تحلیل مونت کارلو چیست و چرا باید از م آن را به کار برد؟
تجزیه و تحلیل یا شبیه سازی مونت کارلو روشی است که می تواند به شما کمک کند تا به شکلی واقع گرایانه ، ریسک استراتژی معاملاتی خود را تخمین بزنید.
چرا باید از تحلیل مونت کارلو استفاده کرد؟
پیشینه نتایج عملکرد هر استراتژی معاملاتی ، پیش بینی عملکرد آن استراتژی معاملاتی در آینده را به ما ارائه می دهد. با استفاده از تجزیه و تحلیل مونت کارلو قادر خواهید بود تا این پیش بینی و حدس را با دقت بسیار بیشتری انجام دهید.
به بیان ساده تر ، نتایج تحلیل مونت کارلو ، میزان عملکرد تخمینی هر سیستم معاملاتی را بر اساس آمار ارائه می دهد.
این نتایج می توانند به شما کمک کنند تا بتوانید تصمیم بگیرید که آیا استراتژی شما اصلا قوی هست ؟
چه سود یا اُفت می توانید از استراتژی خود انتظار داشته باشید و آیا اصلاً باید با این استراتژی را معامله کنید یا خیر.
تحلیل مونت کارلو چیست؟
اساس روش مونت کارلو بر پایۀ اجرای چندین بارۀ شبیه سازی است که در هر بار اجرا ، تغییرات تصادفی کوچکی اعمال می شود. هرچه تعداد دفعات اجرای تست ها بیشتر باشد ، ارزش و اهمیت آماری نتایج بیشتر است.
مثال روش مونت کارلو – تغییر ترتیب معاملات
معمولاً خود بک تست تنها لیستی ساده از یک سری معاملات است. پس چه چیزی می تواند در این مورد تصادفی شود؟
پاسخ ساده است :ترتیب سفارش معاملات. ترتیب معاملات در گذشته تقریبا” چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ تصادفی است. اگر سیستم شما 60٪ سودآوری داشته باشد ، می توانید انتظار داشته باشید که در 60٪ از معاملات سودآوری داشته باشد و در 40٪ از معاملات بازنده باشد ، اما نمی توانید انتظار داشته باشید که این معاملات سود ده یا زیان ده به ترتیب انجام شوند.
با تغییر دادن ترتیب معاملات ، میزان سود نهایی شما ثابت خواهد ماند اما افت شما می تواند تغییرات زیادی در نتایج ایجاد کند. به جای 10٪ اُفت ، ممکن است تنها با چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ تغییر دادن ترتیب معاملات با 30٪ کاهش در نتایج نهایی تست ، کار خاتمه یابد.
بنابراین به کدام ارزش باید اعتماد کرد؟ انتظار شما در آینده چیست؟
پاسخ در علم آمار نهفته است ، که اتفاقا” اصول روش مونت کارلو نیز بر پایۀ آن بنا نهاده شده است. شما با استفاده از روش مونت کارلو قادر خواهید بود که یک تست را صد بار اجرا کرده و ببینید که بهترین ، بدترین و متوسط اَفت در هر کدام از این دوره های تصادفی چقدر است.
از روش زیر استفاده کنید :
در زیر نتیجۀ 100 تست مختلف که بر روی یک سیستم معاملاتی انجام شده است وجود دارد. تمام آن چه که ما انجام دادیم ، فقط ایجاد تغییر در ترتیب معاملات بوده است.
و در اینجا برخی از نتایج عملکرد سیستم معاملاتی آورده شده است :
سیستم معاملاتی که ابتدا در حدود 16٪ اُفت داشت ، در حال حاضر در بدترین حالت 26٪ اُفت کرده است یعنی تقریباً دو برابر.
مقادیر موجود در تحلیل مونت کارلو به چه معناست؟
کاملاً ساده است. خط اول ، نتایج مربوط به استراتژی اصلی است و بقیه فقط سطوح اطمینان هستند که با استفاده از تجزیه و تحلیل به روش مونت کارلو محاسبه می شوند. اعداد سمت چپ ، سطوح اطمینان هستند و به ما می گویند که با چه میزان اطمینان یا احتمالی می توانیم انتظار داشته باشیم که شبیه سازی های موجود در یک خط ، می توانند یکسان یا حتی بهتر باشند.
به عنوان مثال ، مقادیر موجود در سطح اطمینان 95٪ به این معنی است که 95٪ احتمال رسیدن به مقادیر سود خالص یا افت سرمایه ای برابر یا بهتر در این سطح از اطمینان وجود دارد.
به عبارت دیگر ، تنها 5٪ احتمال دارد که اُفت نسبت به 23.59٪ بدتر باشد.
معمولا” سطح اطمینان 95٪ باید در این روش نظر گرفته شود. واقعاً می توانید انتظار داشته باشید که نتایج سیستم معاملاتی شما در این سطح از اطمینان ، در آینده یکسان یا بهتر از این عدد باشد.
تغییر سفارش معاملات در تحلیل مونت کارلو
در روش دقیق ، به صورت تصادفی ترتیب معاملات تغییر می کند. هرچند به این ترتیب سود خالص حاصل شده تغییر نمی کند و ثابت می ماند اما این روش در بررسی تغییرات گوناگون مربوط به اُفت که ممکن است حاصل از معاملات مختلف باشد ، بسیار مفید است.
در روش نمونه برداری که آزمونی پیشرفته تر از این دسته است، معاملات تنها به هم ریخته نمی شوند بلکه در عوض برنامه به طور تصادفی تعدادی از معاملات را از مجموعه کل معاملات تاریخی انتخاب می کند. مسئلۀ مورد توجه این است که در این روش لیست معاملات ممکن است یکسان نباشند. بنابراین ممکن است نرم افزار اَلگویاب در این روش یک معامله را چندین بار انتخاب کند و برخی از معاملات دیگر ممکن است اصلا” انتخاب نشود.
با این کار چهرۀ دیگری از سیستم معاملاتی نمایان می شود. این روش معمولاً سود خالص و افت سرمایه را تغییر می دهد و شیوه ای کاملاً آزمایشی است.
حذف معاملات در تحلیل مونت کارلو
در این آزمون برخی از معاملات به طور تصادفی با احتمال مد نظر گرفته شده حذف شده و در واقع حذف شده در نظر گرفته می شوند. در معاملات واقعی هم شما اغلب ممکن است معامله ای را به دلیل ایجاد اشکال در پلتفرم معاملاتی یا اینترنت یا اصلا” به این دلیل که مدتی کار معامله گری را متوقف کرده اید ، از دست بدهید.
این آزمون به شما دورنمایی می دهد از این که در صورت حذف تصادفی برخی از معاملات ، منحنی احتمالی نتایج معاملات چگونه به نظر خواهد رسید.
مثال 2 – اجازه می دهد که 5٪ از معاملات را به شکل تصادفی در نظر نگیرید و از دست رفته فرض کنید
می توانید موارد زیر را مشاهده کنید. از دست دادن 5 درصد از معاملات ، اُفت مورد انتظار ما را در سطح اطمینان 95 درصد ، افزایش می دهد اما سود فرضی پیش بینی شده را از 22.000 دلار به 17.000 دلار کاهش می دهد.
مثال 3 – نمونه برداری مجدد از معاملات و از دست رفته فرض کردن 5٪ از آن ها
این سخت ترین آزمون است چرا که نه تنها ترتیب معاملات در این تست تغییر می کند ، بلکه 5٪ از معاملات را نیز دوباره شبیه سازی کرده و از دست رفته فرض می کند. اُفت پیش بینی شده همانند مثال قبلی است ، اما سود پیش بینی شده در سطح اطمینان 95٪ به 8.500 دلار کاهش می یابد.
توجه داشته باشید که این تقریباً “بدترین حالت” است و به این معنی است که فقط 5٪ احتمال دارد که در آینده سود کمتر از این میزان باشد.
همچنین اگر به نمودار شبیه سازی شده نگاه کنید ، خواهید دید که در این مورد ، نتایج حاصل از شبیه سازی دامنۀ وسیع تری دارند و سود نهایی از 2000 تا 50.000 دلار است.
ما می توانیم به بهترین نتایج امیدوار باشیم اما برای بدترین نتایج آمادگی داشته باشیم.
استفاده عملی از تجزیه و تحلیل مونت کارلو
این روش تحلیل باید یکی از آخرین مراحل توسعۀ استراتژی باشد.
قبل از شروع به کار واقعی در بازار با هر استراتژی ، شما باید شبیه سازی مونت کارلو را حداقل با روش دقیق و 5٪ معاملات از دست رفتۀ تصادفی برای تعیین اُفت واقعی و سود مورد انتظار انجام دهید.
به دنبال چه چیزی هستم ؟
سطح انتظار و تعداد شبیه سازی ها – به صورت تجربی به نظر می رسد که بررسی سطح انتظار 95٪ و انجام حداقل 100 شبیه سازی ، شیوه ای خوب برای انجام این تست باشد. انجام شبیه سازی های بیشتر به شما از نظر آماری اطمینان بیشتری می دهد و سطح 95٪ به این معنی است که فقط 5٪ احتمال بدتر بودن نتایج از این شبیه سازی وجود دارد.
اَفت – باید ببینید که در سطح انتظار شما نسبت به نتایج استراتژی اصلی ، میزان نتایج چقدر بدتر می شود. اگر کمتر از دو برابر باشد ، معمولاً قابل قبول است.
اگر میزان افت در سطح 95٪ دو برابر یا حتی بیشتر از اُفت استراتژی اصلی باشد ، معامله کردن و به کار گیری این اکسپرت در بازار واقعی خطرناک خواهد بود.
این بدان معناست که رسیدن به این عدد برای اَفت ، عمدتاً” با شانس کمتری در آزمون شما حاصل شده است و شما نباید انتظار داشته باشید که در آینده نیز همیشه و به همین میزان شانس داشته باشید.
سود خالص و سایر موارد – به طور کلی استراتژی باید انتظارات شما را در همین سطح برآورده کند و حتی شما می توانید انتظار مقادیری بهتر از سطح 95٪ را داشته باشید اما هرگز نمی توانید مطمئن شوید که این مقادیر چقدر بهتر خواهند بود.
به عنوان مثال ، بسیاری از افراد با استراتژی که در سطح 95٪ اصلا” سودده نباشد یا سود بسیار ناچیزی داشته باشد ، اصلا” معامله نمی کنند. این بدان معنی است که استراتژی حتما” یک مشکلی دارد.
مهم ترین استراتژی هایی که هرمعامله گر( تریدر) باید بداند
در این مقاله سینا استوی تحلیلگر بازارهای مالی، تکنولوژی بلاکچین و رمزارزها، استراتژی ها حرفه ای و اصولی در معاملات جهانی رمزارزها را بررسی می کند. استراتژی هایی که معاملهگران حرفهای، بدون در نظر گرفتن جهت بازار، از آنها برای افزایش سود بر سرمایه خود استفاده میکنند.
مهندس سینا استوی تحلیلگربازارهای مالی، رمزارزها و بلاکچین در خصوص استراتژی های حرفه ای در بازار رمزارزها گفت: سرمایهگذاران تازهکار، ممکن است تصور کنند که تریدرهای حرفهای (معامله گران حرفه ای) بیشتر وقت خود را صرف تجزیه و تحلیل بازارها میکنند تا بهترین تریدها (معاملات) را انجام دهند؛ اما حقیقت چیز دیگری است.
آنچه که تریدرهای برتر را از تریدرهای متوسط و تازهکار متمایز میکند، کنترل شبانهروزی معامله گران نیست، بلکه استفاده از استراتژیهای آزمایش شدهای است که تریدرهای حرفهای را قادر میسازند برای مدت طولانی سوددهی داشته باشند. معاملات انتقالی آتی (Futures Carry Trade)، نرخ فاندیگ و حد ضررمتحرک که تریدرهای برتر به کار میبرند، اصولی خاص دارد وبراساس استراتژی مشخصی باید وارد این گونه تریدها شد.
همه استراتژیهای ساده، در بردارنده رباتهای معاملاتی اختصاصی یا سپرده مارجین قابلتوجهی نیستند، و این بدین معنا که یک سرمایهگذار برای کسب سود به تراز معاملاتی بالایی نیاز ندارد.
اتخاذ استراتژیهای غیرجهتدار (Non-directional)
سینا استوی درادامه به نوعی از استراتژی های بازاررمزارزها با عنوان "استراتژی های غیرجهت دار" اشاره کرد و گفت: بازارهای رمزارزی با نوسانات پرایساکشن ( نوسانات حرکات واقعی قیمت) که شامل افزایش یا سقوط دو یا سه رقمی داراییها در یک بازه زمانی ۱ تا ۲۴ ساعته است، شناخته شدهاند.
سرمایهگذاران به دلیل احتمال کسب سودهای هنگفت مجذوب این بازار شدهاند؛ بنابراین، کسب تنها ۲ درصد سود ماهانه از بازارهای رمزارزی، امری غیرعاقلانه به نظر میرسد.
اما چرا یک سرمایهگذار، این استراتژی «کم سود» را به کار میبرد؟ پاسخ این سوال، سود مرکب است. اگر یک تریدر(معامله گر) بتواند ماهانه ۲ درصد سود به دست آورد، سود سالانه او حدودا معادل ۲۷ درصد خواهد بود.
تعداد کمی از معامله گران ( تریدرها) توانایی شناسایی کفها و سقفها به منظور کسب این میزان سود را دارند. بنابراین، کسب سود قابل اطمینانتر، فرد را از فشارهای ناشی از ضررهای احتمالی و تعیین زمان مناسب برای معامله ( ترید)، رها میکند.
یک استراتژی عالی به نام معاملات انتقالی آتی یا کری ترید (Futures Carry Trade)، خرید رمزارز در بازارهای سنتی و فروش در بازارهای معاملات آتی با زمانبندی ثابت را شامل میشود. این نرخ را میتوان با تجزیه و تحلیل شاخص پایه، اندازهگیری کرد. معیاری که با عنوان «پریمیوم سالانه بازارهای آتی» نیز نامیده میشود.
این استراتژی معاملاتی، یک معامله ثابت را موجب نمیشود، زیرا شاخص مبنا بسته به میزان نگرش صعودی سرمایهگذاران نوسان میکند. معمولاً آلتکوینها به دلیل وجود رقابت کمتر، برای آنها فرصتهای بیشتری را فراهم میکنند.
با مشاهده نمودار بالا، توجه کنید که چگونه اتر در اواسط ماه آگوست سطح 20 درصدی سود سالانه را لمس کرده است.
اما، یک نکته وجود دارد؛ همواره توجه به جزئیات حائز اهمیت بوده و این نکته، امری است که باید به آن دقت داشت. این معامله تنها در صورتی عمل خواهد کرد که رمزارز واریز شده به عنوان سپرده مارجین (مقداری سپردهای که کارگزار یا صرافی در ازای اخذ یک پوزیشن یا انجام معامله به عنوان وثیقه دریافت میکند) همان رمزارز فروخته شده از طریق معاملات آتی مورد استفاده قرار گیرد. برخی از صرافیهای مشتقات تنها امکان واریز بیتکوین یا تتر را به عنوان سپرده فراهم میکنند.
نکته مهمی که سرمایهگذاران باید به خاطر بسپارند این است که بر خلاف معاملات آتی دائمی (سواپهای معکوس)، قراردادهای آتی با زمانبندی ثابت، دارای تاریخ انقضاء مشخصی هستند. از این رو، در لحظه لیکویید شدن (انقضا و نقد شدن) قرارداد آتی، فروش پوزیشن اسپات (پوزیشن لحظهای و نقدی) الزام مییابد.
ترید کردن فاندیگریت (نرخ بودجه)
استوی درباره استراتژی های سایر معاملات جهت داراظهار داشت: سایر معاملات غیرجهتدار شامل استراتژیهای معاملات آپشنی است که معمولاً چندین انقضا و قراردادهای آتی را در بر میگیرد.
وی خاطر نشان کرد، ترید کردن با در نظر داشتن نرخ فاندینگ، ریسک کمتری دارد. قرارداد دائمی (سوآپ معکوس) بسته به عدم تعادل لوریج، برخی پوزیشنهای لانگ یا شورت (قابلیتی که میتوانید در کاهشها و افزایشهای قیمتی سود کرد) را اتخاذ خواهد کرد. این صرافیها معمولاً هر 8 ساعت، نرخ فاندینگ بعدی را ارزیابی میکنند.
زمانی که این نرخ افزایش مییابد، تریدرهای حرفهای قراردادهای آتی را شورت کرده و همزمان آن را در صرافیهای محلی خریداری میکنند. بنابراین، ریسک آنها کاملاً کم خواهد شد و از این رو، آنها نرخ فاندینگ را جمعآوری کرده و بلافاصله پس از آن ترید را از سر میگیرند.
ثمره ترید کردن به صورت خودکار، موفقیت است
سینا استوی تحلیلگر و محقق بازار رمزارزها در ادامه صحبت های خود گفت: گاهی اوقات، در این بازار، هیچ استراتژی معاملاتی دارای ریسکپذیری بالا وجود ندارد. در چنین شرایطی، حتی تریدرهای (معامله گران ) حرفهای نیز ممکن است از استراتژی ریسک جهتدار استفاده کنند. آنچه که تریدرهای حرفهای را از تریدرهای تازهکار متمایز میکند، استفاده از استراتژیهای تریدینگ خودکار است.
اکثر تریدرها با نحوه استفاده از حد ضرر (استاپ لاس) آشنا هستند؛ اما این روش به تنهایی، فرصتهای مناسب زیادی جهت سوددهی ایجاد نمیکند. با این حال، از این روش میتوان برای شروع معاملات استفاده کرد.
در مثال بالا، این حد سفارش متحرک (در پوزیشن لانگ)، در قیمت 12 هزار و 900 دلار فعال میشود. بنابراین، در حالی که بازار فراتر از این سطح به معامله میپردازد، این سفارش همچنان غیرفعال باقی میماند.
زمانی که بیتکوین به آن سطح برسد، تنها پس از بازپرداخت 0.8 درصد نرخ پاسخگویی یا (callback) خرید میکند. از این رو، به محض افزایش 103 دلار از کف قیمتی بیتکوین، به طورخودکار خرید انجام میشود.
این استراتژی به طور مکرر توسط تریدرهای حرفهای برای خودکار کردن فرآیند سرمایهگذاری استفاده میشود و به طور قابل توجهی، نیاز به بررسی 24 ساعته قیمتها را کاهش میدهد.
سینا استوی در پایان تمرین کردن این سه استراتژی و تسلط برآنها را ضروری دانست و گفت: تریدرها ( معامله گرها) باید با این سه استراتژی به خوبی آشنا شوند و تسلط خود را در این حوزه افزایش دهند. این سه استراتژی عبارتند از:
معاملات انتقالی یا (Trade Carry)، کسب سود از طریق نرخ فاندینگ و خرید با استفاده از حد سفارشهای متحرک. به علاوه، بهتر است همچنین معامله گران بر یادگیری معاملات غیرجهتدار و استراتژیهای معاملات آپشن تمرکز کنند و خود را از تخمین پیوسته و بیهوده کفها و سقفها دور نگه دارند.
- همه بازارها در کانال جدید
- عامل موثر بر فراز و فرودهای بازار بورس
- شیب نزولی شاخص دلار ادامه پیدا کرد
- موج خوشبینی در معاملات هفته آینده بورس
- تقابل پالایشیها با کانههای فلزی
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
استراتژی مهم خرید و فروش پله ای در بازار بورس
امروز به یک مبحث بسیار مهم مدیریت سرمایه و پرتفو میپردازیم. موضوعی که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و هر فعال بازار بورس باید از آن آگاه باشد. “خرید و فروش پله ای”؛ بی شک بسیاری از شما این عبارت را در فضای اینترنت، کتاب ها یا از دیگر فعالین بازار بورس شنیده اید. ولی کمتر کسی به اهمیت واقعی این موضوع پی برده و آن را به طور صحیح در معاملات خود به کار میگیرد.
خرید و فروش پله ای همانطور که از نام آن پیداست، فرآیند خرید و فروش معامله گر را به چند مرحله تقسیم می کند، این امر در وهله اول ریسک معاملات شما را کاهش می دهد و منجر به مدیریت سرمایه صحیح تر می گردد. اینکه این چند مرحله شدن به چه اشکالی اتفاق می افتد را حتی خود شما نیز می توانید مبتنی بر استراتژی های معاملاتی خود تعریف کنید، اما در این مقاله سعی می شود برخی از مهم ترین تکنیک های این موضوع معرفی شود. درواقع اینکه در خرید و فروش پله ای استراتژی منحصر به فرد شما به چه صورت پیاده شود تا حد زیادی به ریسک پذیری شما وابسته است.
اما چرا باید از استراتژی خرید و فروش پله ای استفاده کرد؟
فرض کنید می خواهید مبلغ ۱۰ میلیون تومان را به خرید سهام x در قیمت ۲۰۰ تومان اختصاص دهید، مبتنی بر تحلیل هایی که انجام داده اید، این قیمت را قیمت مناسبی برای ورود ارزیابی می کنید و انتظار دارید سهم تا قیمت ۵۰۰ تومان رشد کند. نکته اول آن است که خرید و فروش پله ای این امکان را به شما می دهد تا تحلیل خود را ارزیابی کنید که چه میزان درست است، شما ۲۰۰ تومان را کف قیمتی تشخیص داده بودید اما اگر سهم تا ۱۵۰ تومان اصلاح کند، عملا مدتی را با بهای تمام شده هر سهم ۲۰۰ تومان باقی خواهید ماند و این در حالی است که اگر تمام پول خود را در ۲۰۰ تومان وارد سهم نشده باشید، می توانید مابقی آن را اقدام به خرید سهام در قیمت های پایین تر کنید.
نکته بعدی هنگام بالاتر رفتن قیمت سهم است، شما نقطه فروش خود را ۵۰۰ تومان تعیین کرده بودید، فرض کنید سهم در ۴۰۰ تومان با معاملات بدی روبروست و شما را نگران کرده، در اینجا می توانید بخشی از سهام خود را بفروشید و با مابقی سهام خود منتظر بمانید و ادامه مسیر را بروید، یک حالت این است که سهام پایین تر بیاید که در این حالت خیال شما راحت خواهد بود چراکه سود خود را در نقاط بالاتر حفظ کرده اید و یک حال دیگر آن است که سهام بالاتر برود که در این حالت هرچقدر به ۵۰۰ تومان شما نزدیک می شویم، بیشتر آماده فروش می شوید و چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ پله پله سهام خود را می فروشید، حتی یک حالت می تواند آن باشد که سهم با معاملات خوبی به بالای ۵۰۰ تومان برود، در این حالت مجددا تحلیل خود را چک کنید، اگر هم چنان پایبند همان تحلیل هستید، دو حالت پیش رو خواهید داشت، ریسک باقی ماندن در سهام را بپذیرید (البته با توجه به اینکه تا به اینجا با استراتژی خرید و فروش پله ای پیش آمده اید، ریسک بسیار پایینی را در معامله خود اجرا کرده اید) و با مابقی مانده سهام خود تا بالاتر از ۵۰۰ تومان نیز با سهم همراه باشید، یا اینکه پله های اخر را نیز در همین حوالی ۵۰۰ تومان بفروشید.
همانطور که می بینید خرید و فروش پله ای نظم بسیار منطقی ایی در معاملات شما ایجاد می کند، البته نکته مهم آن است که باید بر طمع خود چیره شوید و پیش از از دست دادن سودهای خود اقدام به فروش کنید، در معاملات بازار سهام همواره با احتمالات روبرو هستیم، لذا از آن جائی که حتی با تحلیل های تخصصی نیز نمی توان به صورت ۱۰۰% یک مسیری را برای سهام پیش بینی کرد، رعایت احتیاط در معاملات ضروری است؛ و ضمنا همانطور که در متن اشاره شد، در این استراتژی بررسی سقف ها و کف های قیمتی از اهمیت زیادی برخوردار است که بدون شک در این زمینه، ابزار تحلیل تکنیکال کمک کننده خواهد بود.
متد های مختلفی از “ترید” به روش پله ای وجود دارند ولی ما در این مبحث دو نوع معقول و کم ریسک از این روش را برای شما تشریح می کنیم. خرید و فروش پله ای روشی است که شما باید آن را به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی خود به کار گیرید. این مبحث هرچند بسیار مفید و کاربردی می باشد ولی به تنهایی تمام نیازهای معاملاتی شما را برآورده نخواهد کرد و باید آن را با دیگر اصول مدیریت سرمایه و ریسک ترکیب کنید.
۱- خرید در یک پله با رعایت حد ضرر و فروش پله ای:
در این روش دوستان با روش های متعدد حمایت معتبر سهم را در فاز اصلاحی تحت نظر بگیرند (حداقل به میزان بازگشت ۳۸ درصد از موج صعودی) و در صورت مشاهد ی علایم برگشتی اقدام به خرید نمایند و حد ضرر سهم را یا در کف جدید ایجاد شده و یا کفی نزدیک قیمت خرید که قبلا ایجاد شده و معتبر است قرار بدهند. (این حد ضرر نباید زیاد از سهم فاصله داشته باشد و معمولا بهتر است از ۶ درصد بیشتر نباشد). در صورتی که خرید موفقیت آمیز بود و سهم شروع به رشد نمود در فواصل معینی که سهم به آن سطوح مقاومت دارد و یا سطوح معتبر فیبوناتچی که انتظار واکنش به آنها می رود اقدام به فروش و سیو سود بنمایند. فروش در دو یا حد اکثر سه پله مطلوب است به این صورت که پله اول در محدوده ۵ الی ۱۵ درصد رشد (با توجه به مدل و جو معاملاتی سهم گروه و شاخص کل)، پله ی دوم یک مقاومت معتبر یا یک هدف فیبوناتچی که از همگرایی سطوح مختلف فیبوناتچی به دست می آید یا اهداف امواج الیوت سهم (روش های متنوع دیگری نیز وجود دارند که از حوصله بحث خارج است) و پله ی سوم با یک حد ضرر متحرک دنبال می شود (مثلا میانگین متحرک ۸ یا ۱۳ روزه یا خطوط ابر ایچیموکو و یا شکست یک کف جزیی ایجاد شده و …) و هنگامی که کراس نزولی اسیلاتورهای “استوک” یا “دی تی” این شکست چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ را تایید کند اقدام به فروش باقی سهام نمایید.
در اجراسازی این استراتژی دقیقا چگونه عمل کنیم؟
درواقع در این روش شما در یک نقطه تمام پول خود را وارد سهم می کنید که نکته منفی آن این است که پول مازادی برای خود باقی نمی گذارید که اگر قیمت ها پایین تر آمد، در قیمت های پایین تر سهام بخرید و میانگین کم کنید و فروش را به صورت پله ای قرار می دهد، عموم سرمایه گذاران در مرحله فروش دچار مشکل چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ بیشتری تا خرید هستند، فاکتور طمع باعث می شود نتوانند سودهای خود را حفظ کنند و تا سقف های قیمتی همراه سهم باشند و از آن جا به بعد وارد نزول شوند، حتی در این مراحل نیز مداما به امید برگشت می مانند و سهام خود را نمی فروشند. یکی از مهم ترین مهارت های بقا در بازارهای مالی مهارت مهم فروش در قیمت های مناسب است که تکیه این استراتژی بر این بخش است. اگر بتوانید در قیمت های مناسبی چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ سهام خود را بفروشید و طمع خود راکنترل کنید، احتمال دارد از برخی سودهای بالاتر از حد تحلیل شما جا بمانید اما به صورت صدردصد از زیان نیز به دور خواهید بود و برقراری تعادل در سود کردن و ضرر نکردن دقیقا هنر یک معامله گر است.
در این استراتژی شما در قیمت ۲۰۰ تومان سهم x را میخرید، با توجه به این که پول مازادی ندارید حتی اگر سهم به قیمت ۱۵۰ تومان برسد نمی توانید مجدد اقدام به خرید کنید و باید صبر کنید تا سهام به سطوح بالاتر از ۲۰۰ تومان برسد، نکته ای که همینجا مشخص است آن است که زمانی از این استراتژی استفاده می کنیم که اطمینان بیشتری از کف های قیمتی داشته باشیم، بدین معنی که تحلیل ما این باشد که کف پایین تری دیگر وجود نخواهد داشت و با احتمال بالا حرکت سهم از این محدوده آغاز خواهد شد. سپس مطابق تحلیل خود اقدام به فروش سهام خود در حدود سه پله قیمتی آتی کنید، اینکه شما چند پله تعریف کنید و اینکه در چه قیمت هایی باشید و اینکه در هر مرحله چند درصد از سهام خود را اقدام به فروش کنید، دقیقا به تحلیل شما به صورت تکنیکال و از سویی دیگر ارزش ذاتی سهام ارتباط دارد، فرض کنید سهمی به محدوده مقاومتی تاریخی مهمی برسد، بالاتر از آن محدوده نیز از ارزش ذاتی خود بالاتر برود، ابزارهای تکنیکال نیز احتمال بالائی از پایان رشد سهام در آن محدوده و انتظار اصلاح را نشان دهند، در اینجا وزن بالایی به فروش این پله از سهام خود اختصاص دهید، نکته مهم آن است که بسیار از سهم ها تحت شرایط معاملاتی خاص، محدوده های مقاومتی خود را رو به بالا می شکنند، رفتار سهم در این محدوده را نیز پیگیری کنید، اگر با قدرت قصد عبور از این محدوه را نشان داد، در پله های باقی مانده سهامداری کنید و اگر نشان از برگشت و اصلاح دیدید، اقدام به فروش کنید.
۲- خرید پله ی و فروش پله ای:
در این روش سطوح حمایتی سهم را در ۳ یا ۴ محدوده از قبل تعیین و نشانه گذاری می کنیم. این پله ها باید با حساسیت خاصی تعیین شوند، مثلا یک حمایت خوب سهم در گذشته باشند و یا اهداف الیوتی و فیبوناتچی معتبر سهم باشند. پله های اول و دوم برای کوتاه مدت و تا کف اخیر ایجاد شده (موج های جنبشی کوتاه مدت که موفق به شکست سقف جزیی نموده اند و یا اینکه رشدی مطلوب را پشت سر گذاشته اند) و پله های سوم و چهارم ترجیحا در تایم فریم هفتگی و برای میان مدت و بلند مدت تعیین گردند. پله های سوم و چهارم باید فواصل زیادی با هم و پله ای قبل داشته باشند به نحوی که در صورتی که سهم تا آخرین پله (هرچند به نظر ناممکن باشد) افت نماید میانگین قیمت خریداری شده پایین باشد تا در صورت برگشت قیمت سهم در مدت زمان کوتاه سهامدار از زیان خارج شده و معامله وارد سود شود. در هر پله ای که خرید انجام شد و سهم شروع به رشد قیمتی نمود طبق توضیحاتی که در قسمت اول داده شد اقدام به فروش نمایید.
در اجراسازی این استراتژی دقیقا چگونه عمل کنیم؟
این استراتژی برخلاف مورد قبل این امکان را به شما میدهد که در سطوح پایین تر قیمتی نیز اقدام به خرید کنید، لذا بهای تمام شده کل شما پایین تر خواهد بود اما لازم است در اینجا به نکته مهمی اشاره شود، اگر به صورت ساده بخواهیم بیان کنیم، گاهی شما به این پی می برید که تحلیتان غلط بوده است، در این حالت خرید در قیمت های پایین تر فایده ای ندارد، چراکه ممکن است سهم آن قدر اصلاح کند که شما تا مدت ها در ضرر باشید، گاهی خروج از معامله حرکت صحیح تری است، یکی دیگر از اشتباهات معامله گران نیز باقی ماندن در معاملات اشتباه است، فراموش نکنید، استراتژی خرید و فروش پله ای برای پوشش اشتباهات تحلیل شما نیست، برای اجراسازی تحلیل ها در یک فضای احتمالاتی و کاهش ریسک است. در اینجا شما سطوح حمایتی و مقاومتی سهم را مشخص می کنید و در سطوح پایین تر اقدام به خرید و در برگشت سهم به سمت سطوح بالاتر اقدام به فروش می کنید. همان طور که مشخص است مجهز بودن به دانش تحلیل تکنیکال لازمه استفاده از این استراتژی است.
در اینجا شما می توانید به چند شکل اقدام کنید، خرید های بخش اول را وزن بالاتری بدهید، خرید ها را صورت مساوی انجام دهید و… حقیقت آن است که این امر دقیقا به تحلیل شما بستگی دارد، وزن بیشتری از خرید را جائی انجام دهید که احتمال می دهید سهم کف پایین تری از ان در افق سرمایه گذاری شما نداشته باشید و متعاقبا وزن بالاتری از فروش را جائی انجام دهید که تحلیل شما می گوید سقف بالاتری وجود نخواهد داشت. استفاده از استراتژی های معاملاتی ابزارهای جانبی تحلیل هستند، در بسیاری از سایت ها روش های متفاوتی از خرید و فروش پله ای معرفی می شود ولی گفته نمی شود که کجا از آن ها استفاده شود و افرادی که دانش کافی ندارند، اقدام به استفاده از یکی از آن ها می کنند حال آن که این که از کدام یک از این استراتژی ها کجا استفاده شود موضوع مهمی است که ما در اینجا سعی کردیم اصل موضوع خرید و فروش پله ای را توضیح دهیم تا چگونگی استفاده صحیح ازآن برای مخاطب روشن باشد و توانایی تعریف استراتژی متناسب با معاملات خود را داشته باشد.
جمع بندی:
خرید و فروش پله ای را حتما به عنوان بخشی از استراتژی شخصی معاملاتی خود مورد استفاده قرار دهید. حتی همین روش را نیز میتوانید با توجه به روحیات و سبک معامله و تحلیل خود شخصی سازی نمایید. تمامی سهامی که رشد زیادی داشته اند و با ریسک بالایی خرید می کنید و سهامی که از شرایط بنیادی ضعیفی برخوردارند از روش حد ضرر (روش اول) استفاده کنید (مگر اینکه سهام با بنیاد ضعیف افت های وحشتناکی پشت سر گذاشته باشند). سهامی که دارای شرایط بنیادی قوی بوده و افت کافی داشته اند مناسب برای خرید پله ای می باشند و معمولا در بلند مدت با این روش زیانی اصل سرمایه را تهدید نخواهد کرد. ترس و طمع همیشه عامل از دست رفتن سرمایه فعالین بازار سرمایه می باشد.
شما با خرید پله ای بر ترس غلبه می کنید و با فروش پله ای بر طمع خود پیروز شده و سودهای خود را سیو می نمایید!
چرا یک پلن معاملاتی مهم است؟
به طور خلاصه، موفق ترین معامله گران یک برنامه دارند. شما نمی توانید تضمین کنید که همیشه می توانید بازار را شکست دهید، اما یک برنامه می تواند به ایجاد زمینه برای تجارت موفق کمک کند.
با قرار دادن یک برنامه نوشته شده، بسیار راحت تر می توانید بر روی اهداف معامله گری خود متمرکز بمانید. زمانی که بازارها در پر استرس ترین حالت خود قرار دارند، نمی خواهید به قضاوت خود تکیه کنید. یک برنامه دقیقاً به شما می گوید که چه کاری انجام دهید، بنابراین می توانید نظم و انضباط و ثبات را حفظ کنید و در عین حال ضرر را کنترل کنید.
نکته قابل توجه این می باشد که یک طرح بی فایده است مگر اینکه عملی شود. بسیاری مرتکب این اشتباه می شوند که زمان زیادی را برای ایجاد یک استراتژی سرمایه گذاری می کنند، اما زمانی که شروع به معامله در بازار می کنند، آن را کنار می گذارند.
چگونه یک پلن معامله گری بسازیم؟
۱.خودتان را ارزیابی کنید
برای ایجاد یک برنامه معاملاتی، ابتدا باید یک قدم به عقب بردارید و تخصص بازار، اهداف و نقاط ضعف خود را ارزیابی کنید. پس از همه، شما می خواهید که برنامه شما تا حد امکان متناسب با شما باشد.
تجربه و تخصص
با ارزیابی دانش خود از بازارها شروع کنید، بنابراین می توانید مطمئن شوید که از عمق خود خارج نمی شوید. برای مثال، اگر کاملاً مبتدی هستید، استراتژیهای گزینههای پیشرفته ممکن است مکان خوبی برای شروع نباشند.
همچنین ایده خوبی است که مشخص کنید با کدام دسته از دارایی ها راحت تر هستید و در ابتدا چند بازار را برای تمرکز روی آنها انتخاب کنید.
با افزایش اعتماد به نفس، همیشه می توانید برگردید و برنامه خود را اصلاح کنید.
اهداف
چرا معامله می کنید؟ اگر پاسخ فقط «پول درآوردن» است، ممکن است به اندازه کافی به این موضوع فکر نکرده باشید.
شاید بخواهید برای بازنشستگی، شغل جدیدی را شروع کنید یا زمانی را برای گذراندن با دوستان و خانواده آزاد کنید. هدف نهایی شما هرچه باشد، مطمئن شوید که برنامه شما با انگیزه شما ساخته شده است.
یکی از بهترین راه ها برای انجام این کار این است که از هدف نهایی خود شروع کنید و به سمت عقب حرکت کنید. در نظر بگیرید که میخواهید ده سال دیگر کجا باشید و ده نقطه عطف سالانه را تعیین کنید که شما را به آنجا برساند.
نقاط قوت و ضعف
شما می خواهید که برنامه معاملاتی شما مطابق با نقاط قوت شما باشد و نقاط ضعف شما را کاهش دهد
به عنوان مثال، ممکن است نیاز داشته باشید که دائماً موقعیتهای باز خود را تماشا کنید – که اگر معاملات را یک شبه انجام دهید ممکن است مشکل باشد. میتوانید با پایبندی به معاملات روزانه یا استفاده از اعلانها و هشدارها برای پیگیری معاملات بدون اینکه همیشه مراقب مانیتور خود باشید، این ضعف را برطرف کنید.
با پیشرفت در مورد نقاط قوت و ضعف خود اطلاعات بیشتری کسب خواهید کرد، بنابراین مطمئن شوید که برنامه خود را چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ به صورت دوره ای بازبینی و ویرایش کنید.
۲.سبک معاملاتی خود را انتخاب کنید
اکنون که تخصص، اهداف، نقاط قوت و ضعف خود را مشخص کرده اید، باید بتوانید تشخیص دهید که کدام سبک معامله گری برای شما مناسب تر است.
اگر بازده های بلندمدت را هدف قرار می دهید و نمی خواهید هر روز زمان زیادی را به موقعیت های باز و بسته اختصاص دهید، برای مثال، معاملات موقعیت یا نوسان ممکن است برای شما مناسب باشد. یا اگر قصد دارید تمام وقت معامله کنید اما می خواهید از پرداخت بودجه یک شبه خودداری کنید، می توانید معاملات روزانه را در نظر بگیرید.
۳. ایجاد یک استراتژی
استراتژی معاملانی شما باید شامل موارد زیر باشد:
- چگونه فرصت ها را پیدا می کنید
- ریسک / پاداش شما در هر معامله
- چه زمانی ترید کنیم
- انواع سفارش برای استفاده
- استراتژی خروج شما
یافتن فرصت ها
همانطور که در دو دوره گذشته توضیح داده شد، بیشتر معامله گران فرصت هایی را با استفاده از تحلیل تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از این دو پیدا می کنند. اکنون می دانید که هر گزینه چگونه کار می کند، روش دلخواه خود را برای یافتن موقعیت های جدید بسنجید.
ریسک و پاداش
تعیین میزان تحمل ریسک شما می تواند برای هر کسی دشوار باشد. یک نقطه شروع محکم این است که در نظر بگیرید که در مجموع چقدر می توانید ضرر کنید، به یاد داشته باشید که انحلال می تواند و در صورتی اتفاق بیفتد که مارجین مورد نیاز خود را کامل حفظ نکنید.
معاملهگران موفق ممکن است لزوماً موقعیتهای برنده بیشتری نسبت به موقعیتهای بازنده باز نکنند. در عوض، آنها معاملات بازنده را مدیریت می کنند تا اطمینان حاصل کنند که برنده ها آنها را سودآور نگه می دارند.
زمان سنجی
زمان بندی می تواند همه چیز هنگام معامله باشد.
علاوه بر اطمینان از باز بودن بازارهای انتخابی شما هنگام برنامه ریزی برای معامله، ایده خوبی است که در مورد زمانی که ممکن است در بی ثبات ترین حالت خود هستند، تحقیق کنید. نوسان اغلب در آغاز یا پایان یک جلسه و همچنین زمانی که گزارش ها یا اخبار منتشر می شود به اوج خود می رسد.
در این مرحله، ممکن است بخواهید بازه های زمانی نمودار خود را نیز انتخاب کنید. در حالت ایده آل، شما نمی خواهید تایم فریم ها را به صورت تصادفی تغییر دهید. یک نمودار «پایه» را انتخاب کنید که در درجه اول از آن استفاده میکنید، با دو نمودار دیگر که میتوانید هنگام تأیید روندها به آنها مراجعه کنید.
۴.مراقب جزئیات باشید
آخرین مرحله در ایجاد یک برنامه معامله گری موفق، اضافه کردن جزئیات تا حد امکان است. دقیقا مشخص کنید که کدام بازارها و چه زمانی قرار است معامله کنید. تصمیم بگیرید که چه مقدار سرمایه به هر موقعیت اختصاص دهید، و همچنین محل توقف و محدودیت را تعیین کنید.
چک لیست می تواند یادآور مفیدی برای استفاده در عمل باشد. این به تعیین مسیر انتخابی شما کمک می کند و دلیل معامله را تقویت می کند. در حالت ایده آل، چک لیست شما باید هر مرحله را هنگام یافتن فرصت ها، باز کردن معاملات و مدیریت موقعیت ها پوشش دهد.
دفتر ژورنال معاملاتی شما می تواند به همان اندازه که می خواهید دقیق باشد. اما حداقل باید موارد زیر را پوشش دهد:
- استدلال پشت هر معامله
- هدف سود و حداکثر ضرر
- سطوح ورودی و خروجی
- احساسات هنگام ورود و خروج از موقعیت
یک دفتر ژورنال معاملاتی همچنین می تواند به شما کمک کند تا ببینید آیا به طور مداوم معامله می کنید یا خیر . اگر بتوانید اطمینان حاصل کنید که با استراتژی خود سازگار هستید، می توانید ببینید که کجا اشتباه می کند و آن را مطابق با آن تغییر دهید.
استراتژی مهم خرید و فروش پله ای در بازار بورس
امروز به یک مبحث بسیار مهم مدیریت سرمایه و پرتفو میپردازیم. موضوعی که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و هر فعال بازار بورس باید از آن آگاه باشد. “خرید و فروش پله ای”؛ بی شک بسیاری از شما این عبارت را در فضای اینترنت، کتاب ها یا از دیگر فعالین بازار بورس شنیده اید. ولی کمتر کسی به اهمیت واقعی این موضوع پی برده و آن را به طور صحیح در معاملات خود به کار میگیرد.
خرید و فروش پله ای همانطور که از نام آن پیداست، فرآیند خرید و فروش معامله گر را به چند مرحله تقسیم می کند، این امر در وهله اول ریسک معاملات شما را کاهش می دهد و منجر به مدیریت سرمایه صحیح تر می گردد. اینکه این چند مرحله شدن به چه اشکالی اتفاق می افتد را حتی خود شما نیز می توانید مبتنی بر استراتژی های معاملاتی خود تعریف کنید، اما در این مقاله سعی می شود برخی از مهم ترین تکنیک های این موضوع معرفی شود. درواقع اینکه در خرید و فروش پله ای استراتژی منحصر به فرد شما به چه صورت پیاده شود تا حد زیادی به ریسک پذیری شما وابسته است.
اما چرا باید از استراتژی خرید و فروش پله ای استفاده کرد؟
فرض کنید می خواهید مبلغ ۱۰ میلیون تومان را به خرید سهام x در قیمت ۲۰۰ تومان اختصاص دهید، مبتنی بر تحلیل هایی که انجام داده اید، این قیمت را قیمت مناسبی برای ورود ارزیابی می کنید و انتظار دارید سهم تا قیمت ۵۰۰ تومان رشد کند. نکته اول آن است که خرید و فروش پله ای این امکان را به شما می دهد تا تحلیل خود را ارزیابی کنید که چه میزان درست است، شما ۲۰۰ تومان را کف قیمتی تشخیص داده بودید اما اگر سهم تا ۱۵۰ تومان اصلاح کند، عملا مدتی را با بهای تمام شده هر سهم ۲۰۰ تومان باقی خواهید ماند و این در حالی است که اگر تمام پول خود را در ۲۰۰ تومان وارد سهم نشده باشید، می توانید مابقی آن را اقدام به خرید سهام در قیمت های پایین تر کنید.
نکته بعدی هنگام بالاتر رفتن قیمت سهم است، شما نقطه فروش خود را ۵۰۰ تومان تعیین کرده بودید، فرض کنید سهم در ۴۰۰ تومان با معاملات بدی روبروست و شما را نگران کرده، در اینجا می توانید بخشی از سهام خود را بفروشید و با مابقی سهام خود منتظر بمانید و ادامه مسیر را بروید، یک حالت این است که سهام پایین تر بیاید که در این حالت خیال شما راحت خواهد بود چراکه سود خود را در نقاط بالاتر حفظ کرده اید و یک حال دیگر آن است که سهام بالاتر برود که در این حالت هرچقدر به ۵۰۰ تومان شما نزدیک می شویم، بیشتر آماده فروش می شوید و پله پله سهام خود را می فروشید، حتی یک حالت می تواند آن باشد که سهم با معاملات خوبی به بالای ۵۰۰ تومان برود، در این حالت مجددا تحلیل خود را چک کنید، اگر هم چنان پایبند همان تحلیل هستید، دو حالت پیش رو خواهید داشت، ریسک باقی ماندن در سهام را بپذیرید (البته با توجه به اینکه تا به اینجا با استراتژی خرید و فروش پله ای پیش آمده اید، ریسک بسیار پایینی را در معامله خود اجرا کرده اید) و با مابقی مانده سهام خود تا بالاتر از ۵۰۰ تومان نیز با سهم همراه باشید، یا اینکه پله های اخر را نیز در همین حوالی ۵۰۰ تومان بفروشید.
همانطور که می بینید خرید و فروش پله ای نظم بسیار منطقی ایی در معاملات شما ایجاد می کند، البته نکته مهم آن است که باید بر طمع خود چیره شوید و پیش از از دست دادن سودهای خود اقدام به فروش کنید، در معاملات بازار سهام همواره با احتمالات روبرو هستیم، لذا از آن جائی که حتی با تحلیل های تخصصی نیز نمی توان به صورت ۱۰۰% یک مسیری را برای سهام پیش بینی کرد، رعایت احتیاط در معاملات ضروری است؛ و ضمنا همانطور که در متن اشاره شد، در این استراتژی بررسی سقف ها و کف های قیمتی از اهمیت زیادی برخوردار است که بدون شک در این زمینه، ابزار تحلیل تکنیکال کمک کننده خواهد بود.
متد های مختلفی از “ترید” به روش پله ای وجود دارند ولی ما در این مبحث دو نوع معقول و کم ریسک از این روش را برای شما تشریح می کنیم. خرید و فروش پله ای روشی است که شما باید آن را به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی خود به کار گیرید. این مبحث هرچند بسیار مفید و کاربردی می باشد ولی به تنهایی تمام نیازهای معاملاتی شما را برآورده نخواهد کرد و باید آن را با دیگر اصول مدیریت سرمایه و ریسک ترکیب کنید.
۱- خرید در یک پله با رعایت حد ضرر چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ و فروش پله ای:
در این روش دوستان با روش های متعدد حمایت معتبر سهم را در فاز اصلاحی تحت نظر بگیرند (حداقل به میزان بازگشت ۳۸ درصد از موج صعودی) و در صورت مشاهد ی علایم برگشتی اقدام به خرید نمایند و حد ضرر سهم را یا در کف جدید ایجاد شده و یا کفی نزدیک قیمت خرید که قبلا ایجاد شده و معتبر است قرار بدهند. (این حد ضرر نباید زیاد از سهم فاصله داشته باشد و معمولا بهتر است از ۶ درصد بیشتر نباشد). در صورتی که خرید موفقیت آمیز بود و سهم شروع به رشد نمود در فواصل معینی که سهم به آن سطوح مقاومت دارد و یا سطوح معتبر فیبوناتچی که انتظار واکنش به آنها می رود اقدام به فروش و سیو سود بنمایند. فروش در دو یا حد اکثر سه پله مطلوب است به این صورت که پله اول در محدوده ۵ الی ۱۵ درصد رشد (با توجه به مدل و جو معاملاتی سهم گروه و شاخص کل)، پله ی دوم یک مقاومت معتبر یا یک هدف فیبوناتچی که از همگرایی سطوح مختلف فیبوناتچی به دست می آید یا اهداف امواج الیوت سهم (روش های متنوع دیگری نیز وجود دارند که از حوصله بحث خارج است) و پله ی سوم با یک حد ضرر متحرک دنبال می شود (مثلا میانگین متحرک ۸ یا ۱۳ روزه یا خطوط ابر ایچیموکو و یا شکست یک کف جزیی ایجاد شده و …) و هنگامی که کراس نزولی اسیلاتورهای “استوک” یا “دی تی” این شکست را تایید کند اقدام به فروش باقی سهام نمایید.
در اجراسازی این استراتژی دقیقا چگونه عمل کنیم؟
درواقع در این روش شما در یک نقطه تمام پول خود را وارد سهم می کنید که نکته منفی آن این است که پول مازادی برای خود باقی نمی گذارید که اگر قیمت ها پایین تر آمد، در قیمت های پایین تر سهام بخرید و میانگین کم کنید و فروش را به صورت پله ای قرار می دهد، عموم سرمایه گذاران در مرحله فروش دچار مشکل بیشتری تا خرید هستند، فاکتور طمع باعث می شود نتوانند سودهای خود را حفظ کنند و تا سقف های قیمتی همراه سهم باشند و از آن جا به بعد وارد نزول شوند، حتی در این مراحل نیز مداما به امید برگشت می مانند و سهام خود را نمی فروشند. یکی از مهم ترین مهارت های بقا در بازارهای مالی مهارت مهم فروش در قیمت های مناسب است که تکیه این استراتژی بر این بخش است. اگر بتوانید در قیمت های مناسبی سهام خود را بفروشید و طمع خود راکنترل کنید، احتمال دارد از برخی سودهای بالاتر از حد تحلیل شما جا بمانید اما به صورت صدردصد از زیان نیز به دور خواهید بود و برقراری تعادل در سود کردن و ضرر نکردن دقیقا هنر یک معامله گر است.
در این استراتژی شما در قیمت ۲۰۰ تومان سهم x را میخرید، با توجه به این که پول مازادی ندارید حتی اگر سهم به قیمت ۱۵۰ تومان برسد نمی توانید مجدد اقدام به خرید کنید و باید صبر کنید تا سهام به سطوح بالاتر از ۲۰۰ تومان برسد، نکته ای که همینجا مشخص است آن است که زمانی از این استراتژی استفاده می کنیم که اطمینان بیشتری از کف های قیمتی داشته باشیم، بدین معنی که تحلیل ما این باشد که کف پایین تری دیگر وجود نخواهد داشت و با احتمال بالا حرکت سهم از این محدوده آغاز خواهد شد. سپس مطابق تحلیل خود اقدام به فروش سهام خود در حدود سه پله قیمتی آتی کنید، اینکه شما چند پله تعریف کنید و اینکه در چه قیمت هایی باشید و اینکه در هر مرحله چند درصد از سهام خود را اقدام به فروش کنید، دقیقا به تحلیل شما به صورت تکنیکال و از سویی دیگر ارزش ذاتی سهام ارتباط دارد، فرض کنید سهمی به محدوده مقاومتی تاریخی مهمی برسد، بالاتر از آن محدوده نیز از ارزش ذاتی خود بالاتر برود، ابزارهای تکنیکال نیز احتمال بالائی از پایان رشد سهام در آن محدوده و انتظار اصلاح را نشان دهند، در اینجا وزن بالایی به فروش این پله از سهام خود اختصاص دهید، نکته مهم آن است که بسیار از سهم ها تحت شرایط معاملاتی خاص، محدوده های مقاومتی خود را رو به بالا می شکنند، رفتار سهم در این محدوده را نیز پیگیری کنید، اگر با قدرت قصد عبور از این محدوه را نشان داد، در پله های باقی مانده سهامداری کنید و اگر نشان از برگشت و اصلاح دیدید، اقدام به فروش کنید.
۲- خرید پله ی و فروش پله ای:
در این روش سطوح حمایتی سهم را در ۳ یا ۴ محدوده از قبل تعیین و نشانه گذاری می کنیم. این پله ها باید با حساسیت خاصی تعیین شوند، مثلا یک حمایت خوب سهم در گذشته باشند و یا اهداف الیوتی و فیبوناتچی معتبر سهم باشند. پله های اول و دوم برای کوتاه مدت و تا کف اخیر ایجاد شده (موج های جنبشی کوتاه مدت که موفق به شکست سقف جزیی نموده اند و یا اینکه رشدی مطلوب را پشت سر گذاشته اند) و پله های سوم و چهارم ترجیحا در تایم فریم هفتگی و برای میان مدت و بلند مدت تعیین گردند. پله های سوم و چهارم باید فواصل زیادی با هم و پله ای قبل داشته باشند به نحوی که در صورتی که سهم تا آخرین پله (هرچند به نظر ناممکن باشد) افت نماید میانگین قیمت خریداری شده پایین باشد تا در صورت برگشت قیمت سهم در مدت زمان کوتاه سهامدار از زیان خارج شده و معامله وارد سود شود. در هر پله ای که خرید انجام شد و سهم شروع به رشد قیمتی نمود طبق توضیحاتی که در قسمت اول داده شد اقدام به فروش نمایید.
در اجراسازی این استراتژی دقیقا چگونه عمل کنیم؟
این استراتژی برخلاف مورد قبل این امکان را به شما میدهد که در سطوح پایین تر قیمتی نیز اقدام به خرید کنید، لذا بهای تمام شده کل شما پایین تر خواهد بود اما لازم است در اینجا به نکته مهمی اشاره شود، اگر به صورت ساده بخواهیم بیان کنیم، گاهی شما به این پی می برید که تحلیتان غلط بوده است، در این حالت خرید در قیمت های پایین تر فایده ای ندارد، چراکه ممکن است سهم آن قدر اصلاح کند که شما تا مدت ها در ضرر باشید، گاهی خروج از معامله حرکت صحیح تری است، یکی دیگر از اشتباهات معامله گران نیز باقی ماندن در معاملات اشتباه است، فراموش نکنید، استراتژی خرید و فروش پله ای برای پوشش اشتباهات تحلیل شما نیست، برای اجراسازی تحلیل ها در یک فضای احتمالاتی و کاهش ریسک است. در اینجا شما سطوح حمایتی و مقاومتی سهم را مشخص می کنید و در سطوح پایین تر اقدام به خرید و در برگشت سهم به سمت سطوح بالاتر اقدام به فروش می کنید. همان طور که مشخص است مجهز بودن به دانش تحلیل تکنیکال لازمه استفاده از این استراتژی است.
در اینجا شما می توانید به چند شکل اقدام کنید، خرید های بخش اول را وزن بالاتری بدهید، خرید ها را صورت مساوی انجام دهید و… حقیقت آن است که این امر دقیقا به تحلیل شما بستگی دارد، وزن بیشتری از خرید را جائی انجام دهید که احتمال می دهید سهم کف پایین تری از ان در افق سرمایه گذاری شما نداشته باشید و متعاقبا وزن بالاتری از فروش را جائی انجام دهید که تحلیل شما می گوید سقف بالاتری وجود نخواهد داشت. استفاده از استراتژی های معاملاتی ابزارهای جانبی تحلیل هستند، در بسیاری از سایت ها روش های متفاوتی از خرید و فروش پله ای معرفی می شود ولی گفته نمی شود که کجا از آن ها استفاده شود و افرادی که دانش کافی ندارند، اقدام به استفاده از یکی از آن ها می کنند حال آن که این که از کدام یک از این استراتژی ها کجا استفاده شود موضوع مهمی است که ما در اینجا سعی کردیم اصل موضوع خرید و فروش پله ای را توضیح دهیم تا چگونگی استفاده صحیح ازآن برای مخاطب روشن باشد و توانایی تعریف استراتژی متناسب با چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ معاملات خود را داشته باشد.
جمع بندی:
خرید و فروش پله ای را حتما به عنوان بخشی از استراتژی شخصی معاملاتی خود مورد استفاده قرار دهید. حتی همین روش را نیز میتوانید با توجه به روحیات و سبک معامله و تحلیل خود شخصی سازی نمایید. تمامی سهامی که رشد زیادی داشته اند و با ریسک بالایی خرید می کنید و سهامی که از شرایط بنیادی ضعیفی برخوردارند از روش حد ضرر (روش اول) استفاده کنید (مگر اینکه سهام با بنیاد ضعیف افت های وحشتناکی پشت سر گذاشته باشند). سهامی که دارای شرایط بنیادی قوی بوده و افت کافی داشته اند مناسب برای خرید پله ای می باشند و معمولا در بلند مدت با این روش زیانی اصل سرمایه را تهدید نخواهد کرد. ترس و طمع همیشه عامل از دست رفتن سرمایه فعالین بازار سرمایه می باشد.
شما با خرید پله ای بر ترس غلبه می کنید و با فروش پله ای بر طمع خود پیروز شده و سودهای خود را سیو می نمایید!
دیدگاه شما