عوامل تأثیرگذار بر معاملات


کارشناسان ضمن ارزیابی روند اصلاحی اخیر شاخص بورس معتقدند؛ رشدی که پیش‌بینی شده بود تا پایان سال در بازار شاهد باشیم در کمتر از یک ماه رخ داد؛ بنابراین احتمال ایجاد چنین اصلاحی در بازار دور از ذهن نبود و اکنون سهامداران نباید نگرانی چندانی را از چنین اصلاح ایجاد شده‌ای در بازار داشته باشند.

مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال چیست؟

در عصرهای مختلف از زندگی انسان معمولا ابزاری خاص برای خرید و فروش وجود داشته است که هر کدام از این ابزارها بسته به موقعیت در ابتدا کارآمد و موجه بوده‌اند اما پس از مدتی عیب و نقص آن‌ها نمایان شده است. بنابراین انسان در پی ابزاری جدید با ویژگی‌های منحصربه فرد برآمد تا با گذشت زمان از ارزش آن کاسته نشود و هم‌چنین بتوان بر آن نظارت داشت. بدین ترتیب سکه­ های طلا و پول­ های کاغذی به عوامل تأثیرگذار بر معاملات وجود آمدند. اما در عصر کنونی، معاملات بین المللی با ارزهای دیجیتال انجام می­‌گیرند. این ارز­های دیجیتال نوعی پول الکترونیکی هستند که به خودی خود ارزشی ندارند و ارزش آن­ها توسط کاربران آن به وجود می­آید. اما سوال اینجاست که چه کسی قیمت­ آن­ها را تعیین می­‌کند و عوامل تاثیرگذار بر افزایش یا کاهش قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال چیست؟ برای دریافت پاسخ سوالات خود در ادامه با ما همراه باشید.

انواع ارزهای دیجیتال

پس از آغاز پروسه رشد بیت کوین، ایجاد ارزهای دیجیتال شدت گرفت. در حال حاضر هزاران ارز دیجیتال در دنیا در حال فعالیت هستند که هر کدام دارای ویژگی هایی منحصر به فرد هستند. برخی از این ارزهای دیجیتالی بر اساس ارز فیات رمزنگاری می شوند و تعداد بسیار زیادی از آن­ها در قبال یک ارز و بر پایه کدهای دیگر شکل گرفته و ایجاد می­شوند. از قابل اعتمادترین و مهم‌­ترین ارزهای دیجیتال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • بیت کوین (Bitcoin): همان‌گونه که در مطالب بالاتر گفته شد، بیت کوین اولین ارز دیجیتال نام دارد که توسط شخصی با نام مستعاره ساتوشی ناکاموتو ایجاد شد. در این ارز هیچ بانک یا موسسه­ای دخالت ندارد.
  • ریپل (Ripple): یک شرکت آمریکایی در سال 2012 اقدام به ارائه ارز دیجیتالی ریپل کرد. از امکانات این ارز می­‌توان ایمن بودن، سرعت بالا و انتقال رایگان آن را نام برد. ارز دیجیتالی ریپل بر پایه ارز فیات شکل گرفته است.
  • اتریوم (Ethereum): ایده طرح اتریوم در سال 2013 طرح ریزی شد و در سال 2015 انتشار یافت. این ایده توسط یک فرد کانادایی به نام ویتالیک بوترین ایجاد شد.
  • تتر (tether): ارز دیجیتالی تتر بر پایه ارز فیات دلار رمزنگاری شده است؛ به همین دلیل دارای ثبات قیمتی است. برخلاف دیگر ارزهای دیجیتال نظیر بیت کوین، قیمت آن همیشه برابر یک دلار است. شما می‌توانید در صرافی OMPfinex به خرید آنی تتر بپردازید.
  • کاردانو (cardano): کاردانو پولی دیجیتال است و معاملات مالی دولت‌ها، موسسه‌ها و اشخاص را انجام می‌دهد.
  • اتریوم کلاسیک (Ethereum classic): در سال 2016 با هک شدن اتریوم، اتریوم جدیدی شکل گرفت.

چه کسی قیمت ارزهای دیجیتال را مشخص می­‌کند؟

این سوال بیشتر کسانی است که وارد دنیای ارزهای دیجیتال می­‌شوند. همان‌طور که می­‌دانید ارزهای دیجیتال توسط هیچ سازمان یا دولتی کنترل نمی­‌شود. همچنین تراکنش­‌های آن توسط اعضا و کاربران آن تایید می‌­شود. بنابراین نمی­‌توان به طور دقیق و شفاف گفت که ارز­های دیجیتال توسط یک شخص خاص یا حکومت قیمت‌گذاری می‌­شود. اما وجود آن­ها در ارزش ارز دیجیتال بی­‌تاثیر نیست. – عوامل تاثیرگذار بر قیمت ارز های دیجیتال

مقایسه قیمت ارز دیجیتال با ارز فیات

اصلی‌ترین تفاوت میان ارزهای دیجیتال و ارز فیات این است که ارزهای دیجیتال مستقل از هر سازمان و ارگان دولتی هستند در حالی‌که ارزهای فیات از طرف دولت مرکزی پشتیبانی می‌شوند و آن‌ها را به ‌عنوان پول رسمی و قانونی معرفی می‌کنند. در واقع ارزشمندی ارزهای فیات به‌ دلیل قانونی بودن و به رسمیت شناختن دولت است. بنابراین افراد به این ارزها اعتماد بیشتری دارند. دولت‌ها و بانک‌ها به کمک ارز فیات و با کنترل میزان عرضه و تقاضای پول، تورم را کنترل می‌کنند. این در حالی است که ارزهای دیجیتال توسط کشورها و نهادهای دولتی پشتیبانی نمی‌شوند و دارای منابع ثابتی هستند؛ به همین دلیل ارزش آن‌ها تحت کنترل نیست و ربطی به مهار کردن تورم ندارد.

جالب است بدانید با وجود عدم پشتیبانی نهادها از رمز ارزها، ارزهای دیجیتال متقاضیان بسیاری دارند و به‌ عنوان نوعی سرمایه‌گذاری در نظر گرفته می‌شوند. بنابراین از هر دو سیستم می‌توان به ‌عنوان واسطه معاملات و دارایی ارزشمند بهره گرفت.

عوامل تعیین کننده ارزهای دیجیتال

اگر می‌خواهید بدانید عوامل تاثیرگذار بر قیمت ارزهای دیجیتال چیست؟ خوب است ابتدا با این مفهوم ساده توضیح را شروع کنیم. مهم‌ترین و اصلی‌ترین عامل تعیین‌کننده قیمت ارزهای دیجیتال، میزان عرضه و تقاضا است. با توجه به اصل بنیادین موجود در علم اقتصاد، هر چه عرضه توکن‌های یک رمز ارز بیشتر باشد و میزان تقاضای آن پایین، ارزش آن رمز ارز نیز با تنزل همراه است و برعکس هر چه عرضه توکن‌های یک ارز دیجیتال محدود و تقاضا برای آن زیاد باشد، ارزش آن ارز تا حد زیادی افزایش می‌یابد. در واقع همین موضوع سبب افزایش قیمت ارز بیت‌ کوین شده است.

با توجه به کاهش تولید ارز بیت کوین، ارزش این رمز ارز در سال‌های اخیر رشد چشم‌گیری داشته است و از استقبال کاربران و پوشش رسانه‌ای خوبی برخوردار شده است. عامل تأثیرگذار بعدی، سطح کارایی توکن‌های یک ارز است. کارایی در این زمینه به این معنی است که یک ارز دیجیتال تا چه اندازه می‌تواند در دنیای واقعی مفید باشد. البته باید گفت سختی‌های ماینینگ نیز در ارزش و قیمت یک ارز دیجیتال بسیار مؤثر است و می‌توان از آن به ‌عنوان عاملی تعیین کننده نام برد. هر چه عمل ماینینگ یک ارز سخت‌تر باشد، بدون شک قیمت آن بیشتر خواهد بود. – عوامل تاثیرگذار بر قیمت ارز های دیجیتال

عوامل تاثیرگذار برقیمت بیت کوین

عوامل موثر و تاثیرگذار قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال چیست؟

قیمت ارزهای دیجیتال توسط عوامل بسیاری می­‌تواند تغییر کند. مهم‌­ترین این عوامل شامل موارد زیر هستند.

عرضه و تقاضا

برخی از کالاها به خاطر کمیاب بودن قیمت بسیار زیادی دارند. به عنوان مثال چون موجودیت طلا بر روی کره زمین محدود است و دسترسی راحتی به آن وجود ندارد قیمت بالایی دارد. این مثال با کمی تغییر برای ارزهای دیجیتال نیز صادق است. سیستم عرضه و تقاضا عوامل تأثیرگذار بر معاملات از مهم‌­ترین عوامل تاثیرگذار بر افزایش یا کاهش قیمت ارز­های دیجیتال است. نحوه کار این سیستم را می­‌توان به این شکل تفسیر کرد: اگر تقاضا از عرضه بیشتر باشد قیمت کالا افزایش می­‌یابد و اگر عرضه از تقاضا بیشتر باشد قیمت کالا کاهش می­‌یابد. حال این توضیح را به ارزهای دیجیتال بست می‌­دهیم.

اگر افراد بسیاری خواهان خرید و داشتن ارز­های دیجیتال باشند (تقاضا)، و مقدار ارزهای دیجیتال رو به کاهش باشد عوامل تأثیرگذار بر معاملات یا استخراج آن با سرعت کم و به سختی انجام شود (عرضه)، در این صورت قیمت ارزهای دیجیتال رو به افزایش حرکت می­‌کند. به طور خلاصه یعنی اگر تقاضا برای داشتن ارز دیجیتال زیاد شود و عرضه آن کم باشد، به طور حتم قیمت آن افزایش می‌یابد. اما اگر تعداد افرادی که خواهان ارزهای دیجیتال هستند رو به کاهش باشد و کسی قصد خرید آن را نداشته باشد و مقدار ارزهای دیجیتال استخراج شده و یا تولید شده افزایش یابد در این صورت قیمت آن رو به کاهش می‌­رود. بنابراین توجه به سیستم عرضه و تقاضا می‌­تواند بر کاهش یا افزایش ارزهای دیجیتال تاثیرگذار باشد.

هاوینگ ارزهای دیجیتال

برای دستیابی به برخی از ارزهای دیجیتال، جدا از مبحث خرید کردن، باید آن­ها را استخراج کرد. عمل استخراج به وسیله­ دستگاه ماینینگ انجام می­‌شود. ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین هر چند سال یک بار پاداش استخراج خود را کاهش می­‌دهند. این عمل می­‌تواند تاثیر زیادی بر افزایش قیمت آن داشته باشد. این موضوع به عرضه و تقاضا برمی‌­گرد. چرا که با هاوینگ ارزهای دیجیتال، عرضه آن کاهش می­‌یابد که این امر سبب افزایش قیمت آن می‌­شود. البته بیان این نکته لازم است که هاوینگ ارزهای دیجیتال به طور قطعی و 100% نمی­‌تواند بر روند کاهشی یا افزایش قیمت آن تاثیرگذار باشد اما وجود آن را نمی‌­توان بی­تاثیر دانست.

سادگی یا پیچیدگی استخراج

سادگی یا پیچیدگی استخراج ارزهای دیجیتال می‌­تواند بر افزایش یا کاهش قیمت ارزهای دیجیتال تاثیرگذار باشد. این مطلب به این منظور است که اگر استخراج یک ارز دیجیتالی پیچیده و سخت باشد به طبع ارزش و قیمت آن بیشتر می­شود و در مقابل اگر یک ارز دیجیتال را بتوان به راحتی و بدون سختی استخراج کرد به طبع قیمت آن کاهش می­یابد. به همین دلیل است که برخی ارزهای دیجیتالی را نمی­توان به راحتی استخراج کرد. به عنوان مثال ارز دیجیتالی بیت کوین، پیچیدگی و سختی زیادی برای استخراج دارد و همین موضوع می­تواند بر افزایش قیمت آن تاثیر بسیار زیادی داشته باشد.

عوامل تاثیرگذار بر قیمت بیت کوین و ارز های دیجیتال

سودمند بودن ارز دیجیتال

هر ارز دیجیتال با یک هدف خاص تولید می­‌شود. این هدف اگر مفید و سودمند باشد می­‌تواند در آینده آن تاثیرگذار باشد. بنابراین سودمندی و مفید بودن ارزهای دیجیتال نیز از دیگر عواملی است که می­تواند تاثیر شگرفی بر افزایش یا کاهش ارزهای دیجیتال داشته باشد.

شناخت و تبلیغات

شناخته شدن یک ارز دیجیتال در بین عموم مردم نیز جزو عواملی است که بر قیمت ارزهای دیجیتال موثر است. هر چه میزان شناخت و آگاهی عموم از یک ارز دیجیتال بیشتر باشد خرید و سرمایه­گذاری در آن نیز بیشتر است که این امر می­تواند با افزایش آن ارز دیجیتال همراه باشد. بالعکس اگر ارز دیجیتالی ناشناخته بماند و شفافیتی در رابطه با چگونگی عملکرد آن وجود نداشته باشد، سبب کاهش قیمتی آن و در برخی از موارد حتی سبب از بین رفتن ارز دیجیتال می‌شود.

حمایت چهره ­های شناخته شده یا مطرح جهان از یک ارز دیجیتالی

حمایت یا بدگویی برخی از افراد مشهور جهان نیز از عوامل تاثیرگذار بر قیمت ارزهای دیجیتالی است و می­تواند سبب کاهش یا افزایش قیمت آن ارز دیجیتالی شود. به عنوان مثال در پی توییت ایلان ماسک مدیر عامل شرکت تسلا عوامل تأثیرگذار بر معاملات در خصوص بیت کوین، سبب شد که ارز با افزایش قیمت زیادی مواجه شود. البته دلیل آن تا حدودی به بیشتر شدن تقاضا برمی‌گردد.

کاربردی بودن

کاربردی بودن یک ارز دیجیتالی می­تواند سبب شود که قیمت آن کاهش یا افزایش یابد. اما به چه شکل؟ این امر زمانی اتفاق می­افتد که یک ارز دیجیتال کاربرد­های بسیار زیادی داشته باشد یا حتی برخی از شرکت­ها یا فروشگاه­های آنلاین معتبر، امکان خرید یا پرداخت خدمات را به وسیله ارز دیجیتالی در اختیار کاربران و مشتریان خود قرار دهد. این موضوع علاقه کاربران را برای استفاده از آن ارز دیجیتالی افزایش می­دهد که نتیجه آن افزایش قیمت ارز دیجیتالی مذکور است. برعکس این قضیه هم صادق است. یعنی اگر یک شرکت معتبر یا فروشگاه اینترنتی شناخته شده­ای، امکان خرید یا پرداخت خدمات خود را به وسیله ارز دیجیتالی محدود کند، می­تواند در پایین آمدن ارزش آن تاثیرگذار باشد.

قوانین سخت­گیرانه دولتی در ارائه دارایی

شاید این سوال در ذهن افراد شکل گیرد که قوانین و محدودیت­های دولتی چه ارتباطی به قیمت ارزهای دیجیتال دارد؟ در پاسخ باید گفت از آنجایی که ارزهای دیجیتال توسط هیچ دولت یا حکومتی نظارت و کنترل نمی­شوند و هیچ شخصی نمی­تواند به طور کامل بر آن نفوذ داشته باشد و از طرفی افراد در دنیای ارزهای دیجیتال احراز هویت نمی­شوند، سخت‌گیری دولت­ها در وضع مالیات بر دارایی می­تواند سبب شود عوامل تأثیرگذار بر معاملات افراد زیادی برای پنهان دارایی­های خود دولت به ارزهای دیجیتالی روی آورند. افزایش تقاضا برای خرید ارزهای دیجیتالی برای در امان ماندن از مالیات­های وضع شده توسط حکومت، افزایش قیمت ارزهای دیجیتالی را به همراه دارد.

پذیرش عموم مردم از ارز دیجیتال

در بسیاری از جوامع، ارزهای دیجیتال را نوعی کلاهبرداری توصیف کرده­اند و ورود به آن را مساوی با از بین رفتن دارایی می­دانند. این امر می­تواند در کاهش یا افزایش قیمتی ارزهای دیجیتال تاثیرگذار باشد. درک و فهم مردم از معنی واقعی ارز دیجیتال می­تواند تاثیر به‌سزایی در ارزش ارز­های دیجیتالی ایجاد کند.

ایجاد فورک

برخی از ارزهای دیجیتالی نسخه پیشرفته‌­تر و مفیدتر دیگر ارزهای دیجیتالی هستند. به عنوان مثال بیت کوین کش یا لایت کوین، نسخه­‌های فورک ارز دیجیتالی بیت کوین هستند. ایجاد این چنین ارزهای دیجیتالی که دارای امکانات بهتری هستند می­تواند بر ارزش ارز دیجیتالی مادر تاثیرگذار باشد. در سالی که بیت کوین کش وارد بازار شد، ارزش جهانی بیت کوین حدود 25% کاهش پیدا کرد. بنابراین فورک­‌های متعدد ارزهای دیجیتال بر روند افزایشی یا کاهشی ارز دیجیتال مرجع تاثیرگذار هستند و هرچه تعداد این فورک­‌ها بیشتر باشد به طبع میزان افت ارزش آن ارز دیجیتالی بیشتر است.

حجم معاملات انجام شده

حجم معاملاتی یک ارز دیجیتالی می­تواند بر افزایش یا کاهش قیمت آن ارز دیجیتال تاثیرگذار باشد. حجم پایین معاملات یک ارز، شک و تردید سرمایه گذاران را افزایش می­دهد. این امر در آینده سبب کاهش قیمتی آن ارز می­شود.

انتشار اخبار کذب

منتشر شدن یک خبر دروغ در خصوص ارزهای دیجیتال می­تواند سبب افت قیمتی آن ارز دیجیتال شود. در برخی از موارد سرمایه گذاران برای از بین بردن رقیب ارز دیجیتالی خود، اقدام به انتشار اخبار کذب در خصوص آن ارز دیجیتالی می­کنند. پیامد این عمل می­تواند کاهش ارزش ارز دیجیتالی نام برده را به همراه داشته باشد.

جمع‌بندی

با بررسی اینکه عوامل موثر و تاثیرگذار بر قیمت بیت کوین و بقیه‌ی ارزهای دیجیتال می‌توان نتیجه گرفت که به طور کلی بالا رفتن تعداد متقاضیان، بزرگ‌ترین علت افزایش قیمت ارز دیجیتال است. درواقع همه موارد گفته شده به کاهش و افزایش تعداد متقاضیان برمی‌گردند. شما در وب‌سایت OMPfinex، می‌توانید قیمت لحظه‌ای ارزهای دیجیتال را مشاهده کنید. همچنین در صورتی که قصد انجام مبادلات ارز دیجیتال را دارید، امکان خرید فوری ارز دیجیتال در پلتفرم ompfinex برای شما فراهم شده است.

عوامل موثر در ورشکستگی

مقدمه ای از عوامل موثر در ورشکستگی :

تجربه را می‌توان بهترین راه اجتناب از ورشکستگی دانست. معامله گر با چندین تجربه تلخ، مستقیما متوجه عوامل ورشکستگی و نحوه اجتناب از سقوط های مشابه می‌شود. شکست در بازارهای آتی به دلایل کرختی یا اقدام نادرست می‌باشد. کرختی یا انجام ندادن اقدام را می‌توان بصورت عدم ورود به معامله جدید یا خروج از معامله موجود دانست. اقدام نادرست به ورود یا نقد کردن یک موقعیت معاملاتی قبل از موعد مقرر یا بعد از طی شدن آن اطلاق می‌شود.

رخوت

دلایل رخوت:

  1. رفتار بازار: اگر بازار برای چندین هفته در الگوی رنج یا تراکم باشد، با وجود شکست تراکم ممکن است معامله گر در رخوت باقی بماند و اگر بازار بعد از یک رشد نمایی در یک جهت خاص سریع جهت خود را تغییر دهد، پذیرش این تغییر غیرممکن می‌شود. در این مواقع بهترین کار این است که، معامله گر کاری نکند و چرخش را تصحیحی جزئی در مسیر آن فرض کند.
  2. طبیعت سهام مورد معامله: خرید اختیار معامله روی قراردادهای آتی کاملا متفاوت از معامله آن قرارداد آتی است و می‌تواند منجر به نتایج کاملا متفاوتی شود. خریدار اختیار معامله حتی اگر بازار برخلاف مسیر او حرکت کند الزامی برای بستن موقعیت معاملاتی خود ندارد. پس این احتمال وجود دارد که، معامله گر دچار خشنودی کاذب شود و تصور کند که، فروش هیجانی اختیار معامله اگر بطور چشمگیری کم شده باشد، امر نابجایی است.
  3. ترس معامله گر از ضرر احتمالی: برای معامله گرانی صادق است که در بازار تجربه ضررهای متوالی و به طبع اعتماد به نفس ندارند. این معامله گران بجای تحمل ریسک، می‌توانند کاری نکنند و به قضاوت خود و سیگنال های حاصل از سیستم خود بپردازند.
  4. عدم تمایل معامله گر به پذیرش خطای تحلیل: معامله گری که پوزیشن معاملاتی دارد به خود می قبولاند که، رفتار فعلی قیمت نیازمند نقد شدن نیست و همچنین حقایق موجود را به امید اینکه بازار دیر یا زود حقانیت او را ثابت می‌کند، منکر می‌شود.
  5. انجام ندادن به موقع وظیفه و کار معامله گر برای آگاه شدن و تسلط بر بازار: حجم کار معامله گر تابع تعداد نمادهایی است که پیگیر آن‌هاست. رخوت ناشی از غفلت زمانی اتفاق می­افتد که معامله گر وقت و توجه کافی به نمادها تحت رصد خود ندارد.

اقدام نادرست

زمانبندی در همه‌ی سرمایه گذاری ها امری مهم است اما در بازارهای آتی به دلیل تعدیل های روزانه بالانس حساب یک مقوله فوق العاده حیاتی است. بروز یک خطای جزئی در زمانبندی می‌تواند منجر به ایجاد مشکلات مالی جدی برای معامله گران آتی شود. اقدام نادرست از زمانبندی غلطی که در قالب دسته بندی های کلی زیر قرار می‌گیرد ناشی می‌شود:

الف) ورود قبل از موعد:

به معنای انجام معامله قبل از اخذ یک سیگنال واضح و روشن است. تلاش ناموفق معامله گر برای گرفتن اوج یک بازار روندی، دلیل ورود قبل از موعد است. پیش بینی بازار و سعی در اینکه یک گام از آن جلوتر باشیم می‌تواند به تجربه ای گران منجر شود. همگامی با بازار و عکس العمل سریع به آن بسیار پسندیده تر و ایمن تر از پیش بینی رفتار احتمالی است.

ب) ورود با تأخیر یا عقب ماندن از بازار:

به معنای این است که، معامله گر مدتی بعد از شروع روند اقدام به معامله گری کند. تشخیص تغییر روند بلافاصله بعد از وقوع آن، کار بسیار سختی است. پس باید بعد از وقوع یک حرکت نسبتا بزرگ در نماد مورد مطالعه، ما نیز با آن همراه شویم. مشکل این روش این است که، بعد از حرکت های شدیدا قوی بدون شک، بازگشت به حالت قبل رخ می‌دهد. بازگشت همیشه معامله گرانی را که با تأخیر وارد بازار می‌شوند را مجازات می‌کنند. معامله گران محتاط که اعتقاد به کنترل ریسک دارند، قبل از ورود به بازار گاوی یا خرسی با صبر کامل منتظر وقوع بازگشت می‌مانند. اما اگر بازگشت به حالت قبل رخ ندهد، معامله گر آن حرکت را از دست می‌دهد. معامله گر محتاط، ارزش بیشتری برای دلارهای واقعی سوخت شده در مقایسه با از دست رفتن فرصت های سودآور قائل اند.

ج) خروج قبل از موعد:

معامله گران تازه کار ممکن است بخواهند سود خود را قبل از موعد نقد کنند. خروج قبل از موعد عکس العمل طبیعی افراد فاقد اعتماد به نفس است. طرز فکر کاچی بهتر از هیچی باعث می‌شود که، معامله گر بجای داشتن تب ‌و تاب اخذ سود احتمالی بیشتر و غیرقطعی تر آتی به سمت نقد کردن سود اندک فعلی سوق یابد. هرچند نقد کردن قسمتی از سود و نسپاردن همه چیز به آرزو و خیال پردازی های بازار امری منطقی به نظر می‌رسد. سیاست درست این است که، معامله گر پایبندی خود به معامله را تا صدور سیگنال واضح حفظ کند. ورود به بازارهای آتی مستلزم اتخاذ ریسک سالم توسط بورس بازان است و برای کسانی که با این امر راحت نیستند، بهتر است معامله نکنند. از دلیل دیگر برای خروج قبل از موعد، تعیین دائمی اهداف قیمتی بر اساس بازگشت درصد خاصی از سرمایه ­گذاری است. تصمیم معامله گر برای خروج از معامله شاید بر مبنای اخذ سود 100% باشد. گرچه سود 100% در سرمایه ­گذاری معیاری خوب است اما می‌تواند باعث خروج قبل از موعد شود. اما اگر بازار قبل از رسیدن به هدف تعیین‌شده معامله گر بازگردد، فرد با خروج با تأخیر مواجه خواهد شد.

نقد کردن قبل از موعد معامله با مشاهده اولین نشانه ­های ضرر دهی غالبا ویژگی معامله گران عصبی است. بازار این عادت نگران ­کننده را دارد که می‌تواند بعضی اوقات از چیزی که یک روند خوب است، فاصله بگیرد. مثل زمانی که بازار در یک روز خاص به شدت بالا بسته شود که به ‌احتمال ‌زیاد منجر به بازگشایی پایین آن در روز آتی خواهد شد که بعد از سقوط پر پیچ ‌و خم در ساعات ابتدایی که طی آن همه معامله گران عصبی با موفقیت توسط دیگران بلعیده می‌شود، بازار خرامان به سوی اوج­های جدیدی حرکت می‌کند.

د) خروج با تأخیر:

این مفهوم شامل دو مفهوم است:

  1. خروج با تأخیر از معامله سود ساز.
  2. خروج با تأخیر از معامله ضررده.

در هر دو حالت، تأخیر ایجادشده غالبا ماحصل آمال و آرزوها یا حرص و طمع است که، دستورالعمل های معامله گر را تحت تاثیر قرار می‌دهد. معامله گر موفق کسی است که، بتواند به مجرد مغایرت معامله با تفکرات خود، آن را تشخیص داده و شجاعت اقدام بر اساس چنین تشخیصی را داشته باشد.

ریسک ورشکستگی

معامله گر زمانی ورشکسته می‌شود که، دارایی خالص وی به میزانی کم شده باشد که قادر به انجام معامله‌ی جدید نباشد. این ریسک یک تخمین آماری با مقدار بین صفر (عدم امکان ورشکستگی) و یک (بروز حتمی ورشکستگی) است. ریسک عوامل تأثیرگذار بر معاملات ورشکستگی تابعی از موارد زیر است:

  • احتمال موفقیت
  • نسبت بازده، یا نسبت متوسط سود هر معامله به متوسط ضرر هر معامله
  • مقداری از سرمایه گه درگیر معامله‌شده است

احتمال موفقیت و نسبت بازده تابع سیستم معاملاتی است و مقداری از سرمایه که درگیر معامله می‌شود نیز به سیاست های مدیریت سرمایه معامله گر بستگی دارد.

مثال: فرض کنید سرمایه شما برای انجام معامله 1 دلار باشد و کل آن را درگیر معامله کنید. فرض کنید متوسط سود و زیان این معامله نیز 1 دلار است، یعنی نسبت بازدهی 1 باشد. همچنین فرض کنید که نتایج معاملات قبلی مؤید 3 معامله موفق در هر 5 معامله، یعنی احتمال موفقیت 0.06 باشد. در صورت ضررده شدن معامله اول، کل مبلغ سرمایه گذاری شده 1$ از دست می‌رود و معامله دیگری در کار نخواهد بود، احتمال ورشکستگی در انتهای اولین معامله است. در صورت سوددهی معامله اول، با سرمایه 2$ وارد معامله دوم می‌شویم. ازآنجاکه ضرر هر معامله 1$ است، لذا ممکن است ورشکستگی در انتهای معامله دوم وجود ندارد. در این مرحله ورشکستگی معامله گر در انتهای معامله سوم مستلزم دو معامله ضررده متوالی است. احتمال بروز این امر حاصل‌ضرب احتمال سوددهی معامله اول و احتمال ضرر دهی دو معامله بعدی، یعنی (0.40 0.40 0.60) 0.096 است. لذا ریسک ورشکستگی در یا قبل از انتهای معامله سوم را می‌توان بصورت حاصل جمع موارد زیر بیان کرد:

احتمال ورشکستگی در انتهای معامله اول

احتمال ورشکستگی در انتهای معامله سوم

لذا در این مورد احتمال ورشکستگی در انتهای معامله سوم 0.496 0.096 + 0.40 است. با بسط این منطق دیده می‌شود که برای ورشکستگی در انتهای معامله پنجم دو مسیر وجود دارد. مسیر اول با سوددهی دو معامله ابتدایی و ضرر دهی سه معامله بعدی منجر به ورشکستگی می‌شود و مسیر دوم ورشکستگی مستلزم سوددهی معامله اول، ضرر دهی معامله دوم، سوددهی معامله سوم و نهایتا ضرر دهی معامله چهارم و پنجم است. این دو مسیر مانعه­ الجمع یکدیگر هستند؛ یعنی بروز یکی مانع بروز دیگری است.

لذا احتمال ورشکستگی در انتهای معامله پنجم را می‌توان از مجموع احتمالات زیر به دست آورد:

1) ورشکستگی در انتهای معامله اول

2) ورشکستگی در انتهای معامله سوم، یک سوددهی و سپس دو ضرر دهی متوالی

3) یکی از آن دو مسیر ورشکستگی در انتهای معامله پنجم، الف) دو سوددهی و سپس سه ضرر دهی متوالی. ب) یک سوددهی، سپس یک سوددهی و نهایتا دو ضرر دهی متوالی.

لذا احتمال ورشکستگی در انتهای معامله پنجم 0.54208 = (0.02304) 2+ 0.096+ 0.40 است.

باید دقت کرد که چگونه با گسترش معاملات، احتمال ورشکستگی نیز افزایش می‌یابد. البته این احتمال با یک نرخ کاهشی در حال افزایش است و مؤید آن است که ریسک ورشکستگی با افزایش تعداد معاملات، به یک عدد ثابت میل خواهد کرد.

تعداد معاملات، n، به ‌اندازه‌ای بزرگ در نظر گرفته می‌شود که تخمین دقیقی از ریسک ورشکستگی به دست آید. ازآنجاکه با افزایش n این محاسبات خسته‌کننده می‌شود لذا بهتر است رابطه ای برای تعیین ریسک ورشکستگی بر حسب احتمال موفقیت معرفی شود. در گام نخست برای تعیین چنین رابطه ای دود فرض ساده در نظر می‌گیریم: الف) نسبت بازدهی 1 است و ب) روی کل سرمایه موجود در حساب معامله انجام می‌شود. با این فرض‌ها، طبق نظر ویلیام فلر ، ریسک ورشکستگی قمارباز یا R، به قرار زیر است:

ریسک ورشکستگی قمارباز

که در آن k، تعداد واحدهای سرمایه قمارباز و (a-k) تعداد واحدهای سرمایه حریف وی دارد. P احتمال موفقیت و q یا (q=1-p) احتمال شکست است. با اعمال این رابطه به معاملات آتی و فرض بزرگ‌تر بودن احتمال موفقیت، p، عوامل تأثیرگذار بر معاملات نسبت به احتمال شکست، q، نسبت (q/p) کمتر از 1 می‌شود. علاوه بر آن بازار را می‌توان به عنوان حریف معامله گر تصور کرد که کل سرمایه آن، a، در مقایسه با k بسیار بزرگ است. لذا در عمل می‌توان عبارت “(q/p) به توان a” را صفر تلقی کرده و احتمال شکست را بصورت “(q/p) به توان k” نوشت. از رابطه فوق دیده می‌شود که احتمال ورشکستگی به:

احتمال موفقیت

تعداد واحدهای سرمایه درگیر عوامل تأثیرگذار بر معاملات بستگی دارد.

با افزایش احتمال موفقیت ریسک ورشکستگی کاهش می‌یابد. همچنین با کاهش سرمایه درگیر در هر معامله، برای یک احتمال موفقیت مفروض، ریسک ورشکستگی کاهش می‌یابد.

مثال: اگر احتمال موفقیت 0.50 باشد و از 10$ موجودی صرفا روی 1$ آن ریسک شود، یعنی درگیری 10% سرمایه در هر زمان، با فرض نسبت بازده 1، ریسک ورشکستگی به قرار “(0.5/0.5) به توان 10” یعنی 1 است. پس سیستمی با احتمال موفقیت به 0.55، با همان نسبت بازدهی و همان درصد درگیر، احتمال ورشکستگی به شدت کاهش ‌یافته و به “(0.5/0.45) به توان 10” یعنی 0.134 می‌رسد. لذا باید بر روی بهبود احتمال موفقیت سیستم معاملاتی خود سرمایه گذاری کنید.

زمانی که متوسط سود و متوسط ضرر مساوی یکدیگر نباشند، محاسبه ریسک ورشکستگی پیچیده تر می‌شود. زمانی که نسبت بازدهی 2 باشد، ریسک ورشکستگی را می‌توان با رابطه دقیق‌تری که نرمان بیلی معرفی کرده است محاسبه کرد. در این حالت اگر احتمال شکست بزرگتر یا مساوی دو برابر احتمال موفقیت باشد، یعنی ریسک ورشکستگی، R، بطور یقین 1 خواهد بود. یعنی اگر احتمال موفقیت کمتر یا مساوی نصف احتمال شکست باشد و نسبت بازدهی 2 باشد، ریسک ورشکستگی قطعی برابر 1 خواهد بود.

مثال: اگر احتمال موفقیت کمتر یا مساوی 0.33 باشد، برای نسبت بازدهی 2 ریسک ورشکستگی قطعی 1 است. اگر احتمال شکست کمتر از دو برابر احتمال موفقیت باشد،2p>q ، ریسک ورشکستگی یا R، برای نسبت بازدهی 2 به قرار زیر خواهد بود:

فرمول ریسک ورشکستگی

q: احتمال شکست

P: احتمال موفقیت

K: تعداد واحدهای یکسانی از سرمایه است که می‌توان روی آن‌ها معامله انجام داد.

بخشی از سرمایه که بر روی آن معامله می‌شود، به تعداد واحدهای سرمایه بستگی دارد. اگر روی کل دارایی خالص موجود در حساب، k، معامله انجام شود، میزان درگیری 100% خواهد بود. اگر k دو واحد باشد و روی یکی از آن‌ها ریسک شود، میزان درگیری 50% خواهد بود. در حالت کلی اگر یک واحد از k واحد سرمایه موجود در حساب درگیر ریسک شود، (/k100)% سرمایه درگیر ریسک شده است. با درگیری درصد کمتری از سرمایه در معامله، در یک احتمال موفقیت و نسبت بازدهی مفروض، ریسک ورشکستگی کمتر خواهد بود.

با اعمال رابطه فوق برای نسبت بازدهی 2 و احتمال موفقیت 0.6 برای 2 واحد سرمایه، که به معنای درگیری 50% است، ریسک ورشکستگی، R، 0.209 می‌شود. با همان احتمال موفقیت و همان نسبت بازدهی، با افزایش تعداد واحدهای سرمایه به عدد 5 (که باعث کاهش پول درگیر از 50% به 20% می‌شود) مقدار ریسک ورشکستگی از 0.209 به 0.020 کاهش می‌یابد.

استعلام و پرداخت مالیات نقل و انتقال خودرو

استعلام و پرداخت مالیات خرید و فروش ماشین و مالیات معامله خودروهای صفر و کارکرده

مالیات نقل و انتقال خودرو

استعلام و پرداخت مالیات بر نقل و انتقال خودرو

مالیات بر نقل و انتقال خودرو یکی از انواع مالیات‌هایی است که از گذشته وجود داشته و اکنون شکل تازه‌ای به خود گرفته است.
در سال‌های قبل خریدار و فروشنده ابتدا تعویض پلاک را انجام داده و سپس در هنگام مراجعه به دفاتر اسناد رسمی جهت انتقال سند، این مالیات را پرداخت می‌کردند، اما طبق قانون جدید ابتدا باید هزینه مالیات بر نقل و انتقال خودرو پرداخت گردد تا امکان تعویض پلاک فراهم شود.
اگر قصد فروش خودروی خود را دارید با وارد کردن شماره پلاک، شماره همراه و کد ملی خود می‌توانید پیش از فرایند تعویض پلاک، مالیات نقل و انتقال خودروی خود را استعلام گرفته و پرداخت کنید.

محاسبه مالیات بر نقل و انتقال خودرو در سال ۱۴۰۱

مالیات نقل و انتقال برای همه خودروها یکسان نبوده و این میزان برای هر خودرو به عوامل گوناگونی بستگی دارد. همه این عوامل مورد بررسی قرار گرفته و پس از تاثیر نهایی، نرخ مالیات مشخص برای وسیله نقلیه می شود.
یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در تعیین مقدار این نوع مالیات،‌ نوع خودرو است و هر چه کلاس خودرو بالاتر بوده و قیمت بیشتری داشته باشد،‌ مالیات بیشتری نیز به آن تعلق می‌گیرد. عامل تاثیرگذار مهم بعدی در این رابطه سال تولید خودرو است و هر چه سال تولید خودرو به تاریخ جاری نزدیک‌تر باشد، مالیات خرید و فروش آن هم بیشتر خواهد بود.

دانلود اپلیکیشن:
پرداخت عوارض بدون توقف!

با دانلود اپلیکیشن آیتول و فعال کردن پرداخت خودکار، بدون نیاز به توقف، عوارض آزادراهی خود را پرداخت کنید.

مالیات نقل و انتقال خودروهای داخلی

مبلغ مالیات بر ارزش افزوده و نقل و انتقال برای خودروهای داخلی تفاوت داشته و به نوع خودرو و مدل آن بستگی دارد. به طور کلی، این مبلغ برای نقل و انتقال خودروهای داخلی چیزی حدود 1 درصد ارزش روز خودرو است.

مالیات نقل و انتقال خودروهای خارجی

محاسبه میزان مالیات خرید و فروش خودروهای خارجی بر اساس قیمت و کلاس آن‌ها متفاوت است، اما درصد بالاتری دارند و میزان مالیات در نظر گرفته شده جهت انتقال خودروهای خارجی در حدود 2 درصد ارزش روز خودرو است.

عوامل تاثیر گذار بر قیمت مسکن

عوامل موثر بر قیمت مسکن

عوامل موثر بر قیمت مسکن از اهمیت بسیار بالایی عوامل تأثیرگذار بر معاملات عوامل تأثیرگذار بر معاملات برخوردار است. بازار مسکن یکی از فعال‌‌‌ترین حوزه‌ها در سرمایه‌‌‌گذاری است که ریسک کم‌‌‌تری دارد به همین دلیل عده بسیاری تمایل دارند در آن سرمایه‌‌‌گذاری کنند. از طرفی با افزایش سالانه قیمت مسکن خرید خانه به عنوان پناهگاهی دائمی برای برخی از خانواده‌‌‌ها به یک دغدغه تبدیل شده است. بنابراین شناخت عوامل موثر بر قیمت مسکن برای عده بسیاری از افراد اهمیت دارد تا با توجه به آن بتوانند تصمیم گیری کنند که چه زمانی خانه بخرند. قیمت زمین، قیمت مصالح، هزینه‌‌‌های ساخت و ساز عواملی هستند که برقیمت مسکن تاثیر دارند. در این مقاله از سایت دلفین وست تلاش می‌‌‌کنیم مختصرا شما را با عوامل موثر بر قیمت مسکن آشنا سازیم.

منابع تامین مالی هزینه مسکن

هزینه مسکن از دو منبع زیر برای افراد تامین می‌‌‌شود:

  1. تولید کنندگان حقیقی و حقوقی مسکن می‌‌‌توانند از بانک‌‌‌ها وام مسکن دریافت کنند که نرخ سود وام‌‌‌ها می‌‌‌تواند سبب افزایش هزینه مسکن گردد که باید در قیمت تمام شده مسکن منظور شود.
  2. همچنین تولید کنندگان حقوقی و حقیقی می‌‌‌توانند از بازار آزاد درخواست وام کرده و وام دریافت نمایند. در این روش بهره از بهره بانکی بیشتر خواهد بود و قیمت تمام شده مسکن افزایش خواهد داشت.

عوامل موثر بر قیمت مسکن در بخش عرضه

عوامل مربوط به عرضه محصولات و خدمات مانند زمین و بهای مصالح ساختمانی در قیمت مسکن بسیار موثر هستند. از جمله عوامل موثر در قیمت مسکن در بخش عرضه می‌‌‌توان به موارد زیر اشاره نمود.

  1. قیمت زمین: قیمت زمین در واقع مهم‌‌‌ترین عامل تاثیرگذار در قیمت مسکن است. در این مورد شرایطی به وجود می‌‌‌آید که باعث می‌‌‌شود زمین‌‌‌داران بخواهند زمین‌‌‌های خود را بفروشند یا خیر. همچنین شرایط اقتصادی تاثیر بسیار زیادی بر قیمت مسکن دارد.
  2. هزینه ساخت و ساز: عامل دیگری که در قیمت مسکن موثر است هزینه‌‌‌های مربوط به ساخت‌‌‌و‌‌‌ساز است که می‌‌‌تواند در قیمت مسکن موثر باشد.
  3. مالیات در بخش مسکن: عامل دیگر که در تسریع روند فروش ملک تاثیر دارد مالیاتی است که برای مسکن در نظر گرفته شده است.
  4. سیاست‌‌‌های متحرک: ساخت مسکن یک پروسه زمان‌‌‌بر است و در کوتاه مدت عملی نیست. بنابراین سیاست‌‌‌های کوتاه مدت نمی‌‌‌تواند به آن کمک کند. در نتیجه لازم است دولت در این بخش برای بلند مدت سیاست‌‌‌گذاری کند. سیاست‌‌‌های بلند‌‌‌مدت بر قیمت مسکن تاثیر گذار هستند.

عوامل موثر بر قیمت مسکن در بخش تقاضا

در بخش تقاضا عواملی هستند که بر قیمت مسکن موثر بوده و می‌‌‌توانند آن را کم یا زیاد کنند. از جمله این عوامل می‌‌‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

  1. درآمد سرانه: درآمد سرانه خانواده‌‌‌ها در توان خرید آن‌‌‌ها بسیار موثر بوده و همچنین موجب می‌‌‌شود افرادی که قصد دارند خانه بخرند زودتر این کار را انجام دهند.
  2. نرخ اجاره بها: هنگامی که اجاره بها افزایش می‌‌‌یابد مالکان به آن به عنوان یک عامل درآمدزایی نگاه می‌‌‌کنند و در نتیجه نسبت به فروش مسکن بی‌‌‌میل می‌‌‌شوند پس قیمت آن افزایش می‌‌‌یابد.
  3. نرخ شهرنشینی: برخی این گزینه را مهم‌‌‌ترین گزینه در بخش تقاضا می‌‌‌دانند که یک عامل بالقوه است و اگر توان خرید افزایش یابد تبدیل به تقاضای موثر می‌‌‌شود.
  4. نرخ رشد نقدینگی: در صورتی که حجم نقدیتنگی افزایش یابد، با توجه به شرایط اقتصادی بیشتر افراد به سمت بخش مسکن روی می‌‌‌آورند و این مساله می‌‌‌تواند موجب افزایش قیمت مسکن شود.
  5. اعتبارات بانکی: یکی دیگر از عواملی که در قیمت مسکن و افزایش آن موثر است اعتبارات بانکی است که با افزایش آن‌‌‌ها تقاضا افزایش می‌‌‌یابد.

تاثیر تورم بر قیمت مسکن

تاثیر تورم بر قیمت مسکن

رشد حجم پول یکی از عواملی است که می‌‌‌تواند بر قیمت مسکن تاثیر داشته باشد. با افزایش تورم افراد به خرید مسکن روی می آورند زیرا از این طریق تلاش می‌‌‌کنند قدرت خود را حفظ کنند. پس با افزایش تورم تقاضا برای مسکن زیاد می‌‌‌شود و در نتیجه موجب می‌‌‌شود قیمت مسکن افزایش یابد.

تاثیر بازار شاخص سهام بر مسکن

بازار سهام و بورس مسکن با قیمت مسکن در ارتباط هستند. زیرا اگر افراد نتوانند در بازار مسکن فعالیت کنند به بازار سهام روی می‌‌‌آورند. هنگامی که شاخص بازار سهام کاهش پیدا می‌‌‌کند برخی از سرمایه‌‌‌گذاران سرمایه خود را به دیگر بازارها انتقال می‌‌‌دهند و در نتیجه این این مساله افزایش قیمت مسکن را در پی خواهد داشت. پس در حالت کلی می‌‌‌توان گفت رونق بازار سهام می‌‌‌تواند باعث شود افراد سرمایه‌‌‌گذار در بازارهای رقیب مانند مسکن کم‌‌‌تر سرمایه‌گذاری کنند و به این ترتیب می‌‌‌توان گفت ارتباط قیمت مسکن و سهام منفی است.

تاثیر نرخ ارز بر قیمت مسکن

یکی دیگر از عواملی که می‌‌‌تواند در قیمت مسکن موثر باشد نرخ ارز است. با افزایش نرخ ارز مردم سعی می‌‌‌کنند در قسمت‌‌‌های مربوط به داد و ستد ارز معامله کنند و در نتیجه افراد تمایل کم‌‌‌تری به خرید مسکن خواهند داشت و در نتیجه کاهش قیمت مسکن دیده می شود. همچنین نرخ ارز می‌‌‌تواند بر خدمات و کالاها و همچنین مصالح ساختمانی مانند میلگرد و سیمان اثر بگذارند و موجب افزایش قیمت مسکن شود.

تاثیر درآمد نفت بر قیمت مسکن

از دیگر عوامل موثر در قیمت مسکن برای کشورهایی با اقتصاد مبتنی بر نفت، قیمت نفت است. هنگامی که قیمت نفت افزایش پیدا کند افراد تمایل به خرید کالاهایی دارند که غیر قابل مبادله هستند و در نتیجه شاهد افزایش تقاضای مسکن هستیم. از طرفی دیگر با رونق در بخش نفتی تولیدکنندگان تمایل دارند در بخشی که رونق بیشتری دارد کار کنند، در نتیجه تقاضا در بخش‌‌‌های دیگر مانند مسکن کم می‌‌‌شود.

تاثیر قیمت نفت بر مسکن

سخن پایانی

شناخت عوامل موثر بر قیمت مسکن می‌‌‌تواند به افراد آگاهی دهد که در چه زمانیرا برای سرمایه گذاری در مسکن انتخاب کنند و یا چه زمانی خانه خود را بفروشند. عوامل بسیاری بر قیمت مسکن تاثیر گذار است که از جمله آن‌‌‌ها می‌‌‌توان به عوامل مربوط به اقتصاد کلی بازار کشور مانند تورم، نفت، سهام و غیره اشاره کرد. همچنین عوامل مرتبط با بخش عرضه و تقاضا نیز در این مهم تاثیرگذار هستند. در این مقاله تلاش کردیم شما را با عوامل مهمی که بر قیمت مسکن تاثیرگذار هستند آشنا کنیم تا با توجه به شرایط موجود بتوانید سرمایه‌‌‌گذاری کنید هم‌چنین مشاورین دلفین وست همراه شما هستند تا بهازین راه را برای سرمایه گذاری انتخاب کنید.

برای یادگیری “مزایا و معایب سرمایه گذاری در مسکن” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

راهکارهای بهبود روند معاملات بورس/ عوامل تاثیرگذار در اصلاح شاخص بورس

ایرنا نوشت: یک کارشناس بازار سرمایه راهکارهای ایجاد تعادل در بورس را شامل ۲ مولفه درونی و بیرونی دانست و گفت: از جمله عوامل تاثیر گذار بر نوسانات بورس می توان به تغییر دامنه نوسان، افزایش سقف اعتبار کارگزاری ها، تشویق سهانداران به حفظ سهام و . اشاره کرد.

کارشناسان ضمن ارزیابی روند اصلاحی اخیر شاخص بورس معتقدند؛ رشدی که پیش‌بینی شده بود تا پایان سال در بازار شاهد باشیم در کمتر از یک ماه رخ داد؛ بنابراین احتمال ایجاد چنین اصلاحی در بازار دور از ذهن نبود و اکنون سهامداران نباید نگرانی چندانی را از چنین اصلاح ایجاد شده‌ای در بازار داشته باشند.

افت اخیر شاخص بورس بیشتر از همه، سهامدارانی را ترساند که به دنبال رشد پرشتاب شاخص بورس در چند ماه گذشته وارد این بازار شدند و بخش زیادی از سرمایه های در اختیار خود را به صورت هیجانی، بدون هیچ تحلیلی از معاملات بازار و با گمان کسب بازدهی‌های چشمگیر و سودهای چند برابری وارد بورس کردند اما در کوتاهترین زمان ممکن بازار تغییر مسیر داد و روزهای ناامیدکننده‌ای را از این بازار پیش روی سهامداران قرار داد.

سهامداران تازه‌وارد به دلیل کمبود اطلاعاتی که از سرمایه‌گذاری در بورس و روند معاملات این بازار داشتند، تصور می‌کردند که روند چند ماه نخست بازار باید به صورت دائمی ادامه‌دار باشد؛ به همین دلیل با ایجاد اصلاح شاخص بورس، از ترس از دست دادن سرمایه‌های خود اقدام به تصمیم هیجانی و خروج سرمایه‌های خود از این بازار گرفتند که این موضوع خود باعث افزایش شتاب در افت شاخص بورش شد.

سهامداران باید این موضوع را مدنظر داشته باشند، با توجه به رشد عجیب شاخص بورس در مدت زمانی کوتاه و ورود یکباره آن به کانال دو میلیون واحد لازم بود تا بازار برای مدتی وارد فاز اصلاحی جدی شود و رشد به دست آمده در کوتاه‌ترین زمان ممکن را باز پس گیرد.

تا قبل از ورود بازار به فاز اصلاحی، روزانه رقمی حدود یک هزار و ٥٠٠ میلیارد تومان پول جدید وارد بازار می‌شد اما با ورود شاخص بورس به فاز نزولی چنان ترسی بازار را احاطه کرد که سهامداران از ترس از دست دادن سرمایه های خود فقط به دنبال فروش سهام در اختیار خود و خروج هر چه زودتر از این بازار بودند که این موضوع به دلیل افزایش هیجان در معاملات بازار به روند نزولی شاخص بورس شتاب بخشید.

شاخص بورس در اردیبشهت ماه و بعد از ورود به کانال یک میلیون واحد بیشتر سهامداران را از چنین شتابی در رشد بازار حیرت زده کرد و بعد از ورود آن به فاز اصلاحی، زمینه ترس سهامداران با تصور پایان یافتن زمان رشد بازار، فراهم شد اما عمر این اصلاح کوتاه بود و شاخص بورس پرقدرت تر از روزهای قبل به روند صعودی خود ادامه داد.

با بازگشت بازار سرمایه به روزهای صعودی و تداوم رشد بازار، شاخص بورس در کوتاهترین زمان ممکن به کانال دو میلیون واحد دست پیدا کرد، از همان ابتدا و با ورود شاخص بورس به این قله تاریخی هشدارهای لازم از سوی فعالان حرفه ای بازار در زمینه احتمال ریزش شاخص بورس داده شد اما سهامداران شیرینی کسب سودهای غافلگیرکننده بورس را نتوانستند ترک کنند و تصور می کردند روند اصلاح بورس موقتی خواهد بود و شاخص بورس هر چه زودتر به گردونه صعود پرشتاب خود باز خواهد گشت.

با توجه به حمایت های گسترده دولت و سایر مسوولان عالی‌رتبه حاضر در بازار، سهامداران به هیچ عنوان تصوری از تداوم از روند نزولی به مدت سه ماه را نداشتند و ادامه این روند بازار باعث شد تا همانگونه که شاخص بورس به دلیل رفتارهای هیجانی سهامداران رشد کند باز هم با رفتارهای هیجانی آنها برای خروج از بازار و فروش سهام خود به اصلاح بازار عمق ببخشند و سهامداران از مرداد ماه روزهای تلخی را در این بازار بچشند.

«جلال روحی» با اشاره به افت اخیر شاخص بورس گفت: بازار از اواخر مرداد ماه بعد از رشد پرشتابی که از ابتدای سال تجربه کرد وارد فاز کاهشی شد و روند اصلاحی را در پیش گرفت.

وی ادامه داد: شاخص بورس بعد از فتح قله دو میلیون و ۱۰۰ هزار واحد به کانال کمتر از یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد رسید و افت حدود ۳۵ درصدی را تجربه کرد.

روحی اصلاح اخیر شاخص بورس را ناشی از چند عامل دانست و افزود: بخش عمده ای از این موضوع ناشی از پول های سرگردانی بود که به بازار سرمایه ورود پیدا کردند و باعث شد تا قیمت سهام طی یک فرآیند چهار ماه رشد فزاینده ای را به دست آوردند.

این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد: از همان زمان و بعد از رشد غافلگیرکننده شاخص بورس، برخی از کارشناسان معتقد بودند که رشد بازار خارج از قاعده است و سهامداران نباید بدون هیچگونه تحلیلی نسبت به سرمایه گذاری در این بازار تصمیم‌گیری کنند.

وی خاطرنشان کرد: ورود نقدینگی های گسترده به بورس زمینه بهم ریختگی بازار را فراهم کرد اما به مرور و بعد از رشد غافلگیرکننده شاخص بورس پول های در گردش بازار از بورس خارج شدند.

روحی افزود: هر چقدر بازار عمق پیدا کند جریان رصد پول های حاضر در بازار نسبت به زمانی که بازار از عمق کمتری برخوردار است با مشکل همراه می‌شود.

این کارشناس بازار سرمایه گفت: فعالان بازار در زمان رشد بازار شروع به خرید سهام بزرگ و شاخص ساز کردند و به تبع آن سهام کوچک و متوسط حاضر در بازار با افزایش تقاضا همراه شدند تا از قافله رشد سهام عقب نمانند.

وی با بیان اینکه در دو ماه اخیر حقوقی ها بر روی ۲۰ تا ۳۰ سهم بزرگ به ارزش حدود ۷۶ هزار میلیارد تومان سهم فروختند و منابع خوبی را از این ناحیه جذب کردند، اظهار داشت: در گروه پالایشی و برخی دیگر از گروه ها، حقوقی ها سهام خود را در اوج قیمت و با نرخ بسیار خوبی به فروش رساندند.

این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد: رصد جریان معاملات بازار نشان می دهد که سهامداران خرد سفارش های فروش سنگین را در بازار ایجاد نمی کنند بلکه فروشندگان عمده در حال فروش سهام خود در بازار هستند که با این اقدام، بازار را به هر سمتی که خود بخواهند می کشانند.

وی گفت: در چند وقت اخیر ابلاغ برخی از دستور العمل های جدید مانند قیمت گذاری دستوری فولاد و زمزمه های افزایش نرخ سود بانکی بر روند نزولی بازار بی تاثیر نبوده است و باعث شد تا بازار عکس العمل های زیادی را به این اخبار نشان دهد.

روحی افزود: با توجه به اصلاح عمیقی که بازار در چند وقت اخیر تجربه کرد، قیمت سهام اکنون از لحاظ بنیادی و انتشار گزارش های ۶ ماهه در نقاط معقولی برای خرید قرار دارند و فرصت های خوبی را در بازار در اختیار فرصت طلبان قرار داده است.

این کارشناس بازار سرمایه به راهکارهایی که می تواند بازار را در وضعیت فعلی متعادل و زمینه کاهش نوسان در معاملات بازار را فراهم کند اشاره کرد و گفت: در این زمینه باید دو مولفه در نظر گرفته شود، در ابتدا باید به راهکارهایی توجه کرد که در اختیار سازمان بورس و نهاد ناظر بازار قرار دارد و اجرای آن در اختیار قدرت این سازمان است، زیرا به طور حتم سیاست های در اختیار سازمان بورس می تواند زمینه رونق دوباره این بازار را فراهم کند.

وی اظهار داشت: مولفه دوم مربوط به عوامل بیرونی است که باید مجوز اجرای آن از شورای عالی بورس گرفته شود و نیازمند تصویب آنها است.

روحی به ایجاد برخی از تغییرات در دامنه نوسان معاملات بورس اشاره کرد و گفت: نخستین مورد که بهتر است در دستور کار سازمان بورس قرار گیرد تغییر دامنه نوسان است، این اقدام که در زمان سردار سلیمانی به کار گرفته شد بسیار موفقیت آمیز بود و زمینه تعادل بازار در کمتر از چند روز را فراهم کرد.

این کارشناس بازار سرمایه معتقد است، اقدام دیگر که می تواند منجر به ایجاد تعادل در معاملات بازار شود، افزایش سقف اعتبار کارگزاری و صندوق های سرمایه گذاری است.

وی اظهار داشت: باید تصمیم‌هایی جهت تشویق خریداران سهام و نگهداری آنها برای مدت طولانی اتخاذ شود که این اقدام می‌تواند از طریق کاهش کارمزدها اجرایی شود، در مقابل باید افرادی که به دنبال فروش سهام هستند مشمول افزایش کارمزد فروشندگان شوند.

روحی افزود: باید اقدامی صورت گیرد تا حقوقی ها مجاب شوند درصدی از مبلغ سهام را که در زمان اوج قیمت‌ها به فروش رساندند و از بازار خارج کردند را وارد بازار کنند و از طریق آن اقدام به خرید کنند زیرا در صورت ماندگاری این پول ها در بازار، بورس از فقر نقدینگی خارج می‌شد.

این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: حقوقی هایی که اقدام به عرضه اولیه کردند با روشی را در دستور کار قرار دهند تا درصدی از تعداد سهام عرضه شده وسودی را که کسب کردند در اختیار صندوق سپرده‌گذاری قرار دهند تا زمانی که لازم است صندوق سپرده‌گذاری اقدام به کنترل و تنظیم عرضه‌های اولیه کنند.

وی با بیان اینکه اکنون تا حدودی فشار فروش ها از ناحیه سهام عدالت است، اظهار داشت: اگر بتوان خرید و فروش سهام عدالت را مدیریت کرد می‌تواند بر روند فعلی بازار موثر باشد و منجر به کاهش روند نزولی بازار شود.

روحی با اشاره به اینکه روند کنونی بازار ناشی از عدم اعتماد به معاملات این روزهای بازار است، خاطرنشان کرد: استقلال بازار سرمایه باید حفظ شود، مشکلاتی که اکنون در بازار وجود دارد به واسطه عوامل بیرونی و تصمیم گیری های اتخاذ شده از نهادهای بیرونی است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.