برخی از کارشناسان باور دارند که اهداف عمان در مورد بندر دقم اصلا اغراق آمیز نیست و در صورت اجرای این طرحها، میتواند مهمترین بندر منطقه خلیج فارس باشد. و اگر بتواند بر پیامدهای بیماری همهگیری فعلی غلبه کند، نه تنها از نظر تجارت نفت و ترانزیت، بلکه در زمینه توزیع کانتینر نیز مهمترین بندر در منطقه خواهد بود. در مجموع احتمالا این بندر اقتصاد عمان را به مرحله کاملاً جدیدی برساند
روابط تجاری تهران و مسقط| چرا بندر دقم برای ایران مهم است؟
ایران و عمان از نظر موقعیت جغرافیایی به نوعی مکمل یکدیگر هستند یعنی دو کشور حلقه واسط بین کشورهای آسیای میانه و آسیای جنوب شرقی هستند.
توحید ورستان؛ بازار: کشور عمان در مقایسه با سایر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از اقتصاد نسبتا ضعیفتری برخوردار است اما پروژههای این سلطان نشین نشان میدهد که تلاش برای تغییر شکل اقتصاد عمان و مدرن سازی آن با جدیت دنبال میشود.
یکی از محورهای آتی اقتصاد این کشور توجه ویژه به حوزه تجارت و صادرات مجدد است که در این میان نقش ایران و اتصال از طریق آن به آسیای میانه بسیار مهم است، از همین روی براساس توافقنامه عشق آباد کشورهای عضو آن یعنی قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، ایران و عمان که بعدا هند نیز به آن پیوست، میتوانند با ایجاد کریدوری مهم و حیاتی آسیای میانه را به جنوب آن وصل کنند. البته نقش ایران و عمان بسیار مهمتر است.
بنابراین مسقط باید زیرساختهای لازم برای ترانزیت کالا از بنادر خود را فراهم کند که یکی از آنها توسعه و تجهیز بندر دقم است که روز جمعه، ۴ فوریه، به صورت رسمی افتتاح شد و نشاندهنده یک انگیزه بزرگ برای تحول اقتصادی و تنوع بخشی به منابع درآمدی بوده که تحقق آن جزو اهداف چشمانداز ۲۰۴۰ عمان است.
افتتاح بندر دقم؛ آغاز تحول عمان
عمان برای دستیابی به توسعه متوازن، جذب سرمایه گذاریهای خارجی و داخلی، ایجاد فرصتهای شغلی و دستیابی به اهداف مورد انتظار، روی منطقه اقتصادی دقم حساب ویژه باز کرده است. خبرگزاری رسمی عمان به نقل از مهندس عبدالرحمن الحاتمی گفت که این بندر دیدگاه مسقط برای پیشبرد اقتصاد و ارتقای موقعیت سلطان نشین به عنوان یک مرکز لجستیکی را توضیح میدهد.
در طول سه سال گذشته، این بندر ۲۲۴۲ کشتی را جذب و حمل و نقل محمولههای مختلف را تسهیل کرده است. در مراحل اولیه بهرهبرداری هم، این بندر به سمت سودآوری حرکت کرد تا آمادگی خود برای جذب سرمایههای خارجی را نشان دهد. این بندر ذخیرهسازی، حمل و نقل و پذیرایی از کانتینرها، کشتیهای رو-رو و انواع دیگر کشتیهایی که به دنبال یک بندر موقت در خاورمیانه هستند را فراهم میکند.
بندر دقم به دلیل موقعیت جغرافیایی مرکزی خود در موقعیت ایده آلی قرار دارد و قادر به ارائه خدمات به دو مسیر شرقی و غربی است. این بندر خارج از تنگه هرمز و در میان اقیانوس هند و در آبهای بین المللی قرار دارد
حتی اپراتور بندر دقم در سپتامبر۲۰۲۱ اعلام کرد که به منظور کاهش تاثیر منفی کشتیهای گیر افتاده در دریای سرخ و در جنوب کانال سوئز، کمک کند. این شرکت اعلام کرد که کشتیها میتوانند گزینه تخلیه کانتینر یا محمولههای خود در بندر دقم را با هدف ذخیرهسازی موقت بررسی کنند و سپس از طریق کشتیهای کمکی محمولهها را برای تحویل نهایی در مقصد تخلیه شوند.
بنابراین بندر دقم از سالها پیش بر اساس موقعیت استراتژیک خود شروع به توسعه کرد تا دریای عرب را به اقیانوس هند متصل کند و به یک رابط امن، پایدار و مناسب برای سرمایهگذاریهای صنعتی و اقتصادی تبدیل شود. این بندر به گونهای توسعه یافته است که آن را به یک مرکز لجستیکی یکپارچه و چندوجهی تبدیل میکند و زیرساخت مسیرهای حمل و نقل دریایی، زمینی و هوایی و همچنین راه آهن و فرودگاه هوایی را فراهم میکند.
بندر دقم به دلیل موقعیت جغرافیایی مرکزی خود در موقعیت ایده آلی قرار دارد و قادر به ارائه خدمات به دو مسیر شرقی و غربی است. این بندر خارج از تنگه هرمز و در میان اقیانوس هند و در آبهای بین المللی قرار دارد. این بندر جاذبههای بسیاری را برای خطوط و شرکتهای کشتیرانی در هند و قاره آفریقا فراهم میکند، چون در مجاورت مسیر تجارت بینالمللی بین آسیا و اروپا و همچنین ارائه خدمات به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس قرار دارد.
در مجموع عمان گامهای بلندی در راستای توسعه بندر دقم برداشته است، چون یکی از مکانهای لجستیکی و استراتژیک بوده که اقتصاد آن را در همه سطوح ارتقا میدهد و منطقه اقتصادی دقم را یکی از برجستهترین مناطق صنعتی در منطقه میکند.
حرکت سرمایه گذاران به سمت مسقط
این بندر علاوه بر داشتن قرارداد تجارت آزاد (FTA) با ایالات متحده و سنگاپور، محیطی ایده آل برای انجام تجارت سرمایهگذاران را فراهم میکند، از همین روی مسقط انتظار دارد این بندر سرمایهگذاری خارجی بیشتری را جذب کند.
طی دو سال گذشته، این سلطاننشین بستهای از مشوقها برای سرمایهگذاران خارجی را در راستای جذب پروژههای بیشتر که بندر دقم در آن قرار دارد، ارائه کرده است. در دسامبر سال ۲۰۲۱ ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان، با سلطان عمان هیثم بن طارق در مورد ایجاد یک منطقه صنعتی در دقم گفتگو کرد.
براساس اعلام مرکز ملی آمار عمان، حجم سرمایهگذاری مستقیم خارجی در این کشور با افزایش ۵.۶ درصدی به بیش از ۴۲ میلیارد دلار در پایان سه ماهه سوم سال۲۰۲۱ رسید. بریتانیا در پایان سه ماهه سوم سال۲۰۲۱ با سرمایه گذاری ۸ میلیارد و ۳۳۱ میلیون و ۶۰۰ هزار ریال عمانی (۸.۴ میلیارد دلار) در صدر سرمایه گذاری مستقیم خارجی در سلطان نشین عمان قرار گرفت.
دادههای مرکز ملی آمار و اطلاعات نشان میدهد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی در فعالیتهای استخراج نفت و گاز بیشترین درصد را در پایان سه ماهه سوم سال گذشته به ارزش ۱۱ میلیارد و ۱۳۳ میلیون و ۸۰۰ هزار ریال عمان (بیش از ۲۹ میلیارد دلار) با دستیابی به رشد ۱۰.۵ درصدی داشته است. پس بخش نفت و گاز، بخش واسطهگری مالی، املاک و مستغلات قرار دارد.
خدمات دریایی
این بندر در حال گسترش خدمات دریایی خود را با تمرکز بر توسعه به عنوان یک مکان مهم سوختگیری و توسعه پروژههای مشترک سازگار با محیطزیست و مقررات بینالمللی است. همچنین از زمان راه اندازی بندر دقم به عنوان یک بندر تجاری، با حمایت از فعالیتهای صادراتی از طریق اسکله تجاری خود، به تدریج موقعیت محوری خود در بخش شیلات را نیز تقویت کرد.
باید توجه داشت که منطقه ویژه اقتصادی دقم از نظر وسعت ۲۰۰۰ کیلومتر مربع از بزرگترین مناطق اقتصادی جهان و بزرگترین منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است که میتواند فضاهای مورد نیاز پروژهها را تامین کند. این منطقه به توسعه دهندگانی که مایل به اجرای پروژههای مختلف در مناطق بیش از ۵۰ هکتار هستند، اجازه میدهد پروژههای خود را اجرا کنند.
برخی از کارشناسان باور دارند که اهداف عمان در مورد بندر دقم اصلا اغراق آمیز نیست و در صورت اجرای این طرحها، میتواند مهمترین بندر منطقه خلیج فارس باشد. و اگر بتواند بر پیامدهای بیماری همهگیری فعلی چرا سرمایهگذاری خارجی مهم است؟ غلبه کند، نه تنها از نظر تجارت نفت و ترانزیت، بلکه در زمینه توزیع کانتینر نیز مهمترین بندر در منطقه خواهد بود. در مجموع احتمالا این بندر اقتصاد عمان را به مرحله کاملاً جدیدی برساند
علاوه بر ثبات سیاسی، زیرساختها، ارتباطات، اموال، منابع طبیعی، حملونقل، نیروی انسانی و جاذبههای توریستی؛ سهولت رویههای دولتی و مزایای اقامت در بندر دقم را به عنوان بخشی از منطقه اقتصادی فراهم میکند. همچنین منطقه اقتصادی دقم مشوقهای بسیار خوبی برای سرمایه گذاران از نظر کارمزد، مالیات، گمرک و زیرساختهای مناسب فراهم میکند.
علاوه بر این، این بندر شامل یک اسکله خشک برای خدمات رسانی به کشتیهای ورودی، فرودگاه، پالایشگاه، مراکز ذخیرهسازی نفت در راس مرکز و بسیاری از امکانات گردشگری و تفریحی است که محیطی جذاب برای تجارت ایجاد میکند.
این بندر معافیتهای گمرکی و مالیاتی را برای سرمایهگذاران برای مدت ۳۰ سال و فرصتهای مالکیت را برای غیرعمانیها فراهم میکند، همچنین اجازه واردات کلیه مواد و کالاهای مجاز بدون نیاز به مجوز دولتی در آن وجود دارد.
برخی از کارشناسان باور دارند که اهداف عمان در مورد بندر دقم اصلا اغراق آمیز نیست و در صورت اجرای این طرحها، میتواند مهمترین بندر منطقه خلیج فارس باشد. و اگر بتواند بر پیامدهای بیماری همهگیری فعلی غلبه کند، نه تنها از نظر تجارت نفت و ترانزیت، بلکه در زمینه توزیع کانتینر نیز مهمترین بندر در منطقه خواهد بود. در مجموع احتمالا این بندر اقتصاد عمان را به مرحله کاملاً جدیدی برساند.
اقتصاد سبز
این بندر امکانات اقتصادی و گردشگری را برای دستیابی به بالاترین سطوح جذابیت از جمله طرحهای سبز فراهم کرده است. بطوریکه سلطان نشین عمان قصد دارد بندر دقم را به یک مرکز جهانی تجارت و توزیع هیدروژن سبز تبدیل کند.
از جمله مهمترین پروژههایی که همزمان با افتتاح بندر دقم آغاز میشود، طرحهای سبز بوده که هدف از آن تولید مقادیر زیادی هیدروژن سبز (از انرژیهای تجدیدپذیر) است. این پروژه در نزدیکی بندر واقع شده و در آن هیدروژن سبز از طریق فرآیند «الکترولیز» از انرژی تولیدی منابع تجدید پذیر (انرژی باد) تولید میشود.
انتظار میرود این پروژه بندر دقم را به مرکزی برای تجارت و توزیع هیدروژن سبز تبدیل کند و آن را در نقشه جهانی هیدروژن قرار دهد. همچنین به بندر اجازه میدهد از زیرساختهای فعلی و اراضی وسیع موجود در مجاورت خود بهرهمند شود تا تولید هیدروژن، پردازش، ذخیرهسازی و استخراج محصولات از جمله آمونیاک و متانول را در خود جای دهد تا به موقعیت پیشرو در تجارت هیدروژن در منطقه دست یابد.
منافع ایران
سلطان نشین عمان نزدیکترین کشور خلیج فارس از نظر رویکرد سیاسی به ایران است و همیشه نقش میانجی بین ایران و طرف مقابل را بر عهده داشته است. البته روابط ایران و عمان تنها به سیاست ختم نمیشود، بلکه ابعاد اقتصادی را نیز در بر گرفته است، چون عمان با ساخت خط لوله دریایی بین دو کشور به دنبال واردات گاز از ایران است.
همچنی ایران و عمان از نظر موقعیت جغرافیایی به نوعی مکمل یکدیگر هستند یعنی دو کشور حلقه واسط بین کشورهای آسیای میانه و آسیای جنوب شرقی هستند. از همین روی در ماههای اخیر مشاهد میشود که تاشکند در تکاپوی پیوستن به توافقنامه چابهار است. البته همانطور که ذکر شد پیشتر توافقنامه عشق آبادی روند این اتصال را فراگیرتر کرده بود. با توجه به موارد گفته شد ثبات و پیشرفت عمان یا ایران، قطعا تاثیر مثبتی بر دیگر نیز خواهد داشت.
چرا تفاهمنامه ۴۰میلیارد دلاری نفت و گاز ایران با روسیه مهم است؟
عقد تفاهمنامه ۴۰میلیارد دلاری بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت گازپروم روسیه ظرفیتهای بالقوه بسیاری را در دل خود دارد که با بالفعل شدن این ظرفیتها که نیازمند عزم جدی مسئولان صنعت نفت است، اقدامات مهمی در صنعت نفت و گاز کشور به انجام میرسد.
گروه اقتصادی-رجانیوز: بیستوهشتم تیرماه امسال، تفاهمنامهای 40 میلیارد دلاری بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت گازپروم روسیه به امضا رسید؛ تفاهمنامهای که بهاذعان مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، لقب بزرگترین سرمایهگذاری خارجی در تاریخ صنعت نفت ایران را از آن خود کرد.
این تفاهمنامه که بهمنظور سرمایهگذاری و توسعه میدان پارس شمالی، فاز دوم میدان گازی کیش، فشارافزایی پارس جنوبی، اجرای طرحهای LNG، احداث خطوط لوله صادرات گاز، سوآپ گاز و فرآوردههای نفتی، توسعه 6 میدان نفتی، همکاری علمی و تکنولوژی در صنعت نفت و صادرات کاتالیست و تولید تجهیزات صنعت نفت به امضا رسیده، از سوی برخی رسانهها و برخی افراد در فضای رسانهای و مجازی، مورد انتقاد قرار گرفته است.
با بازخوانی انتقاداتی که به دولت در امضای تفاهمنامه 40 میلیارد دلاری مطرح شده است، مشاهده میشود که اغلب انتقادات با نگاهی سیاسی مطرح شده است و در واقع یک تفاهمنامه اقتصادی را با دید سیاسی به نقد کشیدهاند. در اندک انتقاداتی نیز مباحثی اقتصادی مطرح شده که بیشتر حول محور لازمالاجرا نبودن این تفاهمنامه است.
در این نوشتار، به این سؤال خواهیم پرداخت؛ اساساً امضای تفاهمنامه 40 میلیارد دلاری با شرکت گازپروم، حرکتی در راستای کسب منافع ملی بوده است یا خیر? آیا این اقدام، اقدام مثبتی در جهت توسعه اقتصادی کشور محسوب میشود و یا فقط اقدامی شعاری از سوی دولتمردان است؟
ایران با برخورداری از ذخایر نفت و گاز فراوان، در رتبه نخست کشورهای دارنده ذخایر هیدروکربوری دنیا قرار دارد. در حالی که تاکنون نزدیک به نیمی از ذخایر نفتی اثباتشده جهان شامل انواع نفت خام و میعانات برداشت شده است، با وجود اینکه ایران یکی از نخستین کشورها در آغاز تولید تجاری نفت بوده است، کمی بیشتر از یکسوم ذخایر اثباتشده ایران تا امروز برداشت شده است.
از مجموع ذخایر نفتی کشفشده، 45 درصد توسعه نیافته است که این مقدار در بخش گاز به 77 درصد میرسد. از سوی دیگر، بخش عمدهای از میادین نفتی کشور که پیش از این تولیدی شدهاند، در نیمه دوم عمر خود قرار دارند و برای حفظ نگهداشت تولید، نیازمند سرمایهگذاری هستند.
70 درصد گاز کشور از میدان عظیم پارس جنوبی که مخزنی مشترک با قطر دارد، به تولید میرسد؛ این درحالی است که آثار افت فشار در این میدان عظیم آشکار شده است و اگر امروز کاری در زمینه فشارافزایی و احیای ظرفیت تولید فازهای مختلف پارس جنوبی آغاز نشود، در آینده با مشکل کاهش تولید ناشی از افت فشار میدان مواجه میشویم؛ درحالی که طرف قطری با در دستور کار قرار دادن اجرای پروژههای فشارافزایی، نهتنها تولید خود را حفظ کرده بلکه برنامههای خود را حول محور افزایش ظرفیت برداشت از پارس جنوبی چیده است.
اگرچه صنعت نفت کشور در بخش پیمانکاری و توسعه میادین، توانمندیهای متعددی در دهههای اخیر کسب کرده است و بسیاری از پروژههای نفتی و گازی را با توان داخلی به اجرا رساندهایم؛ اما این واقعیت که برای نگهداشت و افزایش ظرفیتهای تولید، نیازمند تزریق پول بیشتر به بخش توسعهای صنعت نفت هستیم، واقعیتی انکارناپذیر است.
از سوی دیگر، صنعت نفت و گاز، صنعتی است که باید برای بهرهوری بیشتر، با ارتباط مستمر مراکز علمی در سطح جهان، از نظر تکنولوژی بهروز باشد و هرنوع توافق و تفاهمی در جهت تسهیل و تسریع در دستیابی به دانش روز و بهروزآوری دانش بومی کسبشده، اتفاقی مبارک خواهد بود.
پروژههای صنعت LNG نیز که صنعتی کاربردی است و توسعه آن برای ایران بهعنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گازی جهان ضروری است سالهاست در گیرودار دستیابی به دانش فنی و تأمین سرمایه باقی مانده است.
سرمایهگذاری در زمینه تکمیل خطوط صادراتی گاز کشور، بهخصوص در کشورهای هدف از جمله پاکستان که بخشی از پروژه قدیمی خط لوله صلح را در خاک خود معطل تأمین سرمایه گذاشته است، یکی از پروژههای راهبردی و اقتصادی مهم برای ایران و منطقه محسوب میشود.
حال تفاهمنامهای امضا شده که گام نخست تأمین سرمایه و استفاده از تکنولوژیهای روز جهان را با توافق حاصلشده برداشته است و بهگفته مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، مذاکرات و جلسات کارشناسی دوطرف، برای رسیدن بخشهای مختلف این تفاهمنامه به مرحله امضای قرارداد آغاز شده است.
محسن خجستهمهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران در گفتوگو با تسنیم با بیان این مطلب گفت: بدون شک امضای قرارداد با شرکت بزرگ گازپروم، در گام نخست نیاز به تفاهمنامه داشت تا در قالب یک تفاهم مشترک، با برگزاری جلسات کارشناسی بین تیمهای فنی دو طرف، بتوانیم قراردادهای اجرایی را به امضا برسانیم.
معاون وزیر نفت، با ابراز خوشبینی نسبت به سرنوشت این تفاهمنامه بزرگ، آن را گام نخست تحقق بزرگترین جذب سرمایه خارجی در صنعت نفت ایران دانست و گفت: عزمی جدی برای امضای قراردادهای مربوطه با شرکت گازپروم وجود دارد و دوطرف (شرکت ملی نفت و شرکت گازپروم) در این زمینه با جدیت ورود کردهاند و جلسات کارشناسی و مذاکرات فیمابین هماینک در حال انجام است.
همانطور که مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران اذعان داشته است، برای رسیدن به قرارداد لازمالاجرا برای طرفین، مسیر درست، امضای تفاهمنامه جامع بود تا اقدامات فنی و حقوقی برای رسیدن به قرارداد در هر بخش و مربوط به هر پروژه و میدان، طی شود.
ازاینرو، این تفاهمنامه که ظرفیت کلی آن بالغ بر 40 میلیارد دلار جذب سرمایه از سمت شرکت روسی است و میتواند در قالب مذاکرات بعدی، افزایش نیز داشته باشد، ظرفیتی بالقوه برای جذب سرمایه خارجی قابل توجه در صنعت نفت و فعال کردن پروژههای متعددی است که منتظر این تأمین مالی هستند. بدون شک بالفعل شدن این ظرفیت بالقوه، نیازمند ادامه جلسات کارشناسی و مذاکرات فنی و حقوقی بین دو طرف قرارداد است که بهنظر میرسد این عزم در مجموعه وزارت نفت و بهویژه شرکت ملی نفت ایران برای بالفعل کردن این ظرفیت بهنفع منافع ملی و رونق اقتصادی کشور، وجود دارد.
پس، عقد تفاهمنامه 40 میلیارد دلاری بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت گازپروم نهتنها اتفاقی مذموم نیست، بلکه اقدامی است که ظرفیتهای بسیاری را در دل خود دارد که با بالفعل شدن این ظرفیتها که نیازمند عزم جدی مسئولان صنعت نفت کشور است، مباحث مهمی چون حفظ و نگهداشت تولید نفت و گاز، افزایش ظرفیتهای تولید در این دو بخش و ایجاد ابزارهای کارآمد و راهبردی در زمینه افزایش سهم ایران در تجارت جهانی نفت، گاز و فرآوردههای نفتی و در نهایت رونق اقتصادی بیش از پیش کشور از محل توسعه صنعت نفت بهعنوان یک صنعت درآمدزا و همچنین یک صنعت پیشران برای به حرکت درآوردن سریعتر لکوموتیو سایر صنایع کشور را شاهد خواهیم بود.
سؤال دیگری که در زمینه امضای این تفاهمنامه مطرح میشود این است که چرا شرکت ملی نفت ایران بهسراغ یک شرکت روس رفته و چرا برای امضای این تفاهمنامه بهسراغ یک شرکت غربی، اروپایی یا آمریکایی، نرفته است؟
در پاسخ به این سؤال باید دید که تحریمهایی که مانع حضور شرکتهای غربی در ایران میشود از کدام سمت اعمال شده است؛ آیا ایران شرکتهای غربی را از حضور در پروژههای نفتی و گازی و سرمایهگذاری در ایران منع کرده است و یا این شرکتهای غربی بودهاند که در همراهی با تحریمهای ناعادلانه، غیرمنطقی و خصمانه آمریکا، در پروژههای نفتی و گازی ایران حضور پیدا نمیکنند.
ایران، یک بازار بکر و منحصربهفرد برای سرمایهگذاری در زمینه نفت و گاز است، بازاری که دو شاخصه مهم برای توجیهپذیری جذب سرمایه را با هم دارد؛ هم منابع عظیم نفت و گاز قابل استحصال در ایران وجود دارد و هم بازار تقاضای بزرگی در ایران و منطقهای که ایران واقع شده است، برای درازمدت وجود دارد که این بازار تقاضا، علاوه بر ظرفیت بازار جهانی، محصولات تولیدی ناشی از سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز ایران را برای سالهای سال به خود جذب میکند.
ازاینرو، این شرکتهای غربی هستند که خود را از حضور در این بازار بزرگ محروم کردهاند و مسئولان ایرانی بارها اعلام کردهاند که ایران از تقاضای سرمایهگذاری خارجی در بخش انرژی استقبال میکند و حتی قوانینی در جهت ایجاد جذابیت بیشتر برای سرمایهگذاران خارجی نیز در کشور ما وجود دارد.
حال که شرکت گازپروم روسیه، که یکی از شرکتهای بزرگ جهان با تجربه اجرای مگاپروژههای متعدد در بخش نفت و گاز است، در رویکرد توسعه تعاملات همهجانبه ایران و روسیه، تمایل به سرمایهگذاری در پروژههای نفتی و گازی ایران دارد، استفاده بهینه از این موقعیت، میتواند راهگشای توسعه بیش از پیش نفت و گاز کشور باشد.
بازار پول چیست؟
بازار پول به تجارت در سرمایه گذاری های مبتنی بر بدهی بسیار کوتاه مدت اشاره دارد. در سطح عمده فروشی، معاملات با حجم بالا بین موسسات و معامله گران را شامل می شود. در سطح خرده فروشی، شامل صندوق های سرمایه گذاری مشترک بازارپول خریداری شده توسط سرمایه گذاران فردی و حساب هایی است که توسط مشتریان بانک افتتاح می شود. در تمام این موارد، بازارپول با درجه بالایی از ایمنی و نرخ بازده نسبتا پایین مشخص می شود.
درک بیشتر بازار پول
بازارپول یکی از ارکان نظام مالی جهانی است که شامل مبادله مقادیر زیادی پول بین بانک ها و به عنوان مثال، دولت ایالات متحده است. اکثر معاملات بازارپول، معاملات عمده فروشی است که بین مؤسسات مالی و شرکت ها انجام می شود.
موسساتی که در بازارپول شرکت می کنند، بانک هایی هستند که به یکدیگر و شرکت های بزرگ و سپرده های مدت دار وام می دهند؛ شرکتهایی که از طریق فروش اوراق تجاری به بازار که میتوانند توسط شرکتها یا صندوقهای دیگر خریداری شوند، پول جمعآوری میکنند؛ و چرا سرمایهگذاری خارجی مهم است؟ سرمایه گذارانی که گواهی های سپرده بانکی را به عنوان مکانی امن برای پارک پول در کوتاه مدت خریداری می کنند. برخی از آن معاملات عمده فروشی در نهایت به عنوان اجزای صندوق های سرمایه گذاری مشترک بازار پول و سایر سرمایه گذاری ها به دست مصرف کنندگان راه پیدا می کند.
چه کسی از بازار پول استفاده می کند؟
در بازار عمدهفروشی، اوراق تجاری یک مکانیسم وامگیری محبوب است، زیرا نرخهای بهره بالاتر از سپردههای مدتدار بانکی یا اسناد خزانه است و محدوده سررسید بیشتری در دسترس است. با این حال، ریسک نکول برای اوراق تجاری به طور قابل توجهی بیشتر از ابزارهای بانکی یا دولتی است.
افراد می توانند با خرید صندوق های بازارپول، گواهی سپرده کوتاه مدت (CD) یا اسناد خزانه داری ایالات متحده در بازارپول سرمایه گذاری کنند. برای سرمایه گذاران فردی، بازار پول دارای مکان های خرده فروشی است، از جمله بانک های محلی. کارگزاران راه دیگری برای سرمایه گذاری در بازار پول می باشند.
دولت ایالات متحده اسناد خزانه داری را در بازارپول منتشر می کند که سررسید آنها از چند روز تا یک سال متغیر است. دلالان اولیه آنها را در مقادیر زیادی مستقیماً از دولت می خرند تا بین خود تجارت کنند یا به سرمایه گذاران بفروشند. سرمایه گذاران انفرادی می توانند آنها را مستقیماً از دولت از طریق وب سایت TreasuryDirect یا از طریق یک بانک یا یک کارگزار خریداری کنند. دولت های ایالتی، شهرستانی و شهری نیز اوراق کوتاه مدت صادر می کنند.
صندوق های بازارپول به دنبال ثبات و امنیت با هدف عدم از دست دادن پول و حفظ ارزش خالص دارایی (NAV) در 1 دلار هستند. این خط پایه NAV یک دلاری باعث ایجاد عبارت "شکستن دلار" می شود، به این معنی که اگر ارزش به زیر سطح NAV یک دلار کاهش یابد، بخشی از سرمایه گذاری اصلی از بین رفته و سرمایه گذاران پول خود را از دست خواهند داد. با این حال، این سناریو بسیار به ندرت اتفاق میافتد، اما از آنجا که بسیاری از صندوق های بازارپول تحت بیمه FDIC نیستند، به این معنی است که صندوق های بازارپول نیز میتوانند پول خود را از دست بدهند.
نهاد های بازارپول
موسسات مالی مختلفی که در بازارپول به داد و ستد وام های کوتاه مدت می پردازند، اعضای تشکیل دهنده آن هستند. به عنوان مثال:
بانک مرکزی
بانک مرکزی کشور محوری است که کل بازارپول حول آن می چرخد و به عنوان نگهبان بازارپول عمل می کند و عرضه پول و اعتبار را به نفع ثبات اقتصاد افزایش یا کاهش می دهد. بانک مرکزی خود به طور مستقیم وارد معاملات نمی شود اما بازار پول را از طریق تغییرات در نرخ بهره و عملیات بازار آزاد کنترل می کند.
بانک های تجاری
بانک های تجاری نقشی حیاتی در بازارپول دارند. آنها پیش پرداخت ها و اسناد خزانه را تنزیل می کنند و در مقابل سفته و امثال آن وام می دهند. آنها همچنین در حل مشکلات نقدینگی خود از بازارپول کمک می گیرند.
واسطه های مالی غیر بانکی
علاوه بر بانک های تجاری، واسطه های مالی غیر بانکی نیز وجود دارند که وجوه کوتاه مدتی را به وام گیرندگان در بازار پول وام می دهند. چنین واسطه های مالی عبارتند از: بانک های پس انداز، خانه های سرمایه گذاری، شرکت های بیمه، صندوق های تامین مالی و سایر شرکت های مالی.
انواع ابزارهای بازار پول
صندوق های بازار پول
بازار عمده فروشی پول محدود به شرکتها و مؤسسات مالی است که به ازای هر تراکنش از 5 میلیون دلار تا بیش از 1 میلیارد دلار وام میدهند و وام میگیرند. صندوق های سرمایه گذاری، سبدهایی از این محصولات را به سرمایه گذاران فردی ارائه می دهند. ارزش خالص دارایی (NAV) چنین وجوهی در نظر گرفته شده است که در 1 دلار باقی بماند. در طول بحران مالی 2008، یک صندوق به زیر آن سطح سقوط کرد. این امر باعث وحشت بازار و خروج گسترده از صندوقها شد که در نهایت منجر به محدودیتهای اضافی در دسترسی آنها به سرمایهگذاری های پرخطرتر شد.
حساب های بازار پول
حساب های بازارپول نوعی حساب پس انداز هستند. آنها سود می پردازند، اما برخی ناشران به دارندگان حساب حقوق محدودی برای برداشت گاه به گاه پول یا نوشتن چک در برابر حساب ارائه می دهند. (برداشت ها توسط مقررات فدرال محدود شده است. اگر از آنها فراتر رود، بانک فوراً آن را به حساب جاری تبدیل می کند.) بانک ها معمولاً سود یک حساب بازارپول را به صورت روزانه محاسبه می کنند و ماهانه به حساب اعتبار می دهند.
به طور کلی، حسابهای بازارپول نرخ بهره کمی بالاتر از حسابهای پسانداز استاندارد ارائه میدهند. اما تفاوت در نرخ های بین حساب های پسانداز و بازارپول از زمان بحران مالی 2008 به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. میانگین نرخ های بهره برای حساب های بازار پول بر اساس میزان سپرده گذاری متفاوت است. از آگوست 2021، بهترین حساب بازارپول بدون حداقل سپرده در ایالات متحده، 0.56 درصد سود سالانه ارائه میکرد.
گواهی سپرده
اکثر گواهی های سپرده صرفاً صندوق های بازار پول نیستند زیرا با شرایط تا 10 سال فروخته می شوند. با این حال، گواهی های سپرده ای با شرایط کوتاه از سه ماه تا شش ماه نیز در دسترس هستند.
همانند حساب های بازارپول، سپردههای بزرگتر و بلند مدت تر نرخ بهره بهتری را به همراه دارند. نرخ ها در آگوست 2021 برای گواهی های سپرده 12 ماهه بسته به اندازه سپرده از حدود 0.50٪ تا 0.70٪ متغیر بود. برخلاف یک حساب بازار پول، نرخ های ارائه شده با گواهی سپرده برای دوره سپرده گذاری ثابت می ماند. معمولاً با برداشت زودهنگام وجوه سپرده شده در گواهی سپرده جریمه ای در نظر گرفته می شود.
اوراق تجاری
بازار اوراق تجاری برای خرید و فروش وام های بدون وثیقه برای شرکت هایی است که نیاز به تزریق نقدینگی کوتاه مدت دارند. فقط شرکت های دارای اعتبار بالا در این بازار شرکت می کنند، بنابراین ریسک ها کم می باشد.
پذیرش بانکدار
پذیرش بانکدار یک وام کوتاه مدت است که توسط بانک تضمین می شود. پذیرش چرا سرمایهگذاری خارجی مهم است؟ بانکدار که به طور گسترده در تجارت خارجی مورد استفاده قرار میگیرد، مانند چکی است که تاریخ آن به اتمام رسیده و تضمینی است که واردکننده میتواند هزینه کالا را پرداخت کند. بازار ثانویه ای نیز برای خرید و فروش پذیرش بانکدار با تخفیف وجود دارد.
یورو دلار
یورو دلار ها، سپردههای دلاری هستند که در بانکهای خارجی نگهداری میشوند و بنابراین مشمول مقررات فدرال رزرو نیستند. سپرده های بسیار بزرگ یورو دلار در بانک های جزایر کیمن و باهاما نگهداری می شود. صندوقهای بازار پول، بانکهای خارجی و شرکتهای بزرگ در آنها سرمایهگذاری میکنند زیرا نرخ بهره در آنها کمی بالاتر از معمول می باشد.
قرارداد بازخرید
رپو یا قرارداد بازخرید (repo)، بخشی از بازارپول وام دهی یک شبه است. اسناد خزانه یا سایر اوراق بهادار دولتی با توافق برای بازخرید آنها به قیمت معین در تاریخ معین به طرف دیگری فروخته می شود.
بازارپول در مقابل بازار سرمایه
بازارپول به عنوان یک بازار معاملات کوتاه مدت (کمتر از یک سال) تعریف می شود و در درجه اول توسط دولت ها و شرکت ها استفاده می شود تا جریان نقدی خود را ثابت نگه دارند و سرمایه گذاران سود متوسطی کسب کنند.
بازار سرمایه به خرید و فروش اوراق بدهی بلندمدت و اوراق بهادار اختصاص دارد. اصطلاح "بازار سرمایه" به کل بازارهای سهام و اوراق قرضه اشاره دارد. در حالی که این روزها هر کسی میتواند سهام را در کسری از ثانیه بخرد و بفروشد، شرکتهایی که سهام منتشر میکنند این کار را با هدف جمعآوری پول برای عملیات بلندمدت خود انجام میدهند. در حالی که قیمت سهام ممکن است در نوسان باشد، برخلاف بسیاری از محصولات بازار پول، تاریخ انقضا ندارد (البته مگر اینکه خود شرکت فعالیتش را متوقف کند).
پرسش و پاسخ
دلیل نام گذاری "بازار پول" چیست؟
بازارپول به بازار اوراق بهادار بدهی با نقدشوندگی بالا، بسیار امن و کوتاه مدت اشاره دارد. به دلیل این ویژگی ها، آنها اغلب به عنوان معادل های نقدی در نظر گرفته می شوند که می توانند در کوتاه مدت با پول قابل تعویض باشند.
چرا بازارپول مهم است؟
بازارپول برای عملکرد روان یک اقتصاد مالی مدرن بسیار مهم است و این امکان را به پس انداز کنندگان می دهد تا به کسانی که به وام های کوتاه مدت نیاز دارند وام بدهند و سرمایه را برای بهره ورانه ترین ترین استفاده از آن تخصیص می دهد. این وامها که اغلب یک شبه یا برای چند روز یا چند هفته داده میشوند، مورد نیاز دولتها، شرکتها و بانکها هستند تا بتوانند تعهدات کوتاهمدت یا الزامات قانونی خود را برآورده کنند. در عین حال، به کسانی که پول نقد اضافی در دست دارند، اجازه می دهد تا سود کسب کنند.
چند نمونه از ابزارهای بازار پول چیست؟
بازار پول از انواع مختلفی از اوراق بهادار شامل اوراق خزانه کوتاه مدت (مانند اوراق قرضه)، گواهی سپرده، اوراق تجاری، قراردادهای بازخرید (ریپو) و صندوق های سرمایه گذاری مشترک بازارپول که در این ابزارها سرمایه گذاری می کنند، تشکیل شده است.
آیا در بازار پول امکان ضرر وجود دارد؟
برای سپرده گذاران، اکثر حساب های بازارپول توسط FDIC تا سقف 250000 دلار برای هر موسسه بیمه می شوند. از آنجایی که ابزارهای بازار پول بسیار کم ریسک هستند، عملاً هیچ شانسی برای از دست دادن پول با داشتن گواهی سپرده یا اوراق خزانه وجود ندارد. در دورههای تنش مالی شدید، به عنوان مثال، در اوج بحران مالی سال 2008، برخی از صندوقهای بازارپول برای مدت کوتاهی متحمل ضرر شدند، اما این به سرعت اصلاح شد.
معایب بازار پول چیست؟
از آنجایی که ابزارهای بازارپول عملاً بدون ریسک هستند، سرمایه گذاری ها در این ابزارها نیز با نرخ های بهره بسیار پایین - اغلب نرخ بازده بدون ریسک - همراه هستند. در نتیجه، در مقایسه با داراییهای پر ریسک تر مانند اوراق قرضه یا سهام، سود سرمایه یا رشد سرمایه گذاری قابل توجهی ایجاد نمیکنند. برخی از انواع حسابهای بازارپول، مانند گواهی سپرده، میتوانند پول شما را تا زمان سررسید قفل کنند که میتواند از ماه ها تا سالها متغیر باشد.
شرایط یک بازار پول کارامد چیست؟
- استفاده از طیف گسترده ای از ابزارهای مالی
- هدایت پس انداز ها و سرمایه ها به سمت تولید
- تسهیل اجرای سیاست های پولی
جمع بندی
در این مطلب با بازارپول، عملکرد، کاربرد و ابزارهای آن آشنا شدیم. به طور خلاصه:
مدیریت مالی چیست؟
مدیریت مالی یکی از مهمترین جنبه های کسب و کار است. برای راه اندازی یا حتی موفقیت یک کسب و کار به سطح دانش عالی در مدیریت مالی احتیاج دارید. مدیریت مالی یک فعالیت حیاتی در هر سازمان است. این فرآیند شامل برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و نظارت بر منابع مالی با هدف دستیابی به اهداف سازمانی است. مدیریت مالی یک روش ایده آل برای کنترل فعالیت های مالی یک سازمان مانند تهیه بودجه، استفاده از وجوه، حسابداری، پرداخت، ارزیابی ریسک و سایر موارد مرتبط با پول است. اما این شکل از مدیریت دقیقا چیست و چرا اهمیت دارد؟
پیشنهاد برای مطالعه بیشتر: مدیریت چیست؟
تاریخچه مختصری درباره مدیریت مالی
پول تقریبا 3000 سال است که بخشی از تاریخ بشریت تبدیل شده است، و تحولات زیادی از شروع با سیستم های ساده تا رسیدن به تکامل در سیستم مدرن بانکی جهانی و حتی بیت کوین سپری کرده است. تغییر بازارها ، جهانی سازی ، ظهور و به روزرسانی های فناوری و ارتقاء رویه های تجاری و موارد زیاد دیگر همه نقش اساسی در تغییر تاریخ پول در دوره های زمانی مختلف داشته است. همین مسئله را می توان در مورد مدیریت مالی نیز بیان کرد. تا سال 1890 ، مدیریت مالی صرفا شاخه ای از اقتصاد بود ، اما در قرن 18 دیگر اهمیت آن را نمی توانستند نادیده گرفته بگیرند . از سال 1900 به بعد ، مدیریت مالی دستخوش تغییرات اساسی شد.
- مدیریت مالی در دهه 1900 تا 1940: برای چند دهه اول در سال های 1900 ، مدیریت مالی در سنتی ترین مرحله خود قرار داشت. به عبارت دیگر، به نظر می رسد که بیشتر به حل و بهبود چالش های تجاری که با صنعتی شدن از جمله تشکیل شرکت ، گسترش ، ادغام ، انحلال و سازماندهی مجدد سر و کار داشت ، کمک می کرد. این مرحله شالوده اصلی مدیریت مالی را تشکیل می دهد.
- مدیریت مالی در دهه 40 و 50 میلادی : بعد از مرحله سنتی مدیریت مالی در اوایل دهه 1900 که شالوده اصلی مدیریت مالی شکل گرفت ، در مرحله بعدی با هدف حل چالش های جدیدی که مدیران مالی ، وام دهندگان و بانک ها با نوسازی اولیه بانکداری مواجه بودند ، به وجود آمد. به عنوان مثال ، در سال 1946 ، جان بیگینز سیستم بانکی Charg-It" " را اختراع کرد که به اولین کارت اعتباری تبدیل شد. این مرحله به مرحله انتقالی مدیریت مالی معروف است. در این مدت هدف مدیریت مالی حل چالش های روزانه مانند تحلیل پولی ، کنترل و برنامه ریزی بود.
- مدیریت مالی از اواسط دهه 50 میلادی به بعد : همراه با تغییر و تحولاتی که در بازارهای نوظهور ، فن آوری ها ، مشاغل و ایده های جدید سازمانی پیرامون اقتصاد رخ می دهد ، مدیریت مالی به سرعت به مرحله جدیدی منتقل شد. دامنه مدیریت مالی به طرز چشمگیری گسترش یافت تا روشهای جدیدی برای تجزیه و تحلیل امور مالی ، ایجاد نظریه ها و توضیحات نهادی و استفاده از این تئوری ها و ایده ها در حین تصمیمات مهم اقتصادی و اقتصادی باشد. در طی این مرحله ، مباحث زیر ، در میان بسیاری دیگر ، در تاریخ مدیریت مالی مطرح شد:
- بودجه بندی سرمایه
- مدل سازی مالی
- سیاست تقسیم سود
- مدل های ارزیابی کسب و کار
مدیریت مالی چیست؟
مدیریت مالی به برنامه ریزی استراتژیک ، سازماندهی ، هدایت و کنترل تعهدات مالی در یک سازمان یا یک مؤسسه اشاره دارد. همچنین شامل اصول مدیریتی بر دارایی های مالی یک سازمان می شود ، ضمن اینکه در مدیریت مالی نیز نقش مهمی دارد و هدف کلی آن شامل موارد زیر است :
- تأمین منابع مالی کافی برای سازمان؛
- تضمین دادن به سهامداران سازمان برای بازپرداخت خوب
- استفاده بهینه و کارآمد از بودجه
- ایجاد فرصت های سرمایه گذاری واقعی و ایمن برای سرمایه گذاری
مدیریت مالی از چه عناصری تشکیل شده است؟
مدیریت مالی به طور کلی از سه بخش تشکیل شده است که عبارتند از :
- برنامه ریزی مالی: این فرآیند محاسبه میزان سرمایه مورد نیاز یک سازمان و سپس تعیین تخصیص آن است. برنامه ریزی مالی شامل اهداف کلیدی خاصی است که عبارتند از: تعیین میزان سرمایه مورد نیاز ؛ تعیین سازمان و ساختار سرمایه؛ تنظیم سیاست های مالی سازمان و مقررات.
- کنترل مالی: این یکی از فعالیتهای مهم در مدیریت مالی کنترل مالی است. نقش اصلی آن ارزیابی این موضوع است که آیا سازمان اهداف خود را برآورده می کند یا خیر. کنترل مالی به سؤالات زیر پاسخ می دهد:
1. آیا دارایی های این سازمان به درستی استفاده می شود؟
2. آیا دارایی های این سازمان امن هستند؟
3. آیا مدیریت به نفع منافع مالی سازمان و ذینفعان اصلی عمل می کند؟
- تصمیم گیری مالی: این موضوع شامل سرمایه گذاری چرا سرمایهگذاری خارجی مهم است؟ و تامین اعتبار در رابطه با سازمان است. این بخش مربوط به تصمیماتی است که باید در مورد چگونگی برخورد سازمان برای افزایش سرمایه و فروش سهام جدید یا نحوه توزیع سود گرفته شود.
- بخش مدیریت مالی هر کسب و کاری توسط یک مدیر مالی اداره می شود. این بخش دارای توابع بسیار زیادی است که برخی از آنها عبارتند از :
- محاسبه سرمایه موردنیاز : مدیر مالی باید مقدار بودجه مورد نیاز یک سازمان را محاسبه کند. این کار به سیاست های شرکت در رابطه با هزینه ها و سود های مورد انتظار بستگی دارد. مقدار مورد نیاز باید به گونه ای تخمین زده شود که توانایی درآمد سازمان افزایش یابد.
- شکل گیری ساختار سرمایه : هنگامی که میزان سرمایه مورد نیاز شرکت تخمین زده شود ، ساختار سرمایه شکل می گیرد. این کار شامل تجزیه و تحلیل سهام بدهی در کوتاه مدت و بلند مدت است. علاوه بر آن، این موضوع به میزان سرمایه ای که در اختیار شرکت قرار دارد و به مبلغ مورد نیاز برای جذب از طریق منابع خارجی نیز بستگی دارد.
- سرمایه گذاری سرمایه : هر سازمان یا شرکت برای جمع آوری سرمایه بیشتر و به دست آوردن بازده منظم ، باید سرمایه گذاری کند. بنابراین ، مدیر مالی باید سرمایه های سازمان را در سرمایه گذاری های امن و سودآور سرمایه گذاری کند.
- تخصیص سود : هنگامی که سازمان مقدار خوبی از سود خالص را بدست آورد ، وظیفه مدیر مالی است که بطور موثر آن را به بخش های مورد نظر اختصاص دهد. این کار حتی می تواند شامل نگه داشتن بخشی از سود خالص برای اهداف احتمالی ، نوآوری یا گسترش باشد ، در حالی که بخش دیگری از سود را می توان برای پرداخت سود سهامداران استفاده کرد.
- مدیریت موثر پول : این بخش مسئولیت مدیریت موثر پول شرکت را نیز بر عهده دارد. پول برای اهداف مختلف در شرکت مانند پرداخت حقوق و صورتحساب ، نگهداری سهام ، بدهی های پرداختی و خرید هرگونه مواد چرا سرمایهگذاری خارجی مهم است؟ یا تجهیزات مورد نیاز است.
- کنترل مالی : مدیر مالی نه تنها باید برنامه ریزی ، سازماندهی و تخصیص بودجه را انجام دهد ، بلکه باید در کوتاه مدت و بلند مدت وضعیت مالی شرکت را نیز کنترل و تحلیل کند. این کار با استفاده از ابزارهای مالی از قبیل پیش بینی مالی ، تجزیه و تحلیل نسبت ها ، مدیریت ریسک و کنترل سود و هزینه صورت می گیرد.
چرا مدیریت مالی مهم است؟
این شکل از مدیریت به دلایل مختلف دارای اهمیت است . به برخی از این دلایل و کمک های این نوع مدیریت نگاهی بیندازید :
- کمک به سازمانها در برنامه ریزی مالی
- کمک به سازمانها در برنامه ریزی و جمع آوری بودجه
- کمک به سازمانها را در استفاده و تخصیص بودجه دریافتی یا بودجه به دست آمده
- کمک به سازمانها در تصمیم گیری های حساس مالی
- کمک به بهبود سودآوری سازمانها
- افزایش ارزش کلی شرکتها یا سازمانها
- فراهم کردن ثبات اقتصادی
دوره مدیریت مالی را در کجا آموزش ببینیم؟
هم زمان با افزایش افراد علاقمند به تحصیل و بالا بردن سطح دانش در نوع آموزش های عالی نیز امکانات خوب و متنوعی فراهم آمده است تا هر یک از افراد بتوانند با توجه به نیاز و امکانات خود از این آموزش ها بهره ببرند. در همین راستا موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان با مجوز قطعی به شماره 6074/22 دوره MBA مدیریت مالی را کنار سایر دوره های خود به دانش پذیران ارائه می کند . مدرک MBA مدیریت مالی
که پس از پایان دوره به دانش پذیران ارائه می شود مورد تایید وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری است. علاوه بر این گواهینامه MBA مدیریت مالی برای آن دست از دانش پذیرانی که به مدرک ترجمه شده نیاز دارند قابل ترجمه است.
چرا در دوره MBA مدیریت مالی شرکت کنیم؟
فرصت های شغلی متنوع: مدرک MBA مدیریت مالی فرصت های شغلی متنوعی را ایجاد می کند. با این مردک در بخش خصوصی یا دولتی می توانید مشغول به فعالیت شوید. برخی از گزینه های شغلی شامل:
- مدیر شرکت
- بانکدار
- مشاور مالی
- تحلیلگر مالی
- بازرسان مالی
- مدیران مالی
- برنامه ریزان مالی شخصی
- تحلیلگران بودجه
- همکار یا مدیر اجرایی روابط سرمایه گذار
- کارآفرینی
- مدیریت استراتژیک مالی
علاوه بر این برای آن دسته از افرادی که علاقمند به راه اندازی کسب و کار خود هستند نیز بسیار سودمند است. آموزش MBA مدیریت مالی یا اخذ مدرکMBA مدیریت مالی می تواند به افراد کمک کند تا رزومه قوی تری داشته باشند یا شغل بهتری پیدا کنند.
بهبود مهارت های بین فردی : پس از گذراندن این دوره این امکان برای شما فراهم می شود تا از طریق توسعه روابط با همکاران ، مهارت های ارتباطی و کار گروهی بهتری داشته باشید.
رشد مهارت های شخصی : انجام یک دوره در این زمینه همچنین به پیشرفت مهارت های نرم شما کمک می کند. این امر به این دلیل است که افرادی که مایل به کار در این بخش هستند باید برون گرا باشند و باید بتوانند ساعت ها درمورد امور مالی صحبت کنند. این به بهبود شخصیت ، دانش و ارتباط آنها کمک می کند.
چشم انداز وسیع تر شغلی : مطالعات صورت گرفته در زمینه میزان تقاضا برای شغل مدیر مالی نشان می دهد این تقاضا به شکل رو به رشدی در حال افزایش است. این امر بیشتر با این واقعیت ثابت می شود که تقاضا برای مشاغل در مدیریت مالی 14 درصد ، مشاغل مشاوره مالی 32 درصد و مشاغل در تجزیه و تحلیل مالی 23 درصد افزایش داشته است. حتی در زمان رکود اقتصادی که دامنه فعالیت مشاغل محدود تر می شود همچنان به یک مدیر مالی نیاز است .
حقوق بیشتر : افرادی که در زمینه مالی کار می کنند ، معمولا حقوق بالایی دریافت می کنند، چه در سطح تازه کار و چه در سطح مدیریت هر دو به نسبت سایر رشته ها درآمد بیشتری دارند . این موضوع تقریبا در سایر زمینه های شغلی دیده نمی شود و به همین دلیل رشته های مربوط به امور مالی همیشه طرفداران زیادی دارد .
ارتقا شغلی : همیشه فرصتی برای پیشرفت مهارت های حرفه ای و صعود از نردبان شغلی وجود دارد. در زمینه مالی با گذراندن دوره MBA مدیریت مالی دانش عمیق و کافی در این زمینه پیدا می کنید که همین موضوع در فعالیت های شغلی شما به خوبی نمایان خواهد شد و در نتیجه منجر به ارتقا شغلی شما می شود.
مزایای MBA در مدیریت مالی چیست؟
MBA مدیریت مالی ممکن است بیشتر مناسب کسانی باشد که علاقه مند به مطالعه مباحث مالی مانند تحلیل مالی ، سرمایه گذاری ، مدیریت نمونه کارها ، مدل های ارزیابی و پیش بینی هستند. این گرایش نه تنها منطبق با نیاز دانش پذیران در ارتقا سطح دانش خود در امور مالی و اصول مدیریتی است بلکه مزایای دیگری نیز از جمله افزایش حقوق ، افزایش گزینه های بیشتر برای انتخاب موقعیت های شغلی نیز با خود به همراه دارد .MBA مدیریت مالی به طور کلی به آماده سازی دانش پذیران برای سمت های سطح بالا در سطح رهبری و مدیریت در حوزه مالی کمک می کند.
گریاسکیل، چراغ راه سرمایه گذاران
گریاسکیل در سال ۲۰۱۵ توسط بری سیلبرت (Barry Silbert) بنیان گذار سابق موسسه SecondMarket; به عنوان زیرمجموعهای از گروه Digital Currency Group به هدف سرمایهگذاری در بازار رمز ارزها و بلاکچین در نیویورک آمریکا تاسیس شد.
در حال حاضر گریاسکیل بزرگترین صندوق سرمایهگذاری دنیا با مجموع دارایی بیش از ۴۰ میلیارد دلار میباشد.
در حال حاضر گریاسکیل دارای ۱۴ صندوق سرمایه گذاری است که تنها ۵ صندوق در آن بورس قابل معامله میباشند.
این ۵ صندوق عبارتند از GBTC، ETHE، ETCG، LTCN، BCHG که به ترتیب صندوق های سرمایهگذاری بیت کوین، اتریوم، اتریوم کلاسیک، لایت کوین و بیت کوین کش میباشند.
چرا گریاسکیل بسیار محبوب است؟
حتما برای شما این سوال پیش آمده است. وقتی همه توانایی سرمایهگذاری مستقیم در بازار ارزهای دیجیتال را دارند چرا کسی باید برای سرمایهگذاری از گریاسکیل استفاده کند؟
اولین و مهمترین دلیل این کار تضمین گریاسکیل در برابر وجه دریافتی از شماست. حتما به گوشتان رسیده است که یک پلتفرم به دلیل حمله سایبری متحمل چندین میلیون دلار ضرر شده. در نگاه اول شاید مزیت مهمی برای پرتفویهای چند ده دلاری به نظر نرسد. اما همانطور که گفته شد; بیش از ۴۰ میلیارد دلار در صندوق های این شرکت سرمایهگذاری شده است. که ۵۶% از این مبلغ مربوط به سرمایهگذاری موسسه های مختلف می باشد. هم چنین مالیات طبق قوانین مالیاتی آمریکا بصورت سالانه از سود حساب شما کسر خواهد شد. و سودخالص حسابرسی شده به حساب شما واریز خواهد شد.
در حال حاضر حدود ۱ درصد از کل بیت کوین های موجود معادل ۶۴۸ هزار و ۵۰۰ واحد در اختیار صندوق سرمایه گذاری GBTC میباشد.
چرا گریاسکیل مهم است؟
اولین و مهم ترین دلیل این امر، استفاده از شاخص بورس صندوق بیت کوین (GBTC) به عنوان معیاری برای پیش بینی قیمت بیت کوین است. دومین دلیل حجم بسیار زیاد معاملات این موسسه میباشد. زیرا ورود موسساتی مانند گریاسکیل به بازار رمز ارزهای کوچکتر مانند LINK باعث افزایش ناگهانی قیمت میشود. بسیاری از معاملهگران از این تغییرات برای گرفتن سود های چندین درصدی در بازار رمزارزها استفاده میکنند.
GBTC دقیقا چیست؟
GBTC نماد سرمایهگذاری امانی بیت کوین در بورس جهانیست. به عبارت دیگر هر واحد سهام این صندوق معادل مالکیت ۰.۰۰۱ بیت کوین می باشد. شاخص سهام این صندوق در سال ۲۰۱۷ به رشد قابل توجه ۱۷۰۰ درصدی رسید. این صندوق تنها راه سرمایهگذاری غیرمستقیم در بیت کوین است.
در حال حاضر معاملات در صندوق GBTC حدودا ۵۰ درصد گرانتر از سرمایهگذاری مستقیم در بیت کوین است. یعنی هر ۱۰ دلار بیت کوین در این صندوق به ارزشی حدود ۱۵ دلار معامله میشود. که علاوه بر آن حق مدیریت دو درصدی به آن اضافه خواهد شد.
در حال حاضر مهم ترین تفاوت GBTC با صندوق های قابل معامله یا ETF عدم وجود بند باز خرید فعال میباشد. اما گریاسکیل قصد دارد تا GBTC را در آینده نزدیک به یک صندوق قابل معامله تبدیل کند. این امر میتواند باعث افزایش بازدهی این صندوق و حتی افزایش قیمت بیت کوین شود.
طبق آمار منتشر شده از سوی شرکت گریاسکیل بازدهی سالانه ۲۱۶ درصدی داشته و بازده ماهانه میانگین طی همه سال های فعالیت این صندوق حدود ۳ درصد بوده که در مقایسه با سود مصوب و سالانه ۰.۵ درصدی بانک های ایالات متحده آمریکا عدد قابل توجهی است.
دیگر رمزارزهای سبد معاملهگری گریاسکیل
گریاسکیل به جز بیت کوین، در سرمایهگذاری های خود از رمزارز های BAT، BCH، LINK، MANA، ETH، ETC، FIL، ZEN،LTC ، LPT، XLM، ZEC، XRP استفاده میکند.
هم چنین این موسسه در زمینه DeFi و معاملات ظرفیت بالا فعالیت میکند.
منبع درآمد گریاسکیل از کجاست؟
گریاسکیل برای صندوق های سرمایهگذاری کارمزدی بین ۲ تا ۳ درصد سود پرداخت شده دریافت میکند. این موسسه اخیرا در پروژه املاک غیرمتمرکز (DecentraLand) شروع به فعالیت کرده است.
گریاسکیل توضیح میدهد: چرا بیت کوین؟
گریاسکیل طبق تحقیقاتی که با عنوان مطالعه و تحقیق بر سرمایهگذاران بیتکوین و طی مطالعه روی ۱۰۰۰ شخص آمریکایی که بصورت اتفاقی انتخاب شده اند بیان کرده:
در سال ۲۰۲۰ ۵۵ درصد سرمایهگذاران آمریکایی علاقهمند به سرمایهگذاری در بیت کوین بودهاند. این رقم در مقایسه با سال ۲۰۱۹ با ۱۹ درصد ازایش مواجه بوده; که ۶۳ درصد از این افزایش به دلیل همهگیری بیماری کرونا و قرنطینه کامل مردم بوده است.
۲۹ درصد از سرمایه گذاران بیت کوین دارای تحصیلات عالی بودهاند. از هر ۱۰ نفر ۶ نفر دارایی های دیجیتال را قبول کردهاند و ۳۶ درصد از سرمایهگذاران بازخورد مثبت داشته اند. دارایی کمی در چرخش بیت کوین در حال کاهش و دارایی کمی در چرخش ارزهای فیات در حال افزایش هستند به طور خلاصه بیت کوین خاصیت ضدتورمی دارد.
گریاسکیل توضیح میدهد: استیبل کوینها به جای دلار.
گریاسکیل بیان میکند که در گذشته به ازای هر دلار که چاپ میشده است; مقداری طلا به عنوان پشتوانه در ذخایر ملی آمریکا ذخیره میشد. اما امروزه چاپ دلار بر اساس تقاضای بازار است که باعث ایجاد تورم می شود. اما استیبل کوین ها یا رمزارزها با ارزش ثابت (که اکثرا ارزشی معادل ۱ دلار دارند) چرا سرمایهگذاری خارجی مهم است؟ می توانند از تورم و کاهش ارزش بی رویه دلار جلوگیری کنند.
به این صورت که برای استخراج هر واحد از استیبل کوین ها مقدار مشخصی از معادل فیات همان رمزارز باید از طرف شرکت ارائه دهنده استیل کوین به بانک های مرکزی ارائه شود. البته که ظهور ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) و ایجاد رمز ارزهای مرجع هر کشور و استفاده بلاک چین این امر بسیار راحت تر انجام خواهد شد.
چه کسانی میتوانند در صندوق های گریاسکیل سرمایهگذاری کنند؟
همه افراد حقیقی و حقوقی میتوانند در گریاسکیل ثبت نام کنند. و منعی از طرف موسسه ارائه دهنده خدمات وجود ندارد. میتوانید با استفاده از یک شماره تماس معتبر در خارج از ایران و یک کارت پرداختی معتبر بانک های خارجی اقدام به سرمایهگذاری و ثبت نام کنید. اما موردی که باید در نظر داشت مبلغ ورودی حداقل ۲۵ هزار دلاری برای این صندوق های سرمایهگذاری است.
افرادی که واجد شرایط گریاسکیل نیستند چگونه از خدمات این شرکت استفاده کنند؟
با وجود اینکه از نظر قانونی راه دیگری برای ثبت نام در این صندوق ها نیست اما میتوان با پیگیری مداوم صندوق های این شرکت و چیدمان پرتفوی شخصی بر اساس مجموع سبدهای سرمایه گذاری این شرکت می توان از استراتژیهای معاملاتی این موسسه استفاده کرد.
با استفاده از وبسایت bybt.com می توان از چیدمان دقیق پرتقوی گریاسکیل و مقادیر آن آگاه شد.
Decentraland و DeFi و قراردادهای هوشمند چه نقشی در سرمایهگذاری های گریاسکیل دارند؟
DecentraLand در سال ۲۰۱۷ معرفی شد و توانست طی یک عرضه اولیه ۲۴ میلیون دلار سرمایه جذب کند، و خود را به عنوان یک پلتفرم واقعیت مجازی مبتنی بر بلاک چین اتریوم معرفی کرد و دارای دو نوع توکن است. توکن MANA که برای پرداخت در این پلتفرم استفاده میشود و LAND ها که به عنوان یک NFT نقش ملک های ثبت شده را برای شما دارند.
این پلتفرم که در ساختار یک بازی فعالیت میکند، توکن های LAND را که به عنوان زمین های ملکی با تعدادی محدود در یک شهر هستند را در عوض توکن های MANA میفروشد و این توکن ارز رایج این دنیا میباشد.
هر کس میتواند در این بازی آواتاری منحصر بفرد و دلخواه داشته باشد و با آن به فعالیت بپردازد. صاحبان LAND محتوای این زمینها را با استفاده از قراردادهای هوشمند کنترل می کنند.
در این پلتفرم از قابلیت های توکن های NFT به عنوان سند مالکیت استفاده میشود.
هم چنین لازم به ذکر است که این پروژه برای حفظ ساختار غیرمتمرکز خود از DAO استفاده میکند.
سخن آخر
در این مقاله سعی به معرفی کامل کمپانی گریاسکیل و پروژههای سرمایه گذاری آن داشتیم، از آنجا که این موسسه در آمریکا مستقر میباشد سرمایهگذاری در آن برای همه امکانپذیر نبوده و چون این موسسه تقریبا در امور سرمایهگذاری بیهمتاست، ما سعی بر این داشتیم تا شیوه های سرمایهگذاری های این موسسه را به شما عزیزان معرفی کنیم.
در آینده نزدیک مقالهای تکمیلی درباره پلتفرم Decentraland و شیوه های فعالیت و سرمایهگذاری در آن منتشر خواهیم کرد.
دیدگاه شما