بهترین ترکیب اندیکاتور ها برای معاملات سودده بورسی
اندیکاتورهای مختلف به عنوان ابزارهای معاملاتی به حساب می آیند که اگر به صورت اصولی استفاده شوند، قطعا سیگنال های خرید و فروش خیلی خوبی را در اختیارتان قرار می دهد و با اندیکاتورهای دیگر نیز می توان تایید ورود و یا خروج را گرفت و قدرت روند را سنجید تا بتوانیم به صورت قطعی تر و تا حدود ۹۵ درصد به سیگنال ورود اندیکاتور اعتماد کنیم و درست از آب درآید. بهترین ترکیب اندیکاتور ها باید به صورتی استفاده شوند که از گروه های مختلف باشند تا بتوانند ترکیبی مناسب و دقیق را در اختیار شما قرار دهند. بهترین ترکیب اندیکاتور ها برای معاملات سودده بورسی اغلب شامل اندیکاتورهایی مانند؛ macd، rsi، استوکاستیک، ma، cci، بولینگر باند و … هستند که با ترکیب اندیکاتورهایی که ترکیب آن ها نتیجه درستی را در اختیارتان قرار می دهد، پس اگر دوست دارید بهترین ترکیب اندیکاتور ها برای بورس و حتی بازار ارزهای دیجیتال را بشناسید و با طرز کار آن ها که بسیار ساده هم هست، آشنا شوید، این مطلب برای شما نوشته شده است.
بهترین ترکیب اندیکاتور ها
اصلا چرا اندیکاتور ها را باهم ترکیب می کنیم؟ دلیل ترکیب اندیکاتور ها به منظور یافتن یک استراتژی خوب برای معاملات است، به شرطی که درست و اصولی با هم ترکیب شده باشند. ترکیب های نادرست اندیکاتوری نه تنها مفید نخواهند بود، بلکه موجب تصمیمات معاملاتی نادرست و ضرر نیز خواهند شد و بجز شلوغ کردن صفحه چارت و سردرگمی شما فایده دیگری نخواهند داشت. ترکیب درست آنها به شما کمک خواهد کرد تا موقعیت های درست معاملاتی خود را بهتر و دقیق تر شناسایی کنید، پس در ابتدای کار برای آن که بتوان ترکیب درستی از اندیکاتور ها را تشخیص دهید، باید این نکته را در خاطر داشته باشید که اندیکاتور مورد نظر شما در کدام گروه قرار دارد. در واقع دانستن این نکته می تواند ترکیب معناداری از اندیکاتورها را برای شما بسیار آسان کند.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید، آموزش های رایگان بورسی و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
به صورت کلی همیشه استفاده از ابزارهای بیشتر خوب نیست، بلکه ترکیب مناسب ابزارهاست که حائز اهمیت است. امکان دارد این ترکیب صحیح همگی نشان دهنده یک موضوع و بیانگر مسیری مشابه نباشند، بلکه اطلاعات کاملی را در اختیار ما قرار دهند. لذا باید در خاطر داشته باشیم که هر یک از اندیکاتورها در جه شرایطی بهتر است مورد استفاده قرار گیرند. برای مثال وقتی که از اندیکاتورهای RSI، باند بولینگر و ADX در نمودار بهره می گیریم، میتوان میزان و نوع حرکت را همراه با نوع روند و نوسانات را در کنار هم مشاهده کرد. این استفاده هوشمندانه به ما کمک خواهد کرد تا درک بهتری بدست آوریم، به این خاطر که هر اندیکاتور اگر به صورت اصولی مورد استفاده قرار گیرد، توضیحی اضافه برای اندیکاتور دیگر ارائه می دهد که در روند مطالعه نمودار به ما کمک شایانی خواهد داشت.
دسته بندی کلی اندیکاتورها
دانستن این که کدام اندیکاتور به کدام دسته بندی تعلق دارد و نحوه ترکیب آنها با یک روش هدفمند، بهتر می تواند به شما در تصمیم گیری های مختلف کمک کند. از طرفی اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت ترکیب اندیکاتورها به روش اشتباه به سردرگمی زیاد، تفسیر قیمت اشتباه و در نتیجه تصمیمات اشتباه در بازارهای مالی منجر خواهد شد. دسته بندی کلی اندیکاتورهای موجود در بازارهای مالی به صورت زیر است که می توانید به آن استناد کنید :
- اندیکاتورهای حرکتی یا Momentum : اندیکاتور های حرکتی به شما می گویند که روند چقدر می تواند قوی باشد و همچنین میتوانند به شما بگوید که آیا وارونگی رخ داده است یا خیر و همچنین می توانند برای نشان دادن قیمت های بالا و پایین مفید باشند. برای مثال این اندیکاتور ها شامل RSI ،CCI، ADX و Ichimoku Kinko Hyo هستند.
- اندیکاتور های دنبال کننده روند یا Trend-following : چنانچه در حرکات بازار روندی وجود داشته باشد، این اندیکاتور به شما می گوید که بازار به کدام سمت تمایل حرکت دارد. بعضی وقت ها نیز به عنوان اسیلاتور معرفی می شوند، به این دلیل که تمایل دارند در بین یک موج بین مقادیر بالا و پایین نوسان کنند به عنوان این اندیکاتورها شامل Parabolic SAR ،MACD ،Ichimoku Kinko Hyo و Moving Average می باشد.
- اندیکاتور های حجمی یا Volume : اندیکاتور های حجمی به شما زمان تغییر حجم بازگشت را نشان می دهد و نشان می دهد چند واحد از سهم با گذشت زمان معامله شده است. این موضوع بسیار مفید است، به این خاطر که با تغییر قیمت، حجم، در آن قدرت حرکت در آن را نشان می دهد. حرکت روبه بالا با حجم زیاد قویتر از همان حرکت با حجم کمتر می باشد. برای مثال این اندیکاتور ها شامل On-Balance Volume ،Chaikin Money Flow و Klinger Volume Oscillator می باشد.
- اندیکاتور های نوسانی یا Volatility : اندیکاتور های نوسانی به شما می گوید که قیمت در یک دوره معین چقدر تغییر می کند. نوسانات قسمت مهمی از بازار اس، به این دلیل که با نوسان قیمت نمیتوان سود کسب کرد. هرچه نوسانات بیشتر باشد تغییرات قیمت سریعتر و بزرگ تر می باشد و نوسانات کم نشانه حرکت کوچک قیمت می باشد و نوسانات خیلی زیاد نشانه عدم توانایی این اندیکاتور است، لذا اطلاعاتی که این اندیکاتور در اختیار شما قرار می دهد در مورد دامنه تغییرات قیمت است، برای مثال این اندیکاتور ها شامل Bollinger Bands ،Standard Deviation ،ADX و Average true range می باشند.
ترکیب اندیکاتورهای هم گروه
هنگامی که یک معامله گر اندیکاتور های گوناگون را با هم ترکیب می کند که همه آنها نیز مربوط به یک گروه هستند ارزش استفاده از آن به شدت پایین می آید، به خاطر این که اطلاعاتی که از آن ها بدست می آید تماما یک نتیجه را می دهند و کاملا مشابه هم هستند این ترکیب را به عنوان فراوانی در اندیکاتور ها نیز معرفی می کنند. نکته مهم دیگر در این خصوص این است که معامله گران وقتی از چندین اندیکاتور که عملا از یک گروه هستند استفاده می کنند به اطلاعاتی که از آن بدست می آورند توجه بیش تری می کنند و وزنه بیشتری به آن می دهند که در این صورت به راحتی موارد مورد توجه دیگر که باید به آن ها نیز توجه شود را از دست می دهند.
برای مثال هر سه اندیکاتور MACD ،RSI و Stochastic را در نظر بگیرید. این اندیکاتور ها تماما رفتار قیمت را مورد بررسی قرار می دهند و به صورت همزمان باهم بالا و پایین می روند و به صورت کلی همگی یک نوع اطلاعات را نشان می دهند، یا اندیکاتور های ADX و بولینگر باند که هر دو در شناسایی قدرت روند کاربرد دارد و ترکیب این دو باهم نیز اطلاعات خاصی از موقعیت های معاملاتی خوب بازار را به معامله گر نخواهد داد، بنابراین در ترکیب اندیکاتورهای گوناگون، توجه به گروهی که اندیکاتور در آن قرار دارد و ترکیب پذیری اندیکاتورها باهم باید مورد توجه کاربران قرار گیرد تا نتیجه مناسب و دقیقی حاصل شود. در ترکیب اندیکاتور ها باید به این نکته مهم اشاره کرد و در نظر داشت که موقعیت های معاملاتی شامل چهار حالت می باشد :
- صبر تا رسیدن به موقعیت معامله
- ورود به معامله
- صبر برای رسیدن به هدف مشخص شده در به دست آوردن سود یا رسیدن ضرر احتمالی
- خروج از معامله
نکته مهم : همیشه تعداد ابزارهای بیشتر، بهتر نیست بلکه ترکیب مناسب ابزارها اهمیت دارد.
ترکیب مناسب اندیکاتور های مختلف
ترکیب کاملی از اندیکاتورها بدین معنی نیست که همیشه به مسیر مشابه اشاره کند، بلکه باید اطلاعات را نشان دهد. دانستن این که کدام اندیکاتور تحت چه شرایطی در معاملات مورد استفاده قرار گیرد، بسیار مهم است. اندیکاتورهایی را ترکیب کنید که اندازه گیری های گوناگون را طبق حرکت قیمت مشابه محاسبه می کنند و در ادامه این اطلاعات را با مطالعات نمودار خود ترکیب نمایید که به سرعت، تاثیر مثبت بسیاری بر روی معاملات شما می گذارد.
سه اندیکاتور وجود دارند که پشتیبانی خوبی از یک دیگر دارند و به نوعی مکمل هم دیگرند و برای استفاده و استناد به سیگنال های ورود و خروج و تشخیص روند و قدرت آن می توانید به این اندیکاتورها تا حدود زیادی اتکا کنید که شامل؛ RSI که بازی حرکتی یا مومنتوم را مورد ارزیابی قرار می دهد، ADX که روند را پیدا می کند و باند بولینگر که نوسانات را اندازه می گیرد، میشود. اگر دوست دارید در مورد اندیکاتور ADX توضیحات جامع تری را آموزش ببینید، مطلب آموزش کامل و کاربردی اندیکاتور adx بهترین راهنمای شماست.
استراتژی ترکیبی Bollinger Bands + Stochastic
در این ترکیب ما باندهای بولینگر و Stochastic را در نمودار ۴ ساعته یورو/دلار داریم. از آنجا که بازار به نظر می رسد که بازار دارد به سمت چپ یا راست می رود، ما بهتر است مراقب جهش های بولینگر باشیم. سیگنال های فروش با کمک باند بولینگر و Stochastic را بررسی نمایید.
یورو/دلار افزایش می یابد تا به بالای گروه می رسد که اغلب به عنوان یک سطح مقاومت عمل می کند. در عین حال Stochastic به منطقه خرید بیش از حد رسیده است و این نشان می دهد که قیمت به زودی می تواند کاهش یابد. و بعد چه اتفاقی می افتد؟ یورو/دلار آمریکا در حدود ۳۰۰ پیپ کاهش پیدا کرد و اگر فروش را انجام دهید، سود خوبی نصیبتان می شود. در ادامه قیمت تا پایین باند حرکت می کند که اغلب به عنوان یک سطح پشتیبانی عمل می کند. این بدان معنی است که جفت ارز می تواند با استوکاستیک از منطقه فروش بیش از حد، جهش کند. این بدان معنی است که ما باید خرید را انجام دهیم. اگر اطلاعات کاملی از اندیکاتور استوکاستیک ندارید، پیشنهاد می کنم مقاله مربوط به آن با عنوان همه چیز راجب کاربرد اندیکاتور stochastic در بازار بورس را مطالعه کنید.
استراتژی ترکیبی MACD-RSI-EMA
با توجه به بررسی انجام شده، این استراتژی در بازه زمانی روزانه و با تنظیماتی که بیان میگردد نتایج مناسب تری را داشته است. سه ابزار مورد نیاز این استراتژی را معرفی کردیم و در مورد هر یک به صورت مختصر توضیحاتی را ارائه کردیم؛ حال بنا داریم تا در مورد نحوه انجام معامله به وسیله این استراتژی بپردازیم.
سیگنال ورود به این استراتژی به وسیله دو اندیکاتور MACD و RSI صادر می شود. وقتی که اندیکاتور مکدی در ناحیه اشباع فروش یا همان زیر سطح صفر قرار گیرد و خط مکدی خط سیگنال را از پایین به بالا بشکند، شرط اول ورود به معامله صادر خواهد شد، ولی شرط دومی نیز در نقطه ورود این استراتژی الزامی می باشد؛ در کنار سیگنال مکدی میبایست موقعیت اندیکاتور RSI را نیز بررسی کنید. وقتی که مکدی سیگنال ورود را صادر کرد، اندیکاتور RSI نیز باید زیر سطح ۶۰ قرار داشته باشد تا شرط ورود به معامله کامل شود.
سیگنال خروج این استراتژی به وسیله اندیکاتور میانگین متحرک و RSI صادر می شود. به منظور بررسی سیگنال خروج به دو میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت و بلند مدت نیاز داریم. مادامی که میانگین کوتاه مدت در بالای میانگین بلند مدت در حال حرکت است حد ضرر و نقطه خروج ما نیز به صورت شناور جابجا می شود. هنگامی که میانگین کوتاه مدت از بالا به پایین با میانگین بلند مدت تقاطع به وجود آورد شرط اول خروج از معامله صادر میگردد. اما برای خروج از معامله نیز به شرط دومی نیاز داریم که به وسیله موقعیت اندیکاتور RSI تعیین می شود، برای تکمیل شرایط خروج از معامله باید اندیکاتور RSI بیشتر از سطح ۳۰ قرار داشته باشد.
استراتژی ترکیبی RSI + MACD
در اینجا این باریم مثال دیگر با RSI و MACD می آوریم. وقتی که RSI به منطقه اشباع خرید رسید و یک سیگنال فروش داد، MACD به زودی با یک تقاطع رو به پایین دنبال می شود که همچنین یک سیگنال فروش است و همان طور که می بینید، قیمت از آنجا کاهش پیدا می کند.
در ادامه RSI به منطقه اشباع فروش رسیده و یک سیگنال خرید داده است. چند ساعت پس از آن، مکدی یک روند متقاطع رو به بالا را ایجاد کرده که همچنین یک سیگنال خرید است. از آنجا، قیمت موجب یک صعود دائمی شده و پیپ های بیشتر برای ما به ارمغان می آورد. شما احتمالا در این مثال متوجه شده اید که RSI سیگنال هایی را جلوتر از MACD نشان می دهد. به دلیل قابلیت های گوناگون و فرمول های جادویی برای اندکاتورها، برخی واقعا سیگنال های اولیه را سریع نشان می دهند در حالی که دیگران با کمی تأخیر سیگنال ها را نشان می دهد.
می توان گفت که ما دوست داریم از مکدی ، Stochastic و RSI استفاده کنید، ولی شما امکان دارد اندیکاتورهای دیگری را ترجیح دهید. هر تریدر در دنیای بیرون تلاش کرده است که ترکیب جادویی اندکاتورها را پیدا کند که در هر زمان سیگنال های مناسب را به آن ها بدهد، ولی حقیقت امر این است که چنین چیزی وجود ندارد. ما از شما می خواهیم که هر اندکاتور را به صورت خودآموز مطالعه کنید تا وقتی که شما بدانید که گرایشات آن نسبت به حرکت قیمت چگونه رفتار می کند و در ادامه ترکیب خودتان را آن گونه که درک می کنید، بسازید و آن را با سبک معاملاتی خود، مطابق نمایید.
نتیجه گیری و کلام پایانی
باید این موضوع را در نظر داشته باشید که بعضی از اندیکاتور ها موقعیت بسیار خوب برای ورود به معامله را نشان خواهند داد و برخی دیگر بهترین موقعیت برای خروج از معامله را نشان خواهند داد و بعضی دیگر نشان می دهند که برای رسیدن به هدف چه میزان در معامله بمانیم، لذا برای داشتن بهترین ترکیب از اندیکاتور ها می توان ترکیبی را در نظر گرفت که هر سه مورد از جمله ورود، صبر و خروج از معامله را در خود در نظر گرفته باشد. موضوع دیگر این است که هر سهم ترکیب اندیکاتور های خاص خودش را می پذیرد که اگر آن ترکیب را روی سهم دیگر امتحان نمایید نتیجه خوبی نمی گیرید.
در نهایت این ترکیب ها می توانید از ترکیب دو یا سه و یا چهار اندیکاتور را باهم باشد. شما می توانید ترکیب های مختلف را باهم امتحان کنید تا به یک استراتژی خوب دست یابید و دوباره آن را امتحان کنید و در نظر داشته باشد این ترکیب ها ، شما را صد در صد از خطر احتمالی حفظ نمی کند و یا صد در صد به سود نمی رساند، اما احتمال خطر را برای شما کاهش و احتمال سود را افزایش می دهد و بازهم این نکته بسیار بسیار مهم را در نظر داشته باشید که هیچ کس نمی تواند با هیچ وسیله ای آینده دقیق بازار را پیش بینی کند.
در انتهای مطلب امیدوارم از این مقاله آموزشی که بهترین ترکیب اندیکاتور ها را مورد بررسی قرار داد، نهایت استفاده را برده باشید.
پارابولیک سار ، اندیکاتوری برای تشخیص روند
اندیکاتور پارابولیک سار (به انگلیسی Parabolic SAR) توسط ولز وایلدر (Welles Wilder) آمریکایی ابداع شد. وی متولد سال ۱۹۳۰ بوده و دارای مدرک مهندسی مکانیک میباشد. شهرت وایلدر بخاطر فعالیتهای گسترده در بازار املاک و مستغلات و تحلیل تکنیکال است. خلق اندیکاتورهای پرکاربرد و خارقالعاده دیگری نظیر میانگین محدوده واقعی (Average True Range)، میانگین حرکت جهتدار (Average Directional Index) و اندیکاتور شناخته شده RSI از دیگر دستاوردهای او است.
مقدمهای بر پارابولیک سار
همانطور که احتمالا میدانید، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که با استفاده از یک سری فرمولها، سعی در تعیین روندها و یا پیشبینی آینده قیمت دارند. پارابولیک سار نیز یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد بازارهای مالی دنیاست. این اندیکاتور در مجموعه اندیکاتورهای تأییدکننده و تأخیری قرار میگیرد. نمای کلی این اندیکاتور به صورت نقطهچینهایی است که در بالا یا پایین نمودار قیمتی قرار دارند. از این اندیکاتور بیشتر برای تأیید صعودی یا نزولی بودن روند استفاده میشود.
Parabolic در انگلیسی به معنای سهمیشکل بودن و SAR نیز مخفف Stop And Reversal است. لذا در فارسی به این اندیکاتور، “توقف و بازگشت سهموی” نیز میگویند.
در تصویر زیر شمای کلی اندیکاتور Parabolic SAR را مشاهده میکنید.
تنظیمات اندیکاتور پارابولیک سار
طبق روال سایر مقالات، این بار هم گام به گام پیش خواهیم رفت. ابتدا در نرمافزار متاتریدر اندیکاتور پارابولیک سار را مطابق تصویر زیر به نمودار اضافه میکنیم: (توجه کنید که در سایر نرمافزارها هم به راحتی میتوانید اندیکاتور را بر روی نمودار اعمال کنید.)
نحوه تشکیل و فرمول (برای مطالعه بیشتر!)
در طراحی این اندیکاتور دو پارامتر به عنوان متغیر در نظر گرفته شده است. ۱- گام و ۲- گام بیشینه
مقدار پیشنهادی و بهینه برای این دو متغیر توسط آقای وایلدر به ترتیب ۰.۰۲ و ۰.۲ ارائه شده است. این اعداد به صورت پیشفرض در بیشتر نرمافزارهای معاملاتی لحاظ شدهاند.
برای افزایش حساسیت اندیکاتور میتوان مقدار گام را کاهش داد (مثلا به ۰.۰۱). با این کار فاصله نقطهچینهای تشکیل شده به هم نزدیکتر شده و حساسیت اندیکاتور بیشتر میشود.
تصویر بعدی تنظیمات صحیح اندیکاتور Parabolic SAR در نرمافزار متاتریدر را نشان میدهد.
کاربرد اندیکاتور پارابولیک سار
این اندیکاتور مطابق با روابط گفته شده نقاطی را در بالا یا پایین قیمت به ما نمایش میدهد. معمولا از این سیستم به سه روش استفاده میشود:
- شناسایی روند و نقاط بازگشت روند
- حمایت و مقاومت دینامیک
- سیگنال بازگشت با همگرایی
- تعیین حد ضرر
نکته مهم ! از آن جا که این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای پیرو و تعقیبکننده قرار میگیرد، نباید از آن در بازارهای بدون روند استفاده کرد. در بازار سهام بهتر است زمانی که سهام روند صعودی دارند از این اندیکاتور استفاده نماییم، چرا که پارابولیکسار در بازارهای خنثی و در نوسانات کوتاه مدت با خطاهای زیادی همراه است.
۱- شناسایی روند و نقاط بازگشت روند
به طور کلی زمانی که نقطه چینها بالای کندلهای قیمت هستند، روند نزولی و زمانی که نقطهچینها در پایین کندلهای قیمت قرار میگیرند، روند صعودی است.
اندیکاتور پارابولیک سار به ما کمک میکند که به محض تشکیل یک نقطه در سمت مقابل کندلها، تأییدیه برای شکل گرفتن یک سقف/کف و شروع روند جدید را صادر کنیم. در واقع کار اصلی این اندیکاتور شناسایی محل پایان یک روند است.
به شکل زیر توجه کنید :
در تصویر فوق نحوه شناسایی روند و نقاط بازگشت روند با استفاده از اندیکاتور Parabolic SAR را بر روی نماد زاگرس بررسی کردهایم.
۲- حمایت و مقاومت دینامیک
یکی دیگر از کاربردهایی که میتوان از این اندیکاتور به دست آورد، استفاده از آن به عنوان سطوح حمایت یا مقاومت است. همانند میانگینهای متحرک یا باندهای بولینگر که قبلتر در مورد آنها توضیح داده شد، پارابولیک سار نیز میتواند به خوبی این نقش را ایفا کند.
- اگر نقاط اندیکاتور Parabolic SAR در بالای کندلها قرار گیرند، اندیکاتور نقش مقاومت را ایفا میکند.
- و بالعکس آن اگر نقاط اندیکاتور در پایین کندلها باشند، Parabolic SAR نقش حمایتی خواهد داشت.
در تصویر زیر که مربوط به نماد ذوب است، نحوه تشکیل سطوح حمایت و مقاومت دینامیک توسط اندیکاتور پارابولیک سار و واکنش قیمت به این سطوح را میبینیم:
۳- سیگنال بازگشت با همگرایی
پایین یا بالا قرار گرفتن اندیکاتور پارابولیک سار نسبت به کندلها، همیشه به معنای حمایت یا مقاومت بودن آن نیست. در برخی از موارد که اندیکاتور و قیمت به سمت یکدیگر حرکت کرده و اصطلاحا همگرا میشوند، این همگرایی نشانهای از بازگشت روند و احتمال شکسته شدن اندیکاتور را نمایش میدهد. تصویر بعدی به وضوح همگرا شدن قیمت و اندیکاتور و به نوعی خطای اندیکاتور پارابولیکسار را در نماد حریل نمایش میدهد.
نکته! با نزدیک شدن نقطهچین ها و اندیکاتور به هم احتمال شکست اندیکاتور و بازگشت روند افزایش مییاید. پس به نوعی میتوان اخطار تغییر روند را با نزدیک شدن و همگرایی این دو به هم زودتر از روش اول (شماره ۱) دریافت کرد!
۴- تعیین حد ضرر
یکی دیگر از کاربردهای اندیکاتور پارابولیکسار استفاده از آن برای مشخص کردن حد ضرر است. حد ضرر را میتوان با استفاده از ابزارهای تکنیکالی دیگر مثل سطوح حمایت و مقاومت، سطوح فیبوناچی و … تعیین کرد. اما یکی از سادهترین روشهای آن استفاده کردن از اندیکاتور پارابولیکسار میباشد. به این صورت که هنگام تشخیص روند صعودی و ورود به معامله، سطح قیمتی معادل با محل قرار گرفتن نقطه متناظر با کندل ورود به معامله، برابر با حد ضرر شما خواهد بود. در صورتی که پس از ورود به موقعیت معاملاتی قیمت به این سطح برسد حد ضرر شما فعال شده است.
در تصویر بعد (مربوط به نماد خودرو) مشاهده میکنید که قیمت ورود در محدوده ۲۴۶۰ ریالی قرار داشته و حد ضرر با توجه به نقطه مشخص شده روی اندیکاتور ۲۱۸۵ ریال خواهد بود. توجه کنید که محاسبه حد سود و به تبع آن نسبت حد ضرر به حد سود باید با توجه به سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال صورت گیرد.
سیگنالهای راحت در پارابولیک سار !
نکته جالب توجه در مورد این اندیکاتور سادگی کار با آن است. شما میتوانید سیگنالهای خرید و فروش را تنها با یک نگاه تشخیص دهید! به شخصه اندیکاتوری با این سادگی و در عین حال قابلاعتماد را سراغ ندارم!
به مثال زیر دقت کنید! تنها با خریدن روی خطوط سبز رنگ (سیگنالهای خرید) و فروش بر روی خطوط قرمز رنگ (سیگنالهای فروش) چیزی حدود ۲۱۷% (بیش از ۳ برابر) سود مرکب در حدود ۴ ماه برای سهامداران ذوب آهن اصفهان به ارمغان آمده است!
ترکیب اندیکاتور پارابولیک سار و اندیکاتور MACD
بارها گفتهایم که یک معاملهگر باید همواره از ترکیب ابزارهای مختلف برای اطمینان از سیگنالها استفاده کند. یکی از ابزارهای تکمیلکننده اندیکاتور پارابولیکسار نیز اندیکاتور مکدی است. نحوه استفاده همزمان از این دو اندیکاتور به این صورت است که :
- اگر نقاط پارابولیکسار در پایین نمودار ظاهر شد و هیستوگرام مکدی نیز بالاتر از سطح صفر قرار گرفت : سیگنال خرید
- اگر نقاط پارابولیکسار در بالای نمودار ظاهر شد و هیستوگرام مکدی نیز پایینتر از سطح صفر قرار گرفت : سیگنال فروش
صادر میشود. به مثال زیر توجه کنید :
چکیده مطلب :
پارابولیک سار یکی دیگر از ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال است که در عین سادگی در درک بهتر شرایط بازار، تشخیص روند و نقاط بازگشتی به ما کمک میکند. این ابزار میبایست در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده شده و به نوعی آنها را تأیید نماید. استفاده موردی و تنها از یک اندیکاتور توسط مجموعه ما هیچگاه توصیه نشده و در آینده نیز نخواهد شد! همواره به دانشجویان خود توصیه کردهایم که دانش تحلیل تکنیکال، با یک روز یا یک هفته مطالعه به دست نیامده، بلکه نیازمند کسب تجربه و مهارت و تمرین بسیار است. به علاقمندان این حوزه توصیه میکنم که نکات بیان شده در این مقاله اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت را بارها و بارها تمرین کرده و در معاملات خود به کار گیرند تا به بخشی از سیستم معاملاتی آنها تبدیل شود.
اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟
اندیکاتور در اصول تحلیل تکنیکال برای ارزیابی اوراق قرضه و بهادار است و با استفاده از دادههایی مثل قیمت،حجم معاملات و نمودارها نیز بدست میآید. تحلیل تکنیکال روشی بسیار مناسب برای بررسی سهامها و قیمتگذاری آنها است، همچنین هدفگذاری برای یک سهم را به وجود میآورد. تحلیل تکنیکال در واقع معاملهگری بایدها و نبایدها و معامله گری مدیریت سرمایهگذاری است. در واقع علمی است که از آمار کمک گرفته است و با بررسی رفتارها در گذشته احتمال رخ دادن آن را در حال و آینده بیشتر میکند. همچنین میتواند در تمامی بازارهایی که عرضه و تقاضا در آن انجام میشود معامله شود. مثل بازارهای بورس، فارکس و بازارهای اوراق بهادار، مسکن، بازارهای ارزهای دیجیتال و… . درواقع تحلیل تکنیکال پیش بینی رفتارهایی است که بازارهای فارکس در آینده از خود نشان میدهند و قیمتهایی که به مشتری میدهند.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی بدست میآید و بر روی قیمت و حجم معاملات و اطلاعاتی از آنها اثر میگذارد و شتاب حرکتی و روند حرکتی بسیار سریعی دارد. معمولا از اندیکاتورها برای تایید و اعتبارسنجی سهمها استفاده میشود و در آخر با کمک اندیکاتورهای دیگر سیگنال خرید را به وجود میآورد. اندیکاتورها در واقع دو نوع هستند: اندیکاتورهای پیشرو و دنباله رو. اندیکاتورهای دنباله رو معمولا همیشه با تاخیر انجام میشوند و بعد از این که از بازار خارج شدند هشدار و پیش بینیهای لازم برای تغییر قیمت و حجم معاملات را ارائه میدهد تا دراختیار عموم مردم قرار گیرد و اندیکاتورهای پیشرو عموما و همیشه با نوسات قیمت سهم و حجم معاملات همراه است.
در چه مواردی از اندیکاتور استفاده میشود؟
با توجه به تعریفی که از اندیکاتور ارائه شد، طبیعتاً این ابزار استفادههای گوناگونی در تحلیل دارد. در حقیقت، استفاده از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال به سه شیوه عمده زیر انجام میشود:
گاهاً تحلیلگران برای این که بهترین زمان ورود به یک معامله را مشخص کنند، از اندیکاتورها بهره میگیرند. در واقع، یکی از کاربردهای اندیکاتورها، پیشبینی زمان صحیح ورود به معاملات در بازار است.
گاهی تریدرها با استفاده از تحلیل تکنیکال یا بنیادی، پیش بینیهای متنوعی در مورد وضعیت بازار انجام میدهند؛ اما با توجه به این که هیچ پیش بینی در بازار بهصورت 100٪ صحیح نیست، پیشبینیها و تحلیلها نیز نیاز به بررسی دوباره دارند. اندیکاتور یکی از بهترین ابزارهای موجود برای چک کردن تحلیلها و پیشبینیهای انجام شده در بازار است. در واقع به کمک اندیکاتورها میتوان برای تأیید و تشخیص صحیح بودن تحلیلها استفاده کرد. لازم به ذکر است که یکی از پرکاربردترین استفاده از اندیکاتورها در جهت تأیید گرفتن است.
یکی دیگر از کاربردها و موارد استفادهی اندیکاتورها، اعلام هشدار است؛ به صورتی که به کمک این ابزار میتوان برای تشخیص تغییر خط روند و بازگشت قیمتها استفاده کرد. اندیکاتورها میتوانند قبل از تغییر روند یا همزمان با آن، نشانههایی از تغییر در بازار و بازگشت روند را به نمایش بگذارند.
هشدار، پیشبینی و تأیید از جمله مهمترین فعالیتهایی هستند که یک تریدر انجام میدهد؛ البته در هر سه این موارد میتوان از اندیکاتور استفاده کرد. بنابراین اندیکاتورها در کنار سایر ابزارهای تحلیل، استفادهی وسیعی دارند که هر تریدر مبتدی و حرفهای باید به آنها واقف باشند.
معرفی 9 اندیکاتور اصلی در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورهای بسیاری وجود دارد که در تحلیل تکنیکال میتوان از آنها بهره گرفت. از اندیکاتورهای مهم و پرکاربرد در بازار بورس و تحلیل تکنیکال میتوانیم به اندیکاتورهای زیر اشاره کنیم:
این اندیکاتور از اندیکاتورهای پرکاربرد در بازار بورس است که حالتی محدودهای و برگشتی دارد. استوکاستیک سرعت حرکت و نوسان را نشان میدهد. در حقیقت این اندیکاتور نشان دهنده قدرت یک سهم بوده و گسترش آن، نشان دهندهی قدرت گرفتن قیمت است؛ با این وجود، هرچقدر محدودهی استوکاستیک باریکتر شود، قیمت نیز با کاهش و نزول همراه خواهد بود.
این اندیکاتور نشان دهنده قدرت روند سهم است؛ در نتیجه قدرت حرکت را نیز نشان میدهد و همچنین تعیین کننده صعودی و نزولی بودن نمودار است. کندلهای نزولی و صعودی را میتوان به کمک اندیکاتور RSI دریافت کرد و تحلیلهای خود را به کمک آن انجام داد. این اندیکاتور در پیشبینی قیمتها در بورس و دیگر بازارهای مالی که بر پایهی تحلیل تکنیکال صورت میگیرد، کاربرد وسیعی دارد.
اندیکاتور اِيدیایکس نیز مهم و پرکاربرد است و نشان دهنده میزان اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت ضعیف و قوی بودن سیگنالها است. در این اندیکاتور باید میزان کمتر ۲۵ را روند ضعیف و بیشتر را تا ۵۰ روند متعادل دانست و از 50 به بالا را قوی در نظر گرفت. با توجه به اینکه قدرت و ضعف سیگنال را میتوان از روی اندیکاتور ADX تشخیص داد، پس این مورد نیز یکی دیگر از اندیکاتورهایی است که هر تریدر باید از عملکرد آن آگاهی داشته باشد.
اندیکاتور اماِیسیدی، به تعقیب روند و همچنین مقدار حرکت آن مربوط میشود. بالا بودن مقدار در آن، روندهای صعودی و قوی را نشان میدهد. طبیعتاً نزولی بودن آن نیز نشان دهندهی روند قوی نزولی در بازار خواهد بود. سیگنال محل خرید و فروش این اندیکاتور را میتوان از روی خطوط متقاطع آن تشخیص داد. معمولاً زمانی از این ابزار استفاده میشود که اندیکاتور ADX، سیگنال موردنظر در رابطه با روند را صادر کرده باشد.
سنجش نوسانات از جمله کاربردهایی است که اندیکاتور باند بولینگر در اختیار تریدرها قرار میدهد. در حقیقت، عرض این اندیکاتور است که نوسان موجود را به نمایش میگذارد. زمانی که قیمت در باند بیرونی این اندیکاتور قرار بگیرد، به معنی افزایش بیش از حد قیمت است. این افزایش قیمت، نشان دهندهی روند قوی بازار خواهد بود. بنابراین سیگنال برگشتی را میتوان از روی این اندیکاتور صادر کرد.
اندیکاتور میانگین متحرک، حرکت و تغییر حجم معاملات آن را نشان میدهد. این اندیکاتور ابزاری چند منظوره است که به دلایل مختلفی از آن استفاده میشود. این اندیکاتور در هرجایی که قیمت وجود داشته باشد میتواند سیگنال را نشان دهد. شیب اندیکاتور میانگین متحرک، قدرت روند را مشخص میکند. همچنین برای آگاهی از سیگنال روند و شرایط محدودهی آن، میتوان روی اندیکاتور میانگین متحرک حساب کرد.
هر اطلاعاتی که درباره قیمت وجود دارد را میتوان از روی اندیکاتورهای واگرایی بهدست آورد. در واقع سیگنالهایی که از این اندیکاتور حاصل میشود را نمیتوان در خود قیمت مشاهده کرد. از این گروه از اندیکاتورها، بیشتر برای شناخت نقاط برگشتی و زمان معامله بهره میگیرند. روند ضعیف و حرکت آرام بازار را میتوان به کمک این ابزار مشاهده کرده یا تشخیص داد.
اندیکاتور اِیآرتی، ابزاری است که به کمک آن میتوان کندلهای گذشته قیمت را مورد سنجش قرار داد. تشخیص تغییر پذیری و محدودهی قیمت نیز از عهدهی این اندیکاتور برمیآید. لازم به ذکر است که معمولاً از این ابزار برای مشخص کردن محل کسب سود و زیان، از روی نوسان استفاده میشود!
اگر قیمت وارد یک روند صعودی قوی شود، مدت زمان بیشتری در محدوده اشباع خرید یا فروش باقی میماند. در چنین شرایط و موقعیتهایی است که میتوان سیگنال برگشتی را به کمک اندیکاتور اشباع خرید یا فروش صادر کرد.
نمونههای نامبرده از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال بودند. از این اندیکاتورها در بازارهای مالی محبوبی چون بورس استفاده میشود. در دیگر بازارها نیز میتوان از آنها بهره گرفت. اما لازمهی استفاده صحیح از این ابزار، فراگیری دانش تحلیل تکنیکال است. شما میتوانید آموزش تحلیل تکنیکال خود را به کمک کارشناسان دلفین وست استارت بزنید.
آیا میتوان بهصورت ترکیبی از اندیکاتورها استفاده کرد؟
برخی از تریدرها تصور میکنند که هرچقدر از ابزارهای بیشتری بهره بگیرند، بهتر میتوانند به تحلیل بپردازند. اما در حقیقت اینگونه نیست؛ یک تریدر زمانی میتواند بهترین عملکرد را داشته باشد، که بتواند ابزارها را به شیوه مناسبی با هم ترکیب نماید. وقتی شما بدانید که هر اندیکاتور، دقیقاً در چه شرایطی مورد استفاده قرار میگیرد، طبیعتاً در شرایطی که چند موقعیت مختلف ایجاد میشود، خواهید توانست از ترکیب متناسبی از ابزارها بهره بگیرید. بنابراین استفاده ترکیبی از اندیکاتورها میتواند یک روش کاملاً اصولی و کاربردی باشد؛ به شرطی که تریدر توانایی استفادهی صحیح از هرکدام از اندیکاتورها را داشته باشد. در واقع اگر تریدر از کاربردهایی که برای هر اندیکاتور معرفی کردیم، آگاهی کامل داشته باشد، میتواند از ترکیب زیر بهره بگیرد:
- ترکیب استفاده از سه اندیکاتور «ADX»، «RSI» و «باند بولینگر» در کنار هم رایج است. به کمک این ترکیب میتوان نوع حرکت، میزان آن، نوع روند و نوسانات قیمت را در کنار هم مشاهده کرد!
هر اندیکاتور میتواند توضیح اضافه برای اندیکاتور دیگر باشد؛ بنابراین اگر از کاربرد آنها آگاهی داشته باشیم، میتوانیم از ترکیب اندیکاتورها به نتایج مناسبی برسیم. دیگر اندیکاتورهای نامبرده را نیز به روش فوق با هم ترکیب کرد. آنگاه از اطلاعات گسترده و همراستای آنها، تحلیلهای قوی بدست آورد!
اندیکاتور حجم معاملات
اندیکاتورهای حجم معاملات برای هر سهم دریک رنج قیمتی قراردارد و دریک بازه زمانی مشخصی صورت میگیرد. اما بیشتر زمانها سرمایهگذاران به دلیل سادگی سهام از آن سهم استفاده نمیکنند. این درحالی است که سرمایهگذاران با استفاده از اندیکاتور volume میتوانند سود سهام خود را افزایش دهند و همچنین ریسک معاملات خود را به حداقل ممکن برسانند. با تجزیه و تحلیل حجم معاملات میتوانند امکان ضعیف و قوی بودن این سهم را دریابند.
نمودار قیمت حجم معاملات
در نمودار قیمت حجم معاملات دو رنگ سبز و قرمز وجود دارد که رنگ سبز در این نمودار نشانه زیاد شدن حجم معاملات یک سهام نسبت به حجم معاملات سهام در زمان قبل از آن و رنگ قرمز نشانهای برعکس رنگ سبز دارد، یعنی نماد کم شدن حجم معاملات سهام نسبت به وضعیت قبلی سهام است. حجم معاملات سهام در نمودارها معمولاً به صورت ستونهایی عمودی است که میلهای مانند است. در واقع نمودارهای میلهای که در علم آمار نیز به آن اشاره میشود برای حجم معاملات سهام از آن ها استفاده میشود. البته این رنگها در نمودارها و اندیکاتورهای مختلف متفاوت است.
حجم معاملات در نمودار برای شروع یک روند است که ممکن است این روند هم صعودی و هم نزولی باشد. گاهی ممکن است یک زمان طولانی روند این نمودار صعودی باشد یعنی حجم معاملات دائماً افزایش داشته باشد یا برعکس، آن روندی نزولی داشته باشد که دائماً حجم معاملات کاهش یابد، یا ممکن هر دو روند را در مدت های کوتاه داشته باشد. وقتی که روند نمودار نزولی باشد به این معنی است که سرمایهگذاران تمایلی به معامله سهام ندارند. حجم معاملات نیز به صورت یک راهنما عمل میکند که حرکات سهام را وقتی که صعودی یا نزولی باشد را شناسایی میکند. چون معاملهگران به دنبال موقعیت مناسب برای ورود به بازار بورس میگردند و وقتی که روند یک سهم نزولی باشد و حجم معاملات نیز ضعیف باشد موقعیت مناسب نیست و معامله گران وارد این سهم نمیشوند. این بحث در تحلیل تکنیکال بسیار مهم و پرکاربرد است و سیگنالهای بسیار قوی را ایجاد میکند. حجم معاملات یعنی تعداد سهامهای خرید و فروش شده در یک بازه زمانی معین. حجم معاملات در واقع یک شاخص آماری است و درتمام بخشهای بازار مورداستفاده قرار می گیرد.
اندیکاتور بورس
برای یک شخص سرمایهگذار در بازار بورس بسیار مهم است که درمورد اندیکاتورها بداند که در اینجا بعضی از این اندیکاتورهایی که در بازار بورس بسیارپرکاربرد هستند را نام میبریم. اندیکاتورهای volume هستند که از آنها میتوان در همه بازارها استفاده کرد مخصوصا در بازارهای بورس یا بازار فارکس. آشنایی با این اندیکاتورها کمک بسیار بزرگی به معاملهگران دربورس میکند و همچنین به نحوه ترکیب اندیکاتورها در بازار فارکس کمک میکند.
- اندیکاتورهایی که حرکتها را پیش بینی میکند.
- اندیکاتورهایی که روند در بازار را تعقیب میکنند.
- اندیکاتورهایی که حجم معاملات را پیش بینی میکند و در واقع نمایشگری است برای تغییر روند حجم معاملات درنمودار میله ای.
- در آخر نیز اندیکاتورهای ثبت اطلاعات درنمودار تغییر حجم معاملات.
معرفی بهترین اندیکاتور
از اندیکاتورهای مهم و پرکاربرد در بازار بورس میتوانیم به اندیکاتورهای زیر اشاره کنیم: اندیکاتورهای استوکاستییک از اندیکاتورهای پرکاربرد در بازار بورس است که حالتی محدوده ای و برگشتی دارد و سرعت حرکت و نوسان را نشان میدهد. این اندیکاتور نشان دهنده قدرت یک سهم است. اندیکاتور RSI که نشان دهنده قدرت روند سهم است و در نتیجه قدرت حرکت را نیز نشان میدهد و همچنین تعیین کننده صعودی و نزولی بودن نموداراست و اندیکاتور ADX نیز مهم و پرکاربرد است که نشان دهنده میزان ضعیف و قوی بودن سیگنالها است و در این اندیکاتور باید میزان کمتر25 را ضعیف و بیشتر را تا 50 متعادل دانست و از50 به بالا را قوی دانست. حرکتهایی که روند صعودی و رو به بالا دارند تداوم و ماندگاری بالاتری دارند نسبت به سهمهایی که روند نزولی دارند. اندیکاتورهای متحرک نیز حرکت و تغییر حجم معاملات آن زیاد است. این اندیکاتور ابزاری چند منظوره است که به دلایل مختلفی از آن استفاده میشود. این اندیکاتور در هرجایی که قیمت وجود داشته باشد میتواند سیگنال را نشان دهد.
کلام آخر
اندیکاتورها نیز برای محاسابات ریاضی استفاده میشود و در علم آمار برای تحلیل تکنیکال نیز استفاده میشود و اندیکاتورها با نمودارهای میلهای محاسبه میشوند و درهمه ی بازارهای سرمایه گذاری نیز استفاده میشود، مثل بازارهای بورس و فارکس و بازارهای تعیین کننده شاخص کل بورس. اندیکاتورهایvolume نیز یکی از اندیکاتورهای مهم و پرکاربرد است که در این مقاله به صورت مفصل در مورد آن صحبت کردیم. شما میتوانید در خصوص نیاز به مشاوره و آموزش بورس از صفر با مشاوران ما در دلفین وست ارتباط برقرار کنید.
واگرایی در باند بولینگر(Divergence)
یکی از مهمترین مقوله هایی که باید در کل بخش پیشرفته خدمتتان آموزش دهیم مبحثی بنام دیورژانس یا واگرایی است. دیورژانس در لغت به معنی تضاد است و در تحلیل تکنیکال به تضادی گفته میشود که بین دادههای اعلامی توسط قیمت و اندیکاتور رخ میدهد. مفهوم دیورژانس به معنی کاهش قدرت بازار و به پایان رسیدن عمر روند است. معمولا در اواخر هر موج انتظار داریم ابتدا یک دیورژانس رخ بدهد و سپس شاهد توقف کامل روند در مجاور مقصد نهایی آن باشیم. هر یک از اندیکاتورهای مختلف میتوانند وقوع دیورژانس را به صورتهای متفاوتی به نمایش بگذارند و تحلیلگر باید با مدل خاص نمایش دیورژانس توسط هر اندیکاتور آشنا باشد. در این بخش میخواهیم درباره دیورژانس در باند بولینگر صحبت کنیم و بگوییم این اندیکاتور چگونه میتواند کاهش قدرت بازار را در اواخر یک روند نمایش بدهد.
به عنوان مثال در تصویر شاهد وقوع واگرایی بر روی قلههای A و B هستیم. قله A یک قله قوی و پرقدرت است که موفق شده بطور کامل از درون باند بولینگر خارج بشود. اما قلهB علیرغم این که ظاهرا در ارتفاع بالاتری نسبت به قلهA تشکیل شده، اما یک قله ضعیف و کم توان است که نه تنها موفق به خروج از باند بولینگر نشده بلکه حتی قادر به لمس باند بالایی نیز نشده است.
در تصویر فوق، چون واگرایی در انتهای روند صعودی رخ داده و باعث منفی شدن بازار شده است پس آن را «واگرایی منفی» مینامیم. به موقعیت قلههای A و B در مقایسه با باندبالایی بولینگر(UB) دقت نمایید. قلهA بالاتر از باند UB تشکیل شده است در حالی که قلهB پایینتر از باندUB قرار گرفته است. این در حالی است که اگر هیچ اندیکاتوری بر روی چارت وجود نداشته باشد و معاملهگر فقط با چشم غیرمسلح به حرکات قیمت نگاه کند ممکن است قرارگیری قلهB در ارتفاع بالاتر نسبت به قله نخست موجب گمراهی او بشود.
مشاهده واگرایی در انتهای یک روند صعودی به معنی کاهش عطش و اشتیاق خریداران است. واگرایی یعنی قدرت بازار رو به کاهش بوده و روند به اواخر عمر خودش رسیده است. واگرایی در انتهای یک روند حتی با چشم غیرمسلح و بدون بهرهگیری از اندیکاتورها نیز با مشاهده کاهش شیب نمودار و کاهش حجم معاملاتی در بازار قابل تشخیص است. هرچند قیمت هنوز بطور کامل از انجام آخرین تلاشها جهت تداوم روند قبلی مایوس نگشته است اما بهرحال وقوع واگرایی نشاندهنده آن است که روند جاری به اواخر عمر خودش رسیده و حتی احتمال معکوس شدن جهت روند نیز وجود دارد.
واگرایی به معنی «سیگنال خروج از بازار» ویا «هشدار عدم ورود به بازار» است و اجازه نداریم از واگرایی به عنوان سیگنال ورود خلاف جهت روند استفاده کنیم. به عنوان مثال در تصویر زیر وقوع واگرایی بر روی درههای A و B مشهود است. این واگرایی در انتهای روند نزولی شکل گرفته است پس از نوع واگرایی مثبت بوده و میتواند موجب صعودی شدن روند بشود. معاملهگر میتواند از این واگرایی به عنوان سیگنال خروج استفاده نماید یعنی اگر به فرض در پوزیشن فروش قرار داشته باشد (در بازار دوطرفه) میتواند خروج نموده و سود حاصله را تثبیت نماید. اما معاملهگر اجازه ندارد به محض مشاهده این واگرایی بلافاصله برخلاف جهت روند نزولی بازار اقدام به باز نمودن پوزیشن خرید نماید.
اگر در نمودار فوق، قصد انجام معامله خرید و ورود خلاف جهت به بازار را داشته باشیم، باید حداقل به اندازه ای صبر کنیم تا قیمت از خط میانی بولینگر به سمت بالا عبور نموده و بازار موفق به شکستن آخرین سقف قبلی از روند نزولی بشود، سپس میتوان هنگام اطمینان از اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی جدید، اقدام به باز نمودن پوزیشن خرید نمود. در غیراین صورت ورود به بازار به صورت خلاف جهت صرفا به بهانه مشاهده واگرایی کاملا مردود میباشد.
تمرین- در مثال قبل آیا بر روی نقاط A و B نیز شاهد تشکیل واگرایی بر روی باند بولینگر بودهایم؟ بر روی نقاط C و D چطور؟
اندیکاتورهای زیادی قادر به تولید دیورژانس و به نمایش گذاشتن انواع واگراییهای مختلف هستند. واقعیت این است که اندیکاتور باند بولینگر اصلا ابزار مناسبی به این منظور نیست و حتی برای پیدا کردن یک مثال ساده از وقوع واگرایی بر روی بولینگر نیز نیاز به جستجوی فراوان بر روی چارتها داریم. بزودی در بخشهای بعدی این کتاب با اندیکاتورهای قدرتمند دیگری مانند RSI و MACD و CCI و غیره آشنا خواهیم شد که توانایی بینظیری در تولید انواع متنوع سیگنالهای دیورژانس دارند. درعوض هنگامی که بحث قابلیت تشخیص سقف و کف بازار به میان میآید مسلما هیچ اندیکاتوری قابل رقابت با باند بولینگر نخواهد بود.
ابزارها و اوسیلاتورهای معاملاتی بخش دوم
که از آنها برای هشدار های فشار خرید و فروش و شناسایی روند استفاده می شود.
اندیکاتور های نوسان نما می توانند اطلاعاتی از قبیل بهترین نقطه ورود به بازار و بهترین نقطه خروج را در بازارهای رنج و نوسان دار بدهند.
اندیکاتور های نوسان نمادر چارت قیمتی بصورت یک پنجره ی جداگانه ای در زیر نمودار قیمت رسم می شوند.
این اندیکاتورها از 2 ناحیه با نام های اشباع خرید(Bought Over) و اشباع فروش(Sold Over) تشکیل می شوند
و زمانی که قیمت یا اندیکاتور از این ناحیه ها خروج کرد بعنوان صدور سیگنال خرید و صدور سیگنال فروش محسوب می شود.
در مقاله قبلی با تعریف کاربرد برخی از اوسیلاتورها آشنایی پیدا کردیم
در این قسمت می خواهیم به ادامه مبحث اوسیلاتورها و ابزارهای کاربردی در بازار بورس بپردازیم.
اوسیلاتور CCI
CCI مخفف Commodity Channel Index است که ابزاری کاربردی برای بازار بورس و سهام محسوب می شود .
این اندیکاتور برای اولین بار توسط شخصی به نام دونالد لمبرت به وجود آمده است .
اندیکاتور CCI نوعی اوسیلاتور است که در فرمول آن از قیمت روز و میانگین متحرک استفاده می شود .
و از درجه بندی خاصی برخوردار است که خط میانی آن ۰ است و حد پایین آن -۱۰۰ و حد بالای آن +۱۰۰ است .
اوسیلاتور CCI نشان دهنده ی انحراف قیمت از میانگین متحرک بازه معین شده توسط کاربر است .
و قدرت شتاب نوسان در یک روند بازار را به خوبی نمایان می کند.
بیشترین نوسان در این اندیکاتور (حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد ) در بازه – ۱۰۰ و + ۱۰۰ صورت می گیرد.
برای محاسبه این اندیکاتور از موارد زیر استفاده می شود:
۱٫ قیمت دارایی ( PRICE )
۲٫ میانگین متحرک دارایی (MA)
۳٫ انحراف معیار (D)
CCI با فرمول زیر محاسبه می شود:
(قیمت معمولی – میانگین متحرک ساده) / (0.015 x میانگین انحراف) 3
(CCI=( PRICE – MA) .(0.015*D
CCI در اصل برای مشاهده تغییرات روند طولانی مدت بازار ایجاد شد.
اما توسط معامله گران برای استفاده در همه بازارها یا بازه های زمانی سازگار شده است.
۱. تجارت با بازه های زمانی محدود ، سیگنال های خرید یا فروش بیشتری را برای معامله گران فعال فراهم می سازد .
معامله گران غالباً از CCI در نمودار بلند مدت استفاده می کنند .
استراتژی ها و شاخص ها بدون اشکال نیستند ،
و تعدیل معیارهای استراتژی و دوره شاخص ممکن است عملکرد بهتری را ارائه دهد.
اگرچه همه ی ابزار ها بی عیب و عاری از خطا نیستند ،
اما اجرای یک استراتژی حد ضرر می تواند به داشتن ریسک کمتر در معاملات به ما کمک کنند ،
و آزمایش استراتژی CCI ،برای سودآوری در بازار و بازه زمانی، نخستین گام ارزشمند قبل از شروع معاملات است .
تا بتوانیم از روند غالب در نمودار کوتاه مدت برای جداسازی بازپرداخت ها و تولید سیگنال های تجاری استفاده کنیم .
استراتژی اساسی CCI
یک استراتژی اصلی CCI برای ردیابی حرکات بالاتر از 100+ استفاده می شود که باعث تولید سیگنال های خرید
و حرکات زیر100- می شود که باعث تولید علائم معاملاتی برای فروش می شود.
سرمایه گذاران ممکن است بخواهند تنها سیگنال های خرید را بگیرند ،
در زمان بروز سیگنال های فروش ، از آن خارج شوند ، و دوباره هنگام دریافت سیگنال خرید ، مجدد سرمایه گذاری کنند.
چندین استراتژی CCI بازه زمانی
CCI همچنین در چندین بازه زمانی قابل استفاده است. نمودار بلند مدت برای ایجاد روند غالب مورد استفاده قرار می گیرد ،
در حالی که یک نمودار کوتاه مدت که دارای نقاط ضعف و نقاط ورود به آن روند می باشد.
معامله گران فعال تر معمولاً از یک استراتژی بازه زمانی چندگانه استفاده می کنند و حتی می توان از آن برای معاملات روزانه استفاده کرد ،
زیرا در معاملات “بلند مدت” و “کوتاه مدت” نسبت به مدت معامله برای ماندن در مواضع خود به معامله گر کمک خواهد کرد .
هنگامی که CCI در نمودار بلند مدت شما از +100 بالاتر حرکت می کند ، این یک روند صعودی را نشان می دهد
و شما فقط در نمودار کوتاه مدت به دنبال سیگنال خرید هستید.
این روند تا زمانی که CCI زیر 100- باشد ، در نظر گرفته می شود.
مهمترین نکته ای که در به کارگیری از تمامی اندیکاتورها از جمله CCI باید در نظر بگیریم این است که ،
اندیکاتورها به تنهایی نباید ملاک خرید ما باشد ، بلکه می تواند به عنوان یک ابزار حمایتی در جهت شناسایی سیگنال خرید و فروش کمک کند.
استوکاستیک (Stochastic Oscillator)
این اوسیلاتور توسط فردی بنام جورج لین که در سالهای 1950 زندگی میکرده ابداع شده
ورودی های این اوسیلاتور کمی با سایر ابزارها متفاوت هست چرا که ورودی های آن از حجم معاملات و قیمت سهم پیروی نمیکند
لذا ورودی های آن صرفا بر اساس سرعت و جهت حرکت روند میباشد.
این اندیکاتور هم به عنوان اندیکاتور اوسیلاتوری شناخته شده است
از این منظر که نقاط اشباع خرید و نقاط اشباع فروش را به خوبی برای ما نمایان می کند.
از مزیت های اصلی دیگر این اندیکاتور این است که حرکت و جهت روند را شناسایی می کند و نقطه ورود و خروج درست را برای ما تعیین می کند .
اوسیلاتور استوکاستیک (به انگلیسی Stochastic Oscillator) با نام نوسانگر تصادفی نیز شناخته میشود.
استوکاستیک یک شاخص برای Momentum است که قیمت بسته شدن یک سهام را با طیفی از قیمتهای آن در طول یک بازه زمانی معین مقایسه میکند.
حساسیت این نوسانگر به حرکات بازار را میتوان با تنظیم آن با بازه زمانی یا با گرفتن یک میانگین متحرک از نتیجه کاهش داد.
از این نوسانگر با استفاده از مقادیر محدود صفر تا صد برای صدور سیگنالهای معاملاتی فروش بیش از حد (oversold) و خرید بیش از حد (overbought) استفاده میشود.
نکات کلیدی:
- استوکاستیک یک اسیلاتور تکنیکال مشهور برای ایجاد تشخیص نقاطی است که سهام، در منطقه خرید یا فروش قرار دارد.
- این شاخص در دهه 50 میلادی ایجاد شده و تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته است .
- نوسانگرهای تصادفی بیشتر نسبت به اندازه حرکت حساس هستند تا نسبت به قیمت مطلق.
چگونه از استوکاستیک سیگنال دریافت کنیم؟
قوی ترین سیگنال ها در این اوسیلاتور زمانی رخ می دهد که اسیلاتور از محدوده های اشباع
( بالای 80 برای سمت فروش و زیر 20 برای سمت خرید) خارج شود.
هر چه شیب خطوط اوسیلاتور بیشتر باشد تغییر روند با سرعت بیشتری رخ خواهد داد.
خروج اوسیلاتور از محدوده زیر 20 به سمت بالا می تواند یک سیگنال خرید خوب باشد و سهم وارد رشد دوباره شود.
باند بولینگر (Bollinger Band)
باند بولینگر (به انگلیسی Bollinger Band) یک ابزار تحلیل تکنیکال است که از ترسیم مجموعه خطوط زیر تشکیل میشود:
- دو انحراف معیار (standard deviation) (مثبت و منفی)
- یک میانگین متحرک ساده (SMA)
کاربر میتواند مقادیر این موارد را به دلخواه تنظیم کند.
معاملهگر تکنیکال معروف، جان بولینگر (John Bollinger)، باند بولینگر را ابداع و به نام خود ثبت کرد.
نکات کلیدی:
- باندهای بولینگر یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط جان بولینگر ابداع شد.
- باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شدهاند: یک میانگین متحرک ساده (باند وسط)، یک باند بالا، و یک باند پایین.
- باندهای بالا و پایین معمولا دو انحراف معیار مثبت و منفی از یک میانگین متحرک ساده 20 روزه هستند اما میتوان آنها را تغییر داد.
نحوه محاسبه باندهای بولینگر
اولین قدم در محاسبه باندهای بولینگر، محاسبه میانگین متحرک ساده ورقه بهادار مورد بحث (اغلب با استفاده از میانگین متحرک ساده 20 روزه) است.
یک میانگین متحرک 20 روزه میتواند میانگین قیمتهای بسته شدن برای 20 روز اول را به عنوان اولین نقاط داده محاسبه کند.
نقطه داده بعدی باعث حذف قیمت قبلی میشود و قیمت روز 21 را اضافه کرده و میانگینگیری میکند و الی آخر.
در مرحله بعد، انحراف معیار قیمت ورقه بهادار محاسبه میشود.
انحراف معیار محاسبه ریاضی واریانس میانگین است و در علم آمار، اقتصاد، حسابداری و امور مالی کاربرد ویژهای دارد
برای مجموعه دادهای فرضی، انحراف معیار محاسبه میکند که چگونه اعداد توزیع شده از یک مقدار میانگین هستند.
انحراف معیار را میتوانید با استفاده از ریشه توان دوم واریانس که خود میانگین تفاوتهای مجذور میانگین است محاسبه کنید.
سپس، آن مقدار انحراف معیار را ضرب در دو کنید و مقدار حاصل را از هر نقطه در طول میانگین متحرک ساده هم تفریق و هم جمع کنید.
مقادیر به دست آمده باندهای بالایی و پایینی را به وجود میآورند.
باندهای بولینگر به شما چه میگویند؟
باندهای بولینگر تکنیکی بسیار مشهور هستند. بسیاری از معاملهگرها بر این باورند که هر چه حرکات قیمت به باند بالایی نزدیکتر باشد،
بازار بیشتر در معرض بیش خرید (overbought) است، و هرچه حرکات قیمت به باند پایینی نزدیکتر باشد، بازار بیشتر در معرض بیش فروش (oversold) است.
باز و بسته شدن پهنای باند های بولینگر
در اندیکاتور بولینگر باند ٬باند ها بر اساس میانگین متحرک باز و بسته می شوند.
هر گاه تغییرات قیمت (نوسانات) افزایش پیدا کند پهنای باند بولینگر افزایش پیدا می کند
و فاصله بین باند های بالا و پایین زیاد می شود.
و هرگاه نوسانات و تغییرات قیمت کاهش یابد فاصله باند های بولینگر کم می شود و پهنای باند کم می شود.
اگر پهنای باند بطور غیر معمول افزایش یابد هشدار اتمام روند قبلی را می دهد
و اگر پهنای باند بطور غیر معمول کاهش یابد هشدار شروع روند جدید را می دهد که در سیگنال های خرید و فروش بسیار مهم و کاربردی است.
اگر در این موقعیت یک کندل کاملا بالای میانکین متحرک قرار بگیرد و یا کندلی خارج از باند بالایی شود سیگنال خرید برای روند صعودی پیش رو صادر می شود.
نکات اندیکاتور باند های بولینگر:
یکی از ساده ترین کاربرد های باند های بولینگر تعیین هدف قیمتی است
بطوریکه اگر قیمت از باند پایین به سمت بالا حرکت کند و از خط میانی عبور کند می توانیم هدف بعدی قیمت را باند بالایی در نظر بگیریم
همچنین اگر قیمت از باند بالایی به سمت پایین حرکت کند و از خط میانی عبور کند
می توان قیمت بعدی را در باند پایینی هدف گذاری کرد.
اگر قیمت خارج از باند های بولینگر ثبت شود اصطلاحا شکست باند های بولینگر گفته می شود.
در روند های صعودی اغلب معاملات در بین باند بالایی و خط میانی صورت می گیرد و خط میانی به عنوان خط حمایتی عمل می کند
و در روند نزولی اغلب معاملات در بین باند پایینی و خط میانی صورت می گیرد
که خط میانی در این وضعیت به صورت خط مقاومتی عمل می کند.
برخی افراد که اطلاع و تجربه کافی از ابزار های تحلیل تکنیکالی ندارند
در باند های پایینی بولینگر خرید و در باند بالایی به موقعیت فروش می روند در حالی که این روش بطور قطعی و همیشگی درست نیست
و با اشتباه باعث ضرر و زیان در بورس می شود البته این استراتژی تنها در زمانی که روند وجود ندارد و بازار رنج است
و اندیکاتور باند های بولینگر شیب افقی دارد قابل انجام است.
هرگز و هرگز به تنهایی با استفاده از اندیکاتور باند های بولینگر نمی توان اقدام به خرید و فروش کرد
بلکه باید این ابزار تحلیل تکنیکال را در کنار دیگر ابزار ها و تحلیل های بنیادی به کار برد
تا در کنار کاهش ریسک قطعیت بیشتری در تحلیل ها و انتخاب های درست بوجود آید.
اندیکاتور ADX
اندیکاتور ADXیکی از اندیکاتورهای پرطرفدار در میان تحلیلگران است و اطلاعاتی را در خصوص با شتاب و قدرت روند به ما خواهد داد.
اندیکاتور ADX از ۳ خط تشکیل شده است؛ خط ADX ، خط DI مثبت و خط DI منفی.
خط ADX قدرت روند را محاسبه می کند و این بدین معنی است که صعودی بودن این خط به معنای افزایش قدرت روند خواهد بود،
لذا معلوم است که اندیکاتور ADX نزولی به معنی از دست رفتن قدرت روند و ADX صاف نیز به معنای خنثی بودن روند می باشد.
نکته ای که در این خصوص باید توجه داشته باشید این است که خط ADX جهت روند را مشخص نخواهد کرد!
همانطور که پیش تر هم گفتیم، وقتی که ADX در حالت صعودی باشد، تنها به معنی افزایش قدرت روند است،
پس چنانچه بازار در یک روند نزولی قرار داشته باشد و ADX در حالت صعودی قرار بگیرد، این بدین معنی است که روند نزولی در حالت قدرت گرفتن است.
میتوان گفت که خطوط DI، اطلاعاتی در خصوص با جهت روند و همچنین قدرت روند به ما خواهد داد.
پیش از این که به دنیال نمودار و استفاده از خطوط DI بروید، در نظر داشته باشید که شیوه اندازه گیری این خطوط را بفهمید.
تنها موردی که باید مد نظر قرار دهید این است که خطوط DI بالاترین و پایین ترین قیمت کندل ها را با یکدیگر مورد قیاس قرار می دهد.
اندیکاتور ADX هم مثل دیگر اندیکاتورها سیگنال هایی را می دهد،
ولی مهم است بدانید که همه سیگنال ها الزاما ۱۰۰ درصد درست نیستند
و این امکان وجود دارد که خطا داشته باشد. لذا وظیفه ما به عنوان یک معامله گر این است
که با استفاده از دیگر ابزارهای تکنیکال، سیگنال های اشتباه را فیلتر کرده و سیگنال هایی با احتمال موفقیت بالا را بیابیم.
اندیکاتور ایچیموکو یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد در بورس
اندیکاتور ایچیموکو یا نمودار ابری ایچیموکو که به آن Ichimoku Cloud Chart گفته می شود،
این اندیکاتور یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال محسوب می شود که در گروه اندیکاتورهای پیش رو جای گرفته است.
در تحلیل تکنیکال از این اندیکاتور مثل نمودارهای شمعی-ژاپنی به منظور تحلیل و بررسی وضعیت بازار مورد استفاده قرار می گیرد،
هرچند یک اندیکاتور است، ولی در حقیقت می توان گفت نوع پیشرفته ای از نمودار است
که وضعیت بازار را در ابعاد گوناگون نمایان خواهد کرد.
در نتیجه توجه داشته باشید که اندیکاتور ایچیموکو بیشتر یک نوع نمودار است تا اندیکاتور.
این بدین معنی است که تحلیلگران با نگاه کردن به نمودار قادرند روند را شناسایی نمایند تا در ادامه به دنبال سیگنال های خرید یا فروش باشند.
کاربردهای اندیکاتور ایچیموکو
۱. شناسایی روند سهام
۲. بررسی نقاط حمایت و مقاومت
۳. شناسایی جهت و قدرت روند
۴. به دست آوردن اطلاعات مهم از سهام در کوتاه مدت
۵. سیگنال های مبنی بر ورود و خروج از سهام
۶. مشخص کردن حد ضرر و شناسایی نقاط برگشت قیمت .
اندیکاتور ایچیموکو دارای ۵ جزء می باشد، که هر یک از جزای آن به تحلیل تکنیکال و بررسی قسمتی از بازار اشاره خواهد داشت.
در حقیقت اندیکاتور ایچیموکو یک نوع نمودار است و نباید به دید یک اندیکاتور به آن نگریست،
در عوض بایستی به تحلیل قسمت های گوناگون آن پرداخت
و با در کنار هم قراردادن این داده ها به تشخیص و درک بسیار دقیقی از وضعیت کلی بازار می رسید.
دیدگاه شما