ریسک، ناشی از این است که نمیدانید دارید چه کار میکنید.
4 قانون وارن بافت برای سرمایهگذاری در بازارهای بیثبات و منفی
۴ قانون مهم وارن بافت در مورد سرمایه گذاری در بازار منفی که حتما باید از آنها جهت انتخاب بهترین سهم و سرمایه گذاری در آن استفاده کرد تا به سود رسید.
بحران کرونا باعث شده است تا بازارهای مالی جهان یکی از بدترین دورانهای خود را سپری کنند. قیمت داراییهای اساسی مانند نفت، طلا، سهام و حتی بیت کوین لحظهای آرام و قرار ندارند و بهطرز عجیبی بالا و پایین میشوند.
قانون شماره ۱
چیزی بخرید که اگر بازار تا ۱۰ سال آینده هم تعطیل بود از نگه داشتن آن راضی باشید
وارن بافت همیشه به ارزش ذاتی دارایی نگاه میکند. همچنین، او هرگز در شرکتها یا بنگاههایی که کارایی و هدف آنها را درک نمیکند، سرمایه گذاری نمیکند. شاید همین موضوع دلیل دور ماندن او از سهام شرکتهای حوزه تکنولوژی [یا بیت کوین] به مدت طولانی باشد.
چند شاخص کلیدی برای انتخاب یک سهم وجود
بر اساس گفتههای بافت، چند شاخص کلیدی برای انتخاب یک سهم وجود دارد: شناخت شرکت یا بنگاه اقتصادی، مدل کسبوکار آن، تحلیل اصول و موارد بنیادین (فاندامنتال) حاکم بر شرکت، در عین حال، ارزیابی چشماندازهای شرکت بهصورت بلندمدت، از جمله ادامهدار بودن رشد، قدرت و پتانسیل درآمد پایدار و محاسبات مالی. او ترجیح میدهد با افراد صادق، شفاف و قابل اعتمادی که میتواند در درازمدت به آنها اتکا کند، کار کند. سهامداری مانند این است که یک کسبوکار را خریداری کردهاید. در زمان انتخاب سهام، انجام تحقیقات و فهرست کردن معیارهای شخصی، بسیار مهم است. همانطور که بافت میگوید:
ریسک، ناشی از این است که نمیدانید دارید چه کار میکنید.
استراتژی سرمایهگذاری وارن بافت
وارن بافت معمولاً از استراتژی سرمایهگذاری کوتاهمدت دوری کرده و همیشه به رویکرد خرید و نگه داشتن توجه میکند. او به دنبال دارایی باکیفیت است، بهخصوص هنگامی که قیمت پایینتر از ارزش واقعی باشد.
قانونه شماره 2
قانون مهم ، بیش از حد بازار را دنبال نکنید
بازار میتواند مانند یک حیوان وحشی نوسان داشته باشد. جای تعجبی هم ندارد، چون فازهای گوناگون این بازار با نامهای «خرس» و «گاو» شناخته میشوند. طبیعی است که در هنگام نزولی بودن بازار نسبت به سبد دارایی خود کمی مضطرب و نگران شوید. کاهش تمایل به داراییهای نزولی و شاید عدم میل به خرید در کف، حرکات غریزی هستند.
بازار بیثبات
یک بازار بیثبات، مثل بازار کنونی، میتواند برای یک سرمایهگذار بسیار نگرانکننده باشد. اما حفظ آرامش و عدم تأثیرگیری از تغییرات روزانه بازار بسیار مهم است. تمرکز بیش از حد بر عملکردهای ساعتی و روزانه سرمایهگذاریها میتواند اثرات روانی مانند اضطراب ایجاد کند و در نهایت منجر به اتخاذ تصمیمات نامناسب شود.
همانطور که وارن بافت در یکی از مصاحبههایی که با شبکه CNBC انجام داده بود، گفت:
افرادی که تلاش میکنند [مدام] سهام بخرند و بفروشند و با کوچکترین کاهش قیمت نگران میشوند و همچنین دائم منتظر هستند که در زمان بالا رفتن قیمت بفروشند، نتایج خیلی خوبی به دست نمیآورند.
شرکتهای ارزشمند معمولاً در دورههای زمانی بلندمدت مثل ۱۰، ۲۰ یا ۳۰ سال، عملکرد خوبی دارند.
سرمایه گذارانی که رویکرد بلندمدت دارند نباید نگران افت بازار باشند.
قانون شماره 3
بترسید زمانی که دیگران طمع میکنند و طمع کنید زمانی که دیگران میترسند
بازارها را احساسات کنترل میکند و در خط مقدم این احساسات نیز، طمع و ترس جلودار هستند. یک سرمایهگذار باید نسبت به آنچه در بین دوستان، جامعه و رسانهها تبلیغ شده است، محتاط باشد.
این یکی از پایهای ترین اصول عملیاتی است که وارن بافت استفاده میکند. طمع به عنوان یکی از دلایل اصلی، باعث افزایش ناگهانی قیمت سهام میشود و ترس به عنوان دلیل دیگر، تا حدودی مسئول مارپیچهای نزولی در بازار سهام است. طبق اظهارات بافت، پیروی کورکورانه از گروهها (حتی اگر تعداد آنها زیاد باشد) در تصمیمات مرتبط با سرمایه گذاری ایده خوبی نیست. این داستان که به کورکوانه از افراد تقلید کنیم، همان روایت قدیمی خرید در زمان گرانی و فروش در زمان ارزانی است. به جای این کار، به دنبال یک فرصت طلایی باشید و از آن فرصت بهترین بهره را ببرید.
کسی تلاش کرد شما را برای خرید یا فروش یک دارایی ترغیب کند، گامی به عقب بردارید
دفعه بعدی که کسی تلاش کرد شما را برای خرید یا فروش یک دارایی ترغیب کند، گامی به عقب بردارید و از دید یک فرد بی طرف، وضعیت را بررسی کنید. در هنگام خرید، تحقیقات شخصی خودتان را انجام دهید. وقتی بازار خراب است به راحتی سرمایه خود را بیرون نکشید. ضررهای کاغذی واقعی نیستند. بازار بهبود پیدا میکند.
قانون شماره 4
همیشه پول نقد همراه داشته باشید
همانطور که بافت به درستی گفته است:
پول نقد برای کسبوکارها مانند اکسیژن برای افراد است: زمانی که وجود دارد، هیچوقت در مورد آن فکر نمیکنیم، اما زمانی که وجود ندارد، تنها چیزی است که ذهن ما را به خود مشغول میکند.
وارن بافت همواره از اهمیت مدیریت مالی شخصی و ضرورت تمرین عادتهای خوب صحبت کرده است؛ عادتهایی مثل پایبندی به بودجه، سرمایهگذاری و صرفهجویی منظم و مداوم از دوران جوانی.
داشتن پول نقد در زمانهای سخت
داشتن پول نقد در زمانهای سخت بسیار مهم است، چون باعث ایجاد حس امنیت میشود. وارن بافت همیشه در ارتباط با استفاده از کارتهای اعتباری محتاط عمل میکند، توصیه او، نگهداری میزانی سرمایه اضطراری، برای جلوگیری از مقروض شدن است. همچنین اگر معاملات سودآوری پیش آمد، پول نقد به ما این امکان را میدهد که بتوانیم به سرعت از این فرصت استفاده کنیم.
خلاصه کتاب ۲۴ استراتژی وارن بافت
کتاب ۲۴ استراتژی وارن بافت در مورد استراتژی ها و روش سرمایه گذاری فردی به نام وارن بافت است. او در نخستین بار در سال ۲۰۰۱ به عنوان ثروتمندترین مرد جهان توسط مجله فوربس انتخاب شد. اگر به ثروتمند شدن و همچنین بازار سهام علاقه مند هستید خواندن این کتاب و آشنایی با استراتژی وارن بافت به شما توصیه می شود.
۲۴ استراتژی وارن بافت
فصل ۱: انتخاب سادگی به جای پیچیدگی
وارن بافت برای موفقیت در بازار سهام راهی را کشف کرد که اصلا پیچیده نیست. بافت تنها روی شرکت هایی که سهل الفهم، استوار و دارای کسب و کار پایداری هستند سرمایه گذاری می کند. در فرمولی که بافت به کار می گیرد سادگی مهم ترین شاخصه است و برای خرید یک سهم نیازی به فرمول های پیچیده ریاضی، سابقه مالی و یا توانایی پیش بینی تغییرات اقتصادی در آینده نیست.
فصل ۲: شخصا برای سرمایه گذاری هایتان تصمیم بگیرید
وارن بافت معتقد است که افراد معمولی بدون نیاز به کارگزاری ها و کاربلدهای بورس و یا هر نوع متخصص دیگر قابلیت تبدیل شدن به یک معامله گر موفق را دارند.
وی معتقد است باید متخصصان مالی را نادیده بگیرید و برای اینکه بهترین تصمیم را برای سرمایه گذاری بگیرید لازم است که اصول اولیه حسابداری و کسب و کار در بازارهای مالی را یاد بگیرید. به محض اینکه دانش تان درباره سرمایه گذاری افزایش یافت اصول سرمایه گذاری وارن بافت از نزدیک شدن به متخصصان مالی بپرهیزید.
فصل۳: خلق و خوی مناسب را حفظ کنید
یکی دیگر از اصول فلسفه استراتژی وارن بافت داشتن خلق و خوی مناسب در سرمایه گذاری است. خلق و خوی مناسب یعنی توانایی خونسرد بودن در مواقعی که با مشکلات رو به رو می شوید.
از نظر بافت سرمایه گذار خردمند در مواجهه با اتفاقات منفی آرام و خونسرد می ماند. او برای سنجش این موضوع معیار شفافی دارد که باید آن را برای خود به کار گیرید. اگر از آن دسته افرادی هستید که وقتی در یک نیمه شب ارزش سهامشان نصف می شود، توانایی نگه داشتن آن را ندارند، بازار سهام برای شما ساخته نشده است.
باید مهارت لازم را داشته باشید که بر روی شرکت های عالی سرمایه گذاری کنید و بعد از آن با اعتماد به نفس کامل به سهام تان بچسبید. وقتی صاحب سهام شرکتی هستید که در صنعت پایدار و استواری است، سهام تان را نگه دارید حتی اگر دیگران با قیمت ارزان در حال فروش سهامشان هستند شما بخرید.
برای مطالعه بیشتر میتوانید مقاله سرمایه کسب و کار را مطالعه نمایید.
فصل ۴: صبور باشید
بافت می گوید: اگر آمادگی ندارید سهام تان را برای یک دهه نگه دارید از همان ابتدا آن سهم را نخرید. صبر و بردباری به شما کمک خواهد کرد که سود انباشته قابل توجهی را در بلند مدت کسب کنید. در واقع بازار با افرادی که به صورت متوالی وارد و خارج می شوند خصومت دارد. ولی در عوض دوست افرادی است که می خرند و نگه می دارند.
پیشنهاد بافت برای تمرین ذهنی صبور بودن در بازار این است که تصور کنید فردای روزی که سهامی را خریدید، بازار برای مدت ۵ سال تعطیل خواهد بود. در واقع وارن از سرمایه گذاری بر روی شرکت ها سود به دست می آورد نه از سفته بازی در بازار سهام.
وارن بافت و بیل گیتس چطور ثروتمند شدند؟!
او سهام دار اصلی و رئیس شرکت Berkshire Hathaway است و در شرکتهای دیگر چون کوکاکولا و IBM نیز سهام دارد.
نگاه وارن بافت به زندگی در عین سادگی و شفافیت بسیار جالب توجه است:
- در زندگی باید چند کار را درست انجام دهید تا از کلی کار غلط دور باشید.
- تصور کنید در قایقی زندگی می کنید که مدام سوراخ می شود. اگر انرژیتان را صرف رفتن به قایق دیگری کنید، بهتر است تا این که وقت و انرژی خود را روی گرفتن سوراخها بگذارید.
- برای دست یابی به نتایج شگفت انگیز، نیاز نیست حتماً کارهای فوقالعادهای انجام دهید.
- آنچه از تاریخ یاد می گیریم این است که دیگران از تاریخ درس نمی گیرند.
- زنجیرهی عادتها به قدری سبک است که احساس نمی شود تا وقتی که از سنگینی زیاد قابل شکستن نباشد.
- ظاهراً انسان خصلتی دارد که همیشه میخواهد لقمه را دور سر خود بچرخاند.
- هیچ چیز به اندازه خروارها پول مفت، عقلانیت را آرام نمی کند.
- 20 سال زمان نیاز است تا شهرتی برای خود دست و پا کنید، اما 5 دقیقه طول می کشد تا آن را خراب کنید. اگر همیشه به این فکر باشید، تمام کارهایتان متفاوت انجام خواهد شد.
- با کسانی معاشرت کنید که بسیار بهتر از شما هستند. همکارانی داشته باشید که اخلاقشان بهتر از شماست. مدت زیادی نمیگذرد تا شما هم همانند آنها شوید.
- چند سال قبل بن گراهام به من یاد داد هزینه چیزی است که پرداخت می کنی اما ارزش چیزی است که می گیری. تفاوت ندارد راجع به سهام حرف بزنیم یا جوراب. من تمایل دارم جنس با کیفیت را وقتی بخرم که قیمت آن پایین آمده است.
جالب است بدانید، وارن بافت بخش زیادی از سرمایهی خود را به خیریهی Bill & Melinda Gates Foundation اهدا کرده است. بنیاد خیریهای که به بیل گیتس و همسر سابقش ملیندا تعلق دارد.
بیل گیتس و وارن بافت، ثروتمندترین کارآفرینان دنیا و دوستان صمیمی هم هستند. این دو ثروت خود را از طریق کارآفرینی و سرمایهگذاری کسب کردهاند. وارن بافت در مستندش میگوید، یک بار پدر او به هر دوی آنها گفت، تنها با یک کلمه موفقیت خود را توصیف کنند و هر دوی آنها تمرکز را نام بردند.
تمرکز همان چیزی است که افراد موفق را از ناموفقها جدا میکند؛ پس تمرکز جداکنندهی افرادی است که وانمود میکنند موثر هستند و کسانی که واقعا موثر هستند؛ اما باید روی چه مواردی تمرکز کرد؟
بیل گیتس و وارن بافت به عنوان مدیران کسبوکار، روی چهار مورد زیر تمرکز میکنند:
شرکتها بیشتر به دنبال جذب استعدادهای برتر هستند، به همین خاطر استخدام و حفظ کارمندان بسیار دشوار شده است. این بدین خاطر است که واحد منابع انسانی با شکست مواجه شده و کارفرمایان زیادی، انرژی لازم برای حل این مشکل را ندارند. واحد منابع انسانی در بیشتر مواقع بعد از طی فرآیند استخدام مدیران را مجاب میکند، مصاحبهای یک ساعته با کارمندان ترتیب دهند و توانایی آنها را در پاسخ به چند سوال ارزیابی کنند.
این مساله، پیامدهای گستردهای دارد. کارفرماها به جای بررسی عملکرد آنها، به سراغ حلقهی بازخورد رفتهاند. این بدین خاطر است که کارفرماها باید در ارائهی بازخورد منظم به کارمندان جوانتر با سرعت بیشتری عمل کنند. دلیل دیگر، استدلال مدیران از این مساله است که آنها فرصت انجام بررسی عملکرد را ندارند. استنطاق یک کارمند پایینرده، روش خوبی برای گذراندن زمان نیست و باید به صورت حضوری در مورد مشکلات صحبت شود.
آیا زیر سوال بردن عملکرد کارمندان به معنای تمرکز روی مردم است؟ قطعا اینطور نیست.
شرکتهایی که برای داشتن منابع انسانی خوب ارزش قائل میشوند از شرکتهایی که تنها وانمود به در اختیار داشتن بهترین کارفرماها میکنند، متفاوت هستند. ممکن است یک مدیرعامل روند مصاحبه استخدامی کارمندان شرکت را به عهده بگیرد؛ زیرا نمیخواهد افرادی را استخدام کند که ارزشهایی مغایر با ارزشهای شرکت داشته باشند. این کار، تمرکز روی مردم است که به موفقیت ختم میشود.
محصول
توسعهدهندگان بهترین محصولات به این خاطر به موفقیت رسیدهاند که روی زمان و منابع سرمایه گذاری مناسب میکنند تا به بهترین راهکارها برسند. این راهبرد در شرکتهای خدماتی هم کاربرد دارد. محصولات موفق از نظر آنها، مواردی نیستند که کار میدهند؛ بلکه مواردیاند که برای مشتری، سادگی در استفاده را ارائه میدهند و هزینهی کمی هم دارند.
برخی افراد، تمرکز روی عرضه محدود محصولات را غیرمعقول و نادرست میدانند. با این حال، بعضی شرکتها تنها به دنبال عرضهی یک محصول هستند اما در همان مورد هم بسیار محتاطانه عمل میکنند.
با محدود کردن میزان توجه میتوان به تخصص در عرضهی یک محصول خاص دست یافت، در رهبری متفکرانه جلو رفت و توجه افرادی را جلب کرد که در معرض تهدیدات آن شرکت نیستند؛ زیرا فعالیت چنین شرکتی، نقضکنندهی فعالیت دیگر شرکتها نیست. این شرکتها به دفعات زیاد در عملی کردن یک روند پیش میروند تا درنهایت در اجرای آن موفق شوند.
بازارها
بیشتر شرکتها تلاش میکنند در تمام بازارها حضور فعال داشته باشند. این در حالیست که مدیران بیشتر کسب و کارها قادرند با حضور در بازارهای کمتر و عرضهی گسترده محصولات در این بازارها به سوددهی بیشتری دست یابند. در واقع، هر چه اقتصاد بیشتر به سوی ادغام عمومی حرکت میکند، شرکتها هم به راهحلهای سرتاسری روی میآورند.
ارائهی یک راهحل جامع در یک بازار محدود، رقبای بیشتری را از میدان به در میکند. یک شرکت باید با رسیدن به میزان کافی در حدود 20 درصد سهم یا نفوذ، هزینههای قابل توجه خود را به موارد دیگری اختصاص دهد. حقیقت این است، ورود به یک بازار جدید نسبت به تثبت موقعیت در بازار فعلی، هزینهی بیشتری دارد.
فرآیند
پیشرفت نیازمند پیدا کردن روشهایی است که به شرکتها در نهادینه کردن فرایندهایشان کمک میرساند. در سالهای گذشته، روندهای عملیاتی روی کاغذ نوشته میشد؛ اما اکنون شرکتها، فرآیندهای خود را در معرض استفاده قرار میدهند؛ مثلا یک شرکت موفق میتواند دستورالعملهای کاری پروژهها را به صورت آنلاین به اجرا بگذارد.
اتوماسیون نیروی کار هم روشهایی را برای انجام کارها با کامپیوتر به جای روش دستی ارائه میدهد. خیلی از واحدهای مدیریت ارتباط مشتری دارای ابزارهای اتوماسیون بازاریابی هستند که انجام فرآیندهای مختلف را تسهیل میبخشند.
بیل گیتس و وارن بافت به همراه جف بزوس و مارک زاکربرگ، ثروتمندان بزرگ دنیا هستند. این دو دوست صمیمی با تمرکز روی مواردی که اهمیت زیادی دارند، به موفقیت دست یافتهاند. اگر مدیر کسب و کاری هستید، روی موارد فوق تمرکز کنید و انجام کارهای غیرمهم را به دیگران بسپارید تا با سرعت بیشتری به موفقیت برسید.
اما در عرصهی سرمایهگذاری در بازارهای مختلف، نبوغ وارن بافت حتی از بیل گیتس هم پیشی میگیرد:
به خصوص به این دلیل که وارن بافت حدفاصل سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۰ مبلغ نسبتا کمی را سرمایه گذاری میکرد و بنابراین از این حیث اصول او برای سرمایهگذاران فردی و کوچک هم بسیار مناسب است.
تفکر وارن بافت دربارهی سرمایهگذاری از خلال این نقل قولها مشخص میشود:
- خلق و خو مهمترین اصل در سرمایه گذاری موفقیت آمیز است و این مسئله هیچ ارتباطی به هوش و ذکاوت ندارد. برای این کار نیاز به خلق و خویی است که فرد نه از همراه شدن با مردم خیلی خوشحال شود و نه حرکت در خلاف جهت سبب رضایتش شود.
- سرمایه گذاری موفق نیازمند زمان، نظم و صبر و حوصله است. بدون توجه به این که چقدر استعداد و تلاش دارید، انجام برخی کارها وقت می خواهد. همان طور که نمی توان با 9 زن باردار، بچهای را یک ماهه به دنیا آورد.
- من هیچ وقت نخواستم از روی مانع دو متری بپرم، بلکه همواره به دنبال موانع 30 سانتی متری بودم تا بتوانم از آنها بالا بروم.
- بازار در زمان کوتاه، همانند مسابقهی محبوبیت است و در بلند مدت، مانند باسکول.
- به ندرت فرصتی پیش میآید. پس هر وقت فرصتی فراهم شد از آن بیشترین بهره را ببرید.
- تنوع بخشی در مقابل نادانی قرار گرفته است. البته این جمله برای افرادی که می دانند چه کاری انجام می دهند، چندان معنا ندارد.
- اگر نمی خواهید سهام خود را برای 10 سال نگه دارید، حتی 10 دقیقه هم آن را حفظ نکنید.
- نکتهی اصلی در سرمایه گذاری این است که بدانید صنعت موردنظرتان چه تأثیری روی جامعه دارد و چقدر رشد می کند. باید بدانید هر شرکت چقدر در رقابت با بقیه جلوتر است و تا چه زمانی می تواند پیشگام بماند.
- من سرمایه گذار بهتری هستم چون تاجرم و تاجر بهتری هستم زیرا سرمایه گذارم.
- بهتر است شرکت موفقی را به قیمت خوب بخرید تا این که شرکت خوبی را با قیمت بالایی بخرید.
با توجه به آنچه دربارهی وارن بافت گفته و از او نقل شد، میتوان دلایل موفقیت او را در ۸ اصل خلاصه کرد:
۱. بر روی دانش خود سرمایهگذاری کنید
اکثر افراد، تحت تأثیر عمق دانش سرمایهگذاری بافت قرار میگیرند. او هنگامی که سرمایهگذاری را شروع کرد تنها ۲۵ سال داشت. او تنها دانشجوی استادش بنجامین گراهام بود که تاکنون نمره الف را کسب کرده است.
اما او چگونه میتوانست چنین دانش عمیقی داشته باشد؟ جواب این سوال این است که او بر روی دانش خود سرمایهگذاری کرده و روزانه زمان زیادی را صرف مطالعه میکرد.
این درس زندگی او کاملا آشکار است؛ شما باید بر روی دانش خود سرمایهگذاری کنید. به قول فرانسیس بیکن، «دانش قدرت است» و داشتن مزیتی چون دانش، شما را در زندگی به سمت جلو سوق خواهد داد.
۲. تکالیف خود را انجام دهید
در دنیای سرمایهگذاری همانند هر حوزه دیگری از زندگی، بسیاری از مردم بدون اینکه بدانند چه کاری انجام میدهند، کارهای خود را انجام میدهند. آنها به فقط کورکورانه از جمعیت و یا از نظر برخی از کارشناسان پیروی میکنند.
اما بافت اینگونه نبود. او همواره میدانست که چه کاری انجام میدهد، زیرا او تکالیف خود را انجام داده بود. او قبل از اینکه تصمیم به سرمایهگذاری بگیرد، ساعتهای بیشماری را صرف تحقیق و تحلیل حقایق میکرد. در واقع، او به حدی در این کار غوطهور بود که میتوانست گزارش مالی بسیاری از شرکتها را از حفظ بخواند.
بنابراین هر کاری که میکنید، تکالیف خود را انجام دهید، از کاری که انجام میدهید آگاهی داشته باشید.
۳. از آنچه نمیدانید آگاهی داشته باشید
با توجه به نکته قبلی، شما باید تمایل داشته باشید که نسبت به آنچه نمیدانید آگاهی داشته باشید. بسیاری از مردم به دلیل غرور خود از اقرار به چیزهایی که نمیدانند خودداری میکنند و نتیجه این کار چه میشود؟ آنها در نهایت کارهایی که درکی از آن ندارند را انجام میدهند.
بافت از اینکه بگوید، یک فرصت برای سرمایهگذاری را درک نمیکند، دریغ نمیکرد. در چنین مواردی او از کنار فرصتهای اینچنینی میگذشت.
۴. صرفهجو باشید
بافت با وجود ثروت فراوانش به خاطر شیوه زندگی صرفهجویانهاش شناخته شده است. درک او از بهره مرکب به ما دلیلی برای این شیوهی زندگی او میدهد.
بافت میگوید: «اگر زمانی که پولی دارید چیزی را بخرید که به آن احتیاجی ندارید، زمانی فرا خواهد رسید که به چیزی احتیاج دارید ولی پولی برای تهیهی آن نخواهید داشت»
وارن بافت میداند که اگر امروز مقدار کمی پول سرمایهگذاری شود، میتواند در سالهای آینده به مبلغ قابل توجهی تبدیل شود. حتی گفته شده است که بافت اینگونه فکر میکرد که یک اصلاح موی سر 10دلاری در واقع برای او 300هزار دلار هزینه برداشته است.
درست است این تفکر کمی افراطی است، اما هدف آن کاملا مشخص است؛ هرگونه هزینه غیرضروری در طولانی مدت، برای شما هزینههای زیادی را در بر خواهد داشت.
۵. به اصول خود پایبند باشید
دورانی در زمان فعالیت بافت وجود داشتهاند که در طی آن دیگر مدیران سرمایهگذاری، با استفاده از روشهای سودآور، پول بیشتری نسبت به بافت در مشارکت خود به دست میآوردند. با وجود سودآور بودن این روشها به آسانی میتوان وسوسه شد و به دنبال روشهای دیگران رفت. اما بافت به اصول خود پایبند بود. او قصد داشت تا به دنبال شیوههای دیگران نرود.
۶. تکامل بیابید
پایبندی به اصول به این معنا نیست که در طول زمان تکامل نیابید، بلکه برعکس، شما باید با تغییر زمان، تکامل یافته و پیشرفت کنید.
بافت این کار را با تکاملِ اصولی که با آن زندگی میکرد انجام داد. او به اصول خود پایبند بود، اما اصول او در طول زمان تکامل مییافت. یکی از اصول تکامل یافته او از «خرید یک کسب و کار مناسب با قیمتی فوقالعاده» به «خرید یک کسب و کار فوقالعاده با قیمتی مناسب» بوده است.
۷. تمرکز کنید
تنها راه بازگشتی برتر تمرکز بر روی سرمایهگذاری شما است. در مورد بافت، او مایل بود که 40درصد از سرمایه را بر روی یک فرصت سرمایهگذاری کند. هنوز هم تنوع وجود دارد اما نه بیش از حد، چرا؟ زیرا سرمایهگذاری بر روی بهترین ایده شما بهتر از سرمایهگذاری بر روی ایدههای متوسط شما است.
به طور مشابه، شما باید در زندگی خود تمرکز داشته باشید. شما در هر صورت به تنوع نیاز دارید (مثلا زندگی اجتماعیتان)، اما هنگامی که فرصت خوبی را مییابید، باید تلاش خود را متمرکز کنید.
۸. بدانید که چه موقع دست از کار بکشید
در سال 1970، بافت تصمیم گرفت تا فعالیت خود را با توجه به وضعیت بازار و منافع شخصی خود به پایان برساند. او سپس خود را به مدیریت برکشایر هاتاوی رساند.
چیزی که باید بیاموزید این است: شما باید بدانید که در چه موقع دست از کاری بکشید و به کار بعدی خود رو بیاورید. در زندگی فصولی وجود دارد و هنگامی که زمان کوچ به فصلی دیگر فرا میرسید، شما باید تمایل داشته باشید که فصل گذشته را رها کنید. بسیاری از افراد به اندازهای با فصل قدیمی زندگی خود خو گرفتهاند که نسبت به حرکت به سمت فصلی جدید تردید دارند.
در پایان ۵ حقیقت درباره با وارن بافت را که به نوعی فوتهای کوزهگری او هستند، ارائه میکنم:
قوانین وارن بافت برای سرمایه گذاری در بازارهای پرنوسان
بحران کرونا باعث شده تا بازارهای مالی مثل نفت و طلا و حتی بیت کوین نوسان های زیادی را سپری کنند . در این مطلب، با استناد به مقالهای از آنوپام چوق (Anupam Chugh)، از قوانین وارن بافت برای سرمایه گذاری در بازارهای پرنوسان را نام میبریم.
قانون ۱
چیزی بخرید که اگر بازار تا ۱۰ سال آینده هم تعطیل بود از نگه داشتن آن راضی باشید
وارن بافت همیشه به ارزش ذاتی دارایی نگاه میکند. همچنین، او هرگز در شرکتها یا بنگاههایی که کارایی و هدف آنها را درک نمیکند، سرمایه گذاری نمیکند. شاید همین موضوع دلیل دور ماندن او از سهام شرکتهای حوزه تکنولوژی [یا بیت کوین] به مدت طولانی باشد.
بر اساس گفتههای بافت، چند شاخص کلیدی برای انتخاب یک سهم وجود دارد: شناخت شرکت یا بنگاه اقتصادی، مدل کسبوکار آن، تحلیل اصول و موارد بنیادین (فاندامنتال) حاکم بر شرکت، در عین حال، ارزیابی چشماندازهای شرکت بهصورت بلندمدت، از جمله ادامهدار بودن رشد، قدرت و پتانسیل درآمد پایدار و محاسبات مالی. او ترجیح میدهد با افراد صادق، شفاف و قابل اعتمادی که میتواند در درازمدت به آنها اتکا کند، کار کند. سهامداری مانند این است که یک کسبوکار را خریداری کردهاید. در زمان انتخاب سهام، انجام تحقیقات و فهرست کردن معیارهای شخصی، بسیار مهم است. همانطور که بافت میگوید:
ریسک، ناشی از این است که نمیدانید دارید چه کار میکنید.
وارن بافت معمولاً از استراتژی سرمایهگذاری کوتاهمدت دوری کرده و همیشه به رویکرد خرید و نگه داشتن توجه میکند. او به دنبال دارایی باکیفیت است، بهخصوص هنگامی که قیمت پایینتر از ارزش واقعی باشد.
قانون ۲
بیش از حد بازار را دنبال نکنید
بازار میتواند مانند یک حیوان وحشی نوسان داشته باشد. جای تعجبی هم ندارد، چون فازهای گوناگون این بازار با نامهای «خرس» و «گاو» شناخته میشوند. طبیعی است که در هنگام نزولی بودن بازار نسبت به سبد دارایی خود کمی مضطرب و نگران شوید. کاهش تمایل به داراییهای نزولی و شاید عدم میل به خرید در کف، حرکات غریزی هستند.
یک بازار بیثبات، مثل بازار کنونی، میتواند برای یک سرمایهگذار بسیار نگرانکننده باشد. اما حفظ آرامش و عدم تأثیرگیری از تغییرات روزانه بازار بسیار مهم است. تمرکز بیش از حد بر عملکردهای ساعتی و روزانه سرمایهگذاریها میتواند اثرات روانی مانند اضطراب ایجاد کند و در نهایت منجر به اتخاذ تصمیمات نامناسب شود.
همانطور که وارن بافت در یکی از مصاحبههایی که با شبکه CNBC انجام داده بود، گفت:
افرادی که تلاش میکنند [مدام] سهام بخرند و بفروشند و با کوچکترین کاهش قیمت نگران میشوند و همچنین دائم منتظر هستند که در زمان بالا رفتن قیمت بفروشند، نتایج خیلی خوبی به دست نمیآورند.
شرکتهای ارزشمند معمولاً در دورههای زمانی بلندمدت مثل ۱۰، ۲۰ یا ۳۰ سال، عملکرد خوبی دارند.
سرمایه گذارانی که رویکرد بلندمدت دارند نباید نگران افت بازار باشند.
قانون ۳
بترسید زمانی که دیگران طمع میکنند و طمع کنید زمانی که دیگران میترسند
بازارها را احساسات کنترل میکند و در خط مقدم این احساسات نیز، طمع و ترس جلودار هستند. یک سرمایهگذار باید نسبت به آنچه در بین دوستان، جامعه و رسانهها تبلیغ شده است، محتاط باشد.
این یکی از پایهای ترین اصول عملیاتی است که وارن بافت استفاده میکند. طمع به عنوان یکی از دلایل اصلی، باعث افزایش ناگهانی قیمت سهام میشود و ترس به عنوان دلیل دیگر، تا حدودی مسئول مارپیچهای نزولی در بازار سهام است. طبق اظهارات بافت، پیروی کورکورانه از گروهها (حتی اگر تعداد آنها زیاد باشد) در تصمیمات مرتبط با سرمایه گذاری ایده خوبی نیست. این داستان که به کورکوانه از افراد تقلید کنیم، همان روایت قدیمی خرید در زمان گرانی و فروش در زمان ارزانی است. به جای این کار، به دنبال یک فرصت طلایی باشید و از آن فرصت بهترین بهره را ببرید.
دفعه بعدی که کسی تلاش کرد شما را برای خرید یا فروش یک دارایی ترغیب کند، گامی به عقب بردارید و از دید یک فرد بی طرف، وضعیت را بررسی کنید. در هنگام خرید، تحقیقات شخصی خودتان را انجام دهید. وقتی بازار خراب است به راحتی سرمایه خود را بیرون نکشید. ضررهای کاغذی واقعی نیستند. بازار بهبود پیدا میکند.
قانون ۴
همیشه پول نقد همراه داشته باشید
همانطور که بافت به درستی گفته است:
پول نقد برای کسبوکارها مانند اکسیژن برای افراد است: زمانی که وجود دارد، هیچوقت در مورد آن فکر نمیکنیم، اما زمانی که وجود ندارد، تنها چیزی است که ذهن ما را به خود مشغول میکند.
قوانین وارن بافت برای سرمایه گذاری همیشه برای خودش صادق است . او همواره از اهمیت مدیریت مالی شخصی و ضرورت تمرین عادتهای خوب صحبت کرده است؛ عادتهایی مثل پایبندی به بودجه، سرمایهگذاری و صرفهجویی منظم و مداوم از دوران جوانی.
داشتن پول نقد در زمانهای سخت بسیار مهم است، چون باعث ایجاد حس امنیت میشود. وارن بافت همیشه در ارتباط با استفاده از کارتهای اعتباری محتاط عمل میکند، توصیه او، نگهداری میزانی سرمایه اضطراری، برای جلوگیری از مقروض شدن است. همچنین اگر معاملات سودآوری پیش آمد، پول نقد به ما این امکان را میدهد که بتوانیم به سرعت از این فرصت استفاده کنیم.
اصول سرمایه گذاری وارن بافت
وارن بافت یکی از موفقترین کارآفرینان عصر حاضر است. او از کودکی شروع به یادگیری الفبای سرمایهگذاری نمود و سپس با تحصیل در رشته بازرگانی و تجارت اطلاعات خود را در زمینههای اقتصادی تکمیل کرد. بافت با سرمایهگذاری در یک شرکت نساجی و تغییر ماهیت آن پایههای شرکت خود را پیریزی نمود و طی نمودن پله به پله مراحل موفقیت از او فردی ساخت که به عقیده بسیاری از افراد موفقترین سرمایهگذار عصر حاضر شمرده می شود. فروتنی و سخاوت بارزترین ویژگیهای شخصیتی بافت بوده و همین منش اخلاقی پسندیده باعث شده تا او بخش عمدهای از ثروت خود را صرف امور خیریه کند.
وارن بافت
وارن ادوارد بافت در ۳۰ آگوست ۱۹۳۰ در شهر اوماها از ایالت نبراسکا متولد شد. پدرش هاروارد بافت دلال بورس بود که مدتی نیز به عنوان سناتور از حزب جمهوریخواه به کنگره راه یافت. مادرش لیلا استال بافت، خانهدار بود. خانواده بافت سه فرزند داشتند که وارن، فرزند دوم خانواده بود.
وارن از همان کودکی استعداد شگرف خود را در امور مالی و کسب و کار نشان داد. او از ۶ سالگی و زمانیکه بچههای دیگر سرگرم بازی بودند، با فروش آدامس بادکنکی و سپس نوشابه کوکاکولا در درب خانهها به کسب درآمد میپرداخت. سپس مدتی در فروشگاه مواد غذایی پدربزرگ خود کار کرد. توانایی او در انجام محاسبات ذهنی ریاضی باعث تعجب اطرافیانش میشد. در همان کودکی اغلب به کارگزاری پدرش میرفت و از آنجا بود که با الفبای بازار سهام و بورس آشنا شد. اولین سرمایهگذاری خود را در ۱۱ سالگی و با خرید سه سهم از شرکت Cities Service Preferred به قیمت هر سهم ۳۸ دلار انجام داد. خیلی زود ارزش هر سهم این شرکت به ۲۷ دلار کاهش یافت. وارن ترسیده بود. او کمی صبر کرد و وقتی ارزش هر سهم به ۴۰ دلار رسید آن را فروخت. او کمی بعد از تصمیمش پشیمان شد چرا که ارزش هر سهم این شرکت به حدود ۲۰۰ دلار رسیده بود. بعدها او از این تجربه به عنوان اولین درسی که در سرمایهگذاری آموخته بود، یاد میکرد؛ اینکه یکی از اصول مهم سرمایهگذاری، صبر و شکیبایی است.
در ۱۲ سالگی پدرش به عنوان نماینده مجلس انتخاب شد و برای آنکه به محل کار جدیدش نزدیکتر باشند به ویرجینیا نقل مکان کردند. وقتی نوجوان بود از طریق پخش روزنامه، فروش توپ گلف و تمبر، ماشین پینبال و سایر وسایل درآمدزایی میکرد. در ۱۳ سالگی به اداره مالیات، بهدلیل گرفتن مالیات ۳۵ دلاری برای دوچرخهاش اعتراض کرد و موفق شد مالیات ۳۵ دلاری دوچرخهاش را حذف کند. او در دوران دانشآموزی ۵۰۰ دلار روزنامه توزیع کرد که با احتساب نرخ تورم، این مقدار معادل ۵۶۰۰ دلار در سال ۲۰۱۷ است. در ۱۴ سالگی یک زمین کشاورزی ۴۰ هکتاری به قیمت ۱۲۰۰ دلار خرید و آن را به یک کشاورز اجاره داد.
او ابتدا قصد داشت وارد دانشکده علوم اداری و بازرگانی شود ولی دانشگاه بهدلیل سن کم او را نپذیرفت. در ۱۶ سالگی به اصرار پدرش برای تحصیل در زمینه تجارت، وارد دانشگاه پنسیلوانیا شد. دو سال در آنجا ماند و سپس به دانشگاه نبراسکا رفت و لیسانس خود را از آنجا اخذ کرد. وقتی در ۲۰ سالگی کالج را به پایان رساند از فعالیتهای قبلی خود سرمایهای ۱۰۰۰۰ دلاری (معادل ۱۰۰۰۰۰ دلار در سال ۲۰۱۷) پسانداز کرده بود. پس از مطالعه کتاب «سرمایهگذار باهوش» -نوشته بنجامین گراهام- و تحت اصول سرمایه گذاری وارن بافت تاثیر مطالعه این کتاب، تصمیم گرفت تا در دانشکده بازرگانی دانشگاه کلمبیا ثبتنام کند تا بتواند زیر نظر بنجامین گراهام درس بخواند. او در مصاحبهای از خرید این کتاب به عنوان بهترین سرمایهگذاری خود یاد کرده است. بافت تنها دانشجویی بود که توانست از گراهام در کل دوران تدریسش نمره +A بگیرد.
وارن در سال ۱۹۵۲ با سوزان تامپسون ازدواج کرد. حاصل این ازدواج سه فرزند به نامهای سوزی، هاروارد و پیتر است. فرزند نخست او سوزی بیشتر به امور خیریه مشغول بوده و با چندین سازمان غیرانتفاعی همکاری میکند. هاروارد مسیر پدر را ادامه داده و یک کارآفرین بزرگ در کشاورزی است. پیتر نیز در زمینه موسیقی و نویسندگی فعالیت میکند. همسر نخست او در سال ۲۰۰۴ فوت کرد و وارن در سال اصول سرمایه گذاری وارن بافت ۲۰۰۶ با آسترید مکینز ازدواج کرد.
وارن پس از اخذ کارشناسی ارشد قصد داشت برای گراهام بهطور رایگان کار کند ولی گراهام نپذیرفت. در سال ۱۹۵۱ به مدت سه سال اوراق بهادار شرکت Buffett-Falk را میفروخت و با حقوق این سالها یک پمپ بنزین خرید ولی چون سود آن مطابق انتظارش نبود آن را رها کرد. در سال ۱۹۵۴ گراهام از او دعوت کرد تا با حقوق ۱۲۰۰ دلار در سال برای او کار کند. او نیز پذیرفت و دو سال به عنوان تحلیلگر برای شرکت
Graham-Newman، که مدیریت آن بر عهده استادش گراهام بود، کار کرد.
وقتی وارن در سال ۱۹۵۶ تصمیم گرفت به محل تولدش نبراسکا برگردد، راه او به سوی موفقیت شتاب بیشتری گرفت. او در این سال با داشتن تجربهای مناسب، شرکت Buffett Partnership را در اوماها تاسیس کرد و با استفاده از روشهایی که از استادش گراهام آموخته بود، توانست شرکتهایی را که ارزششان بیشتر از مقدار تعیین شده بود را شناسایی کند و با خرید آنها در مدت کوتاهی ثروت زیادی به دست آورد. در سال ۱۹۶۲ سرمایه شرکت او به هفت میلیون دلار رسید که یک میلیون دلار از آن سهم بافت بود و او برای اولین بار میلیونر شد.
یکی از شرکتهایی که وارن در آنها سرمایهگذاری کرده بود، شرکت نساجی Berkshire Hathaway بود که از سال ۱۹۶۲ میلادی شروع به خرید سهام آن کرد و کمکم تا سال ۱۹۶۵ توانست مدیریت شرکت را در اختیار بگیرید. علیرغم موفقیت شرکت Buffett Partnership، وارن در سال ۱۹۶۹ تصمیم گرفت تا این شرکت را منحل کند، چراکه میخواست تمام تمرکز خود را بر روی توسعه Berkshire Hathaway معطوف کند. او بخش نساجی را از این شرکت حذف کرد، اما نام تجاری آن را حفظ کرد و پس از آن که اکثر سهام شرکت را به دست آورد، ماهیت شرکت را به یک شرکت سرمایهگذاری تغییر داد و با خرید داراییهایی در رسانه (The Washington Post)، بیمه (GTEICO) و نفت (Exxon) این شرکت را به یکی از بزرگترین هلدینگهای دنیا تبدیل کرد. او حتی سرمایهگذاریهای ضعیف را نیز به سودآوری میرساند. برای مثال با خرید بانک Salomon Brothers که درگیر رسوایی مالی بود، توانست این بانک را دوباره به سوددهی برساند.
بهخاطر سرمایهگذاری قابل توجه Berkshire Hathawayدر کوکاکولا، او از سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۶ به عنوان مدیر این شرکت فعالیت میکرد. او همچنین مدیریت شرکتهای Citigroup Global Markets،Graham Holdings و Gillette را برعهده داشت.
بافت از مخالفان سرسخت به ارث رسیدن ثروت از یک نسل به نسل دیگر است. او در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد که پس از مرگ تمام ثروت خود را به خیریهها خواهد بخشید. او قول داد ۱۰ میلیون سهام نوع B از شرکت Berkshire Hathaway به ارزش ۷/۳۰ میلیارد دلار را در طی چندین سال به بنیاد خیریه ملیندا و بیل گیتس اهدا کند. البته بافت برای این کار شروطی را نیز تعیین کرد؛ از جمله اینکه این بنیاد باید خیریه باقی مانده و هر سال بیش از مبلغ اهدایی سال بعد از بنیاد بیرون رفته باشد. در واقع او ۸۵% ثروت خود را به این بنیاد بخشیده است. این بزرگترین کمک خیریه در تمام طول تاریخ آمریکاست. بافت درباره معنای موفقیت معتقد است: «وقتی به سن و سال من برسید، موفقیت را این چنین تفسیر میکنید که چه تعداد از افرادی که میخواهید شما را دوست داشته باشند، بهراستی دوستتان دارند. این آخرین امتحانی است که نشان دهید چگونه در تمام این سالها زندگی کردهاید.»
وارن در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد که به سرطان پروستات مبتلاست و در همان سال درمان شد. او در ۲۰۱۳ شرکت مواد غذایی Heinz را با مشارکت گروه سهامی خاص ۳G Capital به قیمت ۲۸ میلیارد دلار خریداری کرد. در سال ۲۰۱۵ او شرکت باتریسازی Duracell و سپس شرکت Kraft Foods را خریداری کرد و با ادغام آن با شرکت Heinz، سومین شرکت بزرگ مواد غذایی و نوشیدنی در آمریکای شمالی را تشکیل داد.
ارزش کل دارایی وارن بافت در پایان سال ۲۰۱۶ بالغ بر ۷/۷۸ میلیارد دلار برآورد شده و او در ۸۶ سالگی به عنوان سومین فرد ثروتمند جهان شناخته میشود. او به مدت ۱۵ سال متوالی نفر دوم مجله فوربز ۴۰۰ (مجلهای که ۴۰۰ فرد دارای بالاترین میزان ثروت در آمریکا را ردهبندی میکند) بود، تا اینکه در سال ۲۰۱۶ جف بوروس، مؤسس آمازون، از او پیشی گرفت. البته خیلی از افراد، فارغ از میزان ثروتش، از او به عنوان موفقترین سرمایهگذار تاریخ یاد میکنند. ارزش سهامی که به شرکت Berkshire Hathaway تعلق دارد تقریبا همواره بالا بوده است. این هلدینگ در بیش از ۶۳ شرکت سرمایهگذاری کرده و تحت مدیریت وارن بافت، این شرکت اصول سرمایه گذاری وارن بافت به یکی از بزرگترین هلدینگهای دنیا تبدیل شده است.
از نظر اکثر افرادی که وارن بافت را میشناسند، بارزترین ویژگی اخلاقی بافت تواضع و فروتنی او است. او با این میزان از ثروت هنوز هم در همان خانهای که در سال ۱۹۵۸ به قیمت ۳۱۵۰۰ دلار خریداری کرده زندگی میکند (قیمت این خانه در زمان حال، حدود یک میلیون دلار ارزیابی شده است). البته او در سال ۲۰۰۴ عمارتی در کالیفرنیا و به قیمت چهار میلیون دلار خریداری کرد.
کمی عجیب است که بافت تاکنون هرگز کتابی را به قلم خود ننوشته است. او همچنین علاقهای به نوشتن زندگینامه خود نیز ندارد. اگرچه همواره رسانهها زندگی شخصی او را دنبال میکنند اما او هرگز در مورد داستان کامل زندگیاش با کسی صحبت نکرده است؛ با این حال در سال ۲۰۰۹ به آلیس اسچرودر اجازه داد تا در کتابی به نام The Snwoball:Warren Buffett and the Business of Life، به کارها، عقاید، چالشها، موفقیتها، شکستها و توصیههای او به دیگران بپردازد. کتابهای دیگری نیز به اندیشهها و زندگی او پرداختهاند؛ با این حال در همه آنها به جز The Snwoball-که با همکاری خود بافت نوشته شده- از منابع مشابه استفاده شده است. کتابهایی نظیر The Warren Buffett Way، The Essays of Warren Buffett، The Warren Buffett CEO، Buffett, Making of an American Capitalist از جمله این کتابها به شمار میروند که مطالعه هر کدام از آنها برای آشنایی بیشتر با اندیشهها و نحوه موفقیت وارن بافت توصیه میشود.
جمعبندی
از وارن بافت به عنوان یک الگوی بسیار موفق در زمینه سرمایهگذاری یاد میشود. او با پشتکار و تلاش فراوان، ذره ذره پیشرفت کرده و در نهایت، نتیجه تلاشهای خود را صرف امور خیریه کرده است. وارن بافت از نمونه افرادی است که بدون هیچ سرمایه یا پشتوانه خاصی و صرفا با تلاش و همت خود به همه چیز رسیده و از تمام تواناییهای خود در رسیدن به موفقیت استفاده کرده است.
دیدگاه شما