تاراج اصلی منابع ارزی ایران در کجا اتفاق میافتد؟
طی چهار دهه گذشته، قیمت دلار آمریکا در برابر پول ملی ایران ۲۷۰۰ برابر شده و ریال در گروه ضعیفترین پولهای جهان جای گرفته است.
با تلاش گسترده نمایندگان جامعه مدنی ایران، شبکههای اجتماعی، رسانههای فارسیزبان برونمرزی، و نهادهای بینالمللی، ابعادی از فساد ریشهدوانده در تاروپود جمهوری اسلامی از پرده بیرون افتاده و بخش مهمی از افکار عمومی با شماری از مظاهر گوناگون رانتخواری در دیوانسالاری حکومتی و انبوه بنگاههای تولیدی وابسته به بخشهای دولتی و شبهدولتی کموبیش آشنا شده است.
با اینهمه، بعضی از سرچشمههای اصلی فساد در نظام سیاسی و اقتصادی ایران همچنان پنهان مانده و یا چندوچون عملکرد آنها برای طیف گستردهای از افکار عمومی هنوز در هالهای از ابهام است.
رسواییهای گوناگون مالی در پیوند با «دکلهای گمشده»، رشوهخواری و فرار این یا آن قاضی و صاحبمنصب، نقلوانتقالهای مالی برای دور زدن تحریمها و یا افشای انواع گوناگون «سلاطینِ» ارز و سکه و خودرو، اغلب در زمره پرمخاطبترین مطالب منتشرشده در رسانهها و شبکههای اجتماعی جای میگیرند.
در عوض، فساد برآمده از فعالیتهای عادی و روزمرۀ شماری از نهادهای رسمی جمهوری اسلامی از دیده پنهان میمانند، هرچند که این نهادها زمینه تاراجهایی را فراهم میآورند بهمراتب گستردهتر از آنچه موضوع پروندههای جنجالی است و حتی، در مقایسه با متهمان این پروندهها، زیانهایی بسیار سنگینتر و ویرانگرتر بر منافع کشور وارد میکنند.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی به دلیل عملکرد خود یکی از مهمترین نهادهای زاینده رانت در جمهوری اسلامی است و با روی گرداندن از ماموریتهای اصلی که برای او تعیین شده، صدها میلیارد دلار از منابع ارزی کشور را بیسروصدا بر باد داده و میدهد.
فرجام شوم یک رسالت
بانک مرکزی ایران برای چه به وجود آمده است؟ فصل دوم قانون پولی و بانکی کشور مصوب ۱۳۵۱ (که با چند تغییر همچنان اعتبار دارد)، به این پرسش چنین پاسخ میدهد: «رسالت اصلی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بر آن است که با اجرای سیاستهای پولی و اعتباری شرایط مساعد برای پیشرفت اقتصادی کشور را فراهم سازد و در اجرای برنامههای مختلف اعم از برنامههای تثبیت و توسعه اقتصادی پشتیبان دولت باشد. در این راه حفظ ثبات ارزش پول و تعادل موازنه پرداختها به همراه رشد مداوم اقتصادی از طریق اجرای سیاستهای پولی از اهداف مهم آن به شمار میرود.»
از سه هدفی که قانون پولی و بانکی کشور از آنها به عنوان مؤلفههای اصلی «رسالت بانک مرکزی» نام میبرد، حفظ ثبات ارزش پول ملی جایگاه ویژهای دارد. درست در همین زمینه است که بانک مرکزی با یک شکست تاریخی روبهرو شده و اعتبار و اقتدار خود را یکسره از دست داده است.
چرا بهای ارز فرنگی سرِ باز ایستادن ندارد؟
در درون کشور، دوران ۴۱ ساله جمهوری اسلامی با فروریزی بیوقفه قدرت خرید پول ملی و تورمی بسیار سنگین همراه بود که میانگین نرخ سالانه آن را حدود ۲۰ درصد محاسبه میکنند (هفت برابر میانگین نرخ تورم جهان در همان دوره).
در حال حاضر نیز، حتی اگر آمار رسمی جمهوری اسلامی را ملاک قرار دهیم، ایران در سطح جهانی ششمین نرخ تورم بالای جهان را دارد (بعد از ونزوئلا، زیمبابوه، سودان، آرژانتین و سودان جنوبی).
فروریزی ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی یکی دیگر از مظاهر شکست فاجعهآمیز بانک مرکزی جمهوری اسلامی است. طی چهار دهه گذشته، قیمت دلار آمریکا در برابر پول ملی ایران ۲۷۰۰ برابر شده و ریال در گروه ضعیفترین پولهای جهان جای گرفته است.
تردیدی نیست که مسئولیت این انحطاط بزرگ فقط بر عهده بانک مرکزی نیست. سقوط پول ملی ایران زاییده فروریزی کل دستگاه تولیدی کشور و، در ورای آن، ناسازگاری نظام سیاستگذاری جمهوری اسلامی با الزامات قرن بیستویکم است. ولی بانک مرکزی و متولیان آن در چهل سال گذشته، بدون آنکه مقاومت قاطعانهای از خود نشان دهند، به مجری گوشبهفرمان حاکمیت بدل شدند و در خاکسترنشین شدن پول ملی ایران نقش اصلی را ایفا کردند.
تکرار میکنم که مسئولیت اصلی بانک مرکزی، مدیریت پول بر پایه منافع ملی، هم در عرصه داخلی و هم در رابطه با ارزهای خارجی است. برای دستیابی به این هدف، سکانداران بانک مرکزی باید بتوانند، بدون ترس از قوه مجریه و رهبران سیاسی ولی در همکاری با آنها، در مورد شاخصها و اهرمهای عمده سیاست پولی از جمله حجم نقدینگی و نرخ بهره تصمیم بگیرند.
اگر بانک مرکزی از استقلال و اقتدار لازم برخوردار نباشد، بهناچار به فشارهای یک دستگاه اجرایی بیبندوبار و پرهزینه تسلیم میشود، برای جبران کسری بودجۀ دولت اسکناس چاپ میکند، ثبات قیمتها را بر هم میزند و اعتماد به پول ملی را از میان میبرد.
این همان وضعیتی است که بانک مرکزی جمهوری اسلامی به آن گرفتار شده و از جایگاهی بسیار ضعیف به فشارهای رهبری نظام و دولت و حتی مجلس شورای اسلامی تسلیم میشود. اگر نرخ تورم در ایران طی چند دهه اخیر اینقدر بالا بوده و پول ملی کشور این همه بیمقدار شده، یکی از دلایل عمده آن مستقل نبودن بانک مرکزی بوده و هست.
سرسپردگی بانک مرکزی
با توجه به همین سرسپردگی، بانک مرکزی جمهوری اسلامی به مهمترین ابزار اجرای یک سیاست تورمزا بدل شده که بخش بسیار بزرگی از جمعیت ایران را در گرداب سختیهای معیشتی فرو برده و به زیر خط فقر کشانده است. در همان حال، و به دلیل همان سرسپردگی، چگونگی مدیریت بازار ارز از سوی بانک مرکزی به گونهای انجام گرفته که صدها میلیارد دلار از منابع ارزی کشور، به جای آنکه در خدمت تامین مالی توسعه کشور به کار گرفته شود، عملاً به تاراج رفته است.
چگونگی اداره بازار ارز کشور توسط بانک مرکزی مهمترین عامل زمینهساز این تاراج بزرگ است. مقامات پولی جمهوری اسلامی ادعا میکنند که سیاست ارزی ایران، همانند بسیاری دیگر از کشورها، بر «نظام شناور مدیریتشده» تکیه دارد.
«شناور» به این معناست که نرخ ارز ثابت نمیماند و به نسبت متغیرهای اقتصادی (بازرگانی خارجی، نرخ رشد، نرخ تورم . ) بالا و پایین میرود. مفهوم «مدیریتشده» نیز به معنای آن است که نوسانهای نرخ ارز زیر کنترل بانک مرکزی انجام میگیرد و این نهاد، با در نظر گرفتن دیگر ملاحظات اعم از اقتصادی و سیاسی، از راه اهرمهایی که در اختیار دارد، بر این نوسانها تاثیر میگذارد بدون آنکه واقعیت آنها را زیر پرسش ببرد و ضروری بودنشان را نفی کند.
از سه هدفی که قانون پولی و بانکی کشور از آنها به عنوان مؤلفههای اصلی «رسالت بانک مرکزی» نام میبرد، حفظ ثبات ارزش پول ملی جایگاه ویژهای دارد. درست در همین زمینه است که بانک مرکزی با یک شکست تاریخی روبهرو شده و اعتبار و اقتدار خود را یکسره از دست داده است.
این سیاست به خودی خود قابل انتقاد نیست. در کشوری مانند ایران که از نرخ تورم بالا رنج میبرد، «نظام شناور مدیریتشده» ایجاب میکند که نرخ برابری پول ملی بر پایه تفاوت میان نرخ تورم داخلی و نرخ تورم خارجی تعدیل شود، ولی دامنه این تعدیل از سوی بانک مرکزی، با توجه به ملاحظات اقتصادی و منافع ملی، گستردهتر یا تنگتر باشد.
مثلاً اگر نرخ تورم در ایران بیست درصد و در منطقۀ دلار دو درصد باشد، بانک مرکزی باید اجازه دهد که نرخ برابری ریال در برابر اسکناس سبز آمریکا با توجه به این تفاضل کاهش یابد، ولی در همان حال همان نهاد باید با در نظر گرفتن جوانب گوناگون بر دامنه این کاهش و چگونگی تحقق آن از لحاظ زمانی تاثیر بگذارد.
در عمل اما «نظام شناور مدیریتشده» در جمهوری اسلامی سرنوشت دیگری پیدا کرده و به تلاش دائمی برای تثبیت مصنوعی نرخ ارز بدل شده است. در واقع طی چهار دهه گذشته، بانک مرکزی جمهوری اسلامی، به توالی و در حد امکانات خود، از راه تزریق دلارهای نفتی در بازار ارز و با هدف پشتیبانی از ارزش ریال، جلوی افزایش نرخ ارز را گرفته است.
ناگفته پیداست که این سیاست نمیتواند راحت و آسوده طی یک دوران طولانی ادامه پیدا کند. دیر یا زود زمانی فرا میرسد که ارزپاشی به دلیل نبود امکانات لازم غیرممکن میشود، مهار ارز از دست میرود و اقتصاد و کسبوکار کشور زیر فشار این شوک بر خود میلرزد. این سیاست ویرانگر طی چهار دهه گذشته بارها و بارها اتفاق افتاده و همچنان ادامه دارد.
توضیح این نکته ضروری است که خیلی از کشورها، در موارد مشخص و برای پشتیبانی از سقوط پول ملیشان، ارزهای خارجی به بازار عرضه میکنند. ولی این ابتکار در کشورهای پایبند به قوانین اقتصادی، جنبه مقطعی و کوتاهمدت دارد و بلافاصله بعد از دستیابی به هدفهای تعیین شده، سیاست تزریق ارز متوقف میشود تا بازار به مکانیسمهای طبیعی خود بازگردد.
در جمهوری اسلامی اما تثبیت مصنوعی نرخ ارز از راه تزریق دلارهای حاصل از صادرات نفت، جنبه دائمی و سیستماتیک به خود گرفته، عمدتاً با این هدف که جلوی اوجگیری نرخ ارز گرفته شود تا کالاهای وارداتی، بهویژه مواد خوراکی، گران نشوند و تورم از آنچه هست بالاتر نرود.
تجربه چهل سال گذشته در ایران و نیز تجربه جهانی به ما میآموزد که تثبیت مصنوعی و درازمدت نرخ ارز غیر ممکن است. دیر یا زود کفگیر به ته دیگ میخورد، سیاست متکی بر ارز پاشی به شکست میانجامد، فنر ارز رها میشود و نرخ دلار با جهشهای شدید ناگهانی واقعیت خود را به کرسی مینشاند. در واقع این سیاست ویرانگر نه تنها صدها میلیارد دلار از منابع ارزی کشور را به آتش کشیده و اقتصاد ملی را زیر فشار شوکهای مکرر ارزی از نفس انداخته، بلکه زمینه بسیار مساعدی را نیز برای فساد و رانتخواری فراهم آورده است.
ارزپاشی در خدمت رانتخواری
در نشست علنی مجلس شورای اسلامی در سیزدهم خرداد ماه، عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی، پرده را بالا زد و بخشی از مکانیسمهای تاراج منابع ارزی در خدمت رانتخواران را برای نمایندگان توضیح داد. در این نشست، آقای همتی به مجلس ایران گفت که چگونگی مدیریت بازار ارز در جمهوری اسلامی به فرار انبوه سرمایه در کشور و خرید دارایی در خارج منجر شده است. این عین سخنان او است:
«این مسائل که مطرح میشود گله از مسئولین گذشته نیست، اما کلاً سیستم اجرای ما اینگونه جا افتاده بود که ما برای حفظ نرخ ارز باید به بازار ارز تزریق کنیم. بنابراین ۲۸۰ میلیارد دلار ظرف ۱۵ سال گذشته بهعبارتی بهطور میانگین سالی ۱۸ میلیارد دلار به بازار ارز تزریق کردهایم تا نرخ ارز را کنترل کنیم. بنابراین طبیعی است که بسیاری از این ارزها بهصورت سرمایه از کشور خارج شده است. اینهمه امکاناتی که در خارج از کشور خریداری شده بهخاطر همین ارزها بوده است، یعنی ارزهای ارزان و رانت. ما وقتی جلوی این موضوع (تزریق ارز به بازار) را گرفتیم، خیلیها گفتند "ما نمیتوانیم اقساطمان را در کانادا و جاهای دیگر پرداخت کنیم" چرا که با سود بالای ۲۵ درصدی که از بانکها میگرفتند و تبدیل آن به ارز سه یا چهار هزار تومانی اقساط خانههای خریداریشده در خارج را میپرداختند، یعنی به خرید ملک در خارج کشور سوبسید میدادیم.»
آیا کرونا از قدرت دلار علیه جمهوری اسلامی کاسته است؟
برای میلیونها ایرانی که در فقر سیاه دستوپا میزنند، اعترافات رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی در مورد سرنوشت داراییهای ارزی کشور سخت دردناک است. سخنان آقای همتی را مرور میکنیم:
یک) طی پانزده سال گذشته، برای تثبیت نرخ ارز، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ۲۸۰ میلیارد دلار ارز به بازار تزریق کرده است، معادل نزدیک به ۱۸ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار در سال و ۵۱ میلیون دلار در روز.
دو) هدف از تزریق ارز آن بوده که اجازه داده نشود نرخ دلار قیمت طبیعی خود را پیدا کند. قیمت طبیعی به آن معناست که نرخ برابری دلار در ایران با توجه به دادههای کلان اقتصادی (نرخ رشد، نرخ تورم، بازرگانی خارجی. ) تعیین شود. در واقع بانک مرکزی ۲۸۰ میلیارد دلار طی پانزده سال به بازار ارز سرازیر کرده تا قیمت اسکناس آمریکا را، بهصورت مصنوعی، پایینتر از آنچه باید باشد نگه دارد.
سه) این سیاست در کوتاهمدت مؤثر بوده و گاه یکی دو سال نرخ دلار در بازار ارز ایران را پیرامون دو هزار یا سه هزار و چهار هزار تومان تقریباً ثابت نگه داشته است. طی همین دورههای تثبیت مصنوعی نرخ ارز (به بهای تزریق روزانه ۵۱ میلیون دلار در بازار)، جمعی از رندان از فرصت استفاده کرده و با خرید دلارهایی که به صورت مصنوعی ارزان نگه داشته شده، در خارج از کشور سرمایهگذاری کردهاند.
چهار) برای پی بردن به عمق فاجعه، بر نمونهای که عبدالناصر همتی ذکر کرده تأکید میکنیم. او به کسانی اشاره میکند که داراییهای ریالی خود را برای استفاده از نرخ بهره ۲۵ درصدی به بانکها سپردهاند. سپس همین سود سپرده را، که برای سپردههای چند میلیارد تومانی سر به آسمان میکشد، با استفاده از دلارهای سه و یا چهار هزارتومانی، به ارز خارجی بدل کرده و برای پرداخت اقساط خانههای خریداریشده در کانادا استفاده کردهاند. به بیان دیگر، آنگونه که آقای همتی میگوید، کشوری فلکزده چون ایران برای خرید خانه در کانادا به خریداران ایرانی سوبسید پرداخت کرده است.
پنج) نکته بسیار مهم اینکه بهرغم تزریق ۲۸۰ میلیارد دلار در بازار ارز طی پانزده سال گذشته، نرخ دلار به پیشروی خود ادامه داده و امروز به بالای بیست هزار تومان رسیده است.
آنچه در این مختصر آمد، جلوهای از سیاستهای ویرانگرانهای است که ایرانیان را به روز سیاه نشانده است. رئیس کل بانک مرکزی در سخنان خود در مجلس به تزریق ۲۸۰ میلیارد دلار به بازار ارز ایران طی پانزده سال برای پشتیبانی ناکام از ریال اشاره میکند. پرسش این است که در طول ۴۱ سال گذشته چند صد میلیارد دلار ارز در این دور باطل به هدر رفته و یا به جیب رانتخواران ریخته شده است؟
ولی در سخنان عبدالناصر همتی در صحن علنی مجلس یک اشکال بزرگ وجود دارد. در واقع او چنان سخن میگوید که گویی سیاست تزریق ارز به بازار در خدمت پشتیبانی از ریال به گذشته تعلق داشته و دیگر تکرار نمیشود. ایشان بهخوبی میدانند که اعمال این سیاست همچنان ادامه دارد و با توجه به وضعیت اقتصادی و سیاسی امروز کشور، بدون تزریق ارز به بازار از سوی بانک مرکزی، دلار در ایران به قلههای بالاتری دست خواهد یافت.
با نرخ رشد منفی و تورم نزدیک به ۳۰ درصد (بر پایه آمار رسمی جمهوری اسلامی) و سقوط صادرات نفتی ایران زیر فشار تحریم و تنشهای پایانناپذیر در روابط خارجی، نرخ دلار چگونه میتواند در سطح کنونی باقی بماند؟
تکرار میکنیم که بانک مرکزی از تزریق ارز در بازار برای جلوگیری از اوجگیری بیشتر دلار دست برنداشته و به همین علت است که طی روزهای گذاشته اسکناس سبز آمریکا چندین بار به زیر بیست هزار تومان بازگشت ولی بار دیگر توانست از این مرز روانی عبور کند.
عبدالناصر همتی چند روز بعد از سخنرانیاش در مجلس گفت که «در روزهای گذشته ۱۰۰ میلیون دلار عرضه ارز در بازار توسط بازارساز (منظور بانک مرکزی است)، برنامه آنهایی را که در تلاش برای بر هم زدن ثبات بازار ارز بودند خنثی کرد».
حسن روحانی، رئیسجمهوری اسلامی، نیز ششم تیرماه از بانک مرکزی خواست «به مداخلات هدفمند و علمی در بازار ارز» ادامه دهد. ظاهراً آقای روحانی نمیخواهد دوران ریاستجمهوری او با دلار سی تا چهل هزار تومانی پایان یابد. ولی آیا برای این کار از امکانات ارزی لازم برخوردار است؟
مدیریت سرمایه چیست؟ ارتباط مدیریت سرمایه گذاری و ریسک
مدیریت سرمایه را به روشهای مختلفی میتوان معنی کرد، سرمایهگذاریهای شخصی، سرمایهگذاریهای درون سازمانی یا برونسازمانی، سرمایهگذاری در بازارهای مالی و… روشهای مختلفی برای حفظ ارزش پول و سودآوری هستند که همگی به مدیریت نیاز دارند.
رابرت کیوساکی در کتاب مشهور «پدر پولدار و پدر بیپول» چهار ربع نقدینگی کارمندی، کسب و کار کوچک، کارآفرین و سرمایهگذار را معرفی میکند و در تعریف سرمایهگذار میگوید این افراد کسانی هستند که پولشان برایشان کار میکند. درست است که هر شخصی در یکی از این چهار ربع نقدینگی قرار دارد، اما به نظر من همه افراد فارغ از اینکه در کدام ربع هستند، باید شمّ سرمایهگذاری و مدیریت آن را داشته باشند.
در این مقاله ابعاد مختلف مدیریت سرمایه را بررسی میکنیم و شما بعد از خواندن آن متوجه خواهید شد که هر نوع سرمایهای را باید چگونه مدیریت کنید.
مدیریت سرمایه چیست؟
به طور کلی مدیریت سرمایه علمی است که افراد به کمک آن یاد میگیرند استراتژی مناسبی برای مدیریت داراییهایشان بچینند. پایه این استراتژیها بر مبنای ضربالمثلهای «مالت را سفت بچسب، همسایهات را دزد نکن» و «پول پول میآورد» بنا میشود؛ یعنی مدیران سرمایه باید در وهله اول ارزش سرمایههایشان را حفظ کنند و بعد از آن به دنبال سودآوری باشند.
مدیران کسب و کارها به مدیریت پول موجود در کسب و کارشان هم نیاز دارند و باید قواعد و قوانینی را در این زمینه بدانند. پول هم میتواند مانند الکل باشد که فرّار است، به مرور زمان میپرد و کمتر میشود و هم میتواند مثل یک بهمن باشد و با گذشت زمان بزرگ و بزرگتر شود. اینکه شما سرمایه خود را به الکل تبدیل میکنید یا بهمن، کاملا به نحوه مدیریتتان بستگی دارد. در رابطه با تعریف مدیریت اینجا بیشتر بخوانید.
مدیریت سرمایه در شرایط کنونی کشور ما اهمیت بسیاری دارد، زیرا مرز میان کسب و کارهای سودآور و بیزینسهای شکست خورده را مشخص میکند. مدیران کسب و کارها باید بتوانند جریان مالی شرکتشان را به صورت کامل کنترل کنند، یعنی اطلاعات دقیقی از بودجهبندی، هزینهها و سرمایه موجود در سازمانشان داشته باشند و برای رسیدن به اهداف مالی مشخصی که تعیین کردهاند، برنامهریزی کنند.
نحوه مدیریت سرمایه در بازارهای مالی
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی نام یک کتاب مشهور از بنت ای مکدوول است. هر معاملهگر در بازار سرمایه یک سبک معاملاتی منحصر به فرد دارد که خودش آن را طراحی میکند. سبک معاملاتی هر فرد به شخصیت، میزان سرمایه، اهداف مالی و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف بستگی دارد. به همین دلیل حتی اگر در دورههای آموزشی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی هم شرکت کرده باشید، کلیات طراحی سبک معاملاتی را یاد میگیرید و سپس باید با توجه به این فاکتورها، سبک منحصر به خودتان را ایجاد کنید.
استراتژیهای مختلفی برای مدیریت صحیح پول در بازارهای مالی وجود دارد، اما یک استراتژی کلی تقسیم داراییها در دو نوع سبد است:
- سبد اول سبد امنیت است که در آن داراییهایی را میخرید که سود کم اما تضمین شدهای دارند. صندوقهای سرمایهگذاری با سود ثابت جزو این دسته هستند.
- سبد دوم رشد نام دارد. در این سبد داراییهایی خریداری میشود که ریسک بالاتری دارند، اما در صورت رشد سود خوبی نصیب معاملهگر میکنند.
افراد با توجه به سبک معاملاتی که در نظر گرفتهاند، داراییهایشان را بین دو سبد بالا تقسیم میکنند؛ افرادی که ریسکپذیرتر هستند از سبد رشد بیشتر استفاده میکنند و افراد محتاط به سراغ سبد امنیت میروند. در رابطه با مدیریت مالی در مقاله دیگر دکامی بیشتر بخوانید.
بهتر است بخشی از پول خود را نیز به سرمایهگذاریهای شخصی برای رسیدن به رویاهایتان اختصاص دهید. ممکن است برای رسیدن به این رویاها نیاز باشد روی خودتان سرمایهگذاری کنید و آموزش ببینید یا پولتان را ذخیره کنید و به مرور زمان بودجه مورد نیاز برای رسیدن به آن را به دست آورید.
کارهایی که باید جهت حفظ امنیت کیف پول و دارایی های خود انجام بدهید
کارهایی که باید جهت حفظ امنیت کیف پول و دارایی های خود انجام بدهید
می دانیم انتخاب کیف پول دیجیتال مناسب بسیار مهم است. قبلا در مقاله ای درباره ی این موضوع صحبت کرده ایم. همچنین شما می توانید در بخش آموزش کیف پول ها با چگونگی کار با آن ها هم آشنا شوید. اما سوالی که ممکن است پیش بیاید این است که چگونه از کیف پول و دارایی های دیجیتال خود مراقبت کنیم.
پیشنهاد می کنیم برای حفظ امنیت کیف پول خود، این اقدامات را انجام دهید.
تهییه نسخه ی پشتیبان یا بک آپ
ماهیت بلاک چین این گونه ایجاب می کند که هیچ کس به اطلاعات شما دسترسی نداشته باشد. یعنی اگر کیف پول سخت افزاری شما گم شود و یا تلفن همراه شما دچار آسیب گردد، امکان دسترسی شما به سرمایه خود برای همیشه از بین می رود.
برای همین منظور شما باید حتما از آن بک آپ داشته باشید. بعضی از کیف پول ها به شما یک رشته کلمات حاوی ۱۲ تا ۱۶ کلمه می دهند. اگر این کد را داشته باشید و گوشی شما دچار مشکل شود، باز هم امکان دسترسی به دارایی های خود را خواهید داشت.
شما باید از آن کد به خوبی مراقبت کنید. حواستان باشد اگر این کد لو برود، شخص دیگری می تواند به حساب شما متصل شود.
بعضی کیف پول ها هم یک فایل را به عنوان بک آپ ارائه میدهند که با یک رمز عبور از جانب شما رمزنگاری شده است. در این کیف پول ها با آپلود کردن فایل و وارد کردن رمز عبور، می توانید دارایی های خود را بازیابی کنید.
البته باز هم تاکید می کنیم که باید مراقب امنیت نسخه ی پشتیبان باشید.
داشتن بیش از یک کیف پول
شاید از قدیمی تر ها شنیده باشید که نباید همه ی پول هایمان را در یک جیب بگذاریم. به این شکل می توانیم آنها را از خطر سرقت حفظ کنیم. این اتفاق اینجا هم صادق است.
یعنی پیشنهاد می کنیم همه ی دارایی های خود را بر روی یک کیف پول نصب نکنید. داشتن چند کیف پول می تواند امنیت بیشتری برای دارایی های شما به ارمغان بیاورد.
مرورگر جداگانه
یکی از راه های سرقت اطلاعات، افزونه های مخرب مرورگر ها است. اگر از والت های تحت وب استفاده می کنید، پیشنهاد ما این است که از یک مرورگر دیگر برای کیف پول خود استفاده کنید.
ورود دو مرحله ای
اعتبار سنجی دو عاملی (۲FA) یا همان ورود دو مرحله ای روشی برای تایید هویت شما است که معمولا هنگام برداشت یا انجام نقل و انتقال مالی انجام می شود. به این شکل کیف پول، هویت شما را دو بار تایید می کند. این موضوع شانس هکر برای ورود به حساب شما را کاهش می دهد.
رمز عبور قوی
پیشنهاد می کنیم در رمز عبور خود از اعداد، حروف کوچک، بزرگ و علائم استفاده کنید. داشتن یک رمز قوی امکان ورود به حساب را کاهش می دهد.
به روز کردن نرم افزار ها
سعی کنید سیستم ضد بد افزار و در کل سیستم خود را بروز نگه دارید. این موضوع امکان هک شدن را کاهش می دهد.
دلار، طلا یا بورس؟! کدام بازار برای حفظ ارزش سرمایه گزینه بهتری است؟
حفظ ارزش سرمایه در شرایط تورمی اقتصاد امروز، به یکی از مهمترین دغدغههای عموم جامعه تبدیل شده است. از این رو هرگز نباید فرصتهای مناسب سرمایهگذاری را از دست داد. بازارهای دلار، طلا یا بورس و اخیرا ارزهای دیجیتال را میتوان از ابزارهای سرمایهگذاری قشر زیادی از جامعه دانست.
از میان این گزینههای مختلف، کدام روش سرمایهگذاری مناسبتر است؟ برای انتخاب روش مناسب، ابتدا باید با مزایا و معایب هر یک از روشهای سرمایهگذاری آشنا شد. در این مقاله، تلاش بر این است مزایا و معایب سه نمونه از رایجترین روشهای سرمایهگذاری مطالبی ارائه شود.
سرمایهگذاری در طلا
سرمایه گذاری در طلا از طریق شیوههای مختلفی مانند خرید طلای زینتی، سکه و صندوقهای کالایی مبتنی بر طلا انجام میشود که در چند سال اخیر، به دلیل سطح نقدشوندگی مطلوب و ریسک کمتر بسیار محبوب شده و مورد توجه تعداد بیشتری از افراد قرار گرفته است.
اگر بخواهیم توضیح ساده ای از مفهوم نقدشوندگی ارائه کنیم، می توان گفت نقدشوندگی یعنی چقدر زمان طول میکشد تا دارایی به پول نقد تبدیل شود. به عنوان مثال، برای فروش طلا، کافی است فرد به طلا فروشی رود و سکه یا طلای خود را با قیمت روز به فروش برساند. اگرچه استفاده رایج از طلا به صورت زینتی است اما اکثر خانوادهها به طلا و سکه از دیدگاه یک روش سرمایهگذاری مینگرند.
مزایای سرمایهگذاری در طلا
طلا و سکه از قدیم برای سرمایه گذاری بسیار پر طرفدار و ارزشمند بوده است، هرچند ممکن است به دلیل کاهش یا افزایش تقاضا، نرخ تبدیل طلا به وجه نقد نوسان زیادی داشته باشد اما، تجربه نشان میدهد که احتمال سقوط قابل توجه قیمت طلا بسیار کم است.
علاوه بر طلا، فلزات ارزشمند دیگری مانند نقره، پلاتین و پالادیوم نیز وجود دارند که ممکن است سود بیشتری را برای سرمایهگذاران داشته باشند.
به طور کلی، برخی از مزایای سرمایهگذاری در طلا عبارتند از:
- نقدشوندگی آسان طلا و سکه
- بازدهی خوب بازار طلا در بلند مدت
- حفظ ارزش پول در مقابل تورم
- سرمایهگذاری مطمئن و امن
- تاثیرپذیری سریع طلا از شوکهای اقتصادی
معایب سرمایهگذاری در طلا
برای سرمایهگذاری در هر بازاری باید دانش کافی و تخصص آن را داشت که با آگاهی کامل، از فرصتهای سرمایهگذاری آن بازار استفاده کرد. بازار طلا نیز از این قانون جدا نیست و چه بسا افرادی که به دلیل نداشتن اطلاعات کافی، ضررهای هنگفتی را تجربه کردهاند.
قیمت طلا از عوامل مختلفی تاثیر میپذیرد که برخی از آنها شامل قیمت طلای جهانی، قیمت ارز و ریسکهای مختلف اقتصادی و سیاسی است.
- طلاهای دارای جواهر و سنگ، هنگام خرید و فروش از سود سرمایهگذار میکاهد. بنابراین، ترجیحا طلاهایی را باید انتخاب کرد که در آنها هیچ نوع سنگی استفاده نشده باشد. در واقع، سرمایهگذار هنگام خرید بهای جواهر و سنگ را میپردازد ولی هنگام فروش، پولی دریافت نمیکند. معمولا محاسبات و فرمولهای پیچیدهای در این خصوص وجود دارد که اغلب به نفع سرمایهگذار نیست.
- افت سود هنگام فروش طلا انکارناپذیر است که یکی از دلایل آن، دست دوم شدن آنهاست. با توجه به اینکه نگاه سرمایهگذار به طلا، سرمایه است، انتخاب طلای دست دوم میتواند گزینهی مناسبتری باشد. در این صورت هم طلای بیشتری میتوان خرید، هم هنگام فروش، ضرر زیادی متحمل نخواهید شد.
- هر چقدر اجرت ساخت طلا زیادتر باشد، در هنگام فروش با قیمت کمتری فروخته خواهد شد. بنابراین، در هنگام خرید طلای زینتی باید به اجرت ساخت آن توجه کرد.
سرمایهگذاری روی دلار
به طور کلی، روند تاریخی بازارها نشان میدهد باوجود اینکه در مقاطعی نرخ ارز جهش داشته و التهاب و ریسکهای سیاسی وجود داشته و تهدیدهای خارجی و حتی تهدید نظامی بر سر کشور سایه افکنده، باز هم بازار سهام در میانمدت و بلندمدت بازدهی بهتری برای سرمایهگذاران ایجاد کرده است. دلیل این امر تاثیر نرخ ارز در رشد درآمدهای عملیاتی و سودآوری شرکتهای بورسی است. زیرا بسیاری از شرکتهای بزرگ بورسی صادرات محور هستند و کالاهای آنها بر مبنای قیمتهای جهانی نرخگذاری میشوند.
عوامل تاثیرگذار در رشد یا سقوط دلار
مثبت بودن تراز تجاری یا به عبارت دیگر بیشتر بودن صادرات از واردات، میتواند عرضه را در بازار ارز تقویت کند و عکس آن اگر واردات بیشتر باشد، ممکن است تقاضای قویتری در بازار ایجاد شود. به طور کلی، عرضه و تقاضا در بازار ارز از اهمیت بالایی برخوردار است و تراز تجاری و تراز پرداختها نقش تعیینکنندهای ایفا میکنند.
تقاضای خروج سرمایه در مقاطعی که چشمانداز اقتصادی و سیاسی کشور تیره باشد، تقاضای بیشتر در بازار ارز پمپاژ میکند. رشد پایه پولی و حجم نقدینگی هم میتواند در میان مدت و بلندمدت موجب تضعیف ریال و رشد ارزهای خارجی شود. به همین دلیل در صورتی که کسری بودجه دولت از محل استقراض از سیستم بانکی تامین شود، میتواند در میان مدت و بلندمدت بر نرخ ارز موثر باشد. هر چند دولت میتواند از طریق انتشار اوراق با استقراض از خانوارها و بخش خصوصی مانع این امر شود.
از سوی دیگر، هر چه ذخایر ارزی بانک مرکزی قویتر باشد، قدرت مانور آن در بازارسازی بیشتر است و بهتر میتواند تعیینکننده نرخ باشد. گاهی در کوتاه مدت ممکن است سرمایهگذاری در ارزهای خارجی جذاب باشد ولی روند تاریخی بازارها نشان میدهد که در بلندمدت معمولا داراییهای مولد، بازدهی بهتری در بلندمدت ایجاد کردهاند. با نگاهی به بازدهی صندوقهای بزرگ بازار سهام این ادعا روشنتر میشود.
مزایای سرمایه گذاری در دلار
- استاندارد دلار بسیار شبیه استاندارد طلا است. اکثر قراردادهای جهانی به ویژه قراردهای نفتی، مطابق با نرخ ارز هستند. همچنین برخی از اقتصادهای جهانی برتر مانند سنگاپور، مالزی، هنگ کنگ و چین، آشنایی با مفهوم حفظ ارزش پول نرخ ارز خود را بر اساس دلار تنظیم میکنند.
- اگر قیمت ارز در یک بازه زمانی پیوسته و بلندمدت، روند صعودی داشته باشد، لزوما شرایط بحرانی ایجاد نمیکند. البته ممکن است بر بازارهای دیگر اثر بگذارد. دلیل بحران زا نبودن آن، امکان هماهنگ شدن فضای اقتصاد کشور با آهنگ تغییرات است.
- برخی اوقات، سرمایهگذاری در ارزهای خارجی ممکن است در بازه زمانی کوتاهی جذاب و مناسب باشد اما، اغلب دارایی های مولد در بازه زمانی طولانی مدت، از بازدهی بهتری برخوردار بودهاند. لذا میتوان به بازدهی صندوقهای بزرگ بازار سهام نیز نگاهی انداخت.
معایب سرمایهگذاری در دلار
- تقاضای دلار در ایام و فصول مختلف سال متفاوت بوده و عواملی مانند مناسبتهای فصلی و مسافرتهای سیاحتی و زیارتی بر تقاضای دلار اثر میگذارند.
- همواره میزان رشد دلار و سودآوری آن از دغدغههای بزرگ اکثریت افراد بوده و سرمایهگذاران باید حتما رشد سالانه و روند قیمتی دلار را بررسی و به سیر نزولی یا صعودی آن توجه کنند.
- یکی از مهمترین نکاتی که باید توجه کرد این است که آیا دلاری که برای سرمایهگذاری خرید میشود در شرایط مختلف بازار، قابلیت نقدشوندگی دارد یا خیر؟ پس نقدشوندگی در بازار صرافیها بسیار حائز اهمیت است.
- در برخی اوقات، برای افزایش نرخ دلار، دلیلی وجود نداشته اما معمولا ورود دلالان به بازار ارز موجب میشود نرخ دلار به صورت غیر متوازنی یک دفعه افزایش یابد.
- تاثیرپذیری از سیاست خارجی و ریسکهای مربوط به آن را میتوان از مهمترین معایب این سرمایهگذاری دانست.
سرمایهگذاری در بورس
یکی از راههای سرمایهگذاری که جزو سودآورترین روشها نیز قلمداد میشود، خرید و فروش سهام است. بازار سهام که با نام بازار بورس نیز شناخته میشود، یکی از حساسترین حوزههای اقتصاد است. به عبارت دیگر، بازار سهام نقطه تقاطع خریداران و فروشندههای سهام است.
در بازار سهام، سرمایهگذاران با ارائه یک قیمت خاص، پیشنهاد خود را ارائه میکنند و فروشندگان نیز به دنبال قیمت مشخصی هستند. وقتی این دو قیمتها آشنایی با مفهوم حفظ ارزش پول با هم تطبیق یابند، معامله انجام میشود.
سرمایهگذاری در سهام علاوه بر تغییرات قیمت سهام، میتواند در بخش تقسیم سود که سالیانه انجام میشود نیز سوددهی داشته باشد. بررسی عملکرد سالهای گذشتهی شرکتها مشخص میکند که سود کسبشده برای هر سهم در چه محدودهای است.
مزایای سرمایهگذاری در بورس
- میزان سرمایه شما برای ورود به بورس مهم نیست! معمولا اغلب افراد برای شروع سرمایه گذاری، نگران مبلغ دارایی و میزان سرمایه اولیه خود هستند.
- پساندازهای کوچک به گردش در میآیند! با ورود به بازار بورس، امکان سرمایه گذاری با رقم های کم نیز وجود دارد. مبالغ کمی مانند یک میلیون که نمیتوان با آن کسب و کار راهاندازی کرد، به راحتی در بورس قابل سرمایهگذاری هستند.
- نگران نقد شدن سرمایه خود نخواهید بود! هر زمان که مایل باشید، میتوانید سهام خود را بفروشید و دو روز بعد آن را برداشت کنید. بنابراین، نسبت به ابزارهای دیگر، نقدشوندگی سرمایه شما بالاتر خواهد بود.
- تنوع درآمدی خواهید داشت! هنگامی که سهام شرکتی را میخرید، در واقع، سهامدار آن شرکت میشوید و در سودآوری شرکت سهیم خواهید شد.
- از شفافیت سرمایهگذاری خود در بازار مطمئن خواهید بود! تمامی شرکتهایی که عضو بورس هستند، بر اساس قانون وظیفه دارند اطلاعات مجاز خود را طی دورههای زمانی در اختیار فروشندگان و خریداران قرار دهند.
- از هر نقطه دنیا، میتوانید در بورس سرمایهگذاری کنید! کافیست با یک کامپیوتر به اینترنت متصل شوید و معاملات دلخواه خود را از طریق پلتفرمهای معاملاتی متنوع که برای موبایلها، تبلتها و کامپیوترها ساخته شدهاند، انجام دهید.
- سرمایه خود را در مقابل تورم، حفظ خواهید کرد! ارزش پول در طول زمان خود به خود کاهش مییابد و با توجه به تورم موجود در جامعه، در صورتی که پساندازهای خود را در جای مناسبی سرمایهگذاری نکنید، ارزش آن کاسته خواهد شد.
معایب سرمایه گذاری در بورس
- سرمایهگذاری در بورس، چنانچه بدون برنامه و از روی عدم آگاهی انجام شود، ممکن است ضررهای هنگفتی را به شما تحمیل کند.
- خرید سهام شرکتهایی که برای اولین بار وارد بورس میشوند (عرضه اولیه)، معمولا با سود خوبی همراه است ولی مقدار سهامی که میتوانید خریداری نمایید محدود است.
- رشد یا سقوط بورس، گاهی نسبت به یک عامل محرک، در مقایسه با سایر روشها، واکنشهای معکوس دارد. به این معنی که ممکن است یک عامل خارجی؛ اثر مثبت روی قیمت طلا داشته باشد ولی روی بورس اثر منفی بگذارد.
- امکان خرید و فروش سهام در هر روز هفته و هر ساعت روز ممکن نیست و دسترسی به دارایی شما ممکن است تا باز شدن بازارها و پیدا شدن مشتری مناسب چند روز طول بکشد.
سخن پایانی
همانگونه که گفته شد، ابزارها و گزینههای متنوعی برای سرمایهگذاری وجود دارد که دلار، طلا یا بورس از مشهورترین آنهاست. نکتهای که نباید فراموش شود این است که سرمایهگذاری به مهارت، دانش و اطلاعات کافی نیاز دارد و کاملا یک حرفه تخصصی است.
سامانه مدیریت ثروت مانو، شرایطی را فراهم کرده است که افراد با هر سطح از دانش مالی و بدون نیاز به صرف زمان بابت تحلیل اخبار و مولفههای اقتصادی، متناسب با درجه ریسکپذیری خود، بهترین گزینههای سرمایهگذاری را به صورت غیرمستقیم انتخاب کنند.
آشنایی با سرمایهگذاری سریع المعامله
سرمایهگذاری سریع المعامله نوعی سرمایهگذاری است که در زمان کوتاهی به بازدهی میرسد و سرمایه بیشتری نصیب شما میکند. بسیاری از آدمها تصور میکنند داشتن پول بیشتر برای سرمایهگذاری ایده آل تر است، اما آنچه اهمیت دارد، چیدن استراتژی مناسب برای سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری سریع المعامله نوعی استراتژی زودبازده برای داراییهای افراد است. این نوشتار را با احترام تقدیم به کسانی میکنیم که میخواهند بدانند سرمایهگذاری سریع المعامله چیست؟ و چگونه سرمایهگذاری موفقتری داشته باشید؟
سرمایهگذاری چیست:
سرمایهگذاری (investment) نوعی ارزش از دست رفته در زمان حال است که به امید به دست آوردن ارزش بیشتری در زمان آینده انجام میشود. به عبارت بهتر سرمایهگذار به جای آن که دارایی خود برای انجام امور دلخواه صرف کند، آن را در حوزه مشخصی برای رسیدن به ارزش بیشتر در زمان آینده نگهداری میکند. با انجام سرمایهگذاری هم اصل پول حفظ میشود هم پس از گذشت زمان به میزانی سود میرسند. سرمایهگذاری نوعی مدیریت کردن ثروت برای افزایش و توسعه آن در آینده است.
سرمایهگذاری یا دلالی:
سرمایهگذاری فرآیند مشخصی دارد و کسانی که با استفاده از نوسانات بازار خودرو، دلار، ارز و غیره به دنبال کسب سود هستند، سرمایهگذار نبوده و در حال دلالی هستند. سرمایهگذاری همیشه خرید کالا یا جنس فیزیکی نیست که پس از مدتی با فروش آن به سود کلانی برسید، سرمایهگذاری نوعی فعالیت مفید اقتصادی است که دارنده ضمن حفظ ارزش دارایی خود در برابر تورم و افزایش قیمتها منافع و سود بیشتری از دارایی را نصیب خود کند.
مزیت های سرمایه گذاری
3 مزیت سرمایهگذاری که باید بشناسید:
- با انجام سرمایهگذاری درست و عاقلانه است که توان انجام کارهای مالی خود را پیدا میکنید. در واقع با مدیریت درآمد مازاد خود میتوانید سرمایه لازم برای رسیدن به اهدافتان را به دست بیاورید.
- پیدا کردن مسیر درست سرمایهگذاری است که نه تنها ارزش دارایی شما را در برابر تورم حفظ میکند بلکه آن را افزایش نیز میدهد.
- با سرمایهگذاری درست منابع مالی خود را مدیریت کرده و دوران بازنشستگی بیدغدغهای داشته باشید.
آشنایی با انواع سرمایهگذاری:
سرمایهگذاری از نظر زمانی به دو شیوه کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم میشود.
1- سرمایهگذاری کوتاه مدت نوعی سرمایهگذاری است که در زمان کوتاه قابل تبدیل شدن به پول نقد است.
2- سرمایهگذاری بلندمدت در بازه زمانی طولانیتر به بازدهی میرسد.
سرمایهگذاری بلند مدت چیست:
سرمایهگذاری بلند مدت، چشماندازی طولانی داشته و عموماً در واحد تجاری از این شیوه سرمایهگذاری برای افزایش داراییها استفاده میشود. این نوع سرمایهگذاری با هدف حفظ تسهیل و گسترش فعالیت یا روابط تجاری انجام میشود و هدف اصلی آن تأمین درآمد و رشد سرمایه برای صاحبان آن است.
با 2 شیوه سرمایهگذاری کوتاه مدت آشنا شوید:
سرمایهگذاری سریع المعامله
سرمایهگذاری غیر سریع المعامله
سرمایهگذاری غیر سریع المعامله چیست:
سایر سرمایهگذاریهایی که در ردیف سرمایهگذاری سریع المعامله قرار نگیرند، غیر سریع المعامله هستند. این سرمایهگذاریها به دو دسته سرمایهگذاری کوتاه مدت و بلندمدت تقسیم میشوند. هرگونه سرمایهگذاری که برعکس سرمایهگذاری سریع المعامله، در بازار فعالیت وسیعی ندارد غیر سریع المعامله است.
تفاوت این بازار با بازار سریع المعامله، میزان ریسک و سودآوری پایینتر آن است، سرمایهگذاری غیر سریع المعامله هر چند سود کمتری دارد ولی با اطمینان بیشتر و ریسک کمتری همراه است. این بازارها همیشه در دسترس نمیباشد، مانند سرمایهگذاری در اوراق قرضه، سرمایهگذاری سپردههای کوتاه مدت بانکی و غیره نمونههایی از این نوع سرمایهگذاری هستند.
آشنایی با سرمایهگذاری سریع المعامله:
سرمایهگذاری سریع المعامله نوعی طبقهبندی سرمایهگذاریها تحت عنوان دارایی جاری است. در پاسخ به آنها که میخواهند بدانند سرمایهگذاری سریع المعامله چیست باید بگوییم، این نوع سرمایهگذاری باید دارای چند شرط اساسی باشد:
- وجود بازار فعال که در دسترس باشد.
- شرط دوم قیمتهایی که معلوم و مشخص باشد.
- خریدار و فروشنده در تمام زمانها به تعداد زیاد و در هر زمانی وجود داشته باشد.
- همه خریداران و فروشندگان با حداقل امکانات به این بازار دسترسی داشته باشند و بتوانند فعالیت کنند.
سرمایهگذاری در بورس
بهترین شیوه سرمایهگذاری سریع المعامله:
شرکتهای پذیرفته شده در بورس و فرابورس ایران بهترین و مطمئنترین بازار برای سرمایهگذاری سریع المعامله هستند که مطابق موارد درج شده در بند ۱۵ نوعی سرمایهگذاری کوتاه مدت به شمار میروند.
چرا سرمایهگذاری در بورس:
سرمایهگذاری آشنایی با مفهوم حفظ ارزش پول طرف بالا و نقدشوندگی سریع دارد برای همین از نظر بسیاری از افراد بهترین نوع سرمایهگذاری است اما برای ورود به حوزه نیازمند دانش و اطلاعات کافی هستید.
4 مزیت سرمایهگذاری در بورس:
- در بورس امکان سرمایهگذاری با هر میزان دارای فراهم است.
- ارزش دارایی شما در مقابل تورم حفظ میشود.
- سرمایهگذاری در بورس نقدشوندگی بالای دارد.
- امکان سرمایهگذاری با روشهای متنوع با درجه مختلف وجود دارد.
انواع شیوههای سرمایهگذاری در بورس:
روشهای متفاوتی برای سرمایهگذاری در بورس وجود دارد:
- سرمایهگذاری غیرمستقیم، این شیوه سرمایهگذاری مناسب افرادی است که اطلاعات کافی در زمینه بورس ندارند و یا زمان کافی برای یادگیری را ندارند اما مایل به استفاده از سود این بازار هستند. یکی از روشهای سرمایهگذاری غیرمستقیم، استفاده از صندوق سرمایهگذاری است.
- سرمایهگذاری مستقیم در بورس، برای سرمایهگذاری مستقیم در روز باید کد معاملاتی داشته باشید، در صورت داشتن کد معاملاتی میتوانید به سه شیوه حضوری، معاملات برخط آنلاین و معاملات اینترنتی سرمایهگذاری مستقیم را انجام دهید.
چگونگی محاسبه ارزش و بهای سرمایهگذاری:
برای محاسبه ارزش سرمایهگذاری باید بهای خرید را با مخارج تحصیل آن جمع کرد و از مخارج تحصیل کارمزد کارگزار حقالزحمه عوارض و مالیاتها است دو روش برای محاسبه وجود دارد روش اول حداقل بهای تمام شده و خالص ارزش افزوده و روش دوم خالص ارزش افزوده
وقتی سرمایهگذاری سریع المعامله به روش خالص ارزش فروش ثبت شود همه تغییرات ارزش سرمایهگذاری حتی در صورتی که به فروش نرسیده باشد را باید در صورت سود و زیان نشان دهید.
سؤالات متداول
سرمایهگذاری سریع المعامله در ردیف کدام سرمایهگذاری طبقهبندی میشود؟
سرمایهگذاری سریع المعامله را میتوان در شمار سرمایهگذاری جاری و بلند مدت به حساب آورد.
بهای تمام شده سرمایهگذاری چگونه محاسبه میشود؟
بهای تمام شده سرمایهگذاری مخارجی مانند تحصیل آن، کارمزد کارگزار، حقالزحمه، عوارض و مالیات را شامل میشود.
سرمایهگذاری دارایی است که واحدهای تجاری برای افزایش منافع اقتصادی خود به شیوه توزیع منابع، افزایش ارزش و سایر مزایا انجام میشود.
دیدگاه شما