات مالی آن قابل‌دسترس باشد.

4- جزء شرکت‌های مالی (مانند بانک‌ها، مؤسسات مالی) و شرکت‌های سرمایه‌گذاری یا شرکت‌های واسطه‌گری مالی نباشد.

5- اطلاعات موردنیاز در بخش تعریف متغیرها در دسترس باشد.

6- وقفه معاملاتی بیش از سه ماه نداشته باشند.

فرضیه‌ها

فرضیه اول: بین ریسک پذیری و ارزش شرکت رابطه وجود دارد.

فرضیه دوم: استراتژی کسب و کار (تدافعی) بر ارتباط بین ریسک پذیری و ارزش شرکت تاثیر دارد.

فرضیه سوم: استراتژی کسب و کار (تهاجمی) بر ارتباط بین ریسک پذیری و ارزش شرکت تاثیر دارد.

مدلهای رگرسیونی آزمون فرضیه­ها

برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدلهاب رگرسیون زیر استفاده خواهیم نمود:

تعریف عملیاتی متغیرها

متغیر وابسته: ارزش شرکت (Firm Value)

برای سنجش ارزش شرکت به پیروی از گایو و راپوسو [15] (2010) و آلایانیس و وستون [16] (2001)، از یکی از رایج­ترین شاخص های ارزش شرکت، یعنی Q توبین استفاده شده است. نسبت مذکور از تقسیم ارزش بازار به ارزش جایگزینی دارایی های شرکت حاصل می­شود. مقادیر بزرگتر از یک این نسبت بیانگر استفاده بهینه از دارایی های شرکت است. به دلیل دشواری برآورد ارزش بازار بدهی و ارزش جایگزینی داریی ها، برای محاسبه کیوتوبین از مدل ساده شده آن به شرح زیر استفاده
می شود (نوروش و همکاران، 1394).

Q = مقدار کیو توبین شرکت i در سال t

BVA = ارزش دفتری کل دارایی های شرکت i در سال t

MVE = ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شرکت i در سال t

BVE = ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام شرکت i در سال t.

متغیر مستقل: ریسک پذیری (RISK)

ریسک پذیری شرکت با استفاده از خطای استاندارد (انحراف معیار یا جذر واریانس) بازده روزانه سهام برای دوره یک ساله اندازه گیری می شود (مطابق، ساندرز و همکاران،۱۹۹۰؛ ارکنس و همکاران [17] ، ۲۰۱۲ و ایمهوف و سیوی [18] ، ۲۰۱۴). این اندازه‌گیری هم ریسک سیستما یتک و هم غیر سیستماتیک را در بر می گیرد (کار، ۱۹۹۷).

متغیر تعدیلگر: استراتژی کسب و کار (STR)

در مقاله حاضر برای تعیین نوع استراتژی هر شرکت از سیستم امتیاز دهی ترکیبی ایتنر و لرکر[19] (۱۹۹۷) استفاده می کنیم؛ بدین صورت که برای بدست آوردن امتیازات ترکیبی از پنج نسبت نرخ رشد فروش، هزینه تبلیغات به کل فروش، تعداد کارمندان به فروش، ارزش بازار شرکت به ارزش دفتری آن و نسبت دارایی های ثابت به کل دارایی ها استفاده می شود. سیستم امتیاز دهی بدین صورت است که ابتدا شرکت ها را بر اساس چهار نسبت اول به ترتیب از بالا به پایین در پنج گروه تقسیم می کنیم. بدین صورت که شرکتی که در بالاترین پنجک قرار دارد امتیاز ۵ و شرکتی که در پایین ترین پنجک قرار می گیرد امتیاز ۱ را کسب می کند و بقیه شرکت ها متناسب با پنج مربوطه امتیاز دهی می شوند. سپس شرکت ها را بر اساس نسبت آخر به پنج گروه تقسیم می کنیم. این بار شرکتی که در بالاترین پنجک قرار می گیرد امتیاز ۱ و شرکتی که در پایین ترین پنجک قرار دارد امتیاز ۵ را کسب می کند و بقیه شرکت ها متناسب با پنج مربوطه امتیاز دهی می ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ شوند. در مرحله آخر امتیازات بدست آمده از دو مرحله فوق را با یکدیگر جمع می نماییم تا امتیاز نهایی هر شرکت بدست آید. دامنه امتیازات ترکیبی مجموع پنج نسبت فوق) هر شرکت طی یک سال بین ۵ تا ۲۵ خواهد شد. شرکت هایی که مجموع امتیاز شان در بازه ۵ تا ۱۵ با شد بعنوان شرکت های تدافعی و شرکت هایی که مجموع امتیازشان در بازه ۱۵ تا ۲۵ باشد به عنوان شرکت های تهاجمی تعیین می گردند (ایتنر و همکاران، ۱۹۹۷).

اندازه شرکت (SIZE): اندازه شرکت عموما به عنوان متغیر کنترلی در مطالعات حوزه راهبری شرکتی و ریسک پذیری شرکت‌ها در نظر گرفته می شود (از قبیل پاثان [20] ، ۲۰۰۹؛ لاون و لوین [21] ، ۲۰۰۹)؛ زیرا با افزایش اندازه شرکت، احتمال پایش و نیاز به ساز و کارهای کنترلی افزایش می یابد. در این پژوهش این متغیر با استفاده از لگاریتم طبیعی کل دارایی ها اندازه گیری شده است.

ارزش بازار به ارزش دفتری (M/B): نسبت ارزش بازار به دفتری به عنوان یک عامل ریسک مهم در حوزه قیمت گذاری دارایی‌های سرمایه ای مورد توجه است (برای نمونه، فاما و فرنچ [22] ، ۱۹۹۲). هم چنین این معیار به عنوان معیار فرصت رشد مطرح است (باباجانی و همکاران، ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ ۱۳۹۳). و برخی سرمایه گذاری ها در شرکت های با رشد بالا ممکن است در آینده به ثمر ننشیند.

اهرم مالی (LEV): نسبت اهرم مالی به عنوان عامل دیگری که نشانگر ریسک مالی است (مطابق میتون [23] ، ۲۰۰۲) در نظر گرفته شد. این نسبت از تقسیم بدهی بر مجموع بدهی به علاوه ارزش بازار حقوق صاحبان به دست می آید این نوع محاسبه اهرم در مقاله پیترسون و پاملا[24] (1999) به کار رفته است).

بازده دارایی ها (ROA): از طریق نسبت سود خالص قبل از بهره و مالیات بر کل دارایی‌ها اندازه‌گیری می‌شود.

یافته‌های پژوهش

به‌منظور بررسی مشخصات عمومی متغیرها و تجزیه‌وتحلیل دقیق آن‌ها، آشنایی با آمار توصیفی مربوط به متغیرها لازم است. جدول (1)، آمار توصیفی داده‌های مربوط به متغیرهای مورداستفاده در تحقیق را نشان می‌دهد. آمار توصیفی مربوط به 125 شرکت نمونه طی دوره زمانی 7 ساله (1390 تا 1396) می‌باشد. نتایج تحلیل توصیفی داده‌ها را می‌توان در قالب موارد زیر خلاصه نمود:

در جدول (1) مقدار میانگین برای متغیر ارزش شرکت برابر با (1.862) می‌باشد که نشان می‌دهد بیشتر داده‌ها حول این نقطه تمرکز یافته‌اند. مقدار انحراف معیار برای اندازه شرکت برابر با 1.525 و برای بازده دارایی‌ها برابر است با 0.15 می‌باشد که نشان می‌دهد این دو متغیر به ترتیب دارای بیشترین و کمترین انحراف معیار هستند. کمترین مقدار برای ریسک پذیری برابر با 0.002 و بیشتر مقدار برابر با 4.613 می‌باشد.

چه رابطه‌ای بین ریسک و بازده در بازار سرمایه وجود دارد؟

چه رابطه‌ای بین ریسک و بازده در بازار سرمایه وجود دارد؟

سرمایه‌گذاران نمی‌توانند انتظار داشته باشند که بدون متحمل شدن ریسک، بازدهی مناسبی کسب کنند. این اصل به طور کلی در همه بازارها از جمله بازار سرمایه برقرار است.

هر فردی که وارد دنیای سرمایه‌گذاری می‌شود بارها و بارها واژه‌های ریسک و بازده را در کنار هم می‌شنود و پس از مدت کوتاهی به خوبی متوجه می‌شود که ارتباط میان این دو واژه، ارتباطی ناگسستنی ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ و همیشگی است.

اساساً در بازار سرمایه نمی‌توان انتظار داشت که بدون متحمل شدن ریسک زیاد به بازدهی بالایی دست یافت. هر سرمایه‌گذاری که انتظار دارد بازدهی بالایی کسب کند باید در مقابل، آمادگی و تحمل زیان‌های سنگین احتمالی را نیز داشته باشد. به عبارت دیگر، افراد باید انتظاراتشان را بر اساس میزان ریسک‌پذیری خود، تنظیم و تعدیل کنند.

در بین بازارهای شناخته‌شده برای سرمایه‌گذاری، بورس در اغلب کشورها به‌نوعی‌ پرنوسان‌ترین و پر‌ریسک‌ترین‌ بازار به شمار می‌رود و از طرفی به شهادت آمار و ارقام، دست‌کم در بلندمدت پربازده‌ترین بازار محسوب می‌شود. در واقع ارتباط میان ریسک و بازده، در مورد بورس نیز کاملا برقرار است؛ هر چند گاهی در بازه‌ زمانی کوتاه‌مدت ممکن است این ارتباط ضعیف یا حتی معکوس شود.

از سوی دیگر، سهام شرکت‌های مختلف و حتی صندوق‌های سرمایه‌گذاری از لحاظ میزان ریسک و بازده با یکدیگر تفاوت دارند. حتی شدت و جهت تاثیر ریسک‌‌های سیستماتیک (ریسک‌های غیرقابل اجتناب) که کل بازار را تحت تاثیر قرار می‌دهند نیز در مورد سهم‌های مختلف شبیه هم نیست.

سرمایه‌گذارانی با سطح ریسک‌پذیری متفاوت

سطح ریسک‌پذیری افرادی که در بازار سرمایه فعالیت می‌کنند نیز با یکدیگر متفاوت است و بر همین اساس، فعالان بازار سرمایه نمی‌توانند استراتژی معاملاتی یکسانی داشته باشند، بلکه باید با توجه به میزان ریسک‌پذیری خود، ریسک‌های سیستماتیک بازار و همچنین ریسک و بازده صنایع، سهم‌ها و صندوق‌های مد نظرشان، استراتژی مناسب را برای خود انتخاب کنند. ضرورت انتخاب استراتژی‌های متفاوت بر حسب میزان ریسک‌پذیری و شرایط بازار، حتی در مورد سرمایه‌گذارانی که از شیوه تحلیلی یکسانی اعم از تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال یا تابلوخوانی بهره می‌گیرند نیز صدق می‌کند.

در بازار سرمایه، ارتباط ریسک و بازده معمولاً به‌صورت یک نسبت عددی نیز بیان می‌شود؛ نسبتی که بازده مورد انتظار افراد را در برابر ریسکی که متحمل می‌شوند، نشان می‌دهد. مثلاً نسبت ریسک به بازده ۱:۴ نمایان‌گر این است که فرد در ازای هر یک ریالی که سرمایه‌گذاری می‌کند و ریسک سرمایه‌گذاری آن را می‌پذیرد، انتظار دارد که ۴ ریال بازدهی کسب کند. در این نسبت عددی همواره عدد مربوط به بازده از عدد مربوط به ریسک بیشتر است زیرا انسان عقلایی هرگز ریسک بالاتر را برای به دست آوردن بازدهی کمتر متحمل نمی‌شود!

سوالاتی که باید قبل از ورود به بازار سرمایه پاسخ داد

افرادی که وارد بازار سرمایه می‌شوند باید در بدو ورود یا حتی قبل از ورود به این بازار، رویکرد خود در قبال ریسک و بازده را مشخص کرده و بدانند که تا چه میزان ریسک را در قبال چه میزان بازدهی می‌توان تحمل کنند. برای این منظور باید در ذهن خود به چند سوال مهم پاسخ دهند: آیا زمان کافی برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت که به من امکان ریسک‌پذیری بیشتر برای دستیابی به بازدهی بالاتر را می‌دهد، دارم؟ اگر در یک سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت اما پرریسک دچار زیان شوم، آیا می‌توانم فشارهای مالی و روحی مربوطه را تحمل کنم؟ آیا می‌توانم نوسانات کوتاه‌مدت بازار سرمایه و کاهش ارزش دارایی‌هایم در کوتاه‌مدت را مدیریت کنم؟ در شرایطی که باید آینده اقتصادی خودم و عزیزانم را مد نظر داشته باشم، چه سطحی از ریسک را می‌توانم بپذیرم؟ اگر به سمت سرمایه‌گذاری‌های کم‌ریسک‌تر بروم، آیا از اثرات تورم در امان خواهم ماند؟

بازاری برای ریسک‌پذیرها و ریسک‌گریزها!

یکی از مزایای مهم بورس در مقایسه با سایر بازارها این است که به افرادی با سطح ریسک‌پذیری کاملاً متفاوت از یکدیگر، گزینه‌‌های متنوع و مناسبی را برای سرمایه‌گذاری ارائه می‌دهد. این تنوع نه‌ تنها در مورد سهام بلکه در مورد صندوق‌های سرمایه‌گذاری (حتی صندوق‌هایی که مدیریت آن ها بر عهده شرکت یکسانی است) صدق می‌کند. به عنوان مثال، افراد ریسک‌پذیری که مایل به سرمایه‌گذاری در صندوق‌ها هستند، می‌توانند صندوق طلا را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کنند. عمده دارایی‌های صندوق‌های طلا را اوراق مبتنی بر سکه طلا تشکیل می‌دهد و به همین دلیل سرمایه‌گذاری در این صندوق‌ها از لحاظ ریسک و بازده تفاوت چندانی با سرمایه‌گذاری مستقیم در طلا ندارد. سرمایه‌گذاری در صندوق‌های طلا تنها با ۵۰۰ هزار تومان (حدود یک‌سوم قیمت یک گرم طلای ۱۸ عیار) امکان‌پذیر است و از سوی دیگر افرادی که به جای خرید فیزیکی طلا در این صندوق‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند، نه تنها کارمزد کمتری می‌پردازند بلکه با هیچ‌گونه ریسک امنیتی (سرقت) مواجه نیستند.

برای افراد ریسک‌گریز نیز گزینه‌های بسیار خوبی در بورس وجود دارد. سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز طبیعتاً انتظار بازدهی بالایی از سرمایه‌گذاری خود ندارند و معمولاً به یک بازدهی تقریباً ثابت و مشخص قانع هستند. بهترین گزینه‌ای که بورس برای این دسته از سرمایه‌گذاران ارائه می‌دهد، سرمایه‌گذاری در صندوق‌ های درآمد ثابت است. بخش عمده دارایی‌های صندوق‌های درآمد ثابت، همان‌طور که از نام این صندوق‌های نیز برمی‌آید، از اوراق درآمد ثابت (مانند اوراق مشارکت و اوراق اجاره) تشکیل شده و به همین دلیل می‌توان انتظار داشت که این صندوق‌ها طی دوره‌های مالی ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ مختلف به یک سود قابل پیش‌بینی دست یابند. اگرچه صندوق‌های درآمد ثابت معمولاً بازدهی چندانی را نصیب سرمایه‌گذاران نمی‌کنند، اما ریسک سرمایه‌گذاری در آن‌ها نیز بسیار اندک است؛ حالتی که برای سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز، کاملاً مطلوب قلمداد می‌شود.

برای آشنایی بیشتر با مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه می‌توانید با مراجعه به وب‌سایت آموزش مفید، مقاله «تمام آنچه باید در مورد ریسک و بازده بدانید» را مطالعه کنید. در این وب‌سایت همچنین می‌توان اطلاعات بیشتری را در مورد روش‌های مدیریت ریسک در بورس کسب کنید. در وب‌سایت آموزش مفید می‌توانید علاوه بر مطالعه مقالات آموزشی متنوع که تعداد آن‌ها به بیش از ۱۲۰۰ مقاله می‌رسد، از کلاس‌های آموزشی رایگانی که هر هفته به صورت آنلاین در خصوص سرمایه‌گذاری و بازار سرمایه برگزار می‌شود نیز برای تقویت دانش خود در حوزه سرمایه‌گذاری بهره‌مند شوید.

ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟

سبدگردانی حرفه ای و مدیریت سرمایه برای افرادی که قصد ورود به بورس و بهره مندی از بازده های آن را دارند ولی فرصت و دانش آن را ندارند

شرکت مشاوره سرمایه گذاری پاداش سرمایه

شرکت مشاوره سرمایه گذاری پاداش سرمایه پیشرو ارائه دهنده تحلیل های بنیادی و تکنیکال و گزارش های خبری در بورس اوراق بهادار

صندوق پاداش سرمایه بهگزین

صندوق سرمایه‌گذاری ارمغان یکم ملل

صندوق پاداش سرمایه پارس

صندوق بازارگردانی

سبدگردانی

سبدگردانی فرآیندی است که طی آن شرکت سبدگردان در امر سرمایه‌گذاری بر اساس خصوصیات، سطح ریسک‌پذیری و سرمایه هر سرمایه‌گذار، سبدی مناسب او تشکیل داده و به صورت مستمر بر آن نظارت و اعمال مدیریت می‌کند. مزیت عمده سبدگردانی در استفاده از توان حرفه‌ای مدیر سبد و مشاوره‌های تیم مدیران سرمایه‌گذاری ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ است. این مساله باعث می‌گردد که تمام تصمیمات گرفته شده با دقت و بررسی لازم بر روی گزارش‌های مالی و اخبار بازار سرمایه به انجام برسد و در واقع ارجحیت و تمایز سبدگردانی نسبت به سرمایه‌گذاری انفرادی و یا از طریق سایر نهادهای بازار سرمایه در همین نکته نهفته است. واحد سبدگردانی شرکت سبدگردان پاداش سرمایه با تمرکز بر تیم مدیریتی خود و اعتقاد بر کار گروهی مبتنی بر دانش و بهره مندی از متخصصین با تجربه بهترین خدمات را در حوزه مدیریت سبد ارائه دهد

مشاوره سرمایه گذاری

ما می دانیم سرمایه گذاران دارای تمایلات، اهداف سرمایه گذاری و ریسک پذیری ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ متفاوتی می باشند و از طرف دیگر بازار سهام نیز مانند هر محیط سرمایه گذاری دیگری دارای پیچیدگی ها و ویژگی های منحصر به فرد خود است. مشاوره سرمایه گذاری پاداش سرمایه آمادگی دارد تا با ارائه خدمات مشاوره ای مختلف، شما را در تصمیم های سرمایه گذاری همراهی و پشتیبانی نماید.

صندوق درآمد ثابت

سبدگردانی فرآیندی است که طی آن شرکت سبدگردان در امر سرمایه‌گذاری بر اساس خصوصیات، سطح ریسک‌پذیری و سرمایه هر سرمایه‌گذار، سبدی مناسب او تشکیل داده و به صورت مستمر بر آن نظارت و اعمال مدیریت می‌کند. صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت نوعی از صندوق های سرمایه گذاری است که همه افراد حقیقی و حقوقی می‌توانند با سرمایه‌گذاری در آن بصورت دوره‌ای سود دریافت کنند. صندوق‌های با درآمد ثابت نسبت به دیگر صندوق‌ها ریسک کمتری دارند بنابراین صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت را می‌توان به عنوان یکی از روش‌های مطمئن سرمایه‌ گذاری به حساب آورد.سرمایه گذاری در این صندوق برای افراد با ریسک پذیری کمتر و افرادی که احتیاج به پرداخت سود ماهیانه دارند توصیه می گردد

ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟

در این مقاله ضمن آشنایی با انواع ریسک به ارزیابی میزان توانایی پذیرش ریسک و یا اصطلاحا عدم موفقیت در افراد مختلف می پردازیم. و توجه به این نکه ضروری است که پذیرش ریسک های مناسب می تواند در بلند مدت، موفقیت مالی افراد را در پی داشته باشد. بسیاری از افراد موفق به همین صورت یعنی با پذیرش ریسک های معقول، به موفقیت های بزرگ دست یافته اند.

انواع ریسک

اهمیت خود شناسی در بورس:

افراد باید قبل از شروع سرمایه گذاری در بازارسرمایه ارزیابی کنند که تا چه اندازه توانایی پذیرش ریسک و یا اصطلاحا عدم موفقیت را دارند البته ریسک به معنای خطر کردن نیست و به طور کلی پذیرش ریسک های مناسب می تواند در بلند مدت، موفقیت مالی افراد را در پی داشته باشد. بسیاری از افراد موفق به همین صورت یعنی با پذیرش ریسک های معقول، به موفقیت های بزرگ دست یافته اند.

انواع ریسک‌ در بازار سرمایه:

ریسک‌هایی که افراد در سرمایه‌گذاری با آن مواجه هستند، انواع مختلفی داشته و در یک طبقه‌بندی کلی به دو دسته تقسیم می شود:

الف. ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب – Systematic Risk):

ریسک سیستماتیک ریسک‌هاییست که کنترل آن در اختیار سرمایه‌گذار نیست و به سیستم مربوط است؛ از جمله: نرخ تورم، بهره بانکی، سیاست‌های اقتصادی و سیاسی، نرخ ارز و … که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در سودآوری شرکت و در نتیجه قیمت سهام آن‌ تاثیرگذارند.

ب. ریسک غیر سیستماتیک (قابل اجتناب – Unsystematic Risk):

ریسک های غیر سیستماتیک ریسک‌هایی هستند که می توان با برخی روش‌ها از آن‌ها اجتناب کرد و معمولا به عوامل کلان اقتصادی وابسته نبوده و اغلب ناشی از خصوصیات خاص شرکت‌ها هستند یعنی منشا درونی دارند. برای مثال ریسک های حاصل از مدیریت ضعیف و عدم توانایی رقابت با سایر شرکت ها، که بروز این ریسک ها عللی در داخل شرکت دارد.

برای آشنایی با مفاهیم مرتبط با بورس و آموزش مقدماتی به وبلاگ بورس کست مراجعه کنید.

  • توجه به این نکات ضروری است که :

• افراد باید قبل از سرمایه گذاری میزان ریسک پذیری خود را تعیین کنند چون این موضوع یکی از مهمترین عوامل موفقیت در سرمایه گذاریست. در حقیقت می توان گفت از یک منظر اطلاع از میزان تحمل و انعطاف پذیری در مقابل ریسک نخستین گام سرمایه گذاری خواهد بود.

سرمایه گذراان الگوهای ریسک پذیری متفاوتی دارند؛ برخی ریسک پذیر، برخی ریسک گریز و گروهی هم بی تفاوت هستند.

• همه سرمایه گذاران انتظار دارند اگر ریسک بیشتری در سرمایه گذاری می پذیرند بازدهی بیشتری هم به دست آورند، این موضوع یکی از اصول اولیه ی سرمایه گذاری محسوب می شود

ریسک به بازده

• افراد ریسک پذیر در مقایسه با افراد ریسک گریز بازدهی کمتری برای پذیرش ریسک مطالبه می کنند.

مقایسه

افراد ریسک پذیر بازدهی بیشتری از سرمایه گذاری خود انتظار دارند، معمولا به سرمایه گذاری در سپرده های بانکی، خرید اوراق مشارکت و . تمایل نداشته، ترجیح می دهند در بازار بورس سرمایه گذاری کنند. بنابراین باید تجزیه و تحلیل دقیق تری داشته و ریسک سرمایه گذاری خود را به صورت دقیق تعیین کنند.

در طرف دیگر افراد ریسک گریز بر خلاف افراد ریسک پذیر به دلیل ریسک کمتر و بازدهی تضمین شده در سرمایه گذاری سپرده های بانکی یا خرید اوراق مشارکت بیشتر در این زمینه ها سرمایه گذاری ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ می کنند.

گروه سوم یعنی افراد بی تفاوت نسبت به ریسک، معمولا عکس العملی نسبت به فرصت های سرمایه گذاری و ریسک های مرتبط با آن ندارند.

مثال

نمودار فوق تفاوت بین الگوهای تصمیم‌گیری سرمایه‌گذار ریسک پذیر و ریسک گریز را مقایسه می کند، و نشان دهنده ی این است که سرمایه گذار (الف) فرد ریسک پذیرتری نسبت به سرمایه گذار (ب) است یعنی راحت تر ریسک می کند.

در حقیقت هر چه شیب نمودار ریسک به بازدهی (Risk/Reward) کم تر باشد یعنی سرمایه گذار قدرت ریسک پذیری بیشتری دارد.

برای اینکه بهتر متوجه این تعاریف شوید به این مثال ها توجه فرمایید؛

طبق نمودار، با توجه به ارقام نشان داده شده به صورت نمونه، سرمایه‌گذار (الف) در ازای دریافت 30 % بازدهی همان ریسکی را متحمل می شود که سرمایه گذار (ب) به ازای دریافت 45 % بازدهی متحمل شده است و یا در مثالی دیگر به ازای پذیرش یک ریسک برابر، سرمایه گذار (الف) انتظار 40 % بازدهی دارد در صورتی که سرمایه گذار (ب) حداقل 65 % بازدهی را مد نظر داشته است.

برای درک بهتر این موضوع و شناخت میزان ریسک پذیری خود می توانید با مشاوران بورس کست در ارتباط باشید.

بیشترین ریسک و بازده در بازار سرمایه ریسک پذیری کدام بازار بیشتر است؟ است

بیشترین ریسک و بازده در بازار سرمایه است

ایسنا/اردبیل مدرس دانشگاه‌های اردبیل گفت: بیشترین ریسک و بازده در بازار سرمایه است و می‌توان گفت هر چقدر ریسک سرمایه گذاری بیشتر باشد احتمال سود یا زیان بیشتر می‌شود.

مهدی فتحی مدرس بازار سرمایه در گفت و گو با ایسنا اظهار کرد: کمترین ریسک نگهداری سرمایه به صورت نقدی است که در این صورت ارزش پول کاهش خواهد یافت و بعد از آن سپردن سرمایه به بانک است که در مقابل پس‌انداز مبلغی پاداش که درصد پایینی بوده از بانک دریافت می‌شود.


وی با بیان اینکه هدف هر کسی در زندگی مالی حداکثر کردن ثروت است، ادامه داد: مردم به همین دلیل در تلاش‌اند برای رسیدن به رفاه و آسایش اجتماعی از طریق صرفه‌جویی در هزینه کرد پس‌اندازهایشان را جهت حفظ سرمایه و ارزش زمانی پول سرمایه گذاری کنند.


فتحی اضافه کرد: عموم مردم جهت رسیدن به بازدهی بیشتر به ویژه در فضای اقتصادی کشور سعی می کنند با خرید دارایی سرمایه‌ای باعث افزایش مبلغ ریالی دارایی شوند و همه با تعدادی از سرمایه‌گذاری‌های مالی مثل بانک، خودرو، مسکن، ارز، سکه، بورس اوراق بهادار و غیره آشنایی دارند و در آنها سرمایه گذاری می‌کنند.


مدرس دانشگاه‌های اردبیل افزود: مردم به اشکال مختلف پس‌انداز را سرمایه گذاری می‌کنند زیرا می‌خواهند در آینده زندگی راحت تری داشته باشند و تعدادی از مردم هم به جای سرمایه گذاری در موارد بالا، در ده‌ها مورد دیگر مانند تحصیل و ارتقای دانش شخصی، تغذیه سالم و سلامتی، بهبود کسب و کار، ورزش کردن و غیره سرمایه گذاری می‌کنند.


به باور فتحی، برای کسانی که با اصول اولیه سرمایه گذاری در بورس آشنایی دارند با پول مازاد وارد بازار سرمایه می‌شوند و اگر کاربلد حوزه بورسی نیستند به هیچ وجه با پول فروش منزل شخصی یا سرمایه‌ای که منبع درآمد شغل و حرفه کاریشان بوده وارد بازار نشوند زیرا درجه ریسک پذیری بالایی داشته باشند و باید سرمایه گذاری با دید بلند مدت در این بازار داشت و با توصیه مشاوران اقدام به خرید سهام بورسی کنند.


وی افزود: کسانی که تمایل دارند در بورس سرمایه گذاری کنند ولی فاقد دانش بورسی می‌باشند از طریق سرمایه گذاری غیر مستقیم شرکت‌های سرمایه گذاری و صندوق‌های سرمایه گذاری اقدام کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.