آشنایی کامل با سرمایه گذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت
اگر نمیخواهید ریسک سرمایه گذاری یا سایر ابزارهای مالی پر تنش را بپذیرید، پیشنهاد میکنیم با اوراق درآمد ثابت آشنا شوید؛ ممکن است بعد از آشنایی با این اوراق، شیوه سرمایهگذاری خود را تغییر بدهید.
مسلماً هیچ سرمایه گذاری حاضر به از دست دادن اصل سرمایه خود شخص نیست. بهطور کلی سرمایهگذاران در مواجهه با ریسک به دو دسته ریسکپذیر و ریسکگریز تقسیم خواهند شد. افراد ریسک گریز به هر دلیل حاضر به پذیرش ریسک نمی باشد و تمایل دارند ضمن حفظ اصل سرمایه خود، سودی احتمالا بیشتر از سود معمول بانکی دریافت کنند. یکی از بهترین راهکارهای سرمایهگذاری برای این دسته از افراد، اوراق با درآمد ثابت می باشد.
اوراق با درآمد ثابت؟
اوراق با درآمد ثابت یکی از انواع اوراق بهادار می باشد که ناشر آن تعهد میدهد تا تاریخ سررسید اوراق و در دورههای زمانی معین، مقادیر ثابتی را به خریداران این اوراق بپردازد. همچنین در تاریخ سررسید اصل پول به خریداران اوراق بازگردانده خواهد شد. این اوراق تقریبا بدون ریسک بوده و بازده آن کمتر از سهام و کمی بیشتر از سپردههای بانکی است.
صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت
سرمایهگذاران علاوه بر خرید مستقیم اوراق درآمد ثابت، میتوانند در صندوقهای با درآمد ثابت نیز سرمایه گذاری بکنند. این صندوقها با ایفای نقش واسطه مالی، سرمایهگذاری افراد کمتجربه را از حالت مستقیم به غیرمستقیم تبدیل می کنند و علاوه بر آن مزایای متعددی را برای سرمایهگذار و همچنین بازار سرمایه فراهم کنند.
مدیران این صندوقها منابع مالی حاصل از فروش واحدهای خود را بیشتر به خرید اوراق بهادار بدون ریسک مثل اوراق خزانه، اوراق مشارکت، اوراق اجاره و… اختصاص مییابد تا بتوانند سود مشخص با دامنهی نوسان اندک را برای سرمایهگذاران فراهم می کنند.
اوراق بدهی
معمولاً دولتها و شرکتها برای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود، با فروش اوراق بدهی به عامهی مردم، از آنها وام میگیرند. اوراق بدهی بهمنظور تأمین مالی بنگاههای اقتصادی منتشر خواهند شد. اوراق بدهی ممکن است کوپن پرداخت سود داشته باشند که در این صورت به صورت دورهای به دارنده این اوراق، مبلغ مشخص تحت عنوان سود پرداخت خواهد شد.
لازم به ذکر است دارنده اوراق بدهی سهمی در مالکیت شرکت نخواهند داشت، لذا در تصمیمگیری شرکت، حق رأی ندارد. مهمترین اطلاعاتی که از اوراق بدهی میتوان کسب کرد عبارتاند از:
تاریخ سررسید
ارزش اسمی
نرخ سود اسمی
قیمت بازاری
بازده تا زمان سررسید
گواهی سپرده
گواهی سپرده نوعی اوراق با درآمد ثابت می باشد که خریدار این اوراق میتواند سود سپرده را دریافت کند. مهمترین مشخصه گواهی سپرده تاریخ سررسید و نرخ سود ثابت آن است. این گواهی معمولاً توسط بانک منتشر میشود، بنابراین تضمین اصل مبلغ سپرده و سودهای پرداختی به عهدهی بانک میباشد.
تاریخ سررسید گواهی سپرده معمولاً بین یک سال منابع ریسک در سرمایهگذاری تا پنج سال است. سود پرداختی به دارندگان سپرده بهصورت دورهای از طریق کوپنهای گواهیهای سپرده پرداخت میشود. این روش را اغلب افرادی انتخاب میکنند که انتظار کسب سود قطعی بهصورت دورهای (ماهانه یا هر سه ماه یکبار) داشته باشند.
مزایای سرمایه گذاری در اوراق با درآمد ثابت
۱) کمترین ریسک
این صندوقها به دلیل سرمایهگذاری در بخشهای مطمئن و کمترین میزان منابع ریسک در سرمایهگذاری منابع ریسک در سرمایهگذاری ریسک، دارای نوسانات پایین و شیب ملایم نرخ سود و در نتیجه دارای ریسک کمتر می باشند. مناسب برای افرادی است که سرمایه گذاری کم ریسک را انتخاب کردهاند.
۲) سودهای دورهای بعلاوه تضمین حفظ اصل سرمایه
علاوه بر مقادیری که در دورههای زمانی معین به خریداران این اوراق داده خواهد شد، تاریخی تحت عنوان زمان سررسید تعیینشده که اصل منابع ریسک در سرمایهگذاری پول به خریدار اوراق برگردانده شود. مشخص بودن این تاریخ به سرمایهگذار امکان برنامهریزی جهت سرمایهگذاریهای آتی را خواهد داد.
۳) تنوع سبد سرمایه گذاری
یکی از مهمترین نکات در سرمایه گذاری تقسیم داراییها یا تشکیل سبد از داراییهای متنوع می باشد. تقسیم دارایی باعث میشود تا ریسک سرمایهگذاری بهطور محسوسی کاهش بیابد. هر چه سبد داراییهایتان متنوعتر شود، سرمایه گذاری مطلوبتری خواهید داشت. خرید اوراق با درآمد ثابت نقش بسزایی در کاهش ریسک سبد شما ایفا می کند.
۴) اولویت در صورت انحلال شرکت
از دیگر مزایای سرمایه گذاری در اوراق با درآمد ثابت می باشد که در صورت ورشکستگی یک شرکت، اولویت پرداخت پول با دارندگان اوراق با درآمد ثابت می باشد.
رابطه بین ریسک و بازده
یکی از مهمترین درس های تاریخ بازار سرمایه این است که به طور متوسط برای پذیرش ریسک پاداش وجود دارد، این پاداش را صرف ریسک میگوییم.
همچنین میدانیم که صرف ریسک در سرمایه گذاری هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد .
اساس و پایه تصمیمات سرمایه گذاری رابطه ریسک و بازده است. در ارتباط با ریسک و بازده می توان گفت:
۱- میان ریسک و بازده یک رابطه خطی مثبت وجود دارد به نحوی که با افزایش ریسک، بازده مورد انتظار نیز افزایش می یابد .
۲- در دوره های زمانی بلند مدت، مانند دوره های ۱۱ ساله یا بیشتر ، رابطه تاریخی میان ریسک و بازده باید مثبت باشد .
۳ - در دوره های زمانی کوتاه مدت، مانند یک یا دو سال انتظار می رود رابطه ریسک و بازده همیشه مثبت باشد .با این حال رابطه ممکن است منفی و یا با شیبی به سمت پایین باشد.
منبع
لینک های مفید
ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارزمثال ۱: فرض کنید شما مقداری پول دارید و میخواهید با این پول سرمایهگذاری کنید. شما میتوانید در پروژههای مختلفی سرمایهگذاری کنید که سودهای متفاوتی را نصیب شما میکند. این سود در حقیقت پاداش پولی است که شما بهجای مصارف گوناگون در زمینههای دیگر سرمایهگذاری کردهاید. سرمایهگذاری شما ممکن است از نوعی باشد که حتماً سود در پی داشته باشد یا آنکه سرمایهگذاریتان به نحوی باشد که دریافت سود را تضمین نکند. به طور مثال وقتی شما پولتان را در بانک سرمایهگذاری میکنید، مطمئن هستید که در پایان دوره (ماهیانه یا سالیانه) درصد مشخصی سود دریافت میکنید؛ یعنی بانک تضمین میکند که درصد معینی از پول شما را در پایان دوره مورد قرارداد به عنوان سود به شما پرداخت نماید. بنابراین سرمایهگذاری شما مطمئن و بدون ریسک است. زیرا شما اطمینان دارید به سودی که بانک با شما قرارداد کردهاست، میرسید. در حالت دیگر شما میتوانید در حوزه دیگری نظیر بورس سرمایهگذاری کنید. در این حوزه شما این امکان را دارید که به سودی چند برابر سود بانک دست پیدا کنید اما نکته آن است که برای دریافت این سود ضمانتی وجود ندارد و گاهی ممکن است سرمایهگذاری شما با ضرر مواجه شود. بنابراین در مثال فوق، دو مفهوم دارای اهمیت است:
سود یا زیانی (بازده) که از سرمایهگذاری نصیبتان میشود.
وجود یا عدم وجود تضمین (ریسک) برای دریافت سود سرمایهگذاری.
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایهگذاریها، مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت، زیرا تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام منابع ریسک در سرمایهگذاری می شود.
بازده چیست؟ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد.
بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً در سرمایهگذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.
بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایهگذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه میشود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفههای تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آنها را با خطا در نظر گرفته است.
کنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.
ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
غالب سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش مییابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کردهاید و ۱ میلیون تومان برنده شدهاید؛ به شما پیشنهاد میشود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعهکشی حذف شوید یا بهجای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعهکشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:
۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعهکشی برنده شوید.
۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعهکشی نگیرید.
شما کدام پیشنهاد را انتخاب میکنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک
− ریسک نرخ ارز
− ریسک نوسان نرخ بهره
− ریسک بازار
− ریسک تورمی
− ریسک نقدینگی
− ریسک تجاری
ریسک سرمایه گذاری
ریسک و بازده در سرمایه گذاری و تامین مالی همیشه باهم هستند و نمیتوان آنها را جدا از هم فرض کرد چراکه تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری همیشه بر اساس رابطه میان ریسک و بازده صورت میگیرد. سرمایه گذار همیشه باید در تصمیمات ریسک سرمایه گذاری خود را در نظر داشته باشد.
تعریف ریسک : میزان اختلاف میان بازدهی واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار را ریسک میگویند بیشتر سرمایه گذاران به این تصورند که بازده واقعی کنار بازده مورد انتظار است هر چه پراکندگی (انحراف معیار) بازده بیشتر باشد ریسک نیز بیشتر خواهد بود .
منابع ریسک سرمایه گذاری:
معمولا سرمایه گذاران به عوامل مختلفی مانند: ریسک سرمایه گذاری نوسان نرخ بهره ،ریسک سرمایه گذاری بازار، ریسک تورمی، منابع ریسک در سرمایهگذاری ریسک تجاری، ریسک مالی، ریسک نقدینگی، ریسک نرخ ارز، ریسک کشور به عنوان منابع ریسک اشاره میکند که به شرح هریک میپردازیم .
ریسک سرمایه گذاری نوسان نرخ بهره :
ریسک سرمایه گذاری نوسان نرخ بهره ریسکی است که یک سرمایه گذار به هنگام خرید اوراق قرضه ی با بهره ثابت آن را میپذیرد و قیمت چنین اوراق قرضه ای که در صورت افزایش نرخ بهره در بازار کاهش میابد و دارنده ان در صورت فروش اوراق قرضه خود قبل از سررسید متحمل زیان میشود قیمت اوراق بهادار با نرخ بهره رابطه منعکس دارد به عبارتی دیگر با افزایش نرخ بهره قیمت اوراق بهادار کاهش می یابد و کاهش نرخ بهره با قیمت اوراق بهادار افزایش میابد. تاثیر ریسک سرمایه گذاری نوسان نرخ بهره بر روی اوراق قرضه خیلی بیشتر از سهام عادی است .
ریسک سرمایه گذاری بازار:
عبارتست از تغییر بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار هستند اگر چه سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است ریسک بازار میتواند ناشی از عوامل متعددی رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در مطلوبیت مشتریان باشد.
ریسک تورمی:
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تاثیر قرار میدهد عبارتند از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایه گذاری شده. این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است برای اینکه نرخ بهره معمولا در اثر افزایش تورم افزایش می یابد، علت این است که قرض دهندگان به منظور جبران ضرر ناشی از قیمت خرید سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند .
ریسک سرمایه گذاری تجاری:
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک سرمایه گذاری تجاری میگویند مثلا سهام شرکت جنرال موتورز تحت تاثیر تغییرات قیمت نفت در سطح جهان میباشد.
ریسک مالی:
ریسک ناشی از بکارگیری بدهی در شرکت است شرکتی که میزان بدهی آن بیشتر باشد ریسک مالی آن افزایش می یابد.
ریسک نقدینگی:
ریسک مرتبط با بازار ثانویه است که اوراق بهادار در آن معامله میشوند ان دسته از سرمایه گذاری هایی که خرید و فروش ان به آسانی صورت گیرد و هزینه مبادله آن بالا نباشد از نقدینگی بالایی برخوردار است هر چه عرم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام حقیقی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش می یابد ریسک تقدینگس اوراق خزانه خیلی کم . یا صفر است در حالی که ریسک تقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارح از بورس بیشتر است .
ریسک سرمایه گذاری نرخ ارز:
در این نوع ریسک سرمایه گذاری تمامی سرمایه گذارانی که امروز بصورت جهانی و بین المللی سرمایه گذاری میکنند در تبدیل سود ناشی از تجارت جهانی و بین المللی به پول رایح کشور خود با ریسک نرخ ارز مواجه هستند میتوان ریسک نرخ ارز ریسک ناشی از تغییر در بازده اوراق بهادار در نتیجه نواسانات ارزهای خارجی است .
ریسک سرمایه گذاری کشوری:
ریسک سرمایه گذاری کشوری که به آن ریسک سیاسی گفته میشود . ریسک مهمی است که سرمایه گذاران امروزه با آن مواجه هستند سرمایه گذارانی که در کشورهای دیگر سرمایه گذاری میکنند باید به ثبات آن کشور از ابعاد سیاسی و اقتصادی آن توجه داشته باشند کشورهایی که از ثبات سیاسی و اقتصادی بالایی برخوردارنداین نوع ریسک در آنها پایین است.
انواع ریسک:
در ذیل به هفت مورد از انواع ریسک اشاره مینماییم.
ریسک سرمایه گذاری نرخ بهره:
یکی از معیارهایی که در تعیین و سنجش نرخ بازده مورد انتظار و ارزیابی و انتخاب اوراق بهادار بکار می رود نرخ بهره است نرخ بهره تحت تاثیر شرایط و چرخه های تجاری و اقتصادی و نیروهای عرضه و تقاضای موجود در بازار پول و سرمایه دائما نوسان میکند طبعا در صورت افزایش یا کاهش این نرخ ارزش دارایی های (سرمایه گذاری ها) به خاطر تغییر نرخ بازده مورد انتظار کاهش یا افزایش میابد، ریسک سرمایه گذاری نرخ بهره از انواع ریسکی است که در صورت تحقق تمام شرکت ها را تحت تاثیر قرار میدهد.
ریسک جو بازار:
این ریسک بیشتر بر اثر شرایط و جو بازار بر اوراق بهادار بوجود می آید، این نوع ریسک بیشتر اساسی روانی و شایعاتی دارد تا اقتصادی و در صورت تحقق ممکن است باعث تغییرات قیمت یا معاملات یک یا محموعه ای از اوراق بهادار را یکطرفه نماید.(صعودی یا نزولی)
ریسک سرمایه گذاری قدرت خرید: منابع ریسک در سرمایهگذاری منابع ریسک در سرمایهگذاری
ریسک سرمایه گذاری قدرت خرید بواسطه تورم و تاثیرات کاهنده آن بر ارزش پول بوجود می آید. تورم همانگونه که ذکر شد باعث تغییر نرخ بازده مورد انتظار و افزایش قیمت اوراق بهادار میشود لازم به ذکر است در شرایط تورمی ممکن است به خاطر تغییراتی که گفته شده قیمت اوراق بهادار ظاهرا بالا میرود ولی اگر محاسبات مربوط به متغییر قیمت را بر اساس قیمت های ثابت انجام دهیم احتمال دارد قیمت اوراق مدتها بیشتر نشده باشد بلکه کاهش نیز یافته باشد .
ریسک سیاسی
این نوع ریسک به خاطر تغییر و تحولات سیاسی یا انتظار به تحقق ان بوجود می آید این که گروهی متاثر از نزدیک شدن دوره انتخابات ریاست جموری یا مجلس و احتمال تغییر دیدگاههای سیاسی موجود اقدام به تغییر استراتژی های سرمایه گذاری خود میکنند به نوعی مبین افزایش یا کاهش ریسک سیاسی است اصولا لازمه هر سرمایه گذاری وجود یک جو سیاسی ارام است هر چه ناآرامی های سیاسی بیشتر شود انجام سرمایه گذاری تنها با مطالبه ریسک بالاتر انجام خواهند پذیرفت .
ریسک سرمایه گذاری فروش
ریسک سرمایه گذاری فروش به خاطر میزان توانایی بالقوه دارایی در معامله خرید وبا فروش بوجود می آید هر چه ورقه بهادار سریعتر و آسان تر به فروش برسد ریسک قابلیت فروش آن (نقدینگی کمتر است) برعکس هرچه فروش یک ورقه بهادار دشوارتر ،طولانی مدت تر و با دادن تخفبف قیمت بیشتر ممکن باشد ریسک قابلیت فروش آن بیشتر است در کشور ما بهای بسیاری از شرکت های سهامی عام و خاص که در بازار بورس وارد نشده و بازار فرعی دیگری نیز برای آنها وجود ندارد مشمول ریسک قابلیت فروش هستند .
ریسک ناتوانی در پرداخت
ریسک ناتوانی در پرداخت لز ناتوانی شرکت در پرداخت بدهی هایش بوجود می آید این نوع ریسک در بحث اوراق قرضه از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا بر اساس ان توانایی شرکت در بازپرداخت به موقع و کامل بهره اوراق قرضه تعیین میشود ریسک ناتوانی در پرداخت را میتوان با نسبتهای مالی متعدد شناسایی کرد که مهمترین نسیت پوشش هزینه بهره است که به صورت زیر محاسبه میشود .
هزینه بهره / سود قبل از هزینه و مالیات = نسبت پوشش هزینه بهره
هر چه این نسبت بالاتر باشد شرکت در مقایسه با هزینه بهره ای که میپردازد سود بیشتری داشته بنابراین این ریسک ناتوانی پرداخت ان کنتر است.
ریسک مدیریت
این ریسک به واسطه اعمال کسانی که مسئول یک سازمان هستند بوجود می آید ریسک مدیریت منتج از تصمیمات بد تجاری و مالی است افزایش خرید و یا فروش اوراق بهادار یک شرکت بخاطر تعویض و جایگزینی یک یا چند عضو از اعضای هیئت مدیره آن نشانه ای از توجه عموم به این ریسک است عوامل بسیار دیگری نیز هیستند که در ایجاد ریسک یک دارایی دخالت دارند عواملی مانند قالبیت بازخرید قابل تبدیل اوراق و… اما این عوامل با توجه به عمومیتشان از اهمیت بیشتری برخوردارند .
ریسک سیستماتیک و غیر سیستمایک
در صورتیکه عوامل بوجود آورنده ریسک را از نظر سطح تاثیر تفکیک کنیم دو دسته عوامل را میتوانیم تمیز دهیم:
دسته اول : عواملی که تاثیرشان بر کلیه اوراق بهادار است مثل ریسک سیاسی، ریسک نرخ بهره، ریسک تورم و تا حدودی نیز ریسک بازار جزء این دسته عوامل هستند به ریسکی که به واسطه این عوامل بوحود می آید ریسک سیستماتیک یا منظم یا اجتناب ناپذیر گویند زیرا در صورت وقوع تمام اوراق بهادار را بصورت منظم در بر میگیرد و تقریبا اجتناب از آن کمترامکان دارد .
دسته دوم : عواملی هستند که تنها بر یک یا چند ورقه بهادار خاص اثر میگذارند مثل ریسک مدیریت ریسک قابلیت فروش و ریسک ناتوانی در پرداخت جزء این دسته قرار میگیرند به ریسک ناشی از این عوانر ریسک غیر سیستمانیک یا غیر منظم یا قابل اجتناب میگویند این نوع ریسک در صورت وقوع تنها بر یک یا چند ورقه بهادار خاص اثر میگذارد . ریسک غیر سیستماتیک را مستوان با انتخاب صحیح اوراق بهادار خاص یا با استفاده از تکنیک های متنوع بخشی و انتخاب مجموعه ای از اوراق بهادار کاهش داد .
مدیریت مالی وسرمایه گذاری
بازده چیست؟
طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد.
بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً در سرمایهگذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.
بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایهگذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه میشود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفههای تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آنها را با خطا در نظر گرفته است.
ریسک چیست؟
اکنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.
ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
غالب سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش مییابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کردهاید و ۱ میلیون تومان برنده شدهاید؛ به شما پیشنهاد میشود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعهکشی حذف شوید یا بهجای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعهکشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:
۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعهکشی برنده شوید.
۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعهکشی نگیرید.
شما کدام پیشنهاد را انتخاب میکنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک:
در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک بخشبندی میشود. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که از عوامل بازار ناشی شده و بر یک سرمایهگذاری (مثلاً قیمت سهام شرکتها) تاثیر دارد و مدیریت آن از دست مدیران شرکتها خارج است. اما ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی گفته میشود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط میشود. برای مثال ساختار سرمایه شرکت، نوع محصول (کالا یا خدمات)، تصمیمگیری در شرایط مختلف و مولفههایی از این قبیل تاثیراتی را روی سهام آن شرکت خواهد گذاشت که همگی در تقسیم بندی ریسک غیرسیستماتیک قرار میگیرند.
دلایلی باعث به وجود آمدن ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک میشود. حال سوال این است که چه چیزی باعث ایجاد ریسک میشود؟ تحلیلگران و سرمایهگذاران معمولا به عوامل مختلفی به عنوان عوامل ریسکی اشاره میکنند. در ادامه با شرح مختصری به توضیح انواع ریسک موجود بر سر راه یک سرمایهگذاری پرداخته خواهد شد.
ریسک نرخ ارز:
نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز گویند.
نرخ ارز در کشورها به طور متناوب در حال تغییر است و همین موضوع میتواند روی میزان هزینهها، تولید، فروش و سود شرکتهایی که واردات و صادرات دارند، به شدت تاثیرگذار باشد. وقتی نرخ ارز شروع به رشد میکند شرکتهایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه نمایند، در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد. در مقابل شرکتهایی که به صادرات میپردازند، میتوانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری بفروش برسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند. لذا یکی از عوامل موثر بر ریسک نرخ ارز خواهد بود که از آن به ریسک نرخ ارز یاد میشود. می توان گفت ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهامها در نتیجه نوسانات نرخ ارز خارجی است.
برای مثال سال ۹۱ که قیمت دلار به یکباره افزایش چشمگیری پیدا کرد، قیمت تعدادی از سهامها که با دلار رابطه مستقیم داشتند شروع به افزایش کرد و در اواسط سال ۹۲ که قیمت دلار کم شد سهامها کاهش قیمت خود را تجربه کردند.
ریسک نوسان نرخ بهره:
در تبلیغات تلویزیون بسیار شنیدهاید که به طور مثال اوراق مشارکت ۵ ساله یک طرح خاص با سود ۲۰% از طریق بانکها پذیرهنویسی میشوند. سرمایهگذار وقتی چنین تبلیغی را میبیند با خود تحلیل میکند که اگر به طور مثال سود بانکی که در حال حاضر ۲۰% است، به ۲۵% تغییر کند برای او به صرفه است که پولش را در بانک سرمایهگذاری کند تا اوراق مشارکت بخرد. به طور مشابه اگر میزان سود بانکی به ۱۵% کاهش پیدا کند منطقی است که پول را در اوراق مشارکت سرمایهگذاری کند. به این تغییراتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود ریسک نوسان نرخ بهره میگویند. بنابراین هنگامی که یک سرمایهگذار اوراق مشارکت ۵ ساله مذکور را میخرد این ریسک نوسان نرخ بهره را قبول میکند؛ زیرا وقتی نرخ بهره در بازار کاهش یابد ارزش اوراق مشارکت بیشتر میشود و با افزایش نرخ بهره ارزش این اوراق کمتر میشود. تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
ریسک بازار:
به ریسکی که از تغییرات بازده به واسطه نوسانات کلی بازار به وجود میآید ریسک بازار گفته میشود. ریسک بازار به واسطه موارد مختلفی مانند جنگ، تغییرات اقتصادی، رکود اقتصادی و … به وجود میآید و سهام همه شرکتها و تمامی انواع اوراق بهادار تحت تاثیر تبعات آن قرار میگیرد. این ریسک عموماً قابل پیشبینی نیست و در اثر عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکتها است به وجود میآید. چندی پیش زمانی که جنگ در سوریه شروع شد، بازار نسبت به این خبر واکنش شدید نشان داد و طی چند روز پس از انتشار این خبر، سهام غالب شرکتها در صف فروش قرار گرفتند. اخبار جنگ در سوریه، اخبار مربوط به مذاکرات هستهای و اتفاقاتی از این قبیل که میتواند کل بازار را تحت تاثیر قرار دهد، جزء ریسک بازار محسوب میشود.
ریسک تورمی:
معنی این ریسک کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم است و به گونهای با نوسانات نرخ بهره مرتبط است. این ریسک تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد. معنی ریسک تورمی این است که وقتی شما در جامعهای تورمی زندگی میکنید قدرت خریدتان کاهش مییابد، لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود. در جامعهای که میزان تورم بالا باشد، از قدرت خرید مردم کاسته میشود. برای مثال اگر شما با ۱ میلیون تومان در ابتدای سال میتوانستید ۱۰۰۰ سهم شرکت خاصی را خریداری کنید در انتهای سال به واسطه افزایش تورم، توانایی خرید تعداد کمتری از همان سهام را خواهید داشت؛ به بیان دیگر تورم باعث کاهش میزان تقاضا و تاثیر در قدرت خرید کلی مردم میشود. این ریسک نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است.
ریسک نقدینگی:
نبود اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالاتر، باعث میشود ریسک نقدینگی به وجود آید. این ریسک با افزایش عواملی که گفته شد (زمان و ابهام قیمت) این ریسک نیز افزایش مییابد. وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش مییابد، در واقع افرادی که در بازار هستند تمایل به خرید ندارند و خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود. در نتیجه قدرت تقاضا کم شده و ریسک سرمایهگذاری بالا رود. به این ریسک که به علت کاهش نقدینگی بازار در میزان تقاضا ایجاد میشود، ریسک نقدینگی گفته میشود. ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث افت بازار (یا در اصطلاح ریزش بازار) شود.
ریسک تجاری:
ریسکی که به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود میآید را ریسک تجاری تعریف میکنند. برای مثال شرکت فولاد مبارکه در صنعت خود با ریسک تغییر قیمت فولاد جهانی مواجه است و اگر قیمت فولاد جهانی کاهش پیدا کند، قیمت محصول این شرکت نیز کاهش پیدا میکند و باعث کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت میشود. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوان تا حدی از این ریسک جلوگیری کنید.
ریسک مالی:
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی و سایر نهادهای مربوطه است. زمانی که شرکتی با دریافت وام سعی در تامین مالی خود میکند، در حقیقت بدهیهای خود را در سمت راست ترازنامه افزایش داده است. حال اگر شرکت خدمات یا محصولات خود را نتواند در زمان مناسب به فروش رساند، در نتیجه امکان بازپرداخت بدهیهای خود را در موعد مقرر نخواهد داشت، زیرا با کمبود نقدینگی مواجه شده است. این عدم بازپرداخت به موقع، موجب کاهش اعتبار شرکت نزد مراکز اعطاکننده وام برای دریافت تسهیلات بعدی خواهد شد که امکان تامین مالی آتی را از محل دریافت وام کاهش داده و احتمال ورشکستگی شرکت را در پی خواهد داشت. به ان ترتیب ریسک مالی شرکت بالا رفته و چنین شرکتی برای سرمایهگذاری مناسب نیست. بنابراین میزان بدهی بالا در یک شرکت، ریسک مالی آن شرکت را افزایش میدهد.
در ادامه و در مطلب نگاهی به بازده و ریسک در سرمایهگذاری (۲) تلاش خواهد شد تا روشهای اندازهگیری ریسک و بازده و مدلهای موجود بررسی و توضیح داده شود.
مالی یک رشته جدید است که خاستگاه آن علم اقتصاد است. پايه هاي این رشته از سال 1952 و انتشار مقاله هري ماركويتز استوار گردید. و با مقاله فرانكو موديلياني و مرتون ميلر در سال 1958 توسعه یافت. تاروپود این رشـته در سه حوزه «مالـي شركتها»، «بازارهـا و نهادهاي مالـي» و «مـديريت سـرمايهگذاري» است و رشتة «مهندسي مالي و مديريت ريسك» اين سه حوزه را به يكديگر پيوند ميزند. این وبلاگ نیز با هدف قدم برداشتن در ساحل دریای مواج مالی، سعی دارد مطالب مفیدی را به صورت تخصصی و جامع گردآوری نماید.
سمیرانیازی
کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی گرایش مالی
رابطه بین ریسک و بازده
یکی از مهمترین درس های تاریخ بازار سرمایه این است که به طور متوسط برای پذیرش ریسک پاداش وجود دارد، این پاداش را صرف ریسک میگوییم.
همچنین میدانیم که صرف ریسک در سرمایه گذاری هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد .
اساس و پایه تصمیمات سرمایه گذاری رابطه ریسک و بازده است. در ارتباط با ریسک و بازده می توان گفت:
۱- میان ریسک و بازده یک رابطه خطی مثبت وجود دارد به نحوی که با افزایش ریسک، بازده مورد انتظار نیز افزایش می یابد .
۲- در دوره های زمانی بلند مدت، مانند دوره های ۱۱ ساله یا بیشتر ، رابطه تاریخی میان ریسک و بازده باید مثبت باشد .
۳ - در دوره های زمانی کوتاه مدت، مانند یک یا دو سال انتظار می رود رابطه ریسک و بازده همیشه مثبت باشد .با این حال رابطه ممکن است منفی و یا با شیبی به سمت پایین باشد.
منبع
لینک های مفید
ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارزمثال ۱: فرض کنید شما مقداری پول دارید و میخواهید با این پول منابع ریسک در سرمایهگذاری سرمایهگذاری کنید. شما میتوانید در پروژههای مختلفی سرمایهگذاری کنید که سودهای متفاوتی را نصیب شما میکند. این سود در حقیقت پاداش پولی است که شما بهجای مصارف گوناگون در زمینههای دیگر سرمایهگذاری کردهاید. سرمایهگذاری شما ممکن است از نوعی باشد که حتماً سود در پی داشته باشد یا آنکه سرمایهگذاریتان به نحوی باشد که دریافت سود را تضمین نکند. به طور مثال وقتی شما پولتان را در بانک سرمایهگذاری میکنید، مطمئن هستید که در پایان دوره (ماهیانه یا سالیانه) درصد مشخصی سود دریافت میکنید؛ یعنی بانک تضمین میکند که درصد معینی از پول شما را در پایان دوره مورد قرارداد به عنوان سود به شما پرداخت نماید. بنابراین سرمایهگذاری شما مطمئن و بدون ریسک است. زیرا شما اطمینان دارید به سودی که بانک با شما قرارداد کردهاست، میرسید. در حالت دیگر شما میتوانید در حوزه دیگری نظیر بورس سرمایهگذاری کنید. در این حوزه شما این امکان را دارید که به سودی چند برابر سود بانک دست پیدا کنید اما نکته آن است که برای دریافت این سود ضمانتی وجود ندارد و گاهی ممکن است سرمایهگذاری شما با ضرر مواجه شود. بنابراین در مثال فوق، دو مفهوم دارای اهمیت است:
سود یا زیانی (بازده) که از سرمایهگذاری نصیبتان میشود.
وجود یا عدم وجود تضمین (ریسک) برای دریافت سود سرمایهگذاری.
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایهگذاریها، مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت، زیرا تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود.
بازده چیست؟ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد.
بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً در سرمایهگذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.
بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایهگذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه میشود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفههای تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آنها را با خطا در نظر گرفته است.
کنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.
ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
غالب سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش مییابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کردهاید و ۱ میلیون تومان برنده شدهاید؛ به شما پیشنهاد میشود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعهکشی حذف شوید یا بهجای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعهکشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:
۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعهکشی برنده شوید.
۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعهکشی نگیرید.
شما کدام پیشنهاد را انتخاب میکنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک
− ریسک نرخ ارز
− ریسک نوسان نرخ بهره
− ریسک بازار
− ریسک تورمی
− ریسک نقدینگی
− ریسک تجاری
دیدگاه شما